بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5164
متن پرسش
بسمه تعالی باعرض سلام و آرزوی قبولی طاعات دو سوال 1- اگر شخصی در رؤیا با حقیقت انسانی روحانی ملاقات کند و چهره ی او را درخیالش به همان شکل دنیایی تصور کند باید آن شخص روحانی هم این ملاقات را به یاد داشته باشد؟ 2- تفاوت بین وسایل نقلیه و ماشین های امروزی با مرکب ها در قدیم از نظر وجودی چیست؟ آیا می توان برای ماشین های امروزی هم روحی تعریف کرد و با آن ارتباط داشت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نباید خواب را به صورت جدّی دنبال کنید 2- تفاوت در این است که روح وسایل نقلیه‌ی گذشته با حکمت همراه بوده که به خدا وصل است و روح وسایل نقلیه‌ی جدید با عجله همراه است که با شیطان ارتباط دارد. موفق باشید
3515

خیالپردازیبازدید:

متن پرسش
سلام . استاد :بنده سالها پیش رمان می نوشتم و برای تدوین آن، مجبور بودم شخصیتهای داستانها را در ذهنم پرداخته کنم، فلذا خودم، در خیالات، نقش یکی از شخصیتهای داستان را بازی می کردم و با خیالپردازی و تخیل، دیالوگها را تدوین میکردم و ...بعدها، تصمیم گرفتم با توجه به اینکه هچ انگیزه الهی در این کار نبود، به طورکامل این قضیه را قطع کنم. اما مشکل این است که با توجه به پرورش قوه تخیل-شاید هم توهم-الان در ارتباطاتم با دیگران و کلا مسائل مختلف، ذهنم فعالانه، شروع به خیالپردازی می کند. مثلا فلان روز با یک نامحرم -که البته ناخواسته علاقه ای هم درمیان هست-جلسه دارم، ناخودآگاه ذهنم از قبل دچار توهمات می شودو...چه کنم این مشکل حل شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظرم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» می‌تواند کمک کند. موفق باشید
1180

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز بنده شرح خطبه 1 نهج البلاغه را گوش داده و قسمت ملائکه شما بسیار عالی بود درخواستی داشتم اگر کتابهایی در مورد ملائکه موجود میباشد به بنده معرفی بکنید تا بیشتر آشتا شویم ممنون از لطف شما
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی چند جلسه اول سوره فاطر هم انشاءالها کمک‌تان می‌کند. موفق باشید
667

مرز توهمبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی سوالی در مورد مطلبی که یکی از دوستان در رابطه با ارتباطشان با جنیان نوشته بودند (سوال 631) داشتم مگر شما نگفتید که انسان تا روحش را خیلی پایین نیاورد نمی تواند با آنها ارتباط برقرار کند پس این مورد چگونه پیش آمده است؟ مدتی است که احساس می کنم در توهم سیر می کنم یعنی اینکه کارهایی انجام می دهم که احساس می کنم تنها توهم است و حقیقتی ندارد و اصلا ارزشی هم ندارد زیرا نتیجه ای هم نمی بینتم و گاهی احساس نا امیدی می کنم.اصلا مرز بین توهم و واقعیت را گم کرده ام و سرگردان مانده ام. خواهشمندم مرا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: همین طور است که به نحوی شرایط روحی از جهت اصلی که باید به آن بپردازد غافل شده. فکر می کنم کتاب «ادب خیل و عقل و قلب » کمکتان کند موفق باشید
18521
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: استاد عزیز شاید بزرگترین مشکلی که کسی با ورود اولیه به دستگاه فکری شما داشته باشد تطبیق دادن عمل با عقیده است! با نظری که به خود واقعی ورای حجابها انداخته شود چند موضوع با راهنمایی شما در نزد خود وجدان می شود. 1. آشتی با خدا ضروریست اما دور بودن از نفس اماره آزار خودش را دارد همانطور که یک مناجات شعبانیه «الهی هب لی کمال النقطاع الیک» می چسبد نگاه به شهوات دنیا هم مزه خودش را دارد و اتفاقا تلخی زیادی هم حس نمی شود. روش سر بریدن نفس چگونه است؟ 2. در ده نکته یک وجود مجرد تکوینی در صحنه است و یک نفس ناطقه با نظرگاهی که خود را آنجا می یابد که هر دم به جایی است. نحوه تمرکز نظرگاه های نفس به حقایق بصورت پیوسته و نه منقطع و هرازگاه چگونه است؟ 3. برهانی می گوید جز وجود نیست اما نفس راه نرفته کج بین آدم و شجر و مدر را می بیند چگونه دیدن و بودن با وجود را از دیدن نفس صاحب اختیار و وجود علمی و اعیان تفکیک کنیم؟ 4. اگر دنیا عین حرکت است و حرکت اضطراب می آورد چرا گاهی در اوج خدا خواهی نفس از مضطرب شدن نمی ترسد و عواقبش را در نظر نمی گیرد و به حرکت نزدیک می شود؟ اگر قبر همان برزخ است و گاهی نار نار جسمانی است و گاهی نار نار روحانی و دور بودن از مطلق کمال پس چرا آتش گرفتن را متذکر نمی شویم؟ 5. اگر امیرالمومنین می گوید فرزندم از گذشتگان عبرت بگیر پس چگونه با دیگر آدمیان باید همراه شد و آسیب ندید در عین حال که می دانیم باید برای با خود بودن برنامه داشت آیا نباید سر به کویر لوت گذاشت؟ 6. به طور کلی پدرم چگونه باید زیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در چنین تاریخی که شیطان با همه‌ی مظاهر خود به صحنه آمده، باید شریعت و طریقت و حقیقت با همه‌ی ابعادش به صحنه آید تا انسان‌ها مزه‌ی دینداری را با همه‌ی ابعاد خود بچشند 2 و 3- بحث‌هایی که در شرح کتاب «رسالة الولایه» و سپس 6 جلسه‌ای که تحت عنوان (برکات نظر در نسبتِ بین «وجودِ نفس» با «صِرفُ‌الوجود») خوب است که مدّ نظر باشد 4- نفس ناطقه‌ی انسان به اندازه‌ای که بقاء و ثباتِ حق را احساس کند از فروافتادن در حرکات دنیایی پرهیز می‌کند. در مورد بحث برزخ و نار خوب است که به جزوه‌ی «نحوه‌ی بدن اخروی» که در قسمت جزوات سایت هست، رجوع فرمایید. 5 – خیر! باید دست در «کار» و دل با «یار» داشت و این با خودآگاهی نسبت به دنیا پدید می‌اید و نه سر به کویر لوت گذاشتن!! 6- آن‌طور که مولایمان به فرزندشان در نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه فرموده‌اند چگونه زیستن را می‌توان آموخت. موفق باشید  

17472
متن پرسش
با سلام و آرزوی سلامتی و تندرستی برای جناب استاد طاهرزاده: در صحبتی که با برخی دوستان داشته ایم موضوعی بدین صورت مطرح شده است که می خواستم نظر گرامی تان را در این زمینه بدانم. در مورد واردات افکار به ذهن و منشاء آنها، همگی از دو ناحیه وارد ذهن می شوند یا الهامات الهی هستند و یا از ناحیه جنود شیطان و القائات آن ها می باشد و شخص با توجه به سوابق ذهنی و تمایلات درونی به پردازش آنها پرداخته و آنها را مطرح می کند. می خواستم بدانم آیا آیه ی خاصی و یا حدیث صحیح، در این مورد وجود دارد یا خیر؟ موفق باشید. ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قرآن داریم: «إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ (175)آل‌عمران» که معنای دقیق آن این است که می‌فرماید شیطان از طریق یارانش شما را می‌ترساند. یا در روایت از قول پیامبر خدا«صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» داریم: «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا» در زمان‌های مختلف از طرف پروردگارتان نفحات و خطورات معنوی به شما می‌رسد، سعی کنید با کم‌کردن مشغله‌های خود، خود را در معرض آن خطورات معنوی قرار دهید. موفق باشید

16863

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار اگر طلبه ای شوونات طلبگی را رعایت نکند، به لحاظ تحصیلی پیشرفتی ندارد، اهل رعایت نیست و مثل افراد بی بند و بار غیر طلبه رفتار کند به نظر شما در زمره طلاب بماند یا باید خارج شود؟ با توجه به اینکه در عرف مردم رفتار طلاب را دقت دارند و اینگونه حوزه علمیه و طلبگی زیر سوال می رود. به تذکرات مکرر هم دقت نمی کند و طلاب دیگر را هم تحت تاثیر قرار می دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بهتر است که بماند و رعایت کند. ولی اگر در خود، روی‌همرفته رعایت چنین روحیه‌ای را نمی‌شناسد، چاره‌ای نیست که نه خود را به زحمت بیندازد و نه بقیه را. موفق باشید

16008
متن پرسش
با سلام خدمت حاج آقا: اخیرا بحثی مطرح شده است با موضوع سید یمانی که شخصی در عراق ادعا کرده است که ایشان سید یمانی است و ظهور کرده است. در این میان استنادی دارد به روایت حضرت رسول مبتنی بر این که بعد از 12 امام 12 مهدی می آیند و بعد از آن ها رجعت شروع می شود. و این شخص کتاب های فراوانی در تفسیر نوشته است و دعوت به قیام کرده است و... خواستم ببینم نظر شما درباره این قضیه و این روایاتی که مطرح شده است چیست؟ و اینکه اصلا اگر ظهور بخواهد اتفاق بیوفتد در چه شرایطی این اتفاق می افتد؟ و نسبت ظهور با انقلاب اسلامی و تمدن اسلامی و نیز ساختار اسلامی مثل اقتصادی اسلامی، فقه نوین و ... چیست؟ آیا امام زمان بی مقدمه می آیند؟ و این مسایلی که نوشتم و مسایل بسیار دیگری که وجود دارد از جمله مدرنیته و ... با ظهور چگونه می خواهند پیوند بر قرار کنند؟ و نظر به اینکه این قضیه دامن گسترده ای به خود گرفته است از اصفهان تا قم تا اینکه طلبه های بسیاری در گیر این قضیه شده اند و باز طلبه هایی هم ایمان آورده اند خواستم یک بحث در این زمینه داشته باشید تا تمام زوایای آن بررسی شود. ضمنا حاج آقا بنده نیز طلبه هستم و اندک مطالعاتی در زمینه های تمدن سازی با مطالعه کتب حضرت عالی و سایر متفکران دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعجب می‌کنم چگونه عزیزان با نظر به حضور فرهنگ مهدوی در متن انقلاب اسلامی و با درمیدان‌بودنِ حضرت آیت اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» که کلمه‌کلمه سخنانش معنای نیابت او را در فرهنگ مهدوی نشان می‌دهد، به جای دیگری نظر دارند!! در حالی‌که خداوند به خوبی حجت خود را روشن نموده است. مسلّم ظهور حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» در همین فرهنگ و با پیش‌زمینه‌هایی که انقلاب اسلامی در حالِ ساختن آن است، ظهور می‌کند. ولی فراموش نفرمایید ما هنوز حتی معارف حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که طلوعی از حقایق معارف آن امام غایب است، به میدان نیاورده‌ایم. آن امام غائب با چه فرهنگی و با چه معارفی با مردم سخن بگوید؟ در حالی‌که هنوز فکر لازم در مُحاق است. چه شده است که به جای این‌که عزیزان تلاش کنند تا زمینه‌ی فکری و روحیه‌ی حماسی مقابله با استکبار در بین مردم فراهم شود، خود را گرفتار این‌نوع کارهای بی‌ثمر و سراسر وَهم‌زده کرده‌اند؟!! که پس از مدتی بدون هیچ نتیجه‌ای انرژی‌هایشان به هدر رفته و امنیتِ کفر جهانی، همچنان باقی است. این یک نحوه از همان پروژه‌ای است که با ساختن داعش، جهان اسلام را از حضور تاریخیِ پیش‌آمده از طریق انقلاب اسلامی، محروم کردند. در ضمن بد نیست سری به جواب سؤال شماره‌ی 16007 بزنید. موفق باشید

14908
متن پرسش
با سلام: می خواستم اگر امکان دارد نظریه تیوریک قبض و بسط شریعت را در یک خط توضیح دهید، خواندم ولی متوجه نشدم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌گوید شریعت قبض و بسط دارد ولی نه بر اساس تعمق عالمانِ دین در مبانیِ اصیل قرآن و سنت، بلکه با مطابقت شریعت با علمِ جدید آن‌هم علمی که نه‌تنها بر مینای حس و تجربه شکل گرفته، بلکه در بسیاری موارد مبتنی بر حدس علمای تجربی است و به یک معنا می‌خواهد بگوید دین ذیلِ علم تجربی و آن‌هم با نگاه غرب به آن قرار گیرد که در عمل دینی برای بشر باقی نمی‌ماند و غرب بر همه‌چیز سیطره می‌یابد. که البته بعداً از این هم عدول کرد و اعلام نمود، «اساساً نبوتی وجود ندارد، آن‌چه پیامبر گفته‌ است آن‌هایی است که به فکرش رسیده ولی پنداشته است پیامبر است». موفق باشید  

14903
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام: با نسلي که کمّيت‌گرا است و اصالت را به دنيا و ثروت‌هاي دنيايي مي‌دهد با چه زباني صحبت کنيم؟ با مردمي که از جهتي تا آخر با انقلاب هستند و این در تظاهرات 22 بهمن ملاحظه شد، ولي از زاويه‌هايي ديگر مقام معظم رهبري را درست درک نمي‌کنند، چگونه سخن بگوييم. هنوز ما بر روي قصه اقتصاد مقاومتي بحث نکرده‌ايم، روي فرهنگ هنوز بحث نکرده‌ايم. ما چطور مي‌توانيم در بحثِ سلوک ذيل شخصيت امام و با نگاه به حضرت امام به عنوان مبادي تفکرِ اين عصر با آن‌ها صحبت کنيم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زبانِ عبوردادنِ نسلي را که کمّيت‌گراست ما در دفاع مقدس آموختيم، ما در دفاع مقدس متوجه شديم استعدادي داريم که مکر ليل و نهار دنياي مدرن نمي‌گذارد آن را ببينيم. ولي چون شرايطِ بروز آن استعداد در دفاع مقدس پيش آمد، آن را ديديم و استفاده کرديم و با نگاه به آينه‌ي دفاع مقدس بنده به راحتي مي‌توانم بگويم ما در تاريخي قرار داريم که بالاتر از منافع مادي با مردم مي‌توان سخن گفت و جواب مناسب شنيد. مردمي که حاضرند با نگاه به حضرت امام«رضوان‌الله‌‌تعالي‌عليه» و اشاراتي که آن مرد بزرگ داشت، جانشان را بدهند معلوم است که آماده‌ي شنيدن چيزهايي هستند که ماوراء منافع مادي آن‌ها است. ما با اين انقلاب اين را تجربه کرده‌ايم و به خوبي هم جواب داد. فراموش نفرمائيد که مردم در حال حاضر در گرفتاري دوره‌ي فَتْرت هستند، يعني نه از عهد گذشته‌ي خود که آلوده به غرب‌زدگي است درست بُريده‌اند، و نه بر عهد خود با خداوند که حضرت امام متذکر آن‌ عهد است درست وارد شده‌اند. انسان‌ها يک وجه ميمني دارند و يک وجه مَشْئَمي، که بشر غرب‌زده در تقلاّي غلبه‌دادن وجه مَشْئَمه‌ي خود است. خوبي اين دوره آن است که وجه يميني بشرِ امروز هم قابل ديدن شده و مي‌توانيد آن وَجه را مورد خطاب قرار بدهيد. با نظر به حضرت امام خميني«رضوان‌الله‌‌تعالي‌عليه» مي‌توانيم متذکر وَجه يميني انسان‌ها باشيم و از اين طريق معناي زندگي در فضاي اقتصاد مقاوتي را به او متذکر شويم و جواب بگيريم. بنده به شما عرض کنم چه بخواهيد و چه نخواهيد بحمدالله در اين تحريم‌ها کارد به استخوان‌تان مي‌رسد و در متن اين تحريم‌ها يک نحوه حياتي که دوست و دشمن پيش‌بيني نمي‌کردند ظهور مي‌کند، همان نوع حياتي که در رابطه با مقابله با دشمن در دفاع مقدس ظهور کرد و امثال دکتر چمران‌ها از همان ابتدا فهميدند که اين انقلاب استعداد آن را دارد که در مقابله با دشمن به آنچنان حياتي برسد که شما در دفاع مقدس ملاحظه کرديد و لذا نه‌تنها عقب ننشستند بلکه با اميدواري تمام جهت تولّدِ حياتي که با دفاع مقدس ظهور کرد کار را جلو بردند. بني صدر هرگز فکر نمي‌کرد اين انقلاب چنين استعدادهايي را دارد.

در کتاب سلوک سعي شده متذکر استعدادهايي شويم که با ظهور امام خميني«رضوان‌الله‌‌تعالي‌عليه» در اين تاريخ نهفته است و در همين رابطه است که ملاحظه مي‌کنيد هر اندازه دنيا با تحريم‌هاي اقتصادي مي‌خواهد کمّيت‌ها را براي ما برجسته کند شما گوشتان بدهکار آن‌ها نيست. زيرا مردم ما چيز ديگري را مي‌بينند که دشمن از ديدن آن‌ ناتوان است. مردم ما با حضورشان در اين تاريخ متوجه افقي هستند که ديگر کمّيت‌گرائي در آن جايي ندارد و کمّيت مغلوب معنويت مي‌شود. مجله‌ي «سوره‌ي انديشه» در شماره‌ي 78 و 79 بحث «کار» و جايگاه آن را در فرهنگ‌هاي مختلف به ميان آورده که آيا کار، عملي است که سود و ثروت به ما مي‌دهد يا زندگي و هويت؟ مجله را با جمله‌ي شهيد آويني شروع کرده که مي‌گويد: «وقتي پول تنها انگيزه‌اي باشد که انسان را به «کار» وا مي‌دارد، ديگر کار معناي حقيقي خويش را از دست مي‌دهد و به شرِّ واجبي تبديل مي‌شود که بايد بيش‌تر و سريع‌تر از آن خلاصي يافت». يعني يکي از چيزهايي که شما اتفاقاً بايد از آن عبور کنيد کاري است که عين به‌دست‌آوردن ثروت است. بنا نيست کار تنها براي به‌دست‌آوردن ثروت باشد. کار در سنت بشر به خودي خود فرهنگ و ادب و سلوک خاصي دارد که مدرنيته آن را به حاشيه برده و ملاحظه مي‌کنيد که با انقلاب اسلامي دارد آن ادب و فرهنگ به تاريخ ما برمي‌گردد. نمونه‌اش همين عزيزاني که در حال فعاليت‌هاي فرهنگي در ذيل انقلاب هستند. اگر توانستيم اين را درست نشان دهيم ملاحظه خواهيد کرد چگونه اين ثروت و زندگي مطابق دنياي مدرن از چشم مردم ما مي‌افتد. از خود پرسيده‌ايد اين مردمي که اين‌گونه براي امام حسين (ع) کار مي‌کنند به دنبال ثروت‌اند يا به دنبال هويت؟ مدرنيته فضايي ايجاد کرده که به قول آقاي ميرشکاک: «همگان کار مي‌کنند تا نان بخورند و هزينه‌هاي زندگي مدرن را تأمين کنند و زندگي مدرن روز به روز نيازهاي تازه‌تري پديد مي‌آورد».[1] زيرا از کار خود به دنبال هويتي که روح‌شان را راضي کند نيستند. لذا کار آن‌ها بي‌کاري است مثل فوتباليست‌ها که ثروت هنگفتي از طريق فوتبال به‌دست مي‌آورند ولي کار آن‌ها عين بي‌کاري است و به همين جهت همه‌ي کارهايشان بي‌سرانجام است و انقلاب اسلامي متذکر اين اشکال است و بشر امروز آماده شنيدن و نيوشيدن چنين تذکري است که چگونه به هويتِ از دست‌رفته‌ي خود برگردد و ديگر يک شيئي نباشد که يا بايد مصرف کند و يا مصرف شود. انقلاب اسلامي از اين طريق راه عبور از غلبه‌‌ي کمّيت است و روحانيت اصيل در انقلاب اسلامي جرياني است که کارش برايش ثروت نمي‌آورد. شغلش برايش يک کار است بدون اين که هويتش را در ثروتمندي جستجو کند. شما اگر متذکر همين امر بشويد که «کارِ افراد در فضاي فرهنگ مدرنيته براي توليد نيست بلکه براي مصرف است و وقتي کار براي مصرف شد و انسان‌ها خواستند هويت خود را از طريق مصرف کسب کنند کار و زندگي از هم جدا مي‌شود و زندگي، ديگر کار نيست بلکه مصرف است و کار در خدمت مصرف قرار مي‌گيرد و نه براي زندگي و نه براي هويت بخشيدن به خود.» به‌راحتي مي‌توان مردم را متوجه اشکالات کمّيت‌گرايي کرد و دلاّلي و واسطه‌گري را از چشم مردم انداخت و اين تولد جديدي خواهد شد در راستاي بازگشت به هويت از دست‌رفته که در آن که شرف بر ثروت مقدم مي‌‌شود و مردم ريشه‌ي خود را در کار و اقتصاد مقاومتي جستجو مي‌کنند و مي‌فهمند اصولاً کار، از بنيادي‌ترين منابعي است که هرکس براي تغذيه روح خود به آن نياز دارد و شما اين سؤال را به عنوان يک آسيب اجتماعي مطرح مي‌کنيد که چرا پول‌درآوردن از خودِ کار مهم‌تر شده است؟

موفق باشید

 


[1] - مجله سوره انديشه شماره 80-81

14198

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا مطالبی که در خصوص انکار نبوت به زکریای رازی نسبت داده می‌شود، صحت دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی شهید مطهری ظاهراً از آن جهت که زکریای رازی شیعه بوده است از طریق این نوع تهمت‌ها می‌خواسته‌اند شخصیت شیعی‌بودن وی را زیر سؤال ببرند. موفق باشید

12176

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: بنده ان شاءالله راهی نمایشگاه کتاب تهران هستم لطف بفرمایید 2 کتاب به این حقیر معرفی کنید که با خواندن آن تحولی در من ایجاد شود تا شاید کمی از هوا و هوس های دنیایی فاصله بگیریم. ان شاءلله متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از کتاب‌های آیت اللّه شجاعی و مرحوم صفائی حائری در کنار کتب سایر علماء غفلت نشود. موفق باشید

11055
متن پرسش
سلام علیک استاد بزرگوار: بنده مدتی است که اهمیت خواندن نماز برام از بین رفته و این در حالیه که پیش از این خداوند توفیق داده بود که به خواندن نماز در اول وقت اشتیاق داشته باشم و نمازهام را اول وقت بخونم. البته حدود یک سال بود به دلیل بچه دارشدن و کم‌شدن ساعت خوابم در شبانه روز که به 3 ساعت اون هم پراکنده نه پشت سر هم، رسیده بود، نماز صبحم اغلب قضا می‌شد. استاد: نمی‌دونم چرا یکدفعه این طور شد، همه‌چیز داشت خوب پیش می‌رفت، چند ماهی بود که خدا توفیق داده بود بعد از نماز با فرازهای اول زیارت آل یاسین به مولامون حضرت صاحب الامرعلیه السلام سلام بدم و کم‌کم احساس می کردم که از این طریق دارم با امامم ارتباطی هرچند کوچک برقرار می‌کنم. محرم امسال هم از خدا خواستم که توفیقم بدهد تا با معرفت بیشتر برای امام حسین‌علیه‌السلام اشک بریزم، خداوند هم اجابت فرمود و محرم امسال برام عالی‌تر از همیشه شد، از لحاظ معرفت به واقعه‌ی کربلا. حتی بعد از دهه‌ی اول ماه محرم هم خدا توفیق داد از محضر عالم بزرگواری که مورد تایید شما هم هست، فیض ببرم. ولی نمی‌دونم چرا یکدفعه همه‌چیز به‌هم ریخت و اهمیت نماز برام از بین رفت و زیاد پیش میاد روزی که همه‌ی نمازهام قضا میشه، چون به دلیل بچه‌داری به‌تنهایی و بدون کمک تقریبا وقت فراغت در طول شبانه روز ندارم. البته ناگفته نماند که حرف‌های اون عالِم، تلنگری به نفسم زد تا دوباره عقاید و اعمالم را بازخوانی کنم. این‌که قلباً از بی‌اهمیت‌شدن نماز در نظرم و قضاشدن نمازهام ناراحت نمیشم بیشتر نگرانم میکنه، لطف کنید و راهنماییم فرمایید تا از این وضع خارج بشم، می‌بخشید که طولانی شد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکال در شرایط جدیدی که برای انسان پیش می‌آید آن عقاید قبلی نیاز به بازخوانی دارد و إن‌شاءاللّه همین‌که در رعایت وظایف الهیه پایداری کنید، استیلای نور حق خود به خود شما را متوجه روحانیت جدید می‌کند. در ضمن فراموش نکنید تا زمانی که مادر به فرزندش شیر می‌دهد خداوند گناهی برای او ثبت نمی‌کند، بدین معنا که از کوتاهی‌های او که با بچه داری برایش پیش می آید اغماض می‌کند. موفق باشید
10526
متن پرسش
سلام: آقای دکتر غلامرضا ذکیانی در فرارو نکاتی را در رابطه با حضور فرهنگ عاشورا مطرح فرموده‌اند که عیناً خدمتتان ارسال داشتم تا نظرتان را بدانم. «از بزرگترین نعمتهایی که جامعه ما از آن برخوردار است ایام محرم و رمضان است. ایام محرم بی‌شک یکی از نعمتهای بی‌بدیل است. اندکی تامل نشان می‌دهد که حماسه عاشوراء به دلایلی که به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد در اعماق دلها نفوذ کرده است. رویکرد این نوشتار پدیدارشناسانه است یعنی صرفا به بازتاب این رویداد در جامعه امروزمان نگاه می‌کنیم و فعلا توجهی به عوامل و ریشه‌های این ماجرا نداریم. آثار کم‌نظیر قیام حسینی: پاره‌ای از پدیده‌هایی که در ایام محرم و به ویژه در تاسوعا و عاشورا مشاهده می‌کنیم شگفت‌انگیز هستند: صوت‌های بسیار متنوع و آهنگ‌های زیبائی که مداحان و خوانندگان مختلف اجراء می‌کنند. ـ تعزیه‌خوانی‌های متعدد و متنوع. ـ کافیست اندکی به تنوع عزاداری‌ها در میان اهالی جنوب، شمالی‌ها، ترک‌ها، بلوچ‌ها، عرب‌ها، شیرازی‌ها، مشهدی‌ها، لرها و سایر اقشار در داخل میهن اسلامی توجه کنیم تا معلوم شود که جریان عاشوراء ظرفیت بالفعل ساختن چه استعدادهائی را دارد! ـ تهیه نذورات و خیرات شامل انواع غذاها، شربت‌ها و نحوه تهیه و آماده‌سازی آنها در این ایام بی‌سابقه است. ـ مشارکت همه اقشار؛ مراسم محرم و عاشوراء، مختص هیچ قشری نیست بلکه همه قشرها اعم از مردان و زنان، سالمندان، میان‌سالان، جوانان، نوجوانان و کودکان، بیماران و تندرست‌ها و ... در این مراسم فعالانه شرکت می‌کنند. ـ نظم بی‌سابقه، غالبا از بی‌نظمی ملت خودمان در مقابل ملت‌هائی چون ژاپن و آلمان می‌نالیم، ولی در ایام محرم شاهد نظم، هم‌کوشی و تبادل نظر کم‌نظیر افراد برای برپائی هرچه باشکوهتر مراسم هستیم. (آیا می‌توان این روحیه جمعی و همکاری در ایام محرم را به سایر ایام سال نیز سرایت داد؟) ـ در این مراسم می‌توان سخنرانی‌های متنوع سیاسی، تاریخی، عقیدتی، اخلاقی، اجتماعی، رثائی و یا ترکیبی از آنها را در سطوح عالی، متوسط و ضعیف و با سبک‌های مختلف رصد کرد. ـ شناخت تاریخ، شناخت زوایای پنهان ماجرای عاشوراء و تبیین عوامل دور و نزدیک آن سبب شده که مورخان و پژوهشگران علوم مختلف تاریخ، حدیث، کلام، تفسیر و فقه را مورد تحقیق قرار دهند. ـ رفع فاصله طبقاتی؛ این مراسم مختص اغنیاء نیست بلکه فقراء و اقشار متوسط در این مراسم فعالتر هستند و اقشار مرفه سعی می‌کنند در میان افراد دیگر باشند. بارها شاهد این صحنه بسیار زیبا در روزهای تاسوعا یا عاشوراء بوده‌ایم که یک فرد متمول، خودرو گران‌قیمت خود را در کناری پارک کرده و برای دریافت یک خورشت قیمه چونان سایرین به صف می‌ایستد، فردی که در روزهای دیگر به هیچ وجه حاضر نیست به چنین کاری دست بزند؟! ـ کافیست به اشعار کلاسیک و نوی که در این زمینه سروده شده سری بزنیم تا اوج احساس و هنرنمائی را در ادبیات عاشورائی به نظاره بنشینیم! ـ فیلم؛ یادآوری چند فیلم و سریال در دو دهه اخیر ـ روز واقعه، مختارنامه، سفیر، معصومیت از دست رفته و ... ـ کافیست تا اوج‌گیری علم و هنر و خلاقیت را در عرضه این جریان مشاهده کنیم. ـ چه تصاویر و نقاشی‌هائی توسط هنرمندان قدیم و جدید برای ترسیم گوشه‌ای از وقایع کربلاء به تصویر کشیده شده است؟ ـ تنوع خط‌ها، تذهیب‌ها، طرح‌ها، کاشی‌کاری‌ها، معماری‌ها، حسینیه‌ها، تکایا، مساجد، بعد وجودی در کنار بعد عقلی؛ می‌توان هستی انسان را گستره یا طیفی دانست که یک سر آن بعد عقلانی ـ کلیت، ضرورت، دوام، همگانی، بحث‌پذیر، علمی، شک‌پذیر، عمومیت ـ و سر دیگر آن بعد وجودی ـ فردی، اینجا، الآن، حسی، لذت یا درد آنی، تمرکز، شک‌ناپذیر ـ است. همچنان که ملاحظه می‌شود همه ابعاد تمدن و فرهنگ انسانی ـ جامعه، دولت، هنر، سیاست، اقتصاد، تجارت، فرهنگ، پول، بانک، بیمه، بورس، فوتبال، ورزش، دانشگاه، اداره، انقلاب، آرمان، آزادی، نوشتار، آینده نگری و ... ـ از همین بعد ذهنی انسان برجوشیده است. اما آیا ذهن انسان فقط دارای بُعد مثبت است و هیچ نقش منفی ندارد؟ بعد وجودی؛ یک فرد علاوه بر بُعد ذهنی از بُعد وجودی نیز برخوردار است. شاید بتوان این بعد انسان را با یک مثال روشن ساخت. سیراب شدن را در نظر بگیرید؛ در باره مفهوم سیراب شدن و عوامل فیزیولوژیکی آن و انواع آن و تاثیر آن در بدن صحبت نمی‌کنیم که همه اینها به بعد ذهنی مربوط می‌شود بلکه به همین سیراب شدنی اشاره می‌کنیم که مثلاً به فرد روزه‌دار پس از افطار با نوشیدن آب یا شربت دست می‌دهد. این سیراب شدن همین الآن روی داده و فقط به همین شخص مربوط می‌شود و او با تمام وجودش آن را حس می‌کند و برایش کاملاً تازگی دارد یعنی چنین نیست که چون بارها سیراب شده پس این سیرابی برایش حالت کهنگی پیدا کرده است. هرقدر هم شدت تشنگی به ویژه در روزهای گرم بیشتر باشد، توجه وی برای رفع آن بیشتر شده (تمرکز) و لذا لذتش نیز از سیراب شدن بالاتر خواهد بود. نکته جالب اینکه انسان از جهت بُعد وجودی شبیه سایر حیوانات است و لذا گاهی از این جهت مورد بی مهری واقع می شود! پس شاخص‌های بُعد وجودی را می‌توان در پیوند داشتن با همین فرد، همین لحظه، همین حس و همین لذت (یا درد) نشان داد که البته به هرمیزان توجه فرد روی آن موضوع متمرکز باشد، به همان میزان لذتش نیز بیشتر خواهد بود. اینک توجه خوانندگان را به ابعاد وجودی در حادثه عاشوراء جلب می‌کنم: جنگ‌های تن‌به‌تن، رجزخوانی‌ها، تشنگی‌ها، ایثار‌ها، شهادت‌ها، ظلم‌ها، ناجوان‌مردی‌ها، خیانت‌ها، اخلاص‌ها، حضور پیرمرد و نوزاد، کاروان اسراء، حالات تک‌تک افراد و ...روشن است که قیام عاشوراء از ابعاد قوی معرفتی و اخلاقی چون اخلاص، شجاعت، نهی از منکر، انکار سلطنتِ(یزید)، ترویج آزادی‌خواهی و ...، برخوردار است که هیچگاه نباید مورد غفلت قرار گیرند؛ ولی علاوه بر این ابعاد معرفتی و دینی، حضور پررنگ ابعاد وجودی و حسی سبب شده است که جنبه رثائی (سوگواری) بگیرد و از آنجا که بعد رثائی همگانی و دائمی است لذا حزن محرم در میان اقشار مختلف مردم تداوم یافته است؛ و همین اندوه ناشی از اخلاص، ظرفیتی را برای قیام عاشوراء ایجاد کرده است که این‌همه استعدادهای متنوع و مختلف را در طول تاریخ و عرض جغرافیا بالفعل ساخته است. ثابتات دینی در برابر تغییرات زمانی: یکی از مشکلات عمده عصر جدید، این است که همه باورها، سنت‌ها، آداب و فرهنگ‌ها را تحت‌الشعاع قرار داده و دچار تغییر و تحول می‌سازد و از همین‌جاست که صدای مومنین و سنت‌گراها را درآورده است. اما نکته جالب در دین اسلام و مذهب تشیع این است که تکالیفی در دین اسلام و مناسبت‌هایی در مذهب تشیع وجود دارد که وجوه ثابت دین و مذهب را تأمین می‌کنند. به عنوان مثال، احکامی چون نماز (با تمام مقدمات، اجزاء و شرایط آن)، روزه، حج و مناسبت‌هائی چون محرم، رمضان و ... خواه‌ناخواه در ایام مختلف تکرار می‌‌شوند و مؤمنین باید برخی شعائر و مناسک را به صورت ثابت رعایت کنند. رعایت همین شعائر و مناسک سبب می‌شود که افراد در مقابل سیل تغییرات و تحولات بایستند و دست‌کم سرعت تغییر را احساس کنند. ناگفته پیداست نه هر کهنه‌ای خوب و نه هر تازه‌ای بد است، همچنانکه نه هر تازه‌ای خوب و نه هر کهنه‌ای بد است؛ ولی پدیده‌های تازه ـ همچون فناوری‌های مختلف ـ سعی می‌کنند به وسیله امپراطوری رسانه‌ای سلطه بلامنازع خود را بر جهان و همه فرهنگ‌ها بگسترانند و لذا در برخورد با آداب و فرهنگ‌های سنتی هیچ ترحمی از خود نشان نمی‌دهند. با این وصف، خشک و ترِ سنت با هیزم مدرنیته به آتش کشیده می‌شود و افراد نیز تاب مقاومت در برابر آن را ندارند. ولی از ویژگی‌های همه ادیان علی‌الخصوص دین خاتم، این است که عناصر ثابتی ـ چون احکام دینی و مناسبت‌های مذهبی ـ را در متن دین تعبیه کرده است که اهل دین فقط با پایبندی به این احکام و مناسبت‌ها می‌توانند وجوه مثبت فرهنگ و سنت خود را حفظ کنند و در مقابل سیل بنیان برافکن تغییرات درامان بمانند. اندکی درنگ در قیام عاشوراء و تداوم مراسم آن در طول قرن‌های متمادی نشان می‌دهد که عناصر موجود در این قیام، با مهارت تمام ـ مهارتی که نشان از الهی و غیربشری بودن این حرکت دارد ـ چیده شده‌اند و تا قرن‌های متمادی انسان‌ها و به ویژه مسلمانان و شیعیان را متوجه امور ثابت و مقدس کرده و از آسیب تغییرات مداوم و تحولات غیرمنتظره در امان نگه خواهد داشت به شرط اینکه ما هم بتوانیم قدر آن را بشناسیم و شکر آن را بجا آوریم.» عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم نکات خوبی را مطرح کرده‌اند به‌خصوص که بر عکس آقای حجاریان متوجه‌اند تداوم آن حرکت نشان از الهی و غیر بشری‌بودن آن دارد. در حالی‌که آقای حجاریان بدون هرگونه مطالعه‌ای در این مورد ادامه‌ی حرکت امام حسین«علیه‌السلام» را ساخته‌ی شیعیان می‌دانند. موفق باشید
9824
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در یک سوال دیگر به یکی از دوستان فرموده بودید که می شود بعد از این عالم کنونی و پس از به فعلیت رسیدن آن عالمی دیگری با توجه به بحث حرکت جوهری پیدا شود. چند تا سوال داشتم. می شود دلایل نظری این قضیه را به طور مبسوط برای من بفرمایید تا من خودم روی آن کار کنم و در جزوه ام درج کنم؟ و سوال دوم اینکه اگر عالمی دیگر پدید بیاید با توجه به حقیقت نوری اهل بیت (ع) که صادر اول هستند و آن مقامات خاص را دارند و ولی خدا در تمام هستی هستند یعنی پیامبر و امام آنها وجود نازنین معصومین (ع) هستند؟ تکلیف کتاب و قبله اشان چه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آن‌که فایل‌های صوتی حرکت جوهری از کتاب «از برهان تا عرفان» را دنبال فرمودید و جزوه‌ی جدید را هم مطالعه فرمودید احتمالاً جواب این سؤالات را می‌گیرید و اگر باز مشکلی باقی ماند در آن صورت با توجه به اطلاعات جدیدی که ملاحظه می‌فرمایید، سؤال کنید. همین اندازه انتظار داشتم که وقتی چندین‌بار تذکر داده می‌شود که حرکت جوهری مربوط به عالم ماده است، دیگر این سؤال در مورد مقامات فوق عالم ماده که در معرض حرکت جوهری نیستند مطرح نمی‌شد. موفق باشید
8107
متن پرسش
سلام استاد.استاد شما در کتاب عوامل ورود به عالم بقیت اللّهی ،بار ها فرمودید شرط اصلی ورود به عالم بقیت اللهی ،عبور از زمان فانی به زمان باقی می باشد،توضیح مختصری هم راجبه این دو زمان دادید اما من دقیقا متوجه نشدم،اگر امکانش هست به طور ملموس و به زبان ساده این دو زمانو تبیین کنید و توضیحی هم در مورد عالم بقا بدید.با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: منظور از زمان باقی، عالم مجردات است که در عین قبل و بعد نسبی داشتن، قبل و بعد در یک‌جا جمع است و شما احوالات گذشته را در کنار احوالات آینده دارید. در آن کتاب عرض شده که چگونه در زمان حضرت دمهدی (عج) عالم مجردات در آن حدّی که عالم ماده ظرفیت دارد بر جنبه‌ی مادی عالم ماده غلبه می‌کند و از این لحاظ گفته می‌شود شرایط عبور به عالم بقیت‌اللّهی عبور از زمان فانی به زمان باقی است. مباحث حرکت جوهری در فهم زمان فانی کمک می‌کند. موفق باشید
7851
متن پرسش
سلام علیکم. نظر شما در مورد سخنرانی حضرت آقا در حرم رضوی چیست؟ به نظر شما آقا چه کدهایی را دارند به نیروهای انقلابی و کسانی که در کارهای فرهنگی هستند میدهد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین طور که متوجه اید که احتیاج است ان‌شاءالله به طور مفصل مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد تا اشتباهی که حزب الله سال گذشته کرد و با سخنان رهبری درست برخورد نکرد پیش نیاید و در رابطه با کار فرهنگی عنایت داشته‌باشید ما اهدافی داریم که باید بر روی آن اهداف و موانعی که حجاب آن اهداف هستند وقت بگذاریم آن هم بدون تخریب دولت و به امید اصلاح روش‌ها و بدون برخورد حزبی با موضوع به این شکل که در جاده‌‌ی عده‌ای بیفتیم که با انتقاد از دولت رویکرد انتخاباتی دارند. موفق باشید
6098
متن پرسش
سلام.چند روز پیش در برنامه ای دیدم که آیت الله قاضی حدیثی را در جمع شاگردان می خوانده اند که مضمونش این است:اگر شنیدید کوهی جا به جا شده آن را بیشتر باور کنید تا شنیده باشید خلق و خو و ملکات انسانی تغییر کرده.استاد منبع این حدیث و متن عربی آن را میدانید؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: منبع آن را نمی‌دانم ولی این در اخلاقیات بحث مهمی است و نیاز به سند ندارد که اگر کاری و یا صفتی برای کسی ملکه شد تغییر آن بسیار مشکل است به همین جهت باید از ابتدا مواظب بود ملکات نیکو در ما ریشه بگیرند. موفق باشید
6018
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی. من یک دختر 21 ساله تربیت یافته در یک خانواده مذهبی هستم. مدتی است سوالاتی راجع به دیدگاه اسلام در مورد مسئله ی زن در ذهنم بوجود آمده که شاید موجب تشکیک در بعضی دستورات و نظریات دین مبین اسلام در من شده است. برای رفع این شبهات مطالعاتی هم داشته ام نظیر مطالعه ی کتاب نظام حقوق زن در اسلام از شهید مطهری که اتفاقا به نظرم خیلی از دلایلی که استاد در توجیه برخی احکام اسلام نظیر حق طلاق مرد یا صیغه و ... آورده بودند بیشتر از انکه یک استدلال منطقی باشد یک توجیه غیر قابل قبول بود. چندی پیش یکی از اساتید بنده در دانشگاه نسبت به چادر پوشیدن من به بنده اعتراض کرد و پس از اینکه با مقاومت من مواجه شد یک مقاله از یک مجله ی امریکایی راجع به زن به بنده دادند. در این مقاله مطالبی نوشته شده بود که قابل تامل بود. مثلا اینکه از قول یکی از صاحب نظران امریکایی نوشته شده بود که درتمامی ادیان زنان موجوداتی تابع و درجه دو محسوب میشوند. مثلا در هیچ دینی زن نمیتواند به مقامات عالی دین دست پیدا کند (در اسلام هم زنان نمیتوانند مرجع تقلید شوند و همچنین اقتدای مرد به زن در نماز جماعت جایز نیست) در خانواده هم زنان موظف به اطاعت از همسر خود هستند (ولو اینکه او مردی فاقد تدبیر و مهارت های لازم برای مدیریت خانه باشد). و به این ترتیب نتیجه گرفته بود که این دینی که بدست ما رسیده است،( البته اشاره ی او به همه ی ادیان بود از جمله اسلام) دینی نیست که خداوند بر پیامبر خود نازل کرده است بلکه در طول تاریخ توسط رهبران دینی که اکثریت قریب به اتفاقشان مرد هستند دستخوش تغییر شده و مطابق با میل آنان تغییر یافته است. همچنین در نهج البلاغه و کلام حضرت امیر عباراتی همچون "النساء ناقص العقول و ناقص الایمان" یا اینکه " عقول النساء فی جمالهن و جمال الرجال فی عقولهم" به چشم میخورد که با منطق امروزی به هیچ وجه سازگار نمیباشد و جای بسی سوال است. لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری اگر با ارزش‌های مردانه جایگاه زن را در دین بخواهیم تحلیل کنیم همین می‌شود که می‌فرمایید. ولی یک وقت با ارزش‌های الهی و نگاه تربیتی به زن می‌نگریم آن‌وقت موضوع کاملاً تغییر می‌کند. پیشنهاد می‌کنم حالا که این موضوع برای شما دغدغه شده آن را به فال نیک بگیرید و با حوصله‌ی زیاد موضوع را در دیدگاه اسلام دنبال کنید، ببینید به عظمت نگاه اسلام به زن پی می‌برید و یا این‌که به این نتیجه می‌رسید که اسلام هم زن را دست دوم می‌داند؟ ابتدا کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» رامطالعه بفرمایید تا ملاحظه کنید خداوند چه عالَمی را برای زن در نظر گرفته و بعد جلسات 47 و 48 از کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» را مطالعه بفرمایید تا افق نگاه حضرت علی«علیه‌السلام» در نهج‌البلاغه به زن برایتان روشن شود و در آخر کتاب «زن در آیینه‌ی جمال و جلال» از آیت‌اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» را مطالعه فرمایید. بعد از آن ببینید به چه نتیجه‌ای می‌رسید. موفق باشید
5579
متن پرسش
سلام استاد، البته من در موضع چنین امتحانی قرار ندارم خدا رو شکر. ولی خیلی بابت جواب های اخیری که شما بابت زن دوم دادین ناراحت شدم. یعنی واقعا اگه یک زنی قبل از ازدواج با همسرش شرط کنه که اولین و آخرین همسر او باشه، باز هم اون مرد می تونه بره زن دوم بگیره؟ استاد چرا اینقدر غیرواقعی صحبت می فرمایید. خودتون میگید اگر واقعا تکلیف مرد باشه که یک زن دیگه رو از بی شوهری در بیاره. خب این همه مردای مجردی هستن که پول ندارن ازدواج کنن، هرکس میخواد ازدواج مجدد کنه بره مردهایی رو سر و سامون بده که به خاطر بی پولی به گناه می افتند. من کسی رو می شناسم که سال گذشته به خاطر کمتر از ده میلیون نتونست ازدواج کنه !!! به نظر من شما و هم چنین مراجعی که زن دوم را برای مرد حلال می دانید - در زمانه امروزی - ، به هیچ وجه متوجه شرایط زمانه نیستید. الآن نه جنگ است که تعداد مردها کم باشد نه ... . ضمن این که ازدواج مجدد به هیچ وجه با روحیه ی هیچ زن امروزی در این منطقه سازگاری نداره. متأسفم برای افرادی مثل شما که مجوز شرعی ازدواج دوم را به مردان هوس بازی که شرع رو ابزار ارضای شهوت تنوع گرای خود می کنند می دهید. متآسفم برای کسانی که فقه فقه ندارند. یعنی علمی به فقه خود ندارند. متأسفم برای مراجع تقلیدی که با نگاه غیر زمان شناسانه به آیات و روایات و دیگر منابع احکام شرعی ، می نگرند بسیار بسیار متأسفم. خدا لعنت کند مردانی رو که به زن خودشون رحم نمی کنن. فقط می ماند یک حالت. اون هم حالتی که زن مشکلی داره که مثلا بچه دار نمی شه. این حالت هم اگه قبل از ازدواج مرد می دونسته که نباید باهاش ازدواج می کرد که حالا ولش کنه. و اگه این مشکل قبل از ازدواج مکشوف نبوده، مرد باید خودش رو بذاره جای زن ، خود مردها دوست دارن اگه مشکلی دارن ، زنشون ازشون طلاق بگیره و مجددا ازدواج کنه!!. من سال های زیادیه که کتاب های شما رو می خونم اما به هیچ وجه اسلامی را که زن دوم را حلال می داند قبول ندارم. مگر در شرایط خیلی خیلی خیلی نادر که تقریبا در کشور ما صفر است. استاد یک نکته ی خیلی مهمی رو خدمتتو عرض کنم و شاهد بگیرم برای این ادعا که تک همسری با تکوین زن امروز سازگار است.اگر لازم می دونید بفرمایید تا آدرس فیلم رو بگم، چند تا فیلم کوتاه و واقعی هست از خانوم های خارجی و بیشتر اروپایی که نیمه عریان با همسراشون توی خیابون راه می رن ، به محض این که شوهر ناخواسته ، قسمت های مخفی تر زن دیگه ای رو ببینه ، زن به شوهرش حمله می کنه و گاها به او آسیب می رسونه . حالا باز ایرانی ها بهتر اند که اگر این اتفاق بیافتد ، نهایتا زن با مرد قهر می کنه ولی هرگز به مردش حمله نمی کنه. این رو گفتم که بگم حتی زن های اروپایی ها که خودشون عریان هستند طاقت ندارن ببینن مردشون به زن عریان دیگری نگاه می کنه چه رسد به ازدواج مجدد. یعنی این اختصاص به مسلمون ها یا ایرانی ها نداره و تکوین زن معاصر این گونه است. خدا لعنت کند کسانی رو که بدون داشتن نگاه زمان شناسی ، حکم به حلال بودن زن دوم می دهند. خدا لعنت کند کسانی را که گل زن را - به تعبیر پیامبر ص - پژمرده می کنند تا دیگر عطرافشانی نکند. لطفا این سوال رو رو سایت بگذارید تا بقیه خانوم هایی که مطمئن هستم با من هم نظرند این سوال رو ببینند. با تشکر فراوان از شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌که بنده بنا ندارم به طور مفصل وارد این موضوع شوم و تنها در آن حدّی که کاربران محترم سؤال می‌فرمایند نظر خود را عرض می‌کنم، از جهت آن‌که گویا جنابعالی اصل موضوع را نادیده گرفته‌اید یادآوری می‌کنم عنایت داشته باشید چنانچه شرایط طوری باشد که مرد احساس وظیفه‌ی شرعی کند در زندگی‌بخشیدن به یک خانم به طوری که وجود مردان مجرد به هر دلیلی مشکل را مرتفع نسازد، دیگر شرط قبل از ازدواج در این مورد معنا نمی‌دهد زیرا شرطی است در راستای ترک واجب شرعی که به خودی خود باطل است. عرض بنده از یک جهت توجه دارد به سؤال محمدبن سنان از امام رضا«علیه‌السلام» که: «کتب الیه فیما کتب: وَ مِن علل تحلیل اربع نسوة لرجل واحد»؟ به حضرت نوشت که علل حلال‌بودن چهارزن برای یک مرد چیست؟ حضرت جواب دادند: «لِأنّهُنَّ اکثر مِن الرّجال» زیرا زنان بیشتر از مردان هستند. آیا در موقعی که چنین نباشد دیگر چنین وظیفه‌ای پیش می‌آید که می‌فرمایید ما فقه فقه نمی‌دانیم؟ مگر می‌توان به راحتی و به صرف هوس‌بازی ازدواج مجدد یا ازدواج موقت را در جامعه باب کرد در حالی‌که در روایت داریم: « عن علىّ بن یقطین قال سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْمُتْعَةِ قَالَ وَ مَا أَنْتَ‏ وَ ذَاکَ‏ وَ قَدْ أَغْنَاکَ اللَّهُ عَنْهَا » حضرت در جواب فرمودند: تو را با آن چکار است؟ با آنکه داراى همسر دائمى هستى و خداوند تو را از ازدواج موقت بى‏نیاز ساخته است. پس نباید موضوع را یک طرفه تمام کرد و این را نیز عنایت داشته باشید باید بین «طبع» با «فطرت» تفکیک کرد، همان‌طور که بعضی از امیال می‌تواند مطابق طبع انسان باشد ولی مطابق فطرت تعالی‌طلبِ انسان نیست می‌تواند بعضی از حرکات مخالف طبع انسان باشد ولی مخالف فطرت تعالی‌طلب انسان نباشد و انسان با عبور از «طبع» می‌تواند به مقام کلی‌تر و وسیع خود که حیات فطری است برسد. با این‌همه وقتی کارشناسان خطر آینده‌ی کشور ما را پیرشدن جامعه می‌دانند و این‌را خطری حتی بزرگ‌تر از مشکلی که جنگ برای ما به‌بار آورد پیش‌بینی می‌کنند و تأکید مقام معظم رهبری در تلاش برای تولد فرزندان بیشتر است و خداوند نیز دختران و زنانی را پروریده است که در صورت ازدواج با آن‌ها این مشکل برطرف می‌شود، آیا نباید در این مورد هم تأمل نمود؟ موفق باشید
4155
متن پرسش
سلام علیکم لطفا نامگذاری امسال مقام معظم رهبری را بیشتر تبیین نمایید مفهوم حماسه،چگونگی خلق حماسه،رابطه این شعار با سبک زندگی،رابطه این شعار با عبور از مدرنیته،سهم دانش آموزان،معلمان،دانشجویان و طلاب در تحقق این شعار را بفرمایید.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» در همه‌ی دستورات خود از جمله در شعار هرساله بستری را اراده کرده‌اند که اگر ما جانانه از ایشان تبعیت کنیم، آن بستر به نظامی می‌انجامد که برای جهان بشری الگوی مناسبی است. در همین رابطه در جواب سؤال شماره‌ی 4141 عرایضی داشته‌ام. وقتی متوجه مقصد رهبری عزیز شدیم هرکدام در موقعیت خود وظیفه‌ی خود را انجام می‌دهیم. حماسه‌ی سیاسی و اقتصادی یعنی در این شرایط تاریخی از هر قدمی که در تقابل با استکبار جهانی می‌توانیم برداریم کوتاهی نکنیم، از جمله در انتخابات و در تحریم‌ها. موفق باشید
3950
متن پرسش
سلام استاد. تفاوت نفس و روح و فطرت و من انسان درچیست؟ از هرفردی سوال می کنم یک چیز می گوید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این واژه‌ها به جای هم به‌کار می‌رود، اصل آن است که انسان یک نفس ناطقه‌ای دارد که به یک معنا نفس است و به یک معنا که عامل حیات انسان است ،روح گفته می شود. و از آن جهت که گرایش به خوبی‌ها در آن نهفته است آن گرایش فطرت اوست و انسان به آن نفس ناطقه، «من» می‌گوید. موفق باشید
3171
متن پرسش
بسم الله.. با عرض سلام و ادب خدمت استاد یک سوال شخصی از خدمتتون داشتم و آن اینکه چرا جنابعالی 1.دروس حوزه را بصورت مرسوم دنبال نکرده اید و ملبس هم نیستید ، آیا علت خاصی داشته است؟ شاید نتوان لباس و طی مدارک را نشانه تایید دانست اما از آن طرف کمی اعتماد و اطمینان به اشخاص فاقد این تاییدیه(هر چند کافی نباشد) مشکل به نظر میرسد بخصوص در حوزه ی دین عزیزمان اسلام و اینکه بحث های جنابعالی از دست بحث های نرم افزاری در این حوزه است ان شاالله که سوال موجب بی احترامی و حمل بر اغراض سوء نشده است.با تشکر و دعای خیر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در جواب های شماره 2324و 2281و 2060و1831 عرایضی داشته ام. موفق باشید
2040

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم، اینجانب در حال ساخت کتابخانهٔ دیجیتال هستم تا بتوان علوم دینی را به صورت آسان‌تری در اختیار علاقه‌مندان قرار داد. تصمیم دارم کتاب‌های شما و دیگر نویسندگان محترم در حوزهٔ علوم دینی را در قالب‌های مختلف بر روی وب و موبایل عرضه کنم. آیا برای تأمین محتوای کتابخانهٔ دیجیتالی که در حال تهیهٔ آن هستم می‌توانم از کتاب‌های شما استفاده کنم؟ با احترام، موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: لطفاً در این مورد با گروه فرهنگی المیزان تماس بگیرید. تلفن های تماس عبارتند از: 7854814- 09138780869 – موفق باشید
1915
متن پرسش
با سلام: با توجه به اهمیت هنر و تاکیدات مقام معظم رهبری درباره بکارگیری هنر به عنوان یک ابزار قدرتمند انتقال مفاهیم جهت تبلیغ دین این امر چگونه ممکن است و با توجه به مادی و بهتر بگوییم غربی شدن اساس هنر ما در حال حاضر یک هنرمند اگر بخواهد از حدود تکنیک و مهارت فراتر رود و آثاری با روح دینی و پایدار و جاوید خلق کند بایست چکار کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مرحوم شهید آوینی در استفاده از دوربین نمونه‌ی خوبی است و بعضی از شعرا و نویسندگان با استفاده از هنر کاره‌های ارزشمندی ارائه داده‌اند. موفق باشید.
نمایش چاپی