بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4099

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام 1.بهترین شرح فصوص و منظومه و فتوحات کدام است؟ 2. آیا بعد خواندن بدایه و نهایه لازم است شفا را هم بخوانیم؟ 3. استاد درمورد سیر آموزشی طلاب از یک طرف علامه حسن زاده فرموده اند باید کتابهای قدیمی را خواند مثل جامع المقدمات شرح نظام و ... از یک طرف مقام معظم رهبری می گویند کتاب قدیمی نباشد نو باشد ما کدام را انجام بدهیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ شرح آیت‌الله جوادی و شرح آقای یزدان پناه از متن قیصری خوب است، شرحی از فتوحات نمی‌شناسم. 2ـ به نظر این حقیر بعد از نهایه، اسفار را دنبال کنید. 3ـ با نگاهی که رهبری دارند می‌توانیم مسائلمان را حل کنیم. موفق باشید.
2133
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بند کتاب علل تزلزل تمدن غرب شما را می خوانم در صفحه 142 کتاب در نقد دموکراسی آورده اید که ( آنچه امروز تحت عنوان دموکراسی مطرح است این نیست که عده ای کثیر بر روی حقیقتی متعالی اتفاق نظر کنند بلکه بدون نظر به هیچ حقیقتی صرفا میل مردم نقش بازی میکند ) و اینکه ( نقش رهبری انسان های برگزیده وحتی وجود آنها با دموکراسی سازگار نیست دموکراسی کسانی را روی کار میآورد ه برتر از بقیه نیستند تا بقیه را به طرف کمال رهنمون کنند) و اینکه شخص حضرت امام (ره) نیز در جایی می فرمایند( ما آن چیزی را که می خواهیم حکومت الله است.ما می خواهیم قرآن بر ما حکومت کند ما حکومتی جز حکومت الله نمی توانیم بپذیریم) من این را قبول دارم اما این جمله امام (ره)که می فرمایند میزان رای ملت است آدمی را به فکر می اندازد که اگر زمانی این ملت به دونه اتصال به وحدت (خدا ) رای به موردی غیر دینی و اسلامی دهند آیا باید براین تصمیم درحکومت اسلامی مهره تایید بخورد. مگرنه اینست که حضرت امام (ره) می فرمایند جزحکومت الله نمی توانیم بپذیریم در اینجا چه باید کرد؟نظام اسلامی حرکتش چگونه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حضرت امام در بستری که فقیه در رأس امور است و بستر حکومت الله فراهم است می‌فرمایند «میزان رأی مردم است» و وجود شورای نگهبان حافظ بستری است که رأی مردم در مسیر غیرالهی قرار نگیرد. موفق باشید
1725
متن پرسش
بسمه تعالی. . . سلام علیکم خدمت استاد بزرگوار. . .استاد بنده همان جوان سوال 1693 هستم. . . با توجه به اینکه اکثر آثار با ارزش شما را مطالعه کردم،شما فرمودید سیر را ادامه بدهید و به عقب برگشت نکنید.حدودا 2 ماهی هست المیزان را شروع کرده ام(البته قبلش جزوه ای که شما در رابطه با المیزان داشتید مطالعه کردم و قدم در مسیر گذاشتم) تقریبا المیزان شیرین بود و شکر خدا با عقل ناچیز مان کمی قدم گذاشتیم،2 هفته ای هست که جلسات تفسیر آیت الله جوادی را گوش میکنم و شکر خدا این هم شیرین بوده،و شرح خوبیست بر المیزان،به نظرتان با توجه به اینکه هنوز سیر کتب شما با طور کامل تمام نشده از خواندن المیزان و سخنرانی استاد دست بردارم یا با هم جلو برم(برنامه خودم به این صورت است که یک روز در میان؛یک روز المیزان،یک روز آثار شما،یادداشت هم برمیدارم.البته بنده کارمندم و برای همین وقت مطالعه کمی دارم)مثلا روزی 4 ساعت. . . استاد واقعا به شما علاقه دارم. استاد نمیدانم از اینکه وقت ارزشمند شما را میگیرم مسئولم یا خیر.حلال بفرمایید لطفا. . ..یا علی.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام خدا را بسیار شکر کنید که توفیق فهم تفسیر المیزان و سخنان حضرت آیت‌الله جوادی«حفظه‌الله» را به شما داده است. از مطالعه‌ی المیزان و اُنس با شرح حضرت آیت‌الله جوادی دست برندارید. اگر توانستید در کنار مطالعه تفسیر المیزان مباحثی که عرض کرده‌ام را نیز ادامه دهید. موفق باشید
1492

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد ارجمند، سلام علیکم ... در سوال 1108 به دوستی که در مورد نحوْ مراجعه به علم نجوم پرسیده بودند پاسخی داده اید که برای بنده قابل قبول نیست و فکر میکنم این نوع دیدگاه هایی که نسبت به علم نجوم وجود دارد حاصل عدم آشنایی اساتید با علوم قدیم و دقائق آن است که همین امر هم مانع از ورود این اساتید به برخی مباحث عملی علوم اسلامی شده است و اکثراً در این حوزه ها در مقام نظر توقف کرده اند. در این زمینه بنده توضیحاتی را خدمت شما میدهم اما این بحث بسیار تخصصی تر از آن است که مجال مطرح شدن در اینجا را داشته باشد. به همین دلیل خیلی ساده و اجمالی توضیحاتی در حد علم ناقص خودم ارائه می دهم. فکر می کنم این دوست گرامی پس از شنیدن سخنرانی حجت الاسلام استاد محمدطه طرفی، محقق ارجمند طب و نجوم اسلامی در دانشگاه امام صادق علیه السلام این سوال ها برایشان پیش آمده است (http://shiateb.blogfa.com/post-42.aspx). حال در مورد سوال ایشان، مثلا علم نجوم اسلامی می گوید که ازدواج در فلان بازۀ نجومی باعث غلبۀ فقر در زندگی انسان خواهد شد و یا برای درست کردن یک ترکیب دارویی خاص برای بیمار مورد نظر باید در فلان تاریخ اقدام کرد. این گونه موارد، نه تنها هیچ تضادی با معارف اهل بیت علیهم السلام ندارند بلکه احادیث ما بر این روش صحه می گذارند و در مرتبه بالاتر اصلا این علوم حاصل معارف و آموزه های انبیاء الهی و حضرات معصومین علیهم السلام است که فقط به افرادی خاص در محافل خصوصی آموزش داده میشود و از اسرار علوم اسلامی می باشد. به عنوان مثال در حدیث موثق منقول است که «به حضرت امام محمد باقر علیه السلام خبر رسید که شخصی زنی خواست در ساعتی که هوا گرم بوده است ، در میان روز ، حضرت فرمود که گمان ندارم که میان ایشان اتفاق و الفت به هم رسد. پس به زودی از هم جدا شدند.» یعنی اینکه زمان، در امر ازدواج نقش دارد و نمونه های بسیاری از این دست در روایات ما وجود دارند. حال سوال اینجاست که کدام علم، وظیفه شناختن این زمان ها را بر عهده دارد؟ باز هم اگر از احادیث معصومین در بحث علوم استفاده کنیم میبینیم که ایشان می فرمایند: « ... النجوم للزمان»، یعنی این علم نجوم است که مخصوص زمان است. آیا مراجعه به چنین علمی حرام است؟ علامه مجلسی علیه الرحمه می فرماید: «در حدیث معتبر از حضرت صادق (علیه السلام) منقول است که هرکه عقد کند یا زفاف کند و ماه در عقرب باشد، عاقبت نیکو نبیند. » آیا مراجعه به این حدیث هم حرام است؟! و باز ایشان می فرماید: «حضرت امام موسی (علیه السلام) فرمود که هر که جماع کند با زن خود در تحت الشعاع پس با خود قرار دهد افتادن فرزند را از شکم پیش از آن که تمام شود . »؛ علم نجوم اسلامی بر اساس قواعد علمی تخصصی که برای فهم آن مطالعه و تحقیق و استاد لازم است به شخصی می گوید که در فلان تاریخ ازدواج نکن چون بین تو و همسرت الفت واقع نمی شود. کجای این بر خلاف سنت و سیره اهل بیت علیهم السلام است که شما رجوع به آن را مطلقاً حرام دانسته اید؟ وقتی که حدیث تصریح میکند حاصل زفاف در وقتی که قمر در برج عقرب واقع باشد، بدعاقبتی است، این به معنای این نیست که فقط برج عقربی وجود دارد که اگر قمر در آن قرار بگیرد فلان کار را نباید انجام داد، بلکه به این معنا است که زمان یک عامل تعیین کننده از انجام هر کاری است. ما 28 منزل قمر داریم که قرار گرفتن قمر در هر کدام از این منازل بر ما تاثیرات طبی و روانی دارند که علم تحلیل این تاثیرات « علم نجوم اسلامی» است که بصورت سینه به سینه از حاملان اسرار علوم اهل بیت علیهم اسلام به برخی از خواص رسیده است (و البته بطور تخصصی هم احادیث زیادی در همین رابطه داریم: مراجعه شود به فرج المهموم فی معرفت النجوم سید بن طاووس) اما متاسفانه حتی اساتید معظمی چون شما هم در برخورد با این مسائل به ناگاه رو در هم میکشید و بنده همیشه در نظرم بوده که این یکی از نقاط ضعف اساتید غربشناس ما بوده که از علوم قدیم سررشته ای نداشته اند و چنین برداشت هایی را از برخی موارد آن پیدا می کنند و امیدوارم که در ادامه این روند صعودی در دستیابی به علوم اسلامی این ضعف هم توسط برخی نخبگان مرتفع شود و پیوندی بین این علوم به واقع غریب و غریبه با جنبش نرم افزاری و تولید علم پیدا بشه .... توفیقات شما را از جانب حضرت حق خواستارم (یکی از دوستداران شما)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: منظور بنده از رجوع به علم نجوم در راستای پیش‌گویی هایی است که منجمین به رصد ستارگان می کنندبود که عرض کردم حرام است و شهید مطهری«رحمة‌الله‌علیه» نقدی در مورد نحس یا سعدبودن زمان دارند . می‌فرمایند: شخصی خدمت حضرت علی«علیه‌السلام» رسید و عرض کرد در این زمان در جنگ وارد نشوید چون زمان نحسی است، حضرت پرسیدند نحس برای ما یا برای دشمن ما؟ و طرف ماند. در هر صورت بنده سخنان جنابعالی را سخنان ارزشمندی می‌دانم و امیدوارم خوانندگان عزیز با رجوع به سخنان شما موضوع را دنبال کنند. در رابطه آن نوع تنجیم که در شرع نهی شده نظرتا ن را به این روایات جلب می کنم 1 - مرحوم محقق حلی در کتاب معتبر و مرحوم علامه حلی در کتاب تذکره و شهید اول و ثانی از پیامبر اکرم (ص) به صورت مرسل نقل می کنند که: "هرکه کاهن یا منجمی را تصدیق نماید به آنچه بر محمد (ص) نازل شده کافر است - 2 مرحوم صدوق در کتاب خصال از نصر بن قابوس از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: "منجم ملعون است و کاهن ملعون است و ساحر ملعون است و زن آوازه خوان ملعون است و هر که او را جای دهد ملعون است و کسی که از کسب او ارتزاق کند ملعون است." - 3 مرحوم طبرسی در احتجاج از هشام بن حکم از امام صادق (ع) نقل می کند که ایشان در جواب زندیقی که پرسیده بود نظرتان در مورد علم نجوم چیست, می فرمایند: "آن علمی است که منافعش اندک و مضراتش بسیار است. قضا و قدر توسط نجوم دفع نمی شود و وقایع ناخوشایند قابل جلوگیری نیست. اگر منجم از بلایی [که باید به او برسد] آگاه شود, جلوگیری از قضای الهی موجب نجات او نمی گردد, چنانچه اگر از خیری که بناست به او برسد آگاه شود, نمی تواند آنرا جلو بیندازد و اگر بدی به او برسد امکان جلوگیری از آن را ندارد. منجم با علم خود, با این پندار که می تواند قضای الهی را از مردم دفع کند, به ضدیت با خداوند پرداخته است." 4 - مرحوم سید رضی در نهج البلاغه نقل می کند که مولی الموحدین امیر المؤمنین می فرمایند: ".... ای مردم شما را از فراگیری نجوم برحذر می دارم, مگر آنچه که موجب راهیابی در دریا و خشکی باشد, زیرا نجوم منجر به کهانت می شود و کاهن مانند ساحر است و ساحر مانند کافر است و کافر در آتش جهنم جای دارد...." 5 - مرحوم صدوق در کتاب فقیه نقل می کند که عبد الملک بن اعین گفت: "به امام صادق (ع) عرض کردم: من به این علم [نجوم] مبتلا شده ام, هرگاه قصد کاری می کنم در طالع نظر می کنم, اگر طالع بد دیدم از آن باز می مانم و اگر طالع نیک دیدم در پی آن کار می روم. به من فرمودند: [طبق این امور] حکم می کنی؟ گفتم بلی. فرمودند: کتاب هایت را بسوزان." بر کسی که در متون این روایات دقت کند, پوشیده نیست که علم نجومی که از آن نهی شده است, آن علمی است که از حالات مختلف ستارگان, خیر و شر و طالع نیک و بد در حوادث و وقایع را بدست می دهد, نه آن علمی که تنها با استفاده از قوانین طبیعی که توسط خداوند متعال بر جهان حاکم شده است, موقعیت فیزیکی اجسام سماوی را مورد بررسی قرار می دهد. مرحوم شیخ مرتضی انصاری در این مورد می فرماید: "ظاهرا خبر دادن از اوضاع فلکی که مبتنی بر حرکت ستارگان است, مانند ماه گرفتگی که در پی قرار گرفتن زمین بین ماه و خورشید, پدید می آید و خورشید گرفتگی که از قرار گرفتن ماه بین زمین و خورشید, پدید می آید و مانند اینها حرام نیست و پیش گویی این امور جایز است...." بنابراین اگر کسی با استناد به این روایات در پی بی ارزش نمودن استنتاجات نجوم جدید باشد, در ورطه یک مغالطه بین دو معنی مشترک لفظی گرفتار شده است. زیرا علم نجوم به معنایی که در زمره سحر و کهانت قرار می گیرد, بی اعتبار شناخته شده است, نه به معنایی که آن را داخل در علوم تجربی و ریاضی می نماید. به این تفکیک در حدیث چهارم نیز اشاره شده است. از این گذشته محاسبات نجومی مانند: یافتن جهت قبله, تعیین اوقات نماز, محاسبه فصول سال و یافتن موقعیت ماه برای تعیین اینکه ماه در صورت فلکی عقرب قرار گرفته است یا نه, قطعا جایز است بلکه مقدمه انجام تکالیف شرعی است. پس نمی توان ادعا کرد: مقصود از منجم, هنگامی که گفته می شود: "منجم کافر است.", کسی است که این محاسبات را انجام می دهد. موفق باشید
467

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عیکم با توجه به مبحث «حرکت جوهری» روشن می شود که همه حرکات وانفعالات هستی تدریجی وتکاملی است اما آیه١٧٥سوره اعراف خبر از واقعه ی می دهد که شخصی اگر چه در سیر تکاملی مستحق«نزول ایتهای حق»بر قلب خود شده بود اما گویی فقط وفقط با یک گناه (ظاهراً زنا) از عالم خود خارج شده به گونه ی که جزء «غاوین»می شود در ایه بعد(۱۷۶اعراف)تصریح دارد که علت این امر تبعیت شخص از «هوای نفس»بود حال سوال دوم این است که چگونه شخصی که هنوز هوای نفس دارد می تواند خزینه اسرار غیب یا« آیتهای خدا»باشد؟
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی می‌فرماید: «وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِیَ آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ» برای مردم داستان آن‌کسی را بگو که آیاتی از خود را به او دادیم و از حقایقی برای او پرده برداشتیم و سپس آن‌ها را از او گرفتیم و از راه حق بیرون آمد و شیطان هم دنبالش را گرفت و او گمراه شد. در آیه‌ی بعد می‌فرماید: «وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَث ذَّلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» اگر می‌خواستیم به وسیله‌ی همین آیات او را به درگاه خود نزدیک می‌کردیم ولی ما چنین نخواستیم چون به زمین و دنیا چسبید و هوای خود را پیروی کرد و او مثل خوی سگ دارد و از آن دست برنمی‌دارد، چه به او حمله کنی زبانش بیرون است و چه حمله نکنی زبانش بیرون است و این مثل افرادی است که آیات خدا را تکذیب می‌کنند و آن ملکه‌ی آن‌ها شده، پس آن قصه را مطرح کن بلکه تفکر کنند و از باطل بیرون آیند. با توجه به آیات فوق اولاً: عنایت داشته باشد که حرکت جوهری در امور مادی است و نه در امور مجرد. ثانیاً: هرکسی هوای نفس دارد منتها بعضی آن‌را کنترل می‌کنند و با دستورات شریعت الهی بر آن حاکم می‌شوند و در نتیجه حجاب‌ها به همان اندازه از قلب آن‌ها زدوده می‌شود، ولی اگر باز حکم شریعت را بر هوای نفس خود حاکم نکنند هوای نفس ظاهر می‌شود و قلب از مشاهده‌ی آیات الهی محجوب و محروم می‌شود. در شرح آیات؛ خلاصه‌ی فرمایش علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» را آوردم تا راحت‌تر بتوانید در آیات تدبّر کنید و نتیجه بگیرید. موفق باشید
22026
متن پرسش
سلام استاد عزیز: نمی دانم شما مستند «فروشنده ۲» را که درباره برجام موشکی و زد و بندهای پشت پرده ی ظریف و تیم مذاکره کننده دولت روحانی با ۵+۱ است، دیده اید یا نه. بنده تمامی جلسات «عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی» را گوش داده ام و دارم دنبال می کنم. اینجا دیگه نمی شود پذیرفت که دولت کنونی در کنار پذیرش اصل انقلاب صرفا با این تفکر که برای حل مشکلات کشور باید به سمت غرب رفت و با نزدیکی به غرب مشکلات جامعه را حل کرد، دارد پیش می رود و ما باید با آنها دایالگو کنیم و تفکر آنها را هرچند مخالف با اندیشه ایستادگی و مقاومت است بپذیریم تا نوعی تفکر که تفکر انقلاب اسلامی است به جامعه برگردد. استاد اینها دارند خیانت می کنند. اخراج دانشمندان هوافضا و موشکی، تعلیق زودهنگام فعالیتهای هسته ای چند ماه قبل از شروع مذاکرات، پذیرش تحریمهای مرتبط با فعالیتهای موشکی داوطلبانه تیم مذاکره کننده به مدت ۵ سال. قراردادهای محرمانه تجاری و .... چطور می شود این اقدامات دولت را توجیح کرد که اینها خیانت به کشور نیست؟! ممنون می شوم اگر پاسخ بدهید. لینک دانلود فروشنده ۲ https://www.fardanews.com/fa/news/813918/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%86%D8%B3%D8%AE%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%AF%D9%87-%DB%B2-%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده فیلم را دیدم . « فیلم فروشنده‌ی 2 »  به‌خوبی متذکر جریانی شده است که در عین آن‌که می‌خواهد در کنار انقلاب باشد، از یک طرف به هیچ‌وجه متوجه‌ی حقیقت انقلاب و جایگاه تاریخی آن نیست و از طرف دیگر با نوعی خودباختگی نسبت به غرب، گرفتار نوعی خوش‌بینی نسبت به غرب شده است که 200 سال است جریان روشنفکری با این نوع خوش‌بینی به ما ضربه زده است. بنده اولاً: به جهت تجربه‌ی طولانی خود از قبل از انقلاب تا در متن انقلاب و ثانیاً: به جهت تجربه‌ی اجرایی خود با گوشت و پوست و استخوان این جریان را می‌شناسم. مهم‌ترین مسئله‌ای که فکر می‌کنم باید شدیداً بر روی آن فکر کرد آن است که اولاً: جایگاه این جریان را درست بشناسیم و از آن مهم‌تر عقلانیتِ عبور از آن‌ها را بیابیم. ما در رابطه با این جریان، می‌توانیم به سه راه فکر کنیم: یا تقابل مستقیم با آن‌ها به روشی که آن‌ها ما را متهم به تندروی بکنند و مردم را نگران امنیت‌شان از طریق ما بنماید. یا این‌که به اسم درک واقعیت، و با تصورِ این‌که ما نمی‌توانیم راهی جز راهی که تمدن غربی جلوی بشر گشوده است همراه با این جریان در اردوگاه غرب قرار بگیریم و مثل ترکیه و مشی حزب عدالت و توسعه نحوه‌ای از استقلال را برای خود پیشه کنیم. و یا راه سومی که حضرت امام و رهبری معظم در مقابل ما گشوده‌اند تا ما را با روشی کاملا حکیمانه از این نحوه تفکر عبور دهند و به جای آن‌که متهم به تندروی و یا ارتجاع شویم؛ مسیری بس دقیق را در مقابل ما بگشایند. که این عملاً تقابل کیفیت با کمیت است.

جریان گرفتار غرب نمی‌تواند طوری عمل کند و بر ارزش‌های الهی تأکید نماید و خود را جدا از اردوگاه غرب معنا کند تا جریان نفوذی در بین آن ها جاخوش نکند. لذا است که فراموش نکنید دولت بیش از آن‌که خودش بخواهد دارای تفکری است که نفوذی‌های مأمور غرب، به‌خوبی در اکثر جاها می‌توانند عنان امور را در دست بگیرند و حتی کار ها را از دست دولت درآورند. حال باید از خود بپرسیم ما در نسبت با این نفوذی‌ها چه عملی باید در برابر دولت داشته باشیم. جز این است که به هر حال باید دولت را نجات داد به جای آن‌که او را به سوی دامنِ نفوذی‌ها هُل داد؟

اگر بتوانیم در این شرایط حساس درست عمل کنیم از یک طرف همان‌طور که فیلم مذکوز متذکر است، از اختلافی که اخیراً بین صاحب‌نظرانِ وزارت خارجه پیش آمده است به نفع جبهه‌ی انقلاب استفاده خواهیم کرد، به شرطی که آن‌ها گمان نکنند اگر با عبرت‌گیری از حرکات گذشته خواستند حرکت مطابق رهنمودهای رهبری را پیشه کنند؛ از طرف امثال ما گرفتار طعنه‌ها می شوند.

در آخر نظر جنابعالی را به این وعده‌ی الهی جلب می‌کنم که می‌فرماید: «وَ اصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ»(هود/115) و بدین لحاظ باید بدون آن‌که طمأنینه و امیدواریِ خود را نسبت به آینده از دست بدهیم، هوشیارانه جریان‌ها را رصد کنیم. موفق باشید.

18218
متن پرسش
سلام علیکم: آیا جایز است شرعاً و عرفاً و اخلاقاً کتاب مثنوی را با توجه به حجم فراوان، انحرافاتی که در آن است به عنوان یک کتاب معتبر به عرفان آن عمل کنند، یا جایز نیست با توجه به اینکه امامت نوعیه ای را که مولوی قبول دارد و در اشعارش آورده مخالف است با عقاید حقه مذهب حقه شیعه اثنی عشری و ایشان مقامات بلندی را که برای دشمنان امیرالمومنین علیه السلام و ... در اشعارش آورده و تقاضاهای نامشروع شمس از مولوی که مولوی آنها را عملی ساخت و مذهب مولوی را که سنی جبری بوده و استاد شهید مطهری و اکثر اهل فلسفه و عرفان و حتی افرادی از خود آنها مثل صفی علیشاه و جامی و ... تصریح کرده اند و خود مولوی نیز در اشعارش اعتراف کرده که قیام امام حسین علیه السلام را کورکورانه می داند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که فهم سخن عرفا کار آسانی نیست، حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در نامه‌ای که به احمدآقا یعنی به فرزندشان داشتند فرمودند مواظب باش اگر سخن آن‌ها را نفهمیدی، ردّ نکنی. و در همین رابطه بعضی از علماء، مولوی را شیعه می‌دانند. به قول آيت‏الله انصارى همدانى «رحمةالله‏عليه» سالك تا آخر عمر به مثنوى مولانا نيازمند است. اخيراً كه مقام معظم رهبرى «حفظه ‏الله ‏تعالى» در جلسه ‏اى كه با شعرا داشتند فرمودند: مثنوى همان طور كه مولوى مى ‏گويد: «هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين»[1] و گفتند مرحوم مطهرى هم با من هم عقيده بود. کسانی می‌توانند در مورد مولوی نظر دهند که مدتی با تفکرات عرفانی او مرتبط باشند. موفق باشید

 


[1] - مقام معظم رهبرى« حفظه‏الله‏تعالى» در ديدار با شهداء در سال 1387- مولوى در ديباچه‏ى دفتر اول مى‏گويد: هذا كِتابُ الْمَثنَوى، وَ هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين، فى كَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْيقين

16440

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز این صحبت که زن از دنده چپ خلق شده، اول اینکه آیا درست است یا نه؟ و ثانیا اگر درست است معنی آن چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» از قول حضرت صادق«علیه‌السلام» عرض شده است که این حرف‌ها پایه و اساسی ندارد. موفق باشید

15437
متن پرسش
با سلام: سوالاتی از خدمتتون داشتم. در مقایسه مراتب هستی با مراتبی ادراک انسانی و اینکه مثلا انسان قصد طرحی را دارد او طرح عقلی آن و بعد شکل و تصویر خیالی تا اجرا را دارد. حال سوال اینکه در خلقت خداوند که اول روح بیان شده در نفخت فیه من روح خلق شده است آیا در مراتب ادراکی و انسانی این روح متناسب و تقریبا شبیه به چه مرتبه ای از انسان است؟ آیا اراده یا...؟ نظر شما در مورد سماع عرفانی یا همان رقص عارفانه چیست؟ و سوال آخر در مورد آن قسمت از داستان حضرت سلیمان می باشد که لشگریان ایشان می رفتند و یکی از مورچگان گفت به لانه هایتان بروید. آیا منظور خداوند از بیان این آیه فقط بیان این است که حضرت موسی زبان حیوانات را می دانسته یا نکته و حکمتی در آن پنهان است که من نمی فهمم در ضمن من کتابهی خویشتن پنهان و معرفت نفس و کتابهای دیگر شما را هم مطالعه کردم. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- روحی که به کالبد جنین انسان دمیده شده، همان نفس ناطقه است با تمام مراتب نفس ناطقه در حالت بالقوه 2- سماع و رقص عرفانی، فرهنگ مخصوص به خود را دارد که درک آن در این دوران مشکل است 3- شاید خداوند موضوع شنیدن صدای مورچگان را توسط حضرت سلیمان به این جهت مطرح فرموده است که مشخص کند تا چه اندازه پیامبران در واقعیات ریز این عالم، حضور دارند. موفق باشید

15171
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: یه سوال بدجوری منو درگیر کرده و جوابش خیلی برام مهمه همه قبول داریم که این نظام و این انقلاب شکل گرفت که ان شاالله به ظهور امام زمان (عج) منتهی بشه، و این هم می دانیم که برای ظهور امام زمان (عج) نیاز به یاران قرص و محکمی برای ایشان است تا ظهور شکل بگیره؛ قبول دارید که وضعیت کلی جوانانی که دهه شصت زندگی میکردن (هم از لحاظ کمیت و هم کیفیت) از جوانان امروزی بهتر بودن؟ نمیگم تو این عصر، ما کسانی مثل شهید همت نداریم، اما از همان زمان با توجه به هجمه فرهنگی دشمن، به تدریج مردم ما شدن اینی که الان می بینیم، با این تفاسیر امید خیلی کم رنگ نیست؟ چرا که اگر زمانی از این انقلاب امام زمان شرایط ظهورشان می بود، همان زمان اوایل انقلاب بود که مردم حداقل از الان بهتر بودن، تو این چند سال از لحاظ اعتقادی پیشرفت کردیم یا پسرفت؟ همین الان 55 درصد تهران اصلاً نمیان رای بدن، یعنی اصلاً رهبری رو قبول ندارن، 45 درصدی هم که میان می بینید که به کی رای میدن، این تهرانه، شهرای دیگه هم درسته وضعیت روی کاغذ بهتره، ولی نسبت به قبل همه جا بد تر نشده آیا؟ من تو مدرسه شاهد درس میخونم، از سی نفر کلاس حداقل 25 نفر دوست غیر همجنس دارن، تازه تو مدرسه شاهد! خلاصه، نه اینکه نا امید باشم، نه، همه چیز دست خداست ولی همش یه حسی بهم میگه اگه قوم موسی نفاق کردن و خدا داستانشونو گفت تا ما درس بگیریم، اگه مردم امام علی (ع) رو نشناختن تا داستانشو بشنویم درس بگیریم، اگه امام حسن (ع)، امام حسین (ع) و... هر کدام ماجراهایی داشتن و به ما رسیده تا از هر کودومشون یه درس بگیریم، ما هم یه روز یه درس میشیم، یعنی جمهوری اسلامی ایران یه روزی خدایی نکرده خدایی نکرده از بی بصیرتی مردمش شکست میخوره و رهبر تنها میمونه تا صد ها و هزاران سال بعد قومی یه جای دنیا پیدا بشن تا انقلاب کنن و حکومتی برای ظهور امام زمان تشکیل بدن، اون موقع سرگذشت ما براشون میشه درس تا موفق بشن، سر گذشت مردمی که انقلاب کردن، پای امامشون وایسادن، تو جنگ سخت پیروز شدن، اما مغلوب جنگ نرم شدن، رفته رفته روسری ها رفت عقب و ... این اعتقاد من نیستا، من شدیداً امیدوارم، اما این فکری که میاد سراغمو شدیدا عذابم میده؛ بی زحمت این شما و این دغدغه فکریه من. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قاعده را فراموش نفرمایید که وقتی یک تمدن الهی در صحنه‌ی تاریخ ظهور کند، جبهه‌ی مقابل با آن در اوج انحطاط با آن تمدن الهی به مقابله برمی‌خیزد. و همه‌ی آن‌چه می‌فرمایید تلاش و نفوذ فرهنگ استکبار است در بین مردم و جوانان ما که با پایداری و تقوایی که جبهه‌ی ایمانی انجام می‌دهد، عملاً جبهه‌ی استکبار از شکوفایی فرو می‌افتد و آرام‌آرام از صحنه‌ی تاریخ محو می‌شود و رویکردها، تغییر می‌نماید. و از این جهت خداوند به جبهه‌ی ایمانی می‌فرماید: «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطٌ» (120/آل‌عمران). اگر (در برابرشان) استقامت و پرهيزگارى پيشه كنيد، نقشه‏ هاى (خائنانه) آنان، به هیچ‌وجه به شما زيانى نمى‏ رساند؛ خداوند به آنچه انجام مى‏ دهند، احاطه دارد. موفق باشید     

13286

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: 1. شما استناد به سخن آقا می فرمایید که ایشان می فرمایند توسعه به معنای توسعه غربی نیست، سئوال اینست که از این جمله چگونه نفی کامل و مطلق تکنولوژی غربی را می فرمایید؟ 2. آیا این درست است: کثرت در مقابل توحید نیست بلکه شرک در مقابل توحید است، کثرت به خودی خود بد نیست و خداوند این را خواسته و عرفا نیز می گویند در پیشگاه ما سیاست یعنی تعامل کثرت ها برای رسیدن به توحید نه نفی کثرت ها، پس کثرت باید باشد چون استعدادها مختلف است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بحث نفی کامل تکنولوژی غربی در میان نیست. بحث خودآگاهی نسبت به فرهنگ آن نکنولوژی در میان است 2- سیر و سلوک عرفا، نظر به وحدت است در کثرت و نه اصالت‌دادن به کثرت. موفق باشید

12872
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید به استاد عزیز: حقیر طلبه ای هستم و اگر ممکن است یک سیر کامل مطالعاتی فلسفه می خواستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای طلبه با توجه به اساتیدی که برای شرح کتاب‌های مهم فلسفی در صحنه هستند، بدایة الحکمه و نهایة الحکمه و سپس اسفار ملاصدرا، راه‌های گشاده و بسیار مفیدی است تا إن‌شاءاللّه گذرتان به فصوص ‌الحکم محی‌الدین بیفتد. موفق باشید

12604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ضمن قبولی طاعات و عبادات شما، چندی پیش یکی از فعالان فرهنگی در تلویزیون بحثی را مطرح کردند به عنوان اینکه حجاب در جمهوری اسلامی نباید اجباری باشد امروز مشکل جمهوری اسلامی حجاب است یا نه ربا خواری و دزوغ و دزدی و ... بنده سخنان ایشان را شنیدم، خیلی متاسف شدم که ایشان با این مبانی یکی از فعالان فرهنگی در نظام اسلامی است. اولا قیاس مع الفارقی که داشتند و در ثانی حجاب واجب است نه اجباری، نمی دانم این قید اجباری را اینها چگونه و از کجا در مقام وجوب آورده اند. استاد می خواستم نظر شما را در این باره بدانم در حالی که سخنان این آقا در شبکه های مجازی هم فرآوان یافت می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد در جواب سؤال 12182 قبلاً عرایضی داشته‌ام. موفق باشید

11245
متن پرسش
سلام علیکم: مطلع هستید که چند صباحی است استفاده از اینترنت و فضای مجازی به صورت ارتباطات متقابل در قالب شبکه های اجتماعی در سطح جامعه گسترده شده. در این میان، گذشته از گروه های غیر مذهبی و غیر فنی که هدفی جز تفریح و گذران وقت ندارند، شاهد ایجاد گروه هایی جهت ایجاد ارتباطات سالم و رد و بدل مطالب و نکات آموزنده علمی و مذهبی در انواع و اقسام قالب ها هستیم که اگر از آفات احتمالی چشم پوشی کنیم، بعضا می تواند به جلسات مباحثه تبدیل شود. همچنین بعضی از گروه ها به صورت صنفی تشکیل شده و همکاران یکدیگر را در جریان اخبار و اطلاعات مربوطه قرار می دهند. در مقابل بستری که این فضا را برای ایجاد ارتباط و رشد مثبت افراد جامعه فراهم می آورد غالباً در دست دشمنان ذاتی اسلام و معارف اسلامی است که مسلما طبق آیات قرآن نیت خیری از ایجاد این بستر ها ندارند. کما اینکه طبق نظرات مستند افراد متخصص در حوزه فضای مجازی رئوس صهیونیست این شبکه ها می توانند با طبقه بندی و تحلیل اطلاعات رد و بدل شده ولو مذهبی و ضد صهیونیستی، به برنامه ریزی جهت افزایش بازدهی حملات نرم خود در دیگر جبهه ها بپردازند و با استفاده از اعتباری که از تعدد کاربران کسب می کنند، به فضا سازی و جهت دهی افکار عمومی و اختلاف افکنی مشغول باشند. در این شرایط نظرات مختلفی مطرح می شود. نظر بعضی از نخبگان این است که بایستی از این فضا جهت ضربه زنی به دشمن استفاده نمود و با کثرت استفاده و نشر معارف حملات آنها را به سمت خودشان باز گرداند. که در این میان سوالاتی مطرح است. از قبیل اینکه آیا اصولا با مبارزه در زمین دشمن می توان به موفقیت رسید، آیا اگر دشمن خود را در آستانه شکست ببیند نمی تواند زمینی که در دست دارد را به نفع خود بر هم بزند، آیا جنگیدن در چنین زمینی تاکتیک لازم ندارد و نباید حاضرین در میدان آموزش لازم را دیده باشند، آیا در حالتی که صف بندی مشخصی وجود ندارد و حضور عوام و خواص از هر قشر و هر سطح اطلاعات در این فضا مجاز است، اختلاف داخلی ایجاد نمی شود؟ مثلا عوامی که مرحله و نوع جنگ را نشناخته اند جلو خواص بایستند و ناخواسته به دشمن نفع برسانند؟ نظر مطرح دیگر، با عدم اطمینان به دشمن صهیونیست، عافیت را در خالی کردن این فضاها و انتقال به فضاهای خودی یا بدون شک و شبهه می دانند. این گروه نیز در برابر سوالاتی قرار دارند. مثل این که آیا با خالی شدن این فضا ها از افراد مذهبی دست دشمن در جهت دهی به افکار و تهاجم فرهنگی آزاد تر نخواهد بود؟ آیا بر فرض استفاده از شبکه های اجتماعی دیگر که صهیونیستی بودن شان اثبات نشده، احتمال اینکه اطلاعات در اختیار دشمن قرار بگیرد وجود ندارد؟ آیا اگر از شبکه های داخلی استفاده کنیم آنقدر امنیت دارند که مورد حمله هکرهای دشمنان واقع نشوند و اطلاعات به طور کامل در دست آنان قرار نگیرد؟ آیا در صورت حضور در این شبکه ها و نیت مقابله با جنگ نرم دشمن اطلاعات و تخصص لازم در آن فرد موجود است؟ آیا با ارسال حدیث و آیه و تبریک و تسلیت و مطالب زیبا وظیفه مقابله با دشمن به سر انجام رسیده است؟ دسته ای دیگر نیز روشنگری در این رابطه را توطئه دشمن می دانند تا با رصد افرادی که این فضا را ترک می کنند یا آنها که می مانند و در مواضع مختلف قرار می گیرند از نظر توزیع سلایق غربال و شناسایی کند و آمار خود را تکمیل کند. در این میان استفتایی هم از دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای انجام شده که می فرمایند: «به طور کلی استفاده از شبکه های اجتماعی و مانند آن اگر مستلزم مفسده(مانند ترویج فساد، نشر اکاذیب و یا مطالب باطل) بوده و یا خوف ارتکاب گناه باشد و یا موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین شود و یا خلاف قوانین و مقررات نظام جمهوری اسلامی باشد جایز نیست.» با توجه به مطالب فوق به نظر حضرتعالی در این بین تکلیف چیست؟ جایگاه استفتاء حضرت آقا چگونه است؟ نوع نگاه ما به این فضا در جهت اهداف راهبردی انقلاب، چه باید باشد؟ چه کنیم تا دفاع در برابر جنگ نرم تبدیل به بهانه ای برای حضور فارغ البال در فضای هجوم دشمن نشود؟ به طور کلی فعالیت فرهنگی در این فضا می تواند موثر تر از انواع دیگر باشد؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دشمن این فضا را برای اهداف خودش شکل داده و ما با خودآگاهی لازم می‌توانیم در راستای اهداف خود استفاده کنیم و همان‌طور که در ابتدای سؤال می‌فرمایید بحث در رابطه با گروه‌هایی است که نکات علمی و مذهبی را ردّ و بدل می‌کنند و سخنان مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه‌» نیز تأکید بر خطری است که این نوع شبکه‌ها برای افراد معمولی دارند و دامی است جهت فساد و این با خودآگاهی به این موضوع فرق می‌کند، وقتی شما بخواهید پیام دینی و انقلابی خود را از این طریق برسانید. این را هم بدانید که دشمن خوب می‌داند ما در چه کاری هستیم، ابزار مقابله با این نوع معنویت‌گرایی‌ها را ندارد و هرچه ما بیشتر به معنویت خود عمق ببخشیم، بیشتر آن را خلع سلاح کرده‌ایم. موفق باشید
11142
متن پرسش
با سلام: اینجانب در درک مفهوم عدم مطلق دچار مشکل شده ام 1- اگر عدم مطلق هیچ چیز نیست، نه در ذهن و نه در خارج ذهن، پس چطور ما مفهوم عدم مطلق را درک می کنیم و از آن با خبر می شویم؟ 2- اولین بار مفهوم عدم مطلق چگونه توسط نفس درک می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مفاهیم، انتزاع ذهن است حال یا با نظر به آن‌چه در خارج است آن را می‌سازد مثل مفهوم انسان که مشترکات حسن و رضا و علی را انتزاع می‌کند و مفهوم انسان را می‌سازد یا مثل مفهوم عدم مطلق است که با نظر به محدودیت پدیده‌ها یک مفهومی که حاکی از محدودیت و نیستی مطلق است از آن‌ها انتزاع می‌نماید 2- انسان‌ها به مرور مفاهیم ذهنی خود را شکل می‌دهند و کامل می‌کنند. موفق باشید
10261
متن پرسش
با سلام: من سوالات مربوط به زن و رسالت اجتماعی رو خواندم. یک جا اشاره کردید که اگر نیت ضرورت اجتماع باشد فرق دارد. من می خوام بدونم این نیت ضرورت چی می شه؟ من دانشجوی ارشد شیمی هستم. اینکه تدریس در دانشگاه یا آموزشگاه های بعضا مختلط بکنم به نیت اینکه از اطلاعاتم استفاده بکنم و خدمت بکنم یا حتی علاقه دارم که ادامه تحصیل بدم و استاد بشم اما در درستی این کار مانده ام تا اینکه بهتر همان نشستن در خانه و فعالیت های دیگر است. لازم به ذکر است که من مجرد هستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد با حفظ شئون اسلامی در فعالیت‌های اجتماعی حاضر شوید. تنها آن‌جایی احتیاط کنید که احساس شود شئون اسلامی رعایت نمی‌شود. موفق باشید
10259
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با آرزوی سلامت و طول عمر و مزید امتنان حضرت عالی بر ما آیا انفاق در دین مبین اسلام غیر از خمس و زکات شرعی است؟ و آیا معنای زکات با انفاق در روایات یکی است؟ چون ظاهرا انفاق و زکاتی که در روایات است حد مشخصی ندارد حال آن که خمس و زکات فقهی حد و شرایط مشخصی دارد. و از لحاظ سلوکی این که آیا با اکتفاء به خمس و زکات شرعی، برکات انفاق نصیب سالک می شود؟ عموما یک سالک در استفاده از اموال در مقایسه با یک مؤمن عادی چه نکاتی را باید مد نظر داشته باشد؟ آیا استفاده از قالی منقش دست باف، دکوراسیون و مبلمان و لوازم برقی گران قیمت اثر منفی بر سلوک دارد؟ با تشکر!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- واژه‌ی زکات در قرآن شامل همه‌ی انفاقات می‌شود اعم از انفاق واجب و مستحب - تا این‌که در آیاتی که در مدینه نازل شد بحث خمس از غنائم پیش آمد، اعم از غنائم جنگی یا سودی که در اثر کسب و کار پیش می‌آید - و بحث زکات به اقلام نه گانه پیش آمد مثل گندم و کشمش و غیره. در کنار خمس و غنائم و زکاتی که به اقلام نه گانه تعلق می‌گیرد، باز انفاق مطرح شد و آن نظر به نقطه‌های خالی جامعه و افراد آن است از نظر افتصادی که مسلمانان باید نسبت به آن احساس مسئولیت کنند تا جامعه‌ی مورد نظر اسلام صورت بالفعل به خود بگیرد و از برکات چنین جامعه‌ای برخوردار شوند 2- در مورد قسمت دوم سؤال باید عرض کنم باید بین جمال و زیبایی با تجمل فرق گذاشت. انسان نیاز به زندگی زیبا دارد ولی تجمل آن نوع زیبایی‌های من‌درآوردی است که نفس امّاره را به میدان می‌آورد و مانع نظر به حضرت حق می‌شود. به نظرم قالی دست‌بافت تجمل نیست، ولی موارد دیگری که نام بردید را باید هرکس خودش مشخص کند. موفق باشید
9726

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیزمان: همسرم نسبت به بقیه خانمها تمایل کمتری به دنیا دارد و پس از ازدواج نیز کمی بهتر شده اند اما هنوز با آن چیزی که مد نظر است، فاصله است. چگونه باید عمل کرد که هم ایشان حرکت کند و هم من گرفتار تجمــل و بخــل نشوم؟ و هم ایشان گفته هایش به صحنه عمل بیاید؟ و در مواردی مثل شکر و شیرینی و مواد مضر دیگر، کمی مانده ام که باید کلا بی خیال شوم یا خیر؟ با اینکه هر دو از نظر تئوری قبول داریم. حتی بعضی مواقع شاید مادرشان را که می بینند بدتر می شوند و کمی ناامید شده ام. نمی دانم چرا بحث تکنولوژی و زندگی تجملاتی و اقتصاد مقاومتی، فهمیدن و عمل کردنش برای بسیاری این همه دشوار است. ممنون از عنایت شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی در این موارد به همسرتان سخت‌گیری نکنید، بگذارید راحت باشد. موفق باشید
9725

زمان شناسیبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیزمان: فرمودید که از منظرهای مختلفی می توان وارد حوزه شد. بنده پس از دانشجویی قصد ورود دارم. سوال این است در صورتی که بخواهیم زمان شناس و فقیه بشویم، باید چه نکاتی را مد نظر قرار داد؟ (سالهای ابتدایی که باید تمرکز بر صرف و نحو و منطق باشد، باید چگونه بود؟) ممنون از عنایت شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مقدمات تدبّر در قرآن و تزکیه بسیار در تشخیص زمان به انسان کمک می‌کند. موفق باشید
8717
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: پیرامون همایشی که قرار است در اصفهان برگزار شود با عنوان دلواپسیم و شاید به عنوان یک موج هم در کشور راه بیفتد سوالی داشتم. بعضی عنوان می کنند که این کار تضعیف دولت است. بعضی می گویند که بازی در پازل هاشمی است و نشانه اش هم این است که روزنامه آرمان تیتر اولش کرد این برنامه را. یا بعضی می گویند که این کارها بر خلاف نظر حضرت آقاست. یا اینکه باعث ایجاد شکاف های اجتماعی می شود چون ممکن است که طرفداران روحانی هم برگزار کنند که ما موافقیم و از این جور استدلال ها. اما به هر حال محاسنی هم برای این برنامه می توان ردیف کرد: مثلا حرکت در راستای گفتمان سازی این مباحث که مورد تاکید رهبری در دیدار با خبرگان سال گذشته بوده است. یا اینکه خود این حرکات می تواند به عنوان پشتوانه مردمی دولت تلقی شود و دولت از آنها به عنوان نقطه مثبت در مذاکرات استفاده نماید. به هر حال با رعایت یک سری ریزه کاریها در اجرای برنامه می تواند ثمرات خوبی داشته باشد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: دوستان با این نیت این کار را شروع کردند که نشان دهند می‌توان در عین رعایتِ دولت، از حضور نگاه فرهنگی به مسائل غافل نبود. سعی کرده‌اند از طریق این همایش، گفتمان دیگر و از جنس دیگری را وارد تاریخ انقلاب کنند. گفتمانی ماوراء رقابت‌های سیاسی احزاب. موفق باشید
8354

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام دراندیشه اسلامی نسبت رقابت وتعاون درسطح سازمان هاو نهاد های دولتی برای حرکت به سمت تمدن اسلامی چگونه است ؟ آیا دراسلام درسطح اجتماعی و جامعه اسلامی وجود رقابت حتی رقابت سالم به اصطلاح علوم رایج صحیح است.؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حتماً در جامعه‌ی اسلامی برای هرچه بهتر خدمت‌رسانی به جامعه در راستای قرب الهی رقابت وجود دارد ولی استیلا مردود است. موفق باشید
8234
متن پرسش
با سلام ببخشید یک سوال برای من پیش امده راستش من می رفتم کلاس فلسفه چند روز پیش هم از شما مشورت گرفتم می خواستم ببینم شما که گفتید نروم می خواستم ببینم در حد جزوه گرفتن هم نگیرم بنویسم منظورم جزوه کسانی است که در جلسه شرکت می کنند و ایا من می خواهم نروم چگونه نروم که بی احترامی نشود اخه یه جورایی موسسش ما بودیم با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عرض بنده آن بود که فلسفه همه‌ی تفکر شما را می‌طلبد و باید ممحض آن بشوید تا آن را درک کنید. در حالی‌که شما به عنوان طلبه در حال حاضر باید ممحض ادبیات عرب باشید و نباید ذهن خود را مشغول چیز دیگری بکنید مگر همان دروس رسمی حوزه. برای دوستان روشن کنید که مشورت کرده‌ام گفته‌اند حالا وقتش نیست. موفق باشید
7975
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز . استاد نظر شما درباره ی جمله ی زیر چیست ؟ همفر می نویسد: آنچه وزارت مستعمرات انگلیس به هنگام اعزام به شرق به من توصیه نمود عبارت بوده از: • گسترش همه جانبه مراکز درویش پروری همانند خانقاه‌ها و تکثیر و انتشار رساله ها و کتابهایی که مردم عوام را به روی گرداندن از دنیا و مافیها، گوشه گیری و مردم گریزی سوق می دهد؛ مانند کتاب احیاء العلوم غزالی، منظومه های مثنوی و کتابهای محی الدین عربی. دستهای ناپیدا- خاطرات مستر همفر صفحه 64 نشر گلستان کوثر این را در یکی از سایت ها پیدا کردم و خودم مستقیم کتاب مستر همفر را نخواندم ولی از آنجا که نویسنده آدرس متن را هم بیان کرده به احتمال زیاد به نقل از کتاب مستر همفر است باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده هم این را شنیده‌ام با این‌که خاطرات مستر همفر را خوانده‌ام یادم نمی‌آید ولی این حرف بعید نیست زیرا اگر دشمن بتواند عرفان را از فقه جدا کند عملاً مردم را به یک معنویت منهای شریعت الهی سوق داده و خودش برای مردم شریعت‌سازی می‌کند در حالی‌که این عرفایی که نام بردید همه متشرعینی هستند که متوجه توحید عمیق‌تر شده‌اند. مثل حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه». در هر حال شریعت منهای عرفان موجب تحجر می‌شود و به همین جهت وَهابی‌ها با عرفان مخالف‌اند. و عرفان منهای شریعت موجب یک نوع لاابالی‌گری می‌گردد، در حالی‌که هیچ عارفی از شریعت فاصله نداشته. موفق باشید
7643
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهر زاده جناب استادمیرباقری می فرمایند غرب فعلی توسعه یافته حکومت بنی امیه است. و نیز می فرمایند ائمه نهضت ترجمه را هرگذ امضا و تایید نکردند و نیز فرموده اند منظور از دارالحکمه های حکام بنی عباس ایجاد قطب های اجتهاد در مقابل ائمه بود . و درنهایت ایشان غرب فعلی را حکومت تام شیطان میداند در مقابل دیدگاه تمجید آقای دکتر شریعتی در رابطه با وجود آزادی در دوره خلفا که ملحدین براحتی می توانستند اظهار نظر کنند و آزاد بودند (البته فراموش کرده اند که ائمه کوچکترین آزادی نداشند) و نیز آقای رحیم پور ازغدی که غرب جدید را مدیون کسب علوم مختلف از جهان اسلام توسط غرب قرون وسطا از طریق آندولس می داند . اول خواستم نظر حضرتعالی را نسبت به مطلب حضرت استاد میرباقری بدانم دوم علت این اختلف فاحش بیناین بزرگواران که دغدغه دینی هم داشته یا دارند چبست . ایا فقط مشکل در شناخت درست از غرب است ؟ آیا شناخت درست از غرب بین عموم اهل فکر ما مشکل حادی است ؟ یا مشکل در موضوع دیگری مانند رجوع آنان به حقیقت ولایت الهیه وجود دارد ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مسلّم نظرات استاد بزرگوار جناب آقای میرباقری عالمانه و کارشناسانه است و باید خدا را شاکر بود از وجود چنین افرادی. ولی فکر می‌کنم این سخنان با سخنان آقای رحیم‌پور ازغدی عزیز قابل جمع است، چون اگر هم غرب حرف‌هایی دارد در رابطه با ارتباط با اسلام بود، ولی همان علوم وقتی در غرب رفته با روحیه اموی که در آن جا حاکم است، شیطانی شده و از بستر اصلی‌اش خارج گشته و آقای رحیم‌پور ازغدی مخالف این موضوع نیستند. موفق باشید
7131
متن پرسش
عرض سلام و خسته نباشید به محضر استاد بزرگوار سوالی دارم که با توجه به طولانی بودن آن نیازمند تماس تلفنی هستم چطور میتوان با استاد تماس تلفنی داشته باشم؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه تماس تلفنی برایم مقدور نیست. بنده در این سایت جهت جواب به سؤالات عقیدتی می‌توانم در خدمت عزیزان باشم ولی بنده آمادگی مشاوره‌دادن را در خود نمی‌بینم و آن را کار خودم نمی‌دانم. موفق باشید
نمایش چاپی