بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14950
متن پرسش
عرض سلام و ادب و درود خدمت شما استاد فرهیخته و گرامی و سایر دست اندرکاران و مسببین انتشار سخنان حق، به حق مداران. ان شاء الله که خداوند منان به شما بزرگواران توفیق روز افزون عنایت فرماید. سوالی دارم که مدتهاست ذهن بنده را مشغول کرده و آن اینست که موسیقی چه تاثیری در روح و نفس و قلب انسان دارد؟ آیا هر نوعی از آن را که در نظر بگیریم اثر سوء دارد؟ پس اگر اینگونه است چطور در دوران تمدن شکوهمند اسلامی بزرگوارانی نظیر حکیم فارابی و شیخ الرئیس و ... درباره ی برخی سازها کتاب دارند؟با توجه به حدیث شریف حسنات الابرار سیئات المقربین به طور کلی گوش دادن به موسیقی و آواز غیر غنایی و حلال چه حکمی از جهت عرفانی دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- موسیقی اگر در راستای جهتی مقدس نباشد، عمل لغوی است ولی اگر از طریق موسیقی محتوایی مدّ نظر قرار بگیرد، تأثیر آن محتوا را شدت می‌دهد، به اصطلاح می‌گویند «موسیقی آن‌چنان را آن‌چنان‌تر می‌کند» 2- جریان فارابی چیز دیگری است. او توانسته با ارتعاشاتی که ایجاد می‌کند همان چیزی را در نفس و روان انسان پدید آورد که پدیده‌های مادی به نحوی آن را پدید می‌آورد. شنیده‌ام اخیراً موسیقی‌هایی ایجاد شده است که عیناً کار مواد مخدّر را انجام می‌دهند. یعنی ارتعاشات، در سلسله‌ی اعصاب همان نقشی را ایفاء می‌کنند که مواد مخدّر انجام می‌داد. ظاهراً برادر علامه طباطبایی نیز به آن‌چه فارابی دست یافته بود، دست یافته بودند و آثاری را در این مورد مکتوب کرده‌اند، ولی چون نگران سوء استفاده از آن بودند، آن‌ها را دفن نمودند. موفق باشید 

14737
متن پرسش
سلام استاد عزیز: خسته نباشید و خدا قوت اینکه در احوالات بزرگان و بعض عرفا داریم: از دین درآمدیم و با تحقیق دوباره بر دین شدیم. ما هم آیا باید چنین کنیم؟ یا اینکه همین تشیع، را که هستیم محکم کنیم با عقل و استدلال؟ آیا بنا بر این قاعده که (استدلال عقلی استثناء بر نمی دارد)، اگر ما بنا را بر این قاعده بگذاریم و تشیع خود را تثبیت کنیم و عقایدمان را محکم کنیم دیگر دینمان تقلیدی نیست؟ کمی راهنمایی بفرمایید. چون چند وقتی است مشغولیت ذهنی برایم ایجاد کرده این مساله که بالاخره من برای عقایدم باید از اول شروع کنم و یا همین که دارم را محکم کنم؟ (از معرفت النفس شروع کردم تحکیم عقایدم را). التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای سخن عرفا آن است که در مسیر شریعت الهی از تقلید به خودآگاهی رسیده‌اند. اگر انسان بر اساس عقل و قلب به دین خدا رجوع کند، دینْ به‌خوبی حقّانیت خود را می‌نمایاند. موفق باشید

13786
متن پرسش
باسمه تعالی با عرض سلام: استاد عزیز بنده این جواب را در پرسش و پاسخهای شما دیدم - زن در هرحال آماده‌ی ازدواج است، ولی مرد را تحریک به ازدواج کرده است - اما متوجه نشدم فرق این دو جمله چیست؟ و از طرفی اگر برای مرد میسر است برای یک زن چطوره؟ آیا برای او هم ازدواج موقت پیشنهاد می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرع برای هر دو در نسبتی که هرکدام باید با موضوع داشته باشند، جایز دانسته ولی در جواب آن آقا که ازدواج موقت را کاری منفی می‌دانست، عرض شد تا فراموش نکند که خداوند در مرد جهت امرِ ازدواج، تحریک خاصی قرار داده که اگر شرایط آن ازدواج دائم برایش فراهم نبود می‌تواند تن به ازدواج موقت بدهد، در حالی‌که چنین تحریکی در شرایط طبیعی در زن نیست و خداوند بیشتر در او آمادگی «قبول» را قرار داده است هرچند در هر دوی آن‌ها میل به ازدواج نهفته است. موفق باشید

11058
متن پرسش
سلام علیکم: آیا برای تسخیر تکنولوژی فناوری اطلاعات(IT) به فلسفه مابعدالطبیعه مسلط شویم؟ آیا می شود در کنار تحصیل این رشته به طور جد به فلسفه پرداخت یا کار بی فایده ای است و باید زحمت را به دوش متفکران گذاشت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ما با مبانی هستی‌شناسی وارد این علوم شویم در درست تجزیه و تحلیل‌کردن موضوع دچار خطای پوزیتیویست‌ها نمی‌شویم. موفق باشید
10489
متن پرسش
سلام علیکم: چرا محال است که نظام هستی از بی نهایت ممکن الوجود ها تشکیل شده باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوه‌ی معارف اسلامی یک یا کلام 1 بحمداللّه به طور مفصل در مورد ابطال تسلسل و محال‌بودن بی‌نهایت ممکن‌الوجود بحث شده. جزوه بر روی سایت هست، در ضمن در دی‌وی‌دی اصول عقاید نیز بحثی تحت عنوان «برهان امکان و وجود» هست که این مسائل را بحث کرده. سعی کنید با دنبال‌کردن این مباحث این مسائل را برای خود حل کنید وگرنه دائماً مزاحم سیر شما به سوی حقیقت می‌شود. موفق باشید
9177

مهدویتبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض خدا قوت محضر استاد گرامی: 1. بنده در نظر دارم یک سیر مطالعاتی مهدویت برای خود برنامه ریزی کنم لذا کتب شما را انتخاب نموده ام، بخش سیر مطالعاتی سایت را مطالعه کردم و کتب مربوط به مهدویت را نیز از آثار شما شناسایی کردم (کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» کتاب «جایگاه و معنی واسطة فیض» کتاب «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی» کتاب «زیارت آل یس، نظر به مقصد جان هر انسان» کتاب «فلسفه‌ی حضور تاریخی حضرت حجت (عج) » کتاب «بصیرت و انتظار فرج» کتاب «عوامل ورود به عالم بقیت اللّهی» کتاب «آخرالزمان؛ شرایط ظهور باطنی‌ترین بُعد هستی» رجعت در حوزه‌ی عقل و نقل فرهنگ انتظار؛ حضور در تاریخ توحیدی) آیا باید قبل از شروع به مطالعه ی کتب بالا آثاری دیگر از شما را باید مطالعه کنم یا خیر؟ یعنی این کتب مربوط به مهدویت پیش نیاز لازم دارد یا خیر؟ اگر لازم دارد لطفا اسامی آثار را معرفی کنید. 2. برای تکمیل مباحث مهدویت مطالعه همین آثار از شما کافی است یا مباحث تکمیلی دیگری نیز مانند: صوت، جزوه و... را هم باید پیگیری کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ اکثر کتاب‌هایی که مربوط به موضوع مهدویت است با مبانی ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین گفته‌شده. 2ـ وقتی مجموعه‌ی بحث‌های مهدویت را در کتاب‌هایی که عرض شده دنبال فرمودید ان‌شاءالله به یک جمع‌بندی خوبی می‌رسید که بعد از آن سایر کتاب‌ها برایتان وسیله‌ی تذکر وتکمیل خواهد بود. موفق باشید
9166
متن پرسش
قبل از تولد پیغمبر، انسانها به سمت کدام غایت حرکت میکردند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر انسانی در هر زمانی نظر به ولیّ زمان خود دارد. جواب این سؤال در دل مباحث قبلی عرض شد که چگونه در طول تاریخ عالم به ختم رسالت و ختم ولایت سرّاً نظر دارد و با ظهور ختم رسالت و ختم ولایت شرایط عالم عوض شد و طبق قاعده‌ی «البدایات ترجع الی النهایات» ختم رسالت و ختم ولایت صورت خارجی یافت و اگر در زمانی غایت انبیاء و اولیاء بالفعل در عالم غیب بود، چرا بعد از ظهور ختم رسالت، آن غایت ظهور خارجی پیدا کرد؟ باز تأکید می‌کنم خوب است بدایة الحکمه به‌خصوص بحث قوه و فعل آن خوانده شود. موفق باشید
7894
متن پرسش
با سلام و احترام در ابتدای زیارت حضرت زهرا خوانده می شود ای کسی که خداوند تو را قبل ازخلقتت امتحان کرد ایا این عبارت فقط راجع به ایشان است یا راجع به ما هم هست؟ باتوجه به این عبارت اگر خداوند میدانسته که بعضی از ما به جهنم میرویم چرا ما را خلق کرده‌است ایا این با عدل و حکمت خداوند تنافی ندارد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در مورد حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» بحث بر سر آن است که خداوند می‌دانست آن حضرت در مقابل فاجعه‌ی انحراف بزرگ بعد از رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌توانند با مقاومت خود آن مأموریت بزرگ را به انجام برسانند و این غیر از آن است که خداوند می‌داند هرکس با اختیار و انتخاب خود سرنوشت خود را تعیین می کند. موفق باشید
7748
متن پرسش
با سلام منظور از حدیثی که میفرماید:"السعید سعید فی بطن امه ..."چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در مورد آن زیاد بحث شده است. در آخر جزوه‌ی «جبر و اختیار» از نظر کلامی عرایضی شده. از نظر عرفانی موضوع برمی‌گردد به عین ثابته‌ی فرد و انتخاب خودش و ادامه آن انتخاب. موفق باشید
5624
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید با توجه به حدیث حضرت حجت سلام الله علیها که در زمان غیبت به روات حدیث مراجعه کنید . اگر متن دقیق عربی آن را نگاه کنید فقط نوشته روات حدیثنا . من با چند نفرصجبت میکردم متوجه آن شدم که حضرت هیچ قید نکرده که فقها , متکلمان , اصولیون , عرفا , فلاسفه و ....از همین حیث فقط باید به روایت کنندگان حدیث مراجعه کنیم .مثلا در باب عقل , به همان مقداری مجاز هستیم که در روایات دست ما را باز گذاشته اند ( بطور مثال باب عقل در کتاب اصول کافی ) که در این وادی میتوان از بزرگانی چون شیخ صدوق و مرحوم مجلسی که مورد توجه خاصه حضرت ولی عصر بودند نام برد .از طرفی دیگر با بزرگانی چون شیخ مفید رحمت الله علیه و علامه حلی و ... مواجه میشوم که مجتهد بودند و صاحب فتاوی .و این بزرگان هم با اینکه باب اجتهاد را باز کرده بودند مورد توجه خاص حضرت بودند . یا بزرگانی دیگر چون شیخ بهایی , شیخ اعظم انصاری , میرزای شیرازی و دیگر زعمای شیعه که علم و کرامات اینها برکسی پوشیده نیست .از طرفی دیگر مواجه هستم با بزرگانی چون سید علی آقا قاضی رضوان الله , علامه طباطبائی (ره), سید هاشم حداد , علامه طهرانی , علامه حسن زاده آملی , شیخ محمد جواد انصاری که جزو عرفای ما محسوب میشوند.من این عرفا را قبول دارم و میدانم که برایشان فتح باب حاصل شده است و سالک کوی الهی بوده اند , اما هرچه سیره ی آنها را بررسی میکنم خیلی کم با احادیث مماس است ومن حدیثی در این خصوص پیدانکردم که بتواند کمی خاطر مرا آرام کند . مثلا نقل قول است که یکی از این بزرگان در راه مسجد عبا به سر می کشیده که با دیدن مردم دچار قساوت قلب نشوند یا دیگر بزرگی صبح تا به شب در بیابان مشغول عبادت بوده است , خب مگر این بریدن از خلق نیست , مگر ما در روایات به کثرت مشاهده گر این نبوده ایم که اهل بیت کسانی را که از دنیا قطع میکردند ومشغول عبادت میشدند سرزنش میکردند و با اینکه کرامت این بزرگواران بر من معلوم است ولی بیشتر این اعمال با مبانی تصوف جور در میاید.حال متصوفه هم که شامل کسانی چون حلاج میشود که حضرت حجت او را لعن کرده است . آیا حالات عرفا همان سفرهای چهارگانه است؟ .که اگر حالات این بزرگواران همان اسفار اربعه است , پس باید گفت معاذبالله حکمت متعالیه وحی مطلق هست که عرفا سیر خود را به جای قرآن و عترت با فلسفه صدرایی طی میکنند.که این خود بی لطفی به ساحت مقدس قرآن و اهل و بیت است .چون حتی بعضی از علمای عصر معاصر اگر شخصیت فلسفی داشته باشند باز هم بعضی از قسمت های اسفار اربعه را قبول ندارند . چون من در اسفار مطالبی دیدم که در پرسش های بعدی ازخدمتتان میپرسم دیدم , که این مطالب از لحاظ ظاهری کاملا مخالف با شرع مقدس و اعتقادات شیعه اثنی عشری است ( این مطالب به وضوح در اسفار و کتب ابن عربی دیده میشود )که فعلا مجال درج آنها نیست و به امید باری تعالی در فرصت های آتی از حضورتان پرسیده میشود . از طرفی دیگر با عرفایی مواجه میشوم چون مرحوم بهاالدینی , مرحوم کشمیری, رجبعلی خیاط , شیخ حسنعلی نخودکی , مرحوم بهجت و... که من هرچه در زندگی و سیره این عزیزان بررسی کردم رد پایی از فلسفه و عرفان نیافتم (البته عرفان به معنی عرفان نظری , و یا حکمت متعالیه و ...) . بلکه طریق آنها بیشتر روی مباحث اخلاقیات و شرعیات بود و با همین حال احوالات اینها برکسی پوشیده نیست و این بزرگان عارفان بالله هستند . از طرف دیگر خود شما گفتید که در یک سخنرانی گفته اید که شیخ بهایی , مرحوم مفید و ... همه عارف بودند.حال عارف از نوع صدرایی بودند یا عارف بر مبنای اخلاقیات مانند آیت الله بهاالدینی و... خلاصه من در این وادی چون کلاف سردر گم شده ام . اگر میشود مرا راهنمایی کنید و اگر کتابی هست به من معرفی کنید . من از دی ماه سال پیش بین مکتب تفکیک و فلسفه گیر کرده ام و نمیدانم کدام حق است . با توجه به این اوضاع وظیفه ی من در عصر غیبت و طی کردن نهایت سیر و کمال و با توجه به حدیث مولانا حجت بن الحسن العسگری که ارجعوا الی روات حدیثنا چه راهی را باید انتخاب کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد که در فرصت مناسب مقداری بر روی حکمت متعالیه و عرفان محی‌الدین وقت بگذارید تا معلومتان شود آیا سخنان آن‌ها به ما کمک می‌کند تا با دقت بیشتر قرآن و روایات را بفهمیم، یا حجاب ما در فهم قرآن و روایت می‌شود؟ به عنوان نمونه امثال علامه طباطبایی و حضرت امام که در حکمت صدرایی و عرفان محی‌الدین تعمق کرده‌اند به چه نتیجه‌ای رسیده‌اند؟ موفق باشید
3765
متن پرسش
سلام علیکم اگر بخواهیم نسبت به تاریخ بعد از انقلاب اعم از شخصیتها و جریانات سیاسی شناخت صحیح و تحلیلی پیدا کنیم؛ مطالعه چه کتابهایی را پیشنهاد می کنید؟ تاریخ معاصر قبل از انقلاب را مطالعه داشته ام. اساسا با چه رویکردی و چه روشی این مطالعه می بایست صورت بگیرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «تحلیلی از نهضت امام خمینی» از آقای حمید روحانی کمک کند که تا در نظر به انقلاب اسلامی، رویکرد نظام‌سازی امام را مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید
2800
متن پرسش
باسلام درجلسه ای این طورگفته شدکه ازبین تفاسیرموجودازقران تفسیر اقای بازرگان بسیار خوب ونگاهشان علمی است درحالی که دربقیه تفاسیردربعضی ازقسمتها مطالب درستی مطرح نشده وترجمه های اقایان دشتی والهی قمشه ای ازقران ونهج البلاغه پرازاشتباه است لطفا نظرتان رادررابطه بااین مطالب بیان کنید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همه‌ی اشکال تفاسیری مثل تفسیر آقای بازرگان در همین است که می‌خواهند بر مبنای علوم غربی و نگاه صرفاً تجربی به چیزهایی دست یابند که متذکر حقایقی است فوق‌العاده برتر و وسیع‌تر از نگاه تجربی و این‌ها از این طریق وَحی الهی را محدود می‌نمایند. به جای این‌که خود را بالا ببرند و به پیام الهی نزدیک شوند وَحی الهی را پایین می‌آورند وآن را به نگاه اندیشه‌ی غربی محدود می‌نمایند. در ضمن در مورد این‌که می‌فرمایید ترجمه‌های مذکور پر از اشتباه است باید نمونه بیاورید تا معلوم شود حقیقتاً اشتباهی رخ داده یا آن‌کسی که می‌گوید آن ترجمه‌ها اشتباه است، در اشتباه است. موفق باشید
2798
متن پرسش
بسمه تعالی باعرض سلام و ضمن تبریک اعیاد سعید قربان و غدیر خدمت محضر شما استاد عزیزم اینکه خدا جیزی را برای انسان خواسته باشد برای انسان خیلی شیرین و قابل تحمل است هرجند که سخت ترین ها و تلخ ترین ها باشد، اما انسان یقین کند که این خواست خداست اما گاهی میشود که در مصایب و گرفتاری ها این مساله بشدت انسان را آزار می دهد که این گرفتاری بدلیل انتخاب و یارفتار اشتباه خود انسان بوده که اکنون گریبانگیر انسان شده و خدا هم دوست نداشت اینگونه شود و خود انسان با نداشتن ایمان خودش را گرفتار کرده و لذا هیچ اجر و پاداششی هم ندارد و یا می توان آن را عذابی جهت آن انتخاب و یا رفتار اشتباه در نظر گرفت مثال بارز این موضوع را می توان کسی را در نظر گرفت که روزی عاشق یک دختر از روی احساسات شده که او با دین و مذهب خیلی عمیق رابطه نداشته و حال مجبور است یک عمر با او با کراهت و سختی زندگی کند و مدام آرمانهایش را زیر پا بگذارد و یا کسی که سیگار می کشد و دجار بیماری سرطان می شود و... سوال دوم اینکه ما در روایات و کتب شما به این نتیجه رسیدیم که مقام همه اهل بیت مقام اول ما خلق اللهی است و همه یک مقام دارند اما روایات دیکری هستند که اولویت امیرالمومنین یا فاطمه زهرا یا حتی امام حسین و گاهی هم پیامبر صلوات الله علیهم اجمعین را مطرح می کنند چگونه باید این دو را باهم جمع کرد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- قرآن می‌فرماید حتی اگر انسان گرفتار گناهان و سیئات شد و پیرو آن مشکلاتی برایش پیش آمد، اگر در جهت الهی قدم بگذارد نه‌تنها آثار آن گناهان را مرتفع می‌کند حتی جای آن گناهان را حسنه می‌نشاند. می‌فرماید: «یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً» با این وصف چه جای نگرانی است. وقتی انسان در شرایط پیش‌آمده نیز با ادامه‌ی دینداری آن خطاها را تبدیل به نردبانی نماید برای صعود بیشتر. 2- همان امامانی که می‌فرمایند همه‌ی آن‌ها در مقام اصلی خود دارای حقیقت واحدی هستند معتقدند بعضی از ائمه«علیهم‌السلام» در مقام ظهور در دنیا امکان بیشتری جهت ظهور آن حقیقت داشته‌اند و از این جهت در مقایسه با ظهور نسبت به سایر امامان، بعضی افضل‌اند. موفق باشید
2534
متن پرسش
سلام.آیا خداوند در آخرت هم با اسم ستارالعیوب ظهور می کند؟ یا آبرویمان می رود...؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خداوند تا آن‌جا که ممکن است همواره با بنده‌اش مدارا می‌کند به همین جهت شما در مناجات شعبانیه عرضه می‌دارید: «إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوباً فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَى‏ إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ‏فَلاَ تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَاد» اى خدا تو در دار دنیا گناهانم را از تمام خلق پنهان داشتى و من در آخرت به ستاریت از دنیا محتاج‌ترم و چون لطف کردى و گناهانم را بر هیچ بنده صالحى آشکار نکردى پس روز قیامت هم مرا مفتضح و رسوا در حضور جمیع خلایق مگردان . موفق باشید
2497

انسان شناسیبازدید:

متن پرسش
سلام.آیاضمیر خودآگاه وناخودآگاه در معرفت النفس تعریف وجایگاهی دارد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مراتبی از نفس که در ابتدای امر برای انسان محسوس نیست در اصطلاح روان‌شناسی به آن ضمیر ناخودآگاه می‌گویند. موفق باشید
2400
متن پرسش
سلام.فکر می کنم شما به سوال من(2334) جواب نداده اید.بنده عرض کردم ویژگی ذاتی ماده،محدود و متناهی بودن آن است و نمی تواند غیر این باشد.جمع ماده ها نیز باز متناهی است و بی نهایت نمی شود.با توجه به این مقدمه ها این جهان مادی باید حتما حد داشته باشد چون حد، ذاتی آن است.پس این عالم باید محدود و تمام شدنی باشد و جایی دیگر ادامه نداشته باشد.در حالی که نمیشود این را فهمید و یا تصور کرد که دنیا یک جایی تمام بشود.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌طور که روح شما در کنار بدن شما نیست که از یک جایی بدن تمام شود و روح شروع شود، عالم ماده در نظام مادی یک جایی تمام نمی‌شود و مجرد شروع شود. پیشنهاد می‌کنم کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح آن مطالعه فرمایید تا معنای دو ساحتی‌بودن ماده و مجرد برایتان روشن شود. موفق باشید
2297

اعیان ثابتهبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد طاهرزاده (حفظةالله) احتراماً، بنده قبلاً سوالی در مورد رب مقید و رب مطلق را سوال نمودم که توضیحی مختصر از طرف حضرتعالی ارسال گردید ولی راستش نتوانستم جواب را خوب حلاجی نمایم . در صورت امکان توضیحی کامل کننده را ارائه فرمائید . ضمنا در مورد اعیان ثابته اگر کتابی موجود می باشد معرفی فرمائید . با تشکر و آرزوی سلامتی حضرت استاد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: من یادم نمی‌آید که سوال چه بوده در ضمن در مورد اعیان ثابته بحث شسته و رفته‌ای ندیده‌ام، عموما عرفا به صورت پراکنده در نوشته‌های خود مباحث خوبی را مطرح کرده‌اند. شاید جواب شماره‌ های 2170و 1899 و1363 کمک کند.
2226

سیاست خارجیبازدید:

متن پرسش
باسلام. استاد سوالی از محضرتان داشتم که سوال خیلی از دوستان است و آن اینکه چرا رسانه ملی کشورمان و مقامات کشور در برابر کشتار مسلمانان در میانمار موضع چندان محکمی ندارند و یا در مورد کشتار مسلمانان چچن و یا در مورد کشتار مسلمانان آذربایجان؟ اما اگر یک فلسطینی زخمی یا کشته شود روزی هزار بار تصاویرشان در تلویزیون پخش می شود. استاد مگر مسلمان با مسلمان به لحاظ نژاد فرق دارند؟ اگر مسلمانان میانمار و آذربایجان و چچن اهل تسنن هستند فلسطینی ها هم اهل تسنن هستند. دلیل این فرق گذاری فاحش چیست؟ جز اینکه احتمالا ممکن است مسائل و مقاصد سیاسی پشت قضیه باشد؟ مگر رسول الله صلی الله علیه و آله نفرمود اگر مسلمانی فریاد دادخواهی مسلمانی را بشنود و کمک نکند مسلمان نیست؟مسلمین باهم چه فرقی دارند که حکومت ما -به عنوان ام القرای جهان اسلام- اینقدر تفاوت برایشان قایل است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: گاهی درگیری‌ها به اختلاف قبیلگی برمی‌گردد و باید مواظب باشیم دشمنان اسلام آن را به جنگ بین مسلمانان و غیر مسلمانان تبدیل نکنند، کاری که وزارت امور خارجه سعی می‌کند در میانمار انجام می دهد این است که موضوع به شکل رفع اختلاف دو قبیله حل شود . گاهی جنگ بین مسلمانانی است با روحیه‌ی القاعده که القاعده در چچن مأمور است برای تضعیف روسیه در جوامع بین المللی به نفع امریکا جنگ بین چچن‌ها و دولت روس راه بیاندازد که نظام دیپلماسی ما در این موارد به شکلی موضع‌گیری می‌کند که با همان بلندگویی که سعودی با روسیه برخورد می‌کند، برخورد ننماید و در آذربایجان نیز ظرائف خاصی هست که باید رعایت شود و بحمدالله دستگاه دیپلماسی خودش مواظب است ولی قضیه‌ی فلسطین یعنی تقابل با اسرائیل و اسرائل همه‌ی کفر است و باید با تمام وجود از فلسطین دفاع کرد تا با همه‌ی کفر درگیر شد. موفق باشید.
2039
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار : 1-آیا روح تا زمانی که فقط به بدن متصل است بالقوه و بالفعل دارد . 2-چگونه وقتی روح در برزخ اراده ندارد برای اهل دنیا می توانند دعا کنند . 3-آیا تعلق خاطره ای همان تعلق تکوینی است.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- آری.2- به جهت ملکاتی که انسان مؤمن در برزخ دارد نور رحمانی او بر قلب مستعد کسی که به زیارت او رفته تجلی می‌کند به این معنا که ما یک نحو سنخیتی با روح متوفا پیدا می‌کنیم تا در معرض بصیرت و کمال او قرار گیریم 3- تعلق خاطره‌ای مربوط به یک نوع از ملکات انسان است که ریشه در تکوینیات او دارد و نه در اختیار او. موفق باشید
2011
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد فرزانه بعضی ازعلما می گویند که در تربیت کودک برای آموزش عقاید باید از 7 سالگی شروع کرد به خاطر اینکه در روایات سن 7 سالگی را تعیین کرده است ولیکن چند سئوال مطرح می شود1) با توجه به وضعیت رسانه های بیگانه خصوصا ماهواره و اینترنت و بعضا رسانه های داخلی و در دسترس بودن راحت آنها برای همه سنین و در ارتباط بودن فرزند ما با دوستانی که از ماهواره تغذیه می شوند آیا باز هم سن آموزش عقاید 7 سالگی است؟ 2) آیا تفاوت استعدادهای یادگیری کودکان امروز و زمان ائمه علیهم السلام تأثیری در زمان شروع آموزش عقاید نمی گذارد؟ 3) آنچه کودکان در کودکی یاد می گیرند بسیار ماندگار است مثلا اگر قرآن را حفظ کنند ماندگاری بیشتری دارد تا در سنین بزرگسالی با فرض اینکه به حفظ قرآن بپردازند در این سنین، با توجه به این مطلب آیا بهتر نیست کارهایی مثل حفظ قرآن و ... از کودکی وقبل از 7 سالگی شروع شود؟با تشکر از زحمات شما التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آموزش عقاید غیر از توصیه‌های اخلاقی است، معلوم است که ما باید از همان ابتدایی که کودک خوب و بد را تمیز می‌دهد او را متوجه بدی‌ها بکنیم و از ارتکاب آن‌ها او را برحذر داریم، آری استعدادها متفاوت است و قاعده‌ی کلی آن است که به ذهن کودکان مسائل سنگین را تحمیل نکنیم. حفظ قرآن برای ذهن کودک اگر آمادگی‌اش را داشته باشد، چیز سنگینی نیست که به او فشار آید با تکرار آیات آن‌ها در حافظه‌اش می‌ماند. موفق باشید
1663

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد. بنده همان جوان24 ساله هستم که سوال 1653 را نوشتم و جواب فرمودید: "باسمه تعالی؛ علیک السلام: با مباحث معرفت نفس، رجوعِ خود را به خدا «وجودی» کنید تا با نوری از انوار الهی مرتبط شوید تا این پنجره‌ها که حجاب نظر به نور الهی می باشند ،به چشم‌تان نیاید. موفق باشید" 1- این جواب شما حاوی نکته ای بود که قدری عذاب وجدان مرا کم کرد و میخواستم ببینم این نکته را درست برداشت کرده ام یا نه. و آن اینکه فرمودید این پنجره ها به چشمتان نیاید، آیا منظورتان این است که عشق مجازی که من دائما دچار آن میشوم پنجره ای رو به عشق حقیقی است؟ اگر بله، پس فطرت بشر که میگوید عشق باید بین دو ناهمجنس باشد چه؟ آیا اینکه من عاشق همجنس خود میشوم (ابدا به دخترها احساسی ندارم) و البته آنها نوجوان هستند خلاف فطرت و ابتذال عمیق نیست؟ 2- بنده در اینترنت در این مورد تحقیق کردم و به نتیجه ناباورانه ای رسیدم، و آن اینکه ملاصدرا فیلسوف بزرگ اسلام بخشی از کتاب فلسفه خود را به این موضوع اختصاص داده و نه تنها آن را تقبیح نکرده، بلکه از آن تمجید هم کرده است. این امر چه طور با اساس فلسفه و روح اسلام سازگار است؟ آیا این موضوع موافق قطرت بشر است؟ اساسا چرا ملاصدرا آن را در کتاب فلسفه بیان کرده اند؟ خواهشنمدم جواب کاملی بدهید. ممنونم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام جواب کامل را باید با مطالعه‌ی بحث عشق در اسفار ملاصدرا دنبال کنید. ملاصدرا ابتدا بحث عشق را و نظر به زیبایی را به ماوراء نظر به شخص مطرح می‌کند و روشن می‌نماید انسان عارف به مرحله‌ای از خداشناسی و لقاء الهی می‌رسد که جز حق نمی‌بیند و از این جهت با دیدن هر جلوه‌ای از زیبایی به زیبای مطلق منتقل می‌شود، اما اگر عکس آن شد بسیار خطرناک است که انسان مشغول زیبایی‌های محدود شود و از رسیدن به حق برای همیشه محروم گردد. باید با سلوک قلبی و عبور از ظواهر سعی کنیم حق را ببینیم و سپس در خلق با حق مأنوس باشیم. موفق باشید
1642

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: 1-چرا اصولا ایات محکم ومتشابه داریم؟ چرا تمام ایات محکم نبودند تا همه براحتی به قران استناد کنند؟ ایا این متشابهات بخاطر ارتباط با جامعه است و اقتضای نظام خالقیت این تشابه گویی است؟ ایا این متشابهات این امکان را می دهد که تفاسیر یا تأویلات متفاوت و البته درست داشته باشیم؟ 2-لطفا بفرمایید در دنیای پر از اطلاعات امروز از چه منابعی باید مسائل سیاسی و اجتماعی را دریافت که از یک غرق در این فضای انفجار اطلاعات نشویم و از طرفی از مسائل اجتماعی و سیاسی غافل نگردیم؟همچنین میزان وقتی که باید برای اینگونه مسائل بگذارییم را هم بر اساس ملاک توضیح دهید چرا که هر چقدر در مسائل سیاسی و اجتماعی وقت بگذاریم باز هم کم است؟ ضمنانا اگر امکان دارد به صورت مصداقی بفرمایید که شما از چه سایتها و منابعی اطلاعات خود را بدست می اورید این شاید به ما که خیلی سرگردانیم کمک کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- هر اندیشه و اندیشمندی برای اظهار مافی‌الضمیر خود یک طرح کلی می‌دهد و بر مبنای آن طرح کلی فروعاتی را مطرح می‌کند و هرگز نمی‌شود بدون طرح کلی سخن بگوید و نمی‌شود هم فقط در کلیات بماند. به عنوان مثال خداوند یک جا می‌فرماید: «لَیسَ کمثله شَییء» هیچ‌چیز شبیه خدا نیست. این یک آیه محکم و یک مبنا است و بر این اساس می‌فرماید: «یَدُالله فوق ایدیهم» دست خدا برتر از همه‌ی دست‌ها است. وقتی شما متوجه باشید او شبیه هیچ‌چیز نیست پس دست را به معنی عضوی که پنج انگشت دارد تصور نمی‌کنید. اگر کسی مبناها و محکمات را درست درک کند آیات متشابه نمودهایی است از آن مبنا و اشکال ندارد با حفظ آن مبنا متشابهات را به صورت‌های گوناگون تفسیر کرد. قرآن می‌فرماید آن کسی که قلب منحرفی دارد بدون در نظرگرفتن محکمات مشغول متشابهات می‌شود. مثل آن‌که آیه‌ی فوق را دلیل بر آن بگیرند که خدا دست دارد پس پا هم دارد. 2- ابتدا باید اصول کلی را از شخصیت و جهت‌گیری حضرت امام و مقام معظم رهبری بگیرید. و با دقت سخنان آن بزرگواران و سیره‌ی آن‌ها را مبنای تفکر خود قرار دهید و مبتنی بر آن‌ها، می‌توان از رادیو و تلویزیون و بعضی از روزنامه‌ها و سایت‌ها استفاده کرد. چون من از اکثر سایت‌ها و روزنامه‌های مذهبی گله‌مند هستم و معتقدم بر مبنای سخن رهبری سعی بر وحدت ندارند و بیشتر رقابت‌ها را دامن می‌زنند و نه رفاقت ها را، اجازه دهید نام روزنامه و یا سایتی را نبرم. با دقت بر روی سخنان رهبری، بدون آن‌که پیش‌فرض ذهنی را در قضاوت خود دخالت دهید کمک می‌کند که سرگردانی پیش نیاید. در مورد سایرین – از جمله رئیس جمهور– هم تلاش کنید سخنان خودشان را پیدا کنید و با علم به فضایی که در آن فضا سخن گفته شده قضاوت برفرمایید. موفق باشید
14983
متن پرسش
سلام استاد: در امر تبلیغ سوال اساسی از شما دارم. که شما هم باید به بنده جوابی اساسی بدهید. (نشان به آن نشان که خود شما هم این سوال اساسی را از اساتیدتان می پرسیدید و دوباره نشان به آن نشان که اگر جوابی کوتاه و یا اجمالی می دادند ناراحت می شدید). من هم ناراحت می شوم اگر جوابتان کوتاه باشد. سوالم دو قسمتی است: 1. «چه کاری در امر تبلیغ را انجام دادید که اگر انجام نمی دادید بهتر بود. چه کاری را انجام ندادید که اگر انجام می دادید بهتر بود؟》 2. ( در امر طلبگی هم سوال بالا را پاسخ دهید.) بنده طلبه هم مانند شما این سوال را جدی پرسیدم و انتظار جوابی به جان نشین از حضرت استاد دارم و قانع نمی شوم به دو خط یا سه خط و امثال آن. اینها را بنده به عنوان تجربه و شیوه تبلیغ در جایی یادداشت می کنم. ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کوتاهی‌هایی حتماً داشته‌ام که إن‌شاءاللّه خدا خودش به حکم «انّ الحسنات یذهبن السیئات» جبران می‌کند. نوع زندگیم طوری بوده است که باید هرچه زودتر شغلی دست و پا می‌کردم و به همین جهت شرایطی برای تمحضِ در فقه برایم پیش نیامد که اگر آن شرایط فراهم بود، کار بهتر جلو می‌رفت. تعجبم از شماست که چگونه انتظار دارید وقتی هر روز با تعداد زیادی از سؤال روبه‌رو هستم که بعضی را نیز باید به صورت شخصی جواب دهم و همین امر بیش از دو ساعت بنده را به خود مشغول می‌کند؛ انتظار دارید برای شما مفصّل سخن بگویم، به‌خصوص که می‌بینم بعضی از کاربران به جای طرح سؤال‌های جدّی، سؤال‌های عادی خود را که به روش‌های دیگر می‌توانند بپرسند، باز از طریق این سایت سؤال می‌کنند. کاری که در مصاحبه‌های تلفنی روزهای یکشنه و 5 شنبه‌ انجام دادم و مجبور شدیم به‌کلّی آن وسیله‌ی ارتباط را قطع کنیم. زیرا رسالتی که ما برای خود تعریف کرده‌ایم به عنوان سرباز ناچیزی از این انقلاب بزرگ، احیایِ تفکر دینی و قدسی است و نه چیز دیگر، به شکلی که بعضاً عادت کرده‌اند به جای آن‌که سؤالات خود را با مطالعه‌ی عمیق جستجو کنند، می‌خواهند با فرهنگِ سؤال و جواب مشکل خود را حلّ کنند و این غیر ممکن است. تنها در صورتی جواب‌ها برای آن‌ها مفید است که پس از مطالعات، سؤالی برایشان پیش آید. موفق باشید

14233
متن پرسش
سلام بر استاد: قبول کنید هنوز مسئله به راهکارهای جزئی حل نشده مسئله مهم حضور زن در جامعه اسلامی ایرانی به چه کیفیت و چه کمیتی؟ یک از دوستان طلبه مطالبی را مطرح کرد و منم در جواب ارجاع دادم به گلچینی از فرمایشات شما، ایشان مجددا جوابی دادند و نکاتی مطرح کردن خوشحال می شوم مطالعه بفرمایید و نظر خودتان را بگویید نظری که حاوی راهکار جزئی و عملی باشه نه ایجاد یک بستر تفکری محض، جامعه را تفکر داوری و جوادی و طاهرزاده اصلاح نخواهد کرد تفکری که به عمل منتهی نشود هرچند شرط لازمه اما به بقین کافی نیست و صدالبته در حوزه نظر هم اکثر صحبتها کلی گویی ست. ممنون. منتظرم جواب بدید نگید وقت نیست برای این همه مطالعه، نصف این مطلب صحبتهای خودتان هست و جمعی مشتاق نظر نهایی و ریز شما که ماحصل عمر علمی تجربی شما باشه یا علی http://myattitude.blog.ir/1394/10/04/%D8%B2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور که قبلاً بنده در مباحث مربوط به زن عرض کردم ما در نسبت به فهم جایگاه زن در دوره‌ی «فَترت» به‌سر می‌بریم. به این معنا که نه در این تاریخ می‌توانیم به گذشته برگردیم، در حالی‌که گذشته، مربوط به گذشته است و نه می‌توانیم تعریفی که فرهنگ مدرنیته از «زن» کرده است را بپذیریم و به همین جهت آن کاربر محترم حق دارد که بگوید راه‌کار عملی در صحنه نیست! مباحث رویهمرفته گسترده‌ای در ستون راستِ بخش پرسش و پاسخ‌ها تحت عنوان «زن، خانواده، مرد» شده است که بعضاً خواهران بسیار دقیق و دیرباوری سؤالات جدّی و دقیقی کرده‌اند و بنده نیز به حکم وظیفه موضوع را با جدیّت دنبال کردم، به امید این‌که آرام‌آرام شرایط تحقق اندیشه‌ی اسلامیِ حضور و طلوع زن در این تاریخ فراهم شود. پیشنهاد بنده آن است که اگر سیری در آن مباحث بشود و سؤال و جواب‌های اصلیِ آن قسمت، گزینش گردد شرایط تفکر در این موضوع مهم ظهور می‌کند. موفق باشید

14227

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: نام کانال تلگرامی را از قیم المیزان به استاد طاهرزاده تغییر دادم. به مسئولین سایت بگویید اگر می خواهند در سایت بزنند بنویسند (کانال رسمی استاد طاهرزاده) البته همه اینها منوط به اجازه استاد می باشد. بنده سعی دارم مطالب را به بهترین شکل عرضه کنم. تا تصرفی باشد در فضای مجازی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بهتر است که نام بنده بر روی کانال نباشد تا اولاً: موجب انتظارات بیش از حدّ از آن کانال نگردد. ثانیاً: با خودتان ارتباط‌های مستقیم برقرار شود و خودتان بتوانید جواب‌گو باشید و مجبور نگردید موضوعات را به بنده حواله دهید که معلوم نیست از عهده‌ی من برآید زیرا وقتی کانال به اسم بنده باشد، عملاً به‌جای این‌که شما را مخاطب قرار دهند، بنده را مخاطب قرار می‌دهند. موفق باشید

نمایش چاپی