بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5182
متن پرسش
سلام: نوشته ام را از عمار شروع می کنم-او عمار بود و علی را بیان می کرد – او عمار بود و یکی بود و علی را درک کرده بود و اورا به دیگران هم می فهماند-ذو شهادتین و ابن تیهان و دیگرانی از جنس آنها هم همچنین-عمار و علی و ما و رهبری – شاید هرچه عمار می گفت تبیین علی بود اما هرچه ما می گوییم چطور؟؟به خدا که بیش تر آنها هزینه از رهبریست و اگر رهبری از دست این عمارها بگویند ،این عمار، من تعجب نخواهم کرد...درست است که شما اینقدر خوب بودید که ندای این عمار پشتتان را لرزانده است اما باید اضافه کنم : و هم پشت خیلی های دیگر را لرزه انداخته – اما هیچ کس و در هیچ مکان و زمانی حق ندارد عمار بودن را در انحصار بگیرد. این مقدمه را نوشتم تا بگویم هم از کسانی که بهار را و امام عصر را انحصاری کرده اند گله دارم و هم از کسانی که آقا را ، که به قول یکی :آقا را از هر طرف بخوانی آقاست.مثالی می زنم و بحثم را ادامه می دهم: بر طبق سوال 5137 و سوال های دیگر،اگر قرار باشد شما حرف های رهبری را تحلیل و تفسیر کنید و از طرف خودتان آن ها را در ظرف زمان و مکان بگذارید ، خیلی خوب; پس لازم می دانم جمله ای از رهبری نقل کنم و سپس توضیح دهم: ((یک نکته‌ى دیگر هم که در مورد این دولت در طول این هشت سال مورد نظرم بود و بارها هم به آن اشاره کردم، این است که این دولت بحمدالله توانست شعارهاى انقلاب را سر دست بگیرد و به آنها افتخار کند و آنها را در جامعه مطرح کند.)) معنی این حرف چیست؟بدون تعارف و تعریف که مومن اینها را برنمی تابد،من شما را از اساتید خودم می دانم و در مورد شما سعی کرده ام این نگاه را داشته باشم که تا نسبت به موضوعی مطمئن نشده اید درباره ی آن اظهارنظر نمی کنید.با این توضیحات سوالی در ذهن من نقش بسته:آیا در این چند جمله رهبری صراحتا نمی گوید جنس تقدیر و اندازه گیری و تشکر و دیدگاه من نسبت به این دولت همان چیزی است که بارها و درطول این 8سال بیان کرده ام- یک نکته‌ى دیگر هم که در مورد این دولت در طول این هشت سال مورد نظرم بود و بارها هم به آن اشاره کردم -؟(پس امسال و امروز همان را فرمودند که پیش از این بیان کردند)آیا شما این حق را به خود می دهید که در نظر صریح رهبری نسبت به دولت اینچنین واضح تفسیر به رای داشته باشید؟آیا رهبری باید در لب المیزان هم مظلوم واقع شود؟آیا شما هم مثل نگارنده روی کلماتی که رهبری در سخنرانی هایشان به کار می برند حساس هستید(و البته من مراقبت ولی عصر از مقام رهبری را از خودتان یادگرفته و فهمیده ام) بگذارید صریح تر سخن بگویم و اطمینان دارم که شما این نوشته ی من را منتشر خواهید کرد. وقتی سوال و جواب 5137 (...اگر رهبری قبل از آن یک‌شنبه از آقای احمدی‌نژاد و از دولت ایشان دفاع می‌کردند، ما آن دفاع را در راستای دفاع از دولتی می‌دانستیم که ادامه‌ی انقلاب است ولی اگر حالا از دولت تعریف می‌کنند، ما آن تعریف را در مقایسه با دولت‌های دیگر تلقّی می‌کنیم...) و سخنان رهبری در جمع هیئت دولت را در کنار هم قرار دادم به این نتیجه رسیدم که استاد در شرایطی قرار گرفتند که یا باید اشتباه خود را تصحیح می کردند و یا سخنان رهبری را تفسیر ،که متاسفانه استاد راه دوم را در پیش گرفتند. استدعا می کنم و التماس دارم خدمت جنابتان که دیگر هیچ وقت رهبر را تفسیر نکنید. مگر می ترسید حرف های واضح رهبری را ما متوجه نشویم؟که اگر اینگونه است قطعا شما شاگردانتان را تنبل بار آورده اید! رهبری خود حرف هایشان را صریح و برای عموم می گوید- خواهش می کنم اگر نظری دارید با شجاعت و بدون هزینه از رهبری آن را اعلام کنید .التماس می کنم بگذارید مخاطبانتان همان قدر که از رهبری می فهمند، همان را عمل کنند. مثالی بزنم تا هم استاد عزیز و هم خوانندگان محترم متوجه منظور بنده شوند.گفته می شود و احساس می شود آقای احمدی نژاد در زمینه هایی منجمله مسائل اقتصادی اشتباهات بسیار و عملکرد ضعیفی داشتند ،بحث من این نیست-سوال این است که آیا کسی این قضیه را متوجه رهبری می داند( در حالیکه هیچ کس به اندازه ی رهبری از دولت حمایت نکرد بنابراین خیلی از خواست های رهبری در حال اجرا بود)خیر-چون آقای احمدی نژاد هیچ گاه از رهبری هزینه نکردند و هیچ گاه مستقیم اعلام نکردند که ما فلان کار را طبق نظر آقا انجام دادیم. و البته در کنارش هر انتقادی به آقای سعید جلیلی (فقط مثال می زنم و اصلا قصدم مقایسه ی اسامی و شخص ها نیست) بود همه آن را به حساب رهبری می نوشتند.چرا؟چون ایشان در همه ی مصاحبه ها و حرف هایشان مستقیما اعلام می کردند که تابع محض ولی فقیه اند و این شد که هرچه ایشان می گفت و می کرد را به پای افکار و خواسته های رهبری می نوشتند(که البته و خوشبختانه جز ناکامی در انتخابات و دامن زدن به این تفکر غلط و دور از منطق که طرفداران مقاومت و انقلاب و رهبری همان طرفداران سعید جلیلی هستند هزینه ی دیگری برای رهبری نداشت!) . سوال این است که چرا همه می خواهیم خودمان را پشت رهبری مخفی کنیم و مگر آن خود اصلی ما چه هست که جرات نداریم آن را مستقیم نشان دهیم؟مگر نه بارها رهبری فرمودند که نظراتشان را صریح و در جمع عموم می فرمایند و مگر نه مخاطبان خاص رهبری ،عموم مردم و توده ها هستند؟ آری باید مواظب بود و مراقبت کرد تا حزب الله ساده لوح و سطحی نگر بار نیاید و در مقابل عده ای ریاکار صحنه را بر طبق خواسته شان مدیریت نکنند.-و باید اذعان کرد بازی حزب الله و منافق اینبار به طور واقعی در جامعه بوجود آمده که دیگر تشخیص و تمییز منافقان به این آسانی نخواهد بود! ریشه در کجاست؟ متاسفانه ما راه تفکر را بر خود بستیم-این شد که ترسو بار آمدیم و سعی می کنیم خودمان را پشت دیگران مخفی کنیم-و برای آنجا که فقط خوانده و یا شنیده ایم که مومن باید زیرک باشد و هنوز باید به دنبال معنای زیرک بگردیم و سپس واژه های عمار و بصیرت را معنا کنیم که همچون منی لیاقت اینکار را ندارد.و البته من ها فقط اهل هزینه ها و خرج کردنیم و لیاقتی و سرمایه ای از خودمان برای کمک به این راه مقدس نداریم که مجبوریم برای بقا هزینه کنیم- برای هم دعا کنیم تا اطرافمان را بهتر ببینیم و بیش تر بفهمیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان وقتی متوجه شد حقیقتی به میان آمده سعی می‌کند اندیشه‌ی خود را در پرتو آن حقیقت بپروراند و جلو ببرد. این کاری است که اندیشمندان با روبه‌روشدن با اسلام انجام دادند، نام این کار خرج‌کردن از اسلام برای خود نیست بلکه تلاش است برای نشان‌دادن اسلام و نفی خود. بنده اندیشه‌ی رهبری عزیز را در مورد موضوعات جاری کشور حقیقی‌ترین نگاه به موضوعات می‌دانم هم از جهت آن‌که بصیرت کافی دارند و هم از جهت آن‌که در موضعی هستند که احاطه‌ی کافی به موضوعات دارند. بنابراین وظیفه‌ی خود می‌دانم که در سخنان ایشان تدبّر لازم را داشته باشم تا از جوانب گوناگون نگاه ایشان غفلت نشود. شما حتماً می‌دانید که سخنان حکیمانه‌ی حکیمان جوانبی دارد که همدیگر را تفسیر می‌کند همان‌طور که قرآن حکیم به صورتی متعالی این‌چنین است. یک‌جا می‌فرماید «وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا» و آمدن را به خدا و ملائکه نسبت می‌دهد و یک جا می‌فرماید «لیس کمثله شیء» او مانند هیچ چیزی نیست تا ما در سخن خدا تدبّر کنیم و آمدن خداوند را مثل آمدن انسان‌ها ندانیم. شما در رابطه با نوع برخورد رهبر عزیز با دولت آقای احمدی‌نژاد با دو نوع برخورد روبرو می‌شوید؛ یکی تأییدات مکرّر رهبری از دولت و دیگر اشکال مستقیمی که رهبری نسبت به عمل آقای احمدی‌نژاد در آن یک‌شنبه‌ی سیاه داشتند و این‌که بعد از ان در کنار امتیازات دولت کنونی ضعف‌های آن دولت را مطرح کردند. در حالی که تا قبل از جریان یکشنبه‌ی سیاه بحث ضعف‌های دولت مطرح نبود و تا آن‌جا که ممکن بود اعمال دولت حمل بر صحت می‌شد، حتی بعد از جریان وزارت اطلاعات و خانه‌نشینی آقای احمدی‌نژاد، با این‌که رهبری وزرات اطلاعات را به عهده‌ی آقای احمدی‌نژاد نگذاشتند ولی فرمودند کارهای دولت خوب و مطلوب است. حال نباید از خود بپرسید جایگاه دولت آقای احمدی‌نژاد در کنار تأییدات مکرر رهبری و نقدی که به طور مستقیم داشتند و ضعف‌هایی که مطرح کردند، کجا است؟ عرض بنده در جواب سؤال‌های شماره‌ی 5063 و 5137 آن بود که متوجه باشیم ادامه‌ی انقلاب ما به دولتی ختم می‌شود که مثل انقلاب در جایگاه خاصی در تاریخ قرار می‌گیرد که همچنان جلو می‌رود و گمانمان آن بود که آن دولت، دولت آقای احمدی‌نژاد بود، در حالی‌که دولت آقای احمدی‌نژاد با آن‌همه خدمات بزرگی که داشت، نشان داد آن دولت آرمانی نیست. حالا به نظر شما این کمک به حزب الله است تا در مقابل دو موضوع به ظاهر متضاد فکر کند و از سطحی‌نگری آزاد شود یا این موجب می‌شود راه تفکر به روی او بسته شود؟ بنده به این مطالب‌تان کار ندارم که چگونه جایگاه نامزدی آقای جلیلی را تحلیل می‌کنید. بیشتر عرض بنده آن است که چگونه تفکّر به جامعه برمی‌گردد. نمی‌دانم چرا نتیجه گرفته‌اید در شرایطی قرار گرفته‌ام که یا باید اشتباه خود را تصحیح کنم و یا سخنان رهبری را تفسیر نمایم. مگر تا حال چیزی از خود گفته‌ام که حالا گرفتار چنین پارادوکسی شود؟ و اساسا مگر بنا است بنده در جایی مطرح باشم که حالا دلواپس مطرح نشدن خودم باشم. ای کاش جنابعالی چنین موضوعی را مطرح نمی‌کردید تا بنده نیز دغدغه ای در این موضوع پیدا نمی‌کردم. آن‌چه باعث شد بنده در جواب نوشته‌ های امثال شما عزیزان احساس وظیفه کنم و این عرایض را بنویسم ایجاد زمینه است برای بهتر فکر کردن تا در یک وجه از سخنان رهبری عزیز متوقف نشوید و در آینده آن‌طور که شایسته‌ی تفکر است در بمانید. خدا می‌داند فقط نگران آینده ی عزیزان هستم که با تحلیل‌های یک جانبه در آینده ی تاریخ خود حاضر شوند و تصمیماتی بگیرند که در شأن سربازان انقلاب و حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌‌فرجه» نباشد. مگر ما می‌خواهیم کسی باشیم که از رهبری خرج کنیم؟ مگر جریان خاصی را دنبال می‌کنیم و یا به دنبال حزب و گروه خاصی راه افتاده‌ایم؟ خوشا سربازی این انقلاب در عین بی نامی. تنها شما امروز به کسانی فکر کنید که یا به‌کلی از انقلاب منقطع شده‌اند و یا در عین بی‌فکری و تعصب کورکورانه از انقلاب دفاع می‌کنند و هرکس جز خودشان را فکر کند را با تیر تهمت و انحراف رمی می‌کنند و از خود بپرسید چه‌چیزی باعث شد که ما امروز وارث این دو گروه باشیم که در بیست‌سال قبل به شوق سربازی انقلاب وارد شدند اما با تحلیل‌های غلط و یک‌جانبه یا از این طرف افتادند و یا از آن طرف و این‌چیزی است که بنده برای دوستان نگرانم که در بیست‌سال دیگرِ انقلاب، در کجا ایستاده‌اند. خود دانید. موفق باشید
1922
متن پرسش
سلام علیکم-استاد عزیز استخاره را چگونه ارزیابی میکنید آیا توکل بخدا میتواند جای استخاره را بگیرد استخاره کردن بهتر است یا باتعقل و توکل تصمیم گرفتن . چرا علما بزرگ مانند علامه هم حتی استخاره میکردند
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: استخاره در مواردی است که انسان در انتخاب راهی و یا عملی هیچ طرفی را ترجیح ندهد ولی اگر عقلا یا شرعا یک طرف ترجیح دارد هرگز نباید استخاره کند ولی توکّل آن است که انسان عقلا یا شرعا وظیفه‌ی خود را می‌شناسد و در عین اقدام به عمل، به خدا توکّل می‌کند تا خداوند شرائط تحقّقِ نتیجه را فراهم کند و به عمل خود تکیه نمی‌کند بلکه به اراده‌ی خداوند و مدیریّت حضرت پروردگار اعتماد می‌نماید. ملّت ما با توکّل در مقابل صدّام ایستاد و خداوند هم لطف خود را دریغ نفرمود. موفق باشید.
12857
متن پرسش
با عرض سلام بنده سوالی داشتم که خدمتتان عرض می نمایم: 1. آیا کسی که مبتلا به وسواس است درجه تجردش پایین آمده که شیطان خناس می تواند بر روی او نفوذ کند، پس چرا ممکن است فردی اهل تقوی باشد و توانسته اعمالش را تزکیه کند ولی باز وسوسه و ترسهایی از وقوع حوادث که احتمالا از جانب شیطان است از بین نمی روند؟ 2. استاد به نظر شما علت اعتماد به نفس کم - خود کم بینی ها و سر و سادگی افراد در چیست؟ آیا نفس در معرض عامل ضعیف کننده قرار گرفته مثل گناه آیا ریشه در وراثت نیز می تواند داشته باشد؟ 3. بنده بعضی اوقات سوالی یا مشکلی دارم که با تفکر و مشورت نیز بر سر چند راهی قرار می گیرم و به همین خاطر به قرآن تفال می زنم و در اکثر مواقع با تفکر درآیات آمده و مقایسه با پرسش ذهنیم به جواب دست یابم و در بسیاری موارد جوابم را حتی بسیار صریح در آیات می یابم که این بسیار برایم حیرت برانگیز است در این موقع دلم آرام می گیرد و خدا را ناظر بر فکر و نیتم می بینم. مدتی است که کتاب هدف حیات زمینی آدم که شما نوشته اید را مطاله کرده ام حالا کمی شکاک شده ام که ممکن است شیطان که 6000 سال خدا را عبادت کرده او مرا در راه رسیدن به این نتیجه گیری جهت داده. آیا شیطان بوسیله قرآن می تواند کسی را گمراه کند؟ آیا این که من احساس می کنم توسط تفال به قرآن می توانم راه خیر را برگزینم ممکن است اینها همه توسط شیطان باشد یا همان قوه وهمیه و خیال خودم؟ چون در یکی از سخنرانیهای حسین الهی قمشه ای شنیدم که گفتند ناز خدا خیلی زیاده به این راحتی رخ به کسی نشان نمی دهد. با تشکر - خدا حافظ
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه نفس انسان به صورت وجودی شدت یابد تمام ابعاد کمالی آن نفس متعالی می‌شود لذا انسان‌های وسواسی سعی بر تعالیِ وجودی و سیر إلی اللّه ندارند، بیشتر مشغول ظاهر شریعت می‌شوند و شیطان نیز از همین طریق سراغ آن‌ها می‌رود.  2- خداوند می‌فرماید: «خلق الانسانُ ضعیفا» پس در هر حال انسان‌ها در ابتدای امر به شکل‌های گوناگون ضعف‌هایی دارند. با تدبّر و تعقل در شریعت الهی باید بتوانند از آن ضعف‌ها بگذرند 3- در هر صورت ما مأمور به تعقل در امور خود هستیم و حجت باطنی ما عقل است و نمی‌توان عنان خود را در اختیار استخاره و تفأل به قرآن سپرد. موفق باشید

11355
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و عرض تشکر فراوان به دلیل معارف نابی که در اختیار تشنگان حقیقت در ظلمت عصر کنونی قرار می دهید. بنده از مطالعه مطالب حضرتعالی که فرآیند تربیت افسر تراز انقلاب اسلامی است. فرآیندی که انسان مسلمان را عالَم دار می کند و او را برای حضور در فرآیند تاریخی تمدن سازی اسلامی آماده و تربیت می کند. خصوصا که برای تربیت نیروهای حزب اللهی در تشکیلات فرهنگی تدوین شده است. خیلی ممنون می‌شوم. نظر خودتان را در مورد این فرآیند به نحو مبسوط بیان فرموده و آن را تکمیل و تصحیح فرمایید تا نقشه راهی باشد برای فرآیند تربیت افسر تراز انقلاب اسلامی: الف) برنامه مستمر: 1. تربیت ابعاد وجودی از طریق تأدب به آداب شریعت 2. تربیت جسم از طریق ورزش و ریاضت های مشروع 3. انس با معارف قرآن (تفسیر شریف المیزان) و معارف أهل البیت (مطالعه و انس با روایات و ادعیه) 4. مطالعه بیانات ولی امر. 5. انس با فضاهایی که زمینه ساز انس با حقایق عالم هستند: مسجد، حرم ائمه معصومین(ع) و اولیاء الله، فضای دفاع مقدس و ... . ب) برنامه فرآیندی و دارای تقدم و تأخر:1. عالم انسان دینی چه چیزی نیست؟ (شرح عالم وهمی انسان مدرن): مباحث استاد طاهرزاده در خصوص تمدن غرب. 2. تمهید مقدمات ورود به بُعد حصولی عالم انسان دینی: کتب دفاع مقدس، کتب استاد طاهرزاده در خصوص تمدن اسلامی 3. ورود به بُعد حصولی عالم انسان دینی: تربیت عقل از طریق مطالعه حکمت اسلامی(بدایه الحکمه)، کتب استاد طاهرزاده در مورد مبانی اعتقادی. 4. تمهید مقدمات ورود به بُعد حضوری عالم انسان دینی: عرفان نظری و معرفت النفس، تأکید بر برنامه مستمر (بخش الف). 5. ورود به بُعد حضوری عالم انسان دینی و تعریف سیر خود در راستای فرآیند تمدن سازی اسلامی: تأکید بر برنامه مستمر خصوصا انس با معارف قرآن و أهل البیت(ع) و بیانات امام خامنه ای، انس با آثار اخلاقی و عرفانی حضرت امام(ره).
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم:  به نظرم همه‌ی مطلب همین است که می‌فرمایید که در جلسه‌ی هفدهم کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» تحت عنوان «هندسه‌ی معرفتی» تشریح شده و در کتاب «امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» با عمق بیشتری موضوع مطرح است. به امید آن‌که همان‌طور که می‌فرمایید افسران تراز انقلاب اسلامی تربیت شوند و همان‌طور که مرحوم شهید بهشتی به خودی خود یک ملت بود، فرزندان انقلاب اسلامی هرکدام یک ملت باشند. موفق باشید    

6476
متن پرسش
1. وظیفه ی یک طلبه درجامعه ی امروز چیست ؟ ( باتوجه به اینکه طلاب سربازامام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف تلقی می شوند، ومسؤلیت خطیری برعهده ی شان است ) 2. آیاکسی که داعیه دار سربازی امام زمان علیه السلام است حتما باید در پایگاه بسیج حضور داشته وکارکند ؟ بنده دچار یک شبهه شده ام خواهشمندم شرح حال بسیج قبل وحال را بیان فرمایید . 3. حقیقت کسا ء چیست ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- طلبه باید خوب درس بخواند تا بتواند اسلام را خوب بفهمد و در وقت مناسب مثل شهید مطهری خوب تبلیغ کند و به صورت کلی از جریان‌های کشور و دنیا نیز آن‌طور که رهبری اشاره می‌کنند بی‌خبر نباشد 2- مقام معظم رهبری فرمودند هستند کسانی که عضو رسمی بسیج نیستند ولی به جهت علاقه‌ای که به انقلاب و اهداف بسیج دارند، بسیجی‌اند. باید به شرایط خود بنگرید که آیا در موقعیتی هستید که در فعالیت‌های بسیج شرکت کنید و یا باید فعلاً درس بخوانید و وقت محدودی را اگر پیش آمد برای کارهای بسیج بگذارید. عمده توجه به جایگاه بسیج است که عبارت است از محل نیروهای آماده برای هرگونه فداکاری در راستای اهداف انقلاب 3- به متونی که در مورد تاریخ حدیث کساء سخن گفته‌اند رجوع فرمایید. در باره حدیث کسا سخن مختلف است: آیة الله مکارم شیرازی در توضیحى درباره حدیث کِسا در مفاتیح نوین می نویسد : اصل حدیث کِسا میان شیعه و اهل سنّت بسیار مشهور و معروف است و جاى هیچ گونه تردیدى نیست که رسول خدا (صلى الله علیه و آله) در منزل حضرت زهرا (علیها السلام)، و یا در خانه خودش زیر پارچه اى شبیه عبا قرار گرفت و حضرت على و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) را زیر آن جاى داد و از آنان به عظمت و بزرگى یاد نمود و آن جمع را مصداق آیه: «اِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً؛ همانا خداوند مى خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد»، معرّفى کرد. موفق باشید
10929
متن پرسش
سلام علیکم: فردی خدمت حضرت رضا علیه السلام آمد و این سوال را پرسید: به من بگو پروردگارت؛ از چه وقت بوده؟ و چگونه بوده، و بر چه تکیه دارد؟ و حضرت رضا پاسخ داد: خداوند مکان را مکان کرد، بى آنکه مکانى داشته باشد، و چگونگى را چگونه نموده بى آنکه خود چگونه باشد، و بر قدرت خودش تکیه دارد. منبع : کافی باب الکون و المکان ، حدیث 2، ص 88، ج 1 جواب حضرت رضا علیه السلام کمی گنگ است خواهشمندم ساده بیان فرمائید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا می‌داند معارفی بالاتر از این چند جمله در عالَم نیست. سعی کنید با تعمق در بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود»، آرام‌آرام به فهم این حدیث خود را نزدیک کنید. فکر می‌کنید همه‌ی سخنان صدرالمتألهین جز این است که می‌خواهد این جمله را روشن کند تا ما با منظر امام رضا«علیه‌السلام» با خدای خود مأنوس گردیم. وقتى امامان مى‏فرمایند: «عَلَیْنَا إِلْقَاءُ الْأُصُولِ إِلَیْکُمْ وَ عَلَیْکُمُ‏ التَّفَرُّع» ؛یعنى وظیفه‏ى ما است که اصول را به شما بگوئیم و بر شما است که در حواشى آن سیر کنید و تدبّر نمائید. موفق باشید
675
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز آیا برای اطلاع از انقلاب اسلامی آیا کتابهای شما کفایت میکند یا اینکه کتابهای بیشتری بخوابیم اگر این طور است لطفا نام آنها را ذکر کنید.برای شروع فلسفه وعرفان به طور تخصصی برای یک طلبه علاوه بر سیر شما ازچه کتابهای باید شروع کنم زیرا وقت کم است است و میترسم زمان بگزرد و در سیر علمایی مانند آیت الله حسن زاده جوادی آملی شجاعی که نگاه میکنیم میبینیم از کتابهای پایه شروع کرده اند ولی من هنوز سرگردان مانده ام
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: کتاب‌های بنده در مورد انقلاب اسلامی بیشتر تحلیلی است، لازم است کتاب‌هایی که در مورد تاریخ معاصر نوشته شده است را نیز مطالعه کنید، مثل کتاب «تحلیلی از نهضت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» »از آقای حمید روحانی یا کتاب‌های آقای موسوی نجفی و موسی حقانی یا آقای رسول جعفریان. در مورد فلسفه و عرفان یک طلبه باید اسفار و فصوص‌الحکم را به وقتش بخواند و به نظرم چند سال که از درس خارج گذشت فرصت آن فراهم می‌شود. موفق باشید
9592
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و احترام: درباره آیه «ادعونی استجب لکم» سوال داشتم. عده ای مثل اهل البیت (ع) مستجاب الدعوه هستند، ولی مسلمانان دیگر که کم و بیش گناه دارند دعایشان مستجاب می شود؟ 2. کسانی که مسلمان نیستند ولی از خدا درخواستی دارند ممکن است خدا اجابت کند؟ (البته منظورم از روی استداراج نیست بلکه واقعا خدا به آنها لطف کند و اجابت کند)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- دیگران هم به اندازه‌ای که صادقانه به خدا رجوع کنند از خداوند جواب می‌شنوند 2- آری، به همان اندازه که صادقانه به خداوند رجوع کنند و درخواست آن‌ها منطقی باشد، جواب می‌گیرند هرچند عذاب قیامتی آن‌ها پا برجا است. موفق باشید
10971
متن پرسش
با سلام و عرض احترام و زیارت قبولی خدمت استاد گرامی: راهنمایی و نصیحت می خواهم ازتون درباره ی دو راهی حوزه و دانشگاه الان توی دانشگاه هستم ولی نسبت به دانشگاه بی انگیزه شدم و از طرفی خانواده با حوزه رفتن من مخالف است و حداقل می گوید نباید وسط کار دانشگاه را رها کنم ولی من خیلی نسبت به دروس دانشگاهی بی انگیزه شدم و نمی توانم دروس آن را بخوانم. لطفا مرا نصیحت کنید. چکار درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تنها می‌توانم تأکید کنم برای ورود به حوزه استعداد خوبی نیاز است خیلی بیشتر از آنچه در دانشگاه نیاز دارید. اگر دارای چنین استعدادی هستید، نسبت به رفتن به حوزه فکر کنید. موفق باشید
4909
متن پرسش
با عرض سلام وادب خدمت استاد بزرگوار خودم...جناب عالی در جواب سوال 4885 فرمودید که مردم انتخاب اقای روحانی را گذر از رهبری نمیدانند و فرمودید از انتخاب اقای روحانی نگران نیستید.ولی به نظر من از چند جهت نگرانی های شدیدی وجود دارد .اینکه: امریکایی که قبل از انتخابات میگوید انتخابات ایران را قبول ندارد چون می پندارد که ملت همانند گذشته به مقاومت خود ادامه می دهداما بعد از پیروزی اقای روحانی می گویند که به انتخاب مردم ایران احترام می گذاریم!!!یعنی ازاین انتخاب خوششان امده.یابه نظر من مردمی که به احمدی ن‍‍ژ‍اد با ان شعارهای انقلابی رای دادند این دوره به این نتیجه رسیدند که مقاومت وجریان گفتمان انقلاب اسلامی قادر به تامین معیشت انان نمی باشد واشکال نه در کاراقتصادی دولت بلکه در نحوه گفتمان است وگرنه کسانی مثل اقای قالیباف و رضایی برنامه های به مراتب قوی تر وهدفمند تر از اقای روحانی در زمینه اقتصاد ارائه دادند ولی چون اقای خاتمی وهاشمی از ایشان حمایت کردند مردم نحوه مدیریت دولت اصلاحات واقای هاشمی را مناسب تر دیدند و گرنه کدامیک از ملاک هایی که رهبری بخصوص در مرقد امام(ره)به مردم توصیه کردند در اقای روحانی وجود داشت.استاد من از این مردم عزیز دلگیرم چون به نظرم مردم با اینکه به نظام ورهبری علاقه داشتند ولی متاسفانه نظر اقای هاشمی رانسبت به نظر مقام معظم رهبری درست تریافتند (که البته این صحنه را اقای هاشمی به این نحو طراحی کردند).مگر اقا در حرم رضوی نفرمودند ویژگی های مثبت این دولت منهای ضعف های ان یا در مرقد امام فرمودند عده ای گمان نکنند که با امتیاز دادن به دشمن مشکلات حل خواهد شد ویا اینقدر توصیه کردند که کسی سرکاربیاید که دربرابر دشمنان مقاوم باشد وعزت کشوررا حفظ کند در صورتی که همه می دانند که اقای روحانی سابقه خوبی در این زمینه ندارد...حال با این وضع نباید انتظار داشت که کشور (حداقل) در جا بزند...ببخشید از پرگویی من.من الله توفیق
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله متوجه اصل مسئله هستید و برایتان روشن است که حقیقت انقلاب اسلامی گفتمان آن است و استکبار جهانی با گفتمان این انقلاب که رجوع به توحید است مشکل دارد ولی عنایت داشته باشید که استکبار جهانی محذورات و تنگناهایی دارد که در رویارویی با انقلاب اسلامی مجبور به موضع گیری هایی است تا معنای خود را در جهان سیاست از دست ندهد مثل همین که مجبور می شود بگوید به انتخاب مردم احترام می گذارد.قبول دارم ما هنوز ملتی نداریم که تمام ابعاد مقاومت را بشناسد و ما در شناساندن برکات ابعاد مقاومت به مردم‌مان کوتاهی کردیم وعمارهای حضرت امام خامنه ای عزیز در این مورد تبیین لازم را نکردند،ولی از این مردم خوب بیش از این انتظار نداشته باشید.مردم معتقدند می توانند در عین حفظ انقلاب و وفاداری به رهبری فعلاً از طریق آقای روحانی از تنگناهای موجود که عمدتاً استکبار جهانی ایجاد کرده بگذرند بدون آن که امتیازی به استکبار جهانی بدهند و فکر می کنم محاسبه مردم غلط نباشد،هرچند اگر بر مقاومت بیشتر تأکید میکردند بهره ای دیگر نصیب آن ها می‌شد و برکات زمین و آسمان به صورت غیر قابل تصور به سوی ملت ما سرازیر می گشت.شرایطی فراهم شده است تا عمارهای حضرت آقا کاری که باید انجام دهند در این چهار سال انجام دهند تا اصول‌گرایی از این همه سطحی‌نگری نجات یابد.بنده کتاب «جایگاه تاریخی حادثه ها» را به این امید نوشته ام چون معتقدم تا ما جایگاه تاریخی حادثه ها را نشناسیم بصیرت لازم جهت اقدامِ به هنگام پیدا نمی کنیم تا زود عمل کنیم و یا دیر.در آخر فرموده اید پرگویی کرده ای،پرگویی نکرده ای دُرّ و گوهر افشانده ای.موفق باشید.
4322
متن پرسش
با سلام استاد بنده می خواهم تفسیر المیزان را شروع کنم آیا لازم است در کنار آن شرح تفسیر المیزان(سوره اعراف) شما را هم گوش کنم؟ منافات دارند با هم یا کنار همدیگر خوب است؟در صورت جواب مثبت وقتی در تفسیر المیزان رسیدم به سوره اعراف دیگر نمی خواهد کار کنم؟ و آیا بگذارم وقتی رسیدم به سوره اعراف صوت شما را گوش دهم یا نه از ابتدای تفسیر(سوره حمد) گوش دهم؟ 2. منظور از سر در عبارت والسر المستودع فیها چیست؟ 3. کتاب انسان از دیدگاه اسلام کی چاپ میشود؟ 4. در کنار شروع المیزان ایرادی ندارد سیر کتابهای شما را هم داشته باشم آیا می شود تمرکز کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده به طور کلی پیشنهاد می‌کنم دوستانی که قصد دارند وارد مطالعه‌ی تفسیر شریف المیزان شوند صوت چندین سوره را که عرض کرده‌ام گوش بدهند تا حساسیت لازم را نسبت به ورود و خروج مطالب علامه طباطبایی«رحمت‌الله‌علیه» پیدا کنند و در این راستا خوب است که تفسیر سوره‌ی اعراف را همین حالا دنبال کنید ولی در سیر مطالعه‌ی المیزان وقتی باز به سوره‌ی اعراف رسیدید با دقت کامل آن را مطالعه کنید که مزه‌ی دیگری نصیب شما می‌شود2- موضوع سرّی که وجود مقدس حضرت صدیقه‌ی طاهره«سلام‌الله علیها» حامل آن می‌باشند را در کتاب «مقام لیلة القدری فاطمه زهرا«سلام‌الله علیها» در ویرایش جدید در فصل «فاطمه(س) رازی پیدا و پنهان» دنبال بفرمایید. 3- کتاب در اداره‌ی ارشاد در حال بررسی است، إن‌شاءالله این روزها اجازه‌ی چاپش داده می‌شود 4- إن‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید
3732

یا باسطبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خاصیت ذکریا باسط چیست؟وچه موقع باید بکار برد؟وچه تعداد هست؟واداب ذکر گفتن چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خاصیت این ذکر آن است که خداوند قبض ما را بر بسط تبدیل می‌کند، شاید وقت خاصی و تعداد خاصی نداشته باشد، آداب نمی‌خواهد. نظر می‌کنید به حضرت حق از آن جهت که باسط است و او را با این اسم صدا می‌زنید و او هم جواب می‌دهد. موفق باشید
10808
متن پرسش
با احترام خدمت شما، اصلا پاسخی که در جواب سوال 10634 فرمودید قابل قبول نیست و متأسفانه به سوالی که آن شخص پرسیده توجه نکردید. ببخشید استاد ، «میل به خودآرایی» چه ربطی به «آمادگی برای ارتباط جنسی و تمکین و ....» دارد!!!!! توی سوال پرسیده که همسرش باید او را به لحاظ روحی آماده کند، بعد شما فرمودید خودش باید شرایط خانه را طوری کند که آماده شود!!! آخه چه ربطی داره؟؟؟ یه باره بفرمایید زن، کنیز مرد است. ( البته من منکر این که زن باید وقت کافی برای خودش و خانه اش بذاره نیستم ها) اصلا نمی دونم چی بگم فقط وقتی می بینم مذهبی هایی که بهشان امید داریم و اساتیدی که نور چشم ما هستند اینگونه به زن نگاه می کنند، فقط برای خودم متأسف می شم که در چنین تاریخی زندگی می کنم. خیلی حرف ها تو این زمینه برای گفتن هست، مرثیه ای طویل از کم کاری های آقایانی که از پس یک زن هم بر نمی آیند و همین اسلام شماها تا 4 زن را برایشان مجاز شمرده است. کم کاری در نظافت خویش و تنظیم زمان تا تنظیم روابط عادی با همسرشان و... هنوز هم به جای توصیه هایی به آقایون، باید خانم ها وادار به تمکین بشن در هر شرایط روحی که باشند و در هر شرایطی که همسرشان باشد اعم از نداشتن نظافت یا فرصت کافی یا ... . فقط می تونم بگم برای خودم متأسفم که در تاریخ کج فهمی و خشونت و بدخلقی بشر مسلمان امروز زندگی می کنم چون به این نتیجه رسیده ام که هیچ چیز را نمی شود عوض کرد نه کج فهمی نه خشونت نه بدخلقی نه... فقط باید به حال این تاریخ انحطاط بشر مسلمون گریه کرد. همین. یاحق. همون حقی که به کلمه ای پایان نوشته هامان تبدیل شده. وقتی ما بدیهیات رو هم متوجه نمی شیم و به اسم اسلام و دینداری به افراد ظلم می کنیم؟ کجا قرآن و خدا و اسلام گفته که مرد هر وضعیت جسمی و روحی دارد هر وقت از سر کار می آید و در هر فرصت کوتاهی که هست زن باید آماده تمکین باشد!!! و مهم نیست که زن به لحاظ روحی چه حسی داشته باشد؟ یا مرد چقدر خودش را آماده کرده باشد! من به این خدا کافرم که بعید می دونم خدای هستی اینقد ظالم باشه. و به این مراجع نیز در عین احترامی که قائلم، نمی دونم واقعا چی بگم. حکم شرعی هم بسترهای خودش رو می طلبه. از چند حالت خارج نیست: یا من نمی توانم و نمی خواهم مسلمان باشم یا این اسلامی که شما معرفی می کنید، به جای حاکمیت انسانیت بین آدم ها، قوانینی خشک قرار داده تا با چوب و چماغ حکم شرعی رو بزنن تو سر آدم هایی که می تونن با عشق و محبت، نیازهای خود و همسرشون رو برطرف کنن، اسلام انحرافی است و یا اینکه اصلا اسلام همین اسلام خشن و بیرحم هست و ما به غلط آن را پیام آور رحمت می دانیم. اسلام متشرعین برای خودشون و اسلام ما هم برای خودمون. من نمی دونم چرا این متشرعین با این همه اعتقاد به احکامی مثل تمکین و زن دوم و اینا، چرا اینقد سرشار از عقده های روانی و جنسی و ... هستند. شاهدش که شخصا لمس کردم. کاش متشرعین اجازه بدن نسل جوان بتونن نفس بکشن، با خدا آشتی کنن و زندگی عاقلانه و عاشقانه داشته باشن و اینقد با احکامی مثل زن دوم و تمکین و... قلب های بندگان خدا رو نشکنید، پیامبر هم فهمید هر زمانه ای زمانه ی نهی شراب نیست آن وقت این متشرعین دست پیامبر رو از پشت بستن و تو زمونه ای که تمکین و زن دوم و ... معنی اش عوض شده، اینقد ظلم می کنند. واقعا حالم بد میشه از این قرائت از دین. ببخشید وقتتون رو گرفتم. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکردید که در آخر جواب سؤال شماره‌ی 10634 عرض کردم به امید روزی که تاریخ گمشده‌ی ما به ما برگردد و در آن تاریخ رسالت‌ها و مسئولیت‌ها در جای خود قرار گیرد. در آن سؤال تنها بنده متذکر رسالتی که در آن شرایط به عهده‌ی زن بود شدم و این به معنای آن نیست که مردان ما به وظایف خطیر خود آگاه‌اند. صدها سؤال در این مورد باید در میان آید تا تاریخی که باید بسازیم شکل گیرد، ولی زنان باید به خدمتی که در این مورد می‌توانند انجام دهند فکر کنند. خدمت بزرگ هدیه‌ی عفت به مرد و به تبع آن به جامعه، همان‌طور که مرد موظف است از جهت ایجاد شرایطِ مساعد زندگی در خدمت همسرش باشد. می‌گویی بعید می‌دانم خدای هستی این‌قدر ظالم باشد که رعایت روحی زن را نکرده باشد. بعید ندانید، مطمئن باشید خدای محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» خُلق محمدی را به میان می‌آورد که عالی‌ترین عواطف را نسبت به همسران خود داشت. ولی باز بیشتر به جواب آن سؤال فکر کنید و بگویید نقش زن در چنین فضایی چه باید باشد که در عین خدمت به عفت مرد و به تبع آن خدمت به عفت جامعه، چنین تصوری با مسئله‌ی جنسی برایش پیش نیاید و به گفته‌ی شما کنیز جنسی زن نباشد؟ آیا خداوند راه‌کاری برای این کار گذاشته است که ما مثل خانواده‌ی غربی به این نتیجه نرسیم که زن و شوهر در عین داشتن شکل صوری خانواده هرکدام برای خود رفیق و رفیقه‌ای نداشته باشند؟! به نظرم باید زیاد بر روی این موضوع فکر کرد. بنده در حدّی که افقی را برای سؤال‌کننده بگشایم آن سؤال را جواب دادم، البته با در نظرگرفتن موارد زیادی که در این مورد می‌شناسم و با شکل‌های گوناگونی که مطرح است. موفق باشید
6479
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی میخواستم بدانم اگر کسی قرار باشد برای اولین بار به کربلا سفر کند باتوجه به عظمت این سرزمین چطور می تواند قبل از حضور آمادگی روحی لازم را کسب کند تا بتواند از این موهبت به طور کامل استفاده کند؟ (بنده دنبال اطلاعات نیستم بلکه می خواهم از نظر روحی کملا آماده شوم)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به قسمت آداب زیارت در مفاتیح از یک جهت، و به قسمت آداب زیارت امام حسین«علیه‌السلام» از جهت دیگر رجوع فرمایید. در آن‌جا می‌خوانید که در ضمن باید سه روز قبل از سفر روزه بگیرید. موفق باشید
5062
متن پرسش
با عرض سلام بنده به طور اتفاقی با سایت شما آشنا شدم میخواستم بدونم علاقه مند شدن به کسی چقدر مانع دینداری میشود؟ با توجه به اینکه امری غیر ارادی است ذهنم را بسیار مشغول کرده و با توجه به جنسیتم نمیتوانم درخواست ازدواج کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که متن آن در سایت هست در مورد نوع دوستی‌ها که بعضاً دوستی‌های وَهمی است عرایضی داشته‌ام به آن کتاب رجوع فرمایید. إن‌شاءالله جواب خود را می‌گیرید. موفق باشید
8945
متن پرسش
سلام استاد: میخواستم بدونم شما بازی های جام جهانی رو دنبال میکنید؟ نظرتون چیه راجع به تماشا و ضمنا اینکه شما تو انتخابات از جلیلی حمایت کردید تو جام جهانی از کدوم تیم حمایت میکنید؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! معلوم است بیکاری. آخر من و جام جهانی و این‌همه توهّم؟!!!؟ بنده آن‌قدر گرفتار توهّمات خود هستم ، همین مانده است بیشترش هم بکنم. موفق باشید
3030
متن پرسش
سلام آرزوی برکت وقت برای استاد عزیز جهت وقت گذاشتن و جواب به پرسشها. انشاالله مشمول نظر خاص امام زمان علیه السلام قرار گیرید. استاد عزیز نظر شما در مورد واکنش حجت الاسلام جعفریان و حرفهای مختلفی که در موضوعات ذیل زده اند چیست؟ 1 واکنش به صحبتهای حجت الاسلام پناهیان در مورد قواعد ظهور و نزدیکی ظهور (نظر خود شما در مورد صحبتهای ٱقای پناهیان در بیت رهبری چیست؟) 2 این بحث مورد اشاره آقای جعفریان که :(در این دولت تفکر عمیق، برنامه ریزی و خرد گرایی دینی جایی ندارد، و سیاست گذاریهایش بر اساس مداح ها و مدیران هیاتی انجام میشود)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده نظرات جناب آقای پناهیان را رویهم‌رفته عالمانه می‌دانم هرچند سال گذشته نباید موضوع تبعیت از رهبری را با حضور آقای احمدی‌نژاد طوری مطرح می‌کردند که شائبه‌ی طعنه به رئیس جمهور در اذهان تقویت شود ولی وقتی از ایشان پرسیده بودند ایشان فرموده بودند بنده چنین قصدی نداشتم. بهتر بود آقای جعفریان به آن نکته ای که به آقای پناهیان اشکال دارند اشاره بفرمایند و دلایل اشکال خود را بفرمایند تا با جوابی که اقای پناهیان می دهند حقانیت سخن هر کدام روشن شود. این خیلی عجبب است که اقای جعفریان شخصیت علمی اقای پناهیان را زیر سوال ببرند. آقای جعفریان از همان ابتدا یعنی در دولت نهم نظر مثبتی به دولت آقای احمدی‌نژاد نداشتند و موضوعات را طور دیگری می‌بینند که فکر نمی‌کنم در اظهار نظر انصاف را رعایت کنند. موفق باشید
2876
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی.با عرض معذرت از مزاحمت.می خواستم بدانم در امر ازدواج استخاره بزنیم یا خیر؟ در صورت مثبت بودن جواب چه موقع بزنیم،قبل از خواستگاری یا قبل از عقد؟چه معیارهایی را مد نظر بگیریم؟چه سوالاتی از طرف مقابل بپرسیم؟دوران نامزدی اصلا از نظر اسلام صحیح است؟تا چه اندازه فاصله و زمان اختصاص دادن برای امر ازدواج خوب است؟در کل برایم مبهم است که باید چه کنیم و چه مسائلی را رعایت کنیم که مورد رضایت پروردگار باشیم؟با تشکر.من الله توفیق.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: باید بروید همدیگر را ببینید و اگر پسندیدید با همدیگر در رابطه با دین و انقلاب و رهبری و ولایت فقیه از یک طرف و نسبت به زندگی و اهدافی که دارید از طرف دیگر صحبت کنید اگر افکارتان به همدیگر نزدیک بود و خانواده‌ها هم همدیگر را تا حدّی درک کردند، توکل کنید به خدا و نه جایی برای دوره‌ی نامزدی می‌ماند و نه جایی برای استخاره. موفق باشید
12564
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد گرامی: از شما استاد بزگوار می خواهم لطف کنید و پاسخ هر سه سوال من را مشخصا بدهید و به چیزی و جایی حواله نفرمایید. 1- در بحث وحدت وجود آن که گناه می کند و به جهنم می رود و خطاب «قتل الانسان ما اکفره» می گیرد کیست؟ البته نمی توانیم بگوییم حضرت حق است شاید بفرمایید انسان است به اعتبار ماهیتش آنوقت گفته می شود مگر ماهیت چیستی نیست چیستی هم که نیستی است وانگهی مگر گناه اراده و قدرت نمی خواهد اراده و قدرت هم که از صفات کمالی هستند و به وجود تعلق می گیرند در بحث وحدت وجود می گویند در الحمد لله حمد کننده و حمد شونده خداست زیرا فقط وجود در صحنه است و فقط حضرت حق است که هست ولی وقتی پای گناه وسط می آید آن را می گویند این دیگر مال خود انسان است خوب همان استدلالی که برای حمد بکار می رود می شود اینجا نیز بکار برود. 2- می فرمایید صدام در عین ثابته اش صدام بودن را انتخاب کرده است مگر اعیان ثابته جز علم خداست در مرتبه ای خاص و بر اساس عینیت ذات و صفات علم خدا عین ذات خداست می فرمایید امکان ممکن از خودش است و ذاتی آن است و وجود به آن تعلق می گیرد حال یا قبل از تعلق وجود به امکان او وجود داشته که این محال است یا این که وجود نداشته پس چیزی که وجود ندارد چگونه چیزی را ذاتی او می دانیم مگر این که بگوییم در علم خدا وجود داشته که آنوقت طبق همان بحث عینیت صفات و ذات خود خداست و اوست که هر کاری خواسته کرده آخر چگونه ممکن است ما بگوییم صدام صدامیت را خودش انتخاب کرده؟ انتخاب قدرت می خواهد اراده می خواهد این صفات نیز که به امکان تعلق نمی کیرد به وجود تعلق می گیرد اگر بگوییم خدا می دانسته صدام در زمین با اختیار و انتخاب خودش به عنوان یک موجود مسیر جهنم را طی می کند آنوقت مشکل حل می شود ولی با مسئله وحدت وجود جور در نمی آید خواهی فرمود امکان یعنی توانایی پذیرش وجود باز این سئوال پیش می آید او چیست که این پذیرش را دارد آیا وجودی دارد یا نه آگر آری که با فرض نمی خواند آگر خیر وجود ندارد چگونه ما برای چیزی که وجود ندارد صفتی قایل شویم اگر بفرمایی عدم ما است نه عدم مطلق پس نوعی وجود را برای او ثابث کرده ایم آیا این وجود از خودش است یا خدا به او داده از اگر از خودش باشد که بی نیازی از وجود مطلق پیش می آید اگر نه از وجود مطلق است چرا می گوییم صدام قبل از حضور در دنیا و انتخابهایش صدامیت را انتخاب کرده وانگهی انتخاب یعنی راههای مختلف به انسان عرضه شود و با اراده یکی را انتخاب کند آیا در علم خدا راههای مختلف به صدام ارائه شد و او صدامیت را انتخاب کرد؟ 3- وقتی کسی جهنمی می شود برفرض به اعتبار ماهیت را بپذیرم آیا در جهنم وجود دارد یا خیر اگر بگوییم در جهنم است ولی وجود ندارد که نمی شود اگر بگوییم آری وجود دارد خوب وجودش که از خودش نیست از خداست پس به اعتبار وجودش خداست که در جهنم توسط خدا عذاب می شود همچنان که در بحث حمد گفتیم که خداست که دارد حمد می کند و حمد می شود. با یکی از مخالفین وحدت وجود بحث می کردم او گله مند بود و می گفت آخرین سخن آنها با مخالفان این است که آنها نمی فهمند چیزی که خود شما نیز بارها در سخنانتان فرموده اید ولی تقاضامندم برفرض که من نفهمیده باشم که این درست است ولی پاسخ این سئوالات را به طور مستوفی عنایت بفرمایید نه این که به طور کلی یک جوابی بدهید و رد شوید از این که وقت شما را گرفتم عذر می خواهم خدا به شما خیر عطا کند.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اصل توحید به عنوان یکی از محکمات اندیشه‌ی دینی موضوعی است که انسان باید قبل از پذیرفتن هر دینی بدان رسیده باشد و دین بر مبنای نگاه توحیدی با ما سخن می‌گوید و در عین حال توحید ما را تفصیل و تبیین می‌کند. از طرفی عقیده‌ی توحیدی آن است که متوجه باشیم خداوند به عنوان یک حقیقت مطلق یگانه در عالَم حاضر است و امکان آن‌که چیزی در کنار او باشد محال است زیرا حضور مطلق حضرت حق نفی می‌گردد و وحدت وجود بر این مبنا جایگاه سایر ابعاد دینداری را تعیین می‌کند. بنابراین نمی‌توان توحید را نیز از خود دین گرفت به این معنا که خودِ دین بگوید که خدایی هست و این دین از طرف خدا آمده است. به همین جهت گفته می‌شود ابتدا باید عقیده‌ی توحیدی را عقلاً به‌دست آورد. حال با توجه به این امر گفته می‌شود امکان، برای هر مخلوقی ذاتیِ آن مخلوق است و علمِ خدا به امکانِ ممکن‌الوجود یعنی علم خدا به امکان چیزی که می‌تواند موجود شود و علم خدا علم به چنین معلومی است و این ربطی به اتحاد بین ذات و صفات ندارد زیرا ذات حضرت حق با علمِ او متحد است و نه با معلومش، وگرنه لازم می‌آید که خداوند به هرچه علم دارد عین آن باشد. حال با توجه به این امر محدودیت معلوم که همان ممکن‌الوجود است از خودِ معلوم است و صدام در امکان ذاتی‌اش محدود به صدام‌بودن خودش است و خداوند وجود صدام را به او داده است، نه امکانِ او را. و اگر ممکن‌الوجود طوری باشد که دارای امکانات مختلف است مثل انسان، به همان معنا که امکانش ذاتی اوست، انتخاب و اختیارش نیز ذاتی او می‌باشد و لذا می‌تواند صدامیت را در محدودیت امکان خود انتخاب کند و هم می‌تواند چمران‌بودن را در محدوده‌ی امکان خود انتخاب کند. بنابراین اشکالی که در این مورد برایتان پیش آمد منتفی خواهد شد. و دیگر معنا نمی‌دهد که بحث وجودِ جهنمی ماهیت را به میان بیاورید زیرا انسان در مقام امکان خود، خودش زمینه‌های جهنمی و یا بهشتی‌بودنِ خود را فراهم می‌کند و اگر زمینه‌ی خوبی‌ها را فراهم کند از آن جهت که خداوند کمال مطلق است، خوبی‌هایش به خدا نسبت داده می‌شود و اگر از اختیار خود برای تجلی کمالات استفاده نکرد در محدودیت خود از آن کمالات محروم است، در حالی‌که امکان آن کمالات را داشت. و علم به آن نقص‌ها وقتی به صورت وجودی پیش آمد، به خودیِ خود عذاب‌آور است. بنابراین دقت فرمایید که محدودیت‌ها، ذاتیِ امکانِ موجودِ ممکن‌الوجود است و نباید آن را به خدا نسبت دهیم. موفق باشید

2163
متن پرسش
بندگی با بردگی چه تفاوتی دارد؟مگر غیر از این است که بندگی خداوند همان بردگی اوست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بندگی خدا با انتخاب خودمان انجام می‌گیرد ولی در بردگی، برده انتخابی ندارد. ما انتخاب می‌کنیم که حکم خدای حکیم را به جای میل نفس امّاره‌ی خود قرار دهیم. به گفته حافظ: گدای کوی تو از هشت خلد مستغنی است ..... اسیر بند تو از هر دو عالم آزاد است .موفق باشید
355

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. می خواستم نظر شما در مورد کمک به کسانیکه که در خیابان تکدی گری می کنند بپرسم و یا حتی بچه هایی که گل یا دعا می فروشند و یا شیشه پاک می کنند، بعضی ها هم آدم را به جدشان و یا حضرت ابوالفضل(ع) قسم می دهند. در روایات هست که معصومین به نحو احسن به فقرا و مستمندان کمک می کردند ولی خب الان دولت اعلام می کند به منظور عدم اشاعه تکدی گری فقط به کمیته امداد کمک کنید اما از یک طرف دیگر وقتی دست رد به سینه اینگونه افراد می زنم به شدت احساس عذاب وجدان می کنم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام بنده خودم هم مانده‌ام جه باید بکنم ، به‌خصوص که بعضی از آن‌ها واقعاً تکدی‌گری را به یک کسب پردرآمد تبدیل کرده‌اند و این غیر از آن سائلی بود که از سر نیاز خدمت ائمه«علیهم‌السلام» می‌آمد. همین قدر اگر تشخیص دادید به‌واقع نیازمند است در حدّی که می‌توانید کمکشان کنید. موفق باشید
11011
متن پرسش
بسمه تعالی، جناب آقای طاهرزاده: اخیراً در سایت «متین نیوز» مصاحبه‌ای با شما مطرح کرده است تحت عنوان «استاد طاهرزاده: برای مشایی جایگاهی در جریان عدالتخواهی قائل نیستیم». برای بنده این سؤال پیش آمد که در حال حاضر این مصاحبه چه جایگاهی دارد؟ و مسئله‌ای که مدت‌ها است از آن گذشته‌ایم، چرا باید حالا باز مطرح شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آن‌که جنابعالی چنین موضوعی را فرمودید و بنده به سایتِ مذکور رجوع کردم، تعجب نمودم که این مصاحبه را چه موقعی بنده انجام داده‌ام که از آن هیچ خبری ندارم! بعداً متوجه شدم اولاً: هیچ مصاحبه‌ای در کار نبوده، ثانیا: مدت‌ها پیش که بحث نامزدی آقای مشایی برای ریاست جمهوری مطرح بود در جواب یکی از کاربران بنده آن مطالب را اظهار کردم و بسیار متأسفم که چرا دست‌اندرکاران سایتِ «متین‌نیوز» به چنین کاری دست زده‌اند!! اگر آن‌ها را می‌شناسید به آن‌ها تذکر دهید سریعاً در موضوعی که مطرح کرده‌اند، تجدید نظر کنند. زیرا نمی‌دانم چه قصدی از این کار داشته‌اند تا مناسب قصد و نیت آن‌ها برخورد کنم!؟ موفق باشید
8740
متن پرسش

سلام علیکم. برخی موارد را که ما سنت کرده ایم از جمله اعتکاف در ماه رجب، آیا غیر از پیامبر (ص) که در ماه رمضان میگرفتند در سیره ائمه (ع) هم دیده شده که اعتکاف بگیرند یا مخصوص پیامبر بوده؟ نکته مهم آنست که آیا خود پیامبر (ص) نمیتوانست به این شکلی که ما آنرا باب کرده ایم برای مردم و صحابه که ظرفیت بالایی هم داشتند سنت کنند؟ آیا سوال برانگیز نیست که چرا نکردند؟ 2. در همین رابطه آیا صحیح است که ما با مقدمات غیر صحیح به هدفی صحیح بیندیشیم؟ یعنی آیا صحیح است که زمان اعتکاف برای توجیح کار، بسیاری مساجد را حتی مساجد محل و دانشگاه ها که قطعا حکم مسجد جامع را ندارند و فقط افراد بومی آن محل و دانشجویانِ همان دانشگاه در آن نماز میخوانند بگوییم جامع؟ آیا اعتکاف نباید همه شرایط را داشته باشد تا بشود اعتکاف؟

متن پاسخ

باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- گاهی شرایط تاریخی طوری به صورتی مطلوب فراهم می‌شود که باید از آن استفاده کرد که از جمله ابتکاری است که در سال‌های اخیر پیش آمده که درست اعمال امّ داود را با اعتکاف در مساجد ترکیب کردند. یادم هست قبل از انقلاب هم در ماه رجب به صورتی محدود در مسجد سیّد اصفهان اعتکاف برقرار می‌شد. 2- بالاخره این مراجع هستند که با جمع‌بندی روایات و توجه به جهت آن‌ها تشخیص می‌دهند معنای مسجد جامع چیست. این هنر زنده‌بودن اجتهاد در شیعه است. موفق باشید

7422
متن پرسش
سلام علیکم . استاد بنده جستجوئی در خصوص امام حسن عسگری انجام دادم. جگرم آتش گرفت هیچ چیزه به درد بخوری از این امام نه در اینترنت وجود دارد و نه در کتابخانه ی آستان قدس رضوی که بزرگترین کتابخانه ی خاورمیانه است . نهایت آن چهار تا داستان و فضائل و مرثیه است . استاد تصمیم گرفتم کاری برای این امام مظلوم انجام دهم . از همین حیث به ذهن ام رسید که دکترین سیاسی ایشان را تبیین کنم و به عنوان یک مدل سیاسی آن را یا بصورت مقاله یا کتاب و یا کنفرانس ارائه دهم . اما یاد حرفهای شما افتادم که همیشه تاکید داشتید هیچ گاه اهل بیت را به عنوان انسان های عالم و دانا و سیاست مدار قلمداد نکنید بلکه اینها فرای این صفات هستند و یک حقیقت نوری هستند . حال میخواستم بدانم اینکه نظر شما درباره ی اینکه یکی وجه از شخصیت اهل بیت را پر رنگ کنم و درباره ی آن تحقیق کنم چیست ؟ مثلا دکترین سیاسی امام عسگری - یا نمیدانم هر موضوعی دیگر . من خودم هرچه فکر کردم بین مقوله فلسفه و سیره امام عسگری نتواستم مطلبی پیدا کنم . بین مباحث جامعه شناسی هم همینطور - در خصوص علم دینی هم همینطور. تنها مطلبی را که توانستم بیایم که با سیره ی این امام همام مماس در می آمد نگرش سیاسی این امام بود . حال اگر شما با موضوع دکترین سیاسی امام عسگری موافق هستید بنده را مطلع سازید و اگر هم موضوع جالب تری را پیشنهاد میکنید که بر روی چشم . در ضمن زمینه ی مطالعاتی من مباحث شماست و علاقه ی خاصی به عرفان و فلسفه اسلامی دارم . و خیلی دوست داشتم امام عسگری را از این دریچه به مردم بشناسانم . اما اطلاعات ام کافی نیست . به هرحال اگر میشود راهنمایی بفرمایید . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم این کاری که تصمیم به انجامش دارید کار خوبی است. عنایت داشته باشید عظمت آن امام عزیزِ از جان عزیزتر در جایگاه تاریخی آن حضرت است که چگونه همچون چراغی روشن در ظلمات حاکمیت عباسی نور تشیع را برافروخته داشتند و شیعیان جهان را با مدیریت فوق‌العاده‌شان مدیریت کردند و نوابی را برای وجود مقدس حضرت مهدی«عجل‌اللّه تعالی فرجه» ترتیب نمودند و جهت نوری تاریخ را به جلو بردند. موفق باشید
11453
متن پرسش
با سلام: 1- با توجه به اینکه شما فرمودید که اشیاء تجلی اسماء و صفات خداوند هستند و اینکه معتقدیم که اسماء و صفات خداوند عین ذات اویند پس می توان گفت اشیاء تجلی ذات خداوند هستند. نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟ 2- آیا انسان ازلی و ابدی است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری اسماء صفات، تجلی نور ذات الهی‌اند در محدوده‌ی ظرفیت اشیاء، ولی هرگز از این نکته برنمی‌آید که ما در تجلیات اسماء و صفات با ذات روبه‌روئیم زیرا حضرت حق با صفات خود آن‌هم در محدوده‌ی مخلوقات برای ما ظهور می‌کند که بهترین تعبیر در این مورد همان است که بگوییم ما همواره با آیات الهی که حاکی از کمالات حق‌اند روبه‌روئیم. 2- انسان به عنوان شخص خاص از رحم مادرش شروع می‌شود و تا ابد باقی می‌ماند. آن وجهی که در علم خدا از اول بوده غیر از شخصیت خاص انسان است. آن وجه وجود علمی اوست قبل از خلقت. موفق باشید

نمایش چاپی