بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30684
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در بحث تمدن سازی و مبادی تفکر و مشکلات امروز ما؛ می خواستم نظر شما را درباره این نظر بدانم که ریشه همه مشکلات اجتماعی و.. و گناهها، پر رنگ شدن من و کم رنگ شدن ما است. در زندگی روزمره که انواع اقسام گناه ها و بی قانونی ها رو می بینم مثل بدحجابی و کم فروشی و احتکار و اختلاس و بی دینی و... همیشه فکر می‌کنم کلید رفع این مشکلات فکر کردن به تاثیر این اعمال بر دیگری است، اصلا گویی دین احترام و تسلیم است. حال به نظر شما تغییر مبادی فکری مان از من به ما چگونه حاصل می شود؟ تغییری جدای از قانونمندی به سبک غربی که مثل حیوان انسان را شرطی بار می آورند. ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید آرام‌آرام متوجه شویم اولاً: دین فردی در این تاریخ کافی نیست. ثانیاً: رسالتی داریم برای حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده. متأسفانه کمتر این موارد با مردم در میان گذارده شده تا متوجه‌ی حضور تاریخی خود باشند. عرایضی تحت عنوان «انقلاب اسلامی؛ طلوع در جهانی بین دو جهان» شده است که می‌توانید در سایت در قسمت صوت، آن مطالب را دنبال بفرمایید. موفق باشید

30683
متن پرسش
سلام علیکم: از بحث رفراندوم که جناب روحانی مطرح می کنند احساس می‌کنم زمینه سازی برای برچیدن اصل نظام و مقصود از رفراندوم هم رفراندوم برای بقا یا تغییر نظام است و الا چه موضوع مهمی داریم که نیاز به همه پرسی داشته باشد؟ بله برجام نیاز به همه پرسی داشت که در همان مجلس هم درست و حسابی مطرح نشد و در کل این دولت یک هدف داشت و آن برچیدن بساط انقلاب و حال هم آخرین ماموریتش رفراندوم پایان نظام اسلامی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست هیچ توجیه مثبتی در این پیشنهاد نمی‌توان یافت. و بحمدالله نقدهایی دقیق و علمی به این سخن شد. موفق باشید

30682
متن پرسش
با سلام و احترام: من حدود یک سال است که با مباحث شما آشنا شدم. معرفت نفس و برهان صدیقین را به لطف خدا هم آن گروهی گذراندم. البته گروه دیگه ادامه ندادند. متاسفانه دچار کسالت های شدید و بی حالی می‌شوم و برای ادامه مسیر نیازمند همراهی با شخص یا گروه را دارم. البته به لطف خدا و فراگیری برخی مباحث مشکل زود رنجی ام حل شده ولی این کسالت دست و پایم را می‌بندد و مرتب دچار سردرگمی مسیر میشم. البته تا وقتی با گروه همراه بودم چنین مشکلی نبود ولی اکنون آن گروه دیگه اینطور فعالیت ندارند. اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید برای خود جهانی داشته باشید و تا مدتی مباحث عمیق را دنبال کنید، حتی اگر گروهی نبود که با شما همراهی کند. مباحثی مثل معاد را که کتاب آن روی سایت هست و باید با صوت‌هایی که کتاب را شرح می‌دهد، کار کنید. در ضمن گروه‌هایی مثل https://eitaa.com/joinchat/1627979789C936ab2a90c و https://eitaa.com/joinchat/2778398828Cfed1dac2b8 و https://eitaa.com/joinchat/2809856099C3b4af1d5b8 إن‌شاءالله مفید خواهند بود. موفق باشید

30680
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: سه سوال سوال اول: سنت های الهی عالم چگونه تبیین می‌شود که گاهی آتش بر خلیل گلستان و غار بر حبیب امن می‌شود و گاهی در یک روز ده ها پیامبر از بنی اسرائیل به شهادت می‌رسند و خبری از مدد رب نیست؟ سوال دوم: آیا هر انسانی یک رسالت تاریخی دارد؟ یا رسالت تاریخی تنها مخصوص عده ای از بندگان خداست و سایر انسانها نقشی جزئی در پیشبرد رسالت تاریخی آن انسانهای خاص دارند؟ سوال سوم: اگر انسانها در هر مقطع تاریخی رسالتی خاص آن تاریخ بر دوش دارند و برای مثال رسالت تاریخی اکنون کمک به پیشبرد سیر توحیدی انقلاب اسلامی ایران است؛ سوال بنده این است که مثلا در دوران پیش از اسلام و انسان همدوره با هخامنشی یا پس از اسلام و همدوره با سلجوقی یا خوارزمشاهی آن انسان چه رسالتی از نظر شما داشته اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عرایضی در مباحث مربوط به «عدل الهی» در این مورد شده. ملاک، حفظ حق و حضور حقیقت و نفی باطل است، حال یا حفظ آن پیامبر و یا با شهادت پیامبران و امامان ۲. هرکس در محدوده‌ی خودش مسئول قیام لله است. لذا قرآن فرمود: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ» (سبأ/۴۶) ای پیامبر! بگو حقیقت آن است که شما را وعظ می‌کنم به این‌که چندنفری و یا فرداً برای خدا قیام کنید. ۳. مطابق تاریخ خودشان که در آن قرار داشتند، عمل کردند. موفق باشید

30679
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در سلسله گفتگوهایی از دکتر نصراله حکمت که یک جلسه هم با شما گفتگویی داشتند و یک جلسه با دکتر صافیان که بنده دنبال کردم، می‌خواستم نظر شما را درباره نظر دکتر حکمت درباره قانون و نوع دینداری حکومت ما در ایران و... که مطرح شد بدانم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد صحبت نشد، ولی ایشان در مباحث فلسفی و عرفانی زحمت کشیدند و سعی دارند با دلسوزیِ لازم مطالب عرفانی و فلسفی را ارائه دهند. موفق باشید

30678
متن پرسش
لطفا به سوال شماره 30648 پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد تخصصی‌تر از آن است که بتوان طی یک سؤال و جواب روشن نمود. به خصوص که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» به عنوان یک فقیه متوجه‌ی این امور هستند. موفق باشید

30677
متن پرسش
سلام: وقت بخیر. قبلا در رابطه با اینکه آیا لیستی از کتابهای خارج از سیر توسط شما تنظیم شده است یا خیر سوال پرسیده بودم که جواب شما خیر بود. در حال حاضر دارم سیر کتب جنابعالی را مطالعه می کنم و می‌بینم که در متن آن ها کتابهایی خارج از سیر توسط شما معرفی می شوند. پیشنهاد بنده این است که همانطور که زحمت کشیده اید و سیر پیشنهادی آثای خودتون رو تنظیم کرده اید این‌کار رو برای آثار خارج از سیر نیز انجام بدین و حتی یک سیر ترکیبی با آثار خودتون تنظیم کنید به صورتیکه ترتیب مطالعه آثار نیز مشخص باشد. به عنوان مثال مشخص باشد که اول چهل حدیث امام رو بخونیم یا بریم کتب ملاصدرا رو بخونیم و به همین ترتیب.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمه‌ی این کار تسلط به سایر کتاب‌ها و بخصوص کتاب‌های روز است. مضافاً این‌که خودِ عزیزان لازم است جستجو کنند تا ببینند کدام‌یک از افراد نگاه‌شان با ذوق آن‌ها همخوانی دارد. موفق باشید

30676
متن پرسش
سلام: خدا قوت خدمت استاد عزیز: بنده امروز با متنی پر از توهین و ابهام و تحریف در مورد دین اسلام و قرآن روبه رو شدم که در فضای مجازی در حال پخش بود و این متن به شدت ناراحتم کردم. خواستم ببینم چه جواب های محکم و درست به این متن بدهیم تا دیگران که تو این فضا هستند دچار تردید و اشتباه نشوند، متن زیر همین توهین ها و تحریف هاست که در گروه دیدم ♨️ *اسلام چیست؟* *و مسلمان کیست؟* مسلمان شخصی است که: مسلمان هست، ولی از اسلام چیزی زیادی ﻧﻤﻰداند! و قرآن را تا بحال به زبان مادری خودش نخوانده! اگر پرسشی در مورد دینش از او بپرسید، خود را فاقد سَواد کافی ﻣﻰداند و شما را به علمای دینی ارجاع ﻣﻰدهد! اگر زیاد سؤال کنید، شما را «کافر» ﻣﻰنامد و اگر محکومش کنید، شما را «مُرتد» ﻣﻰخواند! اگر حرفﻫﺎی او را با چشم بسته، قبول نکنید به «ﺑﻰسَوادی» متّهم ﻣﻰشوید! اگر بپرسید: چرا محمّد ۳۰ تا زن داشته؟ به شما ﻣﻰگوید: حتماً حکمتی بوده! اگر بگویید: چرا اللّه بر خلاف تمام 123/999 پیامبر قبلی، به محمّد گفته: «اگر کسی به دین تو نیامد دست و پای او را بر خلاف جهت یکدیگر قطع کن؟!» (سورۀ مائده، آیۀ ۳۳) ﻣﻰگوید: منظور الله چیز دیگری بوده! اگر بگوئید: اللّه در قرآن به مسلمانان ﻣﻰگوید: «کافران را در هر جا یافتید بکشید!» (سورۀ توبه، آیۀ ۵) به شما ﻣﻰگوید: حرف، حرف اللّه است. ولی اسلام به حقوق مَردم و حقوق بَشر احترام ﻣﻰگذارد!! اگر از زنان بپرسید، ﻣﻰگوید: بهشت زیر پای مادران است، ولی شما مجازید ۴ تا ( بیشتر) همسر داشته باشید! (سورۀ نساء، آیۀ ۳) اگر از کافران (دگر اندیشان) بپُرسید، ﻣﻰگوید: آنان حقّ و حقوقی دارند، ولی اگر آنﻫﺎ را به اسارت بگیریم، تجاوز به زنان کافران، حق مُسلم مسلمانان است! (سورۀ نساء، آیۀ ۲۴) و در نهایت، اگر بگوییم که تمام این احکام، امروزه (در قرن ۲۱) در بین گروهﻫﺎی اسلام گرا (مثلِ: داعش، بوکوحرام، القاعده، افغانستان، پاکستان، سودان، الجزایر، داغستان، چچن، سوریه، کویت، عربستان...) همچنان در حال اجراست! ﻣﻰگویند: این، اسلام واقعی نیست! (گویی کارشناس ارشد شناخت ادیان هستند) و اگر بگویی: پس اسلام واقعی چیست؟ ﻣﻰگوید: اسلام واقعی هیچگاه اجرا نشده است! (عجب دین برتری، که بعد از ۱۴۰۰ سال، هنوز نتوانسته در هیچ کجای جهان، اجرایی گردد) داستان «اسلام مسلمانان» مثل اینست که از شخصی بپرسی «چه میوهﺍی را دوست داری؟» و او بگوید: «موز، چون موز تُرش و آبدار و گِرد است و رنگِ پرتقالی قشنگی هم دارد!» و زمانی که موزی را نشانش بدهی، او خواهد گفت: «نه، این موز ِواقعی نیست...! موز واقعی، تُرش و آبدار و گِرد و پرتقالی است...!!!» مسلمانی به ما گفت: «اگر راست می‌گویید، یک آیه مانند قرآن بیاورید.» مثالی از قرآن: (سورۀ محمّد، آیۀ ۴) «هنگامی که با کافران در میدان جنگ رو به رو می‌شویـد، گردن‌هایـشان را بـزنـید، و آنقدر ادامه دهیـد تا به اندازۀ کافی دشمن را در هم بکوبید، پس در آن هنـگام، اسیـران را محکم ببنـدید، سپس بر آنﻫﺎ منّت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر آزادی، از آنﻫﺎ غَرامت بگیرید» آیۀ مـن: «هرگز بخاطر باور و عقیدۀ دیگران، با آنان نجنگید، خدای هرکس، همانست که خِرَد او ﻣﻰگوید، جنگ بخاطر نوع دین و باور، موجبِ ننگ مقام شامخ انسان است. هرگز کوشش نکنید باور و عقیدۀ تان را بر دیگران تحمیل کنید، دیگران را کافر و نجس ننامید و اگر کسی از دین شما خارج شد، مُرتد ننامیدش و دستور قتلش را صادر نکنید، هرکس آزاد است هرگونه که می‌خواهد باورهای شخصیﺍش را برگزیند.» با شرمندگی، دوست مسلمان گرامی، من ﻧﻤﻰتوانم یک آیه مانند آنچه پیامبر گفته، بیاورم. چرا که من به انسانیّت، عمیقاً باور دارم! «مایکل فارادِی» برق را و «ادیسون» لامپ را اختراع کردند تا شیخ زیر نورش، منبر راه اندازد. «رایس کلوک» بلندگو را اختراع کرد تا شیخ با صدای بلندتر داستان های خرافی را تعریف کند. «گولیلمو» و «مارکُنی» ایتالیایی رادیو را اختراع کردند، تا شیخ در آن پند و اندرز کند و از دنیای دیگر، عربی تلاوت کند. «جان لوگی برد» اسکاتلندی تلویزیون را اختراع کرد، تا شیخ در آن، خودنمایی کند، طوری که هر کانالی که بزنیم، شیخ را پیش خود حاضر و ناظر ببینیم. «الیشا اوتیس» آمریکایی آسانسور را اختراع کرد، تا شیخ را با بار سنگین جیب هایش به پِنت هاوس بالای برج ببرد. «گراهام بل» تلفن را اختراع کرد، تا شیخ با شیوخ دیگر درباره احکام و مُحرّمات جدید گفتگو و مشورت کند. «پاسکال» فرانسوی ماشین حساب را اختراع کرد، تا شیخ حقوقی که برای حرف زدن و نماز خواندن گرفته، محاسبه کند. خلاصه... همه جمع شدند و خون دل خوردند و بی خوابی و مشقّت ها کشیدند و با اختراع و کشف شان، به دنیا و به خصوص به شیخ کمک کردند، آنوقت در برابر این همه دانشمند و اکتشافات و اختراعات، شیخ چه کرد؟ نه تنها هیچ کشف و اختراعی نکرد، بلکه همواره مانع پیشرفت علم و دانش هم شد! تنها کسانی موفق شدند که ذهنشان درگیر «اژدها و نهنگ و شتر و جنّ و پری و سایر خرافات دیگر» نشد و با یک سری فرمول ریاضی، دنیا را تکان دادند. ولی در آخر، مخترعین، کافرند و روانهٔ جهنم می شوند، چون احکام بلد نیستند! و شیخ روانه بهشت، چون عمرش را صرف دعا کرده است! «خیلی جالب است. نه !؟» این متنی بود که در واتساپ در حال منتشر شدن بود، ان شاءالله که با جواب شما پاسخ محکمی به این افراد بدهیم. التماس دعا، اجرتان به سید الشهدا (ع).
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به این آیه توجه کنید که به پیامبر می‌فرماید در مقابل اتهام‌زنان که بدون هیچ سند و مدرکی سخنگوی کفر و کافران می‌شوند، «ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ» آن‌ها را در فرورفتن به اباطیل خود رها کن تا همچنان سرگردان و بازی‌خورده باشند. مگر بناست هرکس هر حرف بی‌خود و غلطی زد، ما جوابگوی حرف‌های غلط او باشیم؟ شما سعی کنید از تک‌تک ادعای ایشان دلیل و مدرک بخواهید. به گفته‌ی جناب مولوی:

گر شوم مشغول اشکال و جواب

تشنگان را کی توانم داد آب.

تمام آنچه می‌گوید دروغ و اتهام است یک آیه بیاورد که قرآن گفته است هرکس به دین اسلام نیاید، باید کشته شود. در حالی‌که برعکس، خداوند به پیامبر خود فرمود به مؤمنان بگو نسبت به آنهایی که امیدی به تحقق «ایّام ‌اللّه» ندارند اغماض کنند برای آن‌که خداوند هر قومی را نسبت به آنچه که کرده‌اند و یافته‌اند جزا می‌دهد. «قُلْ لِلَّذينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذينَ لا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْماً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ» (جاثیه/۱۴) وقتی جبهه‌ی توحیدی شروع به حضور تاریخی خود کرد یعنی اگر جبهه‌ی نصرت و یاری برای تحقق اراده‌ی الهی به میان آمد، حتماً خداوند پیروزی خود را به شما عطا می‌کند و با نظر به این قاعده است که فرمود اولاً: «یغفروا» چندان به آنها گیر ندهید و معطل‌شان نباشید ثانیاً: این را هم بدانید که خداوند جزای هر قومی را در ازای آن کاری که می‌کنند و آنچه که کرده و یافته‌اند، می‌دهد.

ملاحظه کنید که اینجا بحث آن که چه کسی بد است و چه کسی خوب است نیست. بلکه خواست ما را متوجه کند خداوند نسبت به اعمال هیچ قومی بی‌تفاوت نیست و نمی‌خواهد آنهایی که امید به تحقق ایام الله ندارند را تبرئه کند و در رابطه با اهل کتاب هم فرمود: «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُم‏» بیایید به سوی آن کلمه و عقیده‌ای که بین ما و شما پذیرفته شده که آن همان توحید است، جلو برویم. در هیچ کجای قرآن نداریم که حتی یهودیان و مسیحیان را دعوت به اسلام به معنای دین حضرت محمد «صلوات‌الله‌علیه‌واله» کرده باشد و آن‌جا هم که فرمود: « إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ ۗ» (آل‌عمران/۱۹) یعنی دین در نزد خدا تسلیم‌شدن در مقابل فرمان الهی است، چه از طریق دین اسلام و چه از طریق سایر ادیان توحیدی. بیچاره آن‌هایی که این اتهامات را از سر جهل و نادانی می‌زنند و بعد که مسئله روشن شد، نه‌تنها همه‌ی زحمات‌شان بر باد می‌رود، شرمنده‌ی حضوری می‌شوند که بنا داشتند با آن حضور، ابرویی کسب کنند.

آیا این افراد به خود زحمت داده‌اند و حدّاقل آیه‌ی 8 سوره‌ی ممتحنه را نگاه کنند که به صراحت می‌فرماید:

 «لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ» ای مسلمانان! شما را نهی نمی‌کنیم از آن‌که نیکی بورزید نسبت به کفاری که با شما مقاتله نکرده‌اند و شما را از شهر و زندگی اخراج ننموده‌اند، و نه‌تنها به آن‌ها نیکی کنید، حتی با آن‌ها با قسط و عدالت برخورد کنید. موفق باشید

30675
متن پرسش
استاد سلام علیکم: اینجا در تهران خانم های زیادی دیده می‌شوند که روسری از سر برمی‌دارند. وظیفه ما نسبت به این افراد که کم هم نیستند چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر شرایط مناسب است باید تذکر داد، وگرنه چون خلاف قانون است به عهده‌ی نیروهای انتظامی است، جدای آن‌که خلاف شرع است. موفق باشید

30674
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیزم: چرا با وجود این همه علم، عمل صالح مان اینقدر کم است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم فراموش کرده‌ایم، با این علوم باید به فکر گشودن عالَم معنا در مقابل خود باشیم! موفق باشید

30673
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: ۱. بین سوال های سایت دیدم در جواب پرسش گری که پرسیده بودند از نظر سلوکی و رشد معنوی جایگاه ازدواج کجاست و در کدام مرحله و احوالات بهتر است صورت بگیرد؟ پاسخ فرموده بودید اهل علم و طلبه بهتر است زود ازدواج نکنند تا به مرحله ای از علم برسند تا علومشان جز ملکات آنها شود ولی در سایر مراحل مزاحم سلوک نیست. متوجه این موضوع نشدم، منظور ورود به علوم افاضه ای و اشراقی و حضوری است؟ کدام علوم ملکه شود؟ چون دیده شده بعضی از دوستان که خواستگار برای آنها می آید، استاد سلوکی آنها به آنها می گوید مثلا نماز سروقت یا اهل مسجد بودن را بپرس و سوال های دنیایی نپرس، (مثل خانه و مدرک و ) که شاید مسیری است که شاگرد باید طی کند و از ماهیات دنیا عبور کند و به وجود برسد و نگاهش به عالم و آدم وجودی شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که باید نسبت زوجین معنوی باشد. ولی جناب شهید ثانی در کتاب «منیة المرید» متذکر آن امری است که عرض شد. با این‌همه اگر طرف، احساس نیاز کرد و یا خطر به گناه‌افتادن برایش بود، قضیه فرق می‌کند. موفق باشید

30671
متن پرسش
با عرض سلام و تشکر: سوال اینجانب در ارتباط با وضعیت ارث برای زن که نصف می باشد و مرد که دو برابر می باشد، علت را جویا هستم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. می‌فرمایند چون هزینه‌ی خانواده به صورت عمده به عهده‌ی مرد است، همان نصفه‌ای هم که مرد بیشتر از زن ارث می‌برد، هزینه‌ی خانواده می‌کند. البته در این سال‌ها، بحث‌هایی پیش آمده که بنده متخصص آن نیستم. موفق باشید

30670
متن پرسش
سلام: استاد اون حدیث که می‌فرماید سه هفته بدون عذر و متوالی نماز جمعه رو نباید ترک کرد، در زمان ما هم که ائمه جمعه غالبا صاحب تحلیل و حرفای عمیق نیستن هم باید عمل بشه؟ ما بعد از خطبه ها به علم و تحلیلمون اضافه نمیشه و فقط باید بزور صبر کنیم تموم بشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اکثر فقها می‌فرمایند ظاهراً این روایات به اعتبار وجوبش، مربوط به حاکمیت رسول خدا و ائمه‌ی معصوم «علیهم‌السلام» می‌باشد. موفق باشید

30669
متن پرسش
سلام استاد: یه وقت می‌خواستم حضوری خدمت برسم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه جز از طریق سایت، برای بنده ممکن نیست خدمتتان باشم. موفق باشید

30668
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: استاد عزیز سوالی داشتم از خدمتون اینکه بنده با خواندن ابتدای کتاب تمدن زایی شیعه اینطور برداشت کردم که برای ساخت تمدن برتر و ظهور، شاید تنها چیزی که بنده باید به دنبالش باشم نه فکر به زمان و مکان ظهور و ابزار لازم و چگونگی و... که تفکری باید درباره اصلاح مبادی فکری خودمان کنیم، حال که گناه و تجملات و مدرنیته مثل زنگاری روی فطرت مان را گرفته و تغییر مبادی فکری سخت شده، به نظر شما آیا باید در شدت آغشتگی به زنگارها و نفرت از این مبادی فکری فعلی، محرکه ای برای تفکر به تغییر مبادی فکری مان باشد؟، این نقطه ی عطفِ برگشت رو، خدا شروع میکنه یا بشر؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما متوجه‌ی حضور در بستر عطای بزرگ الهی یعنی اسلام و انقلاب اسلامی شویم، و مقیّد به وفاداری به آن عطای الهی باشیم؛ حضرت محبوب، خودشان راه را در مقابل ما می‌گشایند. مثل راهی که در مقابل شهدا و یاران اصیل امامِ شهدا گشودند. موفق باشید

30667
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و عذر خواهی بابت طولانی بودن سوال: استاد، حقیر پس از مطالعه مباحث توحیدی (به خصوص توحید افعالی) حس و نگرشی در من به وجود آمده که انگار می گوید: «تو تنها در این دنیا واسطه ای هستی برای آن که حضرت حق به آن اهدافی که نیاز دارد برسد و هم وجودت و صفاتت و افعالت هم از اوست و هم ابزاری برای واسطه گری ات. و وجودت که مهم ترین عامل برای واسطه گری تو هست، هم از خداست پس تو به اعتبار این که همه چیزت از خداست باید از او اطاعت محض کنی تا به آن اهدافی که مد نظر او هست، برسد و تو نباید دنبال سود و منفعت خودت باشی، زیرا که اصلا او تو را برای خودش آفریده است و نه چیز دیگری. مانند یک مامور که به او مقداری پول می دهند تا هدف یک سازمان را برآورده سازد و او به واسطه ی پولی که گرفته است مجبور است کارش را انجام دهد و دنبال پاداش نباید باشد، زیرا پولش را از همان اول گرفته است و تو را هم خدا به این دلیل به وجود آورد که اهدافی که داشت از طریق بودن تو به همراه طاعتش برآورده سازد، پس تو هم باید در همین جهت حرکت کنی. اما خدا به حکم اینکه رحیم است اجازه داده است که با طاعتش به او نزدیک بشوی و با او انس بگیری. در صورتی که یک مامور با انجام ماموریت اش هرگز نباید انتظار داشته باشد که رئیس را از نزدیک ببیند و با او ملاقات داشته باشد. در واقع تو با طاعت خداوند هم اون چیزی که وظیفه ات بوده را انجام می دهی و هم به خدا نزدیک می شوی. اما هدفت نباید نزدیک شدن به خدا باشد، بلکه هدفت فقط باید اطاعت و بندگی خداوند باشد. و انجام کار های مستحب هم در جهت بندگی بیشتر و انجام بهتر واسطه گری ات هست.» البته تشبیهی که کردم خیلی با اصل قضیه تفاوت دارد. اما چه کنم تشبیه بهتری به ذهنم نرسید. استاد لطفا مرا راهنمایی کنید کنید، آیا این احساس درست است؟ چه اشکالاتی دارد؟ چطور می توان این حس را ارتقا بخشید؟ خیلی از شما ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حضرت ربّ العالمین وجود مخلوقات و انسان‌ها را در برگرفته تا از طریق آن‌ها انوار خود را ظاهر کند. خوشا به حال آن‌هایی که همچون پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» و ذیل آن حضرت، مظهر اسم رحمت الهی می‌شوند و خود را در آغوش رحمانیت او احساس می‌کنند که این زیباترین زندگی است. وگرنه چون شیطان و دشمنان خدا در بستر اسم غضب الهی قرار می‌گیرند و از حرص و شهوت، جان می‌کَنَند. موفق باشید

30666
متن پرسش
سلام علیکم: استاد برای ماه رمضان و این روزهای آخر ماه شعبان یک برنامه انس با قرآن میخام، از کجا شروع کنم؟ بنده متاسفانه هیچ انسی با قران ندارم. حتی یک صفحه در روز هم زورم میاد. شروع می‌کنم ولی مداومت ندارم، از مباحث یا کتاب های خودتان باشه بیشتر مایلم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا با صوت شرح سوره‌ها شروع نکنید؟ شرح سوره‌ی زمر و عنکبوت پیشنهاد می‌شود. موفق باشید

30665
متن پرسش
با عرض سلام و تشکر بابت تمامی زحمات استاد گرانقدرمان و تبریک سال نو: بنده حدود ۱۵ سال است که عمدتا از مباحث اخلاقی شما استفاده می‌کنم که خیر و برکات فراوان به خصوص در شکل گیری چهارچوب فکری برایم داشته. الان تصمیم گرفته ام مطالعات منسجم تر با زمان بیشتر و هدفمندتر داشته باشم ولی نمی‌دانم با توجه به محدودیت وقت چگونه برنامه ریزی کنم. تفسیر تسنیم یا سایر آثار علامه جوادی؟ یا ترجمه ی المیزان؟ یا کتب پیچیده تر و فنی تر حضرتعالی مثل فصوص و...؟ لطفا راهنمایی بفرمایید. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر تا بحث کتاب «معاد» و استفاده از شرح صوتی آن جلو آمده‌اید و مباحث کتاب آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» را دنبال کرده‌اید، خوب است که به فصوص رجوع کنید. موفق باشید

30664
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: یکی از نزدیکانم حدود یکسال هست که با قرآن کریم انس پیدا کرده و هم کتاب های غربی در زمینه خود شناسی و دینی اسلامی را مطالعه می کند. ایشان مدتی پیش با من درباره مدیتیشن صحبت کرده و خیلی تعریف کرد. می گوید ابتدا در خلوت ذهن خود را ساکت می کند و بعد از ساکت کردن دلش به خدا وصل می شود. و عشق و انرژی زیادی دریافت می کند. می گوید خدا فقط هست و ما هم هستیم و سکوت محض است. قران و نماز هست و بقیه دنیا توهم است. ما باید ذهن خود را ساکت کنیم تا به او وصل شویم. می خواستم نظر شما را درباره مدیتیشن و اظهارات ایشون بدونم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان از طریق مدیتیشن در وجه مجرد خود به طوری ساده حاضر می‌شود. ولی اگر این حضور و احساس با معارف عالیه‌ی توحیدی همراه نباشد، یک احساس معنوی یک‌بُعدی است و ابعاد دیگر انسان که با مقابله با دشمنان خدا و با مقابله با استکبار به ظهور می‌آید، همچنان فروکاسته می‌ماند. لذا فرمود: «إنّ الله یحب الذین یقاتلون فی سبیل‌ الله» زندگی در حبّ الهی، زیباتر است از زندگی در تجرد ساده‌ی خود. موفق باشید

30663
متن پرسش
استاد گرامی سلام و وقت بخیر: در ادامه سوال 30636: برای این موضوع تفالی به قرآن زدم این آیه آمد: «lوَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ ۚ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّم» با تشکر از پاسختون، خداوند شما رو پایدار نگه دارد. قسمت آخر پاسخ شما واقعا دل آدم رو می شکنه «مشکل را با روی کارآمدن دولت قدرتمند باید حل کرد، نه با عبور از انقلاب اسلامی.» امیدوارم هیچگاه ما را در صف و راه افرادی که برای عبور از انقلاب تلاش می‌کنند قرار نگیریم. مشکلی که اینجا باز به ذهنم رسید اینست که بالاخره اگر فردی باشیم که در بعضی/بسیاری موارد انتقاد داشته باشیم (صحیح یا غلط، از روی جهالت و یا مقداری تحقیق شده) در این روش، از چه خطوط قرمزی باید احتیاط کنیم؟ بالاخره ممکنه جوانی و خامی برایمان مشکل درست کنه پس سوال اصلی: چطور ممکنه هم منتقد بود و هم تا پای جان پای انقلاب و رهبری ایستاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انقلاب اسلامی ناکام نیست، ولی ناتمام است. به نقص‌ها انتقاد داریم تا از آن‌ها بگذریم و به اهدافِ مقدسی که زمین ما را به آسمان معنویت متصل می‌کند، برسیم. شهدا را گُم نمی‌کنیم، سخنان نایب الامام در روز بعثت راه‌گشا بود. موفق باشید

30662
متن پرسش
سلام و عرض ادب: تبریک پیشاپیش برای ورود به ایام عید اولیاءالله. غرض از مزاحمت، برای ماه مبارک آمدیم خدمتتان به انفاس شما مقدس کنیم این چهله خود را. ملتمس دعای حضرتعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قاصدک خبر آورده که خبری در پیش است، چرا چشم به راه آن خبر نباشیم! و چشم دل را به سوی آن خیر که گشودن آسمان است به زمینیان، باز نکنیم؟! ای دل! چشم بگشا، حجاب‌های پیشِ خود را برای آن عطای الهی بزدای، و آماده شو برای حضور در جهانی دیگر. جهانِ کیفیت‌ها دارد از راه می‌رسد. جهانی که همه‌چیز نزدِ ما است. ای کمّیّت‌های سیاه و تاریک! از جلوی راه آن کنار روید، ای دل! از این کمّیّت‌ها دل بکَن، خبری در راه است. ای اشک! در مقابل قدم‌هایش آب بپاش. موفق باشید

30661
متن پرسش
سلام: در سایت ها خبر از موفقیت بالای ۹۰ درصدی واکسن فایزر که ساخت ایالات متحده است داده شده است حتی فرمول ساخت آن هم روی اینترنت گذاشته شده است حال چرا ما به خاطر مسائل سیاسی باید از این دستاورد بزرگ بشری و اشراق و الهام الهی به قلوب دانشمندان آمریکایی محروم باشیم مگر در جواب یکی از سوالات نفرمودید غربی و شرقی چینی و آمریکایی ندارد. مسئول جان عزیزانمان که هر روز پیش چشمانمان پرپر می‌شوند کیست؟ گفته شد خودشان استفاده کنند اولا استفاده می‌شود و آثار مثبتش به مرور در تحقیقات در حال مشخص شدن است. ثانیا استفاده از واکسن اوایلش مردم با احتیاط حاضر به دریافت واکسن هستند و نیاز به گذشت زمان، فرهنگ سازی و ارائه نتایج تحقیقات برای اطمینان بخشی به مردم دارد که به تدریج در حال رخ دادن است. سوالاتی مطرح بود در سایت در مورد رهبری و ستاد کرونا و طب سنتی و ... و شما صحبت از دام تقابل با علم جدید و .. مطرح کردید که بنظرم جسارتا خالی از اشکال نیست اگر در قوطی عطاری ها چیز دندان گیری بود که شک نکنید غربی ها رو هوا می قاپیدند. رهبری به خوبی و با بصیرت در این قضیه فهمیدند ولایمکن الفرار من علم الجدید این اسم جلال حق را فقط علم جدید می‌تواند به جمال مبدل کند و بنظرم نگرانی های معظم له با انتشار فرمول مرتفع گردیده است و خوب است که واکسن بهانه ای باشد برای آغاز روابط گسترده با ملتی که خداوند با اشراق واکسن به قلب علمایش نشان داد که به آن خاک نظری ویژه دارد درحالی‌که می‌توانست برای یاری انقلابش که تنها آینه ایست که امروز حق را می‌توان درو دید به قلب عالمان ایرانی اشراق واکسن کند یا معجزه ای از قوطی عطاری ها برمی انگیخت چرا نکرد؟ چون نشانه ایست که آینه ام را بسوی غرب بگیرید که درین آخرالزمان طلوعم از سمت غرب است و شاید همه این حوادث نشان داد که آینه حق که دو پاره شده بود نیمی در ایران و نیمی در آمریکا دوباره میبایست در کنار هم قرار گیرند تا پیکره حق را به طور کامل جلوه گر شوند. اللهم ارنا هذا الیوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید هنوز بسیار زود است برای قضاوت. بخصوص اگر در کنار جریان بیماری‌زایی آن ویروس و واکسن‌هایی که تهیه شده، متوجه‌ی اراده‌های سیاسی باشیم. به نظر می‌آید رهبر معظم انقلاب با توجه به بصیرت و مشاورانی که داشته‌اند، پشت قضیه را نیز می‌دانند. و اگر رسانه‌های بیگانه را دنبال بفرمایید شواهدی بر این امر می توان احساس کرد. موفق باشید

30660
متن پرسش
سلام: من در بررسی ادیان به تکافو ادله رسیدم و قادر به انتخاب نیستم تکلیفم چیست؟ هر کدام محاسن و معایبی دارند که دیگری ندارد. مثلا اگر ملاک را محبت خدا به بندگانش بدانیم بنظر می‌رسد مسیحیت سرآمد است چون خداوند برای نجات ما بندگان بالفطره عاصی یگانه فرزندش را به صلیب می‌سپارد اما مسئله تثلیث معقول نیست. ادیان هند بلاشک سرآمد وحدت وجود هستند و برترین توحید را در بین ادیان مطرح می‌کنند. اما مسئله نبوت در آن جایگاهی ندارد. اسلام جامعیت خوبی دارد اما خدایی که مطرح می‌کند خشن است معشوق نیست معبود است، توحیدی که مطرح می‌کند در حد دو تا نبودن خداست و از آن لطافت های توحیدی ادیان هند خبری نیست گرچه از مسیحیت بهتر است همینطور می‌توان در فضل و عیب سایر ادیان سخن گفت و نکته ای که نباید فراموش کرد اینست که بسته به اینکه چه ملاک های برون دینی ای را قبل از انتخاب دین پذیرفته باشیم و ملاک خود این ملاک ها هم خود داستانیست و شاید بیشتر ذوقی باشد پس از آنکه ملاکهایی هم برگزیدیم باز در مقایسه ادیان به تکافو می‌رسیم و هر دینی بخش هایی از ملاکهای ما را دارد و بخش هایی را ندارد چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در جای خوبی ایستاده‌اید و بنده هم چنین تجربه‌هایی داشته‌ام. به هیچ وجه هیچ‌کدام از ادیان را مردود نمی‌دانم ولی به نظر بنده اسلام به جهت آن‌که در عین حضور تاریخیِ آخرالزمانی‌اش که باید جوابگوی نیاز این انسان باشد، جامعیت فوق‌العاده‌ای دارد و واقع‌بینی‌های آن را نباید حمل بر خشونت نمود. کافی است مدتی در آیات آن تدبّر شود تا مُهیمن‌بودن آن نسبت به سایر ادیان احساس گردد. موفق باشید

30659
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز جمله ای از شما را شنیدم که کلیتی که در ذهنم هست اینطور فرمودید که ما در انقلاب اسلامی به گذشته ای که کلا مدرنیته را نفی کند بر نمی گردیم بلکه به مرحله ای جدید که در تقابل با مدرنیته است وارد می شویم، این جمله شما را می خواستم با آیه ای از قرآن مجید بفهمم که خداوند می فرمایند که برای هر پیامبری دشمنانی وجود دارد. حال سوال اینکه ۱ آیا می توانیم اینگونه برداشت کنیم که در شروع هر دوره ای، انسان ها با گذشت زمان و فاصله گرفتن از نبی و پیامبر آن زمان به مرور که انسانها از آموزه ها فاصله گرفتند، در هر دوره ای مدل و نوع گناه و شرور و ظلم ها بسته به تمدنشان فرق می کرده و پیامبر بعدی متناسب با آن نوع از گناه و جهل آنها، آموزه هایشان را می آوردند، تا برسیم به زمان حال که بدی ها در هر نوعی به اوج خود می رسد، خلاصه اینطور که اگر بدی ها را مثل لکه سیاهی در نظر بگیریم، هر لکه سیاه با پاک کن مختص پیامبر آن زمان پاک می شده، ۲. حال اگر اینطور است پس آیا می توانیم بگوییم که اسکلت و قالب سازی و حد و حدود تمدن هر دوره تاریخ توسط شرور و بدهای آن دوره بصورت ناخودآگاهشان ریخته شده و بعد توسط انبیا و اولیا آن تمدن ساخته می شود؟ ۳. در آخر اینکه فرمودید ما در مرحله جدید در تقابل با مدرنیته ساخته می شویم، و کلا نمی شود غرب را نفی کرد، مثلا ما پارلمان و... را نفی نمی کنیم، حال سوال اینکه من درست متوجه این بحث نشدم، من در سخنرانی از شما شنیدم که به طور زیبا و جزیی مواردی را ذکر کردید که ابزار و اسباب مدرنیته فضای کره زمین و محیط زیست و... را بهم ریخته و بسیاری از مشکلات ما ساخته این نوع زندگی هست و من این رو در زندگی روزمره خودم می بینم، حال می خواستم بطور کلی بفرمایید که ما چه قسمت هایی از مدرنیته را با توجه و فراخور زمان مان باید در کشور داشته باشیم؟ آیا صرف دلبستن به آنها است که مشکل ساز است؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مفصلاً در جاهای مختلف بخصوص در مباحث «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهانی بین دو جهان» به آن پرداخته شده است. زیرا یک بحث، بحثِ فرهنگ مدرنیته است که به هیچ‌وجه قابل پذیرش نیست، و همان اشکالاتی را دارد که جنابعالی متذکر شده‌اید. ولی یک بحث مربوط به عقل و خرد تاریخ مدرن است که امثال کانت و هگل و هایدگر برای نجات بشر مدرن مطرح کرده‌اند و ما برای تحقق تمدن نوین اسلامی در مواجهه با نظرات آن‌ها بهتر می‌توانیم جایگاه داشته‌های خود را بفهمیم و جهان خود را بسازیم. این مباحث در کتاب «جهان بین دو جهان» که در دست چاپ است تا حدّی به صورت تفصیل بیان شده است. موفق باشید

30658
متن پرسش
با عرض سلام: مطلبی را ابتدا از آیت الله نکونام شنیدم که بچه های آدم بجای آنکه بگوییم با موجودات دیگری چون جن ازدواج کردند یا بگوییم خواهر برادر مزدوج شدند با همان انسان نماهایی که روی زمین بودند ازدواج کردند. اخیرا که برین موضوع تامل می‌کردم بنظر رسید قول احق همینست چون ازدواج با محارم آنقدر قبیحست و آثار وضعی در ژنتیک و ... دارد که به سادگی نمی‌توان قائل به حلیت آن در ابتدای امر شد به راحتی خداوند می‌توانست بجای اینکه مستقیم ۲ نفر را بیافریند (خلقت مستقیم هم جای سوال است و خلاف موازین فلسفی) چه اشکالی داشت ۴ نفر را بیافریند دو مرد و دو زن تا بعد به مشکل ازدواج محارم برنخورد مویدی که اخیرا در ویکی پدیا دیدم این است: «انسان خردمند با دیگر انسان‌تباران، بچه‌دار شده‌اند و این باعث شد که پس از انقراض سه گونه دیگر، انسان‌تباران، دی ان ای آن‌ها همچنان در انسان خردمند، موجود باشد. انسان خردمند، حامل دی ان ای انسان‌تبار دنیسووا، انسان نئاندرتال و گونه‌ای دیگر که هنوز شناسایی نشده می‌باشد.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دلایلی بر این امر نداریم بخصوص که به گفته‌ی علامه، این امور مربوط به شریعت است و از حضرت نوح «علیه‌السلام» به بعد مطرح شده. موفق باشید

نمایش چاپی