بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13197
متن پرسش
با توجه به مذمت حب دنیا راه کارهای عملی رقیق شدن حب دنیا در قلب انسان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه انسان رقابت با اهل دنیا را کم کند و آرزوهای دنیایی را در درون خود فرو نشاند، قلب او به خودی خود، سیر به سوی پروردگارش را  دنبال می‌کند. در این مورد خوب است شرح کتاب «حدیث جنود عقل و جهل» را که حضرت امام تنظیم کرده‌اند، همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. موفق باشید

10543
متن پرسش
سلام علیکم در کتاب حقیقت نوری اهل بیت چنین آمده: اهل بیت علیهم السلام عین کمال اند! آیا این مطلب با عینیت کمال خداوند تناقض ندارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عین کمال از جهت انسانی غیر از عین کمال از جهت وجودی است. امامان«علیهم‌السلام» به عنوان انسان‌های معصوم عین آن کمالی هستند که هر انسانی باید به آن برسد و لذا در جایی دیگر عرض شده آن‌ها عین‌الانسان‌اند. موفق باشید
9910
متن پرسش
سلام حضرت استاد وقتتان بخیر: 1. فرمودید نشاط حقیقی پایدار است و بعد از چند سال همچنان در جان انسان شعله می کشد، چون این نشاط به خاطر تجلی حضرت حق بر قلب انسان است و خدا هم پایدار است پس نشاط هم پایدار است و میزان پایداری آن به میزان حضور خدا در اعمالمان بستگی دارد ولی استاد اگر کسی اشکال گرفت پس چرا نشاط زیارت نماند چه؟ اگر بگوییم به خاطر گناه، ممکن است بگویند این هم مثل نشاط مجلس لهو ناپایدار شد، پس از کجا معلوم که آن نشاط حقیقی است؟ یعنی نشاط حقیقی هم دارای ناپایداری هست؟ در عین اینکه 10 سال بعد از یاد آن به شعف آییم. اگر هم از مسیر مستقیم منحرف شویم که بکلی می رود و چیزی نمی ماند پس از کجا معلوم حقیقی است؟ 2- انسان چون مظهر اسماء الله بود شیطان به آن سجده نکرد، آیا شیطان علاوه بر انسان مانع به نتیجه رسیدن گیاه و جماد و نبات هم می شود؟ بالاخره اینها هم مظهر خدایند و به مقصد رسیدنشان یعنی ظهور کامل خدا (با شدت وجودی پیدا کردن) 3- مشکل دوستم که 15 سال بود به پسری علاقه دارد و نشاط از او گرفته شده و مبارزه با خیال را آنقدر سخت می بیند که فکر می کند غیر ممکن است چکار کنند استاد؟ سپاس بسیار
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- انسان‌ها یک حقیقت اصلی دارند به نام فطرت و هر آنچه در مسیر فطرت خود انجام دهند حقیقت شان آن‌اعمال را تصدیق می‌کند ولی اگر اعمالی خلاف فطرت و مطابق نفس امّاره انجام دهند، حقیقت آن‌ها از آن گریزان است و به همین جهت اگر به زیارت امام معصوم رفتید که انعکاس فطرت شما است و بعد امورات روزمرّه صفای آن زیارت را به حاشیه برد، همواره به دنبال آن هستید. بر عکس اعمال نفس امّاره که وقتی به خود آیید می‌خواهید از آن اعمال فرار کنید 2- إن‌شاءاللّه مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کمک می‌کند. موفق باشید
8995
متن پرسش
با سلام: در مواجه شدن با خطرات ترسی ندارم شرایطش فراهم باشد شجاعت هم به خرج میدهم، بارها خودم را آزموده ام و در خطرات هم انداخته ام، در تاریکی و تنهایی قرار داده ام خیلی وقت است ولی باز تا در تاریکی صدایی می آید دلم میریزد چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه توحید انسان قوت و شدت یابد انسان به همان اندازه نقشی برای غیر خدا قائل نمی‌شود و واهمه ضعیف می‌گردد. با رعایت دستورات شرعی و ذکر «لا إله إلاّ اللّه» نور توحید را در خود رشد دهید. موفق باشید
8791
متن پرسش
با سلام در صفحه 48 کتاب امام خمینی و خودآگاهی تاریخی فرمودید نباید تعهد ما به انقلاب با فشار روحی همراه باشد و حرص و جوش بخوریم. این حرف شما با این حرف رهبری که بعضی شبها از غصه و نگرانی فرهنگ از خواب می پرند چطور قابل جمع هست؟ یا با درد دلهای امیرالمومنین با چاه؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: متوجه عظمت کار ها شدن، غیر از حرص و جوش‌خوردن است. موفق باشید
8772
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار مقام نورانیت مختص اهل البت علیم السلام می باشد؟ و یکی بودن نور آنها یعنی در مقام علم و سایر کمالات باهم یکسان می باشند؟ و اینکه یک سوم نور. بهشت مختص حضرت زهرا سلام الله علیها می باشد و یک سوم مختص پیامبر و یک سوم مختص سایر ائمه علیم السلام میباشد با این گفته که همه آنها یک نور می باشند چگونه قابل جمع است ؟ آیا این دو بیان در مورد نورانیت اهل البیت علیم السلام با هم متفاوند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» حامل انوار الهی و اسماء حسنای او هستند و یک حقیقت‌اند در مظاهر مختلف و هرکس خواست به خداوند و بهشت الهی مرتبط شود باید راه‌ آن‌ها را در پیش گیرد، راهی که در آن سیره‌ی زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» و رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» و ائمه‌ی هدی«علیهم‌السلام» در آن جمع باشد. حقیقت همه‌ی آن ذوات مقدس، عبودیت است ولی در مظاهر مختلف. موفق باشید
6600
متن پرسش
سلا م اگه پدری متحجرداشته باشی والان به دلیل اینکه بدونی داره گناهی مثل تفرقه بین فامیل میندازه با او مشاجره کنی گناهکار محسوب میشی یعنی من از پدرم به خاطر اینکه سر او داد زدم عذر خواهی کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بله عذرخواهی کنید و با پدرتان مشاجره نکنید. موفق باشید
6355
متن پرسش
سلام.حضرت استاد نکاتی چند درباره نوشته ی شما پیرامون نقد سخنان علی اصغرغروی درروزنامه بهاردارم. 1.آیا برخورد قضایی وامنیتی با این سنخ سخنان درست می باشد وآیا باروش امام صادق(ع)با ابن ابی العوجاها میسازد؟ 2.واین که فرمودید انکار مهدویت توسط دکترسروش گمان کنم بازخورد وظهوری که کلام ایشان در بین جامعه وقشری ازآن دارد مهدویت را در ابعاد نظام سازی وتمدن سازی کمرنگ می کند واین را می شود ازدیدگاهی که ایشا نسبت به ظهور مهدی(ع)دارند که با ظهور ایشان انقلاب معرفتی ایجاد می گردد ونه یک انقلاب بیرونی وخارجی بیشترهماهنگباشد.والا ایشان به صورت صریح مهدویت را انکار نکرده اند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده بیشتر آن بود که عزیزان متوجه جایگاه این سخنان باشند و تلاشی راکه در بسط فرهنگ مدرنیته در این سخنان نهفته است بیابند و نباید با مشغول‌شدن به مفردات این سخنان از اشاراتی که در آن سخنان است غافل باشیم وگرنه از آن بصیرتی که نیاز امروز ما است محروم می‌شویم. موفق باشید
4337
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز-استاد بنده بعد از پایان دوره لیسانس در رشته ریاضی محض به لطف خدا وارد حوزه علمیه شدم و اکنون پایه دو هستم و متولد 1366 میباشم-تصمیم گرفته ام که در زمینه معرفت و شناخت اهل بیت مطالعاتی را شروع کنم ولی نمیدانم از کجا و با چه کتابهایی باید شروع کنم-خواستم از شما کمک بگیرم که لطفا یک سیر مطالعاتی در این زمینه (از سطح مبتدی تا پیشرفته) معرفی بفرمایید-خدا خیرتان دهد-التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حینی که باید با جدیّت کامل فعلاً دروس پایه‌ی حوزه را دنبال کنید، در سیر مطالعاتی موجود در سایت بعد از برهان صدیقین می‌توانید از کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» و بعد «مبانی معرفتی مهدویت» شروع کنید تا به مباحث حقیقت نوری اهل البیت‌علیهم‌السلام» و «امام و تعلیم ملائکه» و «امام در تکوین و تشریع» برسد در آن حال قوه‌ی تجزیه و تحلیل خوبی نسبت به موضوع امامت پیدا کرده‌اید. موفق باشید
3157

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم ورحمة الله جوانی 17 ساله هستم بسیار شهوت بالای دارم ونمی توانم جلوی خودم را بگیرم ومر تکب گناه می شوم(فیلم های شهوت انگیز نگاه میکنم) لطفا من را در این برطرف کردن این مشکل راهنمایی کنید.وچون به مسائل دینی هم اعتقاد دارم این مشکل بسیار عذابم می دهد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: هیچ راهی جز نگاه‌نکردن به این فیلم‌ها ندارید، مثل این است که انسان برای پرت‌نشدن از کوه خود را به پرتگاه‌های خطرناک وارد کند. موفق باشید
491

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام ضمن تشکر از توجه و عنایتی که جنابعالی به سوالات دارید و وبخشی از وقت خود را برای مطالعه و پاسخگویی به آنها قرار می دهید ، مدتی است یک حالت روحی خاصی برای بنده رخ داده که می خواهم در رابطه با آن بدانم . بنده چندین بار تجربه دوستی داشته ام که همه آنها تداوم نداشته است . ووقتیکه به آنها فکر می کنم می بینم عواملی از قبیل عدم امتحان دوست ، اعتماد سریع به شخص و یا اموری مانند شوخی زیاد باعث عدم تداوم آن ها شده است . اما حال که فکر می کنم شخصی که مرا دوست داشته باشد و به فکر سعادت بنده باشد و از طرفی رفیق سر قافله نباشد که با پایان راه کنارم بگذارد ، نمی توانم در حال حاضر پیدا کنم . حال سوالم این است که آیا نداشتن چنین دوستی امری منفی به حساب نمی آید ؟ اگر نیست چه کاری انجام دهد که این تنهایی اذیت نکند مرا و از وظایف عظیمی که بر عهده بنده است با توجه به اینکه طلبه هستم و باید دیدی جهادی در عرصه انقلاب اسلامی داشته باشم ، این امر مرا سست نکند ؟ البته گاهی که ارتباطی با خداوند متعال و ائمه اطهار علیهم السلام عنایت می شود بسیار از این تنهایی خرسندم ولی گاهی این امر آزارم می دهد ، به خصوص گاهی رفاقت دیگران را می بینم و تا آنجا که می توانم با تفکر می توانم حتی از دوستی آنها خرسند شوم چون امری خداپسندانه ولی گاهی می ترسم دچار حسد شوم که این خصوصیت را جدای از عواقب معنوی ، روحا خوش نمی دارم لطفا مرا راهنمایی نمایید . ضمنا از اینکه سوالاتی که می کنم شاید وقت شما بگیرد ولی با توجه با بزرگواری شما می پرسم . البته در سوال قبلی ام در رابطه با یک موضوعی فرمودید که کتاب جنود عقل و جهل امام ره را مطالعه کنم ، منظورتان با شرح خودتان بود یا صرف مطالعه خود کتاب کفایت می کند ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- اگر دوست خوبی را خداوند سر راه شما قرار داد که متذکر بندگی شما بود و وقت شما را با نشست‌های بی‌مورد ضایع نکرد که خدا را شکر می‌کنید. ولی اگر خداوند خواست با تنهایی‌هایی که به شما می‌دهد فرصت تدبّر در درس و متون دینی را به شما ارزانی دارد، مواظب باشید این فرصت را از دست ندهید زیرا پس از مدتی باید از مطالعاتتان در راه تبلیغ دین استفاده کنید. پس روی‌هم‌رفته از تنهایی‌ها دلگیر نباشید، آن را فرصت بدانید که باید با تدبّر در متون دینی – اعم از قرآن و روایات و کتاب‌های علماء – به ثمر برسانید. 2- شرح بنده از کتاب «شرح جنود عقل و جهل» شاید منجر به آن شود که مطالب بهتر در ذهن شما بماند، ولی اگر با مطالعه‌ی خودِ کتاب قلب شما به‌خوبی متذکر می‌شود، همان کتاب کافی است. موفق باشید
24502
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: ببخشید دختری ۳۷ هستم، علی رغم داشتن چهره مناسب و محجبه و خوشنام بودن هیچ خواستگاری نداشته ام. و توسل به اهل بیت و ائمه و زیارت ائمه تاکنون نتیجه نگرفته ام. جدیدا با استاد علوم غریبه ای آشنا شده ام به نام سید سعید فاطمی گفته اند سحر سفلی دارم. ایشان ساکن اصفهان می باشد و حقیقتا تا کنون نتوانسته ام اعتمادی کنم. می خواستم ببینم شما آقای سید سعید فاطمی معروف به بنو فاطمه را تایید می کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان را نمی‌شناسم. و فکر می‌کنم نباید وقت خود را جهت رفع مشکلات در این مسیرها از بین برد. تواضع و صداقت را پیشه کنید إن‌شاءاللّه مشکل حل می‌شود. در ضمن از صله‌ی رحم کوتاهی نکنید. موفق باشید

21510
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: با توجه به شرح دعای سحر در کتاب اسما حسنی. بنابراین در دعای جوشن کبیر هزار اسمی که به آن سوگند یاد می کنیم از اسامی هستند که خدواند با نور آن اسامی در قلب تجلی پیدا می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. این خدا است که خود را می‌نمایاند و تلاش ما باید آن باشد که بگذاریم خدا آن‌طور که هست برای ما نمایان شود، در آن صورت است که خواهیم گفت: «و ربّی، اَحسنُ ربّی». موفق باشید

19395
متن پرسش
سلام علیکم استاد: بنده در گروهی در شبکه مجازی فعالیت دارم که اکثرا ضد انقلاب هستند و یکسره توهین می کنند. اخیرا در مورد انتخابات بحث هایی کردیم و من هم تا حدی جوابشان را دادم. ولی در آخر سوالی کردند که نتوانستم با مبانی خودشان خوب جوابشان را بدهم. سوال: آیا دموکراسی و انتخابات در اسلام جایگاهی دارد و اساسا آن را تایید می کند؟ (چون اصل آن غربی است و دموکراسی به این معنا عملا فایده ای ندارد و فقط شعاری توخالی است. اگر اشتباه می گویم مرا توجیه کنید.) سوال بعد: اگر انتخابات و شرکت در آن امری مستحب است (به نظر خودشان) چطور نظارت بر آن توسط شورای نگهبان امری بایدیست؟ آیا درست است بگوییم دین ما چنین اقتضائاتی دارد؟ آیا این کار دموکراسی را بهم نمی زند؟ به قول دوستمان این کار انتخاب را نه که محدود بلکه از ریشه می خشکاند. سوال بعد: آیا فرقی بین دموکراسی و مردم سالاری دینی وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابن ‏اثير نقل مى‏ كند كه بعد از قتل عثمان، در روز بيعت با على (ع) كه روز جمعه بود، مردم در مسجد حاضر شدند و على (ع) بالاى منبر رفت و فرمود: «ايُّهَا النّاس! انَّ هَذَا امْرُكُمْ لَيْسَ لِاحَدٍ فِيهِ حَقٌّ الّا مَنْ امَرْتُمْ وَ قَدِ افْتَرَقْنَا بِالْأَمْسِ عَلَي امْرٍ وَ كُنْتُ كَارِهاً لِأَمْرِكُمْ فَأَبِيتُمْ الّا انْ اكُونَ عَلَيْكُمْ، الّا وَ انَّهُ لَيْسَ لِي دُونَكُمْ الّا مَفَاتِيحُ مَا لَكُمْ وَ لَيْسَ لِي انْ آخِذٌ دِرْهَماً دُونَكُمْ»؛[1] اى مردم، حكومت‏ از آن‏ شماست، هيچ كس را در آن حقّى نيست مگر كسى كه شما او را به حكومت تعيين كنيد، ما هم ديروز در حالى از يكديگر جدا شديم كه من از قبول حكومت شما كراهت داشتم، مگر آن كه بر شما مسئول باشم، بدانيد كه هيچ چيز به من اختصاص پيدا نمى‏ كند، مگر همين كه كليدهاى اموال شما را در دست دارم و يك درهم بيشتر از شما نمى ‏توانم بردارم. مقام معظم رهبرى «حفظه‏الله» در سخنانشان بابى را باز كردند مبنى بر اين‏كه؛ مشروعيت حاكميت ما به خواست مردم است و اگر مردم ما را نخواهند، ادامه ‏ى كار ما از نظر شرعى مشروع نيست، چون حق انتخاب مردم همواره جاى خودش محفوظ است، حال مردم وظيفه ‏ى الهى‏ شان را انجام دادند يا ندادند، موضوع ديگرى است.[2] مثل نمازخواندن است؛ بايد مردم نماز بخوانند، اگر نخوانند، معصيت كرده ‏اند، امّا حق انتخاب برايشان محفوظ است و مى‏ توانند نماز نخوانند. بنابراين مردم در حفظ نظام اسلامى، ركن اصلى‏ اند، نقش آن‏ها پنجاه‏ درصد نيست بلكه در جاى خودش صددرصد است، همان‏طور كه نقش رهبرى نظام هم در جاى خودش، صددرصد است، به اين معنى كه بدون حضور ولى ‏فقيه در رأس نظام، نظام مشروعيت و اسلاميتش را از دست مى‏ دهد و نظام طاغوت مى‏ شود.[3]

ملاحظه می‌کنید که این حق مردم است که حاکم را انتخاب کنند، حال یا به صورت بیعت و یا به صورتی که امروز این کار انجام می‌شود که به آن دموکراسی گویند و با توجه به این‌که مردم با انقلاب خود جمهوری اسلامی را پذیرفته‌اند، طبیعی است که رئیس جمهور باید فردی باشد که ملتزم به اسلام و قانون اساسی باشد و جایگاه شورای نگهبان برای احراز چنین موقعیتی برای رئیس جمهور است تا مردم مطمئن شوند نامزدی که انتخاب می‌کنند ملتزم به اسلام است و مردم‌سالاری دینی به همین معناست که مردم در بستر انقلابی که کرده‌اند، انتخاب خود را در همان بستر جلو ببرند، نه در بستر فرهنگ لیبرالیته که قیدی در مورد نامزد مربوطه در آن نیست. موفق باشید  


[1] ( 1)- الكامل، ج 3 ص 193 تاريخ طبرى، ج 4، ص 435.

[2] ( 2)- بيانات مقام معظم رهبرى« حفظه‏الله» در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوى، 1/ 1/ 89:« يقيناً حضور مردم در مشروعيت يك نظام نقش دارد. آن كسانى كه در غرب، مشروعيت خودشان را اساساً ناشى از حضور مردم ميدانند و هيچ عامل ديگرى را در آن دخيل نمى‏دانند، آنها يك چنين حضورى را الان ندارند».

[3] ( 3)- به كتاب« ولايت فقيه ولايت فقاهت و عدالت» آيت الله جوادى آملى رجوع فرماييد.

18520
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز خواننده اگر شما و نوع نگاه شما را از قبل نشناسد، با توجه به پاسختان به سوال 18500 اینگونه متوجه می شود که نظام اسلامی دست یک عده طماع زیاده خواه را باز گذاشته تا هرچه می خواهند ببرند تا دلشان متوجه اسلام شود که قطعا منظور جنابتان این نبوده است. استاد این موضوع امروزه بسیاری را به نظام بدبین کرده است. من یک دانشجو هستم که در مقام دفاع از حقانیت نظام اسلامی از لحاظ اصل و بنیان آن هیچ کمبودی احساس نمی کنم اما بدون تعارف وقتی در مقابل انتقاد اطرافیان و جامعه از وضع موجود فساد های اقتصادی می رسم هیچ توجیهی نمی یابم. چند وقت اخیر فایلی در فضای مجازی و با اسم یکی از خطیبان معروف منتشر شد به این مضمون که حضرت امیر (ع) دستور دادند که فلان فرد فاسد اقتصادی را در نماز جمعه شلاق بزنند. در مقابل گاهی ما می شنویم که مثلا از طرف قوه قضاییه گفته می شود ما فلان چیز ها را نمی گوییم تا آبروی خانواده افراد محکوم (که خب گناهی ندارند) ریخته نشود. استاد مگر آن فرد شلاق خورده خانواده نداشت. استاد خواهش می کنم که این سوال را با این دید که یک جوان که قلبش به امید اعتلای اسلام و نظام اسلامی و رسیدن پرچم آن به صاحب اصلی اش می تپد، نوشته پاسخ فرمایید. با تشکر فراوان از زحماتتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! اگر بحثی که از سیره‌ی رسول‌اللّه«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» عرض شد که عده‌ای مثل ابوسفیان به طمع مال هم که شده، تقابل با نظام اسلامی را ادامه ندهند؛ و وسیله‌ی توجیه کار متجاوزان به حقوق جامعه شود؛ چیز خوبی نیست. ولی از آن جهت که متوجه باشیم این افرادِ حریص به مال دنیا با حبّی که نسبت به مال دنیا پیدا کرده‌اند از محبتی که می‌توانستند به رسول خدا داشته باشند و این عالی‌ترین لطف خداوند است محروم شده‌اند؛ تذکر خوبی است. 2- همین‌طور است که می‌فرمایید. معلوم نیست که چرا وقتی جرم طرف معلوم شد برخوردی مثل برخوردی که علی«علیه‌السلام» با مجرمین انجام می‌دادند، نباید با او بشود؟! صحبت مقام معظم رهبری را بهانه می‌آورند. در حالی‌که رهبری، قبل از اتهام را گفتند. همان‌طور که متوجه هستید اسلام و انقلاب هیچ کمبودی برای ادامه‌ی راه خود ندارد و به لطف الهی به مرور این موانع را نیز پشت سر می‌گذارد. موفق باشید

18225
متن پرسش
استاد سلام:جمله ی زیر از شماست: ‌ «جوع» و «صوم» (گرسنگی و روزه داری) از آن نوع درمانهایی است که بُعد را به قرب تبدیل می نماید، تا انسان از سنگ هایی که با پرخوری بر پاهای پرواز خود می بندد نجات یابد. کانال تذکرة الاولیاء @tezkar اما سوالم اینه که بنده یک نوجوان هستم و مشغول تحصیل در دبیرستان، خب به طبع نیاز به غذا دارم. گرسنگی رو میشه تحمل کرد اما وسوسه میشم میگم باید بخورم تا بتونم درس بخونم و یکم توان جسیمیم افزایش پیدا کنه، مادرم هم همش میگه بخور، الان من باید چیکار کنم؟ خودم هم تاثیر گرسنگی و سیری رو روی حالت های روحی خودم دیدم! خیلی ممنونم. التماس دعا یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً پرخوری توان جسمی و فکری انسان را کم می‌کند. خودتان در تجربه‌ی شخصی می‌توانید بفهمید که چه اندازه خوردن برای شما کافی است تا نه گرفتار فشار گرسنگی باشید و نه گرفتار سنگینیِ پرخوری. و إن‌شاءاللّه پس از مدتی این حالت، ملکه‌ی شما خواهد شد. موفق باشید   

18029
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: بنده با خانواده هایی که استطاعت مالی خوبی دارند صحبت کردم که فرزند سوم و چهارم بیاورند خود آنها نیز موافقند ولی از چشم زخم هراس شدیدی دارند. برای بنده نیز چند مثال ذکر می کنند که فلانی باردار شد و چشم زخم خورد و بچه سقط شد. آیا این حقیقت دارد؟ اگر دارد راه پیشگیری از این چیست؟ و سوالی دیگر آیا خانواده ی پر جمعیت مشکل زا است؟ بنده یکسری مبانی فکری دارم مبتنی بر اینکه با مشکلاتش در کل سودمند است. نظر شما استاد بزرگوار در این مورد (خانواده پرجمعیت) چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم هر فرزندی که به خانواده اضافه شود فرشتگانی را با خود می‌آورد که مدت‌ها در آن خانه می‌مانند و موجب برکت مادی و معنوی می‌شوند. چرا آن خانواده‌ها متوجه این امر نیستند؟! چشم‌زخم را با خواندن آیت الکرسی در هر روز رفع کنند. موفق باشید  

16672

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: بنده کارمند سازمانی دولتی وابسته به نیروهای مسلح هستم و حضرت آقا بارها از خدمات ما تقدیر کرده اند. ولی ساعت کاری مجموعه از 8 صبح تا 7 شب است و فرصت مطالعه و رسیدگی به خانواده و غیره خیلی محدود است. از طرفی حضرت آقا در این باره می فرماید بستگی به نوع قرارداد اولیه استخدامی دارد که شما قبول کرده اید یا نه از طرفی در شرایط کاری امروز اکثر افراد می پذیرن ولی بعدا سبب کم لطفی به خانواده ها و عدم مطالعات دینی یا از دست دادن فرصت ها می شود. تکلیف چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره وظیفه‌ی ما است که طوری زندگی خود را شکل دهیم که نسبت به رشد فکری و رعایت حقوق خانواده کوتاهی نشود. موفق باشید

14942

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و درود: استاد فاضل و گرانقدر، عارف بزرگ امام خمینی (قدس سره الشریف) جملاتی دارند به این مضمون که انسان تا زمانی که خود را اصلاح نکرده باشد. نباید دیگران را اصلاح کند. من طلبه تا زمانی که خود را اصلاح نکرده ام نباید به کارهای تبلیغی و اصلاح دیگران فکر کنم. سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است، مگر آن‌که ما در زیر سایه‌ی قرآن و معارف اهل‌البیت«علیهم‌السلام» سخنان آنان را اظهار کنیم بدون هیچ ادعایی. موفق باشید

14424
متن پرسش
با سلام: 1. حضرت استاد آیا مکاتب فلسفی مشاء و فهلویون و تشکیک صدرا و عرفان کیفیت صدور معلول از حق تعالی رو به نحوه تجلی توجیه میکنه و قائل به تجلی هستن؟ 2. تفاوت تشکیک فهلوی با تشکیک صدرا چیه؟ و اگر قبل از صدرا بحث از تجلی نبوده کیفیت صدور معلول از علت رو به چه نحو توضیح می دادند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمی‌توان در این موضوع تفاوت مشخصی بین آن‌ها گذاشت. شاید همه در نسبت حق به خلق به نحوی متوجه‌ی تجلی باشند. ولی در معنای تجلی و لوازم آن نگاهشان متفاوت باشد. ملاصدرا تشکیک در وجود را به طرز عالمانه‌ای تدوین کرد که ما متوجه لوازم آن از جمله هویت تعلقیِ معلول نسبت به علت حقیقی باشیم. موفق باشید

13263
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: در پاسخ به سوال 13242 قانع نشدم و سوالاتی در ذهن دارم که عرض می کنم: اولا چگونه به آن علم نظر داشته باشیم که گرفتار فرهنگ پنهان تکنولوژی نشویم در ثانی این روحیه را چگونه در خود به وجود آوریم که مدام به آن علم نظر داشته داشته باشیم چون تفکیک آن علم و این تکنولوژی خیلی سخته و هر لحظه باید مراقب بود به بهانه نظر داشتن به آن علم گرفتار تکنولوژی و فرهنگ پنهان آن نشویم. سوال دیگر این است که مگر آن علمی که شما می گویید اصلا قابل تفکیک با این تکنولوژی است؟ من در بحث تفسیر خطبه ی 83 نهج البلاغه «قسمت4» شما یک بحث معرفت نفس پیش کشیدید و فرمودید که: اسلحه این جوری به وجود آمد: از مرگ ترسیدیم پس گشتیم در طبیعت نظام عالم دنبال چیزی که مرگ را کنترل کند و آن چیز اسلحه بود که تند تند آدم بکشیم که یک وقت ما را نکشند. شما هر چیزی که در دنیا بطلبی دنیا بهت می دهد روح شما مجرد است مجرد در عالم تجرد می تواند سیر کند عالم ماده باطنش عالم مجرد است اگر روح دنبال چیزی بود کجا سیر می کند؟ در عالم مجرد، در عالم مجرد که سیر کرد اشارات عالم مجرد قلب او را متوجه ی ابزاری از عالم ماده می کند که مطلوب اوست (که در عالم مجرد دنبالش می گشت). پس انسان قبل از رنسانس این جوری نبود که ابزارهای رنسانسی را می خواست و نیافت بلکه چون نمی خواست نیافت پس شما آنچه می خواهید را می یابید. تا این جا سخن شما بود. حالا می خواهم نتیجه بگیرم که انسان رنسانسی در عالم تجرد دنبال علمی گشت که باهاش بتواند تکنولوژی درست کند. علم که جنسش مادی نیست بلکه مجرد است پس روح انسان رنسانسی در عالم تجرد آن علم را یافت و در عالم ماده مطابق آن علم تکنولوژی را ساخت پس چه جوری شما می گویید یک علمی در دل این تکنولوژی نهفته که اگر ما به آن نظر کنیم به مرور تکنیک مطابق فرهنگ خودمان را می یابیم؟ مثلا روح خواجه نصیر در عالم تجرد گشت علمی را پیدا کرد که آن علم در عالم ماده شد رصد خانه ی مراغه، حالا یک انسان رنسانسی خودش را بکشد نمی تواند با علم خواجه نصیر به ابزاری غیر از رصد خانه ی مراغه برسد چون آن علم و ابزار مطابق هم هستند. البته این غرب شناسی خیلی پیچیده است (لااقل برای خودم) چون من برای رد حرف خودم مثال نقض دارم و آن این که شنیدم (البته فقط شنیدم مطالعه و تحقیق نکردم) که غربی ها آثار دانشمندان ما را ترجمه کردند و یاد گرفتند. یعنی مدتی شاگردی ما را کردند که حالا به این جا رسیدند. سوال این جاست که آنها چطور توانستند علم را از دانشمندان اسلامی بگیرند اما به تکنولوژی ای برسند که ضد اسلام و یا ضد عالم دینی است در حالی که طبق سخن قبل آن علم عالم تجرد و این ابزار عالم ماده مطابق هم هستند و در ثانی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شما خواندم که اگر می خواهید عالم دار شوید کتابهای علمای عالم دار (مثل علامه طباطبایی) را بخوانید، خب علمای گذشته ی ما مثل ابن سینا و غیره هم که عالم دینی داشتند چطور غربی ها با ترجمه ی آثار آنها وارد عالم آنها نشدند و ابزاری ساختند بر خلاف عالم آنها؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم در این مورد سخن هایدگر کمک می‌کند که می‌گوید: «علم نمی‌اندیشد» یعنی در دل علم تکنیکی غرب می‌توان اندیشه‌ای را إعمال کرد که رویکردش به غیر از رویکردی باشد که غرب از علم خود گرفته است و از آن طریق از دام تکنولوژی و حکومت آن رهایی یافت. فراموش نکنید که امروز متفکران دنیا معتقدند این تکنیک است که بر اندیشه‌ی عالمان حکومت می‌کند و آن‌ها را به تکنیکی مافوقِ تکنیک گذشته می‌کشاند. اصلاً علم و تکنیک نمی‌اندیشید که بخواهد به تفکر گوش کند. متفکر معاصر باید بداند که مهار زندگی و فرهنگ انسان معاصر در دست اموری است که نمی‌اندیشند؛ بنابراین برای فهم وضع کنونی بی‌خانمانی و رفع بحران، باید در جستجوی راه‌های دیگری باشد. اگر قرار است انسان‌ها آینده‌ای روشن داشته باشند، این آینده نمی‌تواند تداوم گذشته یا حال باشد. «هورکهایمر» و «آدورنو» سرنوشت انسان اسیر تکنیک و مناسبات ساخته‌ی خودش را شرح دادند. اگر انسان به قصد سلطه بر طبیعت صاحب دانش و تکنولوژی شده، اکنون همین دستاوردها اسارت وی را باعث شده است. امروز تهدید سرشت انسان موضوعی کاملاً ملموس است. در گذشته، طبیعت مرجع نهایی نظم و سامان حیات ما تلقی می‌شد و همه‌ی تغییرات و تخریب‌ها، در نهایت، در دریای طبیعت منحل می‌گشت؛ اما امروز، بنیاد طبیعت دستخوش تهدید است و به دشواری می‌توان علائمی حاکی از غلبه‌ی عقل و اراده‌ی آدمی بر سرنوشت خود نشان داد. موفق باشید

13007

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: برای شروع کردن تفسیر آقای جوادی آملی از کدام سوره شروع کنیم خوب است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین روش آن است که از همان ابتدای سوره‌ی حمد شروع فرمایید. موفق باشید

12870
متن پرسش
سلام بر استاد بزرگوار: سوالاتی را می خواستم به عرضتان برسانم: 1. اینکه آیا میل به فساد جزء فطرت آدمی است؟ (چنان چه دکتر سروش در کتاب حکمت و معیشت دفتر اول با استفاده از آیه و روایت و عقل و تاریخ دست به اثبات آن می زند و منافاتش را با اختیار بر طرف می کنند و فلسفه صبر نبی بر مصایب را به علت دانستن این سرشت معرفی می کنند تا به اینجا رسند که این صفات که حضرت در ابتدای نامه بیان می دارند جز سرشت آدمی است و به هستی شناسی وا دارد) 2. اگر می شود اين تاجر غرور را توضيح دهيد و در كتاب خود به آن صورت توضيح نداده ايد. 3. اينكه افرادي از طريق علومي به عمر انسان خبر دهند حقيقت دارد و حتمي الوقوع است و از راه دعا نمي توان جلو آن را گرفت؟ 4. براي سير مطالعاتي ابتدا سير خودتان را مطالعه كنيم يا شهيد مطهري؟ 5. براي مطالعه بيش تر در نامه 31 چه کتابی پیش نهاد می کنید (لطفا اگر مي شود توضيح بيشتري در كتابتان بر مقدمه نامه 31 بزنيد و حق مطلب بيان نشده) 6. براي فلسفه چه سیری پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: میل به فسادکردن مربوط به طبع آدمی است و نه فطرت او، و لذا وقتی انسان در متن طبع خود قرار داشته باشد آن مشکلات که حضرت مولا علی«علیه‌السلام» می‌فرمایند روی می‌دهد. _ پیشگویی‌ها اولاً معلوم نیست درست باشد، ثانیاً از طریق دعا و صدقه و صله‌ی رحم عمر انسان حتی اگر مقدّر هم شده باشد تغییر می‌کند _ بعد از ده نکته و آشتی با خدا، مطالعه‌ی کتاب‌های مرحوم شهید مطهری کمک زیادی به شما برای رجوع به حقیقت می‌کند. _ مباحث صوتی «یابن جندب» که شرح روایت حضرت صادق«علیه‌السلام» به یکی از اصحاب آن حضرت است، کمک‌کار خوبی است. موفق باشید

12796

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: در ابتدا تشکر از لطف و زحمت شما بابت جوابدهی به سوالات رصدخانه فرهنگی اصفهان، ولی حقیقتا در مورد سوالات پرسیده شده جواب مبسوط تری را احساس نیاز کردیم و خواستیم که حضرتعالی مقداری بیشتر این موضوعات را برای ما و بینندگانمان بسط دهید: 3. نقشه مهندسی فرهنگ را چه می دانید؟ و سند آماده شده توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی را به چه میزان درست و عملیاتی می دانید؟ 4. عمیلات و یا اقدام صحیح در حوزه فرهنگ از کجا باید آغاز گردد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه‌ی نقشه‌ی مهندسی فرهنگی و سند شورای عالی از کسی باید سؤال شود که مواد آن را به‌طور تخصصی بررسی کرده است  و قسمت چهارم سؤال را نیز در دلِ عرایض خود جواب داده‌ام. از بنده انتظار نگاه فلسفی به فرهنگ داشته باشید و نه نگاه اجرایی که در توان بنده نیست. موفق باشید

12495

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: می خواستم در مورد مفهوم زمان از نظر عرفا بیشتر بدونم. چون تقریبا همه ی عرفا به ذهنی بودن زمان و موهومی بودن اون اشاره کردند لطفا منبعی معرفی کنید تا بیشتر در این مورد تحقیق کنم. اگر ممکنه خوتون هم توضیحاتی را بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث حرکت جوهری جناب صدرالمتألهین بر همان مبنای نگاه عرفا نسبت به زمان مطرح است. هنر جناب صدرا آن است که توانسته است آن نگاه را با روش عقلی به صحنه بیاورد. موفق باشید

نمایش چاپی