باسمه تعالی: سلام علیکم: ماه رجب و شعبان، ظرفهای زمانی مقدسی هستند که زمینهی نزول حقایق عالیه بر قلب انسانی که خود را آماده کرده باشد، بیشتر فراهم است، مثل مکانهای مقدس. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سؤالاتی که متذکر یک افق برای مخاطب باشد، نه جزئی است و نه شخصی. ولی بعضاً سؤالاتی است که نیاز دارد با مبانی معرفتی مرتفع شود. این نوع سوالات است که باید افراد را به آن مبانی و کتابها رجوع داد 2- کتاب «مبانی نظری حبّ اهلالبیت» اشاره دارد به حقیقتِ فطری هر انسانی. زیرا امام صورت تعیّنیافتهی فطرت هر انسانی میباشد و به همین جهت اگر کسی در فضای تهذیبِ لازم قرار بگیرد و از طرف دیگر متذکر امام باشد، نور وجود امام را در جان خود احساس میکند، در آن حدّ که امام را آشنایِ جان خود مییابد. در مورد سایر نوشتجات بنده، موضوع تا حدّی متفاوت است. زیرا بنده به روش حکمت متعالیه، سعی بر عقل و قلب دارم، بدین معنا که از یک طرف عقلِ افراد مخاطب بنده است و از طرف دیگر اشاره به فهمِ قلبی و شوقی افراد میشود. به همین جهت اگر خوانندگان محترم سعی بفرمایند در عین تعمق در مطالب، ارادهی سلوکیِ خود را نیز به صحنه بیاورند، بنده به آنچه باید در وظیفهی خود به آن برسم؛ بدان نایل خواهم شد 3- بنده دعاگوی جنابعالی به حکم تذکری که دادید بودم و امید آن میرود که خداوند توفیقات کامل ماه رجب و شعبان را برای جنابعالی مقدّر فرماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم در این مورد سخن هایدگر کمک میکند که میگوید: «علم نمیاندیشد» یعنی در دل علم تکنیکی غرب میتوان اندیشهای را إعمال کرد که رویکردش به غیر از رویکردی باشد که غرب از علم خود گرفته است و از آن طریق از دام تکنولوژی و حکومت آن رهایی یافت. فراموش نکنید که امروز متفکران دنیا معتقدند این تکنیک است که بر اندیشهی عالمان حکومت میکند و آنها را به تکنیکی مافوقِ تکنیک گذشته میکشاند. اصلاً علم و تکنیک نمیاندیشید که بخواهد به تفکر گوش کند. متفکر معاصر باید بداند که مهار زندگی و فرهنگ انسان معاصر در دست اموری است که نمیاندیشند؛ بنابراین برای فهم وضع کنونی بیخانمانی و رفع بحران، باید در جستجوی راههای دیگری باشد. اگر قرار است انسانها آیندهای روشن داشته باشند، این آینده نمیتواند تداوم گذشته یا حال باشد. «هورکهایمر» و «آدورنو» سرنوشت انسان اسیر تکنیک و مناسبات ساختهی خودش را شرح دادند. اگر انسان به قصد سلطه بر طبیعت صاحب دانش و تکنولوژی شده، اکنون همین دستاوردها اسارت وی را باعث شده است. امروز تهدید سرشت انسان موضوعی کاملاً ملموس است. در گذشته، طبیعت مرجع نهایی نظم و سامان حیات ما تلقی میشد و همهی تغییرات و تخریبها، در نهایت، در دریای طبیعت منحل میگشت؛ اما امروز، بنیاد طبیعت دستخوش تهدید است و به دشواری میتوان علائمی حاکی از غلبهی عقل و ارادهی آدمی بر سرنوشت خود نشان داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه انسان رقابت با اهل دنیا را کم کند و آرزوهای دنیایی را در درون خود فرو نشاند، قلب او به خودی خود، سیر به سوی پروردگارش را دنبال میکند. در این مورد خوب است شرح کتاب «حدیث جنود عقل و جهل» را که حضرت امام تنظیم کردهاند، همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع تأثیرات نشان از نقش و تأثیر روح در خواب بر بدن دارد به جهت آنکه در خواب حواس پنجگانهی انسان مشغولیت کمتری برای روح ایجاد میکند، بعضاً تأثیر روح بر بدن بیشتر است و در همین رابطه گفته میشود بیش از 90٪ سکتههای قلبی در خواب است زیرا روح در آن شرایط، با صورتِ خاصی روبهرو میشود و به حالتی گرفتار میگردد که منجر به فشار بر روی قلب میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید «بهتر است برویم خودمان را اصلاح کنیم تا بتوانیم از همین سرمایه هایی که در اختیارمان قرار گرفته بهترین استفاده را بکنیم؛ آن موقع بهترین ها هم برایمان پرورانده میشود.» و به همین دلیل بنده احساس میکنم کارهای فرهنگی بسیار حساسی زمین مانده است و باید کاری کرد که ماوراء جبههبندیهای سیاسی، تفکر به جامعه برگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث خمس بحث فنی و مفصلی است که شیعه بر اساس راهنمایی ائمه«علیهمالسلام» در جمع بین آیات و روایات بدان رسیده و در فقه به طور مفصل بدان پرداخته میشود، و نه در حدّ این سایت است و نه در حدّ بنده. البته بنده مطالعاتی در این مورد داشتهام و از نظر علمی حق را به شیعه میدهم. زیرا باید آیات دیگری مثل 26 المعارج که می فرماید «وَ الَّذينَ في أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ» را میکند نیز در نظر گرفت. البته می توانید موضوع را تا حدی در سایت های زیر دنبال کنید.
http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/2691/6566/76348 http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa986 http://www.askdin.com/thread7660.html
http://fa.wikishia.net/%D8%AE%D9%85%D8%B3 .
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم «شرّ» عدمِ «خیر» است و مسلّم چون «عدم» غیر از «وجود» است، عدم خیر نیست و موجود شرّ از آن جهت که وجود دارد و خیر است به خدا منسوب است نه از آن جهت که نسبت به ما شرّ است. مثل سیل که از جهت آببودن خیر است، ولی آب از آن جهت که روان است نسبت به ما به عنوان سیل شرّ میشود که با درستعملکردن میتوانیم خود را در معرض شرّبودن آب قرار ندهیم. و در همین رابطه در قرآن داریم: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ * مِنْ شَرِّ ما خَلَق» یعنی اگر در زیر سایهی حضرت حق زندگی کنید و از این طریق به او پناه ببرید از وجه شرّی مخلوقات در امان خواهید بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جبر به همان معنایی که فرمودهاند در میان نیست ولی طبق همان سخن، تفویض هم که به معنای به خودواگذشتهشدن باشد نیز نیست. و جمع این دو کار مشکلی است و هنر شیعه در جمع این دو است که نه جبر است و نه تفویض. عرایضی در جزوهی «جبر و اختیار» که بر روی سایت هست شده است، خوب است به آن رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره وظیفهی ما است که طوری زندگی خود را شکل دهیم که نسبت به رشد فکری و رعایت حقوق خانواده کوتاهی نشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه خلیفهی دوم میگوید: «مُتْعَتان كانَتا عَلى عَهْدِ رَسُولِ اللّه (ص) أَنَا أَنْهى عَنْهُما وَ أَعاقبِ عَلَيْهِما»[1] «دو متعه در زمان پيغمبر (ص) حلال بود من حرام كردم و عامل به آن دو را كيفر مىكنم». برای مقابله با این سخن، چنین توصیههایی میشد. در حالیکه در حالِ حاضر ما در چنین شرایط تاریخی قرار نداریم و برعکس، اگر بخواهیم چنین اعمالی را دنبال کنیم خانوادهها از هم پاشیده میشود. موفق باشید
[1] ( 1)- علىرضا كهنسال، نهجالحق و كشفالصدق، ص 281. تفسير كبير فخر رازى، ضمن تفسير آيهى\i« فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُن ..».\E
بباسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین را میگویند مراء، زیرا ما تنها وظیفه داریم حرف حق خود را اگر زمینهی گفتن آن فراهم است، تبیین کنیم بدون آنکه به دنبال محکومکردن طرف مقابل باشیم 2- در همان فوتبال هم باید بازی و فعالیت بدنی مدّ نظر باشد. به همین جهت امروز فضای فوتبال سالم نیست و از مسیر اصلی خود خارج شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان متدین برای هرسخنی باید حجتی داشته باشد. اگر به نظر خود ایشان در موردی اشتباه نکردهاند و بقیه بگویند ایشان اشتباه کردهاند، مگر برای ایشان حجت است که کار خود را اشتباه اعلام کنند؟! موفق باشید
