باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر «ربّنا» را برای خدا خواند؟!! اینها روحشان برای نمایش است؛ حتی ربّناهایشان و حتی مثنویخواندشان. اگر یکی از آن ربّناهایی که فریاد زده بود، خالصانه بود و مزهی اُنس با خدا را شنیده بود؛ این اندازه دنیای ظلمانیِ استکبار بر قلب او شیرین نمیآمد! تأسف ما از آنجا است که عدهای صوت او را میشنوند، ولی زشتیِ اعمال او را که پشتکردنِ کامل به حقیقت است، نمیبینند!! آیا میتوان گفت احترام به هنر باید در حدّ ندیدنِ حقیقت ارزشمند باشد؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده در جریان این سخنها نیستم ولی میدانم آن دو بزرگوار که ذیل سایهی فرهنگِ روحانیت عمل میکنند هر دو احترام همدیگر را دارند و متوجهی دلسوزهای همدیگر نسبت به اسلام هستند 2- در مورد آیت اللّه مصباح، سخنان مقام معظم رهبری باید برای ما حجت باشد، در عین آنکه نمیخواهیم آیت اللّه مصباح را در قابی از عصمت بپیچانیم. بیشتر متوجهی جریانهای مغرضی هستیم که میخواهند ایشان را تخریب کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عجله نکنید!! وقتی مثل این حقیر پس از سالها به این تجربه رسیدید که یک طرف خوب خوب و یک طرف بد بد نیست؛ و یک طرف برای پاکنشاندادنِ خود ضعفهای طرف مقابل را بیش از حدّ برجسته میکند، دیگر از دست بنده عصبانی نمیشوید. مواظب باشید همه، حرفهای خوب میزنند، ولی همه بدان عمل نمیکنند. پس به اندازهای ضعفها را مدّ نظر قرار دهیم که نتیجهی آن تقویت رقیبهای دولت نشود. البته بنده دولت آقای روحانی را رویهمرفته از جنس انقلاب نمیدانم و معتقدم این دولت اهداف اصیل انقلاب را دنبال نمیکند و بیشتر میهمان ناخواندهای است که میآید و میرود. با اینهمه قبول ندارم که رقیبهای سیاسی و حزبی ایشان، به آنچه که در تأکید بر ارزشها اصرار دارند، در عمل پایبند هستند، تجربه این را نشان نمیدهد ولی شدیداً منتظر افرادی هستیم که صادقانه در صدد دنبالکردنِ اهداف اصلی انقلاب هستند. اینان دیر یا زود از راه میرسند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم ابتکار خوبی است. شروع کنید إنشاءاللّه نتیجه میگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کیس در اینجا به معنی سیاستمدار است ولی کیس در متون دینی ما به معنای هوشیاری است که همهی جوانب را در نظر بگیرد که مصداق کامل آن اهلالبیت«علیهمالسلام»اند و در تاریخ امروز، امثال حضرت امام کیس واقعی هستند و با تأمل در سیرهی آنها و نظر به معارف اسلامی انسان منوّر به کیسبودن میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان کتاب عرض شد که رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» و حضرت علی«علیهالسلام» در عین آنکه بندهی محض خداوند هستند، ولی پوشش نبوت و امامت آنها موجب میشود که افراد نتوانند عبودیت آنها را به آن صورت که هستند بنگرند و از این جهت نظر به زهرای مرضیه«سلاماللّهعلیها» و مقصدِ خلقتبودنِ ایشان شده. موفق باشید
به نام خدا
با سلام: سایت جدید بدلیل اینکه بطور کامل تغییر کرده،طبیعی است که هم دارای ضعف هایی است و هم با مشکلات فنی روبرو ست که به همت مسولین فنی سایت و دوستانی که همگی فارغ از روابط اداری و قراردادهایی که در اداره چنین برنامه هایی معمول بوده و اضافه بر مسولیت های دیگر شغلی و زندگی روزمره که بر دوششان است، ان شاءالله بتوانند هرچه سریعتر از این مرحله رفع عیب و بارگذاری مطالب، گذر کنیم تا مورد شکوه که البته بهتر بگوییم دعوای دوستان عصبانی که با چوبشان محاسن سایت را نیز از بین میبرندکمتر قرار بگیریم. لازم بذکر است با توجه به حجم بالای مطالب بخصوص فایل های صوتی که در پی بیش از بیست سال گرداوری شده است بهتر است عزیزان کاربر جهت استفاده از محصولات سایت با آقای حسن نظری (09136032342) مسول پخش آثار استاد تماس بگیرند. مدیریت سایت
باسمه تعالی: سلام علیکم: در برهان صدیقین متوجه میشوید خداوند عین وجود است و اولین تجلی او وجود است منتها در موطن مخلوقیت. مبدأ یعنی حضرت حق و معاد یعنی برگشت به حضرت حق. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهادم آن است که ابتدا کتاب «فرزندم ...» و سپس کتاب «معاد» را با شرح صوتی آن دنبال فرمایید که البته نکات اصلیِ کتاب آیت اللّه شجاعی نیز در آن هست و پس از مطالعهی کتاب «معاد» به شکلی که عرض شد، صوت شرح سورههای اعراف و انعام و آلعمران را دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از پریروز که با این سؤال کشندهی شما روبهرو شدهام، نه میتوانم آن را نادیده بگیرم و فراموشش کنم، و نه میتوان بهراحتی با آن روبهرو شوم و با چنگالهای خود آن را تکه پاره کنم.
چگونه در چنین ظلماتی که روشمندیهای عقلِ ریاضی همهچیز را در سیطرهی خود گرفته، میتوان ندا سر داد که پدیدارها در چنبرهی این روشها، هیچ رویی از خود نمینمایانند؟!
منِ استعلایی، انسان را در جزیرهی تنگ و محدود خود خلاصه میکند تا هرچه هست تصور انسان باشد نه چیز دیگر.
کجاست آن حضوری که انسان در بیکرانگیِ خود در همهی عالم و با همهی مخلوقات، یگانه باشد و با آنها بهسر برد؟!
خلیفهی الهی حامل همهی اسماء الهی است و هر مخلوقی از مخلوقات، حامل اسمی از اسماء الهی میباشد که همهی آن نزد خلیفة اللّه است و از این جهت، خلیفة اللّه به گستردگی همهی عالَم در عالَم حاضر است. و این شاید همان معنایی است که یوگیِ آلمانی تحت عنوان «در جهانبودگی» بنای گفتنش را دارد. در حالیکه قابیل، که همان منِ استعلایی است، هابیل را، یعنی این منِ گسترده در همهی عالم را به قتل رساند و دربهدر به دنبالِ دفنکردن آن است!
آیا آن منِ استعلایی، برادر آن منِ گسترده که با همه و همهجا هست، نیست؟! برادر هستند و برادر نیستند. برادراند چون هر دو یک چیز را مدّ نظرها میآورند، ولی چگونه قاتل و مقتول برادر باشند که یکی میخواهد دیگری را دفن کند؟
آدم وقتی در مقابل این سؤال شما قرار میگیرد با ظلماتی سهمگین روبهرو میشود، ظلماتِ زندان تنگ و تاریکِ «روش»؛ اگر بخواهد بگوید ما را با «روش» کاری نیست، انبوه اشکالات بر سرت ریخته میشود که میخواهی بدون برنامه زندگی کنی. و اگر بخواهی متذکر شوی که در چارچوببردنِ پدیده و گشتلکردنِ آن، عملاً رابطهی خود را با عالَم و آدم قطع کردهای؛ خیرهخیره به تو مینگرند در حدّی که گویا حرف قابل فهمی با آنها در میان نگذاشتهای. حال وقتی در ذهن انسان چنین مسائلی میگذرد نمیداند باید تکلم کند یا اینکه چون از عهدهی ظهورِ ابعاد مختلف سؤال و جواب برنمیآید، سکوت نماید. و چند کلمهای تند و تیز جواب دهد بهخصوص اگر مثل من پیرمردی کمحوصله باشد، راهی نمیبیند مگر آنکه به رسم فردیدی، جوابهای تندی مطرح نماید تا او را متهم به کمحوصلگی و عصبانیت کنند. تازه، دیوانهشدن نیچهای و گیج و منگشدنِ هولدرلینی پیشکش! گویا زمانه زمانهای است که سخنگفتن هردمبیلی شده است و لذا چارهای جز سکوت نمیماند مگر آنکه گشایشی در بستر زبان آیات و روایات فراهم شود، اما نه زبانی که باز، حجابِ ظهور آیات و روایات گردد. موفق باشید