بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30480
متن پرسش
سلام استاد: وقت شما بخیر. حالم بده. دارم دیوونه میشم از ینکه چرا من خدا رو با مرتبه ی فنای در ذات نمی‌بینم. چه کنم؟ ۲. امام خمینی رضوان الله تعالی فرمودن همه هدف انسان باید کنار زدن حجاب ها باشه. وقتی انسان همه حجاب ها رو کنار زد در معرفت به خداوند چه تفاوتی با معصومین سلام الله علیها و پیامبر صلی الله علیه و اله می‌کند. مگر غیر ازین است که آن ها خدا را بدون حجاب می‌بینند؟ آیا انگونه که آنها خدا را می‌بینند ما هم می‌توانیم ببینیم؟ ۳. بنظر شما خوبه همه ی مستحبات و نوافل انجام نشده از سالهای قبل را قضا کنیم؟ ۴. آیا بحرالعلوم اهل توحید بودن یا اهل کرامت؟ بخاطر کتابی که نوشتن راجع به سیر و سلوک می‌پرسم. نمی‌دانم چرا علاقه ی شدیدی بین کتب سیر و سلوک به این کتاب دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره به ما گفته‌اند: «ره چنان رو که رهروان رفتند». با حوصله و بدون افراط و تفریط مثل همه‌ی مؤمنین همراه با صداقت و تواضع، کار را ادامه دهید إن‌شاءالله برکات آن یا در این دنیا و یا در آن دنیا نصیب ما خواهد شد. کتاب خوب آیت الله بحرالعلوم کاملاً توحیدی است و قابل استفاده است. البته مقدمات، لازم دارد. موفق باشید

30479
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: یک بار استادی به بنده گفتند که اسما الحسنی الهی بالقوه در قلب هر انسانی هست که باید بالفعل شود، چون در بین مطالب اعیان هم خواندم که عین ثابته هر انسانی جنبه بالقوه اوست، آیا می توان گفت هر دو موضوع یکی است؟ و آیا بالفعل شدن اسما در انسان به نورحقیقت محمدی (ص) و نقش ولایت محمدی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید حرف خوبی باشد. آری! ذیل شریعت الهی جنبه‌های بالقوه‌ی ما بالفعل می‌شود. موفق باشید

30478
متن پرسش
سلام استادِ عزیز تر از جان! کتاب ادب خیالتان را نوشیدیم. یک سوال از محضرتان دارم دانشجویی که می‌خواهد کار تربیتی عمیقی را انجام دهد، به نظر شما، دوران ابتدای جوانی اش را فقط به کسب علم و جمع آوری ابزار های علمی، تقویت مبانی، یادگیری اصول تربیت اسلامی، به قول خودتان عالَم دار شدن و.. سپری کند و پس از ۷_۸_۱۰ سال، قدم در راه تربیت بگذارد، یا از همان ابتدا زمانش را تقسیم کند و بخشی را به کار فرهنگی و بخشی به کسب همان چیز ها که عرض شد، کُنَد؟ زیرا ترسم از آن است که در زمان جوانی که بهترین زمان برای باروری علمی است، با کار فرهنگی در اجتماع، کمی ضعیف شود. به طور کلی زمان اقدام جدی به کار فرهنگی در اجتماع را (به شکل عمیقش) در چه سنی می‌بینید؟ البته با استاندار های خودتان (با افق گام برداشتن برای تمدن سازی در زمان حضرت)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما در هر زمانی در سنت‌هایی که در آن قرار داریم می‌توانیم مطابق آن‌ها فعالیت‌های فرهنگی داشته باشیم و در عین حال هر اندازه عمیق‌تر در معارف الهی ورود کنیم، بهتر می‌توانیم به جامعه‌ی خود کمک نماییم. لذا از این جهت نه به‌کلّی از فعالیت‌های اجتماعی، خود را جدا کنیم، و نه تماماً غرق فعالیت‌های اجتماعی شویم و از عمق‌بخشیدن به معارف خود غافل گردیم. موفق باشید

30477
متن پرسش
سلام: در جلسه شنبه اشاره کردید به اینکه در گذشته مردم مثلا اصفهان جهانشون محدود به قبیله یا همون اصفهان بوده، حال آیا این خصلت خوبی بوده یا بد؟ حضرت علی که هزار سال قبل از این مردم بوده فرموده اگر گرسنه ای در دورترین نقطه ی زمین باشد خوابشان نمی‌برد، چرا حضرت علی هزارسال قبل به وسعت همه عالم بودند ولی مردم اصفهان ۵۰۰ سال قبل جهانشون محدود به اصفهان بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در خوب و بد موضوع نیست. بحث در انسانی است که در هر تاریخی برداشتی از خود و جهان پیرامونیِ خود دارد که در هر زمانی، خود را متفاوت می‌یابد و هنر ما آن است که در هر تاریخی مناسب آن تاریخ، خود را درک کنیم. البته و صد البته اولیای الهی فراتاریخ هستند. موفق باشید

30476
متن پرسش
با سلام: استاد ببخشید اون قرض الحسنه که در مسجد انبیا هست تحت نظارت خودتونه؟ اینکه بعضی میگن قرض الحسنه ها هم اونطور که باید باشد نیست صحیحه؟ اگر آری خصوصیات قرض الحسنه صحیح چیه؟ اگر منبعی هم هست معرفی بفرمایید، استاد چرا قرض الحسنه ها اونقدر با کرامت برخورد نمیکنن که خودشون پول قرض گرفته شده را یه هزینه بزارن روش و پس بدن تا مردم سراغ بانک نرن! و اینکه حضور بانوان در بحث قرض الحسنه چگونه باشه خوبه؟ اینکه بخواهیم یه قرض الحسنه با اطرافیان راه بیاندازیم چطور باید باشه؟ بنده با یه عده مدتیه میخوایم چنین کاری را بکنیم منتهی از عواقب احتمالی و اینکه هر کی یه قاعده میده و یه نظر، ترس اینو داریم تازه بخوابم یه کاری کنیم تبدیل به حرام بشه. لطفا راهنمایی بفرمایید. ۲. استاد کتاب آشنایی با علوم اسلامی شهید مطهری تقریبا همه جلدهاشو یه مرور داشتم و دوست دارم مبحثش رو خوب بفهمم ولی نمی دونم پراکنده هست یا عمیق نمیتونم اونطور که باید از بالا بهش نظر داشته باشم تا مطالب در ذهنم جمع باشه. لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رابطه‌ای با آن قرض الحسنه که می‌فرمایید، ندارم و اساساً در این موارد تجربه‌ی خاصی ندارم. ۲. کتاب‌های مذکور را استاد جهت تدریس در دوره‌ی لیسانس دانشگاه تنظیم کرده‌اند، به همین جهت مطالب آن ساده و اولیه است. موفق باشید

30475
متن پرسش
باسمه تعالی سلام استاد: ۱. استاد کسی که با شکم پر و خیالات پراکنده نماز می خواند چه تاثیری برای غیب و قیامتش میگزاره؟ انگار که از فرمایش بزرگان بر می آید که فشار قبر و عذاب برزخ دارن صحیح است. ۲. آن دسته روایات که دال بر اینکه کسی حب اهل بیت داشته باشد عذاب در قیامت ندارد با آن روایتی که کسی که تخفیف نماز داشته باشد به شفاعت ما نمی رسد باز هم این حب به او کمک می کند؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی بحث در آن است که راه رجوع به حقیقت باید در چشم‌اندازِ انسان با عبادات و نظر به انسان‌های معصوم گشوده شود. همه‌ی آن دستورات را باید در این دستگاه دنبال کرد، وگرنه مشغول ظاهر عبادات می‌شویم و عملاً گرفتار نوعی کبر خواهیم شد. موفق باشید

30474
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام: بعد از خواندن دکتر داوری و مباحث جهانی بین دو جهان احساس غربت در مواجهه با بعضی از این به اصطلاح اهل فکرها به انسان دست می دهد انگار در وطن خویش انسان غریب است احساس حضرتعالی چیست؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور می‌شود با مطالعه‌ی کتاب که هنوز به منصه‌ی ظهور نیامده، جهانی گسترده مقابل انسان گشوده می‌شود و سایر انسان‌هایی که به نحوی به دنبال حقیقت‌اند، از آنِ ما خواهند شد. موفق باشید

30473
متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد: وقتی که کتاب کتاب زن آنگونه که باید باشد را مطالعه می‌کنم و اهدافی که برای تشکیل خانواده از منظر اسلام و تشکیل هسته ی توحیدی آن برشمرده اید را می‌خوانم و می‌خواهم که این رهنمود ها را در انتخاب های خودم بالاخص انتخاب همسر و ازدواج پیاده سازی کنم خود را انسانی سخت گیر و غیر قابل انعطاف در مسائل دینی یافته ام، به عنوان مثال هر وقت که خانواده ام و معرفین شخصی را برای خواستگاری بمن معرفی می‌کنند پس از بررسی های اجمالی اولیه در صحبت های جدی تر با طرف مقابلم همواره بیان می‌کنم که خط قرمز بنده در تمام ابعاد زندگی مشترک حدود شرعی و دینی است و به هیچ وجهی هم از این قواعد عدول نخواهم کرد. چرا که هدفم را از تشکیل زندگی مشترک مبتنی بر آموزه هایی که در این کتاب برای ما تبیین کرده اید یک زندگی دینی برای خود تعریف کرده ام و زندگی غیر دینی را یک زندگی شکست خورده می‌دانم. به عنوان مثال مذاکراتم در دوران آشنایی قبل از ازدواج تماما حول این جمله ایی می‌گردد که در این کتاب بیان نموده اید: «حرف هرکس با همسرش بايد اين باشد كه من رأي دين را از شما مي‌پذيرم، خودم هم رأي دين را عمل مي‌كنم نه نظر خود را، و از اين طريق از دلسوزيهاي همديگر محروم نمي‌شويد.» خلاصه اینکه در همین بدو کار به قول معروف میخ را محکم می‌کوبم یا یک زندگی توحیدی باید تشکیل داد یا آنکه هیچ زندگی مشترکی نباید تشکیل بشود و یک زندگی عیسی گونه ی تنها را ظلمات این دوران را بر خود گوارا تر می‌دانم. و حتی بعضا پدر و مادر بنده را از سر دلسوزی نصیحت می‌کنند که اگر چنین ایدئولوژی داری چون دیگر دوره و زمانه عوض شده و عمومیت مردم نسبت به دین و دین داری و افراد متدین در سو ظن بسر می‌برند و کسی دیگر قائل به زندگی دینی مثل گذشته نیست ممکن است تا آخر عمر در تنهایی به سر ببری هر چند می‌دانم که بعضا مردم به خاطر آسیب های اقتصادی که به معیشتشان وارد شده حق دارند چنین سو ظن هایی ببرند ولی باز هم من می‌گویم یا تشکیل زندگی با هسته ی توحیدی یا هیچی! حال این شد که مزاحم اوقات شریف استاد گرامی شدم. با توجه به آنکه تمام ساختمان سیستم فکری بنده از سفره ی معارف توحیدی شما و حضرت امام در حال تغذیه و شکل گیریست اگر این دیدگاه و برداشت بنده را افراطی می‌دانید لطفا منت بگذارید و تذکر دهید. و البته بنده تمام پرسش و پاسخ های مشابه از سایر براردان و خواهران خودم از سایت مطالعه کرده ام و می‌دانم که شما حدود نظرتان در این موضوع خواستگاری و ازدواج اینست که طرف مقابل لا اقل نسبت به ولایت فقیه معاند نباشد و روی هم رفته بنای تشکیل یک زندگی دینی را داشته باشد. اما من به این کتاب شما به چشم یک استراتژی کامل برای انتخاب همسر نگریسته ام که نباید به راحتی از مطالب مطرح شده در آن عدول کرد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید باید بدون سخت‌گیری‌هایی که بعضاً از طرف بعضی از مذهبی‌ها می‌شود، با نوعی توافق به طرف مقابل آن نکته را در میان بگذارید که با زندگی دینی بهتر می‌شود کنار همدیگر قرار داشت و حقوق همدیگر را رعایت کرد بدون تأکید بر مستحبات. موفق باشید

30472
متن پرسش
سلام: استاد اتفاقا همین جواب شما به سوال ۳۰۴۶۶ موید اینه که شرع هیچ فکری برای زنی که همسرش اهل رعایت حق زن نیست نکرده. زن داره میگه مرد از رعایت حق سرباز میزنه شما میگید وظیفش اینه که حقو بده؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: محدوده‌ی شرع جز آن است که متذکر وظایف ما می‌شود؟! شرع که با اسلحه و تیر و تفنگ کار نمی‌کند. شرع تکلیف را معرفی می کند این انسان ها هستند که اگر رعایت دستورات شرع را نکردند گرفتار غضب الهی می شوند و از زندگی با صفا و نتیجه بخش محروم می گردند. موفق باشید

30471
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به جواب سوال ۳۰۴۶۵ تفاوت سلوکی که منجر به تقویت قوای نفس می شود یا منجر به تجلی توحیدی در قلب سالک می شود چیست؟ آیا نوع رجوع سالک در سلوک مهم است؟ سالک چگونه متوجه شود که در قلمرو کدامیک قرار دارد؟ قربان شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سلوک عرفانی، سالک نظر به توحید حضرت حق دارد و سعی می‌کند خود را نفی کند تا حضرت حق در همه‌ی ابعاد وجودی او به ظهور آید. به همان معنایی که در حدیث شریف قرب نوافل مطرح است. ولی در روش مرتاض‌ها نظر به نفس و قوای نفس می‌شود و این امری نیست که در عرفان جاری می‌شود. موفق باشید

30470
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد: ما در حوزه های علمیه هرکس را می‌بینیم به جایی رسیده در اثر قرار گرفتن زیر نظر یک استاد بصورت جدی بوده است استاد صمدی می فرمودند که حتی آیت الله حسینی طهرانی از ۵ تا ۱۰ سال اجازه حضور در درس عالم دیگری را نمی دادند تا شخصیت آنها شکل بگیرد و بعد به علمای دیگر رجوع کنند. من با افراد با استعداد زیادی در حوزه مواجه شدم که آنچه باید می شدند نشندند و ظاهرا جای استاد در سلوک علمی شان بسیار خالی است به ذهن شما چی می رسه؟ تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت الله بهجت» در این رابطه شده. خوب است به قسمت جزوات در  نوار بالای صفحه‌ی اول سایت در بخش نوشتارها، سری بزنید و با حوصله آن جزوه را مطالعه بفرمایید. موفق باشید

30469
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: نکته ای که در باب منش علمی حضرتعالی بسیار قابل تحسین است تفکیک بین حوزه های تخصص علماست. مشخصا این که در حوزه های اجتماعی و سیاسی پیرو امثال مرحوم امام هستید و در مسائل قرآنی و تفسیری پیرو مرحوم علامه طباطبایی هستید و به نوعی سایت خویش را هم لبّ کتاب ایشان معرفی کرده اید بسیار بلندمنشانه است. زیرا چنان که مطلع هستید مرحوم علامه به هیچ وجه با انقلاب اسلامی عقلا و شرعا موافق نبودند و جایز نمی دانستند، اما با این وجود حضرتعالی در مسائل تفسیری به ایشان رجوع می‌کنید و در مسائل سیاسی امام را مرجع می دانید. و این تفکیک خود درسی است که امثال حقیر باید از حضرتعالی بگیریم. وفقکم الله.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر از نگاه خوب جنابعالی، عنایت داشته باشید که فرزند علامه فرموده بودند نظر علامه نسبت به انقلاب منفی نبوده. و به همین جهت ملاحظه می‌کنید در همین خانواده، فرزند آیت الله قدوسی که نواده‌ی علامه به حساب می‌ایند، اهل جبهه و جهاد هستند و شهید می‌شوند و داماد خود علامه یعنی آیت الله قدوسی اولین دادستان انقلاب هستند که به دست منافقین شهید می‌شوند. به نظر نمی‌آید اگر علامه مخالفتی با این فضا داشتند، این روحیه‌ها شکل می‌گرفت بخصوص که شخصیت علامه، شخصیت تأثیرگذار بر اطرافیان است. موفق باشید

30468
متن پرسش
سلام حضرت استاد: نظرتون درباره کلیپ موجود در رسانه های مجازی استاد حسن عباسی در مورد استاد داوری اردکانی در باب تمنال محال تولید علم دینی ایشان چی هست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آقای دکتر عباسی سال‌های قبل چنین سخنانی را فرمودند و بنده هم در همان سال‌ها انتقادهای خود را به سخنان ایشان عرض کردم. موفق باشید

30467
متن پرسش
سلام بر شما: با توجه به زمان محدود تان ۱. آیا این جمله صحیح است؟ انسان، همان خداوند است به نازله، خداوند، انسان است به عالیه. اگر نادرست است چرایی اش را بفرمایید. اگر درست است خواهشاً برهانی برای اثبات آن بیاورید. ۲. آیا در مسائل وحدت وجود امثال جناب ابن عربی برای بت و فرعون احترام قائل می‌شوند؟ ۳. آیا این مورد که جناب ابن عربی حضرت ابوطالب علیه السلام را مشرک خوانده اند صحیح است؟ (شبهه) ممنون می‌شوم پاسخ دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خداوند وجود مطلق و کمال مطلق است و هرچیزی که نازله‌ی وجود باشد، وجود مطلق نیست، پس خدا نیست و نازله‌ی خدا هم نیست، بلکه نازله‌ی وجود است و اگر هم آن چیز از مرتبه‌ی نازله ی خود بالاتر رود که باز، وجود نازله است از آن جهت که وجودش از خداوند است. ولی خداوند که عین وجود است، وجودش از خودش است. ۲. هر موجودی به اعتبار وجودش، مظهری از انوار الهی است که ربطی به ماهیت و تشخص آن موجود ندارد. ۳. اهل سنت معتقد به چنین مطلبی برای حضرت ابوطالب هستند. اساتیدی که با دقت سخنان ابن‌عربی را دنبال می‌کنند، چنین برداشتی از ابن‌عربی ندارند. موفق باشید

30466
متن پرسش
سلام: استاد چرا در شرع هیچ جایگاهی برای زنی که همسر خودرای داره در نظر گرفته نشده؟ مثلا زنی که همسرش تمایل به بچه دار شدن نداره هیچ کاری از دستش بر نمیاد فوقش میتونه طلاق بگیره که اونم اول مصیبته. چنین زنی با تمایل نامعقول همسر به طور خاص در بچه نخواستن باید چیکار کنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرع الهی تکلیف را مشخص کرده. از آن جهت که در نزدیکی مرد با زن، این از حقوق زن می‌باشد که فرزنددار شود. و لذا این وظیفه‌ی مرد است که این حق را اداء کند. موفق باشید

30465
متن پرسش
سلام: در مباحث شرح مقدمه قیصری استاد سید حسن خمینی ظاهرا فرمودند که ریاضت اگر با عشق توام باشد موجب رشد فرد می‌شود و الا به صرف ریاضت اگر ناخواسته باشد به سلوک فرد یاری نمی‌رساند از طرفی در احوالات مرتاضان داریم که بعضا به یک بادام اکتفا می نمایند. حال با توجه به این که روز بروز سفره هایمان کوچکتر می‌شود و این بار برخلاف آنچه گویا از مرحوم خادمی نقل کردید سفره ها همه شکمی حساب شده اند و شکم ها سفره بنظرم رسید که چرا تحت فشار این اقتصاد ریاضتی جبرا ریاضت بکشم بلکه عاشقانه وارد ریاضت شوم بلکه لااقل از نظر معنوی رشدی حاصل آید. مثل آن فردی که از صبح تا شب چیزی برای خوردن ندارد خوب نیت روزه کند بلکه درین کشور که زاد است و توشه ای نیست توشه ی آخرتش را لااقل زیاد کند. حال سوال اینست که آن ریاضات تا چه حد ممدوح اسلامست؟ البته جای مرتاضان خالی قیمت بادام بر بام فلک سر می‌کشد. نمی‌دانم اقلی که اسلام اجازه دهد و در این کشور فلک زده بتوان تهیه کرد چیست؟ البته گله ای از نظام ندارم چون دولت فقر به ما ارزانی داشته است و راه های بهشت را هموار نموده است چه توان کرد که حفت الجنه بالمکاره و نیز اطلعت فی الجنه فرایت اکثر اهلها الفقرا و راستی خنده های ظریف و نمکین مسئولین هم در همین راستاست زان همی خندم که با زنجیر و غل می کشمتان سوی سروستان و گل.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ریاضتی که با نظر به چشم‌اندازی باشد تا حقیقت به سوی انسان بیاید، ریاضتی است زیبا و الهی و توحیدی. ولی ریاضت‌های مرتاضان که برای شدت‌بخشیدن به قوای نفس است، ربطی به توحید و رجوع به حقیقت ندارد. آری! سختی‌هایی که هزینه‌ی مقابله با استکبار است از نوع ریاضت‌های توحیدی است و قصه‌ی آن، قصه ی «در بلا هم می‌چشم الطاف او» می‌باشد. موفق باشید

30464
متن پرسش
سلام علیکم: فرق بین تعقل و تفکر را لطفا با مثال روشن فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این دو لغت در محاوره‌های ما مترادف هستند، مگر این‌که در جمله‌ای خاص معلوم شود گوینده یا نویسنده به چه وجهی نظر دارد. موفق باشید

30463
متن پرسش
سلام علیکم: در سوالات با توجه به فرمایشات آیت الله بهجت بر لزوم داشتن استاد تاکید ندارید ولی در مورد ذکر یونسیه تاکید دارید که زیر نظر استاد باشد. چند سوال از محضرتان دارم: ۱. این دو فرمایشتان چگونه قابل جمعند؟ ۲. وقتی خواندن ذکری نیازمند نظارت استاد است نمی‌توان گفت سایر عقبه های صعب العبور سلوک به طریق اولی مستلزم پیر ره رفته ای است؟ ۳. درین عصر درست است که رهنمودهای امام و رهبری نصب العین سالکان است اما مسائل شخصی فراوانی در سلوک پیش می آید که نیاز است با استاد در میان نهاده شود. هزار باده ناخورده در رگ تاکست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید بعضاً در این مسیر نیازهای شخصی و حالات خاصی برای افراد پیش می‌آید که باید با استادی در میان بگذارد و این غیر از آن است که خود را به کلی به استاد خاص بسپارد. زیرا هر اندازه در همان موارد هم عالمانه‌تر عمل کند، خود او بعد از مدتی می‌تواند آن حالات را تحلیل نماید. موفق باشید

30462
متن پرسش
سلام استاد: استاد من در محلی از تهران زندگی می‌کنم که تا دو سال پیش محل اروم و قشنگی بود، خونه ها هنوز خیلی آپارتمان نشده بودن، اما الان پر شده از آپارتمان های زشت، که توی خونه ها اثری از نور خورشید نیست، انقدر که ساختمونا نزدیک به هم هستن، دلم نمیخواد برم بیرون چون چهره ی شهرم خیلی زشت شده، وقتی به این وضعیت نگاه می‌کنم واقعا دلم میگیره، به مردمی که همش دنبال بیشتر کردن طبقات خونشون هستن، زندگی چقدر زشت شده این روزا، استاد امیدی هست که در سال های آینده واقعا از این وضعیت مدرنیته خلاص بشیم؟ تا کی قراره این زندگی ماشینی جلو بره آخه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید فعلاً گرفتار چنین تنگناهایی هستیم. ولی به نظر می‌آید لااقل از جهان درونی خود که جهان گشوده‌‌ای می‌تواند باشد، غفلت نکنیم. موفق باشید

30461
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد بزرگوار: یه سوالی داشتم خدمتتون استاد. می‌خواستم بدونم که آیا ظلمت و تاریکی و فساد و گناه تا قبل از وقوع انقلاب اسلامی به اوج خود رسید و بعد از وقوع انقلاب اسلامی در جهان اتفاقی افتاد که به سمت نور و روشنایی در حرکت هستیم تا رفته رفته خورشید ولایت عظمی طلوع کند و دنیا را روشن کنه و این حرکت آرام آرام داره اتفاق میوفته با توجه به اتفاقاتی که در دنیا میوفته امثال: (شکل گرفتن محور مقاوت) و همچنین (افول قدرتهای استکباری در جهان) که داریم یک سری اتفاقات را در دنیا می‌بینیم، حرکت می‌کنیم، و یا نه هنوز راهی زیاد مانده تا به اوج ظلمت و تاریکی و گناه و فساد در دنیا برسیم و از طرفی شیعه به اون اندازه از قدرت کافی برسه که سیطره استکباره در دنیا را برچینه تا ظهور اتفاق بیوفته. حرف من سر اون نقطه قله هست که به سراشیبی میوفته هست که آیا رسیدیم به اون نقطه یا هنوز راهی زیاد در پیش داریم؟ ممنونم استاد از اینکه وقت با ارزشتون را در اختیار ما قرار میدین. دعای امام زمان (ع) همراهتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید نمی‌توان به راحتی در این موضوع نظر قاطع داد. ولی هرچه هست همه‌چیز گواه بر آن است که جهان به سوی حقیقت و در مسیر نفی استکبار جلو می‌رود و هرکس در این مسیر باشد، مانند کسی است که در نقطه‌ی نهایی حاضر است. موفق باشید

30460
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: در مباحث عین ثابته فرمودید که هر شخصی خودش پدر و مادرش را انتخاب کرده است. می خواستم بپرسم که آیا حضرتعالی خودتان به این نتیجه رسیده اید یا توسط دیگران هم مطرح شده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک بحثی است در موضوع «عین ثابته» پیش می‌آید بخصوص با توجه به آیه‌ی ۱۷۲ سوره‌ی اعراف که هرکس را از پشت پدرش جهت اقرار به ربوبیت خدا اخذ کردند. موفق باشید

30459
متن پرسش
یا صاحب الزمان عج: بسم‌الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: نقطه آغاز تحول روحی من شرح جنود عقل و جهل شما بود وقت و بی وقت دعاگوی شما هستم. استاد طیبان در مجموعه حیات انسانی. داشتن بنیه قوی اقتصادی را از عوامل تطهیر خیال و عروج انسانی و رشد و تعالی دیگران می‌دانند، و معتقد هستند که بیشتر ضعف اقتصادی مردم به سبب تنبلی و یا ناآگاهی و نداشتن مهارت و نشناختن سرمایه های خدادادی (آب، هوا، خورشید و خاک) دچار فقر اقتصادی هستند. استاد صمدی آملی هم معتقدند باید علوم را شخم بزنیم و جهاد علمی راه بیندازیم. و ظاهراً این که فرمایشات مقام معظم رهبری در باب تحول اقتصادی برای آمادگی خودسازی و تهذیب نفس است، چرا که دغدغه معیشتی اول خود فرد را از تعالی محروم می کند و دیگر اینکه برای تحول معرفتی انسان ها باید هزینه کرد. کاش یک برنامه مدون برای عملیاتی کردن فرمایشات مقام معظم رهبری می دادید. البته استاد طیبان یک طرح «از خاک پاک تا سفره پاک» داده اند و قسمتی هم عملی شده ولی این مهم عزم جدی سراسری می طلبه. استاد گرامی آیا امکان هم اندیشی همه شما استادان محترم در این زمینه وجود دارد؟ اجر شما با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که تاریخی شروع شده و آن عزیزان بحمدالله در آن تاریخ جلو می‌روند، نشان می‌دهد هرکس در آمادگی خود در شرایطی قرار گیرد که با آنچه پیش می‌اید، جدّی برخورد کند همه زیر سقف انقلاب اسلامی در کنار هم هستند. موفق باشید

30458
متن پرسش
سلام استاد: اینا چیزهای هستن که در این مدت یاد گرفتم آیا درست هستن. خدایی که می‌پرستم و شناختم فقط هست. وجوده. نه شکلی داره و نه رنگی. خدا یک حضور داره و یک ظهور، حضورش همه جا هست و ظهورش در تمام مخلوقات. من فقط هستم و هستی من از هستی خداست. روحم در همه جای بدنم هست، چشم، گوش، دست، پا یک جا نیست ولی تماما همه جا هست. جسمم فقط مرکبی برای روح هست. حرف می‌زنم می‌خندم گریه می‌کنم غمگینم. همه نشانه وجود روح هستن. عالم، آدم، طبیب، گل، زمین، آسمان، خورشید، ستاره، دانشمند، همه و همه خدا نیستن اما نشانه وجود خداوند هستند. وقتی خدا گفت که روحی منظور این نیست که از روح خودش دمید. وقتی من میگم موبایلم. یا خودکارم یا خونم. اینا جزیی از من نیستن ولی متلعق به من هستن. مثل خانه خدا که متلعق به خداست ولی از وجود خدا نیست. هرچی در جهان هست و هر کار و حرکتی همه از خداست. اینا تمام علمی هست که در این چند ساله فهمیدم و بهش رسیدم. آخرش به این رسیدم که هیچی نیستم و هر چی هست از وجود اوست او هست که همه چی هست. هدف فقط بندگی و شناخت اوست و بسوی او حرکت کردن. خیلی وقتها وقتی فکر می‌کنم که چند سال گذشته و انگار همین چند ساعت بوده. یاد آیه می‌افتم که وقتی می‌میرم ازم می‌پرسن چند سال زندگی کردی میگم نصف روز یا یک روز واقعا بهش رسیدم. دنیا واقعا محل گذر هست و هیچ چیز موندنی نیست. رو خودم کار کردم خیلی از گناهان رو کنار گذاشتم، نمازم اول وقت شده و روزه هام رو کامل گرفتم، غیبت و تهمت و ریا، دروغ، قسم نخوردن، مهربان بودن، احترام گذاشتن رو همه اینا کارها کردم. فهمیدم زندگیم بی هدف و پوچ نیست. فهمیدم ایمان یعنی باور تمام چیزهایی که در قران و کلام امامان هست وقتی زبانم میگه لا اله الا الله باور کنم که فقط لا اله ال الله هست. فهمیدم چرا امامان از جهنم گذشتن در حالی که آتش جهنم خاموش بود. چون وابسته این دنیا نشدن و ما که وابسته این دنیا هستیم در رنج و عذابیم. هر کی وابسته چیزی هست و این یعنی جهنم چون میترسه از دستش بده. حتی فهمیدم که الله جامع تمام اسمها هست یعنی چه. با مثال ساده پیداش کردم. من نگار هستم. خواهر هستم، دختر هستم، مادر هستم، همسر هستم، عمه هستم، خاله هستم، زن دایی هستم، دوست هستم، همسایه هستم، همکار هستم، زن برادر هستم، معلم هستم، مداح هستم، طلبه هستم، محصل هستم، و هر کدوم از این اسمها در جای بخصوص خودش بکار می‌روند ولی در جمع همون نگار هستم. تمام اسماء خداوند هرکدوم در جای خودش بکار می‌روند: رحمان، رحیم، رازق، کریم، مالک، بخشنده، عالم، طبیب، حی، ظاهر، باطن، متین و همه و همه در واقع همون الله هستن. استاد عزیز‌ گاهی روحم خسته حس می کنم نیاز به آرامش دارم آرامشی که نمیتونم توصیف کنم. گاهی خدا رو می‌بینم و لذت می‌برم ولی در هیاهوی زندگی و رفتن در کثرتها گم میشم. گاهی در وحدت هستم و گاهی در کثرت حس می‌کنم همه درسها برام حجاب هستن واقعا سردرگم هستم همه چی میدونم ولی هیچی نمیدونم. آگاهی دارم ولی هیچی بلد نیستم، هیچ. گاهی بفکر میرم و انگار وارد دنیای تفکر میشم ولی فقط لحظه ایی هست بعد میشنیم فکر می‌کنم که به چی وابسته هستم که نمیتونم آزاد باشم ولی پیداش نمی‌کنم. حتی گاهی دعا هم نمی‌کنم برای کسی فقط میگم عاقبت بخیر بشی یا هرچی خدا بخواد. چون میگم شاید دعای من باعث بشه خودش بدرک اون چیز نرسه. آدمهای اطرافم گاهی وقتها درکم نمیکنن و نمیدونن چی میگم واقعا دوست دارم رها بشم اما نمیدونم چطوری. اصلا نمیتونم به کسی چیزی منتقل کنم حتی حالا که خیلی چیزها در ذهنم هست اما. واقعا گفتنش سخت هست. حتی فهمیدم بهشت و جهنم همین حالا نقد هست و گاهی حس می‌کنم روی پل صراط راه میرم مخصوصا وقتی میخوام کاری بکنم. چند سال پیش اشتباهی مرتکب شدم توبه کردم. ولی نمیتونم برم از طرف طلب بخشش کنم. با اینکه چند ساله میدونم اشتباه کردم و اون هم میدونه اما حاصر نیست منو ببخشه. با اینکه چند ساله ولی وقتی از اون طرف خبری بشه یا قراره ببینمش، زجر می‌کشم. چند روز پیش اینقد حالم بد شد که گرمای آتش گناهم و برزخ بودنم رو حس می‌کردم آنقدر گریه و زاری کردم، ناله کردم و از خدا کمک کردم کاری کنه اون طرف منو حلال کنه. شرایطی پیش اومد رفتم خونش ولی هیچ حرفی نزدم فقط بهم نگاه می‌کرد، اما بعدش کمی آروم بودم. واقعا بهشت و جهنم اینجاست. فهمیدم وقتی که از خواب غفلت بیدار می‌شم. یعنی برگشتم به معاد هست وقتی اینجا از فرصت استفاده کنم جبران کنم. و یا برعکس اگه در کثرت ها بمونم. و رو خودم کار نکنم و بیدار نشوم موقع مرگ نهایی قبرم. یا بهشت است یا برزخ. واقعا نمیدونم. اخرش می‌رسم به این که هیچی نیستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! ما هیچ‌چیز نیستیم جز فقیری که إلی الله است و سرمایه‌ی ما انسان‌ها چنین فقری است که در دل آن انسان، خدا دارد و این سرمایه‌ی بزرگی است. ۲. از این نوع قبض و بسط‌ ها نباید نگران بود. با شهداء مرتبط باشید، چه با مطالعه‌ی زندگی‌نامه‌ی آن‌ها و چه با حضور در مزارشان. حضور خدا را در مقاومت اسراء می‌توان احساس کرد. کتاب‌های «من زنده‌ام» و «سرباز کوچک روح الله» آینه‌ی چنین حضوری از حضرت ربّ العالمین است. موفق باشید.

30457
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: لطفاً کتاب در زمینه انسان شناسی و خداشناسی غیر از آثار خودتون معرفی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ﮐﺘﺎﺏ «ﻋﯿﻮﻥ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺍﻟﻨﻔﺲ» ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻭ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻧﻔﺲ و کتاب «معرفت نفس» که هر دو از آیت الله حسن‌زاده می‌باشد نکات خوبی را با خواننده در میان می‌گذارد. موفق باشید

30456
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: سوالی ذهن مرا به خود مشغول کرده است و آن اینکه منظور از «موتوا قبل ان تموتوا» چیست؟چطور می شود که انسان بمیرد قبل از آنکه بمیرد، اصلا ممکن هست که انسان بتواند بر کلیه میل های خود غلبه کامل پیدا کند؟ یعنی بتواند هیچ هوسی نداشته باشد؟ آیا نیازهای اولیه جزو شهوات محسوب می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در نسبت‌ها است. اگر بتوانیم نسبت‌های خود را با عالَم و آدم با حضور ابدی خود شکل دهیم و نه با نسبت‌های زودگذر دنیایی، عملاً خود را در قیامت می‌یابیم. موفق باشید

نمایش چاپی