بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9585
متن پرسش
به نام خدا با سلام و احترام: در جلسه ای در یکی از ادارات قم بحث صنعت و صنعتکاران و اهمیت اقتصاد در اسلام بود. یکی از مسئولین سوالی از حضار پرسید که بنده را ناراحت کرد می خواستم ببینم تحلیلم درست است یا خیر؟ لطفا نظرتان را مرقوم فرمایید. سوال: آیا امیرالمومنین پولدار بود یاخیر؟ پاسخ برخی حضار: بله تحلیل اینجانب: اصل سوال و پاسخ هر دو اشکال دارند چرا که در این سوال (با توجه به موضوع جلسه) اصالت به پول داده شده است و معصوم با آن سنجیده شده در حالی که امیرمومنان علیه السلام خود میزان است و باید همه مسائل از جمله ارزش پول با ایشان سنجیده شود. شاید بهتر بود پرسیده می شد پول در نظر معصوم چگونه است. امامی که همه عالم در اختیار اوست چه اهمیتی دارد که او را پولدار بدانیم یا فقیر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شدید مبنای سؤال اصالت‌دادن به ثروت دنیایی است و این سؤال نور امام معصوم را به حاشیه می‌برد و امام با اصالت‌دادن به ثروت خوانده می‌شود. باید سؤال شود جایگاه ثروت در اسلام و در نگاه امامان معصوم چگونه بود تا معلوم شود ثروت به خودی خود نه مذموم است و نه ممدوح، بلکه اگر در مسیر کارافزایی و تولید مفید به‌کار رود ممدوح است. موفق باشید
8916
متن پرسش
با سلام: یکی از اساتید ما می‌گفتند بشر امروز مظهر اسم طاغوت الهی شده است. چطور ممکن است خدا چنین اسمی داشته باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم در بعضی دوران‌ها اسمی از اسماء الهی بر سایر اسماء الهی غلبه دارد که آن اسم اگر در صحنه‌ی تاریخ یک ملت ظهور کند هویت خاصی به خود می‌گیرد مثل اسم کبریایی حضرت حق که اقتضاء دارد بشریت در مقابل آن اسم عبودیت خود را اظهار کند. حال اگر بشر نیز خواست که در مقابل کبریایی حق تکبّر بورزد گرفتار طاغوت می‌شود و به این معنا گفته می‌شود بشر امروز مظهر اسم طاغوت شده است. موفق باشید
8846
متن پرسش
سلام علیکم. 1. استاد ما در بحث های برهان صدیقین داشتیم که برای رسیدن به کمال باید به عین کمال رجوع کنیم و راه آن اجرای شریعت الهی است و این رسیدن به کمال را با رجوع به خودمان و نفس خودمان می یافتیم. 2. همانطور که با رجوع به نفس خود میابیم که نیازمند کمالاتی مثل آرمش، نشاط، علم، جاودانگی و... هستیم همانطور میابیم که نیازمند چیز های دیگری هستیم که از آنها به عنوان لذت یاد می شود، مثل لذت غذا خوردن یا روابط جنسی و از طرفی هم می دانیم لذت بردن هم ناشی از نقص است... فرق اینها با هم چیست؟ آیا رسیدن به این لذت ها نوعی کمال محسوب می شود؟ با توجه به اینکه همان روح است که لذت می برد... از طرفی اگر فکر کنیم می بینیم که اصلا رسیدن به هر کمالی خود لذت بخش و مطلوب است و اگر با رسیدن به کمال حال خوب و لذتی وجود نداشته باشد رسیدن به کمال معنایی ندارد... کمی در این رابطه گیج شده ام زیرا در نگاه عام لذت طلبی منفور است. آیا این منفر دانستن بخاطر عدم توجه به آخرت و منحصر کردن آن در همین دنیاست و همان غذا و شهوت است یا چیز دیگر؟ لطفا راهنمایی بفرمایید. زیرا به نظرم حل این مسئله می تواند مبنای مهمی برای اجرای شریعت خدا و صبر در برابر مشکلات و امتحانات الهی باشد، آنجا که انسان از بعضی چیزها منع می شود یا در سختی ها قرار می گیرد و اگر بداند بهای این سختی و صبر چیست؟ یاعلی. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: نمی‌دانم با توجه به این‌که در نوشته‌ی شما بعضی کلمات نامفهوم است درست برداشت کردم یا نه. حقیقت این است که هرکس یک وَْجه خَلقی دارد و یک وَجه الهی و باید وجه خلقی خود را زمینه و بستر به فعلیت‌رساندنِ وجه الهی خود نماید. حال اگر از این سنت غافل شد و به وجه خلقی خود مشغول شد و لذات وجه خلقی خود را مدّ نظر قرار داد، از تعالی لازم باز می‌ماند. در حالی‌که سنت الهی آن است که لذات وجه خلقی را در مسیر تعالی وجه الهی قرار دهیم. موفق باشید
8702
متن پرسش
سلام علیکم: استاد شما در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل بیت علیهم السلام در صفحه 286 فرموده اید: مقام و مرتبه مخلَصین اصلاً جایی نیست که شیطان بتواند در حوزه ی شخصیتشان وارد بشود چون توسط خدا خالص شده اند، مقامی است که شیطان در آن مقام دستگیره ای ندارد که بدان متوسل شود و بهانه ای برای تحریک داشته باشد. پس استاد چرا شیطان در هنگامی که حضرت ابراهیم علیهم السلام میخواستند حضرت اسماعیل علیهم السلام را قربانی کنند ایشان را وسوسه میکرد؟ مگر شیطان نمیدانست که ایشان از مخلَصین است؟ یا در مورد معصومین اگر خداوند اراده کرده که آنها پاک و خالص باشند پس یک نوع جبر است و آنها از خود اختیاری ندارند که گناهی مرتکب شوند ؟ لطفا راهنمایی بفرمائید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در مخلَص‌بودن حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» همین بس که شیطان نتوانست هیچ تأثیری بر اراده‌ی حضرت داشته باشد، و خود شیطان هم گفت: فقط مخلَصین تحت تأثیر اغوای من قرار نمی‌گیرند و در مورد حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» نیز همین‌طور شد. 2- در رابطه با عصمت تکوینی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و اختیار آن‌ها، اخیراً که آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب در شنبه‌شب‌ها بحث شد عرایضی داشتم. خوب است که به صوت آن بحث رجوع فرمایید تا روشن شود عصمت معصومین با علم به گناه به آن‌ها داده می‌شود و به همین جهت خودشان زشتی گناه را می‌بینند و با اختیار خودشان از آن دوری می‌کنند. موفق باشید
8695

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد اگر می شود درباره موضوع جایگاه ازدواج در زندگی فرد مجرد و زود ازدواج کردن (20سالگی) و رابطه ی آن با سیر و سلوک توضیحی بدهید؟ یا اگر سخنرانی و یا نامه ای نوشته اید معرفی کنید؟ (نامه ای برای متاهل ها دیدم) ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» کمک می‌کند، به‌خصوص قسمت آخر کتاب تحت عنوان «ازدواج؛ تولدی دیگر». موفق باشید
8285
متن پرسش
سلام استاد عزیز سوالی هست که باعلم تجربی هر چی دنبالش گشتم پیدا نشد و اون اینه که چرا وقتی نماز صبح ما قضا میشه روز ما خراب میشه کارا درست پیش نمیره تا چشم رو هم میذاریم شب شده بدون اینکه دستاوردی داشته یاشیم بزرگوار لطفا ازعالم تکوین و تشریع و اینا سخن نگید چون من از اینا چیزی سر در نمیارم ممنون که به قول حضرت حافظ بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مختوم بی عنایت
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شیطان لعنتی کاری می‌کند که نماز شما قضا شود و بعد سعی می‌کند تا آن‌جا که می‌تواند یا کارهای روزتان را خراب کند یا این‌طور القاء کند که گمان کنید کارها همه در آن روز خراب شد تا شما را مأیوس کند. راهش آن است که به قول خدا اعتماد کنید که فرمود اگر قضای نمازت را خواندی من آن نماز را به عنوان نماز کامل می‌پذیرم و بعد با اطمینان کامل که خدا نمازتان را پذیرفته به امید خدا وارد روز شوید و پوزه‌ی نحس شیطان را به خاک بمالید. موفق باشید
7502
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی بنده چند وقتی است عضو بسیج شده ام آیا ورود به بسیج را برای جوانان مثمر ثمر می دانید؟بنده در سر دوراهی مانده ام نظر شما برایم خیلی مهم می باشد. با تشکر ایمیل هم فرستادم .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم کار خوبی کرده‌اید به‌خصوص که امروز وظیفه‌ی بسیج بیشتر فرهنگی است و باید در صدد ارتقاء فکری و فرهنگی جامعه باشد. بسیج امروز یعنی جایگاه حکیمانی سلحشور. موفق باشید
7426

عبرتبازدید:

متن پرسش
سلام امام علی در جایی می فرمایند اعرف الحق تعرف اهله ودر نهج البلاغه خطبه 147 می فرمایند انکم لن تعرفو الرشد حتی تعرفو الذی ترکه . این دو سخن با هم تناقض ندارند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی حضرت می‌فرمایند در شناخت حق ملاک داشته باش و افراد ملاک تو نباشند، می‌خواهند ما را از شخص‌پرستی نجات دهند. وقتی می‌فرمایند مسیر رشد را نمی‌یابی مگر وقتی به سرنوشت آن‌کسی که مسیر رشد را ترک کرده، نظر کنی و عبرت بگیری؛ در واقع در جمله‌ی اخیر نظر دارند به عبرتی که از آن صحنه نصیب انسان می‌شود نه آن‌که شخص مدّ نظر باشد. موفق باشید
6919
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر چرا در بحث برهان صدیقین می‌فرمایید که وقتی برای عالم مراتب قایل شدیم به آن معناست که خدا در مرتبه‌ی بالاتر است و این بدان معناست که خداوند در مرتبه‌ی پایین‌تر نیست؟ با توجه به این‌که هرکدام از مراتب عالم ظهور خاص خداوند در همان مرتبه است چنین اشکالی باز هم پیش می‌آید؟ (اگر هر مرتبه‌ای از عالم را ظهور وجود مطلق با قید و محدودیت همان مرتبه از وجود در نظر بگیریم، وجود مطلق را در همه‌ی مراتب به صورت مقید به همان قید آن مرتبه‌ها می‌بینیم و شاید دیگر چنین مساله ای پیش نیاید). نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که شما داخل پرانتز می‌فرمایید درست است و در این صورت بحث معیّت حق با عین ثابته‌ی آن مخلوق است و این در واقع تشکیک در ظهور است. آنچه می‌تواند قابل اشکال باشد تشکیک در وجود است و خودِ ملاصدرا نیز که جهت تعلیم بعضی از مباحث از تشکیک در وجود استفاده می‌کند در یکی از مجلات آخر اسفار اذعان به تشکیک در ظهور دارد و نظر عرفا را تأیید می‌کند. موفق باشید
6852
متن پرسش
با سلام، ببخشید سوال 6741 ناظر به تعیین جایگاه آقای هاشمی و روحانی از منظر وجودشناسانه است و خلطی صورت نگرفته است. و جمله ای که در سؤال آمده از پاسخ شما به یکی از سوالات سیاسی سایت حوالی انتخابات کپی پیس شده است با این مضمون که فرمودید ناظر به تفکر اصالت وجودی و آن هم وجود از آن جهت که تشکیکی است ، جایگاه تاریخی افراد در نظام اسلامی رو باید شناخت و در سوال به جای افراد آقایان هاشمی و روحانی قرار داده شدن. با تشکر فراوان . التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کلیت یک فکر را می‌توان نسبت به جایگاه تاریخی که در آن هستیم بفهمیم. شاید از آن جهت عرایضی داشته‌ام و در همین رابطه می‌توانم بگویم به‌طور کلی تکنوکرات‌ها بسط فرهنگ غرب در کشورهای دیگر هستند در حالی‌که در نگاه اصالت وجودی روح فرهنگ غربی نظر به وَهم دارد و به هیچ حقیقتی اشاره نمی‌کند تا بتواند سرگشتگی خود را درمان کنند. موفق باشید
4955
متن پرسش
سلام وخسته نباشید 1.جواب سوال( 4900 ) را اشتیاهی شده وندادید؟؟ 2.می خواستم بدونم انسانی که در دانشگاه تحصییل میکنه واولا چون معرفت نفس نداره نمی دونه چی می خواد بخونه وبرا چی میخواد بخونه و چون باید ادامه بده فقطگفتند به خاطر مدرک باید بخونه دیگه وبا توجه به مدرک گرایی الان؟(عالم دینی داشتن هم می شود با این رفتن به مدرک گرایی وشرایط و وقت گذاشتن جمع بست؟) 3.ایا شما به جزء صوتی که درمورد انتخاب حوزه ودانشگاه کردین در مورد دروس دانشگاهی مخصوصا انسانی نکردید؟ باتوجه به شناختی که دارید باتشکر فراوان از زحماتتان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ اشکال رفع شد. 2ـ اگر کسی به دنبال معارف عالیه باشد تجربه نشان داده در دانشگاه هم می‌شود از فرصت در این مورد استفاده کرد. 3ـ در مورد علم انسانی یک جزوه‌ای تحت عنوان « علوم انسانی عبوراز مدرنیته ونظر به اسما الله» دارم. موفق باشید.
3062

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام - خسته نباشید - نمودونم دسته بندیمو درست قرار دادم یا نه ولی سوال از خدمتتون دارم - با معرفت به الله تبارک تعالی و ایمان به تکیه گاهی بزرگ چون او قطعا مساله ای تو دنیا وجود نداره که براش غصه خورد . اما من اینطور نیستم یعنی معرفتی ندارم ولی میخوام تو مسیر معرفت گام بردارم - میدونم تدریجی هست - میدونم باید کتاب بخونم - میدونم باید گناه نکنم و واجباتو انجام بدم - ولی متاسفانه اگه کاری رو بدون ایمان بهش شروع کنم , قطعا تمومش نمی کنم. اخیرا به این موضوع فکر میکنم که هممون شیعه به دنیا اومدیم و بدون تحقیق و مطالعه که باعث شده تو مباحث ندونیم اصلا به چی اعتقاد دارم و کم میاریم - شک و تردیدام زیاد شده - به هر چی فکر میکنم و دلیلشو نمی فهمم - حتی به ذات الله - سر هر صحبتی یا منبری یا غیره سر بعضی بحثا شک میکنم - چطوری رهاشم از شک و تردید ؟ همش فکر میکنم که چرا ما که اینقدر تعدادمون کمه درست میگیم و این همه آدم غلط ؟ همش فکر میکنم ما ایرانیا چون احساسی هستیمو و به تغییر سخت و محکمیم , اینا رو باور داریم - حتی شک میکنم روحانی که جوابمو میده هم از رو احساسات و ریا داره جواب میده و ایمانی نداره - خلاصه موندم چه کنم - کتابی یا عملی یا هرچی که کمکم میکنه بگید - شمارو هم نمیشناسم و نمیدونم با جوابتون باز چه شکی سراغم میاد! به ایمیلم بفرستید لطفا - میخوام مومنی بشم که همه چیزش خداست نه فقط زبانا بگه یا الله و بگه الهی العفو و فرداش باز دروغ و گناه - بره سینه بزنه و باز فرداش گناه کبیره
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ظاهراً همین حالت برای طرفی پیش آمد که در جنگ صفین یک طرف علی«علیه‌السلام» را می‌دید و یک طرف صحابه‌ی پیامبر را که عمری برای احیاء اسلام مبارزه کرده بودند موضوع را با خودِ حضرت در میان گذاشت و حضرت راهکار خوبی به او پیشنهاد کردند، فرمودن: «حق را بشناس تا بتوانی اهل حق را بشناسی» انصافاً حرف همین است که ما باید ملاک تشخیص حق و باطل را داشته باشیم تا به این بحران‌های که متذکر آن هستید گرفتار نشوید. بنده روش معرفت نفس را پیشنهاد می‌کنم که مشهور است به روش «یقین‌دانی» و توصیه می‌کنم از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» و «ده نکته» با (سی‌دی) شروع کنید. متن کتاب‌ها بر روی سایت هست. موفق باشید
1988
متن پرسش
با سلام استاد بزرگوار در بحث برهان صدیقین این سوال برایم پیش آمده : 1- قاعده بدیهی کل ما بالعرض لا بد این ..... می فرماید اگر چیزی صفتی داشته باشه که ذاتی اش نباشه اون صفت باید به چیزی برگرده که ذاتیشه مثلا اب اگر شوره چون این شوری اش ذاتیش نیشت پس باید به نمک برگرده که ذاتیش سوال اینجاست که ما چون می دانستیم آب در اصل خالص و شیرین است فهمیدیم که شوری ذاتی اش نیست ولی در خصوص وجودات این تشخیص چگونه است یعنی از کجا باید فهمید که این وجود ذاتی اش است یا نیست که بعد بخواهیم وصلش کنیم به عین وجود . ضمنا می فرمایید منظرتان را عوض کنید صحیح متوجه نمی شویم اگر منظورتان حضوری کردن مباحث است چگونه باید انجام داد.با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در کتاب بحث شد که تنها وجود ،ذاتی است که عین وجود است و عین وجود صفات خاص خود را دارد، پس هرچیزی که آن صفات را ندارد، عین وجود نیست و به عین وجود ختم می‌شود. عبور از کثرت و ماهیت به وحدت کار می‌برد سعی کنید کثرت‌ها را به وحدت ارجاع دهید. موفق باشید
1645

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز شما در جلسه دوشنبه فرمودید این پولهایی که دولت خرج راهها می کرده و یا حقوق کارمندان به نحوی ظلم محسوب می شودایا کسی که مثلا در اتوبان سازی برای دولت کار می کند کمک به ظلم می کند و یا کارمندان هم همچنین ؟ آیا برداشت من درست است که نسبت به آن عدل الهی که معصوم حاکم می کند نوعی ظلم محسوب می شود ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: عرض کردم عدل الهی را در نظام تشریع، ائمه«علیهم‌السلام» می‌توانند پیاده کنند و بر همین مبنا شما در زیارت جامعه‌ی کبیره به ائمه عرضه می‌دارید آرزومندم شما بیایید «یُظْهِرَکُمْ لِعَدله» تا عدل الهی را ظاهر کنید. عرض شد در آن فضا کوچک‌ترین ظلمی واقع نمی‌شود و هیچ حقی از کسی به کس دیگر داده نمی‌شود. مثال زدم در حال حاضر حقوق کارمندان با فروش پول نفت تأمین می‌شود و چاره‌ای هم از آن نیست ،‌در حالی‌که پول نفت به عنوان انفال باید در اختیار ولیّ مسلمین باشد و در امور فقرا و تعالی فرهنگ جامعه مصرف شود و از طرفی نفت مال همه‌ی مردم است و نه مال عده‌ای به نام کارمند. پس معلوم است در حال حاضر حق سایر افراد در حقوق ما هست. این را مثال زدم تا معلوم شود عدل کامل با آن‌چه فعلاً هست فرق می‌کند و ما اکنون در حال اضطرار هستیم. موفق باشید
1012

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تشکر از استاد طاهر زاده ، جناب استاد سخن معروفی از پیامبر گرامی اسلام وجود دارد بدین مضمون که علم را فرا گیرید حتی اگر در چین باشد اگر امکان دارد توضیح بفرمایید منظور پیامبر از علم در آ ن زمان چه نوع علمی بوده است
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: علم سه نوع است یا «آیة محکمه» و یا «فریضةُ عادله» و یا «سُنَّةٌ قائِمَه». إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آیَةٌ مُحْکَمَةٌ أَوْ فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ» رسول خدا در بارة مردی که علم انساب می‌دانست و مردم دور او حلقه زده بودند و او را علامه می‌دانستند، فرمودند؛ آن علمی که او می‌داند علمی است که نه دانستنش برای کسی نفعی دارد، و نه ندانستنش موجب ضرر می‌شود، بلکه علم واقعی علم به سه چیز است: علم به آیه‌ای محکم، یا فریضه‌ای عادل و یا سنتی قائم، و خارج از این سه همه فضل است و نه علم. پس طبق سخن رسول خدا یا باید بتوانی با نور آیه‌ای از آیات الهی مرتبط شوی، و یا واجباتی را بشناسی و دل را در مسیر آن قرار دهی و یا سنت قائمه‌ای را بیابی و در عالَم آن زندگی کنی و صاحب «وقت» شوی. با توجه به این حدیث می‌توان فهمید علمی که مورد نظر پیامبر«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» هست علمی است که ما را متوجه حقایق عالم و وظایف بندگی کند. موفق باشید
971

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام. افرادی که شغلشان نیاز به تمرکز بالا و فکر زیاد دارد (از قبیل شغل برنامه نویسی کامپیوتر) در رابطه با دائم الحضور بودن در محضر خداوند منان و اینکه پیوسته خدا را به یاد داشته باشند، مشکل دارند و در روز به طور معمول 7-8 ساعت را در غفلت به سر می برند. لطفا اگر راهی برای رفع این مشکل سراغ دارید بفرمایید. (هدف این است که با حضور دائم در محضر خداوند، مشمول آیه شریفه "رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلوه " شوند) با تشکر فراوان
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی اگر تجرد نفس انسان از طریق معارف عالیه و تزکیه‌ی لازم شدید شد به مرحله‌ای می‌رسد که کاری او را از کاری باز نمی‌دارد و در طول آن که ذهن و عقلِِ ریاضی مشغول محاسبات است، قلب در محضر خدا است. مولوی در وصف رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه» می‌گوید: «آن یکی نقشش نشسته در جهان.... آن دگر نقشش چو مه در آسمان» سعی کنید در کنار تدبّر در معارف الهی و تدبّر در قرآن، نوافل را انجام دهید به‌خصوص نافله‌ی شب را. إن‌شاءالله نفس شما به مقام جمع می‌رسد و در عین حضور در ساحتی از حضور در ساحت دیگر غافل نجواهد بود. موفق باشید
20150
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض سلام و خسته نباشید. دو سوال از خدمتتون داشتم. اول اینکه برای خواندن کتاب مصباح امام شرح سوره حمد مقدمه آن است؟ دوم اینکه از قول علامه حسن زاده شنیدم که جزا نفس عمل است حال که در روایات داریم که پیامبر صورت آن چهار ذکر تسلیحات اربعه را به صورت ساختن قصر در معراج دیده اند حال جزا نفس عمل است چه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شرح صوتی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» 2- شاید منظور حضرت آقا، عمل به آن چیزی است که می‌دانیم؛ در آن صورت است که نفس بهره‌ی لازم را می‌برد. موفق باشید

19847
متن پرسش
سلام و خسته نباشید خدمت حضرت استاد: این سوالی است که در بحث با شخصی دیگر به وجود آمده است. و جواب آن بسیار مهم است خواهشمندم اگر از جواب آن مطلع اید کامل پاسخ آن را بفرمائید. ممنون. اگر حجاب یکی از مهمترین ویژگی های یک زن مسلمان است و یا اگر عفاف و حجاب تا این اندازه با یکدیگر نسبت دارند چرا زنان مسلمان و مومن در صدر اسلام از همان ابتدا موظف به رعایت آن نشدند، همانطور که مثلا به اقامه ی نماز موظف شدند؟ اگر اسلامی بودن جامعه در زمان پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) منوط و مشوط به با حجاب بودن همه ی زنان نبود، چرا امروز فرض بر این است که در جامعه ی اسلامی همه زنان، حتی اهل کتاب باید با حجاب باشند و الا اسلامی بودن حکومت زیر سوال می رود؟ قابل تامل است که نه تنها شواهدی از برخورد حکومتی و اعمال تنبه و تعزیر زنان به خاطر عدم رعایت حجاب و یا تبرج در این مدت یافت نمی شود، بلکه تا آنجا که از بحث مکتوب فوق استفاده می شود ظاهرا هیح روایت معتبری هم وجود ندارد که نشان دهد پیامبر (ص) یا ائمه ی اطهار (ع) حتی از موضع امر به معروف و نهی از منکر لسانی در این موضوع با زنی در کوچه و بازار برخورد کرده باشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده‌ی احکام اسلام حتی نماز، به مرور و پس از آمادگی اولیه‌ی جامعه‌ی اسلامی به صورت نهایی‌اش اعلام شد. ولی از آن به بعد که حکم الهی نماز و شراب و حجاب نازل گردید، هرگونه تخلف با آن حکم، معصیت محسوب می‌شود. موفق باشید

18689
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: خدا قوت. لطفا بفرمایید از نظر شما هدف جوان و نوجوان حاضر در عصر تاریخ انقلاب اسلامی باید چه باشد؟ تشکر از الطافتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درک درست انقلاب اسلامی در راستای برگرداندن معنویت به زندگی بشر و مقابله با استکبار. لذا در دو جبهه‌ی مطالعه‌ی معارف الهی و غرب شناسی باید تلاش کرد. موفق باشید

18187
متن پرسش
بسم الله و السّلام خدمت استاد عزیز این مداحی عادی عافور در لبنان را حاج آقا نگاه کنید! پاکی و عظمت تشیع چه قدر زیبا در طینت های پاک ظهور می کند! :( اللهم رزقنا! http://www.aparat.com/v/NW7aD
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از لطف جنابعالی که ما را از ارسال این مداحی مسرور فرمودید، بسیار متشکرم. کجایند آن‌هایی که حضور نهضت نرم حسینی را تا این اندازه در تاریخ درک کنند؟!! و کجایند که در زمینه‌ی حضور نهضت حسینی حضور انقلاب اسلامی را این اندازه لطیف و نرم در این تاریخ بیابند؟!! و کجایند که حضور دم روحانیِ نایب امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» را یعنی حضرت آیت اللّه امام خامنه‌ای را با این‌همه ظرائف در کلمات این نوجوان سوری احساس نمایند؟!! که حقیقتاً این‌ها هستند که در همه‌ی تاریخ با بصیرت خود چرخش تاریخیِ ملت‌ها را به سوی حق یافته‌اند و خود را در چنین جاده‌ای قرار داده‌اند. این مداحی،‌ بغضِ ما را از کنترل ما خارج کرد زیرا یک مداحی نبود، نحوه‌ای از حضور حق بود که حتماً عالم‌گیر خواهد شد. موفق باشید

18132
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت خدمت استاد عزیزم: حتما مستحضرید هم اکنون فیلمی یا بهتر عرض کنم فرا فیلمی با عنوان «یتیم خانه ایران» در سینما در حال اکران است که حقیقتا یک شاهکار و شایسته تقدیر است اما در خصوص این واقعه تاریخی چند سوال از محضرتان دارم: 1. اعلام آمار نه میلیون نفر کشته بر اساس کدام آمار رسمی و کدام سر شماری و کدام جمعیت است؟ (این اشکال یک دبیر تاریخ سر یک کلاس است) 2. نه میلیون تلفات رویداد فجیعی است چرا در طول یک قرن نه تنها در زمان پهلوی که حتی بعد از انقلاب به این فاجعه بزرگ پرداخته نشده است؟ 3. در این جنایت به سه موضوع گرسنگی، وبا، طاعون پرداخته شده آیا هر کدام مستقلا زمینه سازی شده یا مثلا گرسنگی در مرگ و میر زمینه ساز بیماری و طاعون گشته؟ 4. شواهدی هست که نشان می دهد دستهای پنهانی و پشت پرده در محدود کردن حوزه پخش فیلم دخالت داشته اند... چرا؟ 5. شخصیت اول فیلم در نگاه تمدنی چگونه تعریف می شود؟ التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً فیلم «یتیم‌خانه‌ی ایران» نگاه دقیقی به حادثه‌ای است که زبان رسمی رسانه نخواسته و نتوانسته در زمان خود بدان بپردازد با این‌که قسمتی از تاریخ ما است. و اگر این حادثه جسته و گریخته و سینه به سینه از گذشتگان منتقل نشده بود، فرهنگِ حاکمِ شیفته‌ی غرب که عموماً در صدد تبرئه‌ی غربیان به‌خصوص انگلستان است، هرگز اجازه نمی‌داد همین اندازه هم آن کارنامه‌ی سیاه بر ملأ شود. فیلم مذکور یک قدم جدی است برای درست‌دیدنِ تاریخی که با غفلت از آن تاریخ، ما معنای امروزین خود را درست نمی‌توانیم تحلیل کنیم.

آن‌قدر فاجعه بزرگ بوده که بنده شخصاً از مادربزرگ و مادرم که ناظر آن صحنه‌ها بوده‌اند می‌شنیدم که به قدری افراد در کنار گذرگاه‌ها فوت کرده بودند که فرصت دفن آن‌ها توسط اقوامشان نبود و مسلّم از هر خانواده نصف آن در اثر آن قحطی تلف شدند. در آن حدّ که امروز هم ما در شهر اصفهان با ذهنیت فرار از گرسنگی، وقتی میهمان قدیمی‌ها می‌شویم اِصرار دارند که میهمان غذا بخورد.

نکته‌ی دیگر همان‌طور که کارگردان و نویسنده‌ی محترم فیلم، جناب آقای ابوالقاسم طالبی می‌گوید در این‌که از سال‌های 1295 تا 1297 ما با فاجعه‌ی قحطی و وبا و طاعون روبه‌رو شده‌ایم، بحثی نیست ولی این مبهم است که واقعاً قحطی و وبا با هم بوده و سپس مردم گرفتار طاعون شده‌اند، و یا اول قحطی بوده و به جهت تحریم دارو برای درمان وبا مشکلِ همه‌گیرشدنِ وبا، مزید بر علت شده و کار را به فاجعه رسانده است؟

در مورد شخصیت اول فیلم که حکایت از سلحشوری او دارد باید متوجه باشیم که این روحیه‌ی هر ایرانیِ مسلمان است که همیشه در طول تاریخ وقتی هویت خود را به خطر می‌دیده، به صحنه می‌امده و بقیه‌ی ایرانیان اعم از زن و مرد او را یاری می‌کردند. که نمونه‌ی بسیار روشن آن را در دفاع مقدس هشت‌ساله ملاحظه کردید و در واقع آقای ابوالقاسم طالبی با به صحنه‌آوردنِ فیلم «یتیم‌خانه‌ی ایران» خواست آینه‌ی تمام‌نمایِ روح ایرانیِ مسلمان را به تک‌تک افراد این ملت بنمایاند تا در فضایِ از خودبیگانگیِ دنیای مدرن، ما خود را فراموش نکنیم. البته متأسفانه بنده آن فیلم را یک‌بار بیشتر ندیدم و لذا نمی‌توانم از زوایایِ ظریف و رازآمیزِ آن اثر نفیس عرایضی داشته باشم. پیشنهاد بنده آن است که رفقا در دقت‌دادنِ به بنده و سایر کاربران کوتاهی نفرمایند. موفق باشید  

16951
متن پرسش
سلام: یکی از استادهای معارف در دانشگاه می گفت: که این با عقل جور در نمی آید که یک قطره اشک برای امام حسین (ع) بریزی، گناهانت بخشیده شود، یا فلان دعا را در مفاتیح آمده که بخوانید که اگر به عدد ریگ های بیابان گناه داشته باشید بخشیده شود. و می گفت که این مطالب یا این گونه بیان کردن این مطالب به خواننده جرائت و جسارت در انجام گناه می دهد و خیال او را از انجام گناه تا حد زیادی راحت می کند. و از قرآن آیه خواند که: «فمن یعمل مثقال ذره شر یره» و حدیثی را هم گفت که هر چه را از ما اهل بیت (ع) شنیدید، اگر با عقل جور در نیامد، آن را به دیوار بکوبید. آیا این سخنان صحیح و بلااشکال است؟ نظرتان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از یک قطره اشک در این موارد، یک اشک از جنس عاطفه‌ی صرف نیست، بلکه بحث جهت‌گیری و هویت‌آفرینی است. آری! اگر جهت‌گیری انسان در راستایِ حرکت امام حسین«علیه‌السلام» و مقابله با جبهه‌ی یزید شد؛ دیگر این انسان، انسانِ دیگری است که با گناهان خود به طور اساسی یگانه نیست. و از این زاویه در نسبتی که حضرت سیدالشهداء«صلوات‌اللّه‌علیه» با او برقرار می‌کند، اشک او جاری می‌شود تا در راهِ گشوده‌ی مولایمان که از یک طرف، عهدِ با خدا است و از طرف دیگر، تقابل با ظلم و جور است، قدم گذارد. آیا در سال‌های اخیر رزمندگانی را نیافتید که به قول خودشان، سراسر گناه بودند و آن‌ها را امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» یعنی راهِ گشوده‌ی حسین«علیه‌السلام» در این تاریخ نجات داد؟ آری! برادر: حکایت  اشک برای حسین«علیه‌السلام» حکایتِ یک تاریخ معنا و بصیرت است. موفق باشید  

16379

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار و آرزوی عمل به حقیقت بندگی در این ماه رحمت و تقضای اینکه دعای خیرتان را در حق ما فراموش نفرمایید. یکی از مشکلات دوستان در راه سلوک الی الله این است که براحتی نمی توانند مفاهیم و برنامه ها و احکام و دستورات الهی را در زندگی خود پیاده کنند و در واقع یک سبک زندگی درستی که بتوان تمام دستوراات را دست در آن گنجاند را ندارند و ظاهرا با تسلط فرهنگ غربی و سبک زندگی غربی این کار سخت تر هم شده است. لذا اگر بتوانیم الگوی زندگی بزرگان به صورت جزئی بیان شود می تواند الگوی خوبی برای تحقق این هدف باشد. لذا برای شروع از شما استاد بزرگ تقاضا دارم سبک خودتان یا بزرگانی که می شناسید را در انجام اعمال ماه مبارک مضان، مرقوم بفرمایید تابتوانیم از آن الگو برداری کنیم. مشخصا موارد مشابه زیر را توضیح دهید: چگونگی سحر و افطار خوردن که مانع سنگینی و خلل به عبادا ت نشود / تلاوت قرآن چه مواقعی باشد (یکجا یک جزو تلاوت شود یا چند مرحله و چه مواقعی) / زمان و نحوه خوابیدن در این ایام تابستان آن می ماند. مثلا در این فرصت کم چگونه هم ابوحمزه بخوانیم و هم قرآن و هم سایر کارها. در طول روز چطور. کلا اگر برنامه خودتان را بگویید شاید بتوانیم الگو گیری کنیم و بعضی گیرهایی که در ادای این امور داریم رفع شود. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:من روسیاه که داخل آدم ها نیستم. بنده با توجه به فعالیت‌هایی که در روز دارم از عبادات خود محروم می‌شوم. اگر به خودم باشم بعد از افطار با دعای افتتاح و سوره‌ی دخان و قرائت چند بار سوره‌ی قدر، و در سحرها هم بعد از یازده گانه ای دعای سحر و قسمتی از دعای ابوحمزه به‌سر می‌برم و بقیه‌ی دعا را در شب بعد و یا شب‌های بعد دارم. قرآن را هم بعد از نماز عصر یک جزء قرائت می‌کنم. موفق باشید

15929

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: 1. راسته که میگن علامه قمشه ای یه کتاب راجبه موسیقی نوشتن بعد آتیش زدن؟ بعدا پرسیدن چرا آتیش زدید گفتن: به حقایقی رسیدم که میشه با اون به بشر حکومت کرد! 2. موسیقی بالاخره خوبه یا بده؟ فقها بد میگن. علمای اخلاق تعریف میکنن! منظور کدوم موسیقیه؟ یا علی استاد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع را در مورد برادر علامه‌ی طباطبایی می گویند و سخن ایشان این بوده که ممکن است از آن سوء استفاده شود. آری! آن نوع موسیقی که امثال فارابی می‌توانند به وسیله‌ی آن در یک جلسه حضار را به خنده وادارد و سپس همه را خواب کند، چیز عجیبی است و ربطی به موسیقی‌های مطرح در این دوران ندارد. در رابطه با این نوع موسیقی‌ها می‌توانید به جواب سؤال‌های شماره‌ی 14950 و 15052 و 15079 رجوع فرمایید. موفق باشید

14791
متن پرسش
با سلام: در بحث حرکت جوهری کتاب از برهان تا عرفان را مطالعه کردم, درست است که چیزی نیست که حرکت کند وخود جوهر حرکت است اما اینجا را نفهمیدم که الان من در و کوه و درخت و....را می بینم, درست که اینها چیزی نیستند و تمام فیض بقایشان را خدا می دهد اما الان چیزی به نام کوه هست که آن کوه درخت نیست پس یک تعین و تعریفی گرفته، حال می خواستم جای تعین این تعین و کلا تعریف چیزی مثل درخت و.... را توضیح دهید. آیا این تعینات در کجا تعین می شود؟ یکی اینکه در کتاب نوشته بود که حرکت از قوه به فعل است و قوه را هم معنی عدم گرفته بود، عدم که نیست. ممنون از پاسخ هایتان.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. تعیّنات در عالم ماده صورت‌های مختلف حرکت‌اند که به جهت شرایط مختلف که حرکت دارد، متفاوت ظهور می‌کند. 2- قوه، عدمِ مطلق نیست بلکه «عدمٌ مّا» است. یعنی عدمی است که جهت به سوی فعلیت دارد مثل جوانی در کودک. موفق باشید

نمایش چاپی