بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14071
متن پرسش
سلام و عرض ادب به استاد و گروه لب المیزان: در کتاب مبانی معرفتی مهدویت از استاد اومده: حضرت (عج) در عالم غیب حاضرند. جامعه اگر آماده شد یک مرتبه با وجود مقدس ایشان روبه رو می شوند. (ص۱۰۱) منظور از عالم غیب چیست؟ آیا نظر استاد این است که در زمان غیبت حضرت حجت (عج) وجود مادی ندارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً حضرت«صلوات‌اللّه‌علیه» در عالم، حضورِ مادی دارند ولی فراموش نفرمایید که حضرت مهدی«سلام‌اللّه‌علیه» وجهِ غیبی خاصی دارند که بقیه‌ی انبیاء و اولیاء آن را نداشتند. در این مورد عرایضی در کتاب «جایگاه و معنی واسطه‌ی فیض» شده است. موفق باشید

13769
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: جناب استاد آیا رابطه ای بین انکار معاد و انکار خدا وجود دارد یا نه؟ از قبیل عموم و خصوص من وجه است یا از قبیل عموم مطلق است؟ آیا آیه ای دلالت دارد بر این امر یا نه؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که قرآن می‌فرماید: «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَميعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ (67/ زمر) رابطه‌ی کاملی بین شناخت خدا و قیامت هست و در واقع آن کسی که خدا را به عنوان رب‌العالمین قبول نداشته باشد نمی‌تواند متوجه ابدیت مخلوقات حضرت رب‌العالمین باشد. موفق باشید

13468
متن پرسش
در دوره ي غيبت چه وظيفه اي داريم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطابق حرام و حلال الهی عمل کنید و از طریق خدمت به انقلاب اسلامی و نایب امام، زمینه‌ی ظهور آن حضرت را فراهم نمایید. موفق باشید

12925
متن پرسش
سلام علیکم: استاد می خواستم نظرتون رو نسبت به چله گرفتن بدونم؟ با توجه به اینکه شنیدم باید زیر نظر استاد انجام بشه. بنده متوجه نمیشم اینکه مثلا آدم بخواد 40 روز گناهاش رو کمتر کنه یا زیارت عاشورا بخونه و یا هر قرار دیگه ای چه نیازی به استاد داره؟ در ضمن کتاب منازل السائرین رو برای سلوک عرفانی معرفی کردید می خواستم بدونم در چه سطحی میشه به این کتاب مراجعه کرد؟ یه آدم معمولی بدون استاد هم میتونه این کتاب رو مطالعه کنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موقعی که انسان از همه‌چیز بخواهد منقطع شود و از طریق وجه روحانی خود به حضرت حق وصل شود، تازه خطورات و افکار باطله ظهور خواهد کرد. به همان معنا که «آب گِل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد». این گِلی که پای سالک را می‌کشد، همان خطورات و تعلقاتی است که در پنهان وجود او رسوب کرده بود و استادِ ره‌رفته می‌داند که چگونه سالک مبتدی را از این رسوبات عبور دهد. در هر صورت مقدماتی مثل معرفت نفس بسیار ضرروی است و لاأقل در این چهل ‌روز اُنس با مطالبی مثل آن‌چه حضرت مولا با فرزندشان در نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه در میان می‌گذارند، لازم است. «منازل‌السائرین» را باید بعد از داشتن معارفی مثل معرفت نفس و برهان صدیقین و معاد، شروع کرد آن‌هم با شرح استاد. موفق باشید

10910

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم اینجانب دانشجوی دکتری دانشگاه علوم پزشکی تهران به مدت بیش از سه سال است که با جناب استاد و تفکرات ایشان آشنا شده ام. قبلا به مدت نزدیک به 15 سال اعتقادات اسلامی را به صورت تخصصی کار کرده ام. الحمدالله در فرمایشات استاد راهکارهای عملی سلوک مشهود است. بنده بحمدالله مباحث معرفه النفس، برهان صدیقین، حرکت جوهری، معاد، فعلیت باورهای دینی و در نهایت در حال گوش دادن به سخنرانی مکارم الاخلاق جناب استاد هستم. در ارتباط با اثبات scientific نفس یا روح تحقیقات فراوانی کرده ام علاوه بر منابع موجود فارسی از منابع انگلیسی زبان نیز تحت عنوان soul یا consciousness استفاده نموده ام. اما حقیقتا پای عقل سخت چوبین بود! و قلب بایستی وارد میدان شود. بنده هنوز به مرحله یقین به وجود روح نرسیده ام و این موضوع مانع از سلوک بنده میشود. شما فرمودید مرتاضین در نهایت سیر زمانی یا مکانی دارند ولی عرفا علاوه بر سیر زمانی و مکانی سیر در عوالم وجودی قیامتی هم دارند. اینجانب اگر به خواست خدارند حداقل یک سیر زمانی (مثلا خواب صادقه برای آینده) داشته باشم حجت برای بنده تمام میشود و یا حتی اگر از اهلی شاهد کوچکترین سیر مکانی باشم باز نیز حجت بر بنده تمام میشود و وجود روح بر بنده اثبات تام و تمام میشود. جناب استاد چگونه میتوانم به یکی از این دو هدف دست پیدا کنم. با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که شما خود را احساس می‌کنید دلیل بر وجود روح است. بالاخره خودتان که همان روح‌تان است برایتان آشکار است و همواره خودتان، خودتان هستید، چه با بدن و چه بی بدن. چیز دیگری نیاز نیست. موفق باشید
10798

رزقبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: دوستی از بنده سؤال کرد که اگر رزق مقدر است و حتی از روزنه های کوچک هم به انسان می رسد، پس چه طور این همه گرسنه در آفریقا دارند تلف می شوند؟ جواب هایی به ذهن خودم رسید؛ مثل ظلم دیگران یا عدم تلاش خودشان. ولی باز این سؤال مطرح می شود که مگر رزق مقدر را ظالمان می توانند منع کنند؟! منتظر پاسخ حضرت استاد هستم. مؤید باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در کتاب «جایگاه رزق در هستی» عرایضی در این مورد داشته‌ام. عرض شد وقتی از نزدیک وارد موضوع می‌شویم و یا گزارش کسانی را که در صحنه بوده‌اند دنبال می‌کنیم متوجه می‌شویم خداوند از جهت رزّاق‌بودن کار را تمام کرده و متأسفانه عوامل دیگری از جمله قحطی‌زدگی، زیرساخت‌های آن جامعه را به هم زده. موفق باشید
10678
متن پرسش
با سلام و احترام: نظر شما در مورد تمدید مذاکرات چیست؟ نحوه موضع گیری نیروهای انقلابی و متدین در خصوص این توافق چگونه باید باشد؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به سخن رهبری عزیز امیدوار باشید که فرمودند: « یک نمونه دیگر از ضعف دشمن، قضیه هسته ای ایران است. امریکا و کشورهای استعمارگر اروپایی دور هم جمع شدند تا جمهوری اسلامی ایران را در قضیه هسته ای به زانو درآورند اما نتوانستند و در آینده نیز نخواهند توانست » وگرنه از قرارداد بد چیز خوبی در نمی‌آید مگر یک آبرو برای آمریکا. تحریم‌ها برای یک ملت انقلابی چیزی نبود که رفع آن مهم باشد. به گفته رهبری ««راه کار ملت ایران؛ تحکیم مؤلفه‌های قدرت داخلی است». » موفق باشید
8374

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز می خواستم فایل تصویری مصاحبه تون رو در طلاییه یا برام ارسال کنید یا جهت دانلود در سایت قرار دهید با تشکر.التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خودم چیزی از آن فایل در اختیار ندارم باید با جناب سردار لادانی صحبت بفرمایید. شماره تلفن ایشان عبارت است از: 09131812131 موفق باشید
7783

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام لطفا بحثی در مورد طینت هم داشته باشید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در ابتدای شرح کتاب «حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌‌تعالی‌علیه» عرایضی داشتم و نیز مباحث مربوط به «عین ثابته» خیلی نزدیک است به مباحث مربوط به طینت. موفق باشید
5716
متن پرسش
به نام خدا باسلام ازغرفه کتاب شمابازدیدنمودم واقعا باعث افتخاروخوشحالی گردید منتظر شدم شاید جنابعالی راببینم ولی موفق نشدم خیلی علاقمندم شما را ملاقات نمایم آیا کلاس خصوصی هم داریدموفق وسربلندباشید
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: امیدوارم توانسته باشم متذکر افقی باشم که از طریق انقلاب اسلامی و حضرت امام«رضوان‌اللّه‌ تعالی‌علیه» در تاریخ ما گشوده شد . در جلسات روزهای شنبه و دوشنبه که به صورت عمومی برگزار می شود می‌توانم خدمتتان باشم. موفق باشید
5635
متن پرسش
با سلام. در سوال 5606 یک آقایی پاسخ هایی به یک خانمی داده بودند. باید عرض شود که اولا ایشان هیچ دلیلی اقامه نکردند که مخالفت زنان با زن دوم ریشه ی حسادت دارد و فقط نظر خودشان را گفتند، لذا ما هم می توانیم مثلا بگوییم چون مردان تنگ نظر هستند نمی توانند ببینند زنشان از مرد دیگری تعریف می کند. که البته این طور نیست نه در رابطه با زن و نه در رابطه با مرد. ثانیا ایشان فرموده اند که منابع فقه کتاب و سنت و ... است و اگر بنا باشد .... ، درحالی که "نگاه" مهم است، با نگاه زمان شناسانه به زعم آن خانوم، به این منابع ممکن است نتایج دیگری گرفته شود. ایشان هم نگفتند که باید منابع فقه را تغییر داد، می گویند باید با نگاه زمان شناسانه به این منابع نظر کرد. متأسفانه بعضی افراد به جای این که به حرف و معنای آن توجه کنند و پاسخی برای آن بیابند با نگاه انحراف یابی و برچسب زنی به صحبت افراد می نگرند . در سوال 5579 درمورد زمانه ی امروز بحث شده نه کل تاریخ که آقای سوال 5606 فرمودن ایشان به نواب خاص و فقهای کل تاریخ لعن کرده اند! . اما استاد عزیز، ذکر چند نکته خالی از لطف نیست. خوب است بدانید من با همسرم ساعت ها درمورد این مسئله صحبت کردیم که واقعا ببینیم حقیقت چیست. در پاسخ به سوال 5579 چند نکته مطرح فرمودید . نکته ی اول فرمودید این که اگر مردی برای ازدواج مجدد احساس واجب شرعی کند ، ترک واجب جایز نیست. استاد سر این اصلی که فرمودید بحث نیست. بله ترک واجب جایز نیست اما صحبت آن است که امروزه ، شرایط زمانه به گونه ای است که هرگز شرط این اصل محقق نمی شود که نتیجه اش یعنی واجب بودن ازدواج مجدد محقق شود. این حرفی که می زنم نتیجه ی ساعت ها تأمل و بحث با افراد صاحب نظر هست. شما یک شرایط خاصی را مثال بیاورید که ازدواج مجدد واجب باشد. بنده و دوستان هرچقدر می اندیشیم به حالتی دست پیدا نکردیم. از آن جا که بنده هنوز به این نتیجه نرسیدم که حرف زدن با کسانی که زن دوم را حلال می دانند، بی نتیجه است، سعی می کنم منظورم را تبیین کنم. یک جمله ای مطرح کردید که از شما بعید می نماید. فرمودید : "با این‌همه وقتی کارشناسان خطر آینده‌ی کشور ما را پیرشدن جامعه می‌دانند و این‌را خطری حتی بزرگ‌تر از مشکلی که جنگ برای ما به‌بار آورد پیش‌بینی می‌کنند و تأکید مقام معظم رهبری در تلاش برای تولد فرزندان بیشتر است و خداوند نیز دختران و زنانی را پروریده است که در صورت ازدواج با آن‌ها این مشکل برطرف می‌شود، آیا نباید در این مورد هم تأمل نمود؟ ".و از مقام معظم رهبری هم در این کلامتان خرج فرمودید. این حرف شما از زوایای مختلف قابل اشکال است. مقایسه اجمالی بین شرایط جنگ و شرایط امروز از زاویه ی مطرح در این سوال : آسیب جنگ این می شود که تعداد مردان از زنان کمتر می شود. لذا اگر مردان چند زن نگیرند جمعیت کثیری از زنان مجرد باقی می مانند پس آسیب جنگ در تحقق نیافتن اصل ازدواج است. اما پیرشدن جامعه به دو دلیل است اولا به دلیل این که به خاطر شرایطی که غرب به ما تحمیل کرده خیلی اوقات ازدواجی محقق نمی شود که بچه ای در کار باشد. حداقل خود من ده تا پسرخاله دارم که چون پول ندارن سنشون بالا رفته ولی ازدواج نکردن. خب کسی که برای ازدیاد نسل ازدواج مجدد می کند و همسر اولش را دق می دهد پولی که بناست خرج ازدواج مجدد برای ازدیاد نسل کند به این افراد کمک کند تا با ازدواج اولشان هم زن بگیرند هم بچه داشته باشند. اما دلیل دوم پیرشدن جامعه ، نه به ازدواج بلکه به غربی شدن هرچه بیشتر جوامع برمیگردد. یعنی ازدواج صورت گرفته اما تعداد بچه ی حاصل از ازدواج کم است. پس با ازدواج مجدد مسئله حل نمی شود چرا که ازدواج مسئله ی کمبود نسل را حل نکرده است بلکه مسئله ی اصلی تبعاتی است که غربی شدن جامعه بر ما تحمیل کرده است. باز خیلی ها هستند که به خاطر موانعی که مهم ترینش موانع مادی است بچه دار نمی شوند خب به جای ازدواج مجدد برای افزایش نسل ، به افرادی کمک کنن که به خاطر پول نداشتن بچه دار نمی شن. یک نمونه اش خود ما هستیم که اگه یکی دو میلیون پول داشتیم انقدر برای بچه دار شدن دو دل نبودیم و تا الآن بچه دار شده بودیم . خیلی از دوستان من هم همین طورند. طلاب امروزه شرایط سختی دارند ، آدم های خدانشناسی که با ازدواج مجدد می خواهند نسل زیاد کنند یک اطلاعیه بزنند که مثلا حاضرند برای افزایش نسل هزینه ی زایمان و ... را به مدت یک سال برای یک زوج طلبه که واقعا نیازمندند را تأمین کنند. البته این فقط یک پیشنهاد است و من خیلی روش فکر نکردم . پیشنهادهای خیلی زیاد دیگری هم می شود مطرح کرد برای کسانی که به خاطر ازدیاد نسل ازدواج مجدد می کنند. ساده ترین پیشنهاد همین است که کمک کنند تا زوج هایی که فرزند ندارند بچه دار بشن یا کسانی که نتوانستند ازدواج کنند ، را به هم برسانند تا زوج جدید بچه دار شوند. خودتان قطعا راه های بهتری هم به نظرتان می رسد ولی همه ی منظور بنده این هست که شما را متوجه کنم دچار چه اشتباه بزرگی هستید و متأسفانه خیلی ها رو در اجتماع آدم می بینه که هوس بازی می کنند به اسم این که پیامبر چند زن داشتند. اما اگر فقها با نگاه زمان شناسانه "مثلا" این حکم ابتدایی را می دادند که " ازدواج مجدد حرام است مگر در شرایطی که شهوت به مردان غلبه کند و در این صورت با اجازه ی حاکم شرع ازدواج مجدد بلامانع است" و در صورت نیاز چند تبصره هم به آن اضافه می کردند . در این صورت دیگر شهوت رانی به اسم اسلام نمی شد. مردی که ازدواج مجدد می کرد برای خود و همسرش واضح بود که به خاطر شهوت رانی دست به این کار می زند. درحالی که شخصا موارد زیادی در دوستان دیدم که به اسم اسلام و تکلیف شرعی، شهوت رانی می کنند و مشکلات زیادی را برای خود و خانواده و فرزندانشان ایجاد می نمایند. شاید در مثال های بنده انقلت بیاورید لطفا اگر اصل حرفم درست است بپذیرید. مثال ها را فقط برای این آوردم که منظورم واضح تر بشه. در انتها عرض کنم که بنده قصد پایین آوردن جایگاه مراجع را ندارم و اگر در جایی حرفی زدم که موجب این شده عذر می خوام و به صحبت بنده با نگاه علمی بنگرید نه نگاهی که از موضع دفاع از مراجع برآید. بیایید با هم بیاندیشیم تا در شناخت حقیقت این موضوع به هم کمک کنیم. عنایت داشته باشید که در سوال 5579 هم اصل مسئله ی ازدواج مجدد را انکار نکرده اما بحث روی شرایط امروز به لحاظ تاریخی و منطقه ای است چرا که قضاوت نسبت به تاریخ گذشته و مناطق دیگر، بیشتر از این ها اطلاعات می خواهد. با تشکر که وقت خود را در اختیار بنده و دوستان می گذارید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 5627 عرض کردم نباید موضوع را کش داد، تنها جواب جنابعالی را منعکس می‌کنم تا شرایط تفکر بیشتر در این موضوع به صورت همه‌جانبه فراهم شود هرچند در بعضی موارد با نظر جنابعالی موافق نیستم. البته موضوع به این‌سادگی‌ها هم نیست که هرکدام بر وجهی که در ذهن داریم تأکید کنیم و نسبت به نکته‌ای که طرف مقابل فکر کرده سریعاً بگذریم. موفق باشید
5611
متن پرسش
با عارض سلام خدمت استاد بزرگوارمان در شرح حال حضرت امام است که ایشان یک بار چون در یک سخنرانی احساس کردن نفسشان از سخنوری خوشش آمده تا سه سال سخنرانی را تعطیل کردند اما اگر ما بخواهیم این جوری رفتار کنیم باید گوشه ی خانه بنشینیم امام چه می کردند که هم این رفتار را انجام می دادند و هم کار و زندگی را تعطیل نمی کردند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این را که می‌فرمایید نشنیده‌ام ولی در هرحال در هر کاری ما موظف هستیم بر اساس میل نفس امّاره‌ی خود عمل نکنیم، به حکم وظیفه‌ی شرعی عمل کنیم و اگر تا حدّی هم میل نفس در میان است نظر ما در راستای برآوردن آن میل نباشد. موفق باشید
5574
متن پرسش
سلام علم ذاتا سکولار است و یا دینی؟سینما چه؟فرهنگ؟تمدن؟تکنولوژی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی همه‌ی عالم مخلوق خدا است به آن معنا که عالم مظهر اسماء و صفات الهی است، علمی علم است که نگاه ما را به عالم و آدم از همین زاویه مدیریت کند و هنر و تمدن و تکنولوژی همه در بستر چنین نگاهی به عالم و آدم باید شکل بگیرند ولی فعلاً این طور نیست و به این معنا همه علوم سکولاراند. موفق باشید
3298
متن پرسش
سلام قبل از جنگ صفین امام یکی از نمایندگان بی بصیرت خود را به سمت معاویه می فرستد که موجب اعتراض مالک میشود. وقتی نماینده شکست خورده بر میگردد مالک جلوی امام به شدت او را تحقیر میکند. ایا کار امام در فرستادن این ادم ساده درست بود. ایا کار مالک در اعتراض به نماینده ای که امام فرستاده بود درست بود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در این موارد باید تاریخ را با عمق بیشتری مطالعه کرد زیرا شخص مالک اشتر آنچنان ولایت‌مدار است که نمی‌توان این گزارش تاریخی را در مورد او صادق دانست. موفق باشید
3240

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز....چرا علامه در کتب بدایه و نهایه اینقدر از ذهن و عین به طور جداگانه صحبت می کنند؟ آیا فضای این کتب واقعا براساس فلسفه متعالیه هست؟ در برخی فصول علامه می فرمایند که براساس مشاء تقریر کرده اند و برای فرد تازه واردی مانند بنده یک آشفتگی ذهنی پیش آمده نسبت به دو مکتب مشاء و حکمت متعالیه و مسائل در ذهنم درست تبیین نمی شوند. کتاب بهتری برای مطالعه دقیق تر و تفکیکی هست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده هم معتقدم شبهه وجود ذهنی را می‌توانیم با تبیین ملاصدرا و طرح حمل اوّلی ذاتی به‌خوبی حل کرد و به بقیه‌ی شبهه‌ها نپرداخت و لذا نگران نباشید و از موضوع عبور کنید. علامه نکات ارزشمندی در ادامه‌ی نهایه مطرح می‌فرمایند. موفق باشید
2121
متن پرسش
بسمه تعالی عرض سلام دارم خدمت استاد طاهرزاده بنده 21 سال و چند ماه سن دارم. استاد حدود یک سال است که با شما آشنا شده ام.در طول این مدت به صورت پراکنده از طریق کتاب جزوه و سی دی با مباحث آشنا شده ام. ولی حالا قصد دارم از ابتدا شروع کنم و به صورت سیر مطالعاتی و مستمر خود را در اختیار مباحث قرار دهم. این است که در ابتدای کار چند سوال برایم مطرح است که خواهشمندم راهنمایی فرمایید. آنطور که من فهمیده ام اگر خود را در اختیار مباحث قرار دهیم و اعمال عبادی خود را هم انجام دهیم در حالت سیر و سلوک قرار گرفته ایم و این بسیار ارزشمند است.حال اگر اشتباه میکنم خواهشا راهنمایی نمایید. بنده جزوه ضرورت مطالعه را که مطالعه میکردم شما چند سیر مطالعاتی پیشنهاد کردید که یکی از آنها مربوط به آثار حضرت امام(ره) بود. حال نمیدانم سیر مطالعاتی را پیرامون مباحث شما داشته باشم یا حضرت امام.البته بیشتر به مباحث شما علاقه دارم ولی فکر میکنم کمی برایم دیر شده است. از طرف دیگر وقتی پیگیر مباحث هستم برنامه هایی مثل سمت خدا و این شبها را که از طریق رسانه ملی پخش میشوند تا حد قابل توجهی از دست میدهم. چون بنده دانشجو هستم و فعالیتهای درسی هم دارم حقیقتش را بخواهید نمیتوانم به طور همزمان پیگیر هردو باشم.این است که خواهشمندم در این زمینه هم مرا راهنمایی فرمایید. از پاسخ شما بسیار سپاسگذارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- مباحثی مثل «ده نکته از معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و بحث معاد مقدمه می‌شود که آثار حضرت امام را راحت بفهمید 2- بالاخره به خودتان برنامه بدهید و بدون عجله هرکاری را در جای خودش انجام دهید. ابتدا زمانی که برای دروس دانشگاهی می‌گذارید را معلوم کنید و در وقت اضافه بقیه‌ی کارها را جای دهید. موفق باشید
1670

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام/می خواستم توضیحات کاملی در باب ماهیت مجلس سنا و جایگاه آن در مکانیسم قانونگزاری بدهیدو تفاوت آن را با مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی تبیین نمایید.ضمنا در صورت امکان علت ابقای آقای هاشمی رفسنجانی را برای ریاست دوره جدید را توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام اعضاء مجلس سنا در نظام شاهنشاهی توسّط شاه تعیین می‌شد و پس از آن‌که نمایندگان قانونی را تصویب می‌کردند باید به امضای آن‌ها برسد و عملا سناتور ها قدرت تأیید یا عدم تأیید قوانین مجلس را داشتند در حالی که مجلس تشخیص مصحلت در جای خود دو وظیفه دارد؛ یکی آن‌که تشخیص دهد اگر قانونی که مجلس تصویب کرده و جهت امور کشور لازم و ضروری می‌داند ولی شورای نگهبان تأیید نکرده‌است، مصلت کشور است، به عنوان یک حکم ثانوی تأیید کند. پس عملا مجمع تشخیص مصلحت قانونی تصویب نمی‌کند بلکه توسط اشخاصی که نوعا از شرائط کشور آگاهی دارند معلوم می‌شود قانون مذکور مصلحت است که تصویب شود یا نه. وظیفه‌ی دوم مجمع تشخیص مصلحت مشاوره دادن به رهبری نظام است بدون آن‌که رهبری ملزم باشند از نظرات مجمع پیروی کنند منتها لازم است بعد از گرفتن پیشنهاد‌های مجمع تشخیص نظر خود را در موردی که از مجلس درخواست مشاوره کرده‌اند، اعلام کنند. در مورد ابقاء آقای هاشمی بنده معتقدم اصل انتصاب آقای هاشمی به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت از ابتکارات مدبّرانه‌ی مقام معظم رهبری بود تا آقای هاشمی بعد از ریاست جمهوری مشغول باشند و از طرفی در جایی قرار داشته باشند که هیچ‌گونه نقش مستقیمی در امور اجرایی کشور در اختیار ایشان نباشد زیرا آقای هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت یک رأی هستند مثل رأی بقیه‌ی اعضاء، و از طرفی از مدیریت ایشان در اداره‌ی مجمع نیز استفاده شده است و طبیعی است که باز خود آقای هاشمی جهت ریاست مجمع ابقاء شوند زیرا در مجمع تشخیص مصلحت که باید تشخیص بدهد قانون مجلس با توجه به مخالفت شورای نگهبان، مصلحت کشور است که اجرا شود یا نه، باید همه‌ی سلیقه‌ها باشند تا مصلحت موضوع را از همه‌ی زوایا بررسی کنند. موفق باشید.
733

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام؛به دلیل وفا نکردن به عهدهایی که با حضرت ولی عصرعلیه السلام وسایر ایمه بسته ام وتکرار گناهان، از بازگشت بسوی این بزرگواران شرم دارم،چکار باید بکنم؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی آن‌ها خانواده‌ی کرم‌اند. همین که از ارتکاب گناهان پشیمان هستید به شما نظر دارند.
610

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام این که گفته می شود تکنولوزی اکل میته است با این موضوع که گفته میشود مطابق عالم خود گزینش کنیم به یک معناست.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: جواب این سوال نیاز به مباحث گسترده‌ای دارد که در کتاب‌های «مدرنیته و توهم» و «گزینش تکنولوژی از دریچه‌ی بینش توحیدی» مطرح شده.
608

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز باتوجه به نص سریح قرآن مبنی بر از بین رفتن همه روبط نسبیتی میان افراد در عالم آخرت(فلا انساب لهم)روایاتی از قبیل شفاعت شهید برای پدر ومادر خودیابطور مشخص تر روایاتی دراین زمینه که دوستان ایمانی وارد بهشت نمی شوند مگر اینکه دوست آنها نیز با آنها وارد بهشت شود چگونه توجیه می شوند؟ اگر رابطه ا نیست دیگر والدین برای شهید یا دوست برای دوست معنی نمی دهد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اگر از طرفی فرمود «فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذ » و نسبت‌هایی که مربوط به بدن افراد بود را نفی فرمود، از طرف دیگر فرمود « لَهُمْ ما یَشْتَهُون‏ » یعنی برای افراد بهشتی هر آن چه را که طلب می‌کنند فراهم است، پس اگر بخواهد پدر و مادر خود را شفاعت کند یا برادران ایمانی را به بهشت ببرد، برای او مقدور است، البته با حفظ تناسبی که در قیامت هست ونقشی که والدین یا دوستان در روح ایمانی شهید داشته‌اند. چون نسبت‌های ایمانی نه تنها در قیامت از بین نمی‌رود بلکه با رفع حجاب، شدت می‌یابد.
18435

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: از اینکه وقت حضرتعالی را می گیرم عذرخواهی می کنم: نگرانی بنده این است که وارد دهه چهارم عمر شده ام اما هنوز به نافله شب تقید ندارم. در دوران نوجوانی تا جایی که در توان بود مقید بودم اما اکنون بیدار شدن در دل شب برایم بسیار سخت است. خدا می داند این آرزو هیچ وقت از یاد من نرفته است و یکی از دعاهای بنده در حرم های اهل بیت (ع) روزی شدن نافله شب است. می دانم که رسیدن به مقام بندگی کامل بدون نافله شب میسر نیست اما از پس خودم برنمی آیم. لطفا راهنمایی و دعا فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید اهل فن می‌فرمایند «در این حالت در روز قضای نافله‌ی شب را به جا آورند». موفق باشید

18405
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل بیت‌‌‌‌‌ (ع) ‌‌‌صفحه ۳۲۶ فرمودین «مخلص بودن مقام است و مقوله ای است وجودی و تشکیکی، و قاعده ی شدید و اشد در آن جاری است و لذا اگر صفات مطرح در امثال زیارت جامعه برای اهل بیت به نحو اشد مطرح است برای سایر انبیاء به نحو شدید مطرح است و در آنجا نیز موضوع تشکیکی بودن جاری است» حال آیا می توان گفت مخلص بودن برای چهارده معصوم هم تشکیکی است؟ مثلا می توان گفت حضرت محمد (ص) از امام علی (ع) مخلص ترند؟ یا اینکه چهاده معصوم همگی در یک مقام هستند ولی یکی نسبت به دیگری این مقام را بیشتر به نمایش گذاشته اند؟ و من الله التوفیق التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت از زيد بن الشّحَّام است كه از حضرت صادق«علیه‌السلام» سؤال مى‏ كند: «أَيُّمَا أَفْضَلُ الْحَسَنُ أَمِ الْحُسَيْنُ؟ فَقَالَ: «إِنَّ فَضْلَ أَوَّلِنَا يَلْحَقُ بِفَضْلِ آخِرِنَا وَ فَضْلَ آخِرِنَا يَلْحَقُ بِفَضْلِ أَوَّلِنَا وَ كُلٌّ لَهُ فَضْلٌ» قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَسِّعْ عَلَيَّ فِي الْجَوَابِ فَإِنِّي وَ اللَّهِ مَا سَأَلْتُكَ إِلَّا مُرْتَاداً فَقَالَ: «نَحْنُ مِنْ شَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ بَرَأَنَا اللَّهُ مِنْ طِينَةٍ وَاحِدَةٍ فَضْلُنَا مِنَ اللَّهِ وَ عِلْمُنَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ نَحْنُ أُمَنَاؤُهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ وَ الْحُجَّابُ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ، أَزِيدُكَ يَا زَيْدُ؟» قُلْتُ نَعَمْ. فَقَالَ: «خَلْقُنَا وَاحِدٌ وَ عِلْمُنَا وَاحِدٌ وَ فَضْلُنَا وَاحِدٌ وَ كُلُّنَا وَاحِدٌ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى» فَقَالَ أَخْبِرْنِي‏ بِعِدَّتِكُمْ فَقَالَ: «نَحْنُ اثْنَا عَشَرَ هَكَذَا حَوْلَ عَرْشِ رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ فِي مُبْتَدَإِ خَلْقِنَا أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ».[1] زيد بن الشّحَّام از حضرت صادق«علیه‌السلام» سؤال مى ‏كند: از حسن و حسين كدام‏يك افضل‏اند؟ حضرت صادق«علیه‌السلام» فرمودند: فضيلت و برترى اولين ما ملحق به برترى و فضيلت آخرين ما مى شود و فضيلت آخرين ما به اولين ما برمى ‏گردد، هر كدام را فضلى است. عرض كردم: فدايت شوم توضيح بيشتر بفرماييد؛ به خدا قسم من چون جوياى فضل و منقبت شما هستم اين سؤال را مى‏ پرسم. حضرت فرمودند: ما از شجره‏ ى طيبه ‏اى هستيم كه خدا ما را از يك طينت به‏ وجود آورد، فضل ما از جانب خدا و علم ما از اوست، ما امين خدا ميان مردم هستيم و دعوت‏ كنندگان به سوى دين خدائيم و نگهبانان و واسطه ‏ها بين خدا و مردم مى ‏باشيم. اى زيد! هنوز هم برايت توضيح بدهم؟ عرض كردم آرى. فرمود: سرشت ما يكى و علم ما يكى و فضل ما يكى است و همه در نزد خدا يكسانيم، عرض كردم بفرمائيد چند نفر هستيد؟ فرمود: ما دوازده نفريم در اطراف عرشِ پروردگار در شروع آفرينش خود، اول ما محمّد، وسط ما محمّد و آخر ما نيز محمّد است. موفق باشید

 


[1] - «الغيبةللنعمانى»، محمد بن ابراهيم نعمانى، ص 86. بحارالأنوار، ج 25، ص 363 ..

17815
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اگر امکان داره می خواستم توضیح کوچکی در مورد تفاوت خلق کردن با تجلی کردن بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خلق‌کردن از نظر لغت به معنای جمع‌کردن و تألیفِ اجزاء است مثل جمع‌کردن یک ساختمان. بدین جهت وقتی بحث جمع‌کردن در قرآن می‌آید، بحثِ مثلاً «فی ستة ایّام» می‌آید یعنی عملی است در عالم ماده که عالمِ زمان‌مند است. ولی در تجلی، رابطه‌ی «وجودی» در میان است از طریق وجود مطلق و چون وجود مطلق، «وجود» به مخلوق می‌دهد عملاً چیزی جز وجود در میان نیست و این معنای تجلی است مثل تجلی نور به فضای اتاق که بین منبع نور یعنی چراغ و نوری که در میان است تنها «نور» را شما دارید. به همین جهت نمی‌گوییم چراغ، نورِ اتاق را خلق کرد. فهم دقیق این موضوع را در بحث «برهان صدیقین» می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید

17074

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: آیا در زمینه ی جهاد به خصوص از جنبه نظامی - چه سخت و نرم - در اسلام، کتابی دارید؟ یا کتابی می شناسید که به صورت مستند بر اساس آیات قران و روایات تدوین شده باشد؟ متاسفانه با توجه به جستجوی بنده به یک سری کتبی برخوردم که بحث جهاد به خصوص مبانی آن را به درستی مشخص نکرده اند و نتیجه بحث فقط کتاب سازی شده است. لطفا از آثار اسلام شناسانی که در این زمینه کار کرده اند، معرفی بفرمایید. با تشکر رضاپور
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب خاصی در نظر ندارم ولی علامه‌ی طباطبایی در آیات مربوط به «جهاد» به‌خصوص در سوره‌ی توبه، نکات ارزشمندی را مطرح فرمودند. موفق باشید

16881

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیزم: با توجه‌ به تأکیدهای مداوم حضرت آقا درباره حفظ زبان فارسی و ویرایش لطفا به این نکات توجه بفرمایید که غلط‌هایی بسیار فاحش است و متأسفانه در گفتار و نوشتار شما هم بسیار تکرار می‌شود. بنده کمترین به دلیل اینکه تقریبا از شش سال پیش هر روز فایل‌های صوتی شما را گوش می‌دهم و برخی از کتاب‌های را شما خواندم و مباحثه کردم و درس دادم و با توجه‌به به روحیه نقدپذیری شما بی‌ادبی کرده و این نکات را خدمتتان عرض می‌کنم. حضرت استاد، «نسبت به» فقط در معنای مقایسه درست است و نباید به‌جای «در قبال» یا «درباره» استفاده کرد. تعداد آثار شما نسبت به پارسال کمتر شده است. (کابرد درست) شما نسبت به این این موضوع توجه نمی‌کنید. (کاربرد نادرست) «در ارتباط با» گرته‌برداری و غلط است. در ارتباط با این موضوع باید بیشتر فکر کنیم. ویراسته: درباره این موضوع باید بیشتر فکر کنیم. کلا در نوشته‌ها و گفته‌های شما پر از غلط‌های ویرایشی است و بنده با توجه به اینکه آثار شما را به افراد بسیاری توصیه کرده‌ام از بسیاری از آن‌ها شنیده‌ام که کتاب‌ها بسیار پرغلط است. شاگرد کمترین شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از‌ توصیه‌های شما. سعی بر آن است که بر آن‌ها تأمل شود ولی عنایت داشته باشید که بنای بنده آن است که ادبیات مقاله‌ای و به اصطلاح نظم ریاضی که با علم حصولی همراه است را پشت سر بگذارم به همان معنایی که ارسطو در رابطه با قضایای حضوری می‌گوید: «قضایا قیاساتها معها» که البته در مقدمه‌ی کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» دلیل آن را عرض کرده ام و در همین رابطه واژه‌ی نسبت را با ادبیاتی که تذکر وجودی باشد به کار می‌برم. به اصطلاح گفته می‌شود با مفاهیم علم حصولی نمی‌توان عقل تاریخی را به جامعه برگرداند. موفق باشید

نمایش چاپی