باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً حضرت«صلواتاللّهعلیه» در عالم، حضورِ مادی دارند ولی فراموش نفرمایید که حضرت مهدی«سلاماللّهعلیه» وجهِ غیبی خاصی دارند که بقیهی انبیاء و اولیاء آن را نداشتند. در این مورد عرایضی در کتاب «جایگاه و معنی واسطهی فیض» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه قرآن میفرماید: «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَميعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ (67/ زمر) رابطهی کاملی بین شناخت خدا و قیامت هست و در واقع آن کسی که خدا را به عنوان ربالعالمین قبول نداشته باشد نمیتواند متوجه ابدیت مخلوقات حضرت ربالعالمین باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطابق حرام و حلال الهی عمل کنید و از طریق خدمت به انقلاب اسلامی و نایب امام، زمینهی ظهور آن حضرت را فراهم نمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موقعی که انسان از همهچیز بخواهد منقطع شود و از طریق وجه روحانی خود به حضرت حق وصل شود، تازه خطورات و افکار باطله ظهور خواهد کرد. به همان معنا که «آب گِل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را میکشد». این گِلی که پای سالک را میکشد، همان خطورات و تعلقاتی است که در پنهان وجود او رسوب کرده بود و استادِ رهرفته میداند که چگونه سالک مبتدی را از این رسوبات عبور دهد. در هر صورت مقدماتی مثل معرفت نفس بسیار ضرروی است و لاأقل در این چهل روز اُنس با مطالبی مثل آنچه حضرت مولا با فرزندشان در نامهی 31 نهجالبلاغه در میان میگذارند، لازم است. «منازلالسائرین» را باید بعد از داشتن معارفی مثل معرفت نفس و برهان صدیقین و معاد، شروع کرد آنهم با شرح استاد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید اهل فن میفرمایند «در این حالت در روز قضای نافلهی شب را به جا آورند». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت از زيد بن الشّحَّام است كه از حضرت صادق«علیهالسلام» سؤال مى كند: «أَيُّمَا أَفْضَلُ الْحَسَنُ أَمِ الْحُسَيْنُ؟ فَقَالَ: «إِنَّ فَضْلَ أَوَّلِنَا يَلْحَقُ بِفَضْلِ آخِرِنَا وَ فَضْلَ آخِرِنَا يَلْحَقُ بِفَضْلِ أَوَّلِنَا وَ كُلٌّ لَهُ فَضْلٌ» قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَسِّعْ عَلَيَّ فِي الْجَوَابِ فَإِنِّي وَ اللَّهِ مَا سَأَلْتُكَ إِلَّا مُرْتَاداً فَقَالَ: «نَحْنُ مِنْ شَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ بَرَأَنَا اللَّهُ مِنْ طِينَةٍ وَاحِدَةٍ فَضْلُنَا مِنَ اللَّهِ وَ عِلْمُنَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ نَحْنُ أُمَنَاؤُهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ وَ الْحُجَّابُ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ، أَزِيدُكَ يَا زَيْدُ؟» قُلْتُ نَعَمْ. فَقَالَ: «خَلْقُنَا وَاحِدٌ وَ عِلْمُنَا وَاحِدٌ وَ فَضْلُنَا وَاحِدٌ وَ كُلُّنَا وَاحِدٌ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى» فَقَالَ أَخْبِرْنِي بِعِدَّتِكُمْ فَقَالَ: «نَحْنُ اثْنَا عَشَرَ هَكَذَا حَوْلَ عَرْشِ رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ فِي مُبْتَدَإِ خَلْقِنَا أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ».[1] زيد بن الشّحَّام از حضرت صادق«علیهالسلام» سؤال مى كند: از حسن و حسين كداميك افضلاند؟ حضرت صادق«علیهالسلام» فرمودند: فضيلت و برترى اولين ما ملحق به برترى و فضيلت آخرين ما مى شود و فضيلت آخرين ما به اولين ما برمى گردد، هر كدام را فضلى است. عرض كردم: فدايت شوم توضيح بيشتر بفرماييد؛ به خدا قسم من چون جوياى فضل و منقبت شما هستم اين سؤال را مى پرسم. حضرت فرمودند: ما از شجره ى طيبه اى هستيم كه خدا ما را از يك طينت به وجود آورد، فضل ما از جانب خدا و علم ما از اوست، ما امين خدا ميان مردم هستيم و دعوت كنندگان به سوى دين خدائيم و نگهبانان و واسطه ها بين خدا و مردم مى باشيم. اى زيد! هنوز هم برايت توضيح بدهم؟ عرض كردم آرى. فرمود: سرشت ما يكى و علم ما يكى و فضل ما يكى است و همه در نزد خدا يكسانيم، عرض كردم بفرمائيد چند نفر هستيد؟ فرمود: ما دوازده نفريم در اطراف عرشِ پروردگار در شروع آفرينش خود، اول ما محمّد، وسط ما محمّد و آخر ما نيز محمّد است. موفق باشید
[1] - «الغيبةللنعمانى»، محمد بن ابراهيم نعمانى، ص 86. بحارالأنوار، ج 25، ص 363 ..
باسمه تعالی: سلام علیکم: خلقکردن از نظر لغت به معنای جمعکردن و تألیفِ اجزاء است مثل جمعکردن یک ساختمان. بدین جهت وقتی بحث جمعکردن در قرآن میآید، بحثِ مثلاً «فی ستة ایّام» میآید یعنی عملی است در عالم ماده که عالمِ زمانمند است. ولی در تجلی، رابطهی «وجودی» در میان است از طریق وجود مطلق و چون وجود مطلق، «وجود» به مخلوق میدهد عملاً چیزی جز وجود در میان نیست و این معنای تجلی است مثل تجلی نور به فضای اتاق که بین منبع نور یعنی چراغ و نوری که در میان است تنها «نور» را شما دارید. به همین جهت نمیگوییم چراغ، نورِ اتاق را خلق کرد. فهم دقیق این موضوع را در بحث «برهان صدیقین» میتوانید دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب خاصی در نظر ندارم ولی علامهی طباطبایی در آیات مربوط به «جهاد» بهخصوص در سورهی توبه، نکات ارزشمندی را مطرح فرمودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از توصیههای شما. سعی بر آن است که بر آنها تأمل شود ولی عنایت داشته باشید که بنای بنده آن است که ادبیات مقالهای و به اصطلاح نظم ریاضی که با علم حصولی همراه است را پشت سر بگذارم به همان معنایی که ارسطو در رابطه با قضایای حضوری میگوید: «قضایا قیاساتها معها» که البته در مقدمهی کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» دلیل آن را عرض کرده ام و در همین رابطه واژهی نسبت را با ادبیاتی که تذکر وجودی باشد به کار میبرم. به اصطلاح گفته میشود با مفاهیم علم حصولی نمیتوان عقل تاریخی را به جامعه برگرداند. موفق باشید