بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13128
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. می خواستم از شما بپرسم: در فلسفه و مخصوصا عرفان کدام قسمت را کامل نمی دانید. چون من طلبه هستم علاقه مندم که جاهای خالی فلسفه و عرفان را پر کنم به اندازه خودم. کدام قسمت خالی مانده و به آن پرداخته نشده یا کم پرداخته شده؟ البته نظر خودم اینست که بعد از تسلط کامل إن شاءالله شرح مثنوی درس دهم. و به شیوه ی تفسیر قرآن شما باشد. یعنی واژه و ادبیات محور نباشد. بلکه محور عمق مطلب باشد و منظور عرفانی شعر. نظر شما چیست. توضیح بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حالا وقت این حرف‌ها نیست! باید عمیقاً در مورد فوق، اسفار و فصوص را همراه با استادی کاردان مطالعه کنید، در آن حال خودْ راه بگویدت که چون باید کرد. در ضمن فکر خوبی است که بتوانیم روح مثنوی را به همان شکلی که مولوی اظهار داشته است به جامعه و تاریخ خود برگردانیم در آن صورت مردم با تفسیر قرآنی به زبان فارسی آشنا می‌شوند. موفق باشید

10708

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: خدا قوت. تشکر فراوان از وقت و حوصله ای که برای این جانب می گذارید. بنده یکی از فصول تحقیق ام قنوط است اما متاسفانه در یک قسمت از آن دچار مشکل شده ام، من تقریبا سه مقتل را خوانده ام اما نتوانستم مصداق قنوط (نا امیدی از رحمت خدا که ضد صفت رجا است) را به صورت مصداقی در سپاهیان یزید پیدا کنم. حتما این رذیله اخلاقی در آنها وجود داشته است اما من نمی دانم کدام فعل آنها بیانگر این صفت است. مثلا برای قساوت قلب موجود در حرمله، شهید کردن حضرت علی اصغر (ع) نمونه ای خوبی است اما برای قنوط موجود در یزیدیان مورد خاصی در نظرم نیست. اگر لطف کنید و به صورت اشاره ای چند مصداق قنوط در واقعه ی عاشورا را ذکر کنید خیلی راه گشا خواهد بود. سپاسگذارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید یأس از نتایج به‌دست آمده در مورد قاتلان سیدالشهداء«علیه‌السلام» را پس از واقعه‌ی کربلا دنبال کرد که چگونه مأیوس و ناکام شدند، از عمر سعد بگیر که چگونه به ملک ری نرسید، تا خولی که جهت سر مبارک حضرت هدیه‌ای دریافت نکرد. موفق باشید
10693
متن پرسش
سلام علیکم: آن گونه که بنده از فرمایشات شما متوجه شدم بدون اتصال به انسان کامل اتصال به قرآن و نماز و حج و... ممکن نیست و اگر هم بتوانبم متصل بشویم به درد نمی خورد چون هنوز به انسان کامل وصل نشده ایم و انسانیت ما زیر سوال است. ولی سوال بنده از شما این است که اولا چگونه به انسان کامل وصل شویم تا ما هم وارد وادی انسانیت شده و بتوانیم به حقایق قرآن دست یابیم، با توجه به اینکه صرف احساس حضور در اردوگاه آن حضرت به معنای اتصال به آن حضرت نیست؟ ثانیا خود آن حضرت چگونه به آن مقام (یعنی انسان کامل) رسیده است؟ مگر غیر از قرآن توسط چیز دیگری به این مقام رسیده؟ پس شما از روی چه استدلالی می گویید بدون مهدی نمی شود وارد وادی انسانیت شد پس قرآن چه کاره است؟ مگر قران برای هدایت مسلمین و مومنین و متقین و محسنین نیست؟ مگر انسان برخوردار از موهبت عقل و خرد نیست؟ با سپاس
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عرایضی در راستای چگونگی اتصال به انسان کامل در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» داشته‌ام 2- در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرض شده که طبق آیه‌ی تطهیر طهارت و عصمت آن عزیزان تکوینی است و عبادات آن‌ها جهت حفظ آن عصمت است که بحمداللّه در شرح آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب این مسئله تا حدّی روشن شد و در شرح سوره‌ی واقعه عرض شد که قلب مطهرون با حقیقت قرآن و وجه مکنون آن متحد است. پس عملاً هرچه آن‌ها دارند از قرآن است و ما نیز اگر با نگاه آن‌ها به قرآن بپردازیم برای ما حرف دارد. موفق باشید
9149
متن پرسش
در سؤال 9134 حقیر اشکال کردم که: «غایت خارجی، در خانه بودن است، نه خود خانه.»، شما در پاسخ فرمودید که: «این امکان، به صورتی بالفعل در خارج بود.». طبق این فرمایش شما، اولاً پس امکان رسیدن به غایت باید در خارج موجود باشد، نه خود غایت! (درحالیکه در فلسفه میگویند که علت غائی خودش باید موجود باشد نه امکانش) ثانیاً با این بیان اخیر شما، امکان وجود امام زمان حیّ، در خارجْ بالفعل موجود است (اگر بتوان «امکان» را به «وجود بالفعل در خارج» متصف کرد)، اما لازم نمیآید که پس این امکانْ محقق شده باشد! و لذا اگر با این بیان هم پیش برویم که منظور از قاعدة «غایت مفقود، محال است.» این است که: «امکان غایت، در خارج موجود است.»، باز نمیتوان وجود امام زمان حیّ را از طریق این قاعده ثابت کرد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که موضوع «محال بودن غایت مفقود» در بحث تبدیل قوه و فعل مطرح است و مثال مورد بحث جهت تقریب به ذهن بود در حالی که حرکت ما به سوی خانه یک حرکت نسبی و عرضی است و اگر بخواهیم روی آن بحث کنیم باید آن را به طرف موضوعی ببریم که حرکت ذاتی در میان باشد. از این جهت گفته می‌شود در مثال نباید مناقشه کرد. چون مثال‌ها همیشه نظر به وجهی خاص از موضوع دارد. موفق باشید
8374

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز می خواستم فایل تصویری مصاحبه تون رو در طلاییه یا برام ارسال کنید یا جهت دانلود در سایت قرار دهید با تشکر.التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خودم چیزی از آن فایل در اختیار ندارم باید با جناب سردار لادانی صحبت بفرمایید. شماره تلفن ایشان عبارت است از: 09131812131 موفق باشید
7679
متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد گرامی چه می شد اگر خداوند در بدو خلقت همه ی کمالات انسان ها را به آنها میداد؟ البته کتاب آشتی با خدا و برخی از دیگر مباحث مربوطه را خوانده ام...
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: کمال وقتی برای انسان کمال و فضیلت است که در مقابل بدی‌ها آن را در خود ایجاد کنیم و به همین جهت خداوند می‌فرماید: «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُورا» ما انسان را در بین دو راهی‌ها قرار دادیم بعضی از آن درست استفاده می‌کنند و بعضی نه. موفق باشید
6987
متن پرسش
باعرض سلام استادباتوجه به تاکیدهای همیشگی رهبردرباره بصیرت چندسوال داشتم. اخیرا فرمودند:نداشتن بصیرت مثل نداشتن چشم هست بخش اول: 1.اگرمی شود توضیحی ویا ارجاعی بدهید درباره بصیرت وراه های کسب آن؟ 2.بصیرت داشتن چطوربدست می آید با اطلاعات باچه نحوه ی رجوعی؟!(متاسفانه هنوزتوی روزنامه ومردم درباره بسیاری مسائل اختلاف دیدگاه های بسیارشدیدی است) 3.برای اینکه جایگاه هرچیزی را درزندگی بدانیم باید چه کارکنیم؟واین که با چه عالم باید به این مسائل نظرکنیم تاجایگاه آن را بفهمیم؟ بخش دوم 4.شخصی=دائما می گویند جنگ است جنگ نرم است آقا فرمودند:چه کارکنم اگر کسی نمی بینه استاد بنده چه کارکنم که اصلا توی این عالم نیستم فقط ادعا هایی وحرف هایی هست تقلید هایی هست اما اگرجنگ است پس چرا من خوابم؟ چه کارکنم؟از کجا شروع کنم؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر جایگاه تاریخی جریان‌ها و حادثه‌ها را دنبال کنیم و در مطالعات و تحقیقات خود نظر به مقصد توحیدی عالم داشته باشیم، خداوند بصیرت لازم را به ما می‌دهد. عمده آن است که مواظب باشیم برای خودمان یک هویت محدودی مثل هویت حزبی تعریف نکنیم تا ناخودآگاه موضوعات را از آن زاویه بنگریم. این‌جا است که آزاداندیشی به کمک ما می‌آید 4- جنگ نرم به این معنا است که شرایط تبلیغاتی دشمن سعی دارد افق توحیدی تاریخ ما را برای ما تیره و تار کند، و با نظر به انقلاب اسلامی و امیدواری به نور مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» می‌توانیم در این جنگ نیز موفق بیرون آییم. موفق باشید
6760
متن پرسش

آیا زیارت اربعین با پای پیاده به کربلا کار درستی است؟ آیا این نوعی تحریک وهابیت برای کشتن بیشتر شیعیان نیست؟ آیا شرایط امروز مثل زمان ائمه است که توصیه به زیارت با پای پیاده داشتند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حضور گسترده‌، وهابیت و اسرائیل را نه‌تنها مأیوس بلکه نابود می‌کند. این حضور گسترده‌ای که مردم در این عظیم‌ترین تجمع بشری از خود نشان دادند شبیه تجمع عظیم قبل از انقلاب اسلامی بود که خود به خود رژیم شاه را از بین برد. منتظر باشید که به نور همین تجمع اربعینی تقدیر دیگری ظهور کند که استکبار معنای حضور خود را در تاریخ از دست بدهد و چون بادکنکی همراه با اذنابش خاموش ‌شود. موفق باشید

5635
متن پرسش
با سلام. در سوال 5606 یک آقایی پاسخ هایی به یک خانمی داده بودند. باید عرض شود که اولا ایشان هیچ دلیلی اقامه نکردند که مخالفت زنان با زن دوم ریشه ی حسادت دارد و فقط نظر خودشان را گفتند، لذا ما هم می توانیم مثلا بگوییم چون مردان تنگ نظر هستند نمی توانند ببینند زنشان از مرد دیگری تعریف می کند. که البته این طور نیست نه در رابطه با زن و نه در رابطه با مرد. ثانیا ایشان فرموده اند که منابع فقه کتاب و سنت و ... است و اگر بنا باشد .... ، درحالی که "نگاه" مهم است، با نگاه زمان شناسانه به زعم آن خانوم، به این منابع ممکن است نتایج دیگری گرفته شود. ایشان هم نگفتند که باید منابع فقه را تغییر داد، می گویند باید با نگاه زمان شناسانه به این منابع نظر کرد. متأسفانه بعضی افراد به جای این که به حرف و معنای آن توجه کنند و پاسخی برای آن بیابند با نگاه انحراف یابی و برچسب زنی به صحبت افراد می نگرند . در سوال 5579 درمورد زمانه ی امروز بحث شده نه کل تاریخ که آقای سوال 5606 فرمودن ایشان به نواب خاص و فقهای کل تاریخ لعن کرده اند! . اما استاد عزیز، ذکر چند نکته خالی از لطف نیست. خوب است بدانید من با همسرم ساعت ها درمورد این مسئله صحبت کردیم که واقعا ببینیم حقیقت چیست. در پاسخ به سوال 5579 چند نکته مطرح فرمودید . نکته ی اول فرمودید این که اگر مردی برای ازدواج مجدد احساس واجب شرعی کند ، ترک واجب جایز نیست. استاد سر این اصلی که فرمودید بحث نیست. بله ترک واجب جایز نیست اما صحبت آن است که امروزه ، شرایط زمانه به گونه ای است که هرگز شرط این اصل محقق نمی شود که نتیجه اش یعنی واجب بودن ازدواج مجدد محقق شود. این حرفی که می زنم نتیجه ی ساعت ها تأمل و بحث با افراد صاحب نظر هست. شما یک شرایط خاصی را مثال بیاورید که ازدواج مجدد واجب باشد. بنده و دوستان هرچقدر می اندیشیم به حالتی دست پیدا نکردیم. از آن جا که بنده هنوز به این نتیجه نرسیدم که حرف زدن با کسانی که زن دوم را حلال می دانند، بی نتیجه است، سعی می کنم منظورم را تبیین کنم. یک جمله ای مطرح کردید که از شما بعید می نماید. فرمودید : "با این‌همه وقتی کارشناسان خطر آینده‌ی کشور ما را پیرشدن جامعه می‌دانند و این‌را خطری حتی بزرگ‌تر از مشکلی که جنگ برای ما به‌بار آورد پیش‌بینی می‌کنند و تأکید مقام معظم رهبری در تلاش برای تولد فرزندان بیشتر است و خداوند نیز دختران و زنانی را پروریده است که در صورت ازدواج با آن‌ها این مشکل برطرف می‌شود، آیا نباید در این مورد هم تأمل نمود؟ ".و از مقام معظم رهبری هم در این کلامتان خرج فرمودید. این حرف شما از زوایای مختلف قابل اشکال است. مقایسه اجمالی بین شرایط جنگ و شرایط امروز از زاویه ی مطرح در این سوال : آسیب جنگ این می شود که تعداد مردان از زنان کمتر می شود. لذا اگر مردان چند زن نگیرند جمعیت کثیری از زنان مجرد باقی می مانند پس آسیب جنگ در تحقق نیافتن اصل ازدواج است. اما پیرشدن جامعه به دو دلیل است اولا به دلیل این که به خاطر شرایطی که غرب به ما تحمیل کرده خیلی اوقات ازدواجی محقق نمی شود که بچه ای در کار باشد. حداقل خود من ده تا پسرخاله دارم که چون پول ندارن سنشون بالا رفته ولی ازدواج نکردن. خب کسی که برای ازدیاد نسل ازدواج مجدد می کند و همسر اولش را دق می دهد پولی که بناست خرج ازدواج مجدد برای ازدیاد نسل کند به این افراد کمک کند تا با ازدواج اولشان هم زن بگیرند هم بچه داشته باشند. اما دلیل دوم پیرشدن جامعه ، نه به ازدواج بلکه به غربی شدن هرچه بیشتر جوامع برمیگردد. یعنی ازدواج صورت گرفته اما تعداد بچه ی حاصل از ازدواج کم است. پس با ازدواج مجدد مسئله حل نمی شود چرا که ازدواج مسئله ی کمبود نسل را حل نکرده است بلکه مسئله ی اصلی تبعاتی است که غربی شدن جامعه بر ما تحمیل کرده است. باز خیلی ها هستند که به خاطر موانعی که مهم ترینش موانع مادی است بچه دار نمی شوند خب به جای ازدواج مجدد برای افزایش نسل ، به افرادی کمک کنن که به خاطر پول نداشتن بچه دار نمی شن. یک نمونه اش خود ما هستیم که اگه یکی دو میلیون پول داشتیم انقدر برای بچه دار شدن دو دل نبودیم و تا الآن بچه دار شده بودیم . خیلی از دوستان من هم همین طورند. طلاب امروزه شرایط سختی دارند ، آدم های خدانشناسی که با ازدواج مجدد می خواهند نسل زیاد کنند یک اطلاعیه بزنند که مثلا حاضرند برای افزایش نسل هزینه ی زایمان و ... را به مدت یک سال برای یک زوج طلبه که واقعا نیازمندند را تأمین کنند. البته این فقط یک پیشنهاد است و من خیلی روش فکر نکردم . پیشنهادهای خیلی زیاد دیگری هم می شود مطرح کرد برای کسانی که به خاطر ازدیاد نسل ازدواج مجدد می کنند. ساده ترین پیشنهاد همین است که کمک کنند تا زوج هایی که فرزند ندارند بچه دار بشن یا کسانی که نتوانستند ازدواج کنند ، را به هم برسانند تا زوج جدید بچه دار شوند. خودتان قطعا راه های بهتری هم به نظرتان می رسد ولی همه ی منظور بنده این هست که شما را متوجه کنم دچار چه اشتباه بزرگی هستید و متأسفانه خیلی ها رو در اجتماع آدم می بینه که هوس بازی می کنند به اسم این که پیامبر چند زن داشتند. اما اگر فقها با نگاه زمان شناسانه "مثلا" این حکم ابتدایی را می دادند که " ازدواج مجدد حرام است مگر در شرایطی که شهوت به مردان غلبه کند و در این صورت با اجازه ی حاکم شرع ازدواج مجدد بلامانع است" و در صورت نیاز چند تبصره هم به آن اضافه می کردند . در این صورت دیگر شهوت رانی به اسم اسلام نمی شد. مردی که ازدواج مجدد می کرد برای خود و همسرش واضح بود که به خاطر شهوت رانی دست به این کار می زند. درحالی که شخصا موارد زیادی در دوستان دیدم که به اسم اسلام و تکلیف شرعی، شهوت رانی می کنند و مشکلات زیادی را برای خود و خانواده و فرزندانشان ایجاد می نمایند. شاید در مثال های بنده انقلت بیاورید لطفا اگر اصل حرفم درست است بپذیرید. مثال ها را فقط برای این آوردم که منظورم واضح تر بشه. در انتها عرض کنم که بنده قصد پایین آوردن جایگاه مراجع را ندارم و اگر در جایی حرفی زدم که موجب این شده عذر می خوام و به صحبت بنده با نگاه علمی بنگرید نه نگاهی که از موضع دفاع از مراجع برآید. بیایید با هم بیاندیشیم تا در شناخت حقیقت این موضوع به هم کمک کنیم. عنایت داشته باشید که در سوال 5579 هم اصل مسئله ی ازدواج مجدد را انکار نکرده اما بحث روی شرایط امروز به لحاظ تاریخی و منطقه ای است چرا که قضاوت نسبت به تاریخ گذشته و مناطق دیگر، بیشتر از این ها اطلاعات می خواهد. با تشکر که وقت خود را در اختیار بنده و دوستان می گذارید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 5627 عرض کردم نباید موضوع را کش داد، تنها جواب جنابعالی را منعکس می‌کنم تا شرایط تفکر بیشتر در این موضوع به صورت همه‌جانبه فراهم شود هرچند در بعضی موارد با نظر جنابعالی موافق نیستم. البته موضوع به این‌سادگی‌ها هم نیست که هرکدام بر وجهی که در ذهن داریم تأکید کنیم و نسبت به نکته‌ای که طرف مقابل فکر کرده سریعاً بگذریم. موفق باشید
4350
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز مقام محمود چیست وچگونه میتوان به ان رسید میخواهم از زبان خودتان شرح دهید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل موضوع که در آیه‌ی 79 سوره‌ی اسراء مطرح است که به رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» توصیه می‌فرماید: نیمه‌شب جهت عبادت برخیزند و به عبادت بپردازند به امید آن‌که پروردگارشان ایشان را به مقام محمود نایل گرداند. یعنی مقامی که دارای همه‌ی صفات پسندیده است و محل تجلی و ظهور اسماء حسنای الهی خواهد شد و لذا انسان در آن حال دارای منزلتی معنوی می گردد و به جایی می‌رسد که حقیقتاً می‌تواند خدا را حمد کند. برای رسیدن به آن مقام از نماز شب نباید غافل بود.بنده در شرح زیارت جامعه‌ی کبیره در فرازی که مقام محمود را برای اهل‌البیت«علیهم‌السلام» متذکر می‌شود، عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
4289
متن پرسش
بسمه تعالی.سلام.اینکه خدا گناه های انسان را ببخشد و با صفت جبار خود آن ها را جبران کند و یا آن ها را با حسنات تعویض کند در برزخ به چه صورتی خود را نشان می دهد.اینکه در برزخ به صورت فیلمی تمام ریز به ریز اعمال خودمون رو در مدت عمر خودمون میبینیم و برای گناهان عذاب می کشیم آن قسمت های جبران شده یا با حسنات جبران شده به چه صورتی خواهد بود؟آیا به طور کلی محو شدن؟با تشکر از شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از طرفی با کلیت شخص برخورد می‌شود که در مجموع در کدام جایگاه قرار می‌گیرد، هرچند در روایات بعضاً داریم که مثلاً این عذاب به جهت سخن‌چینی یا خوردن مال حرام است و یا این رحمت به جهت آن عمل خیر است. موفق باشید
3298
متن پرسش
سلام قبل از جنگ صفین امام یکی از نمایندگان بی بصیرت خود را به سمت معاویه می فرستد که موجب اعتراض مالک میشود. وقتی نماینده شکست خورده بر میگردد مالک جلوی امام به شدت او را تحقیر میکند. ایا کار امام در فرستادن این ادم ساده درست بود. ایا کار مالک در اعتراض به نماینده ای که امام فرستاده بود درست بود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در این موارد باید تاریخ را با عمق بیشتری مطالعه کرد زیرا شخص مالک اشتر آنچنان ولایت‌مدار است که نمی‌توان این گزارش تاریخی را در مورد او صادق دانست. موفق باشید
2848
متن پرسش
سلام علیکم! در دوره و زمانه فعلی اگر کسی بخواهد به مقاماتی برسد و مثلا بشود آیت الله بهجت ره یا بشود امام خمینی ره یا بشود آقا سید علی آقا قاضی ره باید کارهائی بکند و احتیاط هائی بکند که اگر خودش نیز قصد داشته باشد این احتیاط ها را بکند محیط و شرایط به او اجازه نمی دهد. مگر اینکه طرف برود در غار زندگی کند یا برود در خانه و خود را در خانه حبس کند. حال در این شرایط فعلی تکلیف چیست!؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن حدّ که ممکن است باید احتیاط لازم را کرد و از مسئولیت هایی که نسبت به خانواده و جامعه داریم استقبال کنیم خداوند خودش لطف خاص خود را دریغ نمی کند. موفق باشید
2647
متن پرسش
باسلام وخسته نباشید! جناب استاد : شخصی سی دی وکتاب معرفت النفس شمارا به بنده داده و من مباحث رادارم پی‌گیری میکنم. سوالی برایم پیش آمد درنکته سوم. من در سوالهایی که دوستان ازشماپرسیدند آخرنفهمیدم اگر من میتوانم به نفس خودم احاطه داشته باشم تا مریض نشوم وشرایط را برای ورود میکروب فراهم نکنم پس دررابطه با سوال بعدی که درهمان جلسه ازشما پرسیدند دیوانگان هم میتوانند خودشان را سالم کنند درحالی که این به دورازذهن است!!!! وشما بازمیفرمایید من او درارتباط با نفس اش دچار اختلال شده، افراد منگل تنشان در قبضه‌ی منش مگر نیست پس چرا نمی توانند خود را درمان کنند. حتی با این حساب پیری این جا نقض میشود. ممنون جواب من را بدهید بار دیگرتاکید میکنم شما فرمودید تن در قبضه من است یعنی من مرتبه اش بالا تر از تن است پس احاطه دارد پس چرا بدنمان پیر میشود و نمیتواند کاری بکند؟یا منگل نمیتواند خود را درمان کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام : آری تن در قبضه‌ی «من» است ولی اگر تن انسان به هر نحوی ناقص باشد و نفس نتواند اراده‌ی خود را در آن ِاعمال کند مشکل باقی می‌ماند. عرض شد اگر نظام عصبی یک انسان در دوره‌ی جنینی یا در غیر آن دوره مشکل داشته باشد، در عینی که تن در قبضه‌ی «من» است ولی تن سالمی نیست تا نفس اراده‌ی خود را بر آن إعمال کند. در مورد بیماری‌هایی مثل سرماخوردگی، آری اگر با تمرکز لازم قدرت نفس خود را در امور مختلف پراکنده نکنید و بتوانید با قدرت کاملی در بدن خود حاضر باشید از اصابت میکرب‌ها در امان خواهید ماند، به همین جهت بعضی‌ها دیرتر سرما می‌خورند. فراموش نکنید نفس انسان ایجاد کننده تن او نیست موفق باشید
608

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز باتوجه به نص سریح قرآن مبنی بر از بین رفتن همه روبط نسبیتی میان افراد در عالم آخرت(فلا انساب لهم)روایاتی از قبیل شفاعت شهید برای پدر ومادر خودیابطور مشخص تر روایاتی دراین زمینه که دوستان ایمانی وارد بهشت نمی شوند مگر اینکه دوست آنها نیز با آنها وارد بهشت شود چگونه توجیه می شوند؟ اگر رابطه ا نیست دیگر والدین برای شهید یا دوست برای دوست معنی نمی دهد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اگر از طرفی فرمود «فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذ » و نسبت‌هایی که مربوط به بدن افراد بود را نفی فرمود، از طرف دیگر فرمود « لَهُمْ ما یَشْتَهُون‏ » یعنی برای افراد بهشتی هر آن چه را که طلب می‌کنند فراهم است، پس اگر بخواهد پدر و مادر خود را شفاعت کند یا برادران ایمانی را به بهشت ببرد، برای او مقدور است، البته با حفظ تناسبی که در قیامت هست ونقشی که والدین یا دوستان در روح ایمانی شهید داشته‌اند. چون نسبت‌های ایمانی نه تنها در قیامت از بین نمی‌رود بلکه با رفع حجاب، شدت می‌یابد.
28391
متن پرسش
سلام استاد: یک فیلم پنج دقیقه ای از یک دانشمند فیزیک به نام «پرفسور جرالد شودر» تماشا کردم که قصد داشت از طریق فیزیک خدا را اثبات کند. نمی‌دانم فیلم را دیده اید یا نه؟ اما مسائل جالبی را بیان می‌کند. خواستم ببینم نظر شما چیست؟ آیا به جز زبان فلسفه و خدای فلسفی می‌شود با فیزیک و یا علوم دیگر خدا را اثبات کرد و در آن سیر کرد؟ (هرچند می‌دانیم انس با خدا غیر از اثبات آن است) بخشی از صحبت های ایشان؛ جهان می‌تواند از هیچ مطلق خلق شود به شرط آنکه نیروهای طبیعت پیش از آن وجود داشته باشند. این قوانین فیزیک خودشان مادی نیستند بلکه بر روی ماده عمل می‌کنند، و قادرند که ماده را از هیچ مطلق خلق کنند. و پیش از این زمان و شروع جهان وجود داشته اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بحمداللّه در سال‌های اخیر علمای فیزیک از الهی‌دانان جلو افتاده‌اند و موارد خوبی در این رابطه در دنیا به چشم می‌خورد و از جمله‌ی آن‌ها استاد عزیز و گرانقدر کشور خودمان جناب دکتر گلشنی است که قدر او هنوز شناخته نشده است. لااقل خوب است رفقا بعضی از نوشته‌ها و گفته‌های ایشان را دنبال کنند تا ملاحظه نمایند چگونه وقتی علم فیزیک، خود را محدود به تجربه‌های مادی نکند؛ چه افقی در مقابل انسان می‌گشاید. موفق باشید

18435

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: از اینکه وقت حضرتعالی را می گیرم عذرخواهی می کنم: نگرانی بنده این است که وارد دهه چهارم عمر شده ام اما هنوز به نافله شب تقید ندارم. در دوران نوجوانی تا جایی که در توان بود مقید بودم اما اکنون بیدار شدن در دل شب برایم بسیار سخت است. خدا می داند این آرزو هیچ وقت از یاد من نرفته است و یکی از دعاهای بنده در حرم های اهل بیت (ع) روزی شدن نافله شب است. می دانم که رسیدن به مقام بندگی کامل بدون نافله شب میسر نیست اما از پس خودم برنمی آیم. لطفا راهنمایی و دعا فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید اهل فن می‌فرمایند «در این حالت در روز قضای نافله‌ی شب را به جا آورند». موفق باشید

18307

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: بنده خود طلبه و اهل مطالعه و نقد و آزاد اندیشی هستم، از رویکرد معرفتی و مطالب و آثار شما هم بسیار استفاده کردم و می کنم سوال و درخواستی از شما دارم: چرا شما به مطالب و مسائلی که امثال جناب ملکیان مطرح می کنند پاسخ در خور و نقدهایی قوی نمی نویسید؟ به نظرم اساتیدی چون شما در این زمینه نوعی کم کاری داشته اند و این باعث شده در طیف زیادی از جوانان چه دانشگاهی و چه حوزوی مطالب و سخنان امثال ایشان رواج زیادی بگیرد و پایه های معرفتی انها را متزلزل کند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم به جای جدال و تقابل، اگر معارف الهی را درست مطرح کنیم ضعیف‌بودن آن سخنان به‌خوبی معلوم می‌شود. چند وقت پیش که ایشان به دانشگاه صنعتی اصفهان آمدند و بنده صوت سخنان ایشان را گوش دادم، مطالبی را نوشتم تا از طریق جامعه‌ی اسلامی مطرح شود و آن فرصت خوبی بود، ولی متأسفانه رفقای جامعه آن‌طور که باید همراهی نکردند. در حالی‌که بهترین کار آن است که وقتی چنین صحنه‌هایی پیش می‌آید بدون آن‌که ما مستقیماً وارد شویم، خود دانشجویان به صحنه بیایند و اشکال‌ها را مطرح کنند و امثال ما کمک کنیم. موفق باشید

18098

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: یکی از همکاران بنده به گونه ای به حقانیت آمریکا و غرب اعتقاد و یقین دارد و به گونه ای از لیبرال دفاع می کند که انگار نعوذبالله وحی الهی می باشد، که اگر با این سماجت و پشتکار و یقین در راه دین و اسلام قدم بر می داشت یکی از مومنین حقیقی بود، و به گونه ای با نظام و روحانیت دشمن است که اگر توان و موقعیت داشت از ضربه زدن به نظام و روحانیت از هیچ تلاشی چشم پوشی نمی کرد گویی این نظام دشمن قسم خورده ایشان هست و از نظام و روحانیت نفرت عجیبی دارد، سن ایشان 40 می باشد و ملاک خبر ایشان رسانه های غربی و جبهه استکبار است و تنها روحانیی که قبول دارد خاتمی رئیس جمهور چند دوره پیش است، حال سوال بنده این است: چرا شخصی که در جامعه اسلامی رشد کرده در خانواده مسلمان به دنیا آمده و اسلام ناب و تشیع به او رسیده اینگونه تمایل به لیبرال و غرب پیدا کرده که حتی حاضر است ضد اسلام حرف بزند و شاید عمل هم بکند؟ چه پرسه ای این فرد و امثال ایشان طی می کنند که اینگونه منحرف می شوند و اینقدر بر حق بودن غرب و تفکر لیبرال اسرار دارند گویی نعوذبالله وحی منزل است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر برادر امام رضا«علیه‌السلام» در آن محیط مقدس آن‌قدر بدی نکرد که حضرت نام او را «زید نار» گذاشتند. هرکس بر اساس انتخاب‌های خود زندگی خوب و بد خود را رقم می‌زند. موفق باشید

17529
متن پرسش
سلام علیکم: استاد اگر کسی برای اینکه کسی را فراموش کند رو به خدا بیاورد و بعدا خدا را خالص بخواهد. آیا این روش برای رسیدن به خدا صحیح هست؟ با تشکر. استاد میشه هر سوالی داشتیم اینجا بپرسیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چرا که نه. 2- سؤال‌های عقیدتی را آری، ولی مشاوره‌ای را نه. موفق باشید

16622
متن پرسش
مهدی مجیدی: سلام علیکم: طاعات قبول خدا قوت. تشکر ویژه بابت نشر معارف حقه مکتب تشیع. سوالم این است که در نظر استاد این قرآنی که هر سال در ماه مبارک نازل می شود حقیقتش چیست و با این قرآن مکتوب در اختیار ما چه تفاوتی دارد؟ معارف این قرآن نازل شده در هر شب قدری با آن قرآن نازل شده بر حضرت ختمی مرتبت چه تفاوتی دارد؟ و حقیقت این قرآن نازل شده با تقدیر و تفریق کل امر حکیم چه ارتباطی دارد؟ با توجه به این نکته که طبق روایات محل نزول ملائکه جهت انزال آن حقیقت و تقدیرات عالم، قلب توحیدی قطب عالم امکان حضرت صاحب الامر هستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «رمضان؛ دریچه‌ی رؤیت» عرایضی در این مورد شده است مبنی بر آن‌که نزول دفعی قرآن به صورت حقیقت «امری» و «معنایی» و «وجودی» است و نزول تدریجی قرآن به صورت «خلقی» و «لفظی» است در عین اتصال به حقیقت نوری و امری‌اش. موفق باشید

15604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد جدیدا با کانالی در تلگرام برخورد کردم به نام کانال تخصصی فلسفه و دین که متعلقه به آیت الله علوی سرشکی، ایشون در کانالشون به صورت صوتی به سوالات جواب می دهند و نظرشون اینه که علم امروز برهان حرکت جوهری رو باطل کرده و همچنین نظریه وحدت وجود هم غلطه "در ضمن به سایت ایشون مراجعه کردم و مطلبی دیدم که برام جای تعجب داشت." ایشون یه مناظره با آیت الله جوادی آملی داشتند و طبق اسناد و مدارک سایتشون در این مناظره آیت الله جوادی رو شکست دادند حال از شما تقاضا دارم که نظر خود را در رابطه به این چند مورد بفرمایید؟ 1. آیا ادعای ایشون مبنی بر بطلان حرکت جوهری ملاصدرا از نظر علمی اثبات شده؟ 2. آیا نظریه وحدت وجود غلطه؟ 3. آیا واقعا ایشون با آیت الله جوادی مناظره کردند و از نظر علمی آیت الله جوادی نتونستن جواب ایشون رو بدهند؟ لینک سایت ایشان بی صبرانه منتظر پاسخ شما هستم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که گفته می‌شود نظر حرکت جوهری را، علم رد کرده، نشانه‌ی آن است که اساساً حوزه‌ی علم و فلسفه را نمی‌شناسند. حرکت جوهری یک نظریه‌ی فلسفی است و اگر کسی بخواهد آن را رد کند باید با دلایل فلسفی رد نماید و در مورد «وحدت وجود» نیز باید همین روش را به‌کار برد. ما فرزندِ دلیلیم ولی نباید وقت خود را صرف حرف‌هایی کرد که بیشتر، وقت ما را از بین می‌برد. موفق باشید

15466

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: شنیده ام بدن امام حسین (ع) تنها بدنی بوده است که به جای حضرت عزراییل خود خداوند قبض روح کرده است. آیا این مطلب درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و این معنای خاص دارد و باز تنها منحصر به آن حضرت نیست. موفق باشید

15288
متن پرسش
سلام استاد: 1. خداوند شما رو برای ما حفظ کند ان شاءالله. در این سال پربرکتی که محضر شما گذشت خیلی استفاده بردیم. خیلی... و خیلی هم بنده اذیتتان کردم. و از این بابت شرمنده ام. و این تواضع و صبر شما در برابر بنده. من را بیشتر شرمنده می کند و گرفته شدن وقت شما در پاسخ گویی به سوالتمان بیشتر.... نمی دانم چگونه از استاد عزیزم تشکر کنم که باعث شده هم ما رشد عقلی داشته باشیم. هم معنوی و هم سیاسی و... و این خود نشان دهنده این است که استاد جامع هستند بحمدلله. و این جامع بودن هم دوباره نشان دهنده این است که با حقیقت علم سروکار دارند (از دروس خود شما یاد گرفتیم). و خدا را شاکریم که پای سفره ای نشستیم که خودِ سفره دار هم پای سفره ی حضرت روح الله است و حضرت امام هم خودشان پای سفره ی اهل البیت علیهم السلام. نمی دانم با چه بیانی از شما تشکر کنم که لایق شما باشد./ بیانی بجز این بلد نیستم استاد. پس مرا ببخشید. ان شاءالله در بستر «محوِّلَ الحولِ والاحوال» قرار بگیرید و با الله مانوس تر شوید. (بنده را هم دعا کنید) درست است که شما را نمی بینم ولی دلم با شماست استاد. خیلی دوستتان دارم. 2. در ایام عید ما را دعا بفرمایید و خواهشی از شما بزرگوار داشتم: اگر می شود برای عید جملاتی بفرمایید تا در عید از آن استفاده کنیم تا در معنویتمان هم موثر باشد ان شاءالله. ممنون شما هستم. التماس دعا. ما را حلال کنید. شاگرد کوچک شما (مهدی وحدتی فر)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا کند که ما نیز در زمره‌ی فرزندان این انقلاب موفق با انجام وظیفه باشیم که البته این، تنها با توفیق الهی ممکن است. در رابطه با عید نوروز در حدّی که خیلی وقتتان را نگیرد از فرصت استفاده کنید و صله‌ی رحم را شکل دهید. در مورد «رحم» خیلی به انقلابی‌نبودن‌شان سخت‌گیری نکنید. موفق باشید

14578

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: استاد فرزانه من به مطالعات معرفتی بیشتر از مناجات با خدا علاقه دارم. آنقدر که به مطالعات معرفتی علاقه دارم به مناجات و راز و نیاز در دل شب علاقه ندارم؟ در یک هفته 40 ساعت برای مطالعات معرفتی و اخلاقی وقت می گذارم ولی برای مناجات و گریه در دل شب با خدا یک ساعت در یک هفته وقت نمی گذارم. آیا این کار صحیح است؟ اگر نیست راهنمایی کنید. سپاس فراوان. من بیشتر آثار معرفتی شما را خوانده ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه این مسیر شما را به آن‌جا هم می‌رساند. موفق باشید

نمایش چاپی