باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً از هایدگر عبور کرده است و به حضرت روح اللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» رسیده است. ولی عبور از هایدگر به آن معنا نیست که دائم متذکر تذکرات او نباشد. هایدگر همواره معلم بزرگ سؤال از متافیزیک خواهد ماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. خداوند ظرفیت جهان را برای برآوردهشدنِ هوسها و اسرافهای ما خلق نکرده است و اگر ما بهجای کنترلِ مصرف، به چیزهایی رو آوریم که به ظاهر جواب مصرفهای غیر قابل کنترلِ ما بخواهد بدهد، درستْ نتیجه عکس میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خیر. دنیا صاحب مهربانی دارد 2- خداوند دوست دارد با حُسنِ ظنّ به او در محضرش باشیم و عموماً حسن ظنّهای ما را جواب میدهد 3- شاید فرشتهای متذکر شده که صرفاً در راستای تکلیف عمل کنید و نتیجه را فرعِ آن بدانید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شاید احساس کردهاند موضوع رشد علمی کمی کند شده است 2- ما برای نشاندادنِ عظمت انقلاب اسلامی که بیرون از پازل نظام استکباری میتواند خود را اداره کند، نیاز به ارتقاء علمی داریم و همین منجر میشود تا مردم امیدوار باشند که حضرت ولیّ عصر«ارواحنا فداه» در فرهنگ و فکری جدای از فرهنگ استکباری عالَم را ادراه میکنند 3- در راستای همان امر 1 و 2 است که ما نیز باید رهنمودهای مقام معظم رهبری را دنبال کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامهی طباطبایی فرمودهاند خوابیدن در یکسوم و یا یکچهارم از 24 ساعت، منطقی است و شما به حال خودتان نگاه کنید 2- طلبه همه کارش، خلوت با خدا است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با معارف عمیق، سیر خود را سیری عالمانه نمایید زیرا که آنقدر که شیطان از عالِمان به حقایق مأیوس است، از عابدان مأیوس نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم چیزی در این مورد نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت از زيد بن الشّحَّام است كه از حضرت صادق«علیهالسلام» سؤال مى كند: «أَيُّمَا أَفْضَلُ الْحَسَنُ أَمِ الْحُسَيْنُ؟ فَقَالَ: «إِنَّ فَضْلَ أَوَّلِنَا يَلْحَقُ بِفَضْلِ آخِرِنَا وَ فَضْلَ آخِرِنَا يَلْحَقُ بِفَضْلِ أَوَّلِنَا وَ كُلٌّ لَهُ فَضْلٌ» قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَسِّعْ عَلَيَّ فِي الْجَوَابِ فَإِنِّي وَ اللَّهِ مَا سَأَلْتُكَ إِلَّا مُرْتَاداً فَقَالَ: «نَحْنُ مِنْ شَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ بَرَأَنَا اللَّهُ مِنْ طِينَةٍ وَاحِدَةٍ فَضْلُنَا مِنَ اللَّهِ وَ عِلْمُنَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ نَحْنُ أُمَنَاؤُهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ وَ الْحُجَّابُ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ، أَزِيدُكَ يَا زَيْدُ؟» قُلْتُ نَعَمْ. فَقَالَ: «خَلْقُنَا وَاحِدٌ وَ عِلْمُنَا وَاحِدٌ وَ فَضْلُنَا وَاحِدٌ وَ كُلُّنَا وَاحِدٌ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى» فَقَالَ أَخْبِرْنِي بِعِدَّتِكُمْ فَقَالَ: «نَحْنُ اثْنَا عَشَرَ هَكَذَا حَوْلَ عَرْشِ رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ فِي مُبْتَدَإِ خَلْقِنَا أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ».[1] زيد بن الشّحَّام از حضرت صادق«علیهالسلام» سؤال مى كند: از حسن و حسين كداميك افضلاند؟ حضرت صادق«علیهالسلام» فرمودند: فضيلت و برترى اولين ما ملحق به برترى و فضيلت آخرين ما مى شود و فضيلت آخرين ما به اولين ما برمى گردد، هر كدام را فضلى است. عرض كردم: فدايت شوم توضيح بيشتر بفرماييد؛ به خدا قسم من چون جوياى فضل و منقبت شما هستم اين سؤال را مى پرسم. حضرت فرمودند: ما از شجره ى طيبه اى هستيم كه خدا ما را از يك طينت به وجود آورد، فضل ما از جانب خدا و علم ما از اوست، ما امين خدا ميان مردم هستيم و دعوت كنندگان به سوى دين خدائيم و نگهبانان و واسطه ها بين خدا و مردم مى باشيم. اى زيد! هنوز هم برايت توضيح بدهم؟ عرض كردم آرى. فرمود: سرشت ما يكى و علم ما يكى و فضل ما يكى است و همه در نزد خدا يكسانيم، عرض كردم بفرمائيد چند نفر هستيد؟ فرمود: ما دوازده نفريم در اطراف عرشِ پروردگار در شروع آفرينش خود، اول ما محمّد، وسط ما محمّد و آخر ما نيز محمّد است. موفق باشید
[1] - «الغيبةللنعمانى»، محمد بن ابراهيم نعمانى، ص 86. بحارالأنوار، ج 25، ص 363 ..
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دقت فرمایید همهی آن جملات در جای خود با مبنای خاصی گفته میشود از آن جمله، مشهور است که پدرِ عبیداللّه یعنی زیادبن ابی، مجهولالوالد بوده به همین جهت میگویند زیاد پسر پدرش، و به عبیداللّه که مشهور است فرزند زیاد است، میگویند ابن مرجانه. زیرا مشهور بوده است که مرجانه با مرد دیگری عبیداللّه را باردار شده است و این مسائل در جامعهی آن روز مشهور بوده. از طرفی در روایت از رسول خدا«صلیاللّهعلیهوآله» هست که هرکس دشمن اهلالبیت باشد – عنایت داشته باشید نشناختن اهلالبیت مطرح نیست - طیبِ مولود ندارد. یعنی در بستر پاکی متولد نشده است و از آن جهت که لشکر عمرسعد امام را میشناختند و امام نیز، خود را معرفی کردهاند، بر این مبنا است که عباراتی مانند زنازاده برای این نوع افراد بهکار میبردند تا فرهنگِ دینی مدّ نظر اسلام را نیز متذکر شوند. موفق باشید
