بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5603
متن پرسش
سلام . باتوجه به نظر جناب عالی پیرامون نفس . سوال من در مورد کسانی است که به اصطلاح انها را حرام زاده مینامند . عده ای به نظر من جاهل میگویند اینها با حلا زاده ها فرق دارند !!!! و هادیت ناپزیند !!!!! با توجه به جمله اقای رجب علی خیاط (تاثیر روزیِ حلال و حرام آن قدر زیاد است که ممکن است حلال زاده بخورد حرام زادهشود یا حرام زاده بخورد حلال زاده شود.) و خطا ناپذیری و ناقص نبودن نفس انسان میشود گفت تناه فرق حلال زادگی و حرام زادگی در افاضات هنگام بسته شدن نطفه است . که اگر از روی شهوت باشد حرام زاده و اگر از روی پاکی و محبت حلال زاده . نظر جناب عالی را پیرامون این بحث میخواستم برانم ....
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال چون انسان‌ها بدون استثنا دارای فطرت توحیدی هستند، پس هرکس می‌تواند تا قرب الهی پیش برود هرچند زمینه‌ی تعالی به عنوان علت مُعِدّه در انسان‌ها متفاوت است ولی علت حقیقی کمال برای هر انسانی، فطرت اوست. موفق باشید
5054
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز شما شما در یکی از کتب غربشناسیتان گفته اید که با پیدایش ماشین به تدریج خانه ها از هم فاصله گرفت. اما به نظر میرسد با توجه به رشد جمعیت کشور و دنیا چاره ای جز آپارتمان نشینی و فاصله گرفتن خانه های اقوام از یکدیگر وجود ندارد. میخواستم نظر شما را در این رابطه بدانم. چون علی الظاهر اگر هم ماشینی اختراع نشده بود بازهم خانه ها مثل الان فاصله زیادی وجود داشت و ما مجبور بودیم برای دیدن اقوام راه زیادی را با پای پیاده و یا طرق دیگر طی کنیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌هایی که روی موضوع ماشین و تکنولوژی بحث کرده‌اند پدیده‌ی جمع‌شدن تعداد زیادی از انسان‌ها را در یک شهر و زندگی آپارتمانی را نیز به جهت تکنولوژی و ماشین می‌دانند وگرنه انسان‌ها باید در گستره‌ی زمین پخش می‌شدند و با طبیعت زندگی می‌کردند. موفق باشید
3558

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار قبل از هر چیز از اینکه سوالم شخصی است از شما عذر خواهی می کنم ولی من با آثار شما مدتی است که آشنا هستم وآنها رو پیگیری می کنم .سوال من در مورد خدمت سر بازی ونحوه ی استفاده از این دوران در جهت سیر و سلوک است.زیرا من از شما توصیه هایی برای دوره ی دانشجویی شنیده ام وحتی دوره ی بعد از دانشگاه ولی در مورد سر بازی ودوره ی سر بازی که من چند مدت دیگه می روم هیچ چیز از شمانشنیده ام.چون الان که از دانشگاه کارشناسیم رو گرفتم ودارم می رم سربازی روحم آزرده است وهمش احساس می کنم دو سال از وقتم رو از دست می دم آقاجان کلاً بفرمایید که توجهمان به این دوره چگونه باشد تا در برزخو قیامت این دوره را سرمایه ی خودمان کرده باشیم.والسلام
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر انسان توانست وارد عالم دینی شود در هر حال – حتی در دوره‌ی سربازی – عالَم خود را دارد و مطابق آن عالم در عین انجام وظیفه‌ی سربازی به مطالعه و عبادات خود می‌پردازد. به هیچ‌وجه جای نگرانی نیست شما در سربازی هم مثل دانشگاه جهت‌گیری خودتان را دارید و إن‌شاءالله منشأ خدمات خواهید شد. موفق باشید
3248
متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم...سوال بنده درباره الفاظ است. الفاظی که دلالت بر حقایق عینی دارند خودشان چه حظی از عینیت دارند؟ تنها ثبوت ذهنی ؟( که مفهوم عدم و مفاهیم غیر واقعی هم ثبوت ذهنی دارند.) اگر صرفا اعتباری اند چرا در اسلام الفاظ قرآن و اذکار از ارزش ویژه ای برخوردارند؟ در لفظ بودن اینها که شکی نیست آنچه این الفاظ را متمایز می کند چیست؟ اگر بگویید به دلیل واقعیتی است که در پس این الفاظ است میگویم هر انسانی می تواند سخنی بگوید حاکی از حقیقت و عینیت اما سخن او و قرآن قطعا یکسان نیست. اگر بگویید چون خدا این الفاظ را اراده کرده است می گویم آیا اراده خدا این الفاظ را از لفظ بودن خارج می کند و چیز جدیدی به آن می افزاید؟ که در این صورت دیگر لفظی که تنها شآن آن دلالت است نیستند و از موضوع سوال خارج اند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بعضی الفاظ به بهترین شکل حقیقت را بیان می‌کنند و الفاظ قرآن ظرف کاملی از ظهور حقیقت‌اند از این جهت با ارزش‌ترین الفاظ اند، همچنان‌که اشعار مولوی بعضاً آنچنان نور معانی را در خود دارد که نمی‌توان به سادگی آنان رارها کرد مثل اشعار لسان‌الغیب که حقیقتاً ظهور غیب است. موفق باشید
3200
متن پرسش
ضمن عرض سلام خدمت استاد گرامی. می خواستم نظر مبارکتان را در مورد سفر به کربلا از طریق کاروانهایی که زیر نظر سازمان حج و زیارت نیستند جویا شوم. با توجه به اینکه سفر با این کاروان ها خطر جانی برای زائرین به دنبال دارد، آیا زائر خود ضامن صدمات جانی احتمالی به خودش است؟ یا اینکه نباید به خطرات احتمالی اهمیت داد؟ با آرزوی عمر با برکت برای حضرتعالی. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: با توجه به این‌که شرکت شمسا ضعف‌هایی دارد و عملاً آن‌طور که شایسته است جهت زیارت کامل به زائر کمک نمی‌کند بعضی از بزرگان به صورت آزاد و مطابق قوانین نظام اسلامی مبادرت به سفر می‌کنند، نمی‌توان گفت این کار خلاف مقررات است، اشکال در برنامه‌ریزی شرکت انحصاری شمسا است و لذا حج و زیارت اصفهان مدت‌ها است تلاش می‌کند بیرون از شرکت شمسا خودش برنامه‌ریزی کند و تا حدّی هم اقداماتی انجام داده. موفق باشید
2871
متن پرسش
با سلام استاد بزرگوار در کتاب شرح ده نکته - شرح معرفت نفس از دیدگاه علامه طباطبایی فرمودید نفس راهرو نیست راه است پس راهرو کیست و همچنین آیا طی الارض با جسم انجام می شود یا با روح انجام می شود . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نفس راه است و راهرو نیز خود انسان است که در خود سیر می‌کند و به همین جهت نفس در سلوک خود شدت می‌یابد. طی‌الأرض با جسم و روح انجام می‌گیرد ولی جسمی لطیف‌تر از جسم مادی. موفق باشید
2553
متن پرسش
سلام علیکم: شما در اکثر صحبت هایتان پیرامون تمدن غرب در بحث تاریخی موضوع عمدتا دوران قرون وسطی را دوره تاریکی و جمود نمی دانید و معتقدید که این دوره در قیاس با دوره ما قبل و ما بعدش( یونان و مدرنیته) به لحاظ زندگی و نگاه دینی برتری دارد و معتقدید که اگر مشکلی هست به کلیسا بر میگردد و ربطی به مسیحیت ندارد اما در اکثر استنادات دوستان معتقد به تفکر خوبش را بگیر و بدش را رها کن این دوره به شدت محکوم میشود وصراحتا ملقب به دوره سیاهی میگردد تا جایی که دکتر احمدی نزاد هم این جمله را دارند که : " اگر بشر دوره سیاه قرون وسطی را تجربه نکرده بود و قدرتمندان مانع از شکوفایی علم و اندیشة سازنده نمی شدند."بنابراین ایشان تاکید دارند که دوره قرون وسطی مانع ساخته شدن علم و اندیشه سازنده بود. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین طور که می‌دانید قرون وسطی از جهتی که کلیسا قرائت خود از مسیحیت را حاکم بر روان جامعه کرد دوران سیاهی است. آن‌چه بنده به عنوان تذکر در نوشته‌هایم عرض می‌کنم زشتی نگاهی است که بورژواها و نویسندگان بعد از رنسانس از قرون وسطی به جهان القاء می‌کنند و موضوعات فرهنگی آن دوران را که شخصیت‌هایی مثل آکوئیناس‌ها را رشد داد نادیده می‌گیرند. موفق باشید
964

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام. 1- قوانین که برای نفس انسان فرمودید آیا بر نفوس اجنه هم حکم فرماست؟ و آیا ملائک هم نفس دارند؟ اگر دارند تفاوتشان با نفوس آدمی چیست؟ 2- آیا اجنه یا ملائکه وقتی در یک جسم (حیوان یا انسان) حلول می کنند، این یک جسم واقعیست یا اینکه فقط چشمان ما آن را می بیند؟ (چیزی شبیه شعبده) و اینکه وقتی آنها بصورت مادی ظاهر می شوند(خصوصا اجنه) از قدرتهای نفسانیشان کاسته می شود و آسیب پذیر می شوند؟ در قرآن آمده است که اجنه در زمان حضرت سلیمان(ع) غواصی و بنایی می کردند. آیا این کارها مستلزم مادی شدن آنها بوده است؟ و یا در روایات است که چشم راست ابلیس توسط حضرت ابراهیم(ع) با سنگ کور شد. 3- برخی از پیشگوهای بزرگ که متاسفانه اکثر شیطانی بوده اند چگونه توانسته اند آینده را (البته تا حدی) پیشگویی کنند؟ (مثل نوسترناداموس که کابالائیست است) تا آنجایی که بنده می دانم اجنه (آنهم اجنه شیطانی) قدرت خبرگیری از آینده را ندارند. مگر نه اینست که قدرت خبرگیری از آینده در حیطه قدرتهای نفوس پاک است و البته به اذن خدا؟ پس این پیشگوها این اخبار را از کجا کسب کرده اند؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی 1- اجنه هم مثل ما جسم دارند و نفس دارند، منتها جسم آن‌ها از مارجٌ مِن نار است ولی ملائکه چنین نیستند 2- حلول پذیرفتنی نیست، اجنه خیال انسان‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهند و ملائکه با الهام خود قلب‌ها را منوّر می‌کنند و به شعور انسان کمک می‌کنند 3- اجنه می‌توانند به صورت مادی در آیند 4- شیاطین که از جنس اجنه‌اند می‌توانند اخبار غیبی را از عالم بالا سرقت کنند که در بحث در سوره‌ی حجرات و سوره‌ی قاف مطالبی عرض شد و روشن شد همان‌طور که مال دزدی برکت ندارد خبرهای دزدی هم در نهایت کارساز نیست. موفق باشید
17748

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت فراوان: استاد فلسفه علوم انسانی ما درکلاس گفت: اسلامی شدن علوم انسانی حداقل دو قرن زمان نیاز دارد. نظر حضرتعالی چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظورشان آن بوده که خیلی طول می‌کشد تا به آن قله‌ای برسیم که تمام نگاه‌های ما به جایگاه انسان، نگاه‌های صحیحی باشد. ولی به هرحال اگر با تصوری درست نسبت به انسان جلو برویم، هر قدمی که برمی‌داریم به همان اندازه جلو رفته‌ایم. البته بنده فکر می‌کنم دنیا در حال عبور از سکولاریسم است و عرایضی در این مورد در قسمت سوم کتاب «اربعین حسینی» شده است. موفق باشید

16838

معرفت النفسبازدید:

متن پرسش
به نام خدا دانشجوی روانشناسی هستم، می خواستم اگر میشه استاد یک سری کتاب برای سیر کامل معرفت النفس یا روانشناسی اسلامی به بنده معرفی کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، کتاب «خویشتن پنهان» و سپس کتاب «رسالة الولایه» با 11 جلسه شرح صوتی آن و سپس 6 جلسه‌ی بحث (برکات نظر در نسبت بین «وجودِ نفس» با «صِرفُ‌الوجود») و کتاب «معرفتِ نفس و حشر» که بر روی سایت هست، و در نهایت، کتاب «عیون نفس» از آیت اللّه حسن‌زاده. موفق باشید

16041
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: مدت زيادي هست كه با خواندن قرآن و دعا و طولاني كردن نماز و امثال آن سعي مي كنم خود را به ساحت قدس نزديك تر كنم. ولي نتايج چندان جالب توجهي دريافت نكردم. بارها از شما كمك خواستم فرموديد استقامت كن و من همين كار را مي كنم ولي گاهي فكر مي كنم شايد در پرونده اعمال من گناهي وجود دارد كه راه دعا را بسته يا شايد رذيله اي دارم كه خدا بواسطه آن به من نظر نمي كند، چون در تمام اين سال ها احساس درجا زدن شديدي دارم و بسيار كلافه ام. آيا راهي مي شناسيد كه جلوي اينگونه نشتي ها را اولا با اطلاع از آنها بگيرم؟ اطرافيان مرا فرد مهذبي مي دانند و اين بيشتر آزارم مي دهد، چون فكر مي كنم دچار ظاهرسازي هم شده ام. سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در رابطه با پایداری و صبر نسبت به وظایف شرعی می فرماید: وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ. آن هایی که در وظایف شرعی خارج از اینکه حالی باشد یا نباشد پایداری می کنند مطابق آن بهترین عملی که در طول زندگی برایشان پیش می آید همه ی اعمالشان را جزا می دهیم. بنابراین باید متوجه بود که با همین عبادات به قول شما کم حضور بعدها چگونه همه ی آنها را به صورت آن عالی ترین نماز یا عالی ترین قرآن خواندن که حتی یکبار برایمان پیش آمد جزا می دهد. موفق باشید 

15755
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه همیشه تاکید دارید که همه این اعمال ماه ها روی حساب هستند اذکاری مثل استغفار وقتی حواسم به شمارش اینها باشد فکر می کنم دیگر آن حضور معنا را حس نمی کنم در واقع نمی‌توانم فکرم را جمع کنم و ارتباطم را حفظ کنم، بیشتر اوقات از تعدادش عبور می کنم و دوست دارم ادامه بدهم می خواستم بپرسم واقعا تعداد انکارها معنا دارند و مهم اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید به معنای جمعِ کثرت‌ها است در وحدت، و به همین جهت باید رعایت تعداد اذکاری که از طرف معصوم به ما رسیده است را بکنیم. در عین حال توجه خود را به اشارات آن اذکار از دست ندهیم. موفق باشید

15732
متن پرسش
با سلام و درود فراوان: استاد محترم بنده در مبانی حکمت متعالیه چندی است که تحقیقاتی به لطف الهی دارم اما در مبنای اصالت وجود که آقای جوادی بیان میکنن ایشون ماهیات رو به طور کلی در خارج از ذهن نفی میکنن. چند تا از سوالات رو هم که پرسیده شده بود در سایت خوندم اما همچنان در یک شک و دودلی هستم. آیا ایشون ماهیات به معنای اشیائی که با حواس ظاهر دیده و درک میشه رو در خارج از ذهن نفی میکنن؟ چون حواس ظاهر ما فقط با ماهیات مرتبطه و دوم اینکه اگه قائل به این باشیم که هیچ مصداقی از مفاهیم ماهوی در خارج نیست، مثل شکل و رنگ و اندازه و ... پس جهان خارج از ذهن ما مجرد هست چون خواص ماده رو نداره کما اینکه ماده هم خودش از سنخ ماهیت هست، آیا اینطور قائل هستید و یا هستند؟ و سوال سوم آیا در عرفان همونطور که خدا مجرد هست جلوه اون هم مجرد هست و تمام تشکیکی که در هویت این جلوه قائل هستن همه مجرده یا این جلوه مرتبه عقل و مثال و ماده هم درش مطرحه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی نظر به «وجود» باشد، ماهیاتْ حدّ وجود خواهند بود و نه چیزی مستقل. و حضرت استاد متأله، ما را متوجه این امر می‌کنند. 3- در نگاه عرفانی «یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد» لذا در آن نگاه بحث مجرد و ماده مطرح نیست این واژه‌ها مربوط به تفکر فلسفی است. موفق باشید

14665

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: حقیر صنعت گر هستم و از دانش آکادمیک و دینی برخوردار هستم اما سعی خودم را کرده ام. درباره الله شناسی و امام شناسی برداشتهایی دارم که نمی دانم درست است یا خیر خواستم با شما مطرح کنم و شما تصحیح بفرمایید و بینش مرا در این موضوع بالا ببرید ان شا الله. مطالب زیر در بر دارنده برداشت حقیراست که به حضرت عالی اراییه می دهم لطفا تصحیح بفرمایید ذات: قابل تصور نیست نه اسم دارد و نه صفت دارد. ذات باید بوسیله تجلی اش شناخته شود الله: تجلی ذات است و مخلوق است منتهی حسب آنکه تجلی ذات است مشخصات ذات را دارد و الله مانند جسم و صورت است برای روح انسان. یعنی همانطور که ما برای سخن گفتن با برادران و خواهرانمان رو به سوی صورت و چهره ی آنها می کنیم حال آن که می دانیم این سیما و صورت ظاهری یک وسیله ای است برای ارتباط با آن روح نادیدنی لذا ذات نیز برای آنکه شناخته شود نیاز به تجلیگاه دارد لذا اگرچه الله که جمع صفات و اسما است مخلوق است منتهی ما گریزی نداریم جز آن که رو به سوی صورت و تجلی ذات کنیم اگرچه الله خود ذات نیست همانطور که عکس ما در آیینه خود ما نیست! و نام این تجلی و صورت که قبله ما را به سوی ذات مشخص می کند الله است. و از آنجا که الله تجلی ذات است قاعدتا باید مشخصات صاحب تجلی در تجلیگاه یافت شود همانطور که اگر من فردی نامرعی باشم وقتی جلوی آیینه که تجلیگاه من است بایستم انوار نامرعی من در آیینه منعکس می شود اگرچه با چشم دیده نشود یعنی تجلی من در آیینه قطعا با مشخصات خود من مناسبت دارد اگرچه آن تصویر داخل آیینه خود من نیستم! پس به تبع ذات؛ در الله نیز هیچ اسمی و صفتی به طور مشخص و مجزا قابل رویت و تحقیق نیست اگرچه الله جمع اسما و صفت است اما اسما و صفات در الله در وحدت هستند و واحدند و به طور مجزا خلقیت ندارند (همانطور که در نور سفید نه نارنجی دیده می شود و نه سبز و نه قرمز و نه هیچ رنگ دیگری اما وقتی متکثر شوند تازه خلق می شوند) صفات: یک مرتبه نازل تر از الله (وحدت صفات) ما با تکثر صفات و مخلوق روبرو هستیم. الله هم مخلوق ذات است هم خالق صفات؛ و صفات نیز حسب شدت و قوتشان مخلوقات و نفوس فردی را خلق می کنند پس هم خالقند هم مخلوق. و انسان از میان همه مخلوقات مستعد است که به جمع صفات (الله و یا انسان کامل) نائل آید. و الله، نفس کل و نفس واحد است و انسانهای کامل که به معرفت به الله رسیده اند به نفس واحده معرفت یافته اند یعنی وصل به الله (نفس واحده) هستند ضمن آنکه هر نفس، فردیت خود را هم حسب صفت و یا صفاتی که در خود به فعلیت رسانده اند در عین فنای فی الله حفظ می کند یعنی انسان کامل از یک سو به نفس کل وصل است و فانی در آن است و از یک سو فردیت خود را هم دارد و بسته به آنکه چه صفاتی در او شدت بیشتری یافته و فعلیت یافته است در عالم تصرف دارد و شفاعت می کند. در واقع نوفس فردی تکامل یافته مانند انشعابات نفس کل و دست و بازوی او عمل می کنند یعنی فعل و قول این نوفس مقدسه فعل و قول نفس کل (الله جل وجلاله) است. پس اگرچه از یک سو اولیای الهی به یک نفس واحد متصلند از دیگر سو دارای صفات و فعلیت های مختلفند (کما اینکه توسل به علی (ع) با توسل به امام حسین (ع) کیفیات و شرایط متفاوت در سالک ایجاب می کند و انوار این نفوس مقدسه متفاوت است. در هر حال هر یک از نفوس مقدسه یک ریسمان و بازو و دریچه برای رسیدن به الله محسوب می شوند چه از طریق توسل چه از طریق پیروی از خلق و خوی و صفات اولیای الهی و استاد کامل! و هر کس بنا بر استعدادش باید اول از صفاتی که مستعدش است شروع کند و در هر صفتی که قوت بگیرد باب معرفت و اتصال به نفس کل بر او گشوده شود زیرا هر صفتی از صفات الله دیگر صفات را نیز در خود دارد منتهی یکی از آن صفات شدت و قوت بیشتری گرفته و تظاهر یافته است پس با تکامل فرد در یکی از صفات به جمع صفات و اسماء معرفت حاصل کند و فانی در الله شود اگرچه فردیت او را همان صفاتی تعریف می شود که در دنیا در خود پرورش داده است و در او شدت و قوت و تظاهر بیشتری یافته است (و یا آن صفات و اسمایی که ممکن است خداوند بعد از دنیا به او عنایت کرده باشد ) در پایان از طولانی شدن این متن عذر می خواهم البته خیلی سوالات نیز باقی مانده است امیدوارم این درک ضعیف و دست و پا شکسته حقیر باعث خنده شما نشده باشد واقعا نیاز دارم کسانی مثل شما کمکم کنند. منتظر پاسخ شما خواهم بود با تشکر/ سید مهدی میری/
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه معارف خوبی در منظر خود دارید. در ضمن عنایت فرماید که موضوع نبون نبیّ به معنای بشیر و نذیربودن در کنار انسانِ کامل‌بودن ایشان باید مدّ نظر باشد. موفق باشید

13110
متن پرسش
سلام استاد: نمي دانم در چه فضائي سير مي كنيد كه در پاسخ به سوال 13072 اين گونه جواب داده ايد. پاسختان را نمي فهمم. جوابتان را شرح دهيد تا بفهمم چه گفته ايد و چرا طرفداري از انقلاب مي كنيد؟ با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم مسئله با این شرح‌های مختصر که در جواب سؤال 13109 عرض کردم حلّ نمی‌شود! باید به شعوری تاریخی برسیم تا پدیده‌ی کثیرالأضلاع انقلاب اسلامی را در یک ضلع نبینیم و بقیه‌ی اضلاع آن را نادیده بگیریم. یادم هست که همان روزهای اول انقلاب بعضی از متدینین و متشرعین که فکر می‌کردند از فردای انقلاب همه‌چیز درست می‌شود، به حضرت امام اشکال می‌کردند؛ پس کجا شد آن انقلاب اسلامی؟ و یکی از مواقعی که امام را بسیار افسرده و ناراحت دیدم در همان روزها بود که انتظار نداشتند متدینین متوجه‌ی جایگاه تاریخی انقلاب نشوند و نفهمند چگونه باید از موانع تحقق اهداف بزرگ انقلاب عبور کرد! موفق باشید

12945

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام جناب استاد خسته نباشید: آیا بدون امام شناسی می توان خداشناسی کرد؟ رابطه این دو چگونه است؟ ممنون می شوم برای حرف هایتان از آثار بزرگان بخصوص علامه و امام راحل و آقای جوادی و... هم مستنداتی بیاورید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع را در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل البیت» دنبال فرمایید. موفق باشید

12667
متن پرسش
سلام علیکم: چرا برای شب قدر سوره های «روم» و «دخان» و «عنکبوت» باید خوانده شود؟ چرا باید برای بخشیده شدن در ماه رمضان اطمینان داشت و آیا روایات بخشیده شدن شامل همه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً علت خواندن سوره‌های مذکور را در شب قدر نمی‌دانم. وقتی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» ماه رمضان را ماه رحمت و مغفرت معرفی کرده‌اند چرا به مغفرت خداوند در این ماه اطمینان نداشته باشیم؟ موفق باشید

8706

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خسته نباشید. من شدیدا دچار افسردگی شده ام مدام خودم را مقایسه میکنم با دیگران و احساس کمبود میکنم. همیشه خودم را پایین تر از دیگران میبینم و تمام زندگیم تمام وقتم به این افکار میگذره خسته شدم از خودم متنفر میشم واقعا کمکم کنید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این سایت در این موارد حرفی برای گفتن ندارد. شاید سه جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» تذکری در این مورد باشد در ضمن به جواب شماره8698 نظری بیندازید. موفق باشید
8613
متن پرسش
باسلام: پیروی سوال8556 ما بالاخره نفهمیدیم نحوه ارسال و ارجاع سوالات چگونه است. یک بار میفرمایید مستقیم است یک بار اینگونه شرح میدهید: " روش کار ما در جواب‌دادن به سؤال‌ها این‌طور است که ابتدا سؤالات از روی سایت کپی می‌شود و روی برگه‌ی سفید پیرینت شده به بنده می‌دهند تا جواب‌ها را بنویسم و بعداً از آن‌که جواب‌ها را تایپ کردند، بنده بازخوانی می‌کنم و روی سایت می‌فرستیم". چه شد آخر؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: برای این‌که تصور نشود سؤالات دست‌کاری یا گزینش می‌شود؛ عرض کردم بنده مستقیماً خودم وارد کار هستم و تنها همسر بنده در این امر کمک می‌کند و مراحلی که در جواب به سؤالات و ارسال به کاربران از ابتدا تا انتها طی می‌شود به همین شکل است و در همین رابطه عرض کردم مستقیماً خودم وارد می‌گردم. آری در مراحل بعدی جهت موضوع‌بندی سؤالات مسئول محترم سایت مطالب را دنبال می‌کنند. لذا بیایید حملِ بر صحت نمایید که گاهی مطالب را به صورت اجمال عرض می‌کنیم و گاهی به صورت تفصیل. موفق باشید
8235
متن پرسش
با سلام ببخشی من طلبه ی پایه ی دو هستم می خواستم ببینم که نظر شما در مود میانگین خواب در روز چه قدر است
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: افراد با هم تفاوت دارند. علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» فرموده بودند یک‌سوم تا یک‌چهارم شبانه‌روز می‌تواند برای خواب باشد. موفق باشید
7181

روان شناسیبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر علم روانشناسی علمی صد در صد غربی با مبانی امانیستی است؟آیا حرف خوب هم دارد یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روان‌شناسی در تفسیر انسان ناتوان است ولی به عنوان علمی تجربی که در فضای آزمون و خطا می‌تواند عکس‌العمل‌های انسان‌های معمولی را نسبت به حالات مختلف جدول‌بندی کند حرف دارد و می تواند به نتایجی برسد از این جهت باید بین آن وقتی که روان‌شناس می‌خواهد راه‌کار برای زندگی بدهد و افق زندگی ما را تعیین کند؛ با آن وقتی که به تجربه نسبت به یک حالت روحی به یک نتیجه‌ای رسیده است، تفکیک کرد. موفق باشید
4603
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی بنده قبلا از شما در مورد این ییت حافظ که میفرماید همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید اخر پرسیده بودم شما هم جواب خوبی مرحمت فرموده بودید ولی حالا در سوالات سایت پیدا نکردم اگر ممکن است دوباره بفرمایید یا از مسئولین سایت بخواهید ادرس ان سوال را مرحمت فرمایند با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار مشکلی است ولی سخن حافظ در آن بیت قصه‌ی سیر از خودخواهی سالک است به عشق الهی و ظهور آن عشق در حرکات و سکنات سالک. موفق باشید
3929
متن پرسش
سلام استاد جان. در صلح نامه امام حسن علیه السلام از «تسلیم امر» حرف به میان آمده است. وقتی که «امر » به معاویه تسلیم می شود در واقع همان مساله ای که در قرآن به نام «اولی الأمر» هست؛ برای معاویه مطرح می شود در واقع «ولی امر» مسلمین بنابر صلح نامه، به معاویه تفویض شد و معاویه ولی امر مسلمین شد و طبق نص قرآن کریم واجب الاطاعه. استاد در یک چینش منطقی ما به همین نتیجه می رسیم. مگر امامت و ولایت امر قابل تسلیم کردن بود؟مگر این حق امامان شیعه نیست؟چرا از لفظ«تسلیم امر» استفاده شد؟بیچاره شیعیان زمان امام حسن علیه السلام چقدر گیج شده اند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن فضا شیعیان از تسلیم به امر چنین برداشتی نکردند و همه می‌دانستند این به معنای دادن مسئولیت کشور به معاویه است با آن شرایطی که در سایر بندهای صلح‌نامه مطرح بوده که حق ندارد حکمی خلاف شریعت اظهار کند و یا شیعیان را آزار و اذیت نماید و مانع تلاش شیعیان گردد. موفق باشید
3500
متن پرسش
عرض سلام و ادب دوستی پرسید که چرا در جنگ تحمیلی برخی افراد را که در خدمت سربازی بودند و رضایت نداشتند که در جنگ شرکت کنند، بالاجبار باید در جنگ شرکت می کردند و اگر شرکت نمی کردند مجرم محسوب می شدند و ....؟ این با فرار کردن از معرکه جنگ فرق می کند، چرا که اینها از همان ابتدا تمایل شرکت در جنگ را نداشته اند. بعد دوستم پرسید که آیا سنت پیامبر صل الله علیه و آله و امیر مومنان علیه السلام نیز همینگونه بود؟ البته شکی نیست که این گونه افراد کم بودند و اکثر رزمنده ها مخلص و متعهد بودند. اما خب منکر این گونه موارد هم نمی توان شد. در جواب چه باید گفت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این یکی از وظایف شهروندی است که وقتی دشمن به مرزهای کشور حمله کرد آن‌هایی را که قانون تعیین کرده باید از کشور دفاع کنند، به جبهه بروند. و این غیر از آن است که بسیجیان ما جهت حفظ نظام اسلامی به جهاد می‌رفتند. موفق باشید
3470
متن پرسش
با سلام استاد عزیز پیامبر عظیم الشأن اسلام می فرمایند: الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم. به زبان امروز یعنی حکومت لائیک و سکولار می تواند دوام داشته باشد اما حکومت اسلامی اگر آلوده به ظلم باشد دوام نمی آورد. استاد درست است که حکومت ما دینی است اما با این همه تبعیض، رانتخواری، آقازاده بازی، تجمیع سرمایه های ملی در دست یک عده و خفه کردن صدای هرکس که نسبت به این گرانی ها و تبعیض ها معترض است؛ ایا دوام می آورد؟آیا پابرجا می ماند؟بالاخره آن مسئولینی که تبعیض قائلند، رانتخواری می کنند، جلب سرمایه می کنند،وامهای بی در و پیکر می گیرند و بر آه بیوه زنان و اشک یتیمان و فقر پابرهنگان-که به فرموده امام رضوان الله تعالی صاحبان اصلی این انقلاب هستند- کاخ قدرت خود را می آرایند باعث به زمین خوردن این نظام نمی شوند؟مگر نه اینکه رسول راستین فرمود ملک با کفر می ماند اما با ظلم نه. آیا همین جمله خبر سرنگونی نظام ما را نمی دهد؟چه باید کرد؟استاد گرامی چه باید کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این دزدی و گرگی‌ها هدف نظام نیست بلکه نظام سعی دارد ان‌ها را کنترل کند برعکس نظام‌های ظالم که خودِ نظام به مردم ظلم می‌کند. بحمدالله جهت‌گیری نظام مقدس اسلامی طوری است که از این انحراف‌ها می‌گذرد و هر روز ریشه‌های او مستحکم‌تر و اصل نظام پایدارتر خواهد بود. موفق باشید
نمایش چاپی