بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16485
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: می خواستم بدانم سیر معنوی شهید با سایر انسان ها چه تفاوتی دارد؟ یعنی اگر انسان در دنیا مراحل سیر و سلوک را بگذراند و موانع را بر طرف کند با یک شهید نحوه سیر او چه تفاوتی دارد؟ من دارم روی سیر معنوی انسان کار می کنم و بحث شهادت برایم مسئله شده. لطفا در هر دو زمینه کتاب مناسب و مفید معرفی فرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر به سوی خدا با نفی انّیت و أنانیّت شروع می‌شود تا آن‌جا که انسان به حق باقی و از خود فانی شود. این چیزی است که شهدا به خوبی در فرصتی که پیش آمد نشان دادند و امروز نیز یاران انقلاب با پذیرش همه‌ی سختی‌هایی که انقلاب در پی آورده‌است، در صحنه‌اند. جزوه‌ی «روحیه‌ی تمدن سازی و عرفان اسلامی» که در قسمت «نوشتاری» سایت هست، نکاتی در این مورد دارد. موفق باشید

15003
متن پرسش
با عرض سلام: اینکه در حدیث قدسی آمده که ای انسان من همه چیز را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم یعنی اینکه ما را خداوند نماینده خود در عالم وجود قرار داده و ما وسعتش را داریم که منعکس کننده صفات خداوند باشیم تا به کمال خود دست یابیم. آیا این درست است و هدف ما از خلقت همین است و اینکه آیا ما می توانیم تمام صفات خداوند را به منصه ظهور برسانیم صفاتی مانند: حی- لاتخذه سنته ولا نوم - رحمن و رحیم و... یا فقط یک سری صفات را می توانیم در خود رشد دهیم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طورِ همین‌طورِ همین‌طور است. چه وسعتی است آن‌وقت که انسان از محدوده‌ی تنگ خود در آید و نور خود را ذیل نور خدا در عالم هستی چه در دنیا و چه در قیامت، احساس کند، آن‌هم با وسعتی همه‌جانبه که گفتنی نیست. خوشا به حال آنان‌که چشیدند!! به قول حافظ: «رونق عهد شباب است دگر بستان را / می‌رسد مژده‌ی گل، بلبلِ خوش‌الحان را» یعنی؛ حال که با رفع حجاب‌های خودبینی و خودخواهی رونق عهد شباب برای سالک در گلستان عالمِ وجود ظهور کرده؛ مژده‌ی گل برای بلبلِ خوش‌ الحان در حال رسیدن است تا ترانه‌های مناجات اُنس با محبوب را آغاز کند که فرصت وصال سر رسیده. موفق باشید

14930
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل لطفا کتاب مختصر و مفید در مورد آشنایی با نظریات فلاسفه غرب معرفی کنید. مکاتب فلسغه غرب آیا در اصول عقایدشان همانند فلاسفه اسلامی وحدت دارند یا ندارند؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است ابتدا از جزوات «فلسفه‌ی غرب» که بر روی سایت است شروع بفرمایید و سپس صوت جلسات آقای دکتر مهدی بنائی را از سایت «روزگار نو» بگیرید و در آخر، به کتاب‌های «تاریخ فلسفه» کاپلستون رجوع فرمایید. موفق باشید

14900

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: می خواستم در مورد تقوای سیاسی در حال حاضر بدانم. چه کاری تقوای سیاسی است؟ و دوم اینکه تقوای درونیِ شخصی با تقوای سیاسی می تواند بی ارتباط باشد؟ (مثلا کسی که خودش تقوا را زیاد رعایت نکند ولی در سیاست متقی باشد). استادمان جناب آیت الله تحریری گفتند: تقوای سیاسی اطاعت کامل از ولی (حضرت امام خامنه ای حفظه الله) می باشد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم تقوایِ فردی بسیار در تقوای سیاسی و تعادل آن مؤثر است و حرف درست، همان است که حضرت استاد فرموده‌اند. موفق باشید

14347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: حضرت علامه حسن زاده آملی روحی فداه می فرمایند ذکر بسم الله الرحمن الرحیم را نوزده روز هر روز نوزده هزار بار گفته شود. آیا این ذکر خاص است و عوارض دارد و یا عام است و ما هم می توانیم بگوییم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. ولی فکر هم نمی‌کنم از اذکار خاص باشد. موفق باشید

14018

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: سیر مطالعاتی برای کتب استاد جوادی آملی می خواستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌ عرایضی که در جواب سؤال 14016 در مورد آثار علامه عرض شد، در مورد آثار آیت اللّه جوادی نیز صدق می‌کند. موفق باشید

12468

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: نظریه دنیای (جهان) شبیه سازی شده چیست؟ لطفا دلایل رد این نظریه را بیان کنید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. موفق باشید

10397
متن پرسش
سلام استاد: چرا وقتی خواب می بینیم قادر به دویدن و یا فرار کردن نیستیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون یک نحوه ارتباطی بین صورتی که در خواب هست و بدنی که در رختخواب هست در میان است و چون این بدن نمی‌دود، دویدن برای روح مشکل شده. موفق باشید
9952

مرگ مغریبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام استاد: در مورد انسان مرگ مغری سوال دارم. چون خود پزشکان طبق دستور علم روز مانع مرگ طبیعی انسان مرگ مغزی شده می شن و با دستگاه تنفس او را نگه می دارن، طبق فرمایش شما، میشه گفت رضایت ولی برای جدا کردن دستگاه تنفس هم قتل محسوب میشه؟ یا باید هزینه های سرسام آور بیمارستان رو تا لحظه ی قطع طبیعی تنفس از زیر دستگاه رو بپردازه؟ متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی دستگاه‌ها را از او قطع کردند در صورتی که نفس او بتواند بدن خود را تدبیر کند، خودش به کمک ریه‌هایش تنفس می‌کند، ولی اگر نتواند، بدن را ترک می‌کند و این کجایش قتل محسوب می‌شود؟ مگر ما مانع تنفس او شدیم؟ موفق باشید
8110
متن پرسش
با سلام. بنده حدودا 4 سال است که در تهران و با دانش آموزان دبیرستانی کار تربیتی و آموزشی میکردم. یکی از کلاس هایی که با بچه ها داریم خیمه معرفت است. میخواستم بدونم شما سیری را برای مطرح کردن با دانش آموز دبیرستانی از مباحث خودتان پیشنهاد میفرمایید؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحث‌های معرفت نفسی به صورت ساده در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» کمک می‌کند و کتاب «چه نیاز به نبی» نیز کمک‌شان می‌کند. چهار جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» نیز قابل درک است تا برسید به «ده نکته در معرفت نفس» و از نظر اخلاقی مباحث کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» خوب است. موفق باشید
7588
متن پرسش
سلام خداقوت برای بررسی معلومات به نظرتان خود بهتر است چه نظام فکری ای داشته باشیم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بهترین نظام فکری را از قرآن و به کمک تفاسیر باید گرفت. رجوع به کتاب علماء نیز از آن جهت است که متذکر قرآن‌اند. موفق باشید
6358
متن پرسش
سلام لطفااگرجای سوال من اینجانیست بفرمایید.2ماه ست سوال مطرح میکنم جواب نمیگیرم 1_پدرهمسرمن رعایت تمیزی را نمیکندارتباط بااوبرای من خیلی سخت است.امامدام همسرم را تشویق به ارتباط با اومیکنم واحسان به والدین را یاداوریش میکنم.اما خودم خیلی دیربه دیررفت وامدمیکنم.یا درظاهرنشان میدهم بهش علاقه مندم واحترام میگذارم وسعی میکنم با حرفهام شادش کنم ولی ازدرون ازرفتارهاشان بیزارم.ایااین تنفردرونی دربرزخ من تاثیرمنفی دارد؟؟ 2_ارحامی که بارهادردسروناراحتی ایجادمیکنندوکارهاشان باعث میشوند ادم ناخواسته غیبتشان راکندوخودشان هم ابرازمیکنندکه علاقه به ارتباط ندارندمنهم بارها تلاشم را ومحبتم رابهشان نشان دادم.اما بارهابابهانه های مختلف ناراحت میشوندوقطع رابطه میکنند.منهم دارم توانم را درین قضیه ازدست میدهم.قهرهم نکردم.فقط تاحدممکن عقب نشستم .تاجایی که بتوانم ترجیح میدهم ارتباط نباشد.البته این با ابراز خودشان است که نمیخواهندارتباط داشته باشند.ازطرفی پس ازمدتی دوباره وجدانم ناراحت میشودومیگویم نکندخداراضی نباشد ومن بایداصراربه رابطه کنم.نه دلم برایشان تنگ میشودنه دیگرعلاقه ای دارم.فقط با این شرایط تکلیفم را دررابط با خدانمیدانم.خیلی ازطرف اینهااذیت شدم.چه کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه ایمیلی ندادید که از طریق ایمیل عرض کنم. ما می‌توانیم سؤالاتی را جواب دهیم که در موضوع کلی وارد شده و این خود افرادند که باید خود را با آن نظر کلی تطبیق دهند. موفق باشید
5756
متن پرسش
با سلام هنوز چند وقتی از ماه مبارک رمضان وتوبه من نگذشته است اما من باز هم توبه شکستم به خدا قسم که این چند وقت خیلی سعی کردم مرتکب اشتباه وخطا نشوم اما شد دوباره عهد من با خدا توسط من شکسته شد به خدا قسم نمی خواستم اما من حریف نفس سرکشم نشدم به امام حسین نمی خواهم اما یک لحظه به خودم می آیم وباز من سر افکنده باید توبه کنم آخه مگه خدا نمیگه این من ومسخره کرده هنوز چند وقت بیشتر نگذشته زد زیر تمام قول هاش استاد من از این که مدام توبه کنم و دوباره خطا وگناه خسته شدم دیگه روی توبه ندارم آخه اصلا به حال خودم اعتماد ندارم فکرش را هم نمی کردم بعد ماه مبارک دوباره برای این خطا به خدا التماس کنم من قول دادم نمیفهمم چرا قولم رو شکستم شما بگید این دفعه به خدا چی بگم کی رو واسطه ضمانت ببرم .من خسته شدم به خدا التماس کردم مرگ من را برساند بعد از توبه تا دوباره سر افکنده نشوم .به امام زمان قول دادم اما شکستم. از صبح هرچی می خوام بگم خدا غلط کردم توبه نمیتونم نه اینکه تکبر داشته باشم نه خجالت میکشم خدا توبه ماه رمضان من رو قبول کرد وخیلی زود یه هدیه خوب به من داد اما من حالا به خدا چی بگم .استاد من خوب میدونم خدا خیلی بزرگ اما نفس من از این بزرگی سوء استفاده میکنه .من چه کنم با این نفس گنه کارم ؟من چطور وقتی نمی دونم بازم این خطا رو میکنم توبه کنم؟ من چطور روز ولادت حضرت رضا (ع) با آقام حرف بزنم ؟به خدا من عاشق ائمه هستم اما باعث ناراحتیشون میشم .
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: گفت: «تو مگو ما را بدان شه راه نیست.... با کریمان کارها دشوار نیست» خودش دوباره میل به توبه را در دلت انداخت. دوباره توبه کن تا ببینی چگونه او توبه‌پذیری‌اش را نشانت می‌دهد و راه را گشاده می‌بینی ولی سعی کن شرایطی که منجر می‌شود تا توبه‌ات را بشکنی از بین ببری و یا خود را در آن شرایط وارد نکنی. مثلاً نمی‌شود همیشه امکان بازشدن پنجره‌ای که می‌شود زن نامحرم همسایه را نگاه کرد باشد و شما خود را کنترل کنی. باید این پنجره را جوش آهنین داد که باز نشود. نمی‌شودفیلترشکن داشت و سایت‌های مستهجن را ندید، باید فیلترشکن را دیلیت کنی که در دسترست نباشد و امثال این‌ها. موفق باشید
3837
متن پرسش
با سلام می خواستم بپرسم برای برون رفت از عالم غرب و ساخت تمدن شیعی باید از کجا شروع کرد؟ و چگونه؟ باید از مردم شروع کرد؟ از مسئولین شروع کرد؟ و اصلاً از علم شروع کرد از تفکر شروع کرد؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «انقلاب اسلامی، عامل برون‌رفت از عهد غربی» و یا کتاب «مبانی توسعه و فرهنگ» از شهید آوینی خوب باشد. موفق باشید
2361
متن پرسش
بسمه تعالی سلام عرض میکنم خدمت استاد گرامی استاد طاهرزاده آیا ظهور امام زمان(عج) همچون غیبت ایشان دو مرحله دارد؟ یعنی ظهور حضرت همچون غیبتشان دارای مراحل صغری و کبری است؟اگر چنین باشد مرحله صغری چه ویژگی هایی دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ظهور صغرای ایشان همان الطافی است که در جای‌جای انقلاب داشته‌اند و ظهور کبرای ایشان وقتی است که إن‌شاءالله هرچه زودتر مستقیماً حاکمیت جهان را به‌دست می‌گیرند. موفق باشید
1803
متن پرسش
سلام استاد درآیه 48سوره نمل خداوندمحل زندگی قوم صالح راباکلمه مدینه مشخص کرده است. مگرمدینه به جایی نمی گویند که ازلحاظ تقوای مردمان آن دیارآباد باشدپس چرادراین آیه از مدینه به جای قریه استفاده کرده است درحالی که قوم صالح افراد فاسدی بودند؟(طبق تفاسیر قریه به جایی می گویندکه مردمان آن دیار بی ایمان باشندهرچندآن شهر به لحاظ ظاهر آباد باشد؟یادرآی 67سوره حجر درباره قوم لوط نیز از واژه مدینه استفاده کرده است چرا؟ لطفا توضیح دهید ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام طبق همین آیات که ملاحظه می‌فرمایید، نمی‌توان این تعریف را برای مدینه تعمیم داد که همیشه به معنای محل که مدینه زندگی افراد با ایمان است. موفق باشید
1703
متن پرسش
به نام آفریننده زیبایی ها.با سلام خدمت استاد.من به تازگی با شما و آثارتان آشنا شده ام نمیدانم چگونه و از کجا شروع کنم؟؟اما...با یاد او شروع می کنم.استاد من جوانی 21 ساله و دانشجو هستم.مدتی است در زندگی دچار بحران شده ام... من هم زمانی در غفلت کامل و در پی دنیا و خواسته های نفسانی خودم روزگارم رو می گذروندم.همه زندگی من در کنکور خلاصه شده بود و هدف مثلا خیلی بزرگم یعنی پزشکی.به طوری که اصلا کنکور نقطه ی تمام امال و آرزوهای من بود و حتی لحظه ای بعد از کنکور رو برای خودم تصور نمی کردم.رسیدن به هدفم یعنی موفقیت من در کنکور.و حالا فهمیدم که این طرز تفکر چقدر برایم گران تمام شد.حالا من ترم 5 دانشجوی پزشکی ام اما بدون هیچ هویتی....منی که همه ی امالم کنکور بود و وقتی که رسیدم و دیدم با این هدف اشباع نمی شم به شدت دچار سرگردانی و ناامیدی شدم. با این حال روزگارم و می گذروندم و زندگی برام سخت تر و سخت تر می شد... تا این که از طرف دانشگاه به اردوی زیارتی راهبان نور قدم گذاشتم...و این بود آغاز تحولی شگرف درمن.....گفتن آنچه بر من گذشت از حوصله بحث خارجه اما حالا که من این جا در محضر شما مشغول نوشتن هستم می خواستم سوال هایی که در ذهنم دارم و از شما بپرسم...من الان احساس می کنم توی نقطه شروع موندم. یعنی به یک یقینی رسیدم که شروع کنم تا خودم و بسازم و نهایت باید برسم به خدا.اما الان در جهل و وهم خودم گرفتارم...نمی دونم چطوری راهمو تشخیص بدم...هیچ چیز برایم خوشایند نیست...نه تفریح.نه سفر.نه معاشرت.نه درس خوندن.من گم شدم .توی نفسم و تکبر و غرور و کینه و حسد خودم گم شدم.مثل آدمی می مونم که دنبال راهه اما فقط رو یه نقطه دور خودش تاب می خوره و فکر می کنه در حال حرکته و اما دچار سرگیجه می شه و می فته.من کتاب جوانی و انتخاب بزرگ شما رو خوندم...واقعیتش همه چرف هایی که گفتین و با تک تک سلول هام حس می کنم اما من راه کار می خوام..حالا چی کار کنم...من تو شناخت خودم.شناخت خدا.شناخت دینم در جهل کاملم و گم کرده راهم...به کمک شما خیلی احتیاج دارم.لطفا کمکم کنید.با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام عزیز من! به جهت همین دغدغه‌ها بوده که بنده بعد از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» کتاب «آشتی با خدا» را پیشنهاد کردم و در ادامه عرض کردم کتاب «ده نکته از معرفت نفس» را با سی‌دی‌هایش دنبال کنید تا بعد از مطالعه برهان صدیقین به مباحث معاد برسید و احساس کنید همین حالا در ابدیت هستید و از سایه‌ی سنگین گذشته و آینده آزاد شوید. موفق باشید
1536

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد گرامی وقتی خبر شهادت کسانی چون شهید احمدی روشن و سیره ی زندگی اونها رو می شنوم و این که چقدر براشون تلاش شبانه روزی برای پیشرفت ایران مهم بوده این سوال برام پیش میاد که چرا؟ و رابطه ی بین پیشرفت ایران اسلامی و اسلام و جهاد در راه خدا برام حل نشده ! چه کار باید بکنم که برای من نوعی هم این ایمان و انگیزه و جدیت شکل بگیره؟ دانشجوی فیزیک هستم درسم رو در دانشگاه سر سری خوندم و بدون این که به فهم اون و موفق شدن در اون اهمیت بدم به این دلیل که با این علوم نمی تونم ارتباط برقرار کنم اما الان وقتی می بینم کسانی با گذاشتن زندگیشون در این علومی که مبنای الهی نداره به درجات اعلی می رسند دچار پوچی و تناقض می شم و از گذشته ی خودم پشیمان. موید باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: ما در شرایطی هستیم که باید فرهنگ غرب را پشت سر بگذاریم و در دو جبهه‌ی علمی و فرهنگی خودکفا باشیم. وقتی خداوند به کسی این توفیق را داد تا در جبهه‌ی علمی، کشور اسلامی را از وابستگی به غرب سلطه‌گر آزاد کند و در این راه سر از پا نشناخت به همان معنویتی می‌رسد که کسی بخواهد از طریق فعالیت‌های فرهنگی، روح معنویت را را به جامعه برگرداند. سعی کنید در همان جایی که هستید و خداوند شرایط خدمت به نظام اسلامی را برایتان فراهم کرده است کوتاهی نکنید. موفق باشید
1361

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم . استاد شما در کتاب "ادب عقل و خیال و قلب" فرمودید همه ابعادخود را رشد دهید و یکی ازاین ابعاد را درس خواندن معرفی کردید بعنوان بعدتجربی و همچننین دوران انشجویی را بهترین دوران برای بالفعل کردن بالقوه ها . دررشته مهندسی تحصیل میکنم و تمام تلاشم اینه که معارف دینی را هم در کناردرس کارکنم اما احساس میکنم خوندن این درس ها واقعا بیفایده ست و به نوعی نمیتواند مرا در "عالم دین نگه دارد . و اینکه اصلا محیط بگونه ای نیست که دانشجو ها بتوانند باهم معارف دین را کار کنند در این محیط که همه درگیر کثرت ها هستند و من نیز به نوعی چگونه ازکثرتها آزاد شویم؟چگونه از این افکار که تمام ذهنم را درگیر کرده آزاد شوم و با یک هدف متعالی درس خواندن را ادامه دهم؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: فکر می‌کنم عرضی که به سؤال شماره‌ی 1350 داده شده برای جنابعالی نیز کارساز باشد. موفق باشید
20893
متن پرسش
به نام خدا سلام جناب استاد عزیز: آیا به کتاب مصباح الشریعه به همراه شرح جناب آقای مصطفوی می توان به عنوان یک دوره سیر و سلوک عملی نگاه کرد؟ با تشکر و التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب خوبی است ولی با توجه به این‌که تنظیم آن توسط غیر معصوم بوده و او تنها شواهدی برای سخن خود از معصوم آورده است؛ نمی‌تواند به خودی خود یک کتاب سلوکی باشد. موفق باشید

20847
متن پرسش
با سلام به استاد گرامی‌: من یک مشکلی‌ داشتم، بعضی‌ وقتها خیلی‌ خوب و با پشتکار و علاقه واجبات و مستحبات را به جا می‌آورم، اما بعد از یک مدتی‌ اون علاقه و پشتکار کم رنگ می شود و فقط واجبات را (آن هم نه با حضور قلب مطلوب) به جا می‌آورم. به طور خلاصه در کارم پیوستگی نیست. می‌خواستم ببینم که شما راه خاصی‌ (مثلا دعای خاصی‌، توسلی یا ..) را می توانید به بنده پیشنهاد کنید که به من کمک کند تا به طور پیوسته (حداقل پیوسته تر) در این مسیر حرکت کنم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خاصیت قلب، تبدیل و تحول و تقلیب است و در این رابطه گاهی در «ادبار» قرار می‌گیرد و نسبت به رجوعِ به حقیقت جلو نمی‌رود که در این حالت، انسان باید با صبرِ بر فرائض، بندگی خود را به نمایش بگذارد. و لازم نیست که تصور کنیم حتماً به جهت گناهان ما، قلبْ در ادبار قرار گرفته است. در ضمن خوب است به جواب سؤال‌های شماره‌ی 8144 و 8224 رجوع فرمایید. موفق باشید

20642

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با توجه به این که قضایای ناتمامیت گودل حسب گفته برخی بزرگان بنیان ریاضیات محض را متزلزل می کند و از طرفی اگر بنای ریاضیات که یقینی ترین دانش انسان است متزلزل باشد طبعا بقیه معارف بشر دستخوش تردید می گردد سوالاتی پیش می آید این است که 1. حضرتعالی چه راهکاری برای حل این معضل دارید؟ 2. اگر درین زمینه آشنایی ندارید رویکرد حقیر را تایید می کنید که برای رسیدن به یقین به ریاضیات به طور تخصصی بپردازم تا بلکه این قضیه را حل کنم و پس از آن بقیه معارف خویش را یقینی کنم این که گفتم به طور تخصصی چون مساله گودل پیچیده است و ظاهرا باید متخصص بود تا به فهم و حل آن نائل آمد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ریاضیات، حوزه‌ی فهمِ کمّیات است و ما برای مقابله با افکار انحرافی نیاز به تفکر فلسفی داریم. در این رابطه تفکرِ صدرائی بسیار مهم است. حضرت امام در ابتدای شرح «دعای سحر» خود می‌فرمایند: «و ما ادرئکَ ماالملا صدرا». موفق باشید

20026
متن پرسش
با تقدیم سلام: در تکمیل بحث عین ثابته گاهی ریشه سوالات به نوع نگاه ما برمی گردد همه می پرسیم چطور ممکن است عین ثابته ی کسی فقر را انتخاب کند اما کسی نمی پرسد چطور عین ثابته کسی ثروتی را انتخاب کرده که منجر به کفرش شده، با تعجب بسیار می پرسیم چطور عین ثابته ی کسی رحم زناکار را انتخاب کرده اما نمی پرسیم چطور رحم غیبت کننده را انتخاب کرده غیبتی که از ۳۶ بار زنا بدتر است و اعجاب ما باید چند برابر باشد. اگر معیار، حقیر بودن است که رحم دومی حقیرتر باید باشد گاهی زنا و فقر و صورت نازیبا و غصه ای جسمی را بد می دانیم چون جامعه اینها را بد می داند و اگر وارد جامعه ای شویم که اینها را نه تنها بد که نعمت می داند این سوالات هم منتفی می شوند ثانیا طبع انسان نارضایتی و اعتراض است ما به نعمتها هم اعتراض داریم اوائل خوشحالیم ولی در ادامه کار به انکار می کشد یعنی نارضایتی ثالثا شاید جواب این سوال که چرا برخی از ما همسران با ایمان یا خانواده بزرگان را انتخاب نکردیم یا چرا نجفی قوچانی در خانه ی قاضی به دنیا نیامد این باشد که اتفاقا گاهی چون ایمان را انتخاب کرده ایم باید کنار همسر بد و در خانواده ی بد باشیم چون اگر با این شخصیت و ضعفها در خانه بزرگان بودیم شاید خوبیهایی داشتیم اما چون تقلیدی بود ارزش کمی داشت ولی در خانواده معمولی این شخصیت خودش را مجبور به جستجو و تعمق می بیند و به عالی ترین درجات می رسد البته نگاههای دقیق تری در این میان هست. درست است جناب استاد؟ ۲. عین ثابته در عین یک سری اختیارها اما قدر و اندازه اش معلول اختیارش نبوده درست است؟ عین ثابته یعنی شخصیتی با این میزان هوش و یا ظرفیت حافظه و خیال و... این را خدا بدون اختیار ما خلق کرده. یعنی اختیار تام نداریم درست است حضرت استاد؟ سپاس بسیار
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خوب است 2- همین‌طور که عرض شد عین ثابته‌ی هر شخص، حدّ ذاتیِ امکان آن است و از این جهت تنها وجود علمی دارد و در علم خداوند است و خداوند آن وجودِ علمی را با خطابِ «کن» یعنی باش، وجود می‌دهد. پیشنهاد می‌شود در این مورد علاوه بر مقاله‌ی «عین ثابته»، مباحثی که در شرح سوره‌ی حمد حضرت امام و شرح کتاب «مصباح الهدایه» ایشان شد را دنبال فرمایید. موفق باشید

19861

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: وقتی همه چیز در این عالم ظهور وجود است و شدت و ضعف خاص خودش را دارد در مورد اجسام عظیمی مثل خورشید و یا زمین حتما این وجود از شدت بسیار بالایی برخورداره. مثلا خورشید که خودش عین نور هست و ظهوری نورانی و با شدت دارد حتما داراری وجودی با مراتب بسیار بالاست که ظهورش اینچنین شدید است. آیا این فکر درست است؟ با سپاس از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شدت وجود ربطی به بزرگی و کوچکی پدیده‌ها ندارد. تمام عالم ماده که شامل خورشید و همه‌ی کهکشان‌ها می‌شود، از نظر وجودی در پایین‌ترین از درجه‌ی وجود قرار دارند. شدت وجود، به جامعیتِ موجود است از نظر کمالاتی که دارد. موفق باشید

19635

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: عرض خدا قوت و قبولی طاعات شبهای قدر: ۱. پیرو سخنان مقام معظم رهبری پیرامون آتش به اختیار فرهنگی و بازتاب بسیار گسترده اش در رسانه ها بخصوص معاند. سوالی به ذهنم خطور کرد که: حضرت آقا مگر نمی دیدند که این همه کارهای فرهنگی که انجام می گیرد خراب کرده اند کار را، و به واقع کار فرهنگی نکرده اند بلکه به دور خود چرخیده اند. که بدتر: برخی زدگی از قشر مذهبی ایجاد کرده اند. و خود شما نیز یک کتاب و یک جزوه در نقد آنها دارید. نمی دانم چرا هر چقدر فکر می کنم این کار آقا را درک نمی کنم! احساس می کنم یا اوضاع بسیار بدتر از آن است که ما می بینیم یا اینکه آقا زود تر از موعد این را فرمودن. ۲. پیرو سخنانِ عالمانه ی جناب آقای دکتر حسن روحانی پیرامون انتخاب مردم بودن امامت، آیا نمی توان گفت که ایشان فراتر از یک اختلاف دیدگاه با رهبری رفتار می کنند؟ ایشان به اندازه ی طلبه ی پایه یک که عقاید آقای قائمی را می خواند هم یعنی فهم از این موضوع ندارند؟ ایشان عقاید اسلامیشان، اصول عقایدشان مورد سوال است. حال برای مملکت شاخ و شونه می کشد این صحبتهای ایشون دادِ حضرات آیات جوادی آملی، مکارم شیرازی، نوری همدانی و... را درآورده. به نظر حضرت استاد در این شرایط و با توجه دوباره به جمله ی آتش به اختیار با معنی اصلی آن، ما باید چه کنیم و اگر تریبونی در اختیار ما بود چگونه صحبت کنیم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 19553 در رابطه با مشکلات کار فرهنگی عرض شد. مشکل ما مشکل جدیدی نیست، ولی وقتی به صورتی مشخص ظهور می‌کند، رهبری فرصت را غنیمت می‌شمارند و راهنمایی لازم را انجام می‌دهند وگرنه رهنمود ایشان مبهم قلمداد می‌شد 2- به هرحال آقای روحانی بیشتر در تلاش است برای هویت بخشی به جریان خود، و چندان به آموزه‌های دینی نظر ندارد. موفق باشید

نمایش چاپی