بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
21321
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: لطفا در مورد موارد زیر توضیح بفرمایید: 1. در خصوص داستان قابیل در آیات قرآن کریم بعد از فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ و فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ هیچ اشاره ای به امکان توبه برای وی نشده است و در طول تاریخ انسان های زیادی بعد از گمراهی دچار عذاب وجدان شدید شده اند و از درد ناچاری خودکشی نموده اند. آیا فقط گناهانی در حد خوردن میوه درخت ممنوعه آن هم بعد از 40 سال گریه و زاری در ظاهر بخشیده می شود؟ می گویم در ظاهر چون به رغم اینکه گفته می شود بخشیده شدند به جایگاه قبلی برنگشتند. دیگر اینکه انسان هرقدر تلاش کند خداشناس تر و عابدتر از شیطان نمی تواند بشود که آن هم مطرود شد. با این اوصاف چرا نباید مایوس بود؟ 2. در خصوص موضوع جبر و انتخاب بعنوان مثال وقتی برای خرید جنسی به مغازه می رویم چند مدل نشان می دهد و ما مجبوریم از مدل های موجود یکی را انتخاب کنیم در ظاهر حق انتخاب داریم ولی در باطن مجبوریم. در خصوص انتخاب حق و باطل توسط انسان نیز وضع به همین گونه است انسان هنگامی می توانست انتخاب گر محض باشد که در خصوص بودن یا نبودنش در هستی هم امکان انتخاب داشت. اینکه می گویند انسان خودش خواسته که باشد را اصلا درک نمی کنم حتی شعر معروف - ما نبودیم و تقاضامان نبود .... لطف تو ناگفته ما می شنود – را طوری معنی می کنند که انسان خود خواسته که باشد در صورتیکه در مصرع اول می گوید ما تقاضامان نبود. وقتی تقاضایی نبوده چرا می گویند بوده. با این حال فرض می کنیم که خود انسان خواسته که باشد اگر چنین است باید حالا نیز در خصوص بودن یا نبودنش (منظورم جسم نیست) هم مختار باشد ولی می بینیم که اینطور نیست و خودکشی فقط جسم را از بین می برد و هیچ کاری در خصوص روحش نمی تواند انجام دهد و محکوم است که باشد. خلاصه اینکه از مجموع شواهد و قرائن مشخص می شود که فقط جبر محض بطور پنهان حکمفرماست. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: باید از خود مأیوس بود وقتی هنوز با عبادات‌مان، روحِ استکباری به روح تواضع و بندگی تبدیل نشود و در مقابل فرمان خدا که فرمود به آدم سجده کنیم، بگوییم ما بهتر از آنیم وگرنه اگر خودِ بندگی در محضر پروردگار برایمان زیبا باشد، چرا نباید به رحمت پروردگار امیدوار بود؟ 2- خداوند نظامی را ایجاد کرده است که انسان‌ها در بستر آن نظام می‌توانند خود را معنا ببخشند و یا گرفتار پوچی و بی‌معنایی شوند و اساساً اختیار به معنای آن‌که ما نظام عالَم را به‌وجود آوریم، مطرح نیست، ما در نظام الهی هستیم و نه بر نظام عالم. موفق باشید

18649

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: اینکه در روایت آمده است که خدا رزق اهل علم را تضمین کرده است منظور از علم کدام است؟ آیا منظور علوم حوزوی است یا علوم دانشگاهی هم منظور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت هر علمی که نظر به حقایق و سنت‌های الهی در عالم داشته باشد، شامل روایت مذکور خواهد بود اعم از علوم حوزوی و دانشگاهی. موفق باشید

18555
متن پرسش
سلام علیکم: بی شک انقلاب اسلامی به جهت موقعیت توحیدی اش از لحاظ تئوریک با غرب (بیش از پیش) مواجه خواهد شد، حال در این مواجهه به نظر حضرت عالی ما تا چه حد بر دانش های غربی مسلط و آشنایی داشته باشیم؟ به طور مثال آیا صرف ممحض شدن در علوم و معارف اسلامی همچون حکمت متعالیه و فقه اسلامی و نیز تسلط نسبی بر اصطلاحات دانش های غربی می تواند پاسخگوی این نبرد نظری باشد یا اینکه باید تسلط همه جانبه بر تمام اجزاء آن دانش ها اعم از مبانی، مکانیسم و غایات شان پیدا کرد و در تمام جهاتِ دانش هایی مانند علوم پایه، انسانی، تجربی و ... اطلاع کسب کرد؟ اگر پاسخ شما مورد دوم است لطفا در صورت امکان راه حلی ارائه فرمائید. با تشکر فراوان، و من الله التوفیق الطاعة
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر بنده مورد دوم است و اگر مبانی توحیدی خود را بشناسیم و مثل شهید شهریاری‌ها اساس علم تکنیکی را بفهمیم، مرحله‌ی عبور از غرب را به‌خوبی انجام خواهیم داد. به نظر بنده جناب آقای دکتر رضا داوری در کتاب «خردسیاسی در زمان توسعه‌نیافتگی» متذکر این موضوع است که باید عقل تکنیکی غرب را در این زمانه درست بشناسیم تا گرفتار افراط و تفریط نگردیم. موفق باشید

16384
متن پرسش
با سلام: آیا در عرفان اسلامی رابطه اسماء الهی با ذات حق که عینیت است به این معناست که صفات و ذات عین هم و هر دو اصیل هستند؟ یا ذات حق بذات اصیل و صفات الهی بالتبع ذات متحقق هستند؟ به نظرم این طور میاد که باید صفات الهی «بالتبع» تحقق داشته باشند گرچه صفات و ذات اتحاد دارند، که مقام برزخیت کبری رو بشه برای پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) در نظر گرفت این طور نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غفلت نفرمایید که اسماء الهی همان ذات است به صفت خاص. بنابراین چنین مشکلی در میان نیست. موفق باشید

16314

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: مسیر نظریه پرداز شدن از ابتدا تا انتها چیست؟ و اینکه چارچوب و بنای نظریه پردازی را چگونه می توان پدید آورد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عرایضی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این رابطه داشته‌ام، شاید مفید افتد. موفق باشید

16260
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: اینکه بخت کسی را بسته باشند آیا صحت دارد؟ و اینکه اعداد اسامی افراد چه تاثیری در زندگی و آینده ی افراد و ازدواج اون ها دارند؟ مگر خداوند اختیار برای انسان ها قرار نداده، پس چطور بعضی می گویند تمام مشکلات از اسامی افراد است؟!
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در این رابطه شده است تا معلوم گردد خودِ این حرف‌ها از نقشه‌های شیطان است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

16138

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
خواندن فلسفه و حکمت متعالیه و به دنبال آن عرفان نظری را به چه طلابی توصیه می کنید؟ برخی افراد که خود در این مسیرند تقریبا همه را می خواهند به این راه بیاورند در حالی که شاید مضر باشد؟ ملاک چیست؟ مخصوصا نسبت به خانم ها چقدر توصیه می کنید؟ خیلی متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با رجوع به عرفان، زن و مرد ندارد. ولی اولاً: هرکسی ذوق عرفانی ندارد و بعضاً افراد به روش‌های دیگر با خدای خود مأنوس خواهند بود ثانیاً: طلاب خوب است است که بعد از چند سالی که با درس خارج فقه مأنوس بودند، به سراغ عرفان نظری بروند. موفق باشید

15719

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
برای مطالعه ی کتاب مبانی عرفان نظری جناب یزدان پناه چه مقدماتی لازم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین». موفق باشید

15097
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: الف) در بحث این که نفس بعد از این عالم فقط جلوه می کند و داشته های خود را که ملکه نفس شده در بیرون بهشت و جهنم او می شود در این جا نفس کودک هم مثل همه نفوس جلوه دارد؟ حال کودکی که قبل از سن تکلیف مرده و دارای صفات بد و یا خوب است و تکلیفی ندارد وضعیت کودک بعد از مرگ چگونه است؟ ب) ما اعتقاد داریم حضرت علی اصغر (ع) و رقیه (س) کودک بودند و به سن تکلیف نرسیده بودند در حالی که آنها باب الحوایج هستند و مقاماتی دارند که ما به آنها متوسل می شویم در حالی که در این دنیا عمر طبیعی نکرده اند و مثل امامان کمالاتی کسب نکرده اند چگونه توجیح می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس مطابق اعیان ثابته و اختیارِ قبل از خلقتش در این دنیا، با همان انتخاب اولیه‌اش، شخصیت خود را شکل می‌دهد و حضرت حق بر همان اساس مسیر او را برایش تعیین می‌کند. عزیزانی مثل حضرت علی اصغر و جناب رقیه«سلام‌اللّه‌علیهما» مسیری را انتخاب کردند و خداوند آن مسیر را برای آن‌ها شکل داد و عظمت آن‌ها به جهت انتخاب چنین مسیری است. موفق باشید

13937

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده چند روزی است شروع کرده ام فایل ها «ده نکته از معرفت نفس» را گوش می دهم. استاد در جلسه نهم بحث وحدت و کثرت را مطرح کردند و پیرامون آن قدری صحبت کردند. من این بحث کثرت و وحدت را متوجه نشدم. اگر به طور مبسوط و قابل فهم توضیحاتی بفرمایید ممنون می شوم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانیددر ادامه‌ی این مباحث، مباحث برهان صدیقین را دنبال بفرمایید إن‌شاءاللّه تا حدّی موضوع، برایتان روشن می‌شود. موفق باشید

13004
متن پرسش
سلام: خدا قوت. دروغ گفتن به شوخی حرام اخلاقی است؟ در عرفان اینکار حرام می شود برای سالک؟ آن حدیث شریفی که داریم حضرت علی (ع) امام العارفین فرمودند: «ولو باالمزاح» این مزاح که حضرت فرمودن چیست؟ این حدیث شریف را وقتی با احادیث دیگر در این رابطه ها جمع کنیم نتیجه کلی می توانیم بگیریم که: دروغ به شوخی برای عموم مردم اشکال ندارد ولی برای سالک دور از اشکال نیست و حتی حرام است؟ ۲. در تمامی اعمال دایره برای سالک تنگ تر می شود؟ و همین تنگ تر شدن باعث می شود دریچه رو به خدا گشاده شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو نگاه شما را ارزشمند می‌بینم. همین‌طور است که می‌فرمایید. آری! در این مسیر انسان می‌بیند نه‌تنها بقیه‌ی راه‌ها تنگ، بلکه پوچ و بیراهه است تنها رجوع به حضرت حق، راهِ گشاده و حقیقی است. موفق باشید

12527

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد عزیز: می خواستم نظر شما را نسبت به تفسیر نسیم حیات بدانم ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای شروع می‌تواند مفید باشد ولی مسلّما جواب‌گوی بسیاری از سوالات دقیق جوانان این نسل پرسشگر نمی‌باشد مگر این‌که مطالعه‌ی آن تفسیر مقدمه‌ای باشد برای اطلاعات کلی که در ادامه به تفسیر المیزان رجوع شود. موفق باشید

9452

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: جناب استاد، در بسیاری موارد تصمیمات خیلی جدی برای آدم شدن و شروع سلوک میگیرم، بخصوص وقتی بسیاری از مباحث شما بویژه مباحث معصومین و سلوکی را پیگیری میکنم، ولی همسرم با رفتاهایش به راحتی تمامی رشته هایم را پنبه می کن. اخیرا تصمیم گرفته ام برای این کار به مساله طلاق فکر کنم. لطفا کمکم کنید. چون آدم شدن و قیامت و برزخ برایم مهم است به راحتی طلاق خواهم داد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر همسر شما مزاحم فعالیت‌های دینی شما نشود کافی است و لازم نیست با شما همراهی کند او رعایت حرام و حلال خدا را بکند، مستحبات به عهده خودش. موفق باشید
9322

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: این جانب فارغ التحصیل رشته فیزیک می باشم و در دوران دانشجویی در تشکل های دانشجویی نیز حضور داشتم و اصلا بخش عظیمی از انگیزه و علاقه من را برای ادامه در دانشگاه تشکیل می داد، اما اکنون که دانشگاه به پایان رسیده دچار سردرگمی شده ام و برای ادامه راه نیاز به راهنمایی دارم. اگر ناگزیر باشم حاضر به ادامه تحصیل می شوم تنها به این علت که احساس می کنم که می توان در دانشگاه موثر بود و مایل به تغییر رشته به یکی از رشته های علوم انسانی نظیر فلسفه غرب هستم، چرا که معدود مطالعات و اطلاعاتی هم در این زمینه داشته ام اما همه اینها را در صورتی که نیاز و ضرورت جامعه فعلی نباشد حاضر به تغییر هستم چرا که آنچه که برای من حائز اهمیت است این است که بتواند در جامعه و این زندگی دنیایی خود مفید واقع شوم و احساس کنم با این کار و فعالیتی که انجام می دهم، خدا را در تمام صحنه ها ببینم و احساس کنم که از من راضی است بنابراین بسیار درگیر هستم که اکنون در اوج جوانی باید چه فعالیتی را انجام دهم تا خودم هم از خود راضی باشم. و اکنون واقعا احساس می کنم مثل یک کبوتری هستم که در قفس قرار گرفته و می خواهد پرواز کند اما یا بالی برای پرواز ندارد و یا اگر هم بالی داشته باشد از وجود آنها اطلاعی نداشته و یا توانایی استفاده از آن را ندارد. با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در فضای انقلاب اسلامی و ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام اگر کسانی هستند که در رشته‌ی فیزیک کار را ادامه دهند حال که آمادگی کار در علوم انسانی در شما هست، إن‌شاءاللّه ضرر نمی‌کنید اگر وارد علوم انسانی شوید مشروط بر این‌که از عقاید محکمی برخوردار باشید، زیرا فلسفه‌ی غرب مشکلات پنهانی دارد که هرکس از آن در نمی‌رود. موفق باشید
7354

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم احادیث طینت در چه مورد است؟در مورد عالم ذر است؟کدام کتاب روایی به این گونه احادیث اشاره دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث طینت غیر از موضوعی است که تحت عنوان عالم ذر از آن بحث می‌شود. در اصول کافی جلد دوم . باب طینت روایات آن هست. موفق باشید
5282
متن پرسش
سلام.جناب استاد در رابطه با جریان خلقت آدم وادامه جریانات چند سوال مطرح است: 1.برای شیطان جسم وروح مانند انسان قائل شده اید.در زمان خلقت آدم و امر به سجده ابلیس یا همان شیطان جسمش در کجا بوده ؟آیا در زمین زندگی می کرده است وبر اثر عبادات زیاد مانند عرفا که جسمشان در زمین است و روح شان در عوالم غیب شیطان هم اینگونه بوده که روحش درعوالم غیب بوده وتمرد کرده است ؟ 2.اگر در آیات خلقت آدم منظور خلقت آدمیت بوده است پس چرا در آیاتی که مطرح می شود خطاب به دونفر یعنی آدم وحوا گفته می شود داخل بهشت شویدو بخورید ومگر حقیقت آدمیت نبوده است که وارد بهشت نزولی شده وبعد توجه به شجره که کثرت می باشد او را به زمین هبوط داده است ودر حین هبوط آن حقیقت آدمیت اولین تجلی خود را در دونفر به عنوان اولین نوع آدم یعنی آدم وحوا نکرده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مقامی که آدم به عنوان خلیفه‌ی الهی مطرح است و مقام ظهور اسماء الهی است بحث از جسم بی‌معنا است، هرچند ممکن است در مقام و موطنی دیگر دارای جسم باشد مثل همین‌که برای عرفا فرموده‌اید 2- باز در همان جایی هم که خطاب به آدم و حوا می‌کند موضوع آدمیت مطرح است چون می‌گوید: «یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ» مضافاً این‌که در این مقام جنبه‌ی مثالی همه‌ی آدم‌ها در میدان هستند چه مرد و چه زن. موفق باشید
4963
متن پرسش
یک بحثی دوستانه با یکی از دوستان داشتیم که آن را مکتوب اورده ام شما در موردش نظر بدهید که کدام حق است و اگر ذیل هر عبارت که اشتباه بود توضیح دهید ما را از سرگردانی نجات دادید خواهش می کنم راهنمایی فرمایید نام دو شخص را با الف و ب مشخص کرده ام: الف:التوحید ان لاتتوهمه ب:و کمال التوحید نفی الصفات عنه الف: این و کمال التوحید مربوط به وحدت شخصی وجود است ب:نه، یعنی وحدت حقه وجود الف: در وحدت شخصی هم عارف چیزی جز خدا نمی بیند و صفات را هم دیگر نمی بیند به عبارتی خداوند تجلی ذاتی می کند ب: نفی صفات یعنی اینکه صفات مستقل از خدا نیستند خدا عین صفات است عارفی که صفات عینیه را نبیند عارف نیست جاهل است و قاصر ثانیا تنها عارفی که در شهود محجوب است سجده تجلی گاه تام اوست عارف حقیقی را سجده و قیام فرقی نیست؟ الف:قسمت ثانیا را قبول ندارم و در مورد قسمت اول جوابت:صفات همه فانی در خدایند و عارف بجایی می رسد که از کثرت صفات به وحدت ذاتی می رسد این در برهان صدیقین به اثبات رسید؟ ب:اشتباه نشود اگر بحث از فنا می شود راجع به مقام انسانی است اگر قائل شویم در صفات فنا هست هیچ حرف از وحدت نیست صفات فقط عینیت دارند نه فنا. الف:اسم در مسمی فانی است. ب: خیر،لا اسم و لا رسم لواحدالقهار الف: این در مرتبه واحد قهار است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره من نفهیدیم مشکل و سؤال اساسی شما چیست؟ حرف‌های خوبی است که هر کدام در جای خودش درست است. صریحا موضوع را مشخص بفرمایید؛ اگر بتوانم در خدمتتان هستم. موفق باشید
2468

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد ارجمند جناب طاهرزاده. استاد احساس میکنم نحوه ی ارتباط مجرد با مجرد در مراتب وجود فرق میکند آیا درست است؟ مثلا چرا در حال حاضر در عالم اسفل السافلین روح بنده بدون زبانی که از جنس گوشت است نمیتواند با روح جنابعالی صحبت کند ولی روح بنده ممکن است در عالم خواب با شما صحبت کند و حال آنکه فاقد زبان گوشتی است. احساس میکنم ارتباط ارواح در عالم برزخ و یا در قیامت از نوع القاء باشد یعنی شاید بتوان گفت روح یا مجردات آنقدر لطیف هستند که ارتباطشان از طریق القاء معانی است مثل اینکه به هم متصل باشند و چیزی که نفس بنده به آن فکر میکند از صفحه ی ضمیر انفس دیگر پنهان و مخفی نباشد و همه متوجه تمام افکاری که در نفس من هست میشوند چه فرشته ها و چه خدا وچه نفسهای دیگر انسانها که مانند بنده در برزخ یا قیامت وجود دارند.آیا این طرز فکر درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از جهت کلی حرف درستی است. برای تفصیل آن، مباحث معرفت نفس را دنبال کنید. موفق باشید
1450

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیزم بنده نمی توانم وقتی به عمق بحث طینت و اینکه چرا یکی شد شمر و یکی دیگر شد حبیب یا .... جواب قابل قبولی بیابم می خواستم چنانچه امکان دارد یک کتاب یا مبحث راجع به طینت و ذات معرفی کنید که مشکل بنده حل شود با تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: فکر می‌کنم اگر جواب سؤال شماره‌ی 1364 را مطالعه بفرمایید شروع خوبی است. فقط عنایت داشته باشید که طینت را به معنی زمینه‌ی مادی مثل گِل و امثال این چیزها معنا نکنید به همان معنی عین ثابته یا امکان ذاتی مخلوقات بگیرید. موفق باشید
1217

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد مدتی است دچار وسواس فکری رو اعتقاداتم هستم هر کاری میکنم نمی تونم یه ایمانی درست پیدا کنم اصلا نمی تونم درست فکر کنم مثلا هر کاری می کنم نمی تونم از خودم بیام بیرون همش تو خودم هستم تا میگم خدا تو ذهنم تصورش میکنم سر نماز همش تو خودوهستم دیگه دارم دیونه میشم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در این موارد چیزی نمی‌دانم، اگر سؤالاتتان عقیدتی باشد شاید بتوانم جواب دهم. موفق باشید
20544
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار: چند سوال داشتم.: آیا رسیدن به اولین مشاهده قلبی همان لقاء الله است؟ 2. آیا اگر انسان تمام تلاش خود را کند در یک چله می تواند به اولین شهود دست یابد؟ 3. آیا اگر در حین چله خطایی از او سر بزند با جبران آن تمام آثار گناه از بین می رود و چله سالم می ماند؟ ۴. در اولین چله به غیر از انجام واجبات آیا برنامه خاصی برای مستحبات پیشنهاد می کنید؟ 5. آیا انسان در ابتدا فقط باید سعی در عمیق کردن واجبات کند تا با ایجاد عطش کم کم مستحبات به برنامه خود اضافه کند یا در ابتدا باید حداقلی از مستحبات داشته باشد مانند 3 رکعت نماز شفع و وتر؟ از استاد عزیز خواهش می کنم سوالی بدون جواب باقی نگذارند. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سیر إلی اللّه خداوند با انوار اسماء الهی نظر به انسان می‌کند و این به یک معنا، لقاء الهی است و هراندازه سیر خود را ادامه دهد، آن اسماء با وسعت و شدت بیشتری متجلی می‌شوند. در هر حال، در هر چلّه‌ای انسان باید سعی کند فقط در محضر حق و با در نظرگرفتن رضایت او عمل کند و اگر خطایی غفلتاً سر زد، سریعاً توبه و جبران کند و به چلّه‌ی خود ادامه دهد. در ضمن بزرگان، در چله‌های خود روزه‌داری و قرائت قرآن و کتب عرفانی و نمازهای مستحب را انجام می‌دهند. موفق باشید  

20090

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خدمت استاد عزیز: استاد! تا به خودم آمدم، فهمیدم که عجب آدم بی خودی شدم. چقدر سخت است که چند سال باشد که از ته دل، گریه نکرده باشی. استاد، راهی بده برای ما جوانان غرق شده در گرداب آخرالزمان. یا زهرا سلام الله علیها
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که نامه‌ی حضرت علی«علیه‌السلام» به فرزندشان را مطالعه فرمایید آن نامه تحت عنوان کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» در دو جلد بر روی سایت در قسمت نوشتار و کتب هست. موفق باشید

18100
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد گرامی: اثبات وحدانیت خداوند از طریق برهان نظم چگونه ممکن است؟ به فرض این شبهه: نظم حاکم بر جهان ثابت می‌کند حتماً دارای ناظم و آفریننده هست اما لزوماً این آفریدگار یکی نیست ممکن است چند خدا باشند که هماهنگ با هم و با مشاوره‌ی هم این جهان را خلق کرده باشند و دلیلی ندارد چند خدایی را باعث افتراق و بی‌نظمی بدانیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برهان نظم به گفته‌ی شهید مطهری بیشتر یک تذکر روحانی است تا اثبات وجود خدا و یا یگانگی او. با این‌همه نظم هماهنگ عالم و اندام‌وارِ او حکایت از حضور یک اراده‌ی مطلق می‌کند. موفق باشید

17883
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیزم: با آرزوی قبولی زیارت امام حسین علیه السلام. در باب زیارت حضرت سید الشهدا علیه السلام، چهار سوال داشتم. 1) قید «عارفا بحقه» در زیارت امام یعنی چه؟ و آیا اگر زیارتمان عارفا بحقه نباشد، فایده ای ندارد؟ 2) اینکه در روایت هست «کسی که سید الشهدا علیه السلام را عارفا بحقه زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده ی او را می آمرزد» یعنی چه؟ 3) آیا گناهان فردی مثل دروغ و غیبت و....، باعث حبط ثواب و آثار زیارت می شود؟ یعنی اگر کسی به زیارت سید الشهدا علیه السلام برود و پس از آن دچار گناهانی بشود، به کلی ثواب و آثار زیارتش از بین می رود؟ 4) این جمله را به شهید آوینی نسبت می دهند ولی من منبع قابل اعتمادی برایش پیدا نکردم: کربلا به رفتن نیست، به شدن است، اگر به رفتن بود، شمر هم کربلایی بود. نظرتان راجع به این جمله ی بالا چیست؟ اگر کسی زندگی حسینی داشته باشد ولی به زیارت کربلا نرود. ولی فرد گنه کاری به عشق امام حسین علیه السلام به زیارتش برود و سختی های راه را تحمل کند، کدام یک برترند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مسلّم هرکس به زیارت امام می‌رود به نحوی به جایگاه آن امام عارف است منتها هرچه این معرفت بیشتر شود بهتر می‌تواند با امام ارتباط برقرار کند 2- زیرا در فضایِ عصمتِ امام قرار می‌گیرد 3- خیر. نور آن زیارت در جای خودش محفوظ است 4- موضوع محل و مکان مطرح نیست. لذا اگر فرد گناه‌کاری به عشق امام حسین«علیه‌السلام» به زیارت آن امام برود، به کمک نور آن امام، دیگر نمی‌تواند از گناه لذّت ببرد. موفق باشید

17460

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض خدا قوت خدمت استاد گرامی: بنده تا حدی با کتب و نوشته های شما در زمینه ی تمدن اسلامی و غرب شناسی آشنا هستم و به نظرم متفاوت با بقیه بود. در حال حاضر دانشجوی ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران می باشم و علاقمندم پایان نامه خود را در موضوع تمدن اسلامی با نقشه ی راه قرآن کار کنم. دوست داشتم در زمینه ی ریز کردن موضوعم و همچنین انتخاب عنوانی که با آن بشود مباحث تمدنی را کاربردی تر نمود و در واقع آن ها را به شکل موثرتری وارد اجتماع انسانی کرد راهنماییم کنید. ای کاش امکان تماس تلفنی بود... با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه در این مورد کاری نمی‌توانیم بکنیم إلاّ این‌که با تورق کتاب‌هایی مثل «تمدن‌زایی شیعه» و «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» و کتابی که در دست چاپ است به نام «اربعین؛ امکان حضور در تاریخی دیگر» بتوانید ایده‌هایی را به‌دست آورید. موفق باشید

نمایش چاپی