بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15845
متن پرسش
سلام استاد: یه تضادی برام پیش اومده از یک طرف عقلم بهم میگه انسان اگر خود را دوست داشته باشد به طرف زیبایی ها حرکت می کند و پرواز به سوی آسمان می کند و در واقع قدم اول برای دوست داشتن خدا دوست داشتن خود است و اگر انسانی خود را تحقیر کند آن وقت است که دست به هر اشتباه و گناهی می زند. کسی که خود را دوست دارد چون می داند زیباست هیچ وقت نسبت به مردم متکبر نمی شود چون نیازی ندارد و یا شیطانی که خود را زیبا نمی دانست از این که خدا مخلوقی بالاتر از او آفریده بود دست به طغیان زد. از سوی دیگر تو دعاها ما فقط ذکر بزرگی خدا و اهل البیت (ع) را انجام می دهیم و انگار من بنده خدا هیچ زیبایی ندارم (شاید مکر شیطان در من اثر کرده) و در محافل مذهبی ابدا و اصلا روی دوست داشتن خود تاکید نمی شود و فقط منبع نور دیده می شود. در حالی که اگر قدم اول یعنی زیبا دانستن خود انسان (همین که خدا ارزش قائل شده و من را آفریده و برایم راهنما گذاشته و ثانیه به ثانیه برایم برنامه ریزی می کند) تاکید بشه شاید انسان سرعت حرکتش به اوج زیبایی ها چند برابر هم بشود. این در حالی است که از خود گذشتن و خود را فراموش کردن تو حرفهای عرفا تاکید شده است. سوال دوم هم بپرسم استاد من بر خلاف تفکر شما که خوشبینی به مسئولین کشور دارید احساس می کنم بدجور دارن به کشور و مردم خیانت میکنن. مثلا تو حوزه شهر که یکم آشنایی دارم می دونم فروش تراکم به ضرر شهر و در واقع خیانت به آیندگان است ولی مدیران شهری که دین مداری شون گوش فلک را پر کرده رویه فعلی را ادامه میدن با این که بهتر از هرکس عاقبتش را میدونن. ربای بانک ها و روند غلط پروش بچه ها در آموزش و پرورش و... هم بگذریم. استاد پس نقش ولایت فقیه در این میان چیست؟ فقط باید صبر کرد تا مردم به میزان رشدی برسن تا بشود اصلاحی انجام داد؟ حذف ربا و تغییر تو روند آموزش و پروش و... اینقدر سخته که تو 40 سال از گذشت انقلاب نمیشه کاری کرد؟ تشکر....
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تمام دستورات شرع مقدس و ادعیه‌ی مأثور با نظر به خلیفة اللهی انسان و اشرف مخلوقات‌بودنِ او مطرح است، به آن معنا که انسان متوجه‌ی کمالات و ظرفیت خود می‌باشد و با رعایت دستورات الهی آن کمالات را حفظ و رشد می‌دهد 2- بنده 20 سال پیش در مورد این مشکلات، عرایضی را مطرح کردم که صوت آن سخنان هنوز در خدمت عزیزان هست. عمده آن است که متوجه باشیم این مشکلات، مشکلاتِ تاریخی ما است و با تغییر فکر و فرهنگ مردم حل می‌شود و نه با دستور و بخش‌نامه. و عظمت رهبری عزیز انقلاب آن است که متوجه‌اند باید بسترهای فرهنگیِ لازم را جهت رفع این مشکلات فراهم کرد. موفق باشید

15479
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد، باید در هر هفته مطالبی راجع به شناخت خدا، اهل بیت (ع)، خود و نحوه ارتباط با خود، ارتباط با خدا، ارتباط با اهل بیت (ع) و ارتباط با دیگران بخوانیم یا مطالعه کنیم؟ منظور این است که اگر یک ماه فقط در مورد خودشناسی مطالعه کنیم یا سخنرانی گوش کنیم. شاید صحیح نباشد. بلکه باید در این ماه علاوه بر خودشناسی، مطالبی راجع به نحوه ارتباط با خدا و اهلبیت و شناخت آنها و نحوه ارتباط با دیگران مطلعه کنیم یا گوش کنیم. آیا با این مطالب موافقید؟ باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً این‌طور است. ولی موضوع عنوانِ کتاب و یا سخنرانی ملاک نیست. زیرا در هر متن دینی و یا هر سخنرانی دینی، این اموری که می‌فرمایید نهفته است لازم نیست جداجدا وارد هرکدام بشویم. موفق باشید. سلام و احترام:حکیم عالیقدر با توجه به جواب حضرتعالی، آیا در کتاب ده نکته از معرفت نفس یا فرزندم این چنین باید بود یا مبانی نظری نبوت و امامت تمام امور (شناخت نفس، نحوه ارتباط با دیگران و شناخت اهلبیت(ع)) وجودارد؟ آیا موافقید کتاب اول فقط در مورد خودشناسی، کتاب دوم فقط در مورد سلوک و اخلاق و کتاب سوم فقط در مورد شناخت اهلبیت است؟ جواب فوق حضرتعالی را من نفهمیدم. اگر منظورتان این است که در کتاب ده نکته از معرفت نفس تمام علوم ذکر شده وجود دارد. شاید صحیح نباشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که «علم» نور است. از هرجا شروع کنیم بقیه‌ی آن نیز نزد ما است. آری! در بحث «ده نکته در معرفت نفس» بحث نبوت به طور مستقیم مطرح نیست. ولی در امثال بحث معرفت‌النفس، انسان آن‌چنان می‌شود که از درون خود، نبوت را هم می‌فهمد و افقی جلوی او گشوده می‌شود که به دنبال تفصیل فهم اجمالی خود می‌رود. این در مورد هر موضوع دینی صدق می‌کند. موفق باشید

14573

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: در رابطه با سیر مطالعاتی سوالاتی دارم ١. علاوه بر یک جلسه قرآن و یک جلسه نهج البلاغه, بقیه مباحث را به چه ترتیبی دنبال کنم؟ ابتدا همه مطالب را در یک موضوع تمام کنم بعد به سراغ موضوع دیگری بروم، مثلا بعد از مباحث پایه به ترتیب توحید، نبوت، معاد، ...، غرب شناسی و... را به ترتیبی که در سیر آمده دنبال کنم یا اینکه در طول هفته چند موضوع را دنبال کنم؟ ٢. در مورد قرآن و نهج البلاغه و حتی کتب ابتدا به صورت جداگانه ترتیبی را پیشنهاد کرده اید، ولی بعد در مباحثی که به صورت موضوعی مطرح کرده اید، در مباحث توحید، نبوت، معاد و... ترتیب دیگری آمده، طبق کدام پیش بروم؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالب اصلیِ سیر را، به ترتیب دنبال کنید. ولی مباحث اخلاقی و قرآنی و نهج‌البلاغه را در کنار آن‌ها در هر فرصتی که پیدا کردید، دنبال بفرمایید. موفق باشید

14197
متن پرسش
سلام علیکم: ضمن عرض تبریک حلول ماه ربیع و میلاد پیامبر (ص): استاد، مدتی است تعدادی از جوانان فامیل که قبلا اهل نماز و زیارت و... بودند. دچار شبهات بسیار خطرناکی شده اند. به طوری که حتی در آیات قرآن شبهه وارد کرده و حقیقت اهل بیت (ع)، زیارت و توسل به ایشان را قبول ندارند. به هر شکلی با ایشان صحبت می کنم و با استناد به آیات و روایات برایشان دلیل می آورم قبول نمی کنند. خواستم از محضر حضرتعالی خواهش کنم که بنده را در خصوص چگونگی اثبات حقیقت اهل بیت (ع) به آنها راهنمایی فرمایید. ضمن اینکه می گویند خدا فرموده که بدون تحقیق چیزی را قبول نکنید و به این بهانه همه چیز را زیر سئوال می برند. سپاسگزارم و ملتمس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال باید آن‌ها را با معارفی آشنا کرد که عقل و قلب‌شان نسبت به باورهای دینی قانع شود. روش معرفت نفسی علامه‌ طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» بسیار جوابگوست و سیر مطالعاتی سایت بر آن مبنا تنظیم شده است. موفق باشید

12727
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار: گروه سیر ما که الحمدلله هفت سالی تشکیل شد و یه سری کتاب های سیر را مطالعه کردیم و یک سالی تو تفسیر سوره ی انعام هتسیم و سخنرانی شما را گوش میدیم و یادداشت می کنیم و تو جلسه ی سیر توضیح میدیم ولی سخنرانی پنجاه دقیقه حدود سه ساعت می کشه که بنویسیم و بعضی از گروه احساس خستگی کردند و میگن خسته کننده شد هشتاد جلسه چطور بنویسیم و اگر هم ننویسیم فایده ای نداره نمیدونیم چکار کنیم؟ بعضی ها معتقدند در یک جلسه بعضی حرف ها تکرار مکرارت هست؟ اگر چه احساس می کنم تکرار حرف به خاطر ثبیت مطالب مفید هست. ولی نمی دونم کجای کار ما اشکال داره؟ استاد عزیز لطفا کمکمون بفرمایید. اگر هم ان شاءالله مازندران تشریف آوردین منتظر تشریف فرمایی تون هستیم تا مایه ی دلگرمی مون بشیم و از نزدیک از راهنمایی شما استفاده کنیم ما دانش آموزان غیابی و حقیر و غیر حضوری شما هستیم و دانشجویان حضوری شما خوشا به حالشون. خداوند مهربون به شما نظر خاص کنه. یا علی اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم دعاگو هستم. امید دارم با نور قرآن همواره به‌سر ببرید که خدا می‌داند از هزاران فتنه‌ی دوران در امان خواهید بود. به اعضای آن گروه از طرف بنده سلام برسانید به نظر بنده نباید همه‌ی مطالب را یادداشت کنید. گفت: «نظر را نغز کن تا نغز بینی / گذر از پوست کن تا مغز بینی». سعی کنید مطالب اصلی را که گوینده بر آن تأکید دارد و پیام اصلی هر آیه می‌باشد، یادداشت کنید و در جلسه همان نکات اصلی را با همدیگر در میان بگذارید.  موفق باشید

12212
متن پرسش
سلام: از یکی از شاگردان علامه حسن‌زاده شنیدم که جناب علامه فرموده بودند: گناه نکنید که خدا گناه را نمی‌بخشد. آیا این مطلب صحت داره؟ اگر بله منظور علامه چی بوده؟ سوال دیگه هم این‌که خدا گناهان را به صورت کن فیکون برای انسانی که توبه کرده از بین می‌بره؟ یا آثارش می‌مونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- گناه، انسان را در مسیر سلوک عقب می‌اندازد، ولی هر گناهی با توبه بخشیده می‌شود زیرا خداوند توّاب است 2- توبه به طور کلّی اثر گناه را از شخصیت انسان می‌زداید. موفق باشید

10967
متن پرسش
آیا رعایت نکردن قوانین حق الناس است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت نکردن بعضی از قوانین حق‌الناس است. موفق باشید
10556

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقتتان بخیر. اگر کمک مالی ما به اطرافیان باعث توقع شود و بگویند وظیفه‌ات هست، تکلیف چیست؟ مگر پولی که ما داریم مال خدا نیست که به ما امانت داده تا به نیازمند برسانیم؟ حالا نیازمند بگوید وظیفه‌ات هست، خب! راست می‌گوید، این‌طور نیست؟ اطرافیان می‌گویند تو گرفتار افراط شده‌ای - در مورد بحث برنامه‌ریزی که عزیزان مشکل دارند ما 3 واحد برنامه‌ریزی داریم: واحد هفته یعنی من این هفته باید 4 ساعت فلسفه بخوانم هر روزی شود مهم نیست، واحد روز: یعنی امروز 1 ساعت فلسفه بخوانم هر ساعتی شود عیبی ندارد. و ساعت یعنی راس فلان ساعت یک کار خاص هر روز انجام شود. کسانی‌که ابتدای راهند بهتر است با هفته شروع کنند آرام آرام حضرت حق کمک می‌کنند و انسان را به واحد روز و بعد واحد ساعت می‌رسانند. فقط عجله نکنند و مایوس نشوند. منظم شدن کار یک روز و دو روز نیست. در واحد هفته می‌توانند برخی کارهای ساده را راس ساعت خاصی انجام دادند. و توصیه من و تجربه شخصی من و کار با جوانان :حتما حتما از دفتربرنامه ریزی استفاده کنید برکات زیادی دارد. ببخشید استاد اسائه ادب نشده باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مردم هرچه می‌خواهند بگویند، ما طبق وظیفه‌ی الهی خود عمل می‌کنیم. موفق باشید
8656

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا بین تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه و تولد امام علی(ع) در کعبه رابطه ای هست؟؟ آیا میشه گفت یک سرّی بین تولد امام علی (ع) و قبله قرار گرفتن کعبه وجود دارد؟ این را میدانم که این کعبه، باطنش برمیگردد به عرش الهی و با رفتن به مکه و نگاه کردن به کعبه باید منتقل بشیم به عرش الهی، حالا امام علی (ع) که مقام عقل کل را دارند و بالاترین درجه وجود هستند وقتی در این زمان ظهور کرد، کعبه که باطنش در عرش الهی است بشه قبله مسلین... ممنون میشم خودتون بیشتر توضیح دید یا اگه اشتباه میکنم بهم بگید. یاعلی مدد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ولیّ‌اللهی که با سایر پیامبران، سرّاً و با خاتم رسل، جهراً در میدان بوده و نفس و جان مقدس رسول خداست، اگر جایگاه تولدش کعبه نباشد کجا باشد؟ موفق باشید
8372

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز بنده عمدتا از مفاتیح نوین تألیف آیت الله مکارم شیرازی استفاده میکنم. با توجه به این که این مفاتیح از مفاتیح مرحوم شیخ عباس قمی کمی مختصرتر است آیا استفاده از آن را به جای مفاتیح محروم قمی توصیه میفرمایید؟ چیزی را از دست نمیدهیم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: فکر نمی‌کنم مشکلی پیش بیاید. با همان مفاتیحی که بیش‌تر ارتباط دارید مأنوس باشید. موفق باشید
6296
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت خدمت استاد گرامی درادامه سئوال شماره ( 6265 ) سئوال خود را به این صورت کامل می کنم که شما در جایگاه انقلاب اسلامی از غدیر تا انقلاب اسلامی 7 نقطه عطف در صعود انقلاب اسلامی و 6 نقطه عطف در سراشیبی طرح نموده اید ، و انقلاب اسلامی در یک حرکت سینوسی و رو به بالا از غدیر شروع شده و به اینجا رسیده است، سئوال بنده این است که جایگاه حکومت آل بویه و قبل و بعد آن در جایگاه انقلاب اسلامی کجاست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر شروع حکومت آل بویه به عنوان یک نحوه ظهور شیعه در حاکمیت را سال 322 هجری و پایان آن را سال 447 بدانیم که در ذیل خلفای عباسی سعی دارند بر دستگاه خلافت مسلط شوند، می‌توان منحنی ظهور آن‌ها را در دل دستگاه خلافت در سال 322 دانست که پس از اوج‌گیری خود با شکست از ترکان سلجوقی در سال 447 منحنی آن‌ها به انتها رسید تا آن‌که در دل حاکمیت ترکان عثمانی دولت صفوی ظهور کرد. آل بویه با گرایش شیعی که داشتند با مراجع بزرگی مثل شیخ صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی و سید مرتضی روابط حسنه برقرار کردند ولی هرگز موفق به ایجاد یک حکومت شیعی نشدند زیرا در شرایطی قرار داشتند که جوّ حاکم در اختیار اهل سنت بود و به همین جهت آل بویه در دل حاکمیت دستگاه خلافت عمل می‌کردند، هرچند سعی داشتند با آزادی‌دادن به همه‌ی مذاهب شیعه را از مظلومیت مطلق خارج کنند و معزالدوله دیلمی در سال 352 دستور داد در بغداد روز عاشورا را تعطیل کنند و همان سال روز عید غدیر را جشن بگیرند، ولی با این‌همه نمی‌توانستند به عنوان جبهه‌ای از شیعیان اظهار وجود کنند به طوری که در همین زمان کتابخانه‌ی شیخ طوسی را در بغداد آتش زدند و به شیخ مفید توهین کردند و دستگاه حاکم نمی‌توانست علناً مقابله کند هرچند به شیخ طوسی کمک کرد تا در نجف حوزه‌ی کار خود را شروع نماید. از این جهت در جواب آن سؤال عرض کردم آل بویه و سربداریه دو نحوه از ظهور شیعه در تاریخ است با گرایش حاکمیت که منجر به حاکمیت مستقلی به نام صفویه شد و این نشان می‌دهد شیعه یک روزهم از عهدی که در غدیر با علی«علیه‌السلام» بسته غفلت ننموده، هرچند به صورت‌های مختلف در صحنه حاضر شده تا در نهایت با تکامل هرچه بیشتر به صورت انقلاب اسلامی ظاهر شد. موفق باشید
6239
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز ضمن عرض تسلیت و معذرت ازشما سوالی داشتم چرا فقط در حوزه میتوانیم حالات روحی خودرا در آن وجوهات نفسمان داشته باشیم؟مگر شهید دکتر مصطفی چمران با حضرت آیت الله بهجت چه فرقی دارد؟نمیتوانم سوال را کاملا بهتون بگم به یک شکلی در ذهنم گنگ است ان شا الله که متوجه شده باشید.باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه جلوتر بروید و روحیه‌ی توحیدی‌تان بیشتر شود غلبه‌ی کثرات بر قلب شما کم‌تر می‌شود. با رعایت حرام و حلال الهی سعی کنید توحید الهی بر جان و قلب شما غالب گردد. موفق باشید
5442
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز قبلا هم پرسیدم ولی در کتاب معاد هم جواب را نیافتم سوال این است که آیا هرکسی که میمیرد وارد برزخ و بعد هم قیامت میشود و با آن حقیقت روبرو میشود در حالیکه حیات زمینی انسانهای دیگر همچنان ادامه دارد و آن فرد متوفی وارد قیامتی میشود که در آن قیامت کل ابناء بشری حاضرند هرچند در واقع هنوز نمرد ه اند؟ یا نه این زندگی دنیا واقع در بستر زمان به پایان میرسد ؟ در نظر بگیرید که از نظر عقلی هردو فرض امکانپذیر است یعنی اینکه هر کس بمیرد مثلا (فقط مثال) نوار ضبط شده برزخ و قیامت برایش روشن میشود ولی زندگی دنیایی تا ابد باقیست واینکه فرموده کوهها متلاشی میگردد و فلان و فلان یعنی با مرگ هریک از انسانها آن انسان فوت شده دریاها برایش آتش میگیرند و فلان و فلان؟خواهش میکنم یک کلمه مطمین بگویید این نظر درست است یااشتباه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت داشته باشید که بنده کتاب معاد را تنظیم کردم تا زمینه‌‌ای باشد جهت شرح و بسط موضوعات، لذا انتظار دارم دوستان کتاب معاد را همراه با 70 جلسه شرح‌اش دنبال بفرمایند 2- هرکس می‌میرد وارد برزخ می‌شود ولی تا همه وارد برزخ نشوند قیامت کبری شروع نمی‌شود قیامت کبریی که قرآن در وصف آن می‌فرماید: «قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ× لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِیقَاتِ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ» از طرفی دلایل عقلی و ظاهر آیات حکایت از آن دارد که واقعاً این دنیا به‌کلی از این حالت خارج می‌شود و به درجه‌ی وجودی شدیدتری تبدیل می‌گردد، به این معنا که همین دنیا قیامت می‌شود و زمین به نور رب نورانی می‌گردد. موفق باشید
4296
متن پرسش
سلام خدمت استاد سلام عرض میکنم می خواستم بدانم نظر شما نسبت به نظریه نسبیت چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر منظورتان نظریه‌ی نسبیت انیشتین است که یک حرف علمی است و در جای خود درست است و هیچ تضادی با مبانی فلسفی ما ندارد که مرحوم «حسنعلی راشد» نظریه‌ی حرکت جوهری ملاصدرا و نظریه‌ی نسبیت را در کتاب «دو فیلسوف شرق و غرب» مقایسه کرده‌اند. موفق باشید
18261

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بعد از مرگ علت اینکه تا لحظه تلقین نمی دانیم مرده‌ایم چیه؟ نوعی ضعفه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان هنوز تصور می‌کند در دنیا زندگی می‌کند. موفق باشید

18062

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد بین حضور و نظر تفاوت هست؟ فرقشون چیه؟ اینکه میگید انسان به تن نظر داره و بعضی وقتا میگید حضور داره یکی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر شرح صوتی «ده نکته» را تا آخر و بدون عجله ادامه دهید و بعد با حوصله «برهان صدیقین» را همراه با شرح صوتی آن دنبال کنید و سپس کتاب «خویشتن پنهان» را مطالعه فرمایید، به‌خوبی خودتان جواب سؤالاتتان را خواهید داد. موفق باشید

17554
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به اینکه فرمودید بحث در عرفان نظری نسبت به راز خلقت، در نظرِ حق به جمال خود است در مقام تفصیل. این سوال از «چرایی» این مسئله همچنان باقی است. توضیح اینکه چرا خداوند می خواست در مقام تفصیل به خود بنگرد؟ مگر علم به ذات خود به طور کامل نداشت؟ اگر ممکن است توضیحی در رابطه با عبارت فوق بفرمایید. حقیقتا برای بنده این تعبیر از هدف و راز خلقت، نامفهوم و گیج کننده است. ممنونم از لطف حضرت استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فلاسفه و عرفا ابتدا روشن می‌کنند زیبایی کمال است و دوست‌داشتنِ زیبایی نیز کمال است و خدا کمال مطلق است؛ پس هم زیباست و هم خود را دوست دارد و از آن‌جایی که کمال خود را دوست دارد، نظر به تفصیل آن کمال در مخلوقات می‌کند و آن‌ها را می‌آفریند تا در آینه‌ی آن‌ها خود را بنگرد. به همین جهت جناب حافظ می‌فرماید: «نظری کرد ببیند به جهان قامت خویش / خیمه در مزرعة آب و گِل آدم زد». موفق باشید

16063
متن پرسش
سلام علیکم: 1. روش پایین آوردن شهوت غیر طبیعی که منجر به گناه میشه چیه؟ 2. برای درمان ضعف اراده دارم چه کنم؟ 3. خوابم زیاد است و نماز صبح ها رو خواب میمونم. برای درمانش چه کنم؟ 4. چون جامعه بد شده. منم زود عصبانی میشم. برای درمان چه کنم؟ استاد مثل یه دکتر بهم کمک کنید. التماس دعا دارم. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عدم نگاه به نامحرم و مشغول‌نمودنِ ذهن به امور معنوی در این مورد کارساز است 2- برای درمان ضعف اراده، کم‌سخن‌گفتن و آرزوهای بلند نداشتن کمک می‌کند 3- زودخوابیدن و خوراک سبک داشتن، موجب بیدارشدن برای نماز صبح خواهد شد 4- به قلب خود برسانید که انسان حکیم به‌جایِ عصبانیت در مقابل امور خلاف، راه‌کار می‌دهد. کتاب ارزشمند «شرح حدیث جنود عقل و جهل» در همه‌ی این امور کارساز است. بنده نیز شرحی بر آن کتاب داشته‌ام. موفق باشید

15759
متن پرسش
به نام خدا خدمت استاد عزیز سلام: لطف بفرمایید این حدیث شریف را توضیح دهید اذا احب الله عبدا لم یضره ذنب (پیامبر اکرم ص)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی خداوند بنده‌ای را به جهت نیّت‌های پاک و جهت‌گیری کلّی‌اش دوست داشت، حال اگر یک لغزش و گناهی از او سر بزند، آن گناه به او آن‌چنان ضرر نمی‌زند که از ادامه‌ی راه و رحمت الهی مأیوس شود. زیرا عموماً شیطان برای چنین انسان‌هایی از این نوع نقشه‌ها می‌کشد تا آن‌ها را مأیوس کند. روایت فوق شبیه همان روایتی است که رسول خدا (ص) مى‏ فرمايند: «حُبُ‏ عَلِيٍ‏ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لَا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة»[1] دوستى على حسنه‏ اى است كه با داشتن آن، سيئه زيانى نمى‏ رساند و دشمنى على سيئه‏ اى است كه با وجود آن، حسنه سودى ندارد. موفق باشید

 


[1] ( 2)- نهج الحق و كشف الصدق، ص 259. كنوز الحقائق، طبع بولاق مصر، ص 53، 57، 67، ينابيع المودة، ص 19.

14366
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: با دوستان در مسجد جلسات کتاب خوانی «کربلا مبارزه با پوچی ها» را شروع کرده ایم. در مطالعه جلسه سوم کتاب با مبحث ترس از مرگ، سوالی در جلسه از سوی دوستان مطرح شد که جواب خوبی نتوانستیم به آن پیدا کنیم. سوال این بود که اگر فرهنگ حسین علیه السلام فرهنگ نترسیدن از مرگ است. این نترسیدن از مرگ با نترسیدن از مرگ که بیان می شود در گروه های تروریستی مانند داعش هم مشاهده می شود چه تفاوتی دارد؟ و آیا در حقیقت آنها هم از مرگ نمی ترسند؟ خواهشمندیم با بیان خود پاسخ دهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک‌وقت انسانی مثل حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» در مقابل دشمن مشخصی مثل یزید و عبیداللّه که می‌خواهند او را مجبور به تسلیم کنند؛ تا پای جان می‌ایستد و از مرگ نمی‌هراسد. و یک‌وقت افراد انتحاریِ تکفیری به جهت توهّماتی که از طرف مقابل دارد و به بهشتی خیالی دلگرم است، مقابله با دشمنِ خیالی خود می‌کند. این دومی گرفتار خیالات و وَهم است و از این جهت، این نترسیدن با آن نترسیدنِ حکیمانه تفاوت دارد. موفق باشید

13762
متن پرسش
با سلام: در قیامت همه به سوی خدا حرکت می کنیم و همه به خداوند می رسیم. ولی یکی با اسم رحمانیت خدا روبرو می شود و یکی با اسم شدید العقاب بودن خدا. حال سوال من اینجاست که آیا می شود کسی در ابتدا با اسمی که مظهر غضبیت خداست روبرو شود و بعد از چشیدن عذابهایی، پاک شود و با اسم رحمانیت خدا روبرو شود؟ اگر اینگونه باشد که همه در سیر صعودی عوالم بعد از چشیدن عذابشان بالاخره به درجه اولیاء الله و حتی ائمه معصومین می رسند!!! (البته غیر از مخلدین در نار)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر این‌طور نیست. زیرا در عین این‌که انسان‌ها از عذاب آزاد می‌شوند به اندازه‌ی شدت توحیدی که دارند در جایگاه مختلفی نسبت به قرب خدا قرار می‌گیرد و از انوار حقیقت حق بهره‌مند می‌شود. موفق باشید

13046
متن پرسش
سلام استاد گرامی خسته نباشید. آن حجاب اکبری که در علم توحید هست انسان چگونه باید ار آن عبور کند؟ همین که انسان بداند حجاب در کجا و چگونه ظاهر می شود و مانع می شود کافیست؟ همین که انسان بداند این علم ها خود او نمی شود کافیست تا از کنار آن عبور کند؟ یک توضیحی بفرمایید. ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین نکته که می‌فرمایید خوب است. جایگاه حجاب‌های سلوکی را می‌توانید در شرح تفسیر سوره‌ی حمد حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که بر روی سایت هست، دنبال فرمایید. موفق باشید

12942
متن پرسش
سلام: جناب استاد چگونه می توان از شر صفت رزیله چشم چرانی و چشم پلشتی و زنای چشم که به نظر بنده کارسازترین تیر شیطان است برای نابود کردن دنیا و آخرت انسان، خلاص شد و برای همیشه این صفت رزیله را ریشه کن کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در این مورد شده است که چگونه انسان از طریق این‌گونه رذیله‌ها از سیر به سوی حق و حقیقت عقب می‌افتد. لذا وقتی همین موضوع را مدّ نظر قرار دهیم شوق چنین گناهانی در ما ضعیف شده و جای آن را شوق رجوع الی اللّه می‌گیرد. موفق باشید

11112

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا صفاتی که برای معصوم آمده را می توان به انسانهای دیگر نسبت داد؟ مثلا در زیارت علی (ع) در روز مولود، صفاتی مانند آیت الله العظمی و بحر العلوم و... به اون حضرت نسبت داده شده و ما به علما می گوییم. آیا نهی فقط مخصوص نام امیر المومنین بوده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است زیرا انسان‌های کامل صفات کمالیه را به صورت مطلق دارند و سایر بزرگان در ذیل انسان‌های کامل از آن صفات بهره‌مند می‌شوند. موفق باشید
9540
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت استاد بزرگوار: در کتاب معرفت النفس و الحشر صفحه ی 28 فرموده اید مفهوم وجود (وجود ذهنی) تشکیک بردار نیست اما خود وجود (وجود خارجی) تشکیک بردار است. دلیلتان برای این فرمایش چیست؟ آیا مفهوم وجود و خود وجود انفکاک و غیریت با هم دارند؟ آیا این گونه نیست که اگر مفهوم وجود (وجود ذهنی) و خود وجود (وجود خارجی) غیریت داشته باشند به نوعی سوفسطی گری دچار میشویم؟ مگر نه این است که "خود وجود" یا " وجود خارجی" هم نزد ما مفهوم دارند؟ به نظر می رسد اگر کسی بخواهد از سوفسطایی گری برهد باید عینیت و نه غیریت ما بین وجود بما هو ذهنی و وجود بما هو خارجی برقرار کند و از وجود بما هو موجود اعم و لابشرط از ذهن و خارج سخن بگوید. آیا نمی توانیم بگوییم در فهم معنای وجود نوعی حرکت وجود دارد و فهم ما از وجود تشکیک بردار است؟ اگر این سخن را بپذیریم قاعدتا مفهوم وجود هم تشکیک بردار خواهد بود و بر خلاف مفاهیم ماهوی در مورد مفهوم وجود و خود وجود غیریت، کمرنگ، و یگانگی، برقرار خواهد شد. گویا اصالت وجود می خواهد به ما همین امر را بفهماند. از طرف دیگر گویا صدرا به این قائل است که در مفاهیم بما هو مفهوم حرکت جوهری برقرار است و در صورت پذیرش این حرف هم نمی توان پذیرفت که مفهوم وجود تشکیک بردار نیست. از طرف دیگر اگر بپذیریم که علم از سنخ وجود است اولا و وجود تشکیک بردار است ثانیا در این صورت مگر نه این است که علم هم تشکیک بردار خواهد بود و در این صورت مگر نه این است که مراتب علم از جمله علم تصوری هم تشکیک بردار خواهد بود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مشکک‌بودنِ وجود همین اندازه کافی است که بدانیم غیر از وجود در خارج نیست و لذا تفاوت عالم عقل و عالم مثال و عالم ماده تنها در درجه‌ی وجود آن‌ها است. اشکال این که می‌فرمایند در فهم معنای وجود نوعی حرکت هست و این را به معنای تشکیک ِ وجود می‌گیرد را باید در کتاب‌هایی مثل بدایة الحکمة و نهایه الحکمة دنبال کنید و نیز بحث عینیت وجود ذهنی با وجود خارجی مربوط به حمل اولی ذات است که باز باید در کتاب‌های مذکور و با شرح استادهای مربوطه دنبال بفرمایید. موفق باشید
نمایش چاپی