باسمه تعالی: سلام علیکم: زنان باید خودشان دست به کار شوند و سایر زنان را نیز متوجهی جایگاهِ امروزینشان بنمایند و در دل این فعالیتها به مردان هم فهمیده شود که تاریخ عوض شده. عرایضی مثل مقالهی «زن؛ گمشدهی تاریخ ما» در آرشیو سایت در قسمت «زن و خانواده» هست که إنشاءاللّه میتواند کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اینطور جواب داده بودم: باسمه تعالی: سلام علیکم: (شخصی) اگر راه عبور از این نقصها را بشناسد و متوجه گردد باید از طرف معارف الهی و با رویکرد قلبی شوق اُنس با خدا را در خود ایجاد کند، خوب است که بماند، و إلاّ نه! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در ابتدای امر شخصیتی را برای خود میپذیرد که چنین باشد و چنان، هرچند میتواند تغییر دهد ولی گویا آن را برای خود اصل گرفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامهی طباطبایی ذیل آیهی 200 سورهی آلعمران مفصلاً در این مورد بحث کردهاند و بنده نیز در جزوهی «راز سقوط تمدنها» عرایضی داشتهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعهی تاریخ قرون وسطی و جنگهای صلیبی این را روشن میکند که چگونه غرب متوجه شد میتواند با دقتهای جهان اسلامِ آن روز، زندگی جدیدی غیر از آنچه در قرون وسطی میشناخت، شکل دهد. و در این امر با جدیّت زیاد کار را جلو برد و به روشهای منظم در عقل تکنیکی دست یافت. و ما میتوانیم از این جهت منتها با ایدهی اسلامی از آنها استفاده کنیم که به طور نسبتاً مفصل در شرح صوتی کتاب «خرد سیاسی در زمان توسعهنیافتگی» بدان پرداخته شده است. صبحها بعد از نماز، در مسجد خدیجهی کبری«سلاماللّهعلیها» در خدمت رفقا هستم؛ به استثنایِ صبح روز یکشنبه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این مورد به کتاب «هدف حیات زمینی آدم» رجوع شود که معارف خوبی را انشاءاللّه در اختیار شما میگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همانطور که عرض شد خوب است که بحث سورهی «قاف» را دنبال بفرمایید تا با بینشی وسیعتر مطلب مورد بررسی قرار گیرد. 2- عنایت داشته باشید که موقعیت آسمان اول نسبت به زمین، مثال موقعیت نفس ناطقه یا روح انسان است نسبت به بدن. و موقعیت آسمان دوم نسبت به آسمان اول مثل موقعیت عقل است نسبت به مرتبهی نفس. بر این اساس آسمان اول چیز مادی نیست که بخواهیم به مشکلی گرفتار شویم که چگونه عالم ماده وسعت بینهایت دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فطرت انسانی در عین کمالطلبی و نظر به کمال مطلق اگر از طریق رعایت دین خدا همواره بیدار و زنده نگهداشته شود احساس داشتن نور خدا را و اُنس با حضرت حق را در خود مییابد. به همین جهت اگرچه به کمال مطلق نمیرسد احساس محرومیت از آن نیز ندارد و به همین جهت است که قرآن میفرماید: «الا بذکراللّه تطمئن القلوب» یعنی هرانسانی با هر استعدادی تنها از طریق یاد حضرت حق و اُنس با او که همان رعایت احکام الهی است، به آرامش خواهد رسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان از طریق رعایت دستورات اخلاقی و اخلاق حسنه و دعا و نیایش با پروردگار خود جلو برود، مسلّم آن همسری که تقدیر او است را خداوند به او هدیه خواهد کرد و شیطان دیگر نمیتواند با تصرف در قوهی واهمهی انسان، از درک خوبیها و زیباییهای همسرش محروم شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه با این تذکر وارد تاریخی شدهاید که به ظلمات غرب پشت میکند و به حاکمیت حق و حقیقت نظر دارد همان تاریخی که با حضرت امام شروع شد و مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» امروز جلودار آن هستند تا با روش حکیمانه ما از روح و روان خودمان که متأثر از غرب است، به مرور آزاد شویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده به همان نیتی که تکرار میکنید و موجب تأکید و توجه بیشتر میشود؛ اشکال ندارد 2- کار بسیار خوبی است که بعضی از معانی فرازهای دعا را در حین دعا متذکر میشوید 3- دعا؛ برای رجوعِ به حق است و این خوشسلیقگیِ مداح را میرساند که در بین دعا با شعری و یا مصیبتی، آن رجوع و آن حضور را تقویت کند مشروط بر آنکه محوریت دعا به حاشیه نرود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده یعنی طاهرزاده همهی متن را و گِلههای شما را از حضرت پروردگار که در متنتان مطرح کردهاید، میخوانم و تعجب میکنم که چطور به مرحلهای نرسیدهاید که آنچنان محو حق باشید که بدانید هرچه آن خسرو کند، شیرین کند و ندا سر دهید: «در بلا هم میچشم الطاف او/ مات اویم، مات اویم، مات او» در آن حدّ که به خود آیی و از خود بپرسی: «زیر دریا خوش بود یا روی او / لطف او بهتر بود یا قهر او؟». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: صغیرهبودنِ یک گناه بیشتر در نسبت به خود انسان با آن گناه شکل میگیرد. مثل آن کسی که از سر غلوّ خبری را بیش از حدّ بزرگ کند. نباید بگوییم ایشان دروغ گفته و دروغ گناه کبیره است. بسیاری از سهلانگاریهای انسان ها گناه صغیره است مثل سر وقت به وعده نیامدن، نباید بگوییم این یک نوع تضییع حق است و کبیره محسوب میشود، باید موضوع را نسبت به طرفی که آن را انجام میدهد بررسی کرد که آیا مستقیماً اراده کرده حقِ رفیق خود را تضییع کند یا تنها یک سهلانگاری کرده؟! در مورد خودمان باید سختگیری کنیم، ولی در مورد بقیه باید حمل بر صحت کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم حرف کاملی نیست. سید گمان کرده مسلمانی به نظم آنچنانی و راستگفتنهای دنیایی است.! مسلمانی عزم و رجوع إلی اللّه است در ذیل شریعت الهی برای تقویت عبودیت، و این در فرهنگ غرب نیست. سید میخواسته به خودمان انتقاد کند که اسلام را خوب رعایت نمیکنیم. ضعفهای اساسی غرب را نادیده گرفته. این یک نحوه اصالتدادن به غرب است و مرعوبشدن از آن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت تا در مرحلهی علمی و مفهومی هستیم هنوز ارتباط واقعی یعنی ارتباط وجودی پیدا نکردهایم. ارتباط علمی به عنوان مقدمه خوب است ولی معرفت نفس یعنی ارتباط وجودی. گفت: «دردی که به افسانه شنیدم همه از خلق / از علم به عین آمد و از گوش به آغوش». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شما که تا اینجاها فکر کردهاید خوب است که نسبت به «امکان» که هر موجودی در ذات خود دارد فکر کنید و تحقق آن امکان که به خود انسان مربوط است. خداوند کسی را فرشته یا کبوتر نکرده است، بلکه ذات هرکس امکانِ انسانشدن یا فرشتهشدن یا کبوترشدن است. خداوند به آن امکان، وجود میدهد. پس اگر ما را آنطور که شما میگویید از همان ابتدا به بهشت ببرد، در واقع جواب امکانِ ما را نداده است و ما را به بهشت نبرده. تنها با به فعلیترسیدنِ امکانِ ما، ما به نتیجهای که مربوط به خود ما است میرسیم.
۲. خداوند طلبِ ذاتی مخلوق را به او میدهد و بهشتیشدن و جهنمیشدن به عهدهی خود اوست که چگونه آن امکان و بالقوهگی را جهت دهد.
۳. به این نکته فکر کنید که همهی مظلومان عالم اگر بدانند با این ظلمها که میکشند، عملاً عامل دفع ظالم میگردند؛ آیا خود را سربازی نمییابند که در جنگ به ظالم قرار گرفته باشند؟ آیا کودکانی که توسط فرعون کشته شدند عملاً سربازانی نبودند تا فرعونیت فرعون را نمایان کنند و انگیزهی مبارزهی بنیاسرائیل با او را به میان آورند؟ علی اصغر «علیهالسلام» به همان اندازه برای نهضت کربلا نقش آفرین نبود؟ آیا آن جناب ضرر کردند که در کودکی مظلومانه شهید شدند؟ البته این موضوع، بحثِ مفصلی را میطلبد که جناب ابنعربی در فصّ «موسوی» فصوص الحکم به میان آورده است. ولی همین اندازه هم خوب است که در مورد این نکته فکر کنید.
۴. شاید با طرح روایت مذکور، خواستهاند متذکر این امر باشند که ما با گناهکردن مأیوس نشویم و با توبه به اسمِ غفّار حضرت ربّ العالمین رجوع داشته باشیم، وگرنه همهی دین برای دوری از گناه است.
5- با آنهمه آشفتگی که در این عالم هست، آیا اگر مسیر دینداری طی شود، در این عالم مأواهای متنوعی نیست که ما در آن قرار گیریم؟ امروز صبح بر سر مزار شهید مدافع حرم جناب جواد محمدی در گلزار شهدای دینان به همین فکر میکردم که چه اندازه مأواهای متنوعی خداوند در مقابل ما گشوده است. شهید محمدیها در حیات خود همهی تلاششان این بود تا متذکر حقیقتی شوند که در عالم گشوده شده است و به همین مسرور بودند که انسانها را با آن حقیقت آشنا کنند. و عجیب است که با زائرِ مزارِ خود همان کار را میکنند که در حیات خود انجام میدادند. آیا این شهداء از اینکه چنین مأوایی برای انسانها هستند، مسرور نمیباشند؟ و مثل همان زمان که در دنیا با هدایت انسانها دلشاد بودند، با این نوع مأواشدن دلشاد نیستند؟
6- حضرت حق میفرماید اینطور نیست که چیزی بر من حاکم باشد ولکن حقیقیترین سنت آن است که با نظر به ابعاد منفیِ انسانها، جهنم را با چنین انسانهایی سرریز کنم زیرا خواست خدا، خواستِ حکیمانه است و در راستای همان حکمت تصمیم میگیرد و عمل میکند.
7- به نظر بنده اینطور نیست که خداوند با کوچکترین غفلت همهچیز را تمام نماید. در تصادفات هم به این فکر کنید که تقدیر طرف او را به اینجا کشانده است و زندگی او به انتها رسیده است. موفق باشید
