بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24037
متن پرسش
سلام وقت بخیر: می خواستم نظر استاد را با توجه به زمان موجود و تذکر لسانی در مورد حجاب بدونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرجا زمینه‌ی تذکر باشد و تذکر ما را حمل بر دلسوزی بنمایند؛ چرا تذکر ندهیم؟ البته موضوع زنانی که مأموران مسیح علینژاد هستند، جدا است. آن‌ها به جنگ اسلام آمده‌اند و باید نظام اسلامی با آن‌ها برخورد مناسب نماید. موفق باشید

24036
متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام: پیشاپیش حلالیت می طلبم که وقت شریفتون را باببت پرسشم می گیرم. استاد می خواستم ببینم چقدر حرفها و برداشتهای من از نظر خدا و دین صحیح است! استاد شما کتاب ارزشمندی نوشته اید به نام «زن آنگونه که باید باشد.» اما استاد واقعا من از شرایط موجود علیه زنان در خانواده ها ناراحتم. استاد به نظر این کمترین هنوز متاسفانه ما برخورد عصر جاهلی را با زنان و دختران داریم که این بار شخصیت آنها را زنده به گور می کنیم. هنوز هم خانواده ها با شنیدن به دنیا آمدن دختر سرافکنده می شوند و هر که پسر زاید را می ستایند. استاد هنوز هم رسم مزخرف تهیه جهیزیه از طرف خانواده دختر مرسوم است و به جای اینکه خانواده پسر ممنون دار خانواده عروس باشند که همراه دخترشان بخاطر کمک به داماد جهیزیه را به او هدیه داده اند تازه طلبکار خانواده دختر هم هستند که چرا به قول معروف چوب گربه زنی نداده اند. هنوز هم رسم مزخرف دیدن جهیزیه و نظر دادنهای خاله زنکی مرسوم است. هنوز هم خانواده دختر باید سیسمونی بچه اول را تا چند سالگی نوه بدهند. و اگر نداشته باشن یا کم و کسری داشته باشد مورد طعن و تحقیر خانواده پسر قرار می گیرند. استاد واقعا دلم گرفته است که چرا در این دوره ی کثیف و ناهنجار که همه جور انحرافات جنسی دیده می شود چرا نباید ارزش و قدر نجابت دختران پاکدامن شناخته شود؟ چرا نباید به خانواده ی دختر دار بگویند همین که این نیلوفر را درین مرداب دست پسر ما می دهید ممنونیم جهیزیه را هم خودمان تهیه می کنیم. واقعا چرا نباید خانواده های پسر دار و خود پسر خودش را از لحلظ قانون دینی موظف به دادن نفقه که شامل همان اسباب زندگی هم هست بدانند و جهیزیه را خودش تهیه کند کما اینکه حضرت علی این کار را کردند و در بعضی مناطق به غیر از اصفهان مرسوم است که می گویند «همین که دخترشان را به ما دادند از سرمان زیاد است» و جهیزیه ابتدایی و ساده را خود پسران به عهده مبی گیرند. من نمی گویم شرایط اقتصادی اجازه این کار را می دهد اما حداقل خانواده پسر قدر دان خانواده دختر باشند. چرا هنوز فکر می کنند دختر ننگ و عار است و باید کلی جهیزیه همراهش کرد که ببرندش خانه شوهر؟ درست است که توصیه شده مهریه دختر پایین باشد ولی از لحاظ دینی هم توصیه شده مرد غیرت کار و پرداخت نفقه را داشته باشد و بتواند زن را تمکین کند. و سوال دومم اینکه ما دوازده امام مرد داریم که تماما الگوی آسمانی برای زندگی زمینی هستند. چرا اینقدر که به رفتار صحیح زنان در برابر شوهران در خانه می پردازیم به رفتار صحیح مردان در خانه در برخورد با درک عواطف زنانه نپرداخته ایم؟ (مردانی را می شناسم که هیئتی هم هستن اهل نماز و عبادت و مسجد اما برخوردهای سرد و خشک و دیکتاتور مابانه با زنانشان دارند) و بقول یکی از دوستام از بعد عقد یک بار هم شوهرم بهم نگفته دوستت دارم! چرا کتابی نوشته نشده که مرد آنگونه که باید باشد؟ و اما سوال سومم از دیدگاه حدیث آیا نباید خانواده پسر خود را موظف به حمایت مالی از پسرجوانشان که قصد ازداوج تشکیل خانواده را دارد بداند. (البته در حد وسعشان منظورم است نه در حد بیشتر از وسعشان)؟ باز هم حلال بفرمایید. چشمانتان منور به دیدن جمال الهی ان شاءلله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حقیقتاً این مشکل باقی‌مانده از جاهلیت هنوز در ما موجود است که متوجه‌ی جایگاه «زن» نشده‌ایم. در مباحثِ «زن؛ گمشده‌ی تاریخ ما» این نگرانی عرض شده است. باید این مشکلات را به پای بی‌ایمانی و عدمِ حرّیت افراد گذاشت. ۲. در سیره‌ی پیامبر خدا و اولیاء معصوم «علیهم‌السلام» به‌خوبی مشخص است که سختْ برای همسرانِ خود جایگاه ویژه قائل بودند، در حدّی که مشهور است همسران پیامبر، لوس پیامبر بودند و همین نحوه رابطه را در بین امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و همسرشان و یا بر اساس اطلاعاتی که بنده دارم؛ بین مقام معظم رهبری «حفظه‌الله» و همسرشان در جریان است. ۳. در مقدمه‌ی کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» توصیه شده است آن کتاب را مردان نیز بخوانند زیرا در کتاب، بحث جایگاه زن شده است. از طرفی حضرت آیت اللّه جوادی کتاب خوبی تحت عنوان «زن در آینه‌ی جمال و جلال الهی» دارند که متذکر می‌شوند از نظر نگاه دینی، زن جایگاه بس شرافتمندانه‌ای دارد. موفق باشید

24035
متن پرسش
سلام علیکم: لطفا در خصوص هدایت ایصالی راهنمایی بفرمایید. با توجه به اینکه این نوع هدایت با هدایت پاداشی و افزایشی فرق دارد، چرا خداوند بعضی را خود به مقصد می رساند. در خطبه ۵۰ نهج البلاغه حضرت می فرمایند «ینجو الذین سبقت» بعضی را خداوند از قبل نجات را برایشان رقم زده. چرا از قبل؟ قبل یعنی چه دوره ای؟ این اشخاص چه ویژگی دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید فکر کرد که «هرکسی را بهر کاری ساختند / میل آن اندر دلش انداختند». حضرت على (ع) در همين رابطه در مورد پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مى ‏فرمايند: «... وَ لَقَدْ قَرَنَ اللهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ انْ كانَ فَطيماً اعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَريقَ الْمَكارِم و مَحاسِنَ اخلاقِ العالَمِ، لَيْلَهُ وَ نهارَهُ»[1] از همان لحظه ‏اى كه پيامبر (ص) را از شير گرفتند، خداوند بزرگ‏ترين فرشته‏ ى خود را مأمور تربيت آن حضرت كرد تا شب و روز، او را به راه‏هاى بزرگوارى و راستى و اخلاق نيكو راهنمايى كند. موفق باشید

 


[1] - نهج البلاغه، خطبه‏ ى 193.( خطبه قاصعه- 234).

24034
متن پرسش
جناب استاد سلام: طبق سوال ۲۴۰۲۴ شما جواب دادین که: این موارد، مواردی است که به نظر بنده در کالبدشکافیِ بدن انسان به‌خوبی روشن است. موفق باشید بله بنده هم می دانم با کالبد شکافی و مشاهده یقین پیدا می شود، ولی آنکه کالبد شکافی شده فقط یک انسان هست چرا ما وجود عصب و قلب و ... را که در یک انسان کالبد شکافی شده مشاهده می‌کنیم به همه انسانها نسبت می‌دهیم و به همه انسانها بسط می دهیم، در صورتی که فقط با کالبد شکافی یک انسان یا چند انسان ما آن عصب ها و قلب و ... را دیده ایم نه با کالبد شکافی همه انسانها، بنده سوالم اینه که چرا ما از مشاهده قلب و یا عصب در یک انسان آن وجود قلب و عصب را به همه انسانها نسبت می‌دهیم شاید در انسان دیگری این ها نباشد ،در اصل می خواهم بدانم طبق کدام منطق و استدلال ما بدون کالبد شکافیه همه انسانها به این نتیجه می‌رسیم که پس همه انسانها عصب و قلب و.... دارند؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک قاعده‌ی عقلی است و تمام علوم تجربی نیز بر آن بنیاد شده است تحت عنوان «حکم الامثال فیما یجوز وفیما لایجوز واحد» اشیاء همانند، دارای حکمی همانند خواهند بود، اعم از اینکه آن حکم مثبت باشد یا منفی. به عبارت دیگر حکم هر شی حکم مانند آن نیز هست. بنابراین اگر موجودی به حکمی از احکام محکوم شود، موجود دیگری که مانند موجود اول است، به همان حکم محکوم می گردد. زیرا بین دو موجود همانند، آنچه موجب امتیاز و جدایی آنها از یکدیگر می شود، به ذات و ماهیت آنها وابسته نیست، بلکه صرفا یک امر عرضی است. پس دو موجود متماثل یا موجودات امثال، در ماهیت متحدند. در این هنگام اگر این ماهیت به حکمی محکوم شود که در یک مورد به طور ایجاب است و در مورد دیگر به طور سلب، مستلزم اجتماع نقیضین خواهد بود، و چون اجتماع نقیضین از نظر عقل محال است، آنچه موجب آن می گردد نیز محال است. به این ترتیب، نتیجه آن است که اشیاء همانند، دارای حکم واحد می باشند. اعم از اینکه آن حکم به طور ایجاب باشد یا به طور سلب. این قاعده از جمله قواعدی است که در بسیاری از موارد به آن استناد شده و زیربنای بسیاری از مسائل قرار گرفته است. اگرچه در کتب فلسفی بحثی تحت عنوان این قاعده دیده نمی شود و فلاسفه آن را به طور مستقل مورد بحث قرار نداده اند، ولی امام فخررازی فصلی از کتاب الاربعین فی اصول الدین را به بحث از این قاعده اختصاص داده و برای اثبات آن استدلال کرده است. در خاتمه این کتاب، که در چهل بخش و برای بحث از چهل مسئله تدوین شده است، امام فخررازی فصلی را منعقد کرده و برخی از اصول و قواعد عقلی را که زیربنای مسائل فلسفی قرار می گیرند، برشمرده است. در آغاز، علم را به تصور و تصدیق و هر کدام از آنها را به دو بخش بدیهی و کسبی تقسیم کرده، سپس اکتساب نظریات را از طریق ترکیب بدیهیات دانسته و ابده بدیهیات و ‏نخستین قضایای ضروری را استحاله اجتماع و ارتفاع نقیضین معرفی کرده است. سپس تعدادی از قواعد را بر قضیه استحاله اجتماع و ارتفاع نقیضین مترتب نموده که هر کدام از آنها اساس و زیربنای بسیاری از مسائل فلسفی می باشند. موفق باشید

24033
متن پرسش
باسمه تعالي سلام بر استاد گرانقدر: در كتاب «رمضان دريچه رؤيت» تاكيد بر جوع و خوراك درحد «اكل ما لابد منه» تاكيد بسيار شده است. «گرسنگي بكشيد و بر بدنهايتان سخت بگيريد شايد دل‌هايتان خداوند متعال را ببينيد.» ص 32 «جوع و گرسنگي شروع لازمي است، هيچ كس به جايي نرسيد مگر اين كه خورش او جوع باشد.» من براي حفظ سلامتي و افزايش نيروي بدني به نيت حفظ آمادگي براي زمان ظهور، هم كوه مي روم هم بدنسازي. انجام اين ورزشها باگرسنگي جور در نمي آيد. البته از فرهنگ روزه هاي مستحبي دور نيستم و به مناسبتهايي روزه مي‌گيرم. بفرماييد اكنون چه بايد بكنم؟ به جوع رجوع كنم و قيد آمادگي جسماني را بزنم؟ يا هم ورزش كنم و هم گرسنگي بكشم. و يا روش فعلي آسيبي به سلوك نمي زند و همين راه را ادامه دهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم نظر آخر درست باشد که بین گرسنگی و ورزش را جمع کنیم. زیرا بنا نیست با گرسنگی، بُنیه‌ی انسان تحلیل رود. موفق باشید

24031
متن پرسش
جناب استاد با عرض سلام و آرزوی سلامتی: پرسشی با شماره ۲۳۹۹۸ خدمتتان ارسال کرده و خیلی منتظر پاسخ بودم ولی پاسخ داده نشده است با احتمال تکراری بودن سوال به بانک سوالات مراجعه کردم ولی به نتیجه نرسیدم. اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید. از اینکه مصدع اوقات شریف می شوم پوزش می خواهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

۲۳۹۹۸. باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» که در قسمت نوشتارهای سایت هست، در این رابطه کمک کند. موفق باشید

24030
متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: بنده چند سالی یک راهی را می رفتم که فکر می کردم درست است ولی به تازگی متوجه شدم که اشتباه کردم و الآن در شرایطی قرار گرفته ام که هیچ راهی برای برون رفت از این شرایط ندارم در صورتی که توبه کرده ام و قلبا پشیمان شده ام اما اکنون نمی دانم راه نجات در چیست؟! آیا من باید تا آخر عمر با این شرایط بسازم یا مقامت کنم در حالی که توان هیچ مبارزه ای را ندارم و حتی توان دعا کردن را هم ندارم، آیا خود خدا و اهل بیت در این شرایط راه نجاتی برای ما قرار نمی دهند؟ آیا توبه ام پذیرفته نشده که این قدر زجر می کشم؟ از شما خواهشمندم مرا راهنمایی بفرمایید که وظیفه ام چیست؟ و از دعای خیرتان محرومم نکنید و برای نجاتم دعا بفرمایید. با تشکر از توجه شما. باقریان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نمی‌دانم موضوع چیست. شاید نیز لازم نیست بدانم. ولی همین اندازه عرض می‌کنم آن‌چه دین خدا در مقابل ما قرار داده، راهی است که هر انسانی می‌تواند وارد آن شود و از راهی که رفته است به سوی خدا برگردد. سعی کنید طبق قاعده‌ای که می‌گوید: «رَه چنان رو که رهروان رفتند» مثل عرف مردم زندگی کنید و زندگی خود را مطابق مردم معمولی شکل دهید. موفق باشید

24029
متن پرسش
سلام علیکم استاد: این مساله به شدت بنده رو نگران کرده لطفا راهنمایی بفرمایید. اخیرا دیدین که بچه های کوچیک مثلا یک تا سه ساله چقدر عجیب غریب شدن؟ کلا تو همه شهرها. من چنتا مورد که دیدم دقیقا بچه ها رفتارهای یکسان و بدی نشون میدن. مثلا اصلا نمیخوابن مگر به زور. غذا نمیخورن و فقط با گوشی همراه اروم میشن. سرشون رو میکوبن به دیوار، اشیا رو پرت میکنن. اویزون مادراشونن. اما مثلا دهه هشتادیا اینجوری نبودن. یا ما مادرامون نمیگن انقدر اویزون بوده باشیم. من خودم احساس می کنم از طریق واکسیناسیون دشمن داره انسانها رو به تغییراتی که خودش مایله بکشونه. چون اقای حدادپور جهرمی در کتابی به نام «نه» از پروژه صهیونیستها در زمینه ی تراریخته و تغییرات ژنی صحبت کردن و اینکه الان واکسن ماهیت پیشگیرانش رو از دست داده و شده ابزار انتقال بیماریهایی مثل اوتیسم‌. این مسائل باعث شده که مادران از عهده ی تربیت این بچه ها بر نیان و مدام کلافه باشن. من اطرافیان و دوستانم در شهرهای مختلف و مواردی که ویژگیهای بچه هاشون رو در اینستاگرام میذارن رو می بینم و می شنوم که بچه هاشون همه رفتارهایی که مثال زدم رو دارن و مادرا متحیرن چکار کنند. لطفا استاد ما رو از این استرس نجات بدین ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش این موضوع، موضوعی نیست که در حدّ نظردادن از طرف بنده باشد. مربوط به اساتید تربیت کودک است که با یک بررسیِ جامع نظر خود را اظهار کنند. موفق باشید

24028
متن پرسش
سلام: لطفا جواب سوال قبلی با شماره ۲۳۹۸۵ را ارسال بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

۲۳۹۸۵. باسمه تعالی: سلام علیکم: بیایید و با مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کار را شروع کنید. موفق باشید

24027
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم: استاد داریم بحث عقل تکنیکی رو کار می کنیم. نسبت عقل تکنیکی و کتاب گزینش تکنولوژی و کتاب مدرنیته وتوهم چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید تلاش شود این دو با هم جمع گردد. زیرا از یک طرف آن‌چه بر تکنیک در فرهنگ مدرنیته حاکم است، نوعی توهم یا گِشتل است و از طرفی ماهیت تکنیک، عقل است و نه توهم. موفق باشید  

 

24026
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد لطفا بفرمایید در نگاه تدبری آيه «اليَوم‌َ اَكمَلت‌ُ لَكُم دينَكُم و اَتمَمت‌ُ عَلَيكُم نِعمَتي‌...» را چگونه به حكم حُرمت گوشت مردار و خون و... و آیات الاحکام‌ ارتباط می دهید؟ به نظر شما با رویکرد توقیفی بودن آیات، آیا در جای قرار گرفتن این آیه جابه جایی صورت گرفته؟ شرمنده ببخشید شما تفاوت مصحف الشریف امیرالمومنین (ع) را با قرآن حاضر در چی می بینید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد در شرح سوره‌ی مائده در جلسه‌ی ۲۸ آن تحت عنوان «اشارات خدا در جایگاه حضرت علی (ع) و اهل بیت در قرآن» عرایضی شده است. خوب است به صوت آن جلسه که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

24025
متن پرسش
سلام: استاد آیا ذکر «لااله الا الله» یا زیارت عاشورا و ذکر یونسیه گفتنش بلا میاره؟ چه تعداد بگیم؟ آیا خنثی کننده دارد ذکری که باعث بشه بلا نیاد با گفتنش؟ بدون استاد هم میشه؟ به خاطر حضرت زهرا (س) کامل راهنماییم کنید. به محض اینکه نیت می کنم به توحید برسم و ذکر «لا اله الا الله» بگم بلا میات برام چه کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اذکاری که می‌فرمایید هیچ‌کدام ذکر خاص نیست و از نظر تعداد محدودیت ندارد. شاید موانعی که پیش می‌آید برای آن باشد تا بیشتر به معارف الهی خود، عمق ببخشید و با ارتباط با مؤمنین، سجایای اخلاقی مثل تواضع و ایثار را در خود رشد دهید. موفق باشید

24024
متن پرسش
استاد عزیز سلام: اینکه ما یقین داریم همه انسانها دارای عصب برای درک درد و... هستند از کجا آمده و طبق کدام قانون و استدلال و منطقی ما یقین داریم و مطمئن هستیم که مثلا همه انسانها با وجود قلب زنده هستند و باید قلبی باشد تا زنده باشند، بسط این موضوع به تمام انسانها و حکم قطعی دادن برای این موضوعات طبق کدام منطق و استدلال و قانون قطعی اثبات شده و محکم شده و چرا باید این موضوعات و امثال آن را به عنوان قانون قطعی و غیر قابل تخلف بپذیریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی است که به نظر بنده در کالبدشکافیِ بدن انسان به‌خوبی روشن است. موفق باشید

24023
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: می خواستم بدونم که آیا آب حیات به همان معنای دنیایی موجود است؟ آیا داستان حضرت خضر (ع) و نوشیدن آن حضرت از آب حیات صحت دارد؟ لطفا موضوع مادی قضیه رو بیان فرمایید.ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم آب حیات به صورتی که در عرف مردم مطرح است، وجود داشته باشد. حضرت ربّ‌العالمین اراده می‌کند که عده‌ای عمر بیشتر داشته باشند. موفق باشید

24022
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در کتاب آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین یک مبحث را مطرح نموده اید که خداوند خود هدف است. من در دانشگاه تدریس می کنم و هرچه برای دانشجویان می گویم خداوند خود هدف است چون اگر بگوییم او هدف داشته از خلقت ما، برای او نقص قایل شده ایم مثل انسان که هدف دارد تا چیزی بدست آورد اما دانشجویان قانع نمی شوند و می گویند ما تابه حال در کتابهای دینی خوانده ایم خداوند هدف دارد چرا شما می گویی خداوند از خلقت ما هدف ندارد؟ سوال دیگرم مربوط به بحث خیر و شر است و می پرسند بلاها و مصیبتهایی که بر آدمیان نازل می شود مثل سیل، بیماری فرزند و یا مصیبتها شر نیست؟ می پرسند چرا یک نفر از اول عمر تا آخر عمرش بدبخت است و یکی خوشبخت و در رفاه و نعمت هست؟ وقتی به آنها می گویم آزمایش الهی است و خداوند می خواهد ثروتمندان را آزمایش کند ببیند چقدر انفاق می کنند می گویند این حرفها چیست ثروتمند کمک نمی کند آیا این فقیر باید در بدبختی بماند؟ چرا خداوند همه را در شرایط یکسان قرار نداده است؟ اینکه شهید مطهری یکی از پیش فرضهای تبعیض را اینگونه بیان می کند معلول مرتبه ضعیف علتش است یعنی چه؟ با تشکر از استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر خدا کمال مطلق است، به اقتضای حکمتش عالَم و مخلوقات را هدف‌دار خلق می‌کند، ولی خودش هدف است نه آن‌که خودش هم هدفی ماوراء خود داشته باشد، در آن صورت محتاج آن هدف خواهد بود. ۲. در جزوه‌ی «معارف ۲» در قسمت «عدل الهی» عرض شده است از این راه باید وارد شد که خداوند نه ناقص است و نه ناتوان، پس مسلماً در خلقت او و در تدبیر عالَم توسط او مشکلی نیست. لذا با توجه به این امر باید تلاش کنیم علت مصائب را پیدا نماییم که یا ریشه‌ی آن مصائب مربوط به بشر است که باید خودش در کارش تجدید نظر کند و یا حکمت خاصی از طرف پروردگار در میان است، که ما نمی‌دانیم. موفق باشید 

24019
متن پرسش
سلام وقت بخیر: فیلمی از آقا در نمایشگاه کتاب منتشر شده که چند تا خانم بدحجاب جلوی آقا مشغول توضیح دادن در مورد کتابها هستند. آقا که مرجع تقلیدن و فرمودند به تذکر لسانی حتی با احتمال یک درصد تاثیر چرا خودشون این تذکر لسانی رو انجام نمیدند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شخصیت ایشان کافی است تا آن‌ها متذکر وظایف دینی‌شان بشوند، از طرف دیگر هنرِ امثال رهبر انقلاب آن است که موقعیت را در نظر بگیرند. موفق باشید

24018
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه معلمان اصلی عالم ففط اهل بیت علیهم السلام هستند، سوالی برایم ایجاد شده است که چرا شغل روزانه برخی از ائمه، تعلیم و تربیت به روش مستقیمی که غالبا در اذهان عمومی جامعه فعلی است، نبوده است؟ یعنی چرا اهل بیت بعضا بجای تاسیس مدرسه و حوزه علمیه و کلاس و درس و بحث، به کشاورزی و غیره می پرداختند؟ در واقع اینطور به نظر می آید که بیشتر وقت مستقیم خود را صرف کشاورزی می کردند و ما بقی را در حاشیه به تعلیمات مستقیمی که در چارچوب های ذهنی ماست می پرداختند. سپاسگزارم از لطفتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی حکومت در اختیار آن‌ها نبوده و خلفا مانع حضور فعّال ائمه«علیهم‌السلام» می‌شدند، آن حضرات سعی می‌کردند با عملِ خود راه را نشان دهند وگرنه در اندک‌فرصت مثل فرصتی که در دورانِ زوال بنی‌امیه برای حضرت باقر و حضرت صادق «علیهماالسلام» پیش آمد؛ ملاحظه کردید که توانستند ۴۰۰۰ شاگرد تربیت کنند. موفق باشید

24017
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد عزیز روزتون مبارک. مؤید به تأییدات الهی باشید. التماس دعا. لطفا بفرمایید: ۱. در جلسات مصباح الهدایه فرمودید امکان انسان یک امکان چند وجهی است به این معنا که می توان در عین اینکه بر اساس عین ثابته خود نزول و ظهور کرده دارای انتخاب و اختیار باشد و مسیرش را عوض کند درسته؟ یعنی می توان برخلاف طلب اولیه عمل کرد و راه باز است ولی در واقع هرکس همانطوری سیر می کند که در عین ثابته اش مشخص کرده است؟ در ادامه این سوال هم برایم هست که ظرفیت افراد در خوبی و بدی قابل تغییر هست یا انسانها در تمام عوالم و در سیر صعودی در جهت همان عین ثابته شان سیر دارند؟ و اگر دعا و توسلی هم در جهت افزایش ظرفیتشان دارند باز هم در جهت همان عین ثابته اولیه شان است؟ ۲. استاد بر اساس این جمله که «حقیقت انسان کامل است که برابر هر درجه ای از درجات تعین خاص و اسم مخصوص حاصل کرده است.» و یا این جمله «به وجود فیض اقدس اعیان ثابته و استعدادات اصلی آنها در علم الهی ایجاد می شود.» می توان نتیجه گرفت که فیض اقدس یا حقیقت محمدیه صلوات الله علیه و آله بر اساس اراده الهی تعیین کننده حدود مخلوقات است؟ ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در شرح فصّ «شیثی» عرض شد در هر حال، ذاتِ انسان، ذاتی است انتخاب‌گر و در هر شرایطی می‌تواند نسبت به انتخاب گذشته‌ی خود تجدید نظر کند. در ضمن نکته‌ی آخری که می‌فرمایید نکته‌ی خوب و قابل توجهی است. موفق باشید

24016
متن پرسش
با سلام: من چند وقت پیش سوالی فرستادم که کد سوالم ۲۳۹۲۲ بود اما پاسخی دریافت نکردم چه در سایت و چه در ایمیل. با سلام و احترام: من دختری ۳۲ ساله ام که در گذر از شرایط سخت روحی و رسیدن تا نقطه آخر، خدا دستم را گرفت و توسط مباحث توحیدی شما به آرامش رسیدم. حالا دیگر نه شرایط سخت خانه عذاب آور است و نه عذاب وجدان شکنجه ام می کند. من خودم را بخشیدم و خدا اطمینانی بر قلبم نازل کرد که دیگر گذشته ناراحتم نمی کند بلکه آن را مسیری برای رشد خود می دانم. شغل خوبی خدا روزی ام کرد که تسلط اوهام از وجودم رخت بربست. وقتتان را نگیرم. سوالم این است که با توجه به اینکه هیچ وقت تمایلی به جنس مخالف و ازدواج نداشتم و از کودکی با امیال انحرافی دست و پنجه نرم می کردم حالا که این امیال قدرت خود را از دست داده اند و تا حدودی مهارت مقابله با آنها را پیداکرده ام آیا پذیرفتن خواستگار بر خلاف میل خودم وظیفه دینی است؟ با اینکه پدرم کلا با ازدواج میانه خوبی ندارد و از نظر مالی و عاطفی هم اصلا پشتمان نیست و مشغول دعواها و طلاق با مادرم است، بعضی ها می گویند آینده بدون ازدواج وحشتناک است و زندگی طاقت فرساست. ولی من معتقدم خدا در هرحال روزی رسان است و اگر سختی هم باشد برای تقرب به خود اوست، همه چیز خدا زیباست فقط می ترسم به خاطر عدم ازدواج از طرف خدای عزیز مواخذه شوم. لطفا راهنماییم کنید که پذیرفتن خواستگار و تحقیق و.. در این شرایط وظیفه الهی من است یا نه و رد کردن آیا موجب دوری من از لطف الهی خواهد شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

۲۳۹۲۲- باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب غرایز جنسی، نیازِ ذاتی و فطری نیست. لذا اگر انسان احساس نیاز نکرد، مانع سلوک او نمی‌شود مثل حضرت عیسی «علیه‌السلام». ولی رویهمرفته طبیعیِ قضیه، ازدواج است مگر همان‌طور که عرض شد. موفق باشید

24015
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد ببخشید وقت شریف شما را می گیرم در کتاب ادب عقل و خیال آمده که ابن سینا که استدلالی و عقلی بودند به گونه ای که حتی ملاصدرا هم این موضوع را قبول داشتند و آمده ملاصدرا با حالت گلایه می فرمایند چرا شیخ با این همه استعداد عقل خود را صرف چیزهایی کرده که بقیه هم می توانستند صرف کنند؟ منظور جناب ملاصدرا از صحبت چه چیزهایی هست؟مثلا طبابت یا ریاضی دانی و یا کدام؟ مثلا اگر طبابت بوده که خب طبابت شیخ الرئیس در دنیا تک است پس کدامین چیزها را می گفتند جناب ملاصدرای عزیز؟ و استاد یک سوال دیگر هم دارم اینکه استاد من کتاب را می خوانم مطالب را متوجه می شوم اما متاستفانه اصلا درک نمی کنم. یعنی نمی دانم که چطور هم عاقل باشم و هم با قلبم با حق ارتباط برقرار کنم و هم اینکه با این دو خیالم را تربیت کنم! استاد کمکی کنید واقعا از اینکه نمی فهمم و درک نمی کنم و نمی توانم دارم اذیت میشم. چجور عقلم را تربیت کنم؟ قلبم را چطور؟ خیالم را چطور؟ التماس دعا استاد عزیز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- موضوع جناب ملاصدرا در مورد طبابت‌های وقت‌گیرِ شیخ‌الرئیس است که با وقت‌صرف‌کردن برای دیدن ادرار افراد در قاروره‌ها فرصت کارهای مهم‌تر را از دست می‌داده. 2- با یادداشت‌کردن آن‌چه مطالعه می‌کنید به آموخته‌‌های خود نظم دهید. موفق باشید

24014
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: در کتاب عارفانه شهید احمد علی نیری آمده که آقای حق شناس رحمت الله علیه فرموند که یک نیمه شب وارد مسجد شدم و دیدم احمد علی بین زمین و آسمان نماز می خواند. استاد این یعنی چه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. موفق باشید

24013
متن پرسش
سلام: لطفا درباره ی این مطلب کمی توضیح دهید منظور این بوده که علامه طباطبایی از اصل با انقلاب اسلامی مخالف بوده اند؟ ✅ از علامه طباطبائی پرسیدند چرا از انقلاب اسلامی دفاع نمی کنید!؟ ایشان گفت: این انقلاب یک شهید داشت آن هم اسلام بود!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً همسر و فرزند ایشان این را تکذیب کرده‌اند. مگر می‌شود کسی که این‌چنین در تفسیر المیزان سختْ دشمنِ کفر است، با انقلاب اسلامی که تنها جبهه‌ی مقابله با کفر می‌باشد مخالفت کند؟!! در کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» در صفحه‌ی ۲۹۹ عرایضی تحت عنوان «تفاوت عالَم حضرت امام و علامه طباطبائي «رحمة‌الله‌عليهما» شده است. موفق باشید

24012
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز طبق توضیحی که فرمودید که علم خداوند به موجودات عین علم او به ذات خودش است، حال چون ذات او عین وجود و عین کمال است از او جز خوبی صادر نمی شود، سوال اینکه علم او به شرور این عالم چگونه است؟ آیا در اینجا می توانیم به داستان ملاقات حضرت موسی (ع) و حضرت خضر (ع) رجوع کنیم، و شرور و شر در عالم را در اصل خیر بدانیم که دارای حکمتی فرای عقل و شرع است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث علم خداوند که در میان باشد علمِ به همه‌ی مخلوقات و نحوه‌ی بودن آن‌ها در میان است. لذا خداوند می‌داند چه موجودی در چه شرایطی می‌تواند شرّ باشد و لذا به ما می‌فرماید: به خدا پناه ببرید «من شرّ ما خلق». موفق باشید

24011
متن پرسش
سلام علیکم: در قسمتی از پاسخ به سوال شماره ۲۳۹۹۴ فرموده اید وقتی بالاخره بنده توفیق زیارت جناب شاه‌حسین‌ولی نصیبم گردید، به قرآن تفأل زدم و با این آیه روبه‌رو شدم که می‌فرماید: «وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ» (کهف/۲۸).برام جای سواله خود شما استاد گرانقدرم در جلد یک فرزندم اینچنین باید بود از قول معصوم روایت کردید که به قرآن تفال نزنین چطور به قرآن تفال زدین؟ من خودم تا قبل نقل این حدیث در کتابتون فکر نمی کردم تفال زدن مشکلی داشته باشه. من معنی تفال رو درست متوجه نشدم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه بنده در کنار آن عارف بزرگ انجام دادم در راستای این سخن پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است که می‌فرمایند: «تفألوا بالخیر تجدوه» همواره فال نیک بزنید تا آن را بیابید. آن حضرت از تطیر یعنى فال بد زدن نهى کرده‌اند، و نیز از آن بزرگوار نقل شده که بسیار تفال مى زدند. یعنی موضوعات را به فال نیک می‌گرفتند. موفق باشید

24010
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اینکه رهبر فرمودن مردم آرایش جنگی بگیرن منظور چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بهترین جواب، سرمقاله‌ی امروز کیهان تحت عنوان «آرایش جنگی آمریکا، آرایش مناسب ما» باشد که آقای دکتر سعداللّه زارعی نوشته‌اند. آن مقاله در ذیل قرار می‌دهم. موفق باشید

آرایش جنگی آمریکا، آرایش مناسب ما (یادداشت روز)

«دشمن علیه ما آرایش جنگی گرفته و تهاجم آنان در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی، نفوذ اطلاعاتی و ضربه زدن بوسیله فضای مجازی است. آمریکا و صهیونیسم در همه ابعاد در حال برنامه‌ریزی و اقدام هستند... در مقابل آرایش جنگی دشمن علیه ملت ایران، ملت باید آرایش مناسب بگیرد و همه مسئولان، آحاد ملت و افراد توانا و نخبه در هر زمینه‌ای مشغول کارند با احساس مسئولیت و آمادگی وارد میدان شوند.»

این مهمترین فراز سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی- دامت‌برکاته- در دیدار اخیر با جمعی از معلمان متعهد و پرتلاش کشورمان بود و گرچه به دلیل وضوح کامل نیازی به شرح ندارد، اما اهمیت موضوع اقتضا می‌کند در اطراف آن بحث صورت گیرد: ۱. آرایش جنگی دشمن برای از بین بردن هویت و منافع ملی و بین‌المللی ایران موضوع کاملاً آشکاری است. تحریم‌های اقتصادی، اقدامات علیه قدرت دفاعی ایران، تضعیف متحدان منطقه‌ای ایران، اعمال فشار بر همسایگان ما برای قطع روابط با ایران و در نهایت سخن گفتن آشکار از تغییر نظام ایران علنی‌تر از آن است که کسی بتواند درباره نیات و اقدامات ضد ایرانی آمریکا تردیدی داشته باشد و آنان هم که ابراز تردید می‌کنند در واقع تردید ندارند. برخی برای آنکه روند داخلی در برابر تهاجم دشمن را با دشمن همخوان کنند و برخی هم اساساً برای آنکه در مقابل مقاومت، راه سازش را به جایی برسانند از دشمنی که آرایش جنگی گرفته، تصویر دشمنی که آماده پایان دادن به دشمنی‌های گذشته است ارائه می‌دهند! آرایش جنگی دشمن در زمینه نظامی نیست و اگر رفتار نظامی آمریکا طی یک دهه گذشته- و بخصوص بعد از وسوسه‌ای که در تیر ۱۳۸۸ برای مداخله نظامی پیدا کرد ولی ناگزیر کنار گذاشت- را در نظر بگیریم، در می‌یابیم که حداقل فعلاً برنامه‌ای برای مصاف نظامی با ایرانی که از طریق جنگ نامتقارن بر آمریکا غلبه دارد، به چشم نمی‌خورد و صد البته فرماندهان و یگان‌های نظامی ایران نباید با فرض عدم جنگ، فرصت‌های ارتقاء توان نظامی ایران را از دست بدهند. همه می‌دانیم که وقوع یک جنگ همیشه پس از محاسبه دقیق و واقعی قدرت خود و قدرت طرف مقابل صورت نمی‌گیرد. بلکه اغلب، «اشتباه محاسباتی» عامل اول در وقوع جنگ‌هاست. جنگ‌های بین‌المللی اول و دوم و جنگ‌های بزرگ یا نسبتاً بزرگی که در فاصله جنگ جهانی دوم تا امروز روی داده است و از جمله جنگ تحمیلی هشت‌ساله علیه ایران، جنگ ۳۳ روزه نیز برمبنای «اشتباه محاسباتی» روی دادند. ولی خب به‌ هرحال فعلاً نه تنها نشانه‌ای از برنامه و تلاش دشمن برای درگیری نظامی علیه ایران به چشم نمی‌خورد بلکه دلایل و نشانه‌های نظامی متعددی وجود دارند که از عدم برنامه‌ریزی جنگی از سوی آمریکا حکایت می‌کنند دلیل آن هم روشن است، آمریکا خود را در «جنگ نامتقارن» که ایران به متخصص درجه یک آن تبدیل شده است، بازنده می‌بیند. ۲. اما آرایش جنگی دشمن اگرچه فعلاً در حوزه نظامی نیست، آرایش جنگی او در حوزه‌های دیگر دقیقاً همان نتایجی را دنبال می‌کنند که آرایش جنگی در حوزه نظامی در پی تحقق آن است. دشمن می‌خواهد از طریق تضعیف قدرت اقتصادی ایران و به قول خودش به صفر رساندن توان اقتصادی ایران، جمهوری اسلامی را از مسیر استقلال‌طلبی و تبدیل‌شدن به یک قدرت مؤثر منطقه‌ای و بین‌المللی باز بدارد. این موضوع در یک وضع طبیعی امکان‌پذیر نیست یعنی اگر دشمن بخواهد از طریق خارجی، ایران را وادار به تسلیم و تبدیل‌شدن به یک کشور وابسته نماید امکان‌پذیر نیست. همین روزها در خود آمریکا چندین مقاله از شخصیت‌های صاحب تجربه آمریکایی در مطبوعات مشهور این کشور درج شدند و خمیرمایه همه یک چیز بود. ایران را از طریق فشار اقتصادی و... خارجی نمی‌توان وادار به تمکین کرد. بنابراین برای اینکه ایران از مسیری که می‌رود یعنی مسیر استقلال و تبدیل‌شدن به یک قدرت بازگردد، باید در داخل ایران اتفاقاتی بیفتد و این اتفاقات از یک‌سو از طریق جاانداختن این موضوع که آقا این راه هرچند ارزشمند است اما چون به جنگ ختم می‌شود به نتیجه نمی‌رسد بهتر است که قبل از آنکه دیر شود از آن برگردیم. اگر به فضای مجازی و حتی بعضی از روزنامه‌هایی که با مجوز رسمی در داخل کشور منتشر می‌شوند، نگاهی بیاندازیم می‌بینیم که هر روز صدها مطلب با همین مضمون منتشر می‌شود. بنابراین جنگ اقتصادی خارجی در فضای داخلی روی اسب رسانه و فضای مجازی مشغول تاخت‌وتاز بوده و جنگ مدت‌هاست شروع شده است. ۳. مسئله نفوذ یک‌موضوع مهم و اساسی در کارزار کنونی دشمن با ماست. همه می‌دانیم که در پرونده مذاکرات هسته‌ای که منجر به یک سند «خسارت محض» شد به‌غیر از آنکه با ضعف کارشناسی تیم ایران توأم بود، افرادی- شامل دری اصفهانی- در این تیم حضور پیدا کرده بودند و پشت صحنه طرف ایران را پیش از آغاز هر دور مذاکرات به سه طرف اصلی مذاکرات یعنی آمریکا، انگلیس و فرانسه می‌دادند و در واقع تیم ایران، خلع‌سلاح شده دور میزی می‌نشست که طرف‌های مقابل انواعی از سلاح‌ها را برای وادار کردن او به تمکین آماده کرده بودند. نباید تردید کرد که این تیم نفوذی جاسوس علاوه بر آنکه در دادن اطلاعات و پشت صحنه تیم ایران به دشمن نقش ایفا می‌کردند، در متقاعدکردن تیم ایرانی به تفسیری دشمن‌پسندانه از نیات و عبارات هم نقش ایفا می‌کردند و در نهایت بر سر یک سرمایه استراتژیک ایران آن آوردند که می‌دانیم.
الان در بحث نفوذ باید توجه داشت که دشمن واقعاً به‌طور گسترده در دستگاه‌های متعدد جمهوری اسلامی حتی وزارت اطلاعات ما - با همه ارادتی که به این عزیزان داریم و آنان را به تأسی از حضرت امام بحق سرباز گمنام حضرت امام زمان سلام‌الله علیه می‌دانیم- نفوذ کرده‌اند تا همان دو کارکردی که در بحث مذاکرات هسته‌ای علیه کشور به اجرا گذاشتند، به منصه‌ظهور برسانند. برای آنکه درجه نفوذ دشمن را در دستگاه‌ها دریابیم کافی است به ادبیات مسئولین، معاونین، مدیران کل، سخنگویان، مصوبات و آنچه آن‌ها به‌طور غیررسمی در فضاهای رسانه‌ای و مجازی می‌نویسند نگاهی بیاندازیم. در این میان می‌توانیم به‌مواردی اشاره کنیم: - آنان ‌که از تهدید نظامی حرف می‌زنند و با تهدیدنمایی می‌خواهند ایجاد رعب کرده و کشور را در شرایط انتخاب بین جنگ و سازش نشان دهند؛- آنان‌ که شرایط آینده کشور را به رغم آنکه دوران سخت تحریم‌ها را سپری کرده و امکان افزایش آن وجود ندارد، بدتر و روبه‌بدتر‌شدن معرفی می‌نمایند؛- آنان‌ که مذاکره با آمریکا علی‌رغم آن‌که به شرور بودن ترامپ و تیم او اعتراف هم می‌کنند را یک گزینه منطبق با مصلحت و منافع ایران معرفی می‌کنند؛- آنان‌ که سخن از سایه‌نشین، خانه‌نشین و محدودشدن سپاه به حوزه نظامی سخن می‌گویند که این برخلاف نص قانون اساسی هم هست که سپاه را «پاسدار دستاوردهای انقلاب اسلامی» معرفی می‌کند؛- آنان‌ که به دروغ‌پردازی علیه گروه‌های مقاومت منطقه‌ای نظیر حزب‌الله، حشدالشعبی، انصارالله و دولت سوریه سرگرم هستند؛- آنان ‌که روند کنونی اقتصادی که قطعاً ریشه اصلی آن در سوء مدیریت و رها‌شدن امور است، علاج‌ناپذیر معرفی می‌نمایند؛- آنان‌ که در زمانی که به همبستگی ملی در مواجهه با دشمنی که با آرایش جنگی به صحنه آمده نیاز داریم، بر طبل تفرقه می‌کوبند؛ - آنان که به تضعیف موقعیت‌ها و جایگاه‌هایی که برای کشور و نظام جنبه هویت‌بخشی دارند و قله‌های دفاع از امنیت و منافع ملی ایران شناخته می‌شدند، مشغولند و به‌خصوص تضعیف‌کنندگان رهبری. این‌ها بدون شک همان ماموریت «دری اصفهانی» را به عهده دارند و مردم ما در شناسایی نفوذی‌ها نباید اسیر عناوین و چهره‌های به‌ظاهر موجه باشند و در تشخیص اشتباه کنند. ۴. در زمانی که دشمن آرایش جنگی گرفته است، ما هم باید آرایش جنگی داشته باشیم و همه می‌دانیم که در آرایش جنگی یک جایگاه برجسته‌ای به ‌نام «فرمانده» وجود دارد. حد و خط را فرمانده باید تعیین کند و زمان حرکت و حمله و غافلگیری را او مشخص نماید. تعیین رمز و راه عملیات با اوست. بنابراین دیگرانی که می‌خواهند در مصاف با دشمن قرار گیرند که همه باید قرار بگیرند، به این نکته و نقطه توجه خاص داشته باشند. خب حالا همان فرمانده در کنار قاعده کلی از «آتش به اختیار» هم سخن گفته است و در واقع این اجازه و حتی دستور کلی هم برای عملیات‌های دیگر صادر کرده است. در اینجا و برای آنکه مقصود فرمانده در هر دو بعد تامین گردد، از یک سو باید آتش به اختیاران چشم به اصول داشته باشند که یکی از اصول در این شرایط عدم تضعیف دولت جمهوری اسلامی است و از سوی دیگر آتش به اختیاران باید بدانند فرمانده در غیر موارد تصریح شده، تشخیص را به خود آنان واگذاشته است درپاره‌ای از موارد که کم هم نیستند، فرمانده به دلایلی نمی‌تواند ورود کند و نیروی در خط نباید منتظر دستور بماند. در این شرایط نیروی در خط باید دو کار را توامان انجام دهد؛ یک خطوط اصلی تعیین و تصریح شده توسط فرمانده را مد نظر قرار دهد و خلاف آن عمل نکند و از سوی دیگر مقتضیات و شرایط را در نظر بگیرد تا بتواند تشخیص دهد الان شرایط با کدامیک از دستورات و راهنمایی‌ها و یا رفتار‌های قبلی فرمانده تطبیق می‌کند تا همان را به کار ببندد. ۵. در این آرایش نظامی، دشمن روی بهم‌ریختگی داخلی خیلی حساب کرده و اساسا رمز موفقیت خود را در بهم‌ریختگی داخلی می‌داند. بهم‌ریختگی یعنی چه؟ یعنی اینکه به واسطه نفوذ افراد دشمن یا به واسطه هر چیز دیگر، نیروهای ایرانی خود را در حالی که قوی هستند، ضعیف ببینند و یا دشمن را در صحنه‌ای درحالی که ضعیف است، قوی ببینند. مثلا آمریکا قطعا نمی‌تواند صادرات نفت ما را صفر کند اما برای آنکه برنامه آمریکا در داخل پیش برود، لازم است که طرف ایرانی این کار را ممکن ارزیابی کند. مثال دیگر این است که در حالی که ایران واقعاً قادر است به صادرات نفت سعودی - که تأمین کننده مالی توطئه‌های ضد ایرانی آمریکاست- بدون آنکه به جنگ متوسل شود و یا بدون آنکه نتیجه اقدام ایران جنگ باشد، ضربه جدی بزند و حتی آن را متوقف کند، در داخل اینگونه تصور شود که این کار، ممکن نیست و مطرح‌کنندگان، بلوف می‌زنند و یا اینکه تصور شود که سخن گفتن از این زاویه به جنگ ختم می‌شود و این به‌صلاح و درحد توان ایران نیست. اگر به صحنه به‌طور دقیق بنگریم در‌می‌یابیم که در این آرایش چهاروجهی- اقتصادی، سیاسی، نفوذ و فضای مجازی- ایران دست برتر واقعی دارد. کسی که در خانه خود به مقابله با مهاجم می‌پردازد، منطق و موقعیت قوی‌تری دارد. کسی که با همسایگان خود نوعاً روابط راهبردی دارد، از سوی دشمنی مثل آمریکا که در همسایگی ایران نیست دچار بحران روابط اقتصادی نمی‌شود، نفوذ دشمن در داخل هرچند قوی باشد از نفوذ اسلام و انقلاب در بین مردم قوی‌تر نیست و لذا باید گفت دشمن به‌طور واقعی در همین مربع- اقتصاد، سیاسی، نفوذ و رسانه- هم‌ توان به شکست کشاندن ایران را ندارد و البته متأسفانه در داخل این توانایی از یک‌سو ضعیف نشان داده می‌شود و از سوی دیگر تضعیف می‌گردد و با دشمن همراهی می‌شود. فرمانده گفت دشمن آرایش جنگی گرفته، مردم باید آرایش مناسب یعنی متقابل بگیرند. بسم‌الله. سعداله زارعی        

نمایش چاپی