بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16836

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: برای یک جمعی که دارد کار فرهنگی می کند چه سیر مطالعاتی و کتاب هایی رو برای اعضای این جمع معرفی می کنید؟ این جمع دارد کار فرهنگی می کند ولی خودشان می خواهند یک خوراک فکری داشته باشند تا با دید درست تری کار های فرهنگی رو انجام بدن. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سیر مطالعاتی روی سایت می‌تواند کمک کند. موفق باشید

15651
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: ببخشید «در مورد رویای صادقه که اتفاقات زودتر از وقوعشان رویت می شود مربوط به قوس نزول است منتها از دریچه قوس صعود که قابلیت جزء بینی محقق می شود.» اگر این قاعده درست باشد منظور من از سوال در مورد قوس نزول بودن سفر اول یا سفر سوم همین است؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخنی که می‌فرمایید نکته‌ی دقیق و با ارزشی است. ولی موضوع سفرهای سه‌گانه در رابطه با عزم سالک است به سوی فنای فی اللّه و این در قوس صعود محقق می‌شود. موفق باشید

15597

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: در جایی خواندم: «درباره «ياسين» در روايتي از امام باقر يا امام صادق (عليهماالسلام) نقل شده كه فرموده اند: "هَذَا مُحَمَّدٌ قَدْ أُذِنَ لَهُمْ فِي التَّسْمِيَةِ بِهِ، فَمَنْ أُذِنَ لَهُمْ فِي يس"؛ محمد نامي است كه اجازه نامگذاري به آن داده شده، اما چه كسي به آن ها اجازه داده كه به ياسين نام گذاري نمايند؟ (1) اين روايت دلالت بر اين دارد كه ياسين يكي از اسامي پيامبر (ص) است. نام گذاري به نام محمد جايز، و به نام ياسين مكروه است. علامه مجلسي در شرح اين روايت متذكر شده اند: ممكن است گفته شود كه نام گذاري به اسامي انبيا جايز و مستحب، ولي نام گذاري به القاب انبيا كه براي تعظيم و بزرگداشت آن ها اطلاق شده، مانند رسول و نذير و بشير و طه و يس مكروه مي باشد. (2) (1) فروع كافي، ج 6، ص 20. (2) مرآة العقول، ج‌، ص 36.» نظر شما چیه؟ با توجه به اینکه الآن اسم محمدطه خیلی زیاد شده، نظر شما چیه و چقد مطلب فوق رو تأیید می کنید برای کراهت نامگذاری به اسم طه و یسین؟ محمد طه چطور؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درک درست جایگاه این نوع روایات و فهم تخصیص‌داشتنِ آن‌ها توسط دیگر روایات؛ یک کارِ اجتهادی است و به نظر بنده این موارد را باید از مجتهدین سؤال نمود. موفق باشید

15356
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده در مورد مبحث جبر و اختیار از خیلی از اساتید سوال کردم و مطالعاتی نیز داشتم ولی پاسخ مشخص و قانع کننده ای برای خودم پیدا نکردم. مدتی است مباحث شناخت خویشتن، برهان صدیقین و معاد جنابعالی را دنبال کردم و در این مدت این سوال را نیز مد نظر داشته ام. چند وقتی است در عقل ناقص خودم به این نتیجه رسیده ام که بجز بخش «نیت و انتخاب» در بقیه بخشها (خطور یک مطلب به ذهن، شرایط فرد و خانواده و ژنتیک، شرایط محیطی و اجتماعی در انجام و به ثمر رسیدن کارها حتی دین فرد) جبر حاکم است که به نظرم حدیث «العمل هو النیه» می تواند تایید کننده این نظر باشد. می خواستم نظر شما را بدانم که آیا این نظر بنده درست است یا غلط؟ ممنون می شوم توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید ولی به این موضوع، جبری که مقابل آن اختیار باشد، نمی‌گویند. بلکه به آن، «موجبیت» می‌گویند. یعنی ما در نظامی قرار داریم که ما آن را انتخاب نکرده‌ایم ولی می‌توانیم خود را با انتخاب‌های خود در آن نظام شکل دهیم. موفق باشید

15335
متن پرسش
سلام بر شما استاد عزیز تر از جان: جناب استاد بنظر شما صبر همان خروج از حصار زمان نیست؟ بنظر من صبر که از عزم الامور است دلیلش این است که اولا عاقبت هر چیزی مال خداست و خدا بی زمان و مکان است اگر انسان خودش را از حصار زمان آزاد کند یعنی مثلا درد و ناراحتی فعلی را توجه نکند و توجه اش به خدا باشد در واقع همین الان عاقبت خوب نهایی را حس می کند و در واقع مع الله است و خدا هم با اوست. پس اگر انسان صبور باشد یعنی خودش را از حصار زمان برهاند همیشه در عاقبت امور قرار دارد که عاقبت مال متقین است و بنفع اوست. پس صبر یعنی رهایی در وجود بی زمان. خواستم نظر شما را بدانم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این نگاه، نگاه خوبی است زیرا حضرت حق ماوراء حادثه‌ها امور را مدیریت می‌کند و اگر ما، ماوراء حادثه‌ها در صحنه باشیم، حادثه‌ها و یا بگو زمان، نمی‌تواند اموری آن‌چنان برجسته باشند. موفق باشید

15201

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر، ببخشید یه مساله ای خیلی اذیتم میکنه، وقتی درگیر زندگی و دنیا و اطرافیان میشم غفلت میاد سراغم، نه اینکه خدای ناکرده گناهی انجام بدم، نه، خیلی به لطف خدا حواسم به اینکه معصیتی نکنم هست اما عفلت از محضر خدا می کنم اینکه مدام یادم باشه که در محضر خدا هستم و ذکر خاصی که میگم و فراموش می کنم. لطفا بفرمایین برای تذکر اینکه در محضر خداییم و زندگی دنیا سرگرممون نکنه چیکار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بنده سخن خاصی ندارم. زیرا هرکس خودش می‌داند در صحنه‌هایی که موجب غفلت او از حضرت حق می‌شود، وارد نگردد. موفق باشید

12820
متن پرسش
با سلام: اگر خداوند توفیق بندگی عنایت فرمایند کسی که از دسترسی حضوری یه استاد سیر و سلوک به دلیل دوری از شهرستان محروم است و فقط به ایتترنت دسترسی دارد با توجه به اهمیت و راهنمایی استاد در طی طریق چه دستور می فرمایید؟ هر چند بنده از نوشتار ها و گفتارها ی جنابعالی نهایت بهره را می برم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که آیت اللّه بهجت می‌فرمایند امروز شرایطی است که به گفته‌ی ایشان «علمِ تو استاد تو است». جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» را مطالعه فرمایید خوب است. موفق باشید

12757

کدام علی؟بازدید:

متن پرسش
ضمن عرض سلام و تشکر بابت پاسخگویی به پرسش سابق بنده. استاد عزیز بنده در آخر به جواب قطعی «بله یا خیر» نرسیدم. پرسشم را بنحوی دقیقتر عرض می کنم: آیا مخلوقات این جهان (مانند درخت، دریا و سایر مخلوقات) را امام علی (ع) خلق فرموده اند؟ منظور سوال چیزی فراتر از واسطه فیض بودن است. خواهش می کنم به این شبهه واضح پاسخ دهید. با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام علی؟! آن علی‌ای که غذا می‌خورد و می‌خوابد، نه! و آن علی‌ای که در مقام نور عظمت، واسطه‌ی فیض الهی است، آری. پیشنهاد می‌کنم کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت» را که بر روی سایت هست را مطالعه فرمایید. موفق باشید

12038

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: در بحث حرکت جوهری فرمودید عالم ماده چون ذاتش حرکت است و تغییر عالم قابل است که فیض دریافت کند. فیض وجود و کمال و در بحث برهان صدیقین فرمودید علت حقیقی فقط خداست علتی که ایجاد می کند و در عالم ماده علت ایجاد کننده نداریم و علت مُعده داریم و فرمودید که نفس به علت تعلقش به بدن حکم بدن که تغییر است در نفس جاری می شود و نفس می خواهد از طریق بدن بالقوه ها را کامل کند و فرمودید بالقوه یعنی عدمی که جهت دار است حالا باید این عدم ها را هست کند یا در بعد حیوانی یا انسانی. از طرفی هست دهندگی فقط مال خداست آیا این درست است که بگوییم که عالم ماده که قابل است شرایط فراهم می کند که با اسم خواصی از الله رو به رو شود؟ مثلاً چنگیز نفس خود را آماده کرده که با اسم غضب الهی رو به رو شود و خدا با اسم غضب در چنگیز بالقوه های درندگی را هست می کند یا نه نفس خودش این بالقوه ها را ایجاد می کند بدون دخالت خدا. توضیح دهید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم در رابطه با فعلیت‌یافتن افراد شقی در حیوانیت حرف خوبی است. موفق باشید

7909
متن پرسش
سلام علیکم جناب ملاصدرا راجع به مخلدین در آتش چه نظری دارند؟آیا نظرشان این است که عذاب برایشان شیرین و گواراست؟آیا امام هم این معنا را قبول دارند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ملاصدرا در ابتدا یعنی در کتاب اسفار پیرو نظر محی‌الدین معتقد بوده کافر مخلَّد در جهنم است ولی مخلَّد در عذاب نیست. ولی بعداً در کتاب عرشیه نشان داده از این نظر عدول کرده و معتقد است کافر مخلَّد در عذاب است و حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نیز به همین نظر اخیر معتقدند. موفق باشید
6896
متن پرسش
بنام حق و با سلام حضور استاد گرامی عطف به سوال 6731 جواب شما به سوال دوم در مورد عرفا و غیر معصومین به راحتی قابل پذیرش است اما راجع به انبیاء و اولیاء معصوم که مدار و قطب زمانه خویشند و دنیا و آخرت که همان ظاهر و باطن است، برای آنان ظاهر است و شهود آنان بنحو ( أنّ ) است نه ( کأنّ ) چگونه می تواند وجهی داشته باشد و چگونه می توان فشار مرگ را برای آنان توجیه کرد. لطفا از این زاویه توضیح بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرقی نمی‌کند همین‌که انسان در این دنیا است و بخواهد از این ساحت به آن ساحت برود از جهتی همان‌طور که حضرت یحیی«علیه‌السلام» فرمودند با فشار انتقال از مرحله‌ی مادون به مرحله‌ی مافوق روبه‌رو هستند و این خود یک نحوه سلوک است و ربطی به آن افق «إنَّ» آن‌ها که همواره در دنیا بدان نظر دارند، ندارد. موفق باشید
23011

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: ببخشید Hیا توجه به تلفظ الفاظ نماز حضور قلب در نماز محسوب می شود؟ آگر در نماز اجازه ندهیم هواسمان پرت شود و تمرکز داشته باشیم برای حضور قلب کافی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حضور قلب، همین است که می‌فرمایید. ولی باید عادت کرده باشیم بدون وسواس الفاظ را درست ادا کنیم. موفق باشید

22908
متن پرسش
استاد خوبم سلام: پیرو مبحث تربیت صحیح فرزند و کمک به قرار گرفتن آنان در مسیر صحیح تعبد و دور کردن آنها از غفلت ها و عادت دادن شون به تفکر و تحیر در آیات الهی چه پیشنهادات یا کتب و کلاسی را معرفی می فرمائید؟ یه سوال دیگه اینکه آیا از کتاب فرزندم این چنین باید بود خلاصه ای تهیه نشده که بصورت مختصر در خدمت عوام مردم قرار بدهیم؟ عاقبتتون بخیر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خداوند خودش در تربیت انسان نقش اصلی را دارد. ما با حرکات و گفتارمان باید متذکر سیره‌ی پیامبر (ص) و امامان (ع) باشیم. ۲. خیر، متأسفانه چنین کاری صورت نگرفته است. موفق باشید

21823
متن پرسش
سلام استاد: در بحث معاد فرمودید: طبق آیه ۹۷ نحل به بهترین عمل در طول عمر مومن جزا داده می شود به این معنا که اگر مومن در شصت سالگی بمیرد و اگر بهترین نمازش برای چهل سالگی او باشد همان نماز چهل سالگی او را در نظر می گیرند. در ادامه هم مبحث صبر پیش اومد که خود صبر در صورت عدم قوت و نور لازم عمل به کمک میاد. من وحدت بین این دو تا رو نتونستم درک کنم که چطور هم به بهترین عمل پاداش میدن و هم خود صبر؟ یعنی ملاک چیه و وحدت بین این کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان با پشت‌کار و پایداریِ لازم عبادتی را دنبال کرد و به دنبال تحقق صورت آرمانی و ایده‌آلِ آن عبادت بود، نفسِ این پایداری یعنی صبر موجب می‌شود تا جزایِ او همان صورت آرمانیِ عمل عبادی گردد. موفق باشید

21796

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: احتراما و با عرض معذرت بنده از پاسخ سوال 21791 قانع نشدم. فرمودید مشروعیت و مقبولیت نظام به پذیرش مردمی است. بنده هم صحبتم همین است که با وجود اینکه مردم یکبار پای صندوق ها رفته اند و با واسطه مجلس خبرگان، رهبر را انتخاب نموده اند چرا باید برای انتخاب مسئول اجرایی که باید مطیع رهبر باشد مجددا انتخابات برگزار شود مثل اینکه بگوییم در زمان حضرت علی (ع) وقتی مردم آن حضرت را برای حکومت انتخاب نمودند مجددا فرد دیگری را که مطیع آن حضرت نیست بعنوان معاون ایشان انتخاب کنند. بنده آرزویم اینست که در این کشور صرفا قوانین اسلام تحت حکومت ولی فقیه جاری شود و فقط یک انتخابات که آن هم انتخابات خبرگان رهبری است برگزار و بساط انتخابات متعدد برچیده شود. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت علی «علیه‌السلام» علاوه بر ولایت الهی مسئولیت اجرایی را نیز به عهده داشتند. شاید آن‌چه فعلاً هست بد نباشد که مردم با انتخاب مسئولان اجرایی به نحوی خودشان احساس مسئولیت نسبت به انتخاب‌شان دارند. موفق باشید

20773
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمات استاد عزیز: از پاسخ به سوال 20768 چنین برداشت می شود هر کس حتی در هنگام ظهور اسلام، به دین توحیدی قبلی خود واقعا پایبند باشد و اهل ایمان به خدا و قیامت و پیامبرش و کتاب آسمانی اش باشد و اهل خیرات باشد رستگار است. آیا این مطلب با آیات متعدد دیگر در تناقض نیست که با شدت و حدت از اهل کتاب می خواهد به پیامبر اسلام ایمان بیاورند؟ آیا واقعا می شود گفت خدا از آن دسته که شما عنوان فرمودید دیگر انتظار ندارد که به اسلام بگروند چون از صالحین هستند؟ و یا حداقل فقط از آنها می خواهد اگر توحید بیشتری می خواهید به اسلام بیائید و الا با دین خودتان هم از صالحین هستید؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نکته‌ی آخری که فرموده‌اید، درست باشد. بد نیست در این مورد به تفسیر سوره مبارکه آل عمران آیه ۶۴ در المیزان رجوع فرمایید که می‌فرماید: «قُل يا أَهلَ الكِتابِ تَعالَوا إِلىٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَينَنا وَبَينَكُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشرِكَ بِهِ شَيئًا وَلا يَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضًا أَربابًا مِن دونِ اللَّهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوا فَقولُوا اشهَدوا بِأَنّا مُسلِمونَ» بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر را - غیر از خدای یگانه - به خدایی نپذیرد.» هرگاه از این دعوت، سرباز زنند، بگویید: «گواه باشید که ما مسلمانیم». موفق باشید

19545

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: از بین مباحث سلوکی مثل ای اباذر، حدیث عنوان بصری، جنود عقل و جهل، از کدام یک شروع کنیم جهت عمل کردن در زندگی و سیر کردن؟ موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از بحث «ده نکته در معرفت نفس» اگر بخواهیم با سادگی موضوع سلوک اخلاقی را دنبال کنیم؛ مباحث «ای اباذر» کارساز است و اگر بخواهیم کمی با شدت بیشتر، کار را شروع کنیم مباحث «یابن جندب» کمک می‌کند. موفق باشید

19201
متن پرسش
سلام علیکم: متن زیر گزارشی اجمالی از دیدگاه‌های یکی از متفکرین معاصر نسبت به امکان تاسیس تمدن اسلامی است که خدمتتان تقدیم می گردد. حاشیه نگاری شما به این نظرات البته برای علاقمندان به مباحث حضرتعالی مایه امتنان است. عبدالکریمی معتقد است که ادعای تاسیس تمدن اسلامی از توهم انسان در نشناختن حد و حدود خود برمی خیزد و ایشان معتقد است انسان در این دیدگاه خود را خدایی می داند که می تواند مقدرات آینده را تغییر دهد و این عمیق ترین نوع امانیسم است. نکته دیگری که عبدالکریمی مطرح می کند این است که طرح چیزی به نام تمدن اسلامی حاصل یک عقل انتزاعی است و نه یک عقل انضمامی یعنی اگرچه تمدن اسلامی امکان منطقی دارد اما هرگز امکان وجودی در شرایط حاضر را ندارد. طرح امکان تمدن اسلامی مثل این است که بگویی عبدالکریمی می تواند فوتبالیست شود این اگرچه در ذهن ممکن است اما واقعیت های تاریخی از امکان وجودی آن جلوگیری می کند. به گفته عبدالکریمی واقعیت های امروز جامعه ما و این بی نظمی حاکم بر آن ما را در موقعیتی قرار داده است که حتی امکان طرح تمدن اسلامی هم برای این جامعه به مقدار فوتبالیست شدن یک فرد شصت ساله خنده دار باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر معنای اومانیسم آن است که ما هیچ ادعایی نداشته باشیم و هیچ اقدامی نکنیم، وگرنه ادعای خدایی کرده‌ایم و به عمیق‌ترین نوعِ اومانیسم دچار می‌شوی؛ پس نباید تصمیمی در حدّ ساختن یک خانه هم بگیریم. این‌جا است که عرض می‌کنم این بدترین شکل نسبت به فهم سخن هایدگر است که از درکِ مقدرات و عمل بر اساس مقدراتِ تاریخی، آقای عبدالکریمی جبرِ صِرف می‌فهمد و علتش آن است که متأسفانه بیش از آن‌که سخن آن فیلسوف را بفهمد و در تاریخ خود فکر کند، آن سخنان را از حفظ کرده و نمی‌داند کجا به‌کار ببرد. یادت هست که در جواب سؤال شماره‌ی 13790 که در رابطه با مبانی فکری و مباحث بیژن عبدالکریمی سؤال شد، بنده عرض کردم:  باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان در صحبت‌هایشان از واژه‌های فنومنولوژی و فلسفه‌ی هایدگر استفاده می‌کند، بدون آن‌که درک حضوری لازم را از نگاه هایدگر داشته باشد. در حالی‌که شرطِ فهم فلسفه‌ی هایدگر عبور از متافیزیک بود به معنای واقعی آن و نه در لفظ. لذا آن درک حضوری که امثال دکتر فردید و دکتر داوری از هایدگر به‌دست آورده‌اند و در تاریخ خود حاضر شدند را در نوشته‌ها و سخنرانی‌های آقای عبدالکریمی نمی‌یابیم و از این جهت می‌توان گفت نگاه آقای عبدالکریمی به عالم و آدم سخت، انتزاعی است طوری که هرگز نتوانسته‌اند تاریخ خود را درک کنند، حتی وقتی که از «وجود» و یا تاریخ و زمان سخن می‌گویند، نگاه انتزاعی و مفهومی به موضوع دارند و بیشتر واژه‌های هایدگری را به‌عنوان معلومات به‌کار می‌برند نه آن‌طور که «وجود» را در زمان حسّ کنند و حادثه‌ها را تاریخی بیابند. کارشان بیشتر شبیه آن‌کسی است که دید در بازاری که حیوانات را می‌فروشند وقتی طرف گفت گاو من آبستن است، زودتر و بهتر گاو او را خریدند. لذا وقتی از دختر او خواستگاری کردند، گفت دختر من حامله نیز می‌باشد. زیرا درک درستی از جایگاه موضوعات نداشت. بنده سراسر تفکر آقای عبدالکریمی را از این نوع می‌دانم که در یک بی‌تاریخیِ آزاردهنده‌ای به‌سر می‌برند و خوانندگان خود را گرفتار بی‌تاریخی و سرگردانی می‌کنند. به تجربه نیز معلوم شده افرادی که به ایشان نزدیک شده‌اند نسبت به انقلاب اسلامی، این زیباترین حضور تاریخی در این دوران،‌ بیگانه گشته‌اند در عین آن‌که در تفکر خود مغرور و نسبت به همه‌ی اندیشه‌ها به چشم حقارت می‌نگرند، همه را متهم به نگاه ایدئولوژیک می‌نمایند در حالی‌که همواره ما باید از راه و امکان رسیدن به مقصد پرسش کنیم و در عین چشم‌برنداشتن از ایده‌آل‌ها، چگونه رسیدن به آرمان‌ها را مدّ نظر قرار دهیم. پیمودن راه، بدون شناخت و درک جهانِ موجود – جهانی که انقلاب اسلامی نیز به عنوان یک واقعیت در آن وجود دارد - میسر نمی‌شود. ما در عالمی که هستیم بستگی‌هایی داریم و هزار بندِ تاریخی به دست و پایمان بسته است. آیا باید این‌همه موانع تاریخی را نادیده گرفت و از انقلاب اسلامی چیزی را مطالبه کرد که بیشتر در خیالِ اتوپیاپردازان پروش یافته است و بعد که نمی‌توانیم به آن آرمان‌ها برسیم، ناآگاهانه چشم‌ها را به ادامه‌ی غرب بیندازیم، غافل از این‌که باید زمین را برای شکفتن گل و گیاه آماده کرد و از قدم‌گذاشتن در کوچه‌های پر گِل و لایِ واقعیات نهراسیم. 2- در این‌که واقعیت تاریخیِ ما چندان توانایی تحقق کمال تمدن اسلامی را به نحو آرمانی آن ندارد، بحثی نیست. ولی باید متوجه بود آیا تمدن اسلامی به معنای حضور نور رحمت خدا در مناسباتِ اجتماعی یک امر تشکیکی است و اگر وَجه ضعیف آن در صحنه است، افقِ وجهِ شدیدیافته‌ی آن منتفی نیست. و این باز، غفلتی است که امثال آقای عبدالکریمی به جهت عدم توجه به ذات إشراقیِ انقلاب اسلامی بدان گرفتارند. موفق باشید  

19091

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز و گرامی حفظه الله: اگر نوشته کمی طولانی شد ببخشد که سنگ صبور ما شما استاد عزیزمان هستید. جناب استاد هر از چند گاه سخنانی از آیت الله جوادی درباره آقای هاشمی صادر می شود که انسان در بهت و حیرت فرو می رود. ایشان در دیدار بیت هاشمی می گویند: «صبر در قرآن به همراه نماز آمده است که اقامه کردنی است و آقای هاشمی با همه سختی ها صبر و صلاه را اقامه کرد!؟» جناب استاد اگر نبود سخنان و تحلیل های بزرگانی همچون آیت الله مصباح حفظه الله، حضرتعالی، سخنان مقام معظم رهبری و..... با خود می گفتیم حقایقی هست ما نمی فهمیم و فهم و تحلیل خود را کور می کردیم و خیالمان آسوده می شد. استاد عزیز بحث ما در نیست این که هاشمی زحماتی کشیده و نباید او را مطلقا سیاه دید. گیریم با همه نقطه ضعفها که هاشمی نشان داد و صبر نکرد، چنانچه پس از انتخابات خبرگان چه توهین هایی نثار آیت الله مصباح و آیت الله یزدی و....نکرد چه زحماتی که برای احمدی نژاد و دولتش ایجاد نکرد و چه سخنانی علیه شورای نگهبان که نگفت و هزاران موارد دیگر که شما بیشتر مطلعید و آگاه، با این حال بپذیریم ایشان اقامه صبر نمودند!! چون قدرتی داشتند که می توانستند انقلاب را به هم بریزند صرف نظر از تفکری که داشت و به قول خودتان وضعیتی که با آن روبرو هستیم از آنجا ریشه می گیرد، اما جناب استاد با اقامه صلاه که آقای جوادی می فرماید چه کنیم براستی کجای زندگی هاشمی اقامه صلوه بود؟ بحث در اقامه صلوه است وگرنه خواندن نماز که بقال سرکوچه ما هم نماز می خواند. آخر کجای زندگی سیاسی هاشمی خصوصا آن دورانی که سیاست توسعه غربی را تا هم فیها خالدون در این مملکت نهادینه می کرد اصلا جایی و حرفی و برنامه ای برای اقامه صلوه به طور جدی در دستور کار بود؟ که حتی می توان گفت آنچه هاشمی انجام داد در جهت تضعیف اقامه صلوه در جامعه نتیجه داد. واقعا آقای جوادی می داند در جامعه ای که بسیاری در گور می خوابند، کارتون خوابند، کلیه خویش را می فروشند، چه بسیار زنانی که تن فروشی می کنند تا امورات بگذرانند، چه بسیار محتاج نان شبند و.... در استخر وی آی پی فرح سکته کرد و مرد، آیا می دانند آقای هاشمی سال گذشته بنزش را عوض می کند حال این که رهبر معظم فرمودند سوار شدن ماشین های گران قیمت برای روحانیون حرام است! آیا می دانند این اقامه کننده صبر و صلاه روز عاشورا با هواپیمای خصوصی به سد لتیان می روند و با بچه هایش اسکی روی آب بازی می کند و اساسا سیره و روشش اینچنین بود و.... حتما می داند، آقای جوادی که خوب می داند حاکمان جامعه اسلامی بر اساس سیره و گفتار امامان چطور باید زندگی کنند تا صلوه در جامعه اقامه شود. اگر اقامه کننده صبر و صلوه قرآنی چنین است پس وای بر این صبر و صلاه، همچنین ایشان گفته اند شاخه های سرسبز و پر بار درخت ریشه های سالمی دارند و شما قدر این ریشه سالم را بدانید لطفا شما که آگاهید ما را روشن کنید این شاخه های سر سبز و پر بار چه کسانی هستند!؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم با این سؤالات شما روبه‌رویم. سال‌های قبل یکی از اتهامات بنده، مخالفت با آقای هاشمی بود و بحث «چه شد که کار به قتل حسین«علیه‌السلام» کشیده شد؟» در همین رابطه مطرح شد. با این‌همه خودِ بنده این‌طور موضوع را برای خود توجیه کردم که آیت اللّه جوادی با توجه به نگاهِ تمدنی که دارند و آثارشان را بر این مبنا تنظیم می‌کنند؛ برای آقای هاشمی یک نحوه نقشِ تمدن‌سازی قائل بودند که در کنار تمدن غربی شکل بگیرد. موفق باشید

18698

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده جوانی دانشجو هستم اغلب اوقاتم را به درس خواندن می گذرانم ولی با این وجود خیلی انرژی دارم و دیر خسته می شوم نمی دانم این همه انرژی را چکار کنم دلم می خواهد آرام بگیرم ولی همیشه یه هیجان و یه ذوق و حالت عدم سکوت درونم هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد تخصص ندارم. عرایضی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شده است ممکن است از جهتی راهی در مقابل شما بگشاید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

17828

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آقای طاهرزاده می خواستم یه پیشنهاد بدم به کاربران محترم سایت در مورد کتاب «اربعین حسینی امکان حضور در تاریخی دیگر» ، به نظرم 30 صفحه ی اول این کتاب جملات و کلیدواژه هایی داره که اگه در قالب شعر گفته بشه و توسط یه مداح در روز اربعین خونده بشه ، حرکت مفیدی میتونه باشه (خصوصا کسانی که دلشون حرف داره و از نظر طبع شعری قوی می باشند) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاء‌اللّه رفقا که اهل شعر هستند، برای سال آینده خوب است که بر این موضوع تأمّل بفرمایند. موفق باشید

17805

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا استغفار ملایک به معنای پوشش گناهان ما است؟ آیا ارتباطی با صفت ستارالعیوبی خدا دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو یکی است زیرا ظهور ستارالعیوبی حضرت حق و غفّاریت او در فرشتگان است که ظاهر می‌شود و به مدد ما می‌آید. موفق باشید

15407
متن پرسش
سلام استاد: چرا به پرسش بنده جواب نمی دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بر آن است که جواب سؤالات کاربران محترم داده شود، حال یا به صورت شخصی، یا به صورت عمومی. آدرس الکترونیکی خود را بررسی فرمایید. موفق باشید

10441
متن پرسش
سلام استاد. معنی این اشعار چیست؟شد محمد الپ الغ خوارزمشاه در قتال سبزوار پر پناه تنگشان آورد لشکرهای او اسپهش افتاد در قتل عدو سجده آوردند پیشش کالامان حلقه‌مان در گوش کن وا بخش جان هر خراج و صلتی که بایدت آن ز ما هر موسمی افزایدت جان ما آن توست ای شیرخو پیش ما چندی امانت باش گو گفت نرهانید از من جان خویش تا نیاریدم ابوبکری به پیش تا مرا بوبکر نام از شهرتان هدیه نارید ای رمیده امتان بدرومتان هم‌چو کشت ای قوم دون نه خراج استانم و نه هم فسون بس جوال زر کشیدندش به راه کز چنین شهری ابوبکری مخواه کی بود بوبکر اندر سبزوار یا کلوخ خشک اندر جویبار رو بتابید از زر و گفت ای مغان تا نیاریدم ابوبکر ارمغان هیچ سودی نیست کودک نیستم تا به زر و سیم حیران بیستم تا نیاری سجده نرهی ای زبون گر بپیمایی تو مسجد را به کون منهیان انگیختند از چپ و راست که اندرین ویرانه بوبکری کجاست بعد سه روز و سه شب که اشتافتند یک ابوبکری نزاری یافتند ره گذر بود و بمانده از مرض در یکی گوشهٔ خرابه پر حرض خفته بود او در یکی کنجی خراب چون بدیدندش بگفتندش شتاب خیز که سلطان ترا طالب شدست کز تو خواهد شهر ما از قتل رست گفت اگر پایم بدی یا مقدمی خود به راه خود به مقصد رفتمی اندرین دشمن‌کده کی ماندمی سوی شهر دوستان می‌راندمی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً داستان آن مردی را شنیده‌ای که به آرایشگرگفت موهای سفید مرا از سر من خارج کن - در حالی‌که نیمی از موهای او سفید بود و لازمه‌ی این کار، یک عمر فرصت نیاز داشت- آرایشگرِ با هوش تمام موهای او را تراشید و در دامن او گذاشت و گفت حقیقتاً من کار و زندگی دارم خودت که بیکاری به جداکردن آن‌ها اقدام کن. آدم حسابی! شرح و معنای این‌ اشعار دمِ دستی برای آدمی که نمی‌داند وقتش را چطوری تمام کند، پیشنهاد خوبی است یکی را پیدا کن تا این کار را برای شما انجام دهد. موفق باشید
8203

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم شرح کتاب معاد آیا فقط 50 جلسه است؟ اگر تعداد جلسات بیشتر است چرا مدتهاست که مطالب جدید آنرا در سایت نمی بینیم؟2- شرح دعای مکارم اخلاق جلسه 31 مدتهاست که منتظر بارگزاریش هستیم اما خبری از آن نیست و آیا همین 39 جلسه است؟3- تفسیر سوره حمد صرفا 16 جلسه است؟ 4- مباحث جنود عقل و جهل نیز کامل نیست لطفا در هر بحثی پس از اتمام جلسات بنویسید پایان تا شبه برای ما ایجاد نشود که آیا ادامه دارد یا خیر خواهشمند این اشکالات را بر طرف کنید چون فعلا در حال حاضر تنها راه دسترسی به مطالب شما برای من همین سایت است متشکرم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- ظاهراً مشکل دارند. فرمودند دوستان باید با دی‌وی‌دی بقیه‌ی مطالب را دنبال کنند 2- هنوز ادامه دارد. از مسئول محترم سایت بخواهید چرا جلسه‌ی 31 بارگذاری نشده 3- بله 16 جلسه است مگر آن بحث‌هایی هم که در دانشگاه صنعتی شد و باید روی سایت می‌آمد را بخواهید دنبال کنید که بد نیست 4- این را نیز با مسئول سایت در میان بگذارید. موفق باشید
نمایش چاپی