باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم لازم باشد اینطور بحث شود. در هر زمانی واسطهی فیض، امام زمانِ آن زمان هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمیدانم منظورتان از مادهی ثانیهی فلسفی چیست؟ ۲. جناب ملاصدرا در بحث «حرکت جوهری» روشن میفرمایند که نفس ناطقه از آن جهت که تعلق به بدن دارد، حرکت جوهری بدن در آن نیز جاری خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته این سخنرانی در تاریخ ۱۶ آذر سال ۹۲ بوده است. تأسف بیشتر ما به جهت روحیهی تکفیری آقای عباسی است، وگرنه اگر موضوع انتقاد به افراد باشد که اشکال ندارد. هرچه ضربه خوردهایم از همین روحیههای تکفیری ضربه میخوریم. میفرمایند هرجا تثلیث هست، پای مسیحیت در کار است و به شاگردانشان فرمودهاند بروید کتابهای کانت را پیدا کنید که چندین و چند نکتهی تثلیثی در آن هست. فکر میکنم اگر کمتر به خود زحمت داده بودند و به روایات و آیات ما رجوع میکردند، راحتتر میتوانستند پیامبر خدا را نیز مسیحی بدانند که «اللّه اکبر» میگوید، ولی تثلیثی فکر میکند. به عنوان نمونه به این چند روایت نظر بفرمایید که: رسول الله«صلواتاللّهعلیهوآله» میفرمایند: «الصَّبْرُ ثَلاثَةٌ، صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصیبَة، وَ صَبْرٌ عَلَی الطّاعَةِ وَ صَبْرٌ عَنِ المَعْصِیَة..» و یا میفرمایند: «اَلْقَلبُ ثَلاثَةُ اَنْوَاعٍ: قَلْبٌ مَشْغولٌ بِالدُّنْیا وَ قَلْبٌ مَشْغولٌ بِالْعُقْبَی وَ قَلْبٌ مَشْغولٌ بِالْمَوْلَی» همچنان که در جای دیگر فرمودهاند: «ثلاثةٌ اَخافُهُنَّ علی امّتی من بعدی: الضَّلالةُ بَعْدَ المَعْرِفَةِ و مُضِلاّتُ الفِتَنِ و شَهْوَةُ البَطْنِ و الفَرْج». تأسف بیشتر از آنجا است که در جاهایی پا میگذارند که اساساً نمیتوانند جای پای خود را محکم کنند. در مورد آیت اللّه جوادی میگویند: «به آقای جوادی یک نفر بگوید در جامعه اثرش چه بوده است؟!» و در جایی دیگر می گویند: «حضرت امام در آخر از فلسفهی صدرایی عبور کردهاند». ای کاش فراموش نمیکردند امام در آخر عمر در نامهای که به گورباچف نوشتند در آنجا از جناب ملاصدرا و ابنعربی برای دعوت گورباچف سخن راندند.
اگر لااقل آقای عباسی یک فصل از آخرین کتابهای آقای دکتر داوری مثل کتاب «خرد سیاسی در جهان توسعهنیافتگی» را خوانده بودند و کسی به ایشان کمک میکرد که جایگاه علوم انسانی در فرهنگ مدرن را در آن کتاب میفهمیدند، عرق شرم بر پیشانی ایشان مینشست که اساساً آنچه جناب آقای دکتر داوری، این چهرهی ماندگارِ این مرز و بوم در رابطه با علوم انسانیِ معروف در دنیا میگوید؛ زمین تا آسمان با علوم انسانیِ مورد نظر رهبری فاصله دارد و سخنان جناب آقای دکتر داوری، این اندیشمند دلسوز و فرهیختهی جهانی تذکر به این امر است که مواظب باشیم علوم انسانیِ موجود یعنی اقتصاد و جامعهشناسی و روانشناسی اساساً در بستر فرهنگ غربی برای رفع مشکلات آن فرهنگ است و بدین معنا ما اساساً علوم انسانی بدین معنا نداریم، زیرا مسائل ما، مسائل غربی نیست که با آن اقتصاد و آن روانشناسی و آن جامعهشناسی بخواهیم رفع کنیم. لاأقل نظری به سخنان دکتر کچوئیان جامعهشناسِ مشهور کشور خودمان میانداختند که میفرماید: «علوم انسانی و جامعهشناسی، زبان انسان مدرن است و با آن، جهانِ مدرن و انسان مدرن تفسیر میشود و انسانِ مدرن با جامعهشناسی، زبان پیدا کرد». دکتر کچوئیان میفرماید: «انقلاب اسلامی بزرگترین نقد ایدهی جامعهشناسی کلاسیک است». و حال آقای دکتر عباسی بدون توجه به جایگاه سخن آنهایی که میفرمایند ما علوم انسانی نداریم؛ حقیقتاً متحجرانه سخن رهبری را مقابل این سخنان قرار میدهد و این ضربهی بزرگی است که به رهبری میزنند.
آری! هرچه ضربه میخوریم از امثال روحیههایی است که آقای دکتر عباسی بدان دامن میزنند و بنده قبلا این سخنان را نشنیده بودم در حال حاضر از دفاعیاتی که قبلاً از ایشان کردهام، پشیمانم چون فکر می کنم ایشان با این روحیه جوانان ما را از مواریثِ فکری و فرهنگی مان جدا میکنند. دیگر چه فرقی میکند داعشیهای وهّابی داشته باشیم و یا داعشیهای شیعه؟!! عمده آن است که بتوانیم فهمِ اندیشهی اندیشمندان را به مخاطبانمان عطا کنیم به جای آنکه غبار در چشم حقیقت بیفشانیم. تصور بنده آن است که آقای عباسی در این سخنرانی از اوّلیات اخلاقی نیز، سختْ سقوط کرده است، اگر اقلاً مباحث دینی آقای دکتر داوری را که بعضاً در رجوع به سخنان مولایمان امیرالمؤمنین «علیهالسلام» در بعضی از کتب ایشان به صورت پراکنده میدید؛ به خود چنین جرأتی نمیداد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور جواب داده شد:
۲۳۵۱۱- باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد واژهی «زوج» به معنای «زن» که در عرف گفته میشود، نیست. بلکه به معنای وجهِ لطیف اعمال هر زن و مردی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذهنم هست که میشلفوکو آن فیلسوفِ پستمدرن گفته بود انقلاب اسلامی بزرگترین نقدِ ایدهی جامعهشناسی کلاسیک است که معتقد است فرهنگها در حالِ سکولارشدن هستند و «دین» در حالِ خارجشدن از تاریخ است.
به این فکر کنید که انقلاب اسلامی به مثابهی رویدادی تاریخی از مسیر تاریخی و تقدیری دیگر روایت میکند که در کشاکش با مدرنیته، نگاهی دیگر را در تاریخ ما وارد کرد. ماهیت انقلاب اسلامی موجب رویداد نظریهای شد که هنوز که هنوز است متفکران دنیای مدرن نسبت به آن سرگردانند.
انقلاب اسلامی نشان داد ما در عین آنکه از جهتی ذیل تاریخ غربی هستیم، تاریخ متفاوتی را مدّ نظر داریم. ما با انقلاب اسلامی، خود را پیدا کردیم و از آن به بعد مسیری را ادامه میدهیم که بر خلاف مسیر تفکر کلیشهای روشنفکران تحت تأثیر فرهنگ مدرنیته است.
انقلاب اسلامی به تفکر ما سر و سامان داد در حدّی که از معضلهی بیهویتی و بحران هویت، بیرون آمدیم. راهپیماییهای مکرر ۲۲ بهمن را شما در کدام انقلابها به این صورت دیدهاید تا بنده از سخن خود منصرف شوم که میگویم انقلاب اسلامی، قدرت هویتبخشی دارد؟!
انقلاب اسلامی به اعتبار گشتِ تمدنی و نجات از انحطاط تاریخی که ما را گرفتار کرده بود، انقلاب کبیر این دوران است و بیشترین تراکم اجتماعی را دارا میباشد. رستاخیزی است جمعی، در پاسخِ به مسائل جامعهی ایران به لحاظ اینکه مردم وضع جدیدی را فهم کردهاند. چرا روشنفکرانِ کلیشهای هنوز متوجهی نظریهی شکستخوردهی خود نیستند و معتقدند ما داریم سکولار میشویم؟! نمیبینند اگر هنوز ظاهر بعضی افراد سکولار است، قلبها چگونه به سوی ایمان رجوع نموده است.
مردم ما در انقلاب اسلامی، امکان غربشناسی برایشان فراهم شد و فهمیدیم که غرب، چیزی است که در هر حال با ما فاصله دارد. انقلاب اسلامی با داد و ستد با غرب شکل گرفت، ولی از درونِ نحوهای از تفکر پستمدرنیسم امکان اثبات حرکتی به ظهور آمد که باید برای زندگی، خدا را به مناسبات برگرداند و در بستر فرهنگ بومی خود با دنیای جدید و امکانات آن به داد و ستد نشست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۲۲ بهمن سال ۵۷ آغازی است برای عبور از ظلمهای کهنهای که نظام شاهنشاهی وابسته به غرب به این ملت تحمیل کرد. همانطور که ما با «غدیر» همواره نظر به آغازی داریم که آغازِ حقیقی تاریخ ما است و هرگز نباید آن را فراموش کرد، در مورد انقلاب اسلامی نیز همواره باید بر آن آغاز تکیه کرد و نگذاشت فراموش شود. بد نیست سری به جواب سؤال شمارهی ۲۳۵۱۸ بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در «حال» زندگیکردن بدین معناست که زمان گذشته و آینده را به عنوان دو مفهوم در ذهن خود برجسته نکنیم. ولی اینکه نسبت به آینده بیندیشیم و در عین حال در امروزمان زندگی کنیم، بحث دیگری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اشتباهاتی در سخنان ایشان هست که به نظرم با سلسله مباحث آقای دکتر پورحسن میتوانید متوجهی نقد اندیشهی آقای سید جواد طباطبایی باشید. آدرس کانال آقای دکتر پورحسن @ghpourhasan_ir میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکات حضرت اباعبداللّه «علیهالسلام» وجه حماسیِ خاصی دارد که باید با دسته و سینهزنی، برجسته بماند. ولی حرکات سایر ائمه «علیهمالسلام» بیشتر باید با نظر به شرایط تاریخی و معرفی معارف لازم مدّ نظر قرار گیرد وگرنه با دسته و سینهزنی برای آن عزیزان، از روحِ حرکات خاصّ آنها غفلت میشود و به ظاهر متوقف میشویم. در حالیکه ظاهر حرکات سیدالشهداء«علیهالسلام» به خودی خود، هزاران پیام را به بشریت منتقل میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوعاتی که به صورت بدیهی روشن است مگر باید با فکر بهدست آورد؟ این مثل آن است که بخواهیم از درون آبها، به دنبالِ عین تری بگردیم. در حالیکه همین آبها عین تری است. مگر جز این است که عین وجود، همین وجودها است، و همهی درجهی وجود در همین عین وجود، وجود دارد؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چیزی در این امر به صورت خاص متوجه نشدم. ۲. اصول دین بر مبنای عقل سلیم میباشد و اساساً معنا نمیدهد شخص به چیزی برسد که عقل سلیم آن را تصدیق نکند. آیا عقلاً میشود به نفیِ خدا و یا معاد و یا ربوبیتِ پروردگار که منجر به ارسال رسولان میشود؛ برسیم؟ و وقتی متوجهی حقانیت رسول خدا شدیم، میتوان از دستورات او عدول کرد؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عقیدهی پاک یعنی عقیدهای که هیچ انگیزهای جز رجوع به حضرت حق در آن نیست و طبیعی است که به خودی خود، جهت حقّانی دارد و به سوی حق صعود میکند. آری! عمل مطابق آن عقیده موجب به فعلیتیافتن و به تفصیلیافتنِ هرچه بیشتر آن عقیده میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ذات یک شیئ به اعتبار خودِ آن شیئ است و نه آنچه در حواشی آن قرار میگیرد ۲. قاعدهی مذکور، خودش شاهد خودش است زیرا هر «مابالعرضی» به اعتبار بالعرضبودنش بما بالذاتی منتهی میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. سعهی رحمت الهی آنچنان است که میتوان یک صلوات را خرج هزاران انسان نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: غفلت نفرمایید که روایات در جواب سؤالکننده، مطابق محدودهی اندیشهی سؤالکننده، یکی از مصداقهای آیات را مشخص میکند و اصل آیه سرِ جای خود محفوظ است که «ازواج» آن وجهِ قدسی اعمال است که به بهترین نحو و لطیفترین صورت برای انسان ظهور میکند،چه برای زن و چه برای مرد و عنوان «حوری» بهترین توصیف آن تجلی است. در این مورد در شرح سورهی واقعه عرایضی شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب جدیدی نمیخواهد! ۲۲ بهمن سال ۵۷ آغازی است برای عبور از همین ظلمهای کهنه. پس همواره باید بر آن آغاز تکیه کرد و نگذاشت فراموش شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرق نمیکند، در حدّی که نفس از قوه به فعل درآید، دیگر از آن جهت به عقب بر نمیگردد زیرا در هویت دیگری مستقر شده، حتی اگر همهی قوههایش به فعل نرسیده باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از ایدئولوژی در اصطلاح فلسفهی امروز، نگاهِ حزبی و قومی به دین نمودن را میگویند که بقیهی اندیشهها را حق نمیداند. این خیلی شبیه کاری است که در علم کلام انجام میشود. آری! ما در علم کلام، حقانیت عقیدهی خود را اثبات میکنیم ولی نه به آن معنا که آنچه غیر عقیدهی ما است، باطل است. مثل اینکه باید معتقد باشیم هرکه مسلمان نیست، غیر مسلمان است، نه اینکه هرکه مسلمان نیست، کافر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا فکر نکنیم این امور قابل جمع است؟ از رهنمودهای آن استاد عزیز جهت اصلاح خود استفاده کنید، منتهی در بستر انقلاب اسلامی و برای درک حقیقت این دوران، خود را آماده نمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این نکتهی آخری که فرمودید سخن بسیار دقیقی است. آری! ادب رعایت والدین ریشهی بسیاری از سرگردانیهای این نسل است و همینطور که میگویید بعضی از مردها غفلت میکنند که پدر و مادر همسرشان در حکم پدر و مادر خودشان هستند. ۲. جلسهی هماندیشی که تنها با خواهران باشد، ندارم. جلسات بنده تنها همان جلسات عمومی است که همه در جریاناند. در مورد رفقا هم در جریان نیستم که چنین جلساتی دارند یا نه. خوب است خود خواهران که همافق هستند و امکان گفتگو در بین آنها هست، اینکار را ترتیب دهند. ۳. در مورد حضور در شهرهای بزرگ و مثلاً در تهران برای رشد بیشتر، به این جملهی مقام معظم رهبری فکر کنید که فرمودند جبهههای فکری و فرهنگی، چراغ خاموش و در سایه حرکت کنند. به نظرم اگر همین افراد بینام و نشان در گوشهگوشهی این کشور نبودند، کارهای بزرگِ چشمپُرکن چندان نتیجه نمیداد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی سخنی را پذیرفتید و بدان معتقد شدید، دیگر آن سخن، سخن شماست و نیاز نیست آن سخن را به بنده مستند کنید. بنده بعضاً سخن خود را به حضرت امام و علامهی طباطبایی یا آیت اللّه جوادی استناد میکنم تا شنونده به اقیانوس معارف آن بزرگان متصل نمایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم میتوان گفت که ایمان از همین طریقهها ظهور میکند. یعنی چیزی بالاتر از عقل باید به میان آید به نام عشق. به قول حافظ: «عقل میگفت که دل منزل و مأوای من است / عشق خندید که یا جای تو یا جای من است». آقای رحیمپور ازغدی از شب عملیات والفجر ۸ نقل میکند که شهید مزرجی به شهید شوشتری گفت «امشب اگر عراقیها ما را نزنند، کوسهها میزنند. اگر هیچ کدام نزنند، لای سیم خاردار و تلههای انفجاری گیر میکنیم. با محاسبات مادی، امشب نمیتوانیم از آب رد بشویم. من امشب وارد آب میشوم تا به امام در جماران خبر بدهند که آقا! بچهها به عشق تو زدند به خط. دیگر مهم نیست آن طرف خط برسیم یا نرسیم. وظیفه ما وارد آب شدن است، بیرون آمدن دیگر در اختیار و وظیفه ما نیست؛ آناش با خداست. خدای آن طرف اروند، خدای این طرف اروند است. اگر کسی این طرف قلبش آرام است، آن طرف میترسد، توحیدش مشکل دارد.» این همان قصهی ایمانی است که با عقلِ محاسبهگر نمیخواند. موفق باشید..
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مثل طلوع و ظهور اسلام است در تاریخی که اسلام به میان آمد و راهی در مقابل بشر گشوده شد تا هرکس تکلیفش روشن شود. یکی مانند علی«علیهالسلام» توانست از اسلام بهره بگیرد و به عالیترین درخشش برای خود و دیگران نایل آید و یکی هم مانند معاویه بیش از پیش از طریق همان اسلام، زشتیها و حسادتها و خباثتهایش روشن گشت. و امروز نیز جایگاه انقلاب اسلامی چنین است که تکلیف هرکس را روشن میکند. امید است ما از این راهِ گشوده به سوی حقیقت بهرهای همچون بهرهی مولایمان ببریم و مواظب باشیم نه حقیقتِ اسلام را در شخصیت معاویه بنگریم و از مسیری که خداوند در مقابل ما گشوده است بیرون رویم، و نه امروز شخصیت انقلاب اسلامی را در چهرهی لیبرالهای غربزدهی سرمایهپرست بنگریم و از راهی که حججیها و آوینیها و صدها جوان بیادعایِ وفادار به رهبری در آن قرار دارند، خارج شویم. آری! انقلاب اسلامی، راهی است تا هرکس تکلیف خود را معلوم کند، در هر لباسی که میخواهد باشد؛ میخواهد سردارِ دیروز باشد که امروز مردود شده است و یا خانم بیحجاب دیروز که امروز ایران را کشتی نوح میداند برای نجات از طوفان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن میفرماید: «واعتصموا بحبل اللّه جمیعاً» و بر روی «جمیعا» تأکید دارد، پس در حرکت دینی نظر به اجتماع دارد و در نشستِ اخیر در خدمت مقام معظم رهبری، اشاره فرمودند به آیهی ۹۷ سوره نحل که میفرماید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مَن ذَکَر أَوْ أُنثَی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً وَلَنَجْزِینَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یعْمَلُونَ»؛ هر کس، از مرد یا زن، کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاکیزه ای، حیات می بخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام می دادند، پاداش خواهیم داد. خواستند بگویند وقتی حیات طیبه را در مقابل مردم قرار دهیم، حتماً ذهن مردم را از رُعبِ به غرب و گرایش به آن تخلیه کردهایم. فرمودند: ما هنوز ذهن مردم خود را از رعب به غرب به معنای مهمدانستنِ آن خالی نکردهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آن سیر مطالعاتی هستم. به نظر میآید خیلی طولانی است. علومی مثل ریاضیات و نجوم و طب، در صورتی آموختنش لازم است که مربوط به زندگی ما و کار ما باشد، ولی نقش چندانی در سلوک ندارد. در مورد تطهیر خیال، همان اندازه که انسان رعایت حرام و حلال الهی را انجام دهد و اندیشهی خود را مشغول معارف عالیه بکند، مقصد حاصل میشود. موفق باشید