بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23523
متن پرسش
سلام استاد عزیز: آیا این که برخی می گویند همه ائمه از کانال حضرت زهرا (س) فیض می گیرند و حضرت زهرا (س) از امیرالمؤمنین (ع) و حضرت علی (ع) از آقا رسول الله (ص) صحیحه؟ یعنی در هر زمانی واسطه اول فیض در عالم وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله است بعد امیرالمومنین (ع) و بعد حضرت زهرا (س) و سپس امام هر زمان؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم لازم باشد این‌طور بحث شود. در هر زمانی واسطه‌ی فیض، امام زمانِ آن زمان هستند. موفق باشید

23522
متن پرسش
سلام علیکم استاد جان: ۱. استاد عزیز ماده ثانیه فلسفی (منظورم ماده اولی بعد از تحقق و پذیرفتن صورت نوعیه می باشد) چه ارتباط منطقی با ماده فیزیکی دارد؟ آیا رابطه آنها عموم و خصوص مطلق است که ماده ثانیه فلسفی اعم مطلق از ماده فیزیکی باشد؟ در این صورت لطفا مثالی از ماده ثانیه فلسفی بفرمایید که ماده فیزیکی نباشد. یا اینکه رابطه تساوی دارند؟ ۲. استاد عزیز فرمودید حرکت جوهری اختصاص به عالم ماده دارد. ولی در مورد نفس که مثلا از مرتبه نامیه به حسیه می رسد می گویند با حرکت جوهری است. در حالیکه نفس مجرد است. ممنون می شوم توضیح دهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمی‌دانم منظورتان از ماده‌ی ثانیه‌ی فلسفی چیست؟ ۲. جناب ملاصدرا در بحث «حرکت جوهری» روشن می‌فرمایند که نفس ناطقه از آن جهت که تعلق به بدن دارد، حرکت جوهری بدن در آن نیز جاری خواهد شد. موفق باشید

23520
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد طاهرزاده عزیز باز هم بنده مزاحمتمون میشم. در مورد حرفهای دکتر عباسی. ایشان در یک کلیپی با نام «مسیحیان امت پیامبر» که اخیرا منتشر کرده اند صحبت هایی در مورد دکتر داوری می کنند که بسیار جای تعجب بنده شد. اتهامات موجود در این کلیپ به قدری زیاد است که فقط خواهش می کنم خودتان ببنید. استاد خواهش می کنم وقت گذاشته و این کلیپ را ببنید. با توجه به اینکه عده ای از جوانان انقلابی از ایشان درس می گیرند خواهش می کنم نظر خود را در مورد حرف های ایشان بیان کنید. سوای تهمت هایی که به دکتر داوری زده شده به طور کلی ایشان قائل به نظریه ای به نام علوم تثلیثی هستند که با چماق این نظریه بر سر هر اندیشمندی که بخواهند می کوبند. اگر صلاح میدانید در مورد این نظریه هم یادداشتی مرقوم بفرمایید. لینک کلیپ میسحیان امت پیامبر مدت پخش کلیپ ۹ دقیقه و ۴۵ ثانیه https://www.aparat.com/v/spGYR
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: البته این سخنرانی در تاریخ ۱۶ آذر سال ۹۲ بوده است. تأسف بیشتر ما به جهت روحیه‌ی تکفیری آقای عباسی است، وگرنه اگر موضوع انتقاد به افراد باشد که اشکال ندارد. هرچه ضربه خورده‌ایم از همین روحیه‌های تکفیری ضربه می‌خوریم. می‌فرمایند هرجا تثلیث هست، پای مسیحیت در کار است و به شاگردان‌شان فرموده‌اند بروید کتاب‌های کانت را پیدا کنید که چندین و چند نکته‌ی تثلیثی در آن هست. فکر می‌کنم اگر کمتر به خود زحمت داده بودند و به روایات و آیات ما رجوع می‌کردند، راحت‌تر می‌توانستند پیامبر خدا را نیز مسیحی بدانند که «اللّه اکبر» می‌گوید، ولی تثلیثی فکر می‌کند. به عنوان نمونه به این چند روایت نظر بفرمایید که: رسول الله«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «الصَّبْرُ ثَلاثَةٌ، صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصیبَة، وَ صَبْرٌ عَلَی الطّاعَةِ وَ صَبْرٌ عَنِ المَعْصِیَة..» و یا می‌فرمایند: «اَلْقَلبُ ثَلاثَةُ اَنْوَاعٍ: قَلْبٌ مَشْغولٌ بِالدُّنْیا وَ قَلْبٌ مَشْغولٌ بِالْعُقْبَی وَ قَلْبٌ مَشْغولٌ بِالْمَوْلَی» همچنان که در جای دیگر فرموده‌اند: «ثلاثةٌ اَخافُهُنَّ علی امّتی من بعدی: الضَّلالةُ بَعْدَ المَعْرِفَةِ و مُضِلاّتُ الفِتَنِ و شَهْوَةُ البَطْنِ و الفَرْج». تأسف بیشتر از آن‌جا است که در جاهایی پا می‌گذارند که اساساً نمی‌توانند جای پای خود را محکم کنند. در مورد آیت اللّه جوادی می‌گویند: «به آقای جوادی یک نفر بگوید در جامعه اثرش چه بوده است؟!» و در جایی دیگر می گویند: «حضرت امام در آخر از فلسفه‌ی صدرایی عبور کرده‌اند». ای کاش فراموش نمی‌کردند امام در آخر عمر در نامه‌ای که به گورباچف نوشتند در آن‌جا از جناب ملاصدرا و ابن‌عربی برای دعوت گورباچف سخن راندند.

اگر لااقل آقای عباسی یک فصل از آخرین کتاب‌های آقای دکتر داوری مثل کتاب «خرد سیاسی در جهان توسعه‌نیافتگی» را خوانده بودند و کسی به ایشان کمک می‌کرد که جایگاه علوم انسانی در فرهنگ مدرن را در آن کتاب می‌فهمیدند، عرق شرم بر پیشانی ایشان می‌نشست که اساساً آن‌چه جناب آقای دکتر داوری، این چهره‌ی ماندگارِ این مرز و بوم در رابطه با علوم انسانیِ معروف در دنیا می‌گوید؛ زمین تا آسمان با علوم انسانیِ مورد نظر رهبری فاصله دارد و سخنان جناب آقای دکتر داوری، این اندیشمند دلسوز و فرهیخته‌ی جهانی تذکر به این امر است که مواظب باشیم علوم انسانیِ موجود یعنی اقتصاد و جامعه‌شناسی و روان‌شناسی اساساً در بستر فرهنگ غربی برای رفع مشکلات آن فرهنگ است و بدین معنا ما اساساً علوم انسانی بدین معنا نداریم، زیرا مسائل ما، مسائل غربی نیست که با آن اقتصاد و آن روان‌شناسی و آن جامعه‌شناسی بخواهیم رفع کنیم. لاأقل نظری به سخنان دکتر کچوئیان جامعه‌شناسِ مشهور کشور خودمان می‌انداختند که می‌فرماید: «علوم انسانی و جامعه‌شناسی، زبان انسان مدرن است و با آن، جهانِ مدرن و انسان مدرن تفسیر می‌شود و انسانِ مدرن با جامعه‌شناسی، زبان پیدا کرد». دکتر کچوئیان می‌فرماید: «انقلاب اسلامی بزرگ‌ترین نقد ایده‌ی جامعه‌شناسی کلاسیک است». و حال آقای دکتر عباسی بدون توجه به جایگاه سخن آن‌هایی که می‌فرمایند ما علوم انسانی نداریم؛ حقیقتاً متحجرانه سخن رهبری را مقابل این سخنان قرار می‌دهد و این ضربه‌ی بزرگی است که به رهبری می‌زنند.

آری! هرچه ضربه می‌خوریم از امثال روحیه‌هایی است که آقای دکتر عباسی بدان دامن می‌زنند و بنده قبلا این سخنان را نشنیده بودم در حال حاضر از دفاعیاتی که قبلاً از ایشان کرده‌ام، پشیمانم چون فکر می کنم ایشان با این روحیه جوانان ما را از مواریثِ فکری و فرهنگی مان جدا می‌کنند. دیگر چه فرقی می‌کند داعشی‌های وهّابی داشته باشیم و یا داعشی‌های شیعه؟!! عمده آن است که بتوانیم فهمِ اندیشه‌ی اندیشمندان را به مخاطبان‌مان عطا کنیم به جای آن‌که غبار در چشم حقیقت بیفشانیم. تصور بنده آن است که آقای عباسی در این سخنرانی از اوّلیات اخلاقی نیز، سختْ سقوط کرده است، اگر اقلاً مباحث دینی آقای دکتر داوری را که بعضاً در رجوع به سخنان مولایمان امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» در بعضی از کتب ایشان به صورت پراکنده می‌دید؛ به خود چنین جرأتی نمی‌داد. موفق باشید

23519
متن پرسش
سلام: سوال ۲۳۵۱۱ پاسخ داده نشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

۲۳۵۱۱- باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد واژه‌ی «زوج» به معنای «زن» که در عرف گفته می‌شود، نیست. بلکه به معنای وجهِ لطیف اعمال هر زن و مردی است. موفق باشید

23518
متن پرسش
با سلام: نظر جنابعالی در رابطه با این موضوع مهم یعنی رخدادهای ۲۲ بهمن‌ این سال‌ها که هر سال به شکلی خاص و با پیامی جدید به صحنه می‌آید، چیست؟ گویا انقلاب چیزهایی در درون دارد که هرسال، شمّه‌ای از آن را در ۲۲ بهمن‌ها رو می‌کند. بنده حیرانم که از یک طرف، همه‌چیز به ظاهر حکایت از آن می‌کند که مردم از دست انقلاب عصبانی‌اند و از طرف دیگر می‌بینیم ماورای سختی‌ها و حتی خیانت‌ها، نگاه دیگری به انقلاب دارند و به قول خودشان انقلاب‌شان را دوست دارند و برای حفظ آن حاضرند جان بدهند. استاد: قضیه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذهنم هست که میشل‌فوکو آن فیلسوفِ پست‌مدرن گفته بود انقلاب اسلامی بزرگ‌ترین نقدِ ایده‌ی جامعه‌شناسی کلاسیک است که معتقد است فرهنگ‌ها در حالِ سکولارشدن هستند و «دین» در حالِ خارج‌شدن از تاریخ است.

به این فکر کنید که انقلاب اسلامی به مثابه‌ی رویدادی تاریخی از مسیر تاریخی و تقدیری دیگر روایت می‌کند که در کشاکش با مدرنیته، نگاهی دیگر را در تاریخ ما وارد کرد. ماهیت انقلاب اسلامی موجب رویداد نظریه‌ای شد که هنوز که هنوز است متفکران دنیای مدرن نسبت به آن سرگردانند.

انقلاب اسلامی نشان داد ما در عین آن‌که از جهتی ذیل تاریخ غربی هستیم، تاریخ متفاوتی را مدّ نظر داریم. ما با انقلاب اسلامی، خود را پیدا کردیم و از آن به بعد مسیری را ادامه می‌دهیم که بر خلاف مسیر تفکر کلیشه‌ای روشنفکران تحت تأثیر فرهنگ مدرنیته است.

انقلاب اسلامی به تفکر ما سر و سامان داد در حدّی که از معضله‌ی بی‌هویتی و بحران هویت، بیرون آمدیم. راهپیمایی‌های مکرر ۲۲ بهمن را شما در کدام انقلاب‌ها به این صورت دیده‌اید تا بنده از سخن خود منصرف شوم که می‌گویم انقلاب اسلامی، قدرت هویت‌بخشی دارد؟!

انقلاب اسلامی به اعتبار گشتِ تمدنی و نجات از انحطاط تاریخی که ما را گرفتار کرده بود، انقلاب کبیر این دوران است و بیشترین تراکم اجتماعی را دارا می‌باشد. رستاخیزی است جمعی، در پاسخِ به مسائل جامعه‌ی ایران به لحاظ این‌که مردم وضع جدیدی را فهم کرده‌اند. چرا روشنفکرانِ کلیشه‌ای هنوز متوجه‌ی نظریه‌ی شکست‌خورده‌ی خود نیستند و معتقدند ما داریم سکولار می‌شویم؟! نمی‌بینند اگر هنوز ظاهر بعضی افراد سکولار است، قلب‌ها چگونه به سوی ایمان رجوع نموده است.

مردم ما در انقلاب اسلامی، امکان غرب‌شناسی برایشان فراهم شد و فهمیدیم که غرب، چیزی است که در هر حال با ما فاصله دارد. انقلاب اسلامی با داد و ستد با غرب شکل گرفت، ولی از درونِ نحوه‌ای از تفکر پست‌مدرنیسم امکان اثبات حرکتی به ظهور آمد که باید برای زندگی، خدا را به مناسبات برگرداند و در بستر فرهنگ بومی خود با دنیای جدید و امکانات آن به داد و ستد نشست. موفق باشید 

23515
متن پرسش
سلام حاج آقا: ببخشید جایی در نهج البلاغه فرمودید که نه عیاشی کنید و نه برای خود تکلیف های بیهوده بگذارید و مثل ۲۲ بهمن که بر ما به اسم دین تحمیل کرده اند؟ یعنی ما ۲۲بهمن حضور نداشته باشیم؟ ببخشید من متوجه نشدم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۲۲ بهمن سال ۵۷ آغازی است برای عبور از ظلم‌های کهنه‌ای که نظام شاهنشاهی وابسته به غرب به این ملت تحمیل کرد. همان‌طور که ما با «غدیر» همواره نظر به آغازی داریم که آغازِ حقیقی تاریخ ما است و هرگز نباید آن را فراموش کرد، در مورد انقلاب اسلامی نیز همواره باید بر آن آغاز تکیه کرد و نگذاشت فراموش شود. بد نیست سری به جواب سؤال شماره‌ی ۲۳۵۱۸ بزنید. موفق باشید    

23513
متن پرسش
سلام: اینکه فرمودید افق آینده روشن است و ما در آینده زندگی می کنیم و آینده ما از پیروزی انقلاب شروع شده است چطور جمع می شود با آنکه می فرمایید گذشته رفته است آینده هم که هنوز نیامده پس باید در حال زندگی کنیم؟ چطور باید زندگی کرد که در عین اینکه در حال زندگی می کنیم در آینده باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در «حال» زندگی‌کردن بدین معناست که زمان گذشته و آینده را به عنوان دو مفهوم در ذهن خود برجسته نکنیم. ولی این‌که نسبت به آینده بیندیشیم و در عین حال در امروزمان زندگی کنیم، بحث دیگری است. موفق باشید

23512
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: نظر شما در مورد نظریه ایرانشهری که توسط دکتر سید جواد طباطبایی ارائه شده، و به طور کل تفکرات ایشان از جمله کتاب زوال اندیشه سیاسی در ایران چیست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اشتباهاتی در سخنان ایشان هست که به نظرم با سلسله مباحث آقای دکتر پورحسن می‌توانید متوجه‌ی نقد اندیشه‌ی آقای سید جواد طباطبایی باشید. آدرس کانال آقای دکتر پورحسن @ghpourhasan_ir  می‌باشد. موفق باشید

23510
متن پرسش
سلام استاد بزرگوارم: رهبر فرزانه انقلاب در بیاناتی می فرمایند: «روضه‏ خوانى و سینه‏ زنى راه انداختن، مخصوص امام حسین است؛ حداکثر مربوط به بعضى از ائمه است؛ آن هم نه به این وسعت. مثلاً در شب و روز تاسوعا و عاشورا بخصوص، در شب و روز بیست ‏و یکم ماه رمضان، سینه‏ زنى و عزادارى و برپایى جلسات خوب است؛ ولى مثلاً در مورد حضرت موسى‏ بن جعفر (علیه ‏السّلام) - با این‏که وفات آن بزرگوار از وفاتهاى داراى روضه‏ خوانى است - من لزومى نمى ‏بینم که سینه ‏زنى بشود؛ یا مثلاً در سالگرد شهادت حضرت زهرا (سلام‏ اللَّه‏ علیها) مناسبتى ندارد که ما بیاییم نوحه‏ خوانى و سینه‏ زنى کنیم؛ بهتر این است که در آن موارد، شرح مصایبشان گفته بشود. شرح مصایب، گریه‏ آور است» استاد جان چرا باید اینگونه باشد و ما برای همه ائمه نوحه خوانی و سینه زنی نکنیم؟ خود رهبری که برای حضرت زهرا جلسه نوحه و سینه زنی راه می اندازند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکات حضرت اباعبداللّه «علیه‌السلام» وجه حماسیِ خاصی دارد که باید با دسته و سینه‌زنی، برجسته بماند. ولی حرکات سایر ائمه «علیهم‌السلام» بیشتر باید با نظر به شرایط تاریخی و معرفی معارف لازم مدّ نظر قرار گیرد وگرنه با دسته و سینه‌زنی برای آن عزیزان، از روحِ حرکات خاصّ آن‌ها غفلت می‌شود و به ظاهر متوقف می‌شویم. در حالی‌که ظاهر حرکات سیدالشهداء«علیه‌السلام» به خودی خود، هزاران پیام را به بشریت منتقل می‌کند. موفق باشید   

23509
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام: حدود یکسال پیش کتاب از برهان تا عرفان را همراه با صوت مطالعه کردم و انگیزه و شور زیادی پیدا کردم. حدود دو هفته پیش نمی دانم یک مسئله ای برایم پیش اومد و دوباره کتاب را خواندم و در قاعده «کل ما بالعرض لا بد ان ینتهی الا ما بالذات» عین شوروی و عین تری را می توانم تصور کنم و عقلم هم قانع می‌شود ولی در مسئله عین وجود که ذاتاً وجود است و هیچ درجه از وجود نیست که نداشته باشد، هر کاری می کنم نمی توانم تصور صحیحی داشته باشم و عقلم هم قانع نمی شود به نظر شما مشکل کجا است و راه حلش چیست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوعاتی که به صورت بدیهی روشن است مگر باید با فکر به‌دست آورد؟ این مثل آن است که بخواهیم از درون آب‌ها، به دنبالِ عین تری بگردیم. در حالی‌که همین آب‌ها عین تری است. مگر جز این است که عین وجود، همین وجودها است، و همه‌ی درجه‌ی وجود در همین عین وجود، وجود دارد؟ موفق باشید

23508
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ۱. جلسه ای که با حضرت آقا داشتید، کاری با جزییاتش ندارم، ولی به طور کلی از صحبت های رهبری می شد برداشت کرد که چه جاهایی در بحث تمدن خالی است و نیاز به تحقیق و کار دارد؟ ۲. اینکه می فرمایند اصول دین تقلیدی نیست و تحقیقی است، آیا اگر کسی تحقیق کرد و به نتایج نسبتا متفاوتی رسید می توان به این شخص خرده گرفت؟ و یا اینکه معیار حقانیت در این تحقیق چه باید باشد؟ اگر با معیار درست هم به نتیجه ای متفاوت رسید در سیر او مشکل به وجود میاید؟ و آیا برخی از ضروریات دینی که در مباحث اعتقادی جای دارند اساسا قرائت پذیر هستنذ یا خیر، و اگر نیستند چگونه باید به آنها تحقیقی بگوییم؟ نه تقلیدی. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چیزی در این امر به صورت خاص متوجه نشدم. ۲. اصول دین بر مبنای عقل سلیم می‌باشد و اساساً معنا نمی‌دهد شخص به چیزی برسد که عقل سلیم آن را تصدیق نکند. آیا عقلاً می‌شود به نفیِ خدا و یا معاد و یا ربوبیتِ پروردگار که منجر به ارسال رسولان می‌شود؛ برسیم؟ و وقتی متوجه‌ی حقانیت رسول خدا شدیم، می‌توان از دستورات او عدول کرد؟ موفق باشید 

23507
متن پرسش
با عرض سلام استاد گرامی: ببخشید سوالی داشتم خدمت شما علامه بزرگوار در تفسیر المیزان درباره آیه «الیه یصعد الکلمه الطیب و العمل الصالح یرفعه» می فرمایند آنچه خودش به سمت خدا بالا می رود، کلمه طیب و علم است و عمل صالح آن را کمک می کند. و این بر خلاف عقیده بسیاری از مردم است. چون که مردم و همچنین بنده تا الان تصورم این بود که آنچه مهم است عمل است. علامه جای دیگر می فرماید: این آیه در باب عمل صالح و «علم نافع» کلامی است جامع و می فهماند که کار هر کلام نیکو یعنی اعتقاد حق، این است که به سوی خدا صعود کند... و کار عمل صالح این است که این اعتقاد و علم حق را در بالا رفتن کمک کند... و قلب توجه خود را بین علم و چیزهای دیگر تقسیم نکند. پس هرقدر خلوص آدمی از شک و خطوات شیطان کاملتر شد، صعود و ارتفاع علم بیشتر می شود! استاد آیا عمل، علم و اعقادات حقه را صعود می دهد؟ و همچنین سوال اصلی و اساسی این است که این علم چه علمی است؟ چه دانش و آگاهی است که عمل او را کمک می کند!!؟ آیا همه عقاید حقه شیعه است؟ آیا فقط معرفت نفس است؟ معاد است؟ علوم تجربی است؟ یا....
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقیده‌ی پاک یعنی عقیده‌ای که هیچ انگیزه‌ای جز رجوع به حضرت حق در آن نیست و طبیعی است که به خودی خود، جهت حقّانی دارد و به سوی حق صعود می‌کند. آری! عمل مطابق آن عقیده موجب به فعلیت‌یافتن و به تفصیل‌یافتنِ هرچه بیشتر آن عقیده می‌شود. موفق باشید

23505
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و ادب و احترام و تسلیت به مناسبت شهادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خدمت شما استاد گرامی. ضمن تشکر از بیان زیبا و ساده و قابل فهم شما در مورد برهان صدیقین، چند سوال از محضرتان دارم: ۱. تعریف دقیق «عین یک چیز» چیست؟ ۲. در اول فایل برهان صدیقین ۵ فرمودید ابر عین آب نیست برای همین تمام می شود. خوب یک لیوان آب هم در اثر تبخیر تمام می شود پس آیا آن هم عین آب نیست؟ پس عین آب چیست؟ ۳. با توجه به اینکه اکثر اصلها و قوانین استثنا دارند، از کجا مطمئن شویم که این اصل که می گوید «کل ما بالعرض لابد ان ینتهی الی ما بالذات» در مورد هستی هم صادق است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ذات یک شیئ به اعتبار خودِ آن شیئ است و نه آن‌چه در حواشی آن قرار می‌گیرد ۲. قاعده‌ی مذکور، خودش شاهد خودش است زیرا هر «مابالعرضی» به اعتبار بالعرض‌بودنش بما بالذاتی منتهی می‌شود. موفق باشید

23503
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. اگر حمد و سوره رو برای یک میت بخوانیم یا برای چند میت تو اینکه به میت ثوابش برسه فرق میکنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. سعه‌ی رحمت الهی آن‌چنان است که می‌توان یک صلوات را خرج هزاران انسان نمود. موفق باشید

23501
متن پرسش
سلام: در سوال ۳۰۸ در مورد ازواج مطهره مطالبی فرمودید مبنی بر اینکه آن ازواج آثار اعمال دنیوی و حقایقی است که با انسان ممزوج می شود که به راحتی قابل پذیرش است ولی در سوال شماره ۱۹۳۴۱ ذیل آیه ۵۷ سوره نسا فرمودید امام صادق (ع) مصداقی از آیه را فرموده اند و آن این است که ازواج مطهره زنانی هستند که نه حیض می بینند و نه نفاس و فرمودید این با توجه به سعه آیه هست. آخر این دو چگونه با هم جمع می شود هر چقدر هم آیه سعه داشته باشد وقتی زن و مردی نیست این فرمایش امام صادق چه مفهومی دارد؟ همچنین در اعمال شب جمعه در مفاتیح آمده است هر کس سه طسین را بخواند خداوند صد «زن» از حوریان بهشتی به او تزویج می کند. باز چرا اینجا آورده است «زن»؟ مگر زن وجود دارد؟ حال اگر خانمی این متن را بخواند که می گوید زن می خواهم چکار!؟ ببخشید طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غفلت نفرمایید که روایات در جواب سؤال‌کننده، مطابق محدوده‌ی اندیشه‌ی سؤال‌کننده، یکی از مصداق‌های آیات را مشخص می‌کند و اصل آیه سرِ جای خود محفوظ است که «ازواج» آن وجهِ قدسی اعمال است که به بهترین نحو و لطیف‌ترین صورت برای انسان ظهور می‌کند،چه برای زن و چه برای مرد و عنوان «حوری» بهترین توصیف آن تجلی است. در این مورد در شرح سوره‌ی واقعه عرایضی شده است. موفق باشید

23500
متن پرسش
سلام استاد: نمی دانم شما چقدر کارتون به ادارجات و قانون های این مملکت خورده ولی واقعا با این همه فشار، تبعیض، حقوق ندادن، اختلاس و دزدی مسئولان آخه چطور میشه انتظار داشت ۲۲ بهمن راهپیمایی عظیمی داشته باشیم؟ لطفا یه جواب جدید بدین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب جدیدی نمی‌خواهد! ۲۲ بهمن سال ۵۷ آغازی است برای عبور از همین ظلم‌های کهنه. پس همواره باید بر آن آغاز تکیه کرد و نگذاشت فراموش شود. موفق باشید

23498
متن پرسش
خدمت استاد سلام علیکم: در دلیل رد تناسخ آورده اید که چون نفس از قوه به فعل رسید دیگر نه می خواهد و نه می تواند به قوه بازگردد. چگونه می توان ثابت کرد کسی که می میرد به فعلیت رسیده است؟ از جمله مرگ های ناگهانی و مرگ در کودکی. بسیار سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرق نمی‌کند، در حدّی که نفس از قوه به فعل درآید، دیگر از آن جهت به عقب بر نمی‌گردد زیرا در هویت دیگری مستقر شده، حتی اگر همه‌ی قوه‌هایش به فعل نرسیده باشد. موفق باشید

23496
متن پرسش
سلام: در جزوه ی پاسداشت آزادی در جمهوریت در قسمتی که نگاه ایدئولوژیک به دین که از قصور اصول گرایی در آزادی دانسته اید. منظورتون از نگاه ایدئولوژیک به دین چیست؟ اصلا ایدئولوژی یعنی چه و چرا این واژه را به کار برده اید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از ایدئولوژی در اصطلاح فلسفه‌ی امروز، نگاهِ حزبی و قومی به دین نمودن را می‌گویند که بقیه‌ی اندیشه‌ها را حق نمی‌داند. این خیلی شبیه کاری است که در علم کلام انجام می‌شود. آری! ما در علم کلام، حقانیت عقیده‌ی خود را اثبات می‌کنیم ولی نه به آن معنا که آن‌چه غیر عقیده‌ی ما است، باطل است. مثل این‌که باید معتقد باشیم هرکه مسلمان نیست، غیر مسلمان است، نه این‌که هرکه مسلمان نیست، کافر است. موفق باشید

23495
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم استاد طاهرزاده چندی است از محضر یکی از اساتید اخلاق و عرفان که از شاگردان آیت الله سعادت پرور است و الان در استان اصفهان زندگی می کند استفاده خصوصی می کنیم. آیا در حال حاضر که عصر انقلاب اسلامی است و سالک واقعی بنا به فرمایشات شما شهدا هستند درست است که از این بزرگان استفاده کنیم؟ اگر درست است باز کدام راه بهتر است؟ راه شهدا یا راه عرفا؟ ... ناگفته نماند این استاد این نیروها را فقط برای انقلاب اسلامی و پاسداری از آن تربیت می کند. شاگردی داشت که امسال در روز اربعین در سوریه به شهادت رسید. خودش جانباز دفاع مقدس است و بارها از لسانش شنیدم که تمنای شهادت می کند. با این حال کدام راه بهتر است؟ (بهتر نه درست) ممنون استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا فکر نکنیم این امور قابل جمع است؟ از رهنمودهای آن استاد عزیز جهت اصلاح خود استفاده کنید، منتهی در بستر انقلاب اسلامی و برای درک حقیقت این دوران، خود را آماده نمایید. موفق باشید

23494
متن پرسش
با سلام: استاد بدون مقدمه میرم سر اصل مطلب. استاد اولا اگر در اصفهان بجز جلساتتون گروه هم اندیشی دارید؟ لطفابه بنده معرفی کنید بخصوص درخواستم اینه یه جلسه هم اندیشی مخصوص بانوان داشته باشید. با شخص خودتون از شاگرداتون می شناسم ولی اولا به نظرم خودتون باشید مسئله بالاتر میشه در ثانی گروه خانمه باشن راستش بنده به عنوان یه خانم اینطور که رو خودم دقت کردم اولا جلو آقایون دوما وقتی چشمم به نامحرم می افتد با اینکه قصد ندارم فکر می کنم یه انرژی از من میره تو طرفهای مقابل و در ثانی قدرت تمرکزم کم و فکر کردنم ضعیف و در نتیجه قوه عقلیم رو نمیتونم به کار بگیرم اون طور که باید. گاه تصمیم به روبنده می گیرم ولی با مسئله لباس شهرت و.. روبرو میشم در صورتی که چند سال پیش که آیت الله بهجت زنده بودن از دفترشون پرسدم گفتن بزنید. راستش استاد به حمدالله از نظر معرفتی بد نیستم ولی علاقه زیاد به گروههای هم اندیشی پیرامون مسایل انقلاب دارم یکی دو بار هم تو گروه دعوت به اندیشه خانه بیاری اومدم ولی فضا که مردونه بود قدرت تمرکزم کم می شد وقتی می خواستم حرف بزنم احساس خودنمایی داشتم و تهش دوست داشتم وقتی حرف می زنم چشمام بسته باشه تا نظر به درون خودم داشته باشم و حرف بزنم این رو بنده از زن بودن خودم فهمیدم ولی دیگه شما یه وقت میگید تو اجتماع حضور داشته باشید و اینا میام، خواستم این مطلب رو بگم شاید این مطالب رو از زبان یه زن بشنوید قضیه طور دیگه بشه. ۲. مسئله دیگه اینکه گاه فکر می کنم بعد انقلاب و چند یه سیستم خیلی بزرگ و عالی که داشتیم به هم خورده و این یه جورایی خوب و یه جورایی بد بوده و اینکه اکثرا فراد حتی خیلی انقلابی ها و حتی اونها که یه زمان برای اینکه شهرشون دست دشمن تو خرمشهر و اهواز و... می جنگیدن همه به شهرها و بخصوص تهران هجوم آوردن از یه طرف شاید بگیم علت کشش وجود امام و ساختارهای دینی بود که مکان حضور آنها داشته و الان هم رهبری ادامه دهنده اش هستن ولی طرف دیگش مدرنیته شدن شدید هست که هنوز ادامه داره از یه طرف احساس می کنی باید بری مناطق محروم از یه طرف اخه من مال اوجا نیستم بتونم مناسب خودشون فرهنگ بسازم از یه طرف دیگه نیاز هست و از طرفی گاه فکر می کنم همه فرهنگ کشور رفته تهران و اگر بخواهی عادلانه کار فرهنگی کنی باید از اونجا کنی. یادم نمیره چند ماه پیش سری به بنیاد شهید زدم مسوول اوجا می گفتم چند وقت پیش یه دختر شهید از تهران اومده بود کلی کلاس و فن و مهارت بلد بود اون وقت مسوول پرسیده بود این کلاسها را چطور رفتی بارکلا چه زرنگ بعد گفته بود همش رو تهران بودجه بنیاد رفتم و رایگان اونوقت ما اینجا اصفهان «راه دور مناطق محروم بماند» فرزند شهید هنوز تو خیلی خرجهایش مونده این رو گفتم راهنمایی ام کنید چه کنم دایم دغدغه این چیزها اذارم میده حرفم اینه به نظر شما این نوع بودجه بندی ما را به کجا میبره اینه که همه کوچ میکنن تهران بعدشم اروپا و. حتی دانشگاهها هم همینطور هست اول تاپ ترین رشته ها و کارامدترین و درامدزاترینش میره تهران و دانشگاههای تهران. آیا این ساختار باعث نمیشه همین فرهنگ سنتی هم از بین بره معذرت میخوام ولی گاه فکر می کنم سنت را از بین نبرم اسلام حاک کردنم پیشکش. استاد اصلا گفتم شاید یه عده باید باشن مدتی برن تهران گردی و اون ساختارهایی که ذیل شخصیت امام و رهبری بوده و هست را برن تو استان و محله و... خودشون اجرا کنن. استاد ممنون به حرفهام گوش کردید. بگید ما با این دوره گذار به قول شما چه کنیم؟ البته بنده اصل این مشکلات را هم یه موضوع میدونم و اون اینکه عدم احترام به بزرگتر بخصوص پدر و مادرها باعث میشه این هجرت ها اتفاق بیافته که البته یه عامل هست و اینکه با عدم رعایت این موضوع فرهنگ نسل قدیم به آینده منتقل نمیشه یه عامل دیگرش هم اینه که اقایون متاسفانه به رفت و آمد با خانواده همسر تمایل ندارن که ناشی از کمکاری در بحث زن هست که مردان توقع دارن همسرشون با مادر و خواهر و... اونها بسازه ولی خودشون حاضر نیستند با براد رزن و شوهر خوار همسر بسازن که اینم شاید عدم رعایت اینه که همسر شهید مطهری اوایل ازدواج در خاطراتشون میگن اومدم غیبت کنم شهید فرموده بودن خانم غیبت نکن نمیدونم گرفتید قضیه را متشکرم استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این نکته‌ی آخری که فرمودید سخن بسیار دقیقی است. آری! ادب رعایت والدین ریشه‌ی بسیاری از سرگردانی‌های این نسل است و همین‌طور که می‌گویید بعضی از مردها غفلت می‌کنند که پدر و مادر همسرشان در حکم پدر و مادر خودشان هستند. ۲. جلسه‌ی هم‌اندیشی که تنها با خواهران باشد، ندارم. جلسات بنده تنها همان جلسات عمومی است که همه در جریان‌اند. در مورد رفقا هم در جریان نیستم که چنین جلساتی دارند یا نه. خوب است خود خواهران که هم‌افق هستند و امکان گفتگو در بین آن‌ها هست، این‌کار را ترتیب دهند. ۳. در مورد حضور در شهرهای بزرگ و مثلاً در تهران برای رشد بیشتر، به این جمله‌ی مقام معظم رهبری فکر کنید که فرمودند جبهه‌های فکری و فرهنگی، چراغ خاموش و در سایه حرکت کنند. به نظرم اگر همین افراد بی‌نام و نشان در گوشه‌گوشه‌ی این کشور نبودند، کارهای بزرگِ چشم‌پُرکن چندان نتیجه نمی‌داد. موفق باشید

23493
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: عرض ادب و ارادت محضر استاد. بنده حقیر از مزالب شما در سخنرانی هایم استفاده می کنم و گاها مطالب را فورا مستند می کنم به جنابتان و گاهی هم در خاطرم نیست که متذکر شوم. رضایت استاد در این موضوع چگونه است؟ اجرکم الله اجرا حسنا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی سخنی را پذیرفتید و بدان معتقد شدید، دیگر آن سخن، سخن شماست و نیاز نیست آن سخن را به بنده مستند کنید. بنده بعضاً سخن خود را به حضرت امام و علامه‌ی طباطبایی یا آیت اللّه جوادی استناد می‌کنم تا شنونده به اقیانوس معارف آن بزرگان متصل نمایم. موفق باشید

23489
متن پرسش
سلام استاد: در داستان ذبح حضرت اسماعیل (ع) چرا خدا حضرت ابراهیم (ع) را به کاری نامعقول امتحان کرد؟حتی اگر غرض خدا تحقق این کار نباشد. بالاخره سر بریدن فرزند کاری معقول نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم می‌توان گفت که ایمان از همین طریقه‌ها ظهور می‌کند. یعنی چیزی بالاتر از عقل باید به میان آید به نام عشق. به قول حافظ: «عقل می‌گفت که دل منزل و مأوای من است / عشق خندید که یا جای تو یا جای من است». آقای رحیم‌پور ازغدی از شب عملیات والفجر ۸ نقل می‌کند که شهید مزرجی به شهید شوشتری گفت «امشب اگر عراقی‌ها ما را نزنند، کوسه‌ها می‌زنند. اگر هیچ کدام نزنند، لای سیم خاردار و تله‌های انفجاری گیر می‌کنیم. با محاسبات مادی، امشب نمی‌توانیم از آب رد بشویم. من امشب وارد آب می‌شوم تا به امام در جماران خبر بدهند که آقا! بچه‌ها به عشق تو زدند به خط. دیگر مهم نیست آن طرف خط برسیم یا نرسیم. وظیفه ما وارد آب شدن است، بیرون آمدن دیگر در اختیار و وظیفه ما نیست؛ آن‌اش با خداست. خدای آن طرف اروند، خدای این طرف اروند است. اگر کسی این طرف قلبش آرام است، آن طرف می‌ترسد، توحیدش مشکل دارد.» این همان قصه‌ی ایمانی است که با عقلِ محاسبه‌گر نمی‌خواند. موفق باشید..

23488
متن پرسش
با درود: خوب سالیانی است که استاد از محاسن انقلاب گفتند و نوشتند اما چه انقلابی و چه محاسنی؟ بی تدبیری مسئولین و این همه فساد اقتصادی و فقر مردم، چه توجیهی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مثل طلوع و ظهور اسلام است در تاریخی که اسلام به میان آمد و راهی در مقابل بشر گشوده شد تا هرکس تکلیفش روشن شود. یکی مانند علی«علیه‌السلام» توانست از اسلام بهره بگیرد و به عالی‌ترین درخشش برای خود و دیگران نایل آید و یکی هم مانند معاویه بیش از پیش از طریق همان اسلام، زشتی‌ها و حسادت‌ها و خباثت‌هایش روشن گشت. و امروز نیز جایگاه انقلاب اسلامی چنین است که تکلیف هرکس را روشن می‌کند. امید است ما از این راهِ گشوده به سوی حقیقت بهره‌ای همچون بهره‌ی مولایمان ببریم و مواظب باشیم نه حقیقتِ اسلام را در شخصیت معاویه بنگریم و از مسیری که خداوند در مقابل ما گشوده است بیرون رویم، و نه امروز شخصیت انقلاب اسلامی را در چهره‌ی لیبرال‌های غرب‌زده‌ی سرمایه‌پرست بنگریم و از راهی که حججی‌ها و آوینی‌ها و صدها جوان بی‌ادعایِ وفادار به رهبری در آن قرار دارند، خارج شویم. آری! انقلاب اسلامی، راهی است تا هرکس تکلیف خود را معلوم کند، در هر لباسی که می‌خواهد باشد؛ می‌خواهد سردارِ دیروز باشد که امروز مردود شده است و یا خانم بی‌حجاب دیروز که امروز ایران را کشتی نوح می‌داند برای نجات از طوفان. موفق باشید

23486
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: پیرامون موضوع تمدن نوین اسلامی گذشته از همه بحث هایی که در مورد آن مطرح می شود یک سوال پایه ای برای بنده مطرح است که من شیعه چه نگاهی به این موضوع باید داشته باشم؟ آیا تلاش برای تحقق تمدن نوین اسلامی یک وظیفه شرعی در حوزه اجتماع برای یک شیعه می باشد؟ استدلال شما برای این جمله که «یکی ازبرنامه های اصلی پروردگار برای مسلمانان تحقق تمدن جهانی اسلامی است» چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن می‌فرماید: «واعتصموا بحبل اللّه جمیعاً» و بر روی «جمیعا» تأکید دارد، پس در حرکت دینی نظر به اجتماع دارد و در نشستِ اخیر در خدمت مقام معظم رهبری، اشاره فرمودند به آیه‌ی ۹۷ سوره نحل که می‌فرماید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مَن ذَکَر أَوْ أُنثَی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً وَلَنَجْزِینَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یعْمَلُونَ»؛ هر کس، از مرد یا زن، کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاکیزه ای، حیات می بخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام می دادند، پاداش خواهیم داد. خواستند بگویند وقتی حیات طیبه را در مقابل مردم قرار دهیم، حتماً ذهن مردم را از رُعبِ به غرب و گرایش به آن تخلیه کرده‌ایم. فرمودند: ما هنوز ذهن مردم خود را از رعب به غرب به معنای مهم‌دانستنِ آن خالی نکرده‌ایم. موفق باشید

23484
متن پرسش
با سلام: بنده مدتی است از طریق کانالهای فضای مجازی با کانالی به نام گروه حیات انسانی آشنا شده ام که طبق یک سری برنامه سیر مطالعاتی در حوزه فلسفه و عرفان که بیشتر مباحث علامه حسن زاده آملی که توسط آیت الله صمدی آملی شرح داده می شود به صورت فایل صورت گوش می دهم که از مباحث معرفت نفس گرفته تا بدایه الحکمه، نهایه الحکمه، شرح منظومه، دروس اتحاد عاقل به معقول و غیره، که در نهایت به فتوحات مکیه جناب ابن عربی ختم می شود باید طی سالهای آینده گوش کنم ضمنا دو سالی است که از محضر شما استاد گرامی به وسیله صوت و کتاب بهره مند شده ام. در برنامه های فوق، فردی هم به نام سید بهروز طیبان اهل نیشابور، سخنرانی هایی در مورد همین سیر دارند و نظر ایشان نیز این است که پیشرفت انسان باید شامل همه ابعاد باشد مثل علامه حسن زاده که در ریاضی، طب، نجوم و فلسفه و عرفان نیز متبحر هستند این شخص از جامعه و بویژه مردم مذهبی نیز انتقادهای بسیاری دارند و معتقدند علت عدم موفقیتها علی رغم پایبندی به مذهب، عدم تطهیر خیال می باشد و با تطهیر خیال انسان باید در زندگی عادی نیز از قبیل ثروت، علم و در کل در دنیا و آخرت نیز موفق ترین انسان باشد و از غربی های خیلی تعریف می کنند البته از افراد غربی، نه لزوما حکومتهای آنها و معتقدن اونها بیشتر از ما به دستورات ائمه عمل می کنند. به نظر شما با توجه به انتقاداتی که به تمدن غرب دارید و پیش بینی که از آینده غرب می کنید نظر ایشان چقدر درست است؟ آیا لازم است انسان در همه ابعاد زندگی از قبیل ثروت و .. در اوج باشد و امکان همچین چیزی هست حال به نظر شما بنده سیر مطالعاتی فوق را ادامه دهم یا از سیر مطالعاتی شما استفاده کنم. خواهشمند است راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آن سیر مطالعاتی هستم. به نظر می‌آید خیلی طولانی است. علومی مثل ریاضیات و نجوم و طب، در صورتی آموختنش لازم است که مربوط به زندگی ما و کار ما باشد، ولی نقش چندانی در سلوک ندارد. در مورد تطهیر خیال، همان اندازه که انسان رعایت حرام و حلال الهی را انجام دهد و اندیشه‌ی خود را مشغول معارف عالیه بکند، مقصد حاصل می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی