باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر میآید که مباحث مربوط به «عین ثابته» که عرفا مطرح میکنند در اینجا به بحث کمک کند. هرچه هست نمیتوان انتخابهای قبل از تولد را نادیده گرفت و از آن طرف، شرایطِ امتحان در دنیا را هم باید در نظر داشت. ۲. در قیامت هرکس با فطرت خود روبهرو میشود و مییابد چه اندازه و قدری دارد. امامِ هرکس، تعیّن و تجسمِ فطرت اوست و لذا در دنیا و آخرت، هرکس در نسبتاش با امام معصوم، جایگاهِ قرب و بُعدش معلوم میگردد. قرآن هم صورتِ تئوریک فطرت انسانی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال خود حضرت حق فرمود: «وسعت رحمتی، غضبی» و رحمت خود را بر غضب خود رجحان و برتری داد. از طرفی به نوجوانان باید فهماند در اثر ارتکاب گناه، از رحمت حق محروم میشوند. مباحثی که در کتاب «آشتی با خدا» به میان آمده است و قبل از آن کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» میتواند تذکری برای آنان باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه ایمیل جنابعالی مشکل دارد. در حالیکه این نوع سؤالها را بیشتر به صورت شخصی به ایمیلِ کاربران محترم ارسال میداریم. اینطور جواب داده شد:
23605- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن بود که در دعا، از خدا طلب قتل فیسبیلک داریم، پس چرا میگویید طلب شهادت در دعا نیست؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم بتوانیم نظر بدهیم. عمده آن است که انسان مؤمن در عین وقار، خوشسلیقگی خود را نیز محفوظ بدارد. آن رنگ قرمزی که موجب سبکی انسان نشود، چه اشکال دارد؟ و آن رنگ سیاهی که وقار انسان را محفوظ دارد، چرا باید استفاده نشود؟ آری! لباسهای سیاهی که وقتی خاکآلوده شود موجب سبکشدن انسان میشود، باید از آن پرهیز کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به اسباب و مسببات عالم، حضرت حق فاعلِ بعیدند و از طریق سببها ارادهی خود را محقق میکند. ولی با نظر به حضور خدا در عالم و ظهور اسماء الهی در مخلوقات، حضرت حق است که در هر صحنهای حاضر است و لاغیر. باید مشخص شود ما در کدام منزل نشستهایم و به عالم مینگریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مگر قرآن در مورد تورات و انجیل نفرمود: «نوراً و هُدی»؟ و فرمود یهود و نصاری به همان هدایتی که خداوند در کتب آسمانیشان در مقابل آنها گذاشته است، مشغول باشند؟ پس چرا به آنها بدبین باشیم و بگوییم چرا اسلام نیاوردهاند؟ از طرفی علاقه به آنها که متأسفانه در جامعهی ما هست، در حالیکه آیهی ۵۱ سورهی مائده علاقهمندی به آنها را نهی کرده، باید مدّ نظر باشد وگرنه ما جامعهی دینی خود را که مأوای توحیدی ما است، از دست میدهیم و این غیر از آن است که با یهود و نصاری رابطهی اقتصادی و سیاسی داشته باشیم. ۲. فکر میکنم همین راه درست است که اهل نظر، متذکر امر باشند ولی جبههبندی پیش نیاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که با روحیهی طلبِ عمق مطالبی که در تاریخ ما ظاهر شده، با این علوم برخورد کنید – مثل شهید آوینی و روحیهی معماری و راه و ساختمان که رشتهی دانشگاهی او بود - تا وقتی در ساحاتِ مختلف در نظام اجتماعی حاضر میشوید از آن عمقی که دارید، حضورِ جدّیتری را دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظلمها و گناهان نسبت به عصیان انسان، ظلم و گناه است. مثل چوبی که بر سر مظلومی میخورد، خلقت چوب که گناه نیست، نسبتی که انسان با آن برقرار میکند میتواند گناه باشد. ۲. هر دوی آنها. از جهتی «احد» همان فیض اقدس است در مقابل «واحد» که فیض مقدس است. و از جهتی دیگر حضرت حق از آن جهت که همهی اسماء را در خود فانی دارد، «احد» است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه ملاحظه کرده باشید عرایض بنده تنها نظر به داناکردنِ مخاطب ندارد، بلکه سعی میکند زندگی او را معنا ببخشد، حال چقدر موفق است، خدا باید کمک کند و این برعکسِ بعضی از نوشتههاست که در صرف دانایی مخاطب متوقفاند. تذکر مقام معظم رهبری آن بود که اندیشه باید معطوف به عمل باشد. که البته نمونهی کامل آن خود قرآن است. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مطالب با نظمی بسیار خوب تدوین شده است و میتوانید پایاننامهی خوبی را با آنها شکل دهید، إنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکال ندارد که آقای رفیقدوست که از سپاه حقوق نمیگیرند، تاجرمنشانه درآمد ماهیانهی ۱۹ میلیون را زیاد نداند. ولی این تاجرمنشی چه ربطی به حقوقی دارد که از بیتالمال گرفته میشود؟ آیا واقعاً آقایان نسبت به کارگری که یکمیلیون ماهیانه حقوق میگیرد، هر ساعتشان ۱۹ برابر بیشتر کار و فعالیت میکنند؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گمراه نشدهاید. همینطور که جلو بروید به لطف الهی با اهلالبیت «علیهمالسلام» که شخصیتشان تجلی قرآن است، روبهرو خواهید شد و مییابید که آن عزیزانِ از جان عزیزتر تجسمِ قرآن و قرآنِ ناطقاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به اعتبار اهمیت عقل، فلسفه نوعی از تعقلورزیدن است و نه بیشتر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم این کار ممکن باشد. زیرا همانطور که علامهی حسنزاده در کتاب شریف «قرآن هرگز تحریف نشده است» میفرمایند: سورههای قرآن بعضاً ترکیب از آیاتی است که سالهای مختلف نازل شده و آن آیات به دستور جبرائیل در آن سورهها قرار گرفتهاند و به همین جهت ما با سورهها روبهروئیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تصوری که از معلوم خود به صورت حضوری دارید، نسبتی با آن برقرار میکنید و از آن مفهومی در ذهن خود ایجاد مینمایید. در این حال، آن علم حضوری به علم حصولی تبدیل شده است و بر این مبنا جناب صدرالمتألهین میفرمایند: هر علم حصولی، مسبوق به علم حضوری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مطالب با شما همراه هستم، ولی نه به عنوان انکار دین و دیانت. آری! دین اسلام در حقیقتش همان دین علی «علیهالسلام» است که برای دنیا به اندازهی عطسهی بُز هم ارزش قائل نبود و نه دینی که با اشرافیت و اشرافزادگان همراهی کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یونانیان معتقد بودند عدهای بردهاند و عدهای آزاد، و بر این مبناست که افلاطون آن سخن را گفته است و سخن درستی نیست. باید جامعه به رشدی برسد که هرکس در هر جایگاهی احساس انسانیت بکند و ملاک برتری انسانها تقوا باشد نه آنکه روستازاده به زعم آقای انوشیروان نتواند آموزش ببیند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عدم، در نسبتِ با احوالات انسان طوری است که هرکس نداشتن را احساس میکند و آن علم و احساس به نداشتن میتواند منشأ اثر باشد زیرا به قول جناب ملاصدرا: دیگر علمِ به عدم است و نه خود عدم. ۲. همینطور است و غضب رحمانی همانی است که پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» با آن در مقابل دشمنان اسلام ایستادند و آنها را به دَرَک واصل کردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این تذکر، تذکر بسیار مهمی است که ما عرفان نظری را جدای از سلوک به درس تبدیل نکنیم، در حالیکه عرفان، راهِ معرفت و اُنس با خداوند است همچنانکه اهل حکمت مشغول مفاهیم نمیشوند و به گفتهی مقام معظم رهبری ایشان غالباً کسانیاند که جنبهی معنوی در آنها وجود داشته. آری! خطر آنکه عرفان و حکمت به درسهای آموختنی تبدیل شود، هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته ابتکار «مدرسه در مسجد» ابتکار خوب و ارزشمندی است و تا آنجایی که بنده از بعضی از این مؤسسهها سراغ دارم حقیقتاً در عین رعایت کامل نظام آموزش و پرورش، فضای تربیتی دانشآموزان را با حضور در مسجد بهتر رعایت میکنند. ولی فکر میکنم باید بر روی سخنان نایب الإمام که میفرمایند: «ایجاد تشکیلات موازی با دولت هم راهِ اصلاح نیست... کار موازی در کنار دستگاه دولتی، کار موفقی نیست، این تجربهی قطعیِ این حقیر است در طول این سالها». اینطور میفهمم که نباید در مسیر جدا از آموزش و پرورش اقدام کرد. لذا شاید «مدرسه در مسجد» که جدایِ از آموزش و پرورش نیست ولی رویکرد دینی و انقلابی دارد خوب باشد. بالاخره ما باید بدانیم افرادی را که آموزش میدهیم، آموزشِ آنها در این زمانه ربطی تنگاتنگ با شغل آنها دارد و نباید نسبت به مدرک آنها سهلانگاری بشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: طلب اُنس با حضرت معبود محبوب. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی قرآن از طریق تفسیر المیزان فکر کردهاید؟ اگر تصمیم به این کار گرفتید، میتوانید سری به جزوهی «روش کار با تفسیر المیزان» که در قسمت نوشتارهای سایت هست، بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم افسوس حضرت امام به جهت آن بود که چرا در مجلس آن عارفِ عامل که متذکر امور اخلاقی ناب میشده است، به طور مستمر حاضر نشدهاند. چیزی که همهی ما نیازمند آن هستیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال شمارهی ۲۳۵۷۴ عرض شد؛ و چنانچه آن کلیپ را ببینید، سخنان آقای عباسی موجب تنفر نسبت به امثال آقای دکتر داوری میشود و این غیر از انتقاد است. مشکلِ تفکر داعشی که مذهبیهای ما را تهدید میکند، همین است که برداشت غیرِ خود از اسلام را کفر میداند. و متأسفانه ما مذهبیها از این خطر دور نیستیم و هرچه ضربه میخوریم به خاطر همین روحیه است.
در این مورد بد نیست به سخنان آقای دکتر رضا داوری اردکانی که در نشست گرامیداشت سید احمد فردید در روزهای اخیر یعنی در بیست و هشتم بهمن در انجمن حکمت و فلسفه ایراد فرمودهاند را ببینید که میفرمایند:
نظر آزاد است و هر کسی حق دارد با هر رایی مخالف باشد. فلسفه که وحی نیست. مردم میتوانند با هر فلسفهای مخالف باشند و مخالفت کنند. اما نمیدانم سرنوشت جامعه ما چه شده که بحث فلسفی هم به دشمنی کشیده میشود. یعنی دیگر مخالفت و نقد نیست، بلکه دشمنی است. قهرا دشمنی به شخص کشیده میشود یعنی سخن، زبان و فلسفه رها میشود و شخص هدف قرار میگیرد. شخص است که هدف ملامت و تهمت قرار میگیرد.
تعبیراتی در این اواخر شده که آدم را به حیرت وادار میکند. یکی از عیبهای ما، که همه باید به آن توجه داشته باشیم، این است که چند کتاب فلسفه میخوانیم، یاد میگیریم و این تبدیل به عادت فکری میشود. آنوقت هر فکر و فلسفهای را با آن قیاس میکنیم و اگر در این رهیافت و میزان نگنجید، بنابراین آن فرد از این نظر مجرم است. یعنی مخالف من مجرم است. نظر من این است که قدری در مورد خود فکر کنیم که این حقی که به خود میدهیم، از کجا آوردهایم؟
ما در زمانهای زندگی میکنیم که زمانه آزادی است و همه حق مخالفت دارند. نه تنها در فلسفه بلکه در جاهای دیگر هم میتوان نظر مخالف را ابراز کرد. اما تهمت زدن، بد گفتن و حکم کردن، نشانه بدی است»
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر میکنم چه در قیامت و چه در برزخ، قلب و عقل هر دو در صحنه باشد. ۲. خوب است. ۳. هر اندازه انسان بهتر رعایت دستورات الهی را بکند، بدون ریاضتهای افراطی؛ خداوند بهتر حقایق آسمانی و معنوی را در مقابل او میگشاید. خداوند در سورهی اعراف آیهی ۴۰ میفرماید: «إِنَّ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ» برای کفار درهای آسمان را نمیگشاید. یعنی خداوند انسانهای مؤمن را هر اندازه مصلحت بداند، متوجهی حقایق بالا میکند. ۴. عمده، رعایت دستورات شرع است. خداوند خودش آنچه را لازم است به قلب انسانها الهام میکند. ۵. همینطور که میفرمایید خوب است، چرا بیدلیل فکر کنیم تصوراتمان کاذب است؟ در حالیکه شریعت الهی تکلیف هر عملی را روشن نموده است. موفق باشید