بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23591
متن پرسش
بسم اله الرحمن الرحیم. با سلام: جناب استاد، به اطلاع می‌رسانم که مدرسه‌ای در مسجد به اسم «مدرسه‌ی تمدن‌سازی امام خمینی«ره» حدود دو سال است که در اصفهان شروع به فعالیت کرده که بنده با ارتباطی که با آن مجموعه داشتم، اشکالاتی به نظرم آمد. خواهشمندم راهنمایی‌های لازم را بفرمایید. آن اشکالات عبارتند از: ۱. این مجموعه، مبانی تربیتی مشخص و نوشته‌شده‌ای ندارند و چیزی به کسی ارائه نمی‌دهند. ۲. با علمای شهر نیز مشورتی نداشته‌اند و می‌فرمایند آقایان فرصت نداده‌اند تا خدمتشان برسیم. ۳. محور اصلی فعالیت این مجموعه، اقتصادی و کارهای اقتصادی است. از اول سال تحصیلی جدید دانش‌آموزانِ مجموعه چه دختر و چه پسر، عملاً کار اقتصادی می‌کنند. مثل تولید و فروش تغذیه‌ی سالم، کلوچه خرمایی و روغن و .... وسایل آرایشی و بهداشتی سالم. با این توجیه که مقام معظم رهبری بر جهاد اقتصادی تأکید کرده‌اند و ما باید با تولید و فروش مواد غذایی سالم، فرهنگ اقتصادی را تغییر دهیم. و به همین جهت اهتمام چندانی به علم و علم‌آموزیِ دانش‌آموزان ندارند. یکی از دانش‌آموزان که سنّ او ۱۲ ساله است و از نزدیکان بنده می باشد می گوید بعضی از مربی‌ها به ما می‌گویند درس می‌خوانید که به کجا برسید؟ اینقدر بیکار در جامعه هست؟ شما اگر شغل تان را درست کنید دیگر نیاز چندانی به این درس‌ها ندارید. و همین امر موجب شده در برنامه‌های مجموعه بی‌نظمی ِ چشم‌گیری به‌وجود آید. ۴. عدم ارتباط با آموزش و پرورش و قبول‌نداشتن کلّیِ آن اداره. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته ابتکار «مدرسه در مسجد» ابتکار خوب و ارزشمندی است و تا آن‌جایی که بنده از بعضی از این مؤسسه‌ها سراغ دارم حقیقتاً در عین رعایت کامل نظام آموزش و پرورش، فضای تربیتی دانش‌آموزان را با حضور در مسجد بهتر رعایت می‌کنند. ولی فکر می‌کنم باید بر روی سخنان نایب الإمام که می‌فرمایند: «ایجاد تشکیلات موازی با دولت هم راهِ اصلاح نیست... کار موازی در کنار دستگاه دولتی، کار موفقی نیست، این تجربه‌ی قطعیِ این حقیر است در طول این سال‌ها». این‌طور می‌فهمم که نباید در مسیر جدا از آموزش و پرورش اقدام کرد. لذا شاید «مدرسه در مسجد» که جدایِ از آموزش و پرورش نیست ولی رویکرد دینی و انقلابی دارد خوب باشد. بالاخره ما باید بدانیم افرادی را که آموزش می‌دهیم، آموزشِ آن‌ها در این زمانه ربطی تنگاتنگ با شغل آن‌ها دارد و نباید نسبت به مدرک آن‌ها سهل‌انگاری بشود. موفق باشید  

23000
متن پرسش
کسب علم با سلام خدمت استاد محترم: سوال بنده این است که کسب علم (البته به این فرض که کاملا نیت الهی باشد) جز اینکه عقاید و بینش ما را رشد می دهد و در رشد و تعالی و بندگی ما سودمند است، بعد از مرگ ما در مسیری که باید طی کنیم با ما هست یا فقط صرف ابزاری است برای کمال، واضح تر اینکه چیزی از این علوم را به یاد می آوریم و جایی از آن استفاده می کنیم یا فقط شخصیتی که از ما شکل گرفته هست؟ و سوال بعد اینکه منازلی که ما بعد مرگ طی می کنیم چگونه است، آیا انسان در این منازل کار خاصی باید انجام دهد یا فقط بیننده اعمالی است که در دنیا مرتکب شده؟ سوم اینکه اگر انسان به طور کلی از اعمال لغو گذشته خود توبه کند و در جهت جبران برآید آیا دوباره بعد مرگ آثار آن را می بیند، اگر جواب منفی است چرا در احوال آقای قوچانی و آنهایی که مرگ را تجربه کرده اند دوره کردن زندگی دیده می شود؟ واقعا یادآوری برخی لحظات زندگی برای انسان درد آور است و البته توبه کرده. ان شاء الله اجر شما با امام زمان (عج)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. علومی که مربوط به زندگیِ دنیایی است در قیامت برای انسان نمی‌ماند، ولی نیّت خیر آن همراه انسان است. ۲. انسان مؤمن در برزخ و قیامت با عوالم متعالی روبه‌رو می‌شود. ۳. با توبه، عالَمِ انسان تغییر می‌کند. شاید جریان مرحوم آقای قوچانی به جهت آن بوده است که هنوز آثاری از اعمال ایشان در ایشان بوده است، زیرا در آن زمان آن مرحوم، واقعاً رحلت نکرده است. موفق باشید

22690
متن پرسش
سلام العلیکم: آقا جان به نظر شما چگونه می توان دنیا را فریب داد؟ دوستدار شما. والسلام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آرزوهای دنیایی را به آرزوهای الهی و قیامتی تبدیل کنید. مثل این‌که در عین طلب آبرو، به جای آبروی دنیایی، آبروی قیامتی را جایگزین آن کنید. موفق باشید

22312

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد طاهرزاده در آثار خود در باب معرفت النفس فرموده اند که حیوانات قدرت تعقل ندارند؛ در داستان حضرت سلیمان در قرآن داریم که حیوانات داری فکر و تفکر بودند و حتی نظرات خودشان در مورد مسائل مختلف بیان می کردند نظیر حرف هایی که یک مورچه یا هدهد به حضرت سلیمان گفتند ؛ چطور این مطلب که حیوانات قوه تعقل ندارند با اون موارد مطرح شده در داستان زندگی حضرت سلیمان قابل جمع است؟ در کتاب انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی هم در ضمن نقل یک روایت گفته شده که بین انسان ها نسبت های تکوینی خاصی وجود دارد و برای مثال گفتید که اگر شخصی مرتکب قتل پدر خود شود عمر خودش هم کوتاه می شود؛ برای نمونه منتصر، پسر متوکل عباسی رو هم مثال زدین ولی در تاریخ شخصیت های زیادی داشتیم که مرتکب این عمل شدند و تا سال ها بعد از آن زندگی کردند، این مسئله رو چطور تحلیل و توجیه می کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آن‌چه در مورد عدم تعقل حیوانات گفته می‌شود تعقل به معنای درک مفاهیم کلی است و یافتن قواعد عالم و این غیر از فهمی که آن مورچه یا هدهد داشتند 2- در مورد کوتاهی عمر پسر متوکل، نظر ما به سخن امام هادی «علیه‌السلام» بود و جنبه‌ی تکوینی آن عمل. ولی فراموش نکنید که ممکن است عوامل دیگری در میان باشد که مانع تحقق آن جنبه‌ی تکوینی بشود. موفق باشید

22002
متن پرسش
سلام استاد: در بحث صورت اعمال مثلا نماز، باید نماز ناشی از عقیده توحیدی که ماحصل آن نیت الهی است و با صورت متناسب و شرعی آن انجام شود در جمع عقیده و عمل جایگاه حضور قلب کجاست؟ آیا یکی از شروط جداگانه صورت گرفتن اعمال است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با عقیده‌ی توحیدی در صحنه‌ی عبادت حاضر باشیم، در کنار عقل و تعقل، قلب هم در میان است زیرا عقیده آن حالتی است که باور انسان با قلب گره خورده است. موفق باشید

21496

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: سوال بنده در مورد حقیقت کتاب قرآن است. این حقیقت که همان روح قرآن و نور است آیا با تطهیر قلب بدست می آید؟ آیا همه چیز با تطهیر قلب ایجاد می شود؟ اتصال به معصومین، حقیقت قرآن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر شریعت الهی، تطهیر قلب ما را به حقیقت قرآن و انوار اهل‌البیت «علیهم‌السلام» نزدیک می‌کند. موفق باشید

19902

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: سوالی ک جنبه گلایه دارد از خدمتتان داشتم: کاش می شد ایمیل را ننویسم، چون پاسخ شما دیگر به حال من سودی ندارد. استاد عزیز، انسان های اهل فکر، یک موضوع را از جهات مختلف می بینند. در تعجبم چرا شما در مورد مسئله سیگار کشیدن، موضوع را فقط از جنبه حیات ثانوی مطرح کردید. آن هم در جایی که می دانید حرف شما دلیل و حجت و بهتر بگویم بهانه برای عمل افراد می شود. در جایی که در خانه ای پول برای تهیه اقلام ضروری وجود ندارد، پول هفتگی و ماهانه تهیه دخانیات جز ثابت برنامه خانواده می شود، پاتق های شبانه و عصرانه و گاه و بی گاه با رفقا به دلیل جمع شدن برای مصرف دخانیات، جای با خانواده بودن را می گیرد. روابط زناشویی کاملا تحت تاثیر این موضوع، به سردی و دوری می گراید. آبروی اجتماعی یک طلبه، به خاطر نوع رفت و آمدها و بسیاری مسائل کوچک، تحت تاثیر قرار می گیرد و حتی از دست دادن با افراد امتناع می شود، چون خیلی مواقع فرصت و امکان این نیست که بوی بد سیگار را برطرف کرد. پازلی که از هزار جزء آن، شما تنها به حیات ثانوی اکتفا کردید و طرفدارانتان نفهمیدند که گفتید، خودتان این کار را انجام نمی دهید، چرا که علاوه بر عمل، قول افراد حکیم هم مورد وثوق است. و من هنوز حکمت ورود تک بعدی شما را ب این موضوع نمی فهمم. ان شالله وجدان آگاهتان در پیشگاه حضرت حق، به خاطر بیان این سخنان آرام باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی می‌فرمایید که برای بنده و جنابعالی همین نکات باید مدّ نظر باشد، ولی از آن‌جایی که باید کارِ بزرگان را حمل بر صحت کرد، آن نکات گفته شد. موفق باشید

16467
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت در جزوه جبر و اختیار فرمودید: خدا به اختیار ما علم دارد. و می داند که وقتی ما تصمیم می گیریم مسجد برویم به مسجد می رویم. سوال : اگر اینگونه باشد، پس زمان برای خدا معنا دارد؟ آخر تا وقتی که ما تصمیم به کاری نگرفته ایم خدا هم چیزی نمی داند، وقتی تصمیم گرفتیم، می داند که ما در آینده آن را انجام می دهیم، این استدلال کمی مرا گیج کرده استاد، راهنمایی بفرمایید. احساس می کنم خدایی که در جزوه ی جبر و اختیار بود غیر خدایی است که در برهان صدیقین با آن روبرو بودم. و احساس می کنم خدا محدود شده است در این استدلال، چون خدایی است که منتظر است تا ما اختیار کنیم، اولا و محدود به زمان هم هست، ثانیا التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند از آن جهت که خلاق همه‌ی مخلوقات است، علم به خود به معنای علم به همه‌ی مخلوقات می‌باشد آن‌ هم به مخلوقات به همان شکل که مخلوقات وجود دارند و لذا اگر شما صد سال دیگر کاری را انجام دهید حضرت حق به همان صورتی که آن کار را بعدا انجام می‌دهید یعنی با اختیار خود، او به آن کار به همان صورت علم دارد و به همین خاطر در دعای صباح می‌خوانید «علم بما کان قبل ان یکون» یعنی او به هر چیزی قبل از آن‌که به وجود آید عالم است. موفق باشید

14668

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: در خصوص جمع آوری قران سوال پرسیدم از محضرتان ارجاع به کتاب علامه حسن زاده فرمودید. به نظرم رسید که از نظر علامه کتابت قرآن به معنای کتاب حاضر توقیفی می باشد. در این صورت بفرمایید چه امتیازی در این جمع کردن می باشد که در متفرق بودن سور (با توجه به توقیفی بودن سوره) نمی باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید با نظر به این نکته‌ی دقیق، علاوه بر ربط آیات در یک سوره که برکات و معارف خاص خود را به همراه دارد توقیفی‌بودن سوره‌ها نیز منجر شود که در نسبت بین سوره‌ی ماقبل و مابعد، برکات و معارفی را به‌دست آوریم. موفق باشید

13224
متن پرسش
سلام علیکم: روانشناسان عده ای کودکان را در گروه بیش فعال تقسیم بندی می کنند و بعضا برای آنها دارو تجویز می کنند. سوالم این است اولا در نگاه دینی چنین تقسیم بندی وجود دارد و این کودکان مریض محسوب می شوند؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امر تجربی است در رابطه با نسبتی که انسان‌ها با مناسبات این دوران برقرار می‌کنند. شاید نتوانیم بگوییم این افراد بیمار هستند، هرچند جهت تعادل نسبت‌های مطلوب دارو مصرف کنند. موفق باشید

11304
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: در مورد این جمله شهید آوینی که می فرمایند: «میان انسان و عالم خلقت، روح و جسم، کم و کیف اتحاد فطری برقرار است و دلالت و تاویل امور کمی بر امور کیفی، ناشی از همین سرمنشا واحد و اتحاد فطری میان آنهاست.» سوال اینجاست که منظور از صادق بودن قواعد حاکم بر عالم ماده بر عالم مجردات چیست و گستره آن تا کجاست؟ و آیا می توان بر طبق قواعد حاکم بر عالم ماده و طبیعت، پی به قواعد حاکم بر عالم مجردات برد؟ مانند ضرب المثل افتادگی آموز اگر طالب فیضی / هرگز نخورد آب زمینی که بلند است. و برعکس آیا می توان قواعد عالم تجرد را بر عالم ماده تطبیق داد؟ پس این وسط تفاوت های عالم ماده و عالم تجرد چه می شود؟ مثلا این که در عالم ماده تزاحم است ولی در عالم مجردات تزاحمی وجود ندارد؟ هرچند که در مورد این سوالات خود شهید آوینی در مقاله تاملی در ماهیت سینما بدان جواب گفته اند، اما بنده می خواهم توضیحات و ارجاعات شما را هم در مورد این موضوع بدانم تا ابهاماتم در این زمینه کمتر بشود. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با مطالعه‌ی «برهان صدیقین» نگاه خوبی جهت این امر برایتان پیش می‌آید که عالم ماده از جهت وجودی نازله‌ی عالم ملکوت است و از این جهت می‌تواند آینه‌ی آن عالم باشد، مشروط بر این‌که با نگاه وجودی به آن بنگریم. تزاحم‌ها به جهت کثرت‌هایی است که منشاء آن ماهیات‌اند. موفق باشید
9423
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام وادب: استاد بزرگوار خداوند مهربان به وقت شما برکت بده که برامون زمان میزارین و به سوالمون جواب میدین. خواستم بپرسم آیت الله بهجت (ره) در سخنرانی خودشون فرمودن فرج نزدیکه و پیرهای این زمان او را درک میکنن و میبینند شبیه این مضمون. پس چی شد؟ منظورش چی بود؟ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جلسه‌ی پنجم «سلوک و تقدیر تاریخی» عرض شد در بعضی از مراحل تاریخ نور حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» ظهور بیشتری داشته و عارف بصیر از قبل ظهور این نور را می‌یابد. موفق باشید
8564

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. نظر حضرت امام (ره) راجع به پرستش ماه و خورشید و ستاره چیست؟ اگر ممکن است توضیحش دهید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تا آن‌جا که در ذهن دارم حضرت امام معتقدند حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» با ملکوت خیال و عقل و قلب روبه‌رو شدند که ستاره، ملکوت خیال و ماه، ملکوت عقل و خورشید، ملکوت قلب حساب شود. موفق باشید
8499

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم درست است که از لحاظ مقام معنوی همه در طول اهل البیت هستند و کسی در عرض آنها نیست ولی اهل البیت از لحاظ انسان بودن (نه انسانیت) در عرض همه انسانها هستند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اشکالی ندارد که اهل البیت از نظر انسان‌بودن مثل غذاخوردن و جسم‌داشتن در عرض بقیه باشند، ولی این مربوط به بدنشان است. به قول مولوی در رابطه با حضرت محمد«صلواه‌اللّه‌علیه‌وآله»: «در یکی نقش‌اش نشسته در جهان .... وان دگر نقش‌اش چو مَه در آسمان». موفق باشید
2692

نمی دانمبازدید:

متن پرسش
با سلام.استاد عزیز من حقیر در گذشته دبیرستان نمونه دولتی درس می خواندم0آنجا یکی از دانش آموزان بهم گفت مارمولک و تا سال آخر من همین طور مدام از دست حرفها و رفتارهاش ناراحت می شدم تا اینکه تقریبا یک سال بعد از جدا شدنمون فیلم مارمولک ساخته شد که به قول یکی از روحانیون قم از بس که بهشون گفته بودن مارمولک ضعف اعصاب گرفته بودن و حتی مردم به جایی رسونده بودن که آخوندها مجبور شدن به بعضی هاشون بگن لعنت بهت.بعد یک شب که خواب بودم شنیدم یه صدایی گفت ای بنده خدا از خواب برخیز و بعد آیه صم بکم عمی برام تلاوت شد خیلی ترسیدم یه مقداری هم حالات مرگ را گذروندم و بعد از یک سال و نیم وارد به حوزه و مباحث دینی شدم.حالا گاهی فکر میکنم این حوادث چه ربطی به هم داشت؟اون دانش آموز هم الان توی دانشگاه درس میده و همون موقع هم توی مدرسه خیلی کار فرهنگی انجام میداد و به نوعی الگو بود.مذهبی هم بود ولایت فقیه را هم خیلی قبول داشت.فقط ما با هم ناسازگار بودیم.یعنی ممکنه اون آیه که تلاوت شد توسط شیطان باشه؟؟؟ممنون که صحبتهام را شنیدید.خداحافظ.ادامه دارد....
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نمی‌دانم. موفق باشید
1205

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
آیا شفیع بودن اهل بیت رامی توان فقط باآیات قرآن اثبات کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بله؛ به جلد اول تفسیر المیزان تحت عنوان شفاعت رجوع فرمایید. موفق باشید
28411

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به مطالبی که در جزوه فلسفه نگاه و حجاب نوشته بودید، یک مطلبی پیش آمد و سوالی که خدمتتان ارسال می‌کنم: «حجاب و پوشش زن موجب فاصله انداختن بين زن و مرد شده و همین موضوع مردان را به زنان حريص‌تر می‌کند. و تمایلات آنان را شعله ور می‌سازد چرا که از قديم گفته اند و از جهت مباحث مطروحه هم ثابت شده که انسان، به آنچه را که از آن ممنوع شده، حریص می‌کند.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همین فرض می‌توان گفت اگر رعایت حرام و حلال الهی نسبت به نامحرم بشود، جذبه‌ی زن و شوهر جهت تقویت خانواده بیشتر می‌شود. موفق باشید

26153
متن پرسش

بسمه تعالی: سلام استاد: خبر سقوط هوا پیمای اوکراینی حسابی روحیه ما را به هم ریخت. اولا چرا خداوند در چنین شرایطی چنین واقعه ای را رقم زد؟ ثانیاً چرا سپاه و مسئولان کشور از همان روز اول خطای خود را به عهده نگرفتند تا ما در مقابل ادعاهایی که دشمنان می کردند بدون دلیل موضع‌گیری نکنیم و اساسا چرا در چنین شرایطی این اشتباهات پیش می آید؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به سوی بنیاد تاریخی خود هدایت می‌شویم که راهِ رسیدن به تفکری را بیابیم که آن تفکر می‌تواند به ندای هستی گوش بسپارد و با نظر به حضور تاریخی خود در رخدادِ تجلیل از شهادت حاج قاسم سلیمانی معلوم شد به نوعی از جهش نیاز داشتیم تا به ساحتی دست یابیم که با آشکارگیِ ذاتی خود آن‌چه را که باید به وسیله‌ی آن ساحت آشکار شود به میان آید، تا در عین آشکارگی همواره نهان بماند. زیرا قصّه‌ی آن عبارت است از این‌که بگوئیم: «نهان ز چشمِ جهانی ز بس‌که پیدایی». انقلاب اسلامی آن روشنی‌گاهی از هستی است که خداوند خود را در آن می‌نمایاند و پنهان می‌کند. با شهادت مردانی همچون حاج قاسم سلیمانی خود را می‌نمایاند و همه‌ی قلب‌ها را منوّر می‌کند و باز پنهان می‌شود تا تنها در آن مرحله نمانیم. باید با قدمی بس بلندتر به آینده‌ای دقیق‌تر قدم برداشت که در آن آینده، سهل‌انگاری‌های دیروز و امروز در آن نباشد.

آری! آن‌چه با سقوط هواپیمای بوئینگ اوکراینی پیش آمد، تأسف‌بار است و چند نکته را باید در آن مدّ نظر قرار داد. اولاً: آن‌که چرا به گفته‌ی ستاد نیروهای مسلح، آن هواپیما پس از بلندشدن، چرخشی به سوی یکی از مراکز حساس سپاه داشته است که به قول ستاد مذکور؛

در چنین شرایط حساس و بحرانی، پرواز شماره ۷۵۲ خطوط هوایی اوکراین از فرودگاه امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» حرکت نموده و درهنگام چرخش، کاملاً در حالت نزدیک شونده به یک مرکز حساس نظامی سپاه و در ارتفاع و شکل پروازی یک هدف متخاصم قرار می‌گیرد که در این شرایط بر اثر بروز خطای انسانی و به صورت غیر عمد، هواپیمای مذکور مورد اصابت قرار گرفته که متاسفانه موجب به شهادت رسیدن جمعی از هموطنان عزیز و جان باختن تعدادی از اتباع خارجی می گردد.

ثانیاً: با توجه به احتمال حمله انتحاری حتی توسط یک هواپیمای مسافربری و خصوصا با تهدیدهایی که به طور محرمانه توسط سفارتهای مختلف انجام شد حساسیت پدافند در بالاترین حد خود قرار داشت و عکس العمل غیر متعارف هواپیمای مسافربری اوکراینی در یک خطای محاسباتی این فاجعه آفریده شد!!

البته اگرخطایی صورت گرفته شده باید حتما بررسی و مقصرین مجازات شوند! و این احتمال نیز هست که افرادی که متوجه‌ی آن خطای خود شده‌اند، آن را پنهان کرده باشند و اگر واقعاً سپاه کاملا می‌دانسته که خودش زده ولی احتمالات جدی می‌داده که پای عملیات تروریستی با هواپیمای مسافربری در میان بوده و لذا چند روز تاخیر انداخت تا مطمئن شود قضیه از چه قرار است؛ می‌توان آن را پذیرفت، وگرنه لازم بود هرچه زودتر مردم را در جریان قرار می‌دادند تا مدافعان جبهه‌ی حق در مقابل باطل در دفاع خود به اشتباه نمی‌افتادند. با این‌همه نباید این خطاها ما را از کار بزرگی که به لطف الهی به دست مردم انجام شد، چه در تشییع و چه در موشک‌بارانِ پادگان عین الاسد آمریکایی، غافل کند و به موضوعات فرعی مشغول شویم. چیزی که دشمنان قسم‌خورده‌ی ما به کمک شیطان دنبال می‌کنند تا مردم ما از مزه‌ی حضور تاریخی خود که تجربه‌ی درک توحید الهی بود، غافل شوند. موفق باشید

22593

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد آیا راهی وجود دارد که شهادت برای انسان جلو بیفتد؟ در روایت است که شهادت باعث تعجیل مرگ نمی شود. اما آیا راهی برای تعجیل شهادت وجود دارد؟ غالبا راجع به شهادت خانمها کم صحبت می شود یا صحبت نمی شود، چراکه به گفته ی استاد پناهیان شهادت اصلا تکلیف خانمها نیست. اما اگر شهادت را به منزله ی حیات طیبه ای فرض کنیم، آنوقت آرزوی هر زن و مرد و اوج کمال هر انسان خواهد بود. آیا راه شهادت برای خانمها سخت تر است و باید تلاشی دو چندان داشته باشند؟ چون غالبا می بینیم آمار شهادت در مردان بسیار بالاتر است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر خانم‌ها وظایف خود را انجام دهند، بعضاً سختی‌هایی را باید تحمل کنند که از شهادت سخت‌تر است. در مورد شهادت باید به عهده‌ی خدا بگذارند تا هرچه را مصلحت دید پیش آورد. موفق باشید

22053
متن پرسش
بسمه تعالی. با عرض سلام: 1. چرا حضرت ابراهیم علیه السلام در مورد قیامت سوال خود را طوری مطرح می کنند که انگار قرار است همین مردگان زنده شوند؟ «کیف تحی الموتی» یعنی معرفت حضرت ابراهیم از نحوه معاد صحیح نبوده است؟ 2. و چرا جواب قرآن هم درباره زنده کردن همین مردگان در رابطه با زنده کردن پرندگان می باشد. و سوال دیگر در این است که چرا قرآن در مورد معاد صریحا نمی گوید که قصه معاد از جنس زنده شدن این مردگان نیست؟ با تشکر از شما التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» از حضرت پروردگار چگونگی، آری! چگونگیِ احیای مردگان را خواستند و حضرت حق هم توان چگونه‌زنده‌کردن را به حضرت دادند 2- مگر قصه‌ی معاد، زنده‌کردنِ همین مردگان نیست که خدا گفته است؟! موفق باشید

22042
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده به توفیق الهی اکثر کتب شما رو مطالعه کردم و با نوع تفکر شما مانوس گشته ام از تاکیدات شما بر فلسفه صدرا و همچنیت توصیه های رهبر انقلاب و امام راحل بر فلسفه صدرا شیفته فلسفه صدرا گشته ام. رهبر انقلاب نیز بارها توصیفه فرموده اند که فلسفه صدرایی در مدارس تدریس شود از آنجا که بنده دبیر هستم و در جمع دوستان و شاگردان هم رای بار ها از نکات شیرین و لطاءف فلسفه صدرا که بیان فرمودید نقل کرده ام آنها نیز مجذوب این مباحث شده و به کرات از من تقاضای تدریس فلسفه صدرا نموده اند. با توجه به دور افتاده بودن و نبود اساتید فلسفه صدرایی در شهر ما از شما استاد محترم تقاضا دارم سیر مطالعاتی و یا فایل های صوتی مشخص فرمایید تا به صورت مقدماتی نیز که شده با فلسفه صدرایی آشنا گردم تا ان شاءلله به دستور مقام معظم رهبری نیز در حد توان خود جامه عمل بپوشانم. ضمنا بنده در مقطع کارشناسی الکترونیک و در مقطع ارشد الهیات خوانده ام. لطفا مفصل پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید که اگر به ترتیب از «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» و بحث کتاب «معاد» کار را جلو ببرید، با روح حکمت متعالیه آشنایشان کرده‌اید و سپس کتاب «عرشیه» را با شرحی که آقای دکتر امامی‌جمعه داده‌اند به میان آورید. موفق باشید

21299
متن پرسش
سلام استاد: آیا برنامه های سلوکی و معنوی برای اینکه از لحاظ علمی قوی بشویم هست؟ چرا بعضی در سلوک معنوی خیلی قوی هستند ولی از لحاظ علمی نه؟ آیا خودشان نمی خواهند یا رد وجودشان نیست؟ چه دستوری برای اینکه شخصیت هایی مثل علامه طباطبایی و امام خمینی شویم می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سلوک حقیقی سلوکی است که با مبانیِ معرفتی همراه باشد. پیشنهاد بنده آن است که با مباحث «ده نکته در معرفت نفس» که هم کتاب و هم شرح صوتی آن بر روی سایت هست، کار را شروع کنید. موفق باشید

19859
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: وقتتون بخیر و خوشی، استاد بنده در زمینه معنوی خیلی توقع زیادی از زندگی خودم دارم و افسرده میشم اگر فکر کنم که سرانجام عمرم بشه سیاهی لشکر بهشت، استاد نه اینکه بنده ذخیره معنوی خاصی دارم یا بنده خوبی باشم نه اما من فقط به فضل و کرم خداوند طمع دارم که جزو بنده های واقعی اش بشم، اما به این فکر می کنم که اگر برای همه امکان پیشرفت معنوی و بنده شدن بوده و هست پس چرا فقط یه شیخ حسین قلی همدانی داریم، یه آیت الله قاضی، یه علامه طباطبایی و یه آیت الله بهجت داریم، بعد نامید میشم و پیش خودم میگم شاید منم نهایت یه آدم خوبی بشم نه یه بنده واقعی. تنها دلخوشیم همینه که بشم اونی که خدام میخواد و ترسم هم از نشدن هست، استاد یعنی میشه بنده به این خواسته ام برسم و دور از انتظار نباشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت:

آن‌قدر ای دل که توانی بکوش

گرچه بهشتش نه به کوشش دهند

مائیم و راهِ گشوده‌ی شریعت و خدایی کریم و مهربان، همو که علامه‌ی طباطبایی را، علامه‌ی طباطبایی کرد، می‌داند که با ما چه کند. از ما صداقت و از او کرامت. موفق باشید

19796
متن پرسش
سلام علیکم: استاد مطلبی است که مدت ها ذهن من رو به خودش مشغول کرده و این تشویش با رجوع به آثار عرفای هندی و همچنین نو افلاطونیانی مانند فلوطین به مراتب بیشتر شده. مطلب از این قرار هست که آیا خداوند یک شخص است؟ آیا انسان وار است؛ دارای صفات انسانی است!؟ چگونه صدای ما را می شنود، اصلا صفاتی مثل غضب و مکر برای نامحدود و مطلق به چه معناست؟ قول به وحدت وجود که موید به شهود عارف هست چگونه با عمل عبادت جمع می شود؟ (عبادت به چه معناست؟ با نظر به این قول) ممنونم اگر راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع «وحدت شخصی وجود» نسبتِ انسان با حضرت معبود از طریق عبادات تا آن‌جا وسعت می‌یابد که سالک جز حق را در صحنه نمی‌یابد به صورت بالفعل متوجه‌ی وحدت شخصی عالم می‌شود و حضرت حق به حکم علیم‌بودن، عالِم بمافی‌الضمیرِ انسان است و به نور اسم جلال، هرکس که شایسته‌ی قرب به او نباشد را از بارگاه خود دفع می‌کند که این همان صورت غضب الهی است. موفق باشید

18702

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چرا ابهت کسی مثل رئيس اداره ام مرا مي گیرد ولی ابهت خدا مرا نمی گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا هنوز حبّ دنیا بر ما غلبه دارد. اگر به مرور سعی کنید با نظر هرچه بیشتر به حضرت حق، ناچیزبودن دنیا را به قلب خود برسانید قضیه برعکس می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی