بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23335
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید این که ما از قبل، زندگی خود را در آن عالم انتخاب کرده‌ایم؛ اساس انتخاب ما چه بوده است؟ مگر اساس بندگی نبوده! و شرایط یکسان؟ چه می شود که یکی انتخاب می کند داعشی باشد و یکی شیعه؟ آیا این همان انتخاب هم اکنون ما است که خودمان انتخاب می کنیم که بر اساس شرایط چه کنیم و شخصیت خود را می سازیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل همین امروز در دنیا هم، انسان‌ها با تصور و برداشتی که از خود و از امکان‌های خود دارند، انتخاب می‌کنند. همیشه همین‌طور بوده است در عین این‌که همیشه دارای فطرت الهی و توحیدی بوده و هستند. موفق باشید

23029
متن پرسش
سلام خدمت استاد ارجمند: استاد جان! به نظر حضرتعالی چرا رهبر انقلاب «حفظه الله تعالی» آنقدر به ادبیات و هنر تأکید دارند؟ مگر هنر چه آثاری در قرب الهی دارد؟ ایشان فرمودند «رساترین و موجزترین ابزار تمدن اسلامی هنر است»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زبانی که بتوان در این تاریخ به حقایق اشاره کرد هنوز درست ظهور نکرده، زبان موجود، زبان ناتوانی است. زیرا بیشتر با مفاهیم سخن می‌گوید به جای آن‌که به حقایق اشاره کند. موفق باشید

23002

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت شما: یک قسمت از سخنرانی طائب بدجور ذهنم رو درگیر خودش کرده خواستم ببینم شما توجیهی، توضیحی براش دارید منبع http://aftabnews.ir/vdciwuazzt1apz2.cbct.html "حجت الاسلام تائب سپس به تبیین چگونگی رییس‌جمهور شدن احمدی‌نژاد پرداخت و افزود: سال دوم رییس‌جمهوری خاتمی، جریان حزب‌الله به این فکر افتاد که اگر روند حاکم به همین ترتیب به سوی جلو حرکت کند جریان خاتمی نظام را از بین خواهند برد، لذا گفتند که جریان حزب‌الله باید ورود پیدا کند تا بر جریان انتخابات سلطه مردمی پیدا کند و در انتخابات پیروز شود، بنابراین یک گروه هزار نفره از سراسر کشور جمع شدند و از میان آن‌ها 300 نفر و از بین آن‌ها گروه شانزده نفره‌ای تشکیل شد که جلساتی برگزار شد و به این اندیشه بودند که چگونه بتوانند در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری، در انتخاب مردم مؤثر باشند، یکی از افراد آن گروه احمدی‌نژاد بود و بنده نخستین باری که احمدی‌نژاد را دیدم در این جلسات بود. وی ادامه داد: در این جلسه آقایان احمدی‌نژاد، فدایی، توکلی، باهنر، رحیم‌پور، مرتضی نبوی، زاکانی و یک نماینده از تلویزیون آمده بودند؛ تنها نکته مطرح این بود که چگونه بر اوضاع سلطه پیدا کنیم. اولین چیزی که مطرح شد این بود که بالاخره در انتخابات باید رأی مردم را جذب کنیم و در آن جلسه بحث شد که تابلویی را بلند کنیم که مردم ذیل این تابلو جمع شوند و در آن جلسه بحث شد و من پیشنهاد دادم که ما همان تابلویی که امام خمینی (ره) بلند کرده بود و مردم آن را به فراموشی سپردند را بلند کنیم، و امام گفته بود که ما مقدمه‌ساز ظهور امام‌ زمان (عج) هستیم و این امروز فراموش شده است، اگر این تابلو را برای مقدمه‌سازی بلند کنیم مردم دور این شعار جمع می‌شوند؛ در آن نشست تنها کسی که خیلی استقبال کرد احمدی‌نژاد بود و بالاخره این طرح قبول شد." در حقیقت اینجا طائب گفته تو چنان جلسه ای پیشنهاد دادم تابلویی بلند کنیم به نام امام زمان و مردم رو زیر اون تابلو جمع کنیم. نمی دونم به بازی گرفتن مقدسات، سوء استفاده از نام ها چه صورت دیگری می تونه داشته باشه که هرکی از راه رسید بخواد هدف خودش رو با هر وسیله ای که شده بدست بیاره حتی با چنین چیزهایی. بهرحال اینها رو گفتم فضای فکر و مشکلات رو خدمتتون بگم. توضیح یا توجیهی دارید بفرمایید. به عنوان یک درد دل این را هم خدمتتان عرض کنم متاسفانه ماها در فضایی قرار گرفته ایم که واقعا نمی توانیم با توجیه و استدلال عقلی با مخالفان نظام صحبتی داشته باشیم، تنها سرمایه مون حب و عشقی است که به رهبر عزیز انقلاب حفظه الله داریم و تنها با این علاقه باید جواب سوالات رو بدهیم و توجیه کنیم که عموما هم توجیهاتی هست که با عقل نمیسازه. کاش امثال شما در زمینه های تخصصی مختلف زیاد بودند و نوری در عالم عقل روشن می کردند و چراغ راهی بودند. استاد گرامی برای شما آرزوی توفیقات روز افزون دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان این‌طور فکر کرد که آقای تائب، نه به عنوان یک نوع سیاسی‌کاری آن حرف را زده باشد، بلکه با اعتقاد به این‌که روح انقلاب اسلامی همین شرایطِ مقدمات ظهور حضرت است و خواسته‌اند متذکر شوند از این طریق، انقلاب اسلامی به هدفش نزدیک‌تر می‌شود و خداوند نیز مدد خواهد کرد. موفق باشید

22129
متن پرسش
سلام: در جلسه چهارشنبه مثالی زدید که شخصی که پشت میز نشسته برای یک امضا آنقدر سنگ می اندازد تا نفس اماره لذت ببرد و.... این مثال برای بنده خیلی ملموس بود حتی خودم این قضیه را در خودم تجربه کردم. البته الان بحمدا.... پیشرفت زیادی کردم ولی می خواهم بدانم ریشه این لذت بردن از نشان دادن وجه تخاصم کجاست؟ لطفا در نسبت با این تاریخ پاسخ دهید؟ متکشرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما هنوز گرفتار تاریخ استکباریِ فرهنگ مدرنیته باشیم معنای خود را در کبر و استکبار جستجو می‌کنیم و با رجوع به فرهنگ ایثار و تواضع می‌توانیم از آن لذاتِ شیطانی به لذاتِ الهی ایثار و تواضع وارد شویم. موفق باشید      

21186
متن پرسش
سلام استاد: اینکه در قیامت بدن قیامتی خود حقیقت است پس چرا باز هم می گوییم بدن قیامتی من؟ از طرفی فرمودید یک نار داریم که بدن را می سوزاند و یک نار که جان را یعنی یه من و یک بدن و دوگانگی در میان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ناری که در قیامت بدن را می‌سوزاند از جنس عقاید فاسد و اخلاق رذیله است. لذا وقتی بدن و جان در قیامت یکی باشد همان ناری که جان را می‌سوزاند یعنی عقاید فاسد و اخلاق رذیله؛ اطراف انسان گناهکار را نیز در بر می‌گیرد و بدن او را نیز می‌سوزاند. زیرا در قیامت دوگانگیِ بین جسم و روح مطرح نیست، همان روح است که صورتِ بدن پیدا کرده است. موفق باشید  

20867
متن پرسش
سلام علیکم: آرزوی کمال قرب و سعادت دنیوی و اخروی برای شما انسان از کجا برایش یقین حاصل می شود توبه اش پذیرفته شده؟ اگر گذشته انسان پر از پلیدی باشد، از کجا برایش یقین حاصل می شود که خداوند پاک و تواب، توبه او را پذیرفته، و بعد از آن هم از او راضی شده است. شاید برای انسان توهم پذیرش یا رضایت الهی حاصل شود یا ناامیدی از پذیرش توبه و رضایت الهی. در هر صورت بهترین راه برای جبران و ادامه مسیر حق تعالی چیست؟ آیا خجالت آور نیست که بنده با این سرگذشتش آرزوی قرب در درجات بالا آن هم با شهادت بطلبد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که خداوند توفیق توبه از گناه را به انسان داده، نشانه‌ی آن است که بنا است توبه‌اش پذیرفته شود و خودش فرمود: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابين‏». موفق باشید

19238
متن پرسش
با سلام: در خصوص فنای در ذات غیب الغیوبی نظر شما را در سوالات متعدد دوستان مشاهده کردم. که جنابعالی معتقد هستید که مراتب فنا در نهایت به فنای در ذات عیب الغیوبی منتهی می شود. حالا 4 سوال برایم هست. 1. آیا در این مقام امکان این هست که گفته شود مثلا مولا علی در مقام فناء، خود خداوند است؟ و علی و ذات حق یکی است؟ 2. این که در این مقام هیچ چیز احساس نمی شود جز ذات حق، آیا این بدان معنا است که تعینات هم اصلا دیده نمی شود و فقط ذات حق احساس می شود؟ و یا اینکه تعینات و محدوده ها دیده می شود اما هیچ گونه استقلالی به تعینات داده نمی شود؟ چون در یکی از فرمایشات فرمودید این که در فنا کثرات دیده شود حق خلق ادا شده و اینکه استقلالی برایشان نبینیم و وحدت را غالب ببینیم حق حق داده شده. 3. پاسخ شما به هر کدام از دو وجه بالا باشد آیا در نهایی ترین حال عارف کثرات ولو به نحوه کاملا غیر مستقل مشهود است یا خیر؟ 4. یه نظر می آید در فنای در ذات جایی برای سخن راندن از بقای عین ثابت نباشد چون عین ثابت در مقام واحدیت مطرح می شود. این طور نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سالک در فنای ذات، خود را به نور حق احساس می‌کند و از منیّت خود فانی می‌شود و نه از احساس خود. و هرگز در این حالت برای عبد این احساس پیش نمی‌آید که او خدا است. و در این رابطه است که همه‌ی مخلوقات را محل تجلی انوار الهی می‌یابد و از این جهت حقِ خلق نیز ادا شده و عین ثابته‌ی هر مخلوقی را نیز محلِ تجلی انوار الهی می‌بیند. خوب است که در این مورد به جواب سؤال شماره‌ی 19156 رجوع فرمایید. موفق باشید

16115
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: ببخشید سوال قبل ناقص اومد. خواستم ازتون بپرسم که آیا در زمان حاضر به نظر شما اساتید عرفان عملی و سیر و سلوک چه کسانی هستند و به نظر شما در زمان حاضر برای سلوک می شود به چه کسانی مراجعه کرد و کمک و راهنمایی گرفت؟ لطفا اگر امکان دارد اسم ببرید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی آیت اللّه بهجت، علم تو استاد توست. عرفان نظری می‌تواند به عنوان علم ما، استاد ما باشد و در این رابطه، کتاب «فصوص‌الحکم» از محی‌الدین و «منازل‌السائرین» از خواجه عبداللّه کمک‌کار است. موفق باشید

15696
متن پرسش
سلام علیکم استاد: خدا قوت. استاد در مبحث مقام احدی که آن را کثرت علمی می گفتیم و بالاخره نحوه کثرتی در میان است و ما گفتیم ظهور کثرت نیاز به تجلی حقیقت غیبی دارد و این تجلی در موطن انسان کامل است پس این مقام احدی یا کثرت علمی همان مقام ختمی است و خبر از مقام فیض اقدس می دهد؟ استاد ما در جایی دیگر هم فیض مقدس را مقام خلیفه اللهی می دانیم این مقام به نسبت و اعتبار روی کردن به مخلوق است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کثرت علمی، علم به اعیان ثابته است و علم به کثرت که کثرت محسوب نمی‌شود. موفق باشید

15094
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: شما در بحث هدف حیات فرمودید ملائکه ای که مورد خطاب سجده قرار گرفته اند در مقام اسم تقدیس و تسبیح بودند حال از آن طرف می فرمایید ابلیس به این مقام اختیارا رسیده بود. سوال اینجاست که هم ابلیس و هم ملائکه در یک مقامند، از طرفی قرآن می فرماید شیطان از کافران بود و کفرش به مقام انسان بود و مانع سجده او شد. خوب شیطان که دفعتا کافر نشد مثلا بگوییم در مقام تسبیح و تقدیس بود حالا دفعتا کافر به مقام انسان شد، پس معلوم است نقصی در شخصیت خود داشته است حالا بروز داده است. اگر نقایصی داشته پس مگر می شود با نقصهایی و عیبهایی مثل کبر و کفر به مقامات عالیه ی مثل اسم تقدیس و تسبیح هم رسید اگر نقایصی نداشته و ظرفیت ابلیس همان اسم تسبیح و تقدیس بود، خوب حالا ظرفیتش را پر کرده است اختیارا نه، و به مقام خود رسیده؟ و دیگر نقصی نداشته؟ پس حتما باید سجده کند ولی حالا سجده نکرده پس معلوم است مشکلی دارد، در حالی که جنابعالی در بحثهای خود فرمودید قابل باید قابل فیض بشود تا فیض عالی را دریافت کند، حالا شیطان به مقام ملائکه رسیده پس قابلیت آن را داشته، و به حق خود که این دو اسم است رسیده است، پس ظاهرا باید مشکلی نداشته باشد. لطفا این تعارض را با توضیح در ذهن ما حل کنید. آیا می شود ابلیس را با مصادیق انسانی که مقاماتی در عالم داشته اند مثل بلعم باعورا و برحیصای عابد مقایسه کنیم و بگوییم می شود به مقاماتی رسید و در عین حال نقص های در شخصیت داشت ؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جنّ و انس از نظر ظرفیت می‌توانند به توحید کامل برسند. شیطان در ابتدایِ امر، مقدسی بود که به توحید کامل نرسیده بود و با ظهور آدم به عنوان حامل همه‌ی اسماء نتوانست نظر به همه‌ی اسماء بکند و ظرفیت خود را کامل نماید. مثل همان «بلعم باعورایی» که می‌فرمایید. موفق باشید

13619
متن پرسش
با سلام: 1. علت اینکه همه انبیاء گذشته وقتی به کربلا وارد می شدند جراحت بر می داشتند و به ایشان گفته می شده خون شما باید با خون امام حسین (ع) ترکیب شود چه بوده، چه سری در این مطلب است؟ لطفا بفرمایید. 2-لطفا بفرمایید حقیقت و باطن حادثه کربلا را اگر بخواهیم بفهمیم باید از کجا شروع کنیم؟ یعنی دستمایه فکری مناسبی که ما را به این حقیقت برساند را بفرمایید. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شاید برای آن است که یک نحوه احساس از شرایط وجود مقدس حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» برای آن بزرگان نیز حاصل شود 2- هیچ‌وقت حقیقت موضوعات با سؤال و جواب و فکر ظهور نمی‌کند، باید رویکرد ما با رفع حجاب اَنانیت به سوی حقیقت باشد تا نفس ناطقه‌ی ما با آن حقیقت مأنوس گردد. موفق باشید

12717
متن پرسش
سلام استاد: عید فطر بر شما مبارک. من زیاد دچار شبهه و سوالات بیهوده می شوم که حس می کنم فقط عمر مرا تلف می کند و مطمئنم نوعی حیله از طرف شیطان ملعون برای بازداشتن من و امثال من و همه کسانی که دوست دارند عالم دینی داشته باشند است، لطفا مرا از راهنمایی حکیمانه خود بی نصیب نفرمایید و به بنده بگویید چه کار کنم که از این حیله و دام خلاص شوم و مطیع محض خدا و قرآن و چهارده معصوم و اولیاءالهی بشم، لطفا راهی به بنده نشان دهید که از شبهه و سوال زیاد خلاص شوم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز در جواب سؤالات کاربران عرض شد، باید تلاش کنید تا در یک دستگاه فکری قرار گیرید و بتوانید بسیاری از شبهات خود را جواب دهید. بنده مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین را پیشنهاد می‌کنم. موفق باشید

12624

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: اگر کار عمده آقا امام زمان (عج) برقراری قسط و عدل روی زمین است چرا یکی از دعاهای ایشان این است که از خدا می خواهند به اغنیا سعه عنایت فرماید و به فقرا صبر و قناعت / آیا منظور از سعه و قناعت در اینجا چیز دیگری است یا عدل و قسط معنای دیگری دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این دعا دعای حضرت صاحب الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» در زمان غیبت است و از طرفی در نظام عادلانه‌ای که کسی نتواند به حق دیگری تجاوز کند،‌ بنا به تقدیر الهی رزق‌ها بعضاً در وسعت نیست و اهل ایمان با صبر و قناعت در چنین شرایطی امتحان می‌دهند. موفق باشید

12477
متن پرسش
سلام بر عبدالله اصغر طاهرزاده استاد ماه رمضان هست وشما در مراقبت اما خوشحال میشم وقت بذارید حتی اگه بعد رمضان مطالعه کنید اعتقاداتم را. نه شما حضرت هادی هستید نه من عبدالعظیم اما باید اعتقادات را پیش علمای ربانی برد و شما را بی عبا و عمامه و ریش انچنانی در حد ایت الله قاضی و علامه قبول دارم جاتون خالی پسین 26 ام لایق شهدا شدم میدون بهارستان وبعد مطلبی نوشتم که بماند بعد یکی از همسفری های کربلا اخیر ایمیلی داد و منم جوابی دادم دوست دارم بخونید و اگه جایی اشتباه کردم بهم متذکر بشید اجرتون با حضرت مادر (بی بی فاطمه ) اگرم نرسیدید دعا یاتون نره (ضمنا به دلیل مراعات طرف مقابلم نرم حرف زدم تا حدی و اعتقادم بر رهبری بالاتر از این حرفاست) این سوال خصوصی ست سایت منتشر نکند لطفا http://myattitude.blog.ir/1394/03/30/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%86-%D9%BE%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  بنده هر دو مکالمه را خواندم و بحمدالله هر دو نگاه را، نگاه به سوی حقیقت دیدم. آری هم باید منطقی و عقلانی و آزاد فکر کرد و هم باید در ذیل آزاد اندیشی تعهدمان نسبت به حق و حقیقت موجب هویت بخشی به خودمان گردد، آزاد اندیشی لیبرالیته موجب بی هویتی انسان می‌گردد و به تعبیر اخیر حضرت امام خامنه‌ای در چهارده خرداد ما را مشغول مفاهیم زیبایی می‌کند که صورت عملی و عملیاتی ندارد. در هر صورت باید در عین آزاد اندیشی تعهدمان نسبت به حقیقت فراموش نشود و این در فضای سخن شما به خوبی نمایان است.. موفق باشید

6629
متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام علیکم استاد عزیز. . .1- حقیقت بنده در نمایندگی صنعت معدن یک شهرستان کوچک،کارمند هستم،اینجا آنچنان کاری در بخش صنعت نیست،ولی اگر کاری به مشامم بخورد،روی هوا میزنم و دنبالش میروم،قصد تعریف نیست،بیان شرایط است،در حدی که معاون صنعتی استان بنده را بهترین کارمند استان خطاب کردند،و بعضی واحد های صنعتی نامه نوشتند تا بنده را از این شهرستان منتقل نکنند. . .کار به وظیفه و غیر وظیفه ندارم،هر کاری باشد،حتی چایی ریختن انجام میدهم. . .استاد عزیز،با این شرایط،باز هم در این اداره اوقات فراغت زیادی دارم و به مطالعه در مباحث دینی و تفسیر المیزان میپردازم،واقعا کاری برای انجام دادن نیست،آیا این روند درست است؟؟ 2- در این شهرستان،بسیار سعی کردم تحلیل های درست و بیانات ناب رهبری را،همانطور که در فضای مجازی به دوستان میرسانم(در آخر پیام لینک را به شما میدهم تا ببینید) در این فضا هم برسانم،اما واقعا محفلی را پیدا نمیکنم،چه در حلقه های بسیج که بیشتر وقت جوان را البته در این شهرستان تلف میکنند و چه در بقیه جاها،واقعا به این نتیجه رسیده ام که به عمق فکر خود بی افزایم و فعلا جز در همین فضای مجازی،در جای دیگر کاری نکنم.،آیا این نتیجه گیری درست است؟( لینک فعالیت : http://www.cloob.com/name/shayan851 ) . . .و دائما خواسته ایم که خداوند فرصتی فراهم کند تا با توفیقاتشان به اهل جوان کمک برسانیم...جسارت را ببخشید.موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما به اندازه‌ای که به عمق معارف دینی‌تان بیفزایید و در عبادات و اخلاق خود را بپرورانید، خداوند به وقتش آن بهره‌ای را که باید به دیگران برسانید را فراهم می‌کند، مشروط بر آن‌که قصد خودنمایی نداشته باشید و تواضع را فراموش نکنید. موفق باشید
26691
متن پرسش

با سلام: پیرو حوادث اخیر کرونا دوگانه ای بوجود آمده که باعث سردرگمی می شود. چجور باید بین دین و پزشکی جمع کرد؟ فقها خود را در مسائل پزشکی تابع پزشک می دانند اما امروزه پزشکی زیر نظر سازمان بهداشت جهانی فعالیت می کند و پزشک طبق استاندارهای سازمان ملل رفتار می کند، شما خود بهتر می دانید پزشکی امروز با پزشک دویست سال پیش خیلی فرق دارد، سازمان ملل با نگاه کاملا سکولار و مادی تمام قضایا را پیش می برد، پزشکی هم مستثنی نیست، آنها فقط ویروس می شناسند و بدن انسان. نه در تفکرشان خدایی هست نه توسلی نه توکلی! و با این دیدگاه نسخه می پیچند برای همین وقتی می گویند اجتماعات تعطیل، حرم و کازینو برایشان یکسان است همانطور که شمر و امام هم برایشان یکسان است! این وسط طب سنتی اسلامی هم حرفهای عجیبی ازشان به گوش می رسد، البته نمی دانم چه مقدار از این حرفها را واقعا گفته اند و چه مقدار را حاشیه سازی کرده اند. اما می دانم که طب سنتی یا طب اسلامی سیستم منظم و نگاه جامعی به مسائل ندارند و هرکدام با مبنایی متفاوت و گاها متضاد و بر اساس روایاتی که بررسی فقهایی نشده اند عمل می کنند، بعضی می گویند اصلا سرایت معنایی ندارد! بعضی گویند دارویش همین است که ما می گوییم این وسط حیرت برای مردم است! حوزه ی علمیه هم رویکرد هماهنگی ندارند، واقعا حرم شفا می دهد این شفا دادن به چه معناست؟! ما اعتقاد داریم حقیقت امور و ملکوت امور دست خداست این حقیقت چه طور با اسباب ظاهری جمع می شود؟! عده ای شستن و ضدعفونی کردن حرم را توهین به اهل بیت می دانند اما این ضد عفونی کردن با واجب بودن ازاله نجاست از حرم و مسجد چه تفاوتی دارد؟! ازاله توهین نیست و کسی هم مانعش نیست بلکه واجب است. من خودم بهداشت را رعایت می کنم اما رعایت بهداشت و پیروی مقلدانه از سازمان بهداشت جهانی دو موضوع متفاوتند. ما حیات و ممات اهل بیت را یکسان می دانیم اگر واقعا یکسان است این یکسان بودن به معنای زنده بودن است و یا وظایف نسبت به امام در قید حیات و امام به شهادت رسیده متفاوت است، اگر امام را زنده می دانیم امام زنده و حی، ضریحش و آستانش انسان را بیمار می کند؟یا این نوع نگاه کردن کلا اشتباه هست و همان ازاله نجاست نشان می دهد تفاوت هایی هست. سازمان بهداشت و پزشکی در ایام معمولی هم می گویند بوسیدن عتبات باعث بیماریست چون قطعا باکتری وجود دارد، چطور در ایام بدون کرونا دستورات پزشکان را حساب نمی کنیم و همه متفق القول حرم را می بوسند، حال که قلبمان ترسیده و از مرگ نمی دانیم چه کار کنیم خود را مقید به دستور پزشکان کرده ایم! واقعا اگر اهل بیت امروز بودند چه می کردند؟ ببخشید سوالها زیاد شد منتظر جواب مفصل و دقیق شما هستم واقعا جواب این سوالها ذهنمان را درگیر کرده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم در این دوگانه تأمل کرده‌ام، از طرفی معتقدم جمع مومنین به خودی خود روح‌ها را جهت دفع بیماری‌های جسمی هم توانا می‌کند و از طرفی گویا آلودگی این ویروس مانند سیل می‌باشد که باید خود را در معرض آن قرار نداد. فکر می‌کنم در عین رعایت دستورات بهداشتی حضور در مساجد و حرم‌ها را نباید ترک کرد مثلا همین قضیه‌ی اعتکاف از همین موارد است که بهتر بود با همین حساسیتی که در مردم در رعایت نکات بهداشتی ایجاد شده و تأکید مجدد بر آن، سازمان تبلیغات به صراحت تشکیل آن را نفی نمی‌کرد تا انجام آن از طریق مومنین منجر به مقابله آن سازمان شود. خوب است رفقا روی این موضوع فکر کنند که جهت اعمال ام داوود سه روز ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ ماه رجب را روزه دار باشند و بعد از ظهر روز ۱۵ با حضور در مساجد در کنار توجه به نکات بهداشتی از اعمال ام داوود بهره مند گردند تا ان‌شاءالله همین امر با دعاهای جلیل القدری که در آن روز اظهار می‌شود، بلا به خوبی دفع گردد و اندیشمندان ما توفیق هرچه بهتر جهت از بین بردن آن ویروس را پیدا کنند. موفق باشید.

24508

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بنده نگارگر هستم، تصمیم گرفتم از آیات معاد (بهشت) تصویر سازی کنم. از نظر فنی (طرح زنی و...)مشکلی ندارم. از نظر محتوا هم کتاب بهشت و دوزخ آقای ری شهری را مطالعه کردم و کمی هم تفسیر برهان. چند سئوال از محضرتان داشتم: نخست اینکه آیا چنین کاری صحیح هست؟ چه منابعی را برای اینکار پیشنهاد می کنید تا زودتر به مقصد برسم؟همچنین چه کار کنم تا مشکل به تصویر کشیدن بهشت غیرمادی به مادی را حل کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد منابع، شاید مباحث «معاد شناسی» آیت اللّه طهرانی را در کنار کار خود قرار دهید، خوب باشد. ۲. باید وجهِ نمادین و شاره‌ای‌بودن آن تصاویر را مدّ نظر قرار دهید. مثل کاری که ما در مینیاتور انجام می‌دهیم. موفق باشید

24069

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ادب: استاد شکر خدا بنده در ضمینه فعالیت اقتصادی به مرحله رسیدم که سرمایه ای جمع کنم و اشتغال زایی انجام بدهم و از دبستان تا الان با کار آشنا بودم. الان به توصیه ی یکی از دوستان دعوت شدم که طلبه شوم. با توضیحات دوستم احساس می کنم که دیگر این مسیر بهترین مسیر نیست و باید زندگی را رها و به سمت طلبه خدا شدن روم. با توجه به اینکه از نظر تحصیلات زیاد موفق نبودم و زیاد آشنا با این فضا نیستم و راه سختی را جلوی خودم می بینم نظر حضرتعالی برام مهم است به نظر شما کدام راه بهتر است جهت رضا و خشنودی خدا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر استعدا کار علمی در شما چندان پر قوت نیست، ولی در کار اقتصادی می‌توانید فعّال باشید؛ همان کار اقتصادی را ادامه دهید. موفق باشید

23849

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض تبریک اعیاد شعبانیه. ۱. لطفا بفرمایید در آیه سی هفت سوره آل عمران که حضرت زکریا علیه السلام با ضمیر هذا و اشاره به شیء از حضرت مریم علیها السلام با ضمیر هو و اشاره به شخص پاسخ دادند منظور ایشان چه بوده است؟ ممنونم ۲. لطفا در مورد اینکه این عالم نازله عوالم بالاتر خود است توضیحی بفرمایید. ۳. نظر شریفتان در مورد صحبتهای آقای مهدی نصیری چیست؟ ممنونم التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. «هذا» اشاره به آن رزق غیبی دارد و چون برای آن ارزش حیاتی قائل بودند با ضمیر «هو» به آن اشاره کردند. ۲. در این مورد خوب است به کتاب «برهان صدیقین» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. ۳. نمی‌دانم کدام یک از صحبت‌های ایشان را می‌فرمایید. در مورد مخالفت ایشان با فلسفه، بنده با ایشان همراهی ندارم. موفق باشید

23816

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آقا جواب سوال قبل ما نیومده. اگه که یادتون رفته ولش کنید. این سوال برام خیلی مهمه من یک جایی رفته بودم که یک فردی آنجا پیش گویی در حد ۳ الی ۴ دقیقه می کرد. تمام چیزهایی که این بشر گفت درست از آب درامد حتی یک غلط هم نداشت. من بر اساس قاعده تجرد روح برای خودم این رو ، اینجور تعریف کردم که این بنده خدا رفته ریاضت کشیده، تجردش شدید شده بعد حالا میتونه این کار ها رو انجام بده. آقا تو رو خدا، جون هر کی دوست دارید بگید، چجور این فرد تونسته این کار رو بکنه، تو رو خدا چند تا کتاب بهم معرفی کنید هم از خودتون هم از مابقی، من میخوام بفهمم این ها چجور کار می کنند، آقا از ما دریغ مکنید. چرا وقتی اسم اینجور کارها میاد خیلی سر بسته جواب میدید، آقا من پایه ام، تا تهش هستم، فقط بگید باید چی رو بخونم. خواهش می کنم. لطفا بگید چجور این ها پیش گویی می کنند. آقا اگه شما ها این نوع انسان شناسی رو معرفی نکنید افرادی مثل محمد علی طاهری ها توی صحنه زیاد میشند، همه تشنه اینجور مطالب هستند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال قبلی این‌طور جواب داده شد: ۲۳۶۵۵. باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم این، بحرانی است برای تولدی دیگر و برای به خودآمدن در فضایی که در آن وارد شده‌اید. إن‌شاءاللّه خیر است. جلسات سه شنبه برقرار است و مباحث در کانال تلگرامی «ندای اندیشه» گذاشته می‌شود. موفق باشید  

در مورد سؤال اخیر، به نظر بنده کم‌ترین نتیجه‌ی بحث‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «خویشتن پنهان» و «معاد»، کاری است که در این رابطه باید دنبال کرد تا اگر هوس کرده‌اید به این نوع پیش‌گویی‌های جزئی وارد شوید، وارد شوید و اگر در طی مسیر متوجه‌ی حضورِ نفس در عوالم بالاتر شدید و دیگر نظر به آینده‌هایی که آینده‌های امور جزئی است، نداشتید؛ «طوبی لکم». موفق باشید . 

23200

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اثر نیت حرام سلام علیکم: اگر کسی آبی را با علم به اینکه حلال است ولی به نیت شراب یا مایع نجس و حرامی بنوشد، حکم اون آب حلال چه می شود؟ آیا نیت حرام با علم به حلال بودن آن چیز موجب حرام شدنش می شود یا نه؟ با تشکر از شما ان شاءالله موفق و سلامت باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤلات که مربوط به امور فقهی است از مرجع تقلید خود سؤال بفرمایید. بنده در این مورد تخصصی ندارم. موفق باشید

23155
متن پرسش
با سلام: از آنجا که هستی تجلی اسماء الهی است و انسان کامل ترین تجلی حق در بین موجودات است صفات وجودی او نیز پرتویی از اسماء الهی است. مسلما متوجه ی تفاوت ها هستم. مثل این که علم انسان نسبت به علم باری انفعالی است و علم حق فعلی است و سبب خلق هستی است و به همین نسبت صفت قدرت، رحمت و ... و صفات رذیله هم چون در اصل عدم صفات وجودیه اند (مثلا جهل عدم علم است) پس گویی بی صفتی اند. در این بین به اسمائی برمی خوریم که از سنخ صفات دوم نیستند اما از طرفی گویی به کاربردنشان در حق باری تعالی بی معنی است، اما ویژگی هایی از صفات دسته ی اول را نیز دارند، مثل ادب که به قول مولانا توفیقی اند. «از خدا جوییم توفیق ادب / بی ادب محروم ماند از لطف رب» نمی توانم بگویم صفت خداوند نیست و صرفا برخاسته از حدود و ماهیات ماست چون اگر وجودی است باید نمونه ی اعلای آن را داشته باشیم و از طرفی اتصاف حق به ادب گویی خودش بی ادبی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر کنم می‌توانید ادب را برگردانید به رعایتِ استحقاق‌ها و شئونات، و بدین لحاظ صفتی باشد برای حضرت حق که انسان نیز می‌تواند ذیل انوار آن صفت، مؤدب به ادب الهی گردد و از حضرت حق توفیق چنین ادبی را طلب کند همان‌طور که جناب مولوی چنین کرده است. موفق باشید

22879
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خدمت شما استاد گرامی: آیا روح خودش کیفیت جسمی که قرار است ابزار او باشد را انتخاب می کند؟ به عنوان مثال آیا روح خودش بعضی از بیماریها و مشکلات مثل نازیبا بودن یا نازایی را برای جسم خود به دلیلی مثلا برای رشد و تعالی خود انتخاب می کند؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح در ذات خود در اوج تعادل است و به همین جهت قرآن می‌فرماید: «وَ نفسٍ و ما سوّیها» سوگند به نفس و تعادل آن. می‌ماند که اگر زمینه‌های ظهور زیباییِ خود را در بدنی که باید بسازد، در اختیار نداشت آن بدن ناقص‌الخلقه و یا زشت می‌شود. در این مورد خوب است به کتاب «خویشتن پنهان» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

21713

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: خسته نباشید. می خواستم درباره ی تفاوت عرفان مولوی و حافظ بدانم و اینکه عمق عرفانی کدام بیش تر است و کدام یک آن معارف بلند و عمیق را در شعر خود بروز داده است؟ می خواستم برایمان از این دو بگویید چون برخی از اساتید سعی براین دارند که بگویند مولوی بالاتر است و نمی دانم از این نظر دنبال چه هستند و جالب اینکه دلیل آن را هم بیان نمی کنند حال بنده از شما که در این دو دستی دارید و مانوس هستید می خواستم بیان کنید؟ با تشکر از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساسا بالاتر بودن و پایین‌تر بودن برای چنین عارفانی معنا نمی‌دهد زیرا هر کدام در دستگاه خود در اوج هستند والبته هر کس مناسب ذوق خود می‌تواند به هر کدام که ذوق او اقتضا کرد رجوع نماید و آن‌چه را که یافت، پاس دارد. موفق باشید

21440
متن پرسش
سلام و خدا قوت: بعد از خواندن کتاب معرفت نفس و حشر شما می توانم کتاب مفاتیح الغیب ملاصدرا را بخوانم یا حتما باید بعد از اسفار کتاب مفاتیح الغیب را خواند؟ در مورد کتاب اسرار الایات هم همین سوال را دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مانعی ندارد ولی اگر بخواهید مباحث «حکمت متعالیه» با جدیت دنبال کنید، خوب است از دروس استاد دکتر امامی‌جمعه در شرح کتاب «الاشارات و التنبهات» و یا شرح کتاب «عرشیه» استفاده نمایید که در مرکز «سُها» تدریس فرموده‌اند. موفق باشید

نمایش چاپی