بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16858

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز ببخشید شاید سوالم تکراری باشه لطف می کنید در مورد حوری و قلمان که چی هستن و زن آدمی در برزخ و قیامت چه حشری با همسر خودشون دارن ۲. جزوه ای در این رابطه که معنای حقیقی حوری چیست و این جور مسایل معرفی کنید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در بحث تبیین سوره‌ی واقعه شده است. خوب است که به فایل‌های صوتی آن سوره رجوع فرمایید. موفق باشید

16507

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا جناب ملاصدرا به روح بخاری اعتقاد داشته اند؟ و اینکه آیا بدن را به مثابه ابزاری در دست روح می دانستند یا نه؟ آیا به نظر شما اینکه روح انسان صورت تکامل یافته ی بدن انسان است، با ابزاری بودن بدن برای روح منافات دارد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر نمی‌کنم بر روی روح بخاری تأکید داشته باشد. می‌توانید در این مورد به صفحات اولیه‌ی کتاب «معرفتِ نفس و حشر» رجوع فرمایید 2- هیچ‌کس نگفته روح، صورت تکامل‌یافته‌ی بدن است. موفق باشید

16263

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: ذکر «لا حول ولا قوه الا لله» را می توانیم اینگونه بگوییم که در هر جا و هر کاری فقط و فقط ذات انتخاب با من است و نیرو و راهبرنده اصلی خداست؟ و در اصل من با نیروی خدا جلو می روم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. با این نظر که جهت انتخاب ما نیز به کمک حق اصلاح می‌شود. موفق باشید

15779
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم و تشکر از اینکه برای جواب دادن سوالات کاربران وقت می گذارید. با توجه به اینکه می گوییم با مردن نفس فقط جنبه ی فاعلیه اش می ماند و جنبه ی انفعالی اش متوقف می شود و چون آزاد از محدودیت های مادی می شود خیلی راحت تر می تواند جنبه ی فاعلی اش را نشان دهد تا جایی که اهل دنیا را هم متاثر کند مثل بشارت کشته شدگان در راه خدا به رزمندگانی که هنوز به آنها نپیوسته اند. حال سوال من این است که آیا برزخیان کافر هم چنین اثری روی اهل دنیا دارند یا درگیر اعمال خودشان هستند و فقط تا موقعی که سرگردانند و هنوز متوجه برزخ نشده اند چنین تاثیری را روی اهل دنیا که همفکر باهاشان هستند دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون کافران در برزخ گرفتار گناهان خود هستند، نفس آن‌ها قدرت نفوذ ندارد مگر به اذن خاصی که از طرف حضرت حق به آن‌ها داده شود. موفق باشید

11875
متن پرسش
با سلام بر مهدی موعود و پیروان ایشان: لطفا بفرمایید حقیقت وجودی حجاب چیست؟ اگر بخواهیم به حقیقت وجودی گناهانی مثل غیبت و دروغ پی ببریم از چه طریقی ممکن است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما باید در زیر سایه‌ی رحمت الهی روزگار بگذرانیم تا رحمت الهی ما را بپوشاند و اگر به شجره‌ی ممنوعه نزدیک می شویم و رحمت الهی از ما فرو افتد خود را برهنه می‌بینیم و سرگردانِ جمع‌آوری برگ‌های بهشت می‌شویم تا به خود بگیریم. تمام دستورات الهی برای آن است که بتوانیم در زیر سایه‌ی رحمت الهی بمانیم. موفق باشید

11873
متن پرسش
سلام: بنده همچنان منتظر پاسخ سوالم هستم. بنده نمی توانم پای حرفهای خیلی از روحانیون و حتی مجتهدین بنشینم چون آن ها را متناسب با امروز نمی دانم. چرا جواب نمی دهید؟ درد بنده چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده برای چندمین بار عرض می‌کنم بالاخره همان عزیزانی که شما به‌راحتی سخنانشان را قبول دارید مثل جناب استاد پناهیان از همین علماء و مجتهدین بهره برده‌اند. سعی کنید با حضور در جلسات علماء به عمق روحی که آن‌ها حامل آن هستند نظر کنید. موفق باشید

29845
متن پرسش
سلام استاد. خسته نباشید: استاد بنده دانش پژوه رشته کلام در حوزه هستم و من در مورد بحث سرنوشت و قضا و قدر زیاد مطالعه کرده ام. من جمله کتاب انسان و سرنوشت و عدل الهی شهید مطهری و نیز مباحث تفسیر المیزان که مربوط به بحث سرنوشت و قضا و قدر است و نیز چند کتاب اعتقادی دیگر. ولی هنوز یک مساله مهم برایم حل نشده است. اینجوری که من فهمیدم نهایت حرف علامه و شهید مطهری در بحث قضا و قدر و سرنوشت این است که نظام علت و معلولی عالم تجلی قضا و قدر الهی است و هر چیزی که در چارچوب این نظام محقق بشود مورد قضا و قدر الهی قرار گرفته است و از جمله این قضا و قدرها وجود انسان مختار است و لذا هر چه که به واسطه اختیار و اراده انسان حادث می شود نیز داخل در قضا و قدر الهی است. در اینجا دو سوال و ابهام مطرح می شود: ۱. بر اساس این تحلیل این نتیجه حاصل می شود که سرنوشت هر انسانی، برآیند فعل و انفعالات حاصل از نظام علت و معلولی عالم است. یعنی نتیجه حاصل از اعمال خود من و شرایط محیط و اعمال دیگر انسانها، همان تقدیر من می شود. چون نظام علت و معلولی نظام ثابتی است و هر علتی هم لاجرم معلول خاص خودش را دارد و لذا برآیند همه این معالیل- مثلا ناظر به من- می‌شود سرنوشت من. ولی استاد این تحلیل با معارف دینی که بیان می‌دارد که تک تک انسانها تحت ربوبیت الهی هستند و او آنها را با توجه به اعمال و رفتار و نیاتشان تدبیر می‌کند منافات دارد. مثلا وقتی خداوند اراده می کند که بنده ای دچار سنت استدراج شود و لذا مثلا باید ثروتمند یا دارای عمر طولانی بشود، این برنامه خداوند چگونه با توجه به تاثیرات دیگر علت های موجود در عالم بر روی این فرد- که تاثیر گذاریشان حتمی است- قابل جمع است؟ آیا خداوند نظام علت و معلولی را به هم می زند یا در آن دست می برد؟ ۲. از طرف دیگر اگر بخواهیم کاملا به این حقیقت که تک تک انسانها تحت ربوبیت و مدیریت الهی هستند پایبند باشیم شبهه جبر پیش می آید. مثلا وقتی قائل باشیم که مرگ و زندگی یا رزق یا صحت و سلامتی هر انسانی به طور مشخص توسط خداوند- و با توجه به حالات و رفتار خود فرد- برنامه ریزی می شود، نقش اراده های دیگر انسانها و تاثیر آنها بر وضعیت دیگران چه می شود؟ مثلا وقتی کسی کشته می شود، بر اساس مبانی دینی باید گفت که خداوند این قدر عمر را برای او مقدر کرده است پس در اینجا نقش قاتل او چه می شود؟ یا مثلا آیت الله جوادی آملی در دیدار با ظریف فرمودند که اگر دور ایران را سیم خاردار هم بکشند رزق ما مشکلی پیدا نمی کند چون رزق ما دست خداست. خب بر اساس این تحلیل پس مثلا در مورد مردم یمن باید گفت که چه عربستان به یمن حمله می کرد و چه نمی کرد مردم یمن دچار این قحطی و فلاکت می‌شدند؟ ولی این تحیل با وجدان هر انسانی ناسازگار است. اگر هم این حرف را نپذیریم ربوبیت الهی مخدوش می‌شود یعنی خداوند در تدبیرش منفعلانه عمل می کند و انسانهای دیگر می توانند تدبیر خداوند را در مورد بنده دیگری تحت الشعاع قرار دهند. خلاصه کلام اینکه که تحویل قضا و قدر الهی به نظام علت و معلولی با ربوبیت تام الهی نسبت به هر انسانی ناسازگار است و از آن طرف ربویت تام الهی نسبت به هر انسانی هم با اختیار دیگر انسانها ناسازگار است. استاد اگر در اینجا مجال پاسخگویی نیست لطفا حتما کتاب، مقاله، صوت یا هر چیز دیگری معرفی نمایید تا این سوال که مدت بسیار زیادی است ذهنم را درگیر کرده برایم حل شود. ان شاء الله. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در نظام علی و معلولی انسان می‌تواند خود را تعریف کند که مطابق آن نظام چه علتی را برگزیند تا به معلول خاص آن علت دست یابد و لذا مانع کمالات انسان نیست. ۲. آری همه چیز در بستر ربوبیت الهی جلو می‌رود ولی همان ربوبیت راهی برای به دست آوردن رزق فراهم کرده و این که اگر کسی رزق کسی را از او ربود، برود و رزق خود را از او بازستاند به همان دلیل که می‌دانیم رزق ما از قبل تعیین شده. پس معلوم است که اگر در اختیار ما نیست باید ببینیم چه کسی آن را ربوده است. ۳. با این همه بالاخره کوتاهی‌های ما در کسب رزق مقسوم آن رزق را از ما نمی‌گیرد ولی در به دست آوردن آن به سختی دچار می‌شویم و موضوع قحطی‌ها را باید در این رابطه تحلیل کرد. ۴. پیشنهاد می‌شود جزو «جبر و اختیار» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. در ضمن سری به جواب سوال 29841 بزنید. موفق باشید

25067
متن پرسش
سلام استاد عزیز: یه جوونی ازم پرسید که قبل از این آدمایی که از نسل حضرت آدم هستن آیا دنیا و انسانی نبوده؟ منم گفتم طبق اون روایت از مولا که فرمودن قبل این عالم عالم هایی مثل این عالم بوده. در ادامش گفت آیا تو اون عالم همین پیامبر و اهل بیت بودن یا نه؟ که من نتونستم جوابشو بدم. به نظر شما جواب این سوال چیه؟ یه سوال دیگه اینکه چند وقت پیش امام جمعه شهر ما تو خطبه هاش گفته بود که چیزی به اسم طب اسلامی نداریم و طب سنتی داریم که اون هم باید با مدرک باشن. بعد از نماز جلو رفتم و بهشون گفتم حضرت آقا سالها پیش فرمودن دغدغه من طب اسلامی ایرانیه. .مراجعی مثل علوی گرگانی و نوری همدانی هم علنا حمایت کردن از طب اسلامی. شما چرا تو خطبه این حرف رو زدین. ایشون اول گفتن ما طب سنتی داریم که همون حرف پیامبر و اهل بیته که من گفتم اگه همون حرف پیامبر و اهل بیته پس میشه همون اسلامی ولی شما گفتین طب اسلامی نداریم و این تناقضه. در ادامه گفتن تو نمیدونی و طفره رفتن. به نظر شما اینکه رفتم پیش ایشون و تذکر دادم کار درستی بوده یا نه به این حرفا بی تفاوت باشم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در روایت داریم: «الف الف آدم قبل از آدمی که پدر ما باشد در عالَم خلق شده» و سیر بشری همچنان با پیامبران و تا ختم پیامبران ادامه یافته. ۲. به نظر بنده تذکر بی‌اشکال بود. آری! شاید بتوان بگوییم طب اسلامی از آن جهت که مطابق سنت طبیعیِ عالم به درمانِ انسان‌ها می‌پردازد، طب سنتی به حساب می‌آید و از آن جهت که مبتنی بر روایات اسلامی است، طب اسلامی گفته می‌شود. می‌ماند که آیا از روایات، درست استفاده می‌شود تا به پایِ اسلام بگذاریم؟ واللّه اعلم! موفق باشید

22817
متن پرسش
سلام علیکم: در جایی از خطبه ۸۳ نهج البلاغه فرمودید گروهی هستند که از آنها در قبر سوال می شود و پاسخ می‌دهند و پاسخ های آنها حاصل از گفته های مردم است. ببخشید ما حتی اگر بخواهیم قلبی جواب بدهیم خب باید از پل هایی در این دنیا رد بشویم که از اطلاعات و تجربیات دیگران است مثل تاریخ و کتب بزرگان و یا حتی قرآن و عمل به همین پل هاست که نتایج قلبی به ما می دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این غیر از آن است که انسان مطالب را به قلب و باور خود نرسانده باشد و همچنان سرِ زبانی مطالب حقی را به صورت عادت بگوید. معلوم است که در برزخ شخصیت او شخصیت یک انسان متدین نیست. موفق باشید

22793
متن پرسش
سلام علیکم و رحمةالله وقت شما به خیر جناب استاد متاسفانه گاهی اوقات که به موضوعات معنوی و بزرگان دینی فکر می کنم با همه عشق و علاقه‌ ای که به این مباحث و آن افراد دارم ناگهان یک تصویر زننده یا یک جمله توهین آمیز راجع به ایشان از ذهنم می گذرد که نمی دانم علتش چیست و من در این جور مواقع چه باید بکنم. لطفا راهنمایی بفرمایید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره شیطان از بزرگانِ دین کینه در پیش خود دارد و در هر مرحله‌ای سعی می‌کند آن کینه را به افراد القاء کند. وظیفه‌ی ما در این مورد ارادت بیشتر به علمای دین است. موفق باشید

21131
متن پرسش
سلام استاد: یه سوالی برام پیش اومده که با مبانی که از سیر به دست اومده نمیخونه. آیا اینکه فرمودید در بحث معاد که انسان حقیقتش و جسمش در برزخ و قیامت یکی میشه یعنی دیگه یک حقیقت و یک جسم به عنوان نازلی حقیقت درکار نیست؟ اگه جسم و حقیقت یکی میشن پس آیا حقیقت به چیستی تقلیل پیدا نکرده؟ یعنی اون حقیقتی که همیشه میگید انسان فقط هستی ست نه چیستی چطور محدود شده در جسم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت هر موجودی، وجودِ آن موجود است که نازله‌ی وجودِ مطلق است و در قیامت که نسبت‌ها از حالت دنیایی آن خارج می‌شود، اساساً حقیقت یا وجود هر موجودی ظهور می‌کند و از این جهت انسان با حقیقت خود و با حقیقت سایر موجودات روبه‌رو می‌شود. موفق باشید

20586
متن پرسش
با سلام: احساس حقیر این است که زحمات رزمندگان و نظام اسلامی در سوریه آنگونه که باید به ثمر نرسید به این علت که متاسفانه رقه توسط کرد ها و تحت اشراف آمریکا آزاد شد سال قبل زمزمه هایی شنیده بودم که نقشه آمریکا همین است که مقدمات را به دوش ما بنهد و فتح پایتخت را خود انجام دهد و متاسفانه آیندگان عامل اصلی شکست داعش را آمریکا خواهند دانست نه ما. دو سوال دارم 1. این تحلیل مورد تایید حضرتعالی است؟ 2. چرا نظام برای فتح رقه سرمایه گذاری نکرد.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور انقلاب اسلامی در سوریه بسیار مهم‌تر از این حرف‌ها است. بالاخره با استقرار دولت رسمی سوریه، این موارد به نحوی حل می‌شود. حرکات این‌چنینی آمریکا، حرکات مذبوحانه است به‌خصوص که ترکیه نسبت به کردها و پایگاه‌درست‌شدن برای آن‌ها حساس است و تضاد بین آمریکا و کردها در این رابطه کمکی است به جمهوری اسلامی و دولت سوریه. و از این جهت ما این‌ها را نباید چیزی بگیریم. موفق باشید

16988

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: حضرت استاد بنده دو سال است مشغول به طراحی طرحی تمدنی هستم. اولین گام ها در این طرح از مخالفت با مطالعه محوری بجای کشف و شهود و وحی در کشف حقایق نشأت می گیرد. در واقع هر آنچه حقیقت است در وجود آدمی هست لکن آدمی باید منقطع از غیر شود و با او مرتبط شود تا خودباوری یا خداباوری دست دهد و علم حقیقی در نهان آدمی شکل بگیرد. جسارتا نظر حضرتعالی در این باب چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شروع خوبی است، می‌ماند که متوجه باشیم در تاریخی زندگی می‌کنیم که تاریخِ غرب است. لذا باید در کنار رجوع قلبی به حقایق الهی، غرب را درست بشناسیم تا ادامه‌ی غرب نشویم. موفق باشید

15146

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد ببخشید آیا گناهان انسان رو کسانی که بطور مثال بینش قوی یا دید برزخی دارند میتونن آگاهی پیدا کنن؟ یا گناهان هرکسی نزد خداوند ستارالعیوب محفوظ هست؟ یا اینکه برخی گناهان از دید آنها مخفی و برخی هویداست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً خداوند اجازه نمی‌دهد کسی متوجه‌ی گناهان بنده‌اش گردد، مگر آن‌که بخواهد به عنوان محرمِ راز خداوند به ما کمک کند. موفق باشید

14450

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد اگر کسی نماز قضا داشته باشد و شروع کرده باشد به خواندن آن. آیا در پیشرفت در مقامات عرفانی حتی تا منزل صدم (بقول خواجه عبدالله انصاری) می تواتد برسد؟ یا اینکه از منزلی به بعد باید نمازهای قضا را تمام کند که بتواند سیر کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که اراده کرده باشید تا به مرور نمازهای قضا را انجام دهید ان‌شاءاللّه مسیر سیرِ به توحید به مرور برایتان گشوده می‌شود. موفق باشید

12856

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: منظور از اینکه گفته می شود میوه های شیرین ولایت اهل بیت (ع) را پذیرفته اند و میوه های تلخ برعکس یا سنگ عقیق اولین سنگی که ولایت اهل بیت (ع) را پذیرفته چیست؟ تکوینا که همه ولایت را پذیرفته اند در مورد میوه ها و سنگها... تشریع معنی می دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امکانیِ هر موجودی، مربوط به خود موجود است و ذات آن موجود در مقام ممکن‌الوجودی‌اش زمینه‌ی پذیرش ولایت اهل‌البیت یا مفیدبودن برای خلق را دارد، بدون آن‌که بحث تشریع در میان باشد. موفق باشید

7929
متن پرسش
سلام مگر نه این است که وجود پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از وجود حضرت عزرائیل«علیه‌السلام» شدید تر است پس چرا ایشان برای قبض روح پیامبر وارد می شوند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حضرت عزرائیل«علیه‌السلام» فقط نظر نفس ناطقه‌ی حضرت را از تدبیر بدن مبارک رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» قبض می‌کنند، ولی مقام قدسی و حقیقت« اوّلُ ما خلق اللّه» ‌بودن آن حضرت در جای خود محفوظ است. موفق باشید
6391

محل جلساتبازدید:

متن پرسش
باسلام محضر استاد بزرگ میخواستم ببینم کلاس هاتون هنوز نشکیل میشه؟ و اینکه آدرسش همین هست که تو سایته ؟ و یه سوال دیگه اینکه خانم ها هم می تونن شرکت کنن یا خیر؟ و آیا جای دیگه ای هم کلاس دارید؟ ممنون میشم جواب بدین
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: محل جلسات: 1 - شرح تفسیر المیزان: • شنبه ها بعد از نماز مغرب و عشاء (نیمه دوم سال92)- مسجد انبیا - سه راه سیمین - اصفهان ۲ - شــرح ا دعیه / مکارم الاخلاق/ : • دوشنبه ها بعدازنمازمغرب وعشا-ابتدای اتوبان ذوب آهن؛گلزار اول -مسجدخدیجه‌ی کبری«سلام‌اللّه‌علیها»
25209

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در کتاب جایگاه جن شیطان و جادوگر در مورد فردی که خیالاتش قوت گرفته و مثلا در تنهایی دزد را تصور می‌کند که آمده و کتکش زده آیا می‌توان این مطلب را به حرفهایی که اساتید موفقیت دنیا برای بدست آوردن موفقیت دنیایی با عنوان تجسم خلاق و قانون جذب مطرح می‌کنند بسط داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً همین‌طور است که متوجه شده‌اید. ولی در هر حال، واقعیاتْ ماورای توهّمات است. موفق باشید

23828
متن پرسش
سلام بر حضرت استاد: می خواستم بدونم این مسئله چه طور حل می شود؟ این که ما در زندگی سئوالاتی داریم و به هر کسی که رجوع می کنیم نیز با برداشتی که از دین دارد به آن سئوال جواب می دهد و نظرهای مختلف می رسیم از مرجع تقلید گرفته تا مجتهد، و این که الان بالفعل هم خودمون اسلام شناس نشدیم که به کسی رجوع نکنیم، پس وقتی به کسی رجوع می کنیم هر کسی با برداشتی که از اسلام دارد به سئوال ما جواب می دهد، هر سئوالی که باید باشد، پس چرا حتما باید به یک شخص رجوع کنیم و احکام و عقاید و... را از آن بگیریم ؟ ۲. حالا هر کسی یک چیزی می گوید و با توجه به مبانی که دارد، از دریچه ای که به مسئله نگاه می کند نظر می دهد در این جا ما که مجتهد نشده ایم باید چه کنیم که نمی دانیم بالاخره کدام یک درست می گویند، بهتر بگم چه چیزی داریم که مشخص کند مرز این که در این اختلاف ها و نظرها کدام یک درست است و صحیح؟ پیش فرض: می خواهم تقلید کورکورانه نداشته باشم، و این که پاسخ های متفاوت در مواجهه با مسئله ی من افراد متخصص می دهند، بالاخره باید به کدام یک از آنها عمل کنم؟ آیا طبیعی است که هر کسی باید تمام حرف ها را بشنود و بعد خودش بهترین آنها را انتخاب کند؟ بهترین کدام یک هست؟ با چه چیزی از قبل بهترین آن ها را شخص می فهمد که کدام است؟ [خیلی ممنون اگر راهنمایی دقیق کنید که از همه افراد ناامیدم]
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون خودمان کارشناس آن موضوع نیستیم. جواب قسمت دوم سؤال را بهتر است در کتاب «ادب عقل و خیال و قلب» در جلسه‌ی دوم کتاب «چه نیازی به نبی» تحت عنوان «فلسفه‌ی تقليد از فقيه» که بر روی سایت هست دنبال کنید. موفق باشید

23198
متن پرسش
سلام استاد ارجمند: حضرت آقا در سخنرانی اخیرشان هشداری نسبت به توطئه دشمن در سال 98 دادند حالا بسیاری از سایتها و افراد خودی چنان تحلیلهای دلهره آوری از این هشدار رهبر معظم انقلاب می کنند که گویا از همین حالا دشمن را به هدف خود رسانده اند یکی از همین افراد طی سخنانی برای طلاب گفته اند «طراحی های امروز سه دستگاه اطلاعاتی دشمن برای سرنگونی انقلاب» جانشین دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا بیان داشت: نکته قابل توجه درباره طراحی های امروز دشمن این است که دقیقا از حدود چهار سال قبل، سه دستگاه اطلاعاتی «ام‌ آی 6»، «موساد» و «سیا» بر اساس وضعیت اداری و اجرایی کشور، چارچوب پنج گانه ای را طراحی کردند تا انقلاب و نظام اسلامی ایران را سرنگون نمایند. وزیر سابق اطلاعات با بیان این مطلب که سخنان بنده بر اساس سند است، اظهار داشت: یکی از چارچوب های فعلی دشمن برای مقابله با انقلاب اسلامی، «القاء ضرورت کنار آمدن با کدخدا به عنوان تنها گزینه فرار از مشکلات» است. حجت الاسلام والمسلمین مصلحی ابراز داشت: امروز چهره نفاقی را در کشور مشاهده می کنیم که عقبه 40 ساله داشته و متأسفانه کسانی که تا دیروز دم از مذاکره با کدخدا می زدند، امروز چهره انقلابی گرفته و همه در حال تعجب هستند که آیا این همان فرد دیروز است که اینگونه سخنان انقلابی بیان می کند؟ * از خرداد سال 98 چهره انقلابی امروز برخی آقایان تغییر خواهد کرد وی خاطرنشان ساخت: تا اردیبهشت و خرداد سال آینده این چهره حزب اللهی را از این افراد خواهیم دید و از خرداد به بعد این چهره انقلابی عوض خواهد شد و رهبر انقلاب نیز فرمودند در سال 98، فتنه هایی در پیش خواهیم داشت. وزیر سابق اطلاعات، ایجاد خطای محاسباتی در تصمیم گیری ها را طراحی دیگر دشمن دانست و گفت: دشمن در سه حوزه «مسئولین، نخبگان و مردم» به دنبال ایجاد خطای محاسباتی در تصمیم گیری هاست تا بتواند به اهداف خود برسد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ما وظیفه‌ای داریم که هر روز بیشتر از دیروز باید نسبت به انقلاب اسلامی جدّی‌تر باشیم و مطمئن باشیم در این مسیر هراندازه دشمن نقشه بکشد، خنثی می‌گردد. ما هرچه ضربه می‌خوریم از درون است که متوجه‌ی حقیقت انقلاب اسلامی نیستیم. آری! ما شیاطین را و نقشه‌های آن‌ها را نمی‌بینیم. و قرآن در این مورد می‌فرماید: «إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ» (اعراف/27) ولی وقتی ما در مسیر خدایی قرار گیریم که او را و نقشه‌های او را می‌بیند و می‌داند، همه‌ی کارهای شیاطین و دشمنان انقلاب خنثی می‌شود. موفق باشید    

22987
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد از جنابعالی دو سوال داشتم: ۱. در بند هفتم خطبه ۱ از نهج البلاغه آورده شده که [قسمتی از احکام دینی در قرآن واجب شمرده شد که ناسخ آن در سنت پیامبر (ص) آمده است] و مثالی برای آن آورده شده آیه ۱۵ سوره نساء [فامسکوهن فی البیوت حتی یتوفیهن الموت (زنان بد کاره را در خانه ها زندانی کنید تا بمیرند)] که این حکم برداشته شده و طلاق و رجم جای آن را گرفته است. ابهامی که برای بنده پیش آمده اینست که آیا در قرآن حکم هایی وجود دارد ‌که بعدا تغییر کرده است؟ آیا این بهانه ای برای کافران به این‌کتاب نیست که جامعیت آن را زیر سوال ببرند؟ و سوال دیگر اینکه حال اینگونه آیات و موارد را از کجا تشخیص دهیم؟ لطفا راهنمایی کنید. ۲. مرجع تقلید بنده آیت الله ... است. طی دو سه سال اخیر بنده طبق استدلال های بدست آمده خودم و راهنمایی ها و روشنگری های افرادی چون شما مقام معظم رهبری را مرجع اعلم می دانم. البته مقام نیابت امام زمان (عج) و عنایاتی که بواسطه آن به ایشان می شود هم بسیار موثر است. حال آیا جنابعالی صلاح می دانید که بنده مرجع تقلیدم را تغییر دهم. در ضمن التماس دعای بسیار زیاد از شما دارم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن پس از مدتی شرایط تحقق احکام نهایی خود را فراهم کرد و دیگر دلیلی نداریم که احکام موجود، موقتی باشد به‌خصوص که خود آیاتی که بعداً نسخ می‌شوند موقتی‌بودنِ خود را متذکر می‌گردد 2- اگر مرجع دیگری را اعلم می‌دانید، مگر می‌شود به مرجع قبلی باقی بود؟ موفق باشید

21935
متن پرسش
جناب آقای استاد طاهرزاده با سلام: احتراما با توجه به روحیات ارزشمند حضرتعالی در زمینه تمدن سازی آیا فکر نمی کنید انقلاب اسلامی یک چاقوی دولبه هست یعنی همانطور که می تواند با تمدنسازی زمینه ساز ظهور شود می تواند با پیداکردن سرنوشتی مانند غرب برای قرن ها ظهور را عقب بیاندازد. کتاب علل گرایش به مادیگری استاد مطهری به همین نکته اشاره دارد که تعالیمی که کلیسا از خدا ارائه می کرد با منطق عقلانی همخوانی نداشت. همچنین رفتار آنها با تعالیمشان یکسان نبود. به همین دلیل مردم نتوانستند تشخیص دهند که این مشکل کلیسا است بلکه کل دین و خدا را انکار کردند در واقع آنجه مردم انکار کردند خدایی بود که کلیسا برای آنها ساخته بود ولی به هر حال عاقبت غرب از دینداری به بی دینی کامل گرایید. اکنون فکر نمی کنید این خطر در کمین انقلاب اسلامی باشد؟ نشانه هایی از آن در جامعه امروز ما قابل مشاهده است. برای مثال حجاب اجباری که هیچ مستند محکمی هم برای آن نمی توان یافت آیا پافشاری به این موضوع سبب نمی شود که مردم کل دین را منکر شوند؟ و یا مشخصا ظلم کردن قوه قضائیه که راس آن یک روحانی دینی است باعث نمی شود مردم کل دین را منکر شوند؟ و یا فساد موجود در جامعه و عدم اراده جدی در برخورد با آن از سوی حکومت اسلامی؟ از آنجا که محیط کار بنده به گونه است که با قشر جامعه از نزدیک در ارتباط هستم این خطر را به شدت احساس می کنم و سوال بنده این است که مشخصا ما چه مزایایی نسبت به غرب داریم که امید داشته باشیم به سرنوشت آنها دچار نشویم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم ما برای ظهور تمدن اسلامی با تنگناهایی روبه‌رو هستیم. ولی کلیت انقلاب اسلامی که همان روحیه‌ی ضد استکباری آن از یک طرف، و نظر به توحید الهی از طرف دیگر، هست به خوبی در صحنه‌ی امروزین تاریخ جهان نقش‌آفرین است و به همین جهت دشمنان آن، بدترین انسان‌های روزگارند و این است که انسان را امیدوار می‌کند آینده‌ی ما، آینده‌ای خواهد بود که نه غرب‌زده‌ایم و نه ارتجاع‌زده. البته با واژه‌ی حجاب اجباری شما موافق نیستم. حجاب، حکم خدا است و به اعتبار آن‌که جامعه‌ی ما می‌خواهد خدایی باشد، نباید با حکم خدا مقابله نمود به‌خصوص که بی‌حجابیِ افراطی موجب ضربه‌زدن به کانون خانواده می‌گردد. موفق باشید  

21407
متن پرسش
با سلام مجدد: در ادامه دو سوال پیشین (۲۱۳۸۱ و ۲۱۳۹۲). ۱. بنده حرف جدیدی نمی زنم استاد. در مورد شرط دانستن زبان برای اظهار نظر عالمانه در فلسفه و متون غربی بنده همان اصول علمی که شما و سایر بزرگان در مورد یادگیری علوم اسلامی می گویید فقط تکرار کردم. سوال بنده این است که اگر برای فهم صحیح و یادگیری و اظهار نظر در مورد فلسفه و فقه اسلامی شرط ابتدایی یادگیری زبان عربی و بعد شاگردی سالیان متمادی نزد اهالی فن است، چرا ما همین قاعده عقلی را در مورد فلسفه های غربی و علوم سایر ملل به کار نگریم؟ ۲. در مورد ترجمه پرسیدید. حرف بنده این است که همان طور که در هر مرحله ای و متناسب با سطح آموزشی باید به ترجمه نگاه کرد. یعنی همان طور که مثلا برای یک دانش آموز ایرانی که علاقمند به عرفان اسلامی است جنابعالی به متون ترجمه (آن هم ترجمه خوب و مورد اطمینان) از قرآن و یا کتب دیگر مراجعه می دهید و برای یک دانشجو او را امر به یادگیری عربی می کنید و در مرحله بالاتر برای یک طلبه یادگیری ادبیات گام پیش نیاز ورود به دریای مواج متون اسلامی است، در مواجهه با فلسفه و علوم غربی هم ترجمه تا جایی پاسخگو است و در مراحل بالاتر به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست (بر فرض اینکه اصلا ترجمه خوبی در دسترس باشد). مسئله را در قالب سیر تحصیلی دانشگاهی مثال می زنم خدمتتان. برای دانشجوی دوره کارشناسی فلسفه، یادگیری زبان خارجی (متناسب با متن مورد مطالعه) خوب است اما واجب نیست. می تواند متون را با استفاده از ترجمه های انتقادی معتبر (در صورت وجود داشتن) بخواند و همین قدر هم بیشتر از وی توقع نیست. اما همین دانشجو اگر خواست کارشناسی ارشد مثلا فلسفه غرب بگیرد و خواست پایان نامه اش را در مورد مثلا کانت بنویسد، منطق علمی دنیا می گوید باید بتواند در این مرحله کانت را به زبان آلمانی بخواند. و وقتی همین دانشجو خواست دکترا بگیرد اگر خواست مثلا کار تطبیقی میان نظرات کانت و هیوم داشته باشد باید علاوه بر آلمانی، انگلیسی را هم مسلط باشد. ۳. در مورد اساتیدی که الان مدعی غرب شناسی در دانشگاه های ایران هستند بنده شما را دعوت می کنم با همان معیارهایی که اساتید فلسفه اسلامی را محک می زنید ایشان را محک بزنید. یعنی اول ببینید ایشان چقدر به ابتدایی ترین پیش نیاز (یعنی دانستن زبان آن فیلسوف) مسلط هستند. دوم اینکه ایشان نزد کدام استاد درس خوانده اند. و سوم اینکه نظرات ایشان نزد صاحب نظران فن در دنیا چقدر اعتبار دارد. خلاصه حرف بنده این است که باید همان معیارهای عقلی و علمی که در یادگیری و آموزش و ترویج علوم اسلامی داریم، همان معیارها را هم در یادگیری و آموزش و اجتهاد در فلسفه ها و یا علوم غربی به کار ببریم. در غیر این صورت ما درگیر توهمات خودساخته ای می شویم که ممکن است خدای نکرده چند نسل ما را در کام جهل مرکب فرو ببرد همان طور که غرب را در کام «شرق شناسی» فرو برد و هنوز نتوانسته به طور کامل خودش را از آن نجات دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که می‌فرمایید حرف درستی است که اگر کسی بخواهد فیلسوفی را فهم کند و تفکر او را حجت بگیرد، باید دغدغه‌ی فهمِ نظر آن فیلسوف برای او محفوظ باشد. مثل ابن رشد که می‌خواست ارسطو را بفهمد و تفکر ارسطو برایش حجت بود و لذا به فارابی و ابن‌سینا در این مورد اشکال داشت که شما تلاش نکرده‌اید ارسطو را بفهمید. در حالی‌که مسئله‌ی فارابی در آن غوغایی که اشعریان و معتزلیان به‌پا کرده بودند، ارسطو نبود. فارابی مسائلی داشت و به ارسطو رجوع کرد و متوجه شد در بعضی از مسائل خود می‌تواند با ارسطو فکر کند. حال بر فرض که ارسطو اصلاً آن‌چه فارابی از او گفته است را نگفته باشد؛ در هرحال فارابی مسائل خود را داشت و توانست چیزی از ارسطو بفهمد که با آن، به مسائل خود بیندیشد. مثل کاری که دکتر فردید نسبت به هایدگر کرد و او را متهم می‌کنند اصلاً هایدگر را نفهمیده. به قول خودش: «من به عنوان یک ایرانیِ مسلمانِ شیعه، مسائلی دارم که با هایدگر می‌توانم نسبت به آن‌ها فکر کنم، حالا می‌گویند هایدگر این‌ها را نگفته، نگفته باشد». عرض بنده در آن جواب اول به سؤال جنابعالی همین بود که ما بنا نداریم مثل محمدعلی فروغی، کانت و هگل و هایدگر بدانیم؛ ما مسائلی داریم و بر اساس آن مسائل به آن فیلسوفان رجوع می‌کنیم، اگر چیزی از زبانِ آن‌ها در مسائل خود یافتیم، می‌گیریم و إلاّ، «فلا» . موفق باشید

19719

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا اکنون زدگی همان در حال زندگی کردن است؟ و رابطه اکنون زدگی با در فکر دیروز و فردا زندگی کردن چیست؟
متن پاسخ

مه تعالی: سلام علیکم: اکنون‌زدگی یک نوع غفلت است به جهت روز‌مرّه‌گی‌ها، و این غیر از در «حال» بودن و خود را از روزمرّه‌گی‌ها آزادکردن است. موفق باشید

نمایش چاپی