باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در بحث تبیین سورهی واقعه شده است. خوب است که به فایلهای صوتی آن سوره رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر نمیکنم بر روی روح بخاری تأکید داشته باشد. میتوانید در این مورد به صفحات اولیهی کتاب «معرفتِ نفس و حشر» رجوع فرمایید 2- هیچکس نگفته روح، صورت تکاملیافتهی بدن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. با این نظر که جهت انتخاب ما نیز به کمک حق اصلاح میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون کافران در برزخ گرفتار گناهان خود هستند، نفس آنها قدرت نفوذ ندارد مگر به اذن خاصی که از طرف حضرت حق به آنها داده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما باید در زیر سایهی رحمت الهی روزگار بگذرانیم تا رحمت الهی ما را بپوشاند و اگر به شجرهی ممنوعه نزدیک می شویم و رحمت الهی از ما فرو افتد خود را برهنه میبینیم و سرگردانِ جمعآوری برگهای بهشت میشویم تا به خود بگیریم. تمام دستورات الهی برای آن است که بتوانیم در زیر سایهی رحمت الهی بمانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده برای چندمین بار عرض میکنم بالاخره همان عزیزانی که شما بهراحتی سخنانشان را قبول دارید مثل جناب استاد پناهیان از همین علماء و مجتهدین بهره بردهاند. سعی کنید با حضور در جلسات علماء به عمق روحی که آنها حامل آن هستند نظر کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در نظام علی و معلولی انسان میتواند خود را تعریف کند که مطابق آن نظام چه علتی را برگزیند تا به معلول خاص آن علت دست یابد و لذا مانع کمالات انسان نیست. ۲. آری همه چیز در بستر ربوبیت الهی جلو میرود ولی همان ربوبیت راهی برای به دست آوردن رزق فراهم کرده و این که اگر کسی رزق کسی را از او ربود، برود و رزق خود را از او بازستاند به همان دلیل که میدانیم رزق ما از قبل تعیین شده. پس معلوم است که اگر در اختیار ما نیست باید ببینیم چه کسی آن را ربوده است. ۳. با این همه بالاخره کوتاهیهای ما در کسب رزق مقسوم آن رزق را از ما نمیگیرد ولی در به دست آوردن آن به سختی دچار میشویم و موضوع قحطیها را باید در این رابطه تحلیل کرد. ۴. پیشنهاد میشود جزو «جبر و اختیار» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. در ضمن سری به جواب سوال 29841 بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در روایت داریم: «الف الف آدم قبل از آدمی که پدر ما باشد در عالَم خلق شده» و سیر بشری همچنان با پیامبران و تا ختم پیامبران ادامه یافته. ۲. به نظر بنده تذکر بیاشکال بود. آری! شاید بتوان بگوییم طب اسلامی از آن جهت که مطابق سنت طبیعیِ عالم به درمانِ انسانها میپردازد، طب سنتی به حساب میآید و از آن جهت که مبتنی بر روایات اسلامی است، طب اسلامی گفته میشود. میماند که آیا از روایات، درست استفاده میشود تا به پایِ اسلام بگذاریم؟ واللّه اعلم! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این غیر از آن است که انسان مطالب را به قلب و باور خود نرسانده باشد و همچنان سرِ زبانی مطالب حقی را به صورت عادت بگوید. معلوم است که در برزخ شخصیت او شخصیت یک انسان متدین نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره شیطان از بزرگانِ دین کینه در پیش خود دارد و در هر مرحلهای سعی میکند آن کینه را به افراد القاء کند. وظیفهی ما در این مورد ارادت بیشتر به علمای دین است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت هر موجودی، وجودِ آن موجود است که نازلهی وجودِ مطلق است و در قیامت که نسبتها از حالت دنیایی آن خارج میشود، اساساً حقیقت یا وجود هر موجودی ظهور میکند و از این جهت انسان با حقیقت خود و با حقیقت سایر موجودات روبهرو میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور انقلاب اسلامی در سوریه بسیار مهمتر از این حرفها است. بالاخره با استقرار دولت رسمی سوریه، این موارد به نحوی حل میشود. حرکات اینچنینی آمریکا، حرکات مذبوحانه است بهخصوص که ترکیه نسبت به کردها و پایگاهدرستشدن برای آنها حساس است و تضاد بین آمریکا و کردها در این رابطه کمکی است به جمهوری اسلامی و دولت سوریه. و از این جهت ما اینها را نباید چیزی بگیریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شروع خوبی است، میماند که متوجه باشیم در تاریخی زندگی میکنیم که تاریخِ غرب است. لذا باید در کنار رجوع قلبی به حقایق الهی، غرب را درست بشناسیم تا ادامهی غرب نشویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً خداوند اجازه نمیدهد کسی متوجهی گناهان بندهاش گردد، مگر آنکه بخواهد به عنوان محرمِ راز خداوند به ما کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه اراده کرده باشید تا به مرور نمازهای قضا را انجام دهید انشاءاللّه مسیر سیرِ به توحید به مرور برایتان گشوده میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امکانیِ هر موجودی، مربوط به خود موجود است و ذات آن موجود در مقام ممکنالوجودیاش زمینهی پذیرش ولایت اهلالبیت یا مفیدبودن برای خلق را دارد، بدون آنکه بحث تشریع در میان باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً همینطور است که متوجه شدهاید. ولی در هر حال، واقعیاتْ ماورای توهّمات است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون خودمان کارشناس آن موضوع نیستیم. جواب قسمت دوم سؤال را بهتر است در کتاب «ادب عقل و خیال و قلب» در جلسهی دوم کتاب «چه نیازی به نبی» تحت عنوان «فلسفهی تقليد از فقيه» که بر روی سایت هست دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ما وظیفهای داریم که هر روز بیشتر از دیروز باید نسبت به انقلاب اسلامی جدّیتر باشیم و مطمئن باشیم در این مسیر هراندازه دشمن نقشه بکشد، خنثی میگردد. ما هرچه ضربه میخوریم از درون است که متوجهی حقیقت انقلاب اسلامی نیستیم. آری! ما شیاطین را و نقشههای آنها را نمیبینیم. و قرآن در این مورد میفرماید: «إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ» (اعراف/27) ولی وقتی ما در مسیر خدایی قرار گیریم که او را و نقشههای او را میبیند و میداند، همهی کارهای شیاطین و دشمنان انقلاب خنثی میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن پس از مدتی شرایط تحقق احکام نهایی خود را فراهم کرد و دیگر دلیلی نداریم که احکام موجود، موقتی باشد بهخصوص که خود آیاتی که بعداً نسخ میشوند موقتیبودنِ خود را متذکر میگردد 2- اگر مرجع دیگری را اعلم میدانید، مگر میشود به مرجع قبلی باقی بود؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم ما برای ظهور تمدن اسلامی با تنگناهایی روبهرو هستیم. ولی کلیت انقلاب اسلامی که همان روحیهی ضد استکباری آن از یک طرف، و نظر به توحید الهی از طرف دیگر، هست به خوبی در صحنهی امروزین تاریخ جهان نقشآفرین است و به همین جهت دشمنان آن، بدترین انسانهای روزگارند و این است که انسان را امیدوار میکند آیندهی ما، آیندهای خواهد بود که نه غربزدهایم و نه ارتجاعزده. البته با واژهی حجاب اجباری شما موافق نیستم. حجاب، حکم خدا است و به اعتبار آنکه جامعهی ما میخواهد خدایی باشد، نباید با حکم خدا مقابله نمود بهخصوص که بیحجابیِ افراطی موجب ضربهزدن به کانون خانواده میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه میفرمایید حرف درستی است که اگر کسی بخواهد فیلسوفی را فهم کند و تفکر او را حجت بگیرد، باید دغدغهی فهمِ نظر آن فیلسوف برای او محفوظ باشد. مثل ابن رشد که میخواست ارسطو را بفهمد و تفکر ارسطو برایش حجت بود و لذا به فارابی و ابنسینا در این مورد اشکال داشت که شما تلاش نکردهاید ارسطو را بفهمید. در حالیکه مسئلهی فارابی در آن غوغایی که اشعریان و معتزلیان بهپا کرده بودند، ارسطو نبود. فارابی مسائلی داشت و به ارسطو رجوع کرد و متوجه شد در بعضی از مسائل خود میتواند با ارسطو فکر کند. حال بر فرض که ارسطو اصلاً آنچه فارابی از او گفته است را نگفته باشد؛ در هرحال فارابی مسائل خود را داشت و توانست چیزی از ارسطو بفهمد که با آن، به مسائل خود بیندیشد. مثل کاری که دکتر فردید نسبت به هایدگر کرد و او را متهم میکنند اصلاً هایدگر را نفهمیده. به قول خودش: «من به عنوان یک ایرانیِ مسلمانِ شیعه، مسائلی دارم که با هایدگر میتوانم نسبت به آنها فکر کنم، حالا میگویند هایدگر اینها را نگفته، نگفته باشد». عرض بنده در آن جواب اول به سؤال جنابعالی همین بود که ما بنا نداریم مثل محمدعلی فروغی، کانت و هگل و هایدگر بدانیم؛ ما مسائلی داریم و بر اساس آن مسائل به آن فیلسوفان رجوع میکنیم، اگر چیزی از زبانِ آنها در مسائل خود یافتیم، میگیریم و إلاّ، «فلا» . موفق باشید
مه تعالی: سلام علیکم: اکنونزدگی یک نوع غفلت است به جهت روزمرّهگیها، و این غیر از در «حال» بودن و خود را از روزمرّهگیها آزادکردن است. موفق باشید
