بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
19012

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: مدتی است شروع به خواندن ذکر یونسیه به تعداد ۴۰۰ مرتبه کردم البته به طور پراکنده در طول روز احساس می کنم حوصله انجام دادن کارامو ندارم چه کار باید کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر روح‌تان تحمل آن را ندارد تعداد آن اذکار را کم کنید و گرنه به زحمت می افتید. موفق باشید

18621
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: لطفا بفرمایید تفاوت عبادی در این دو آیه چیست؟ «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ.....ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً......فَادْخُلِي فِي عِبَادِي» با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر دو آیه حضرت حق خواسته‌اند نظر رحمانیِ خود را به بندگان‌شان نشان دهند و بفرمایند شما از خودم هستید. با این تفاوت که در آیه‌ی اول حالتِ بالقوه دارد و در آیه‌ی بعدی حالت بالفعل. و به همین جهت در آیه‌ی دوم می‌فرماید وارد بهشت خودم بشو. موفق باشید

16417
متن پرسش
با سلام: استاد گرامی شرمنده بنده پاسخ سوالم رو نگرفتم. شماره سوال: 16412 ویژگی اصلی من ثابت بودنش هست یا بی نهایت طلبیش؟ ببخشید بنده خوب سوالو مطرح نکردم. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با پدیده‌ی مجردی روبه‌رو باشیم، از یک‌طرف ثابت است و تحت تأثیر حرکت‌های مادی قرار نمی‌گیرد و از طرف دیگر، چون محدودیت‌های مادی مثل زمان‌مندی و مکان‌مندی را ندارد، به این معنا بی‌نهایت می‌باشد. و انسان از آن جهت که طالب خداوند است، طالب بی‌نهایت کمالات می‌باشد. پیشنهاد می‌گردد کتاب «ذه نکته در معرفت نفس» و کتاب «خویشتن پنهان» در این رابطه مطالعه شود. موفق باشید

8149

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. بنده قصد دارم نشریهای با مضامین قرآنی در دانشگاه را بیاندازم.ولی از آنجا که شما فرمودید نشریات ظرفیت معارف دینی را ندارند و همچنین عدم استقبال عوام از این جور مباحث ، نمی دانم چه کار کنم .البته یکی از دوستان پیشنهاد داد که این مباحث را به صورت سیاسی البته نه سیاست زدگی ارائه کنیم می تواند نتیجه دهد. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شاید بتوانید پیام آیات را متذکر شوید به‌خصوص همان‌طور که دوستتان فرموده متذکر پیام‌های اجتماعی آیات باشید. موفق باشید
8004

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام الان ما سیر انسان شناسی را کار می کنیم و کتاب انسان از تنگنای بدن تا فرا خنای قرب الهی هستیم پیشنهاد شما بعد ازپایان این کتاب چه کتابهایی است؟ آیا سیر موضوعی خوب است ؟ سیر آثار یک شخصیت چه طور؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بعد از آن اگر «خویشتن پنهان» را نیز کار کرده‌اید، به مباحث معاد بپردازید و آثار آیت‌اللّه شجاعی نیز در این راه نکات خوبی به شما می‌دهد. موفق باشید
6695
متن پرسش
به نام حق و با سلام عطف به پرسش 6528 می دانم که نفس به عنوان حقیقتی ذات مشکک اگر در مرتبه‌ای از مراتب نازله‌ی وجود ظهور یابد از حقیقت خود خارج نمی‌شود و در واقع سقوط نمی کند بلکه نازل می شود. سوال این است که مرتبه ی عالیه ی عقلانی باید احکام عالم عقل را داشته باشد و وقتی نازل شد، مرتبه ی نازل شده به عالم مثال هم باید احکام عالم مثال را داشته باشد یعنی شکل و اندازه مثالی داشته باشد پس چرا نفس به عالم مثال نازل میشود اما خود نفس مثالی نمیشود ؟ البته نگویید در مثال، بدن مثالی دارد زیرا میدانیم که بدن مثالی به ایجاد نفس در خیال نفس متمثل میشود واین خیال از قوای نفس است و نازل از آن
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باز باید بر روی وجودی‌بودن نفس دقت شود که یک عین واحدی است با ظهورات و حضورات مختلف، در معرفت نفس دارید حضور نفس بخودش است و ظهورش به قوایش می باشد، بدین معنا که در هر حالی که باشد از حقیقت خود خارج نمی‌شود و عالٍ فی دنوهِ است ،. مثل نور بی‌رنگ که هراندازه هم نازل شود از جامعیت خود خارج نمی‌گردد. موفق باشید
27879

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: چند وقتی عده ای از شیعیان ‌با توسل به ائمه مخالفت می‌کنند و می‌گویند این‌کاریست که هیچ یک از ائمه انجام ندادند و خواندن مرده صحیح نیست. تشکر. خدانگهدار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در روایات خود به خصوص از حضرت رضا علیه السلام داریم وقتی بر مزار متوفی حاضر شدید و برای او قرآن خواندید و دعا کردید، از یک طرف دعای شما برای او موثر خواهد بود و از طرفی دیگر او دعا می‌کند و دعای او برای ما مفید می‌باشد. همچنین آیا زیارت‌هایی که از ائمه صادر شده‌است حکایت از توسل به اولیاء معصوم ندارد؟ اشتباه این افراد از این‌جاست که گمان می‌کنند ما اولیاء الهی را منشأ بالذات کمالات می‌دانیم در حالی که آن‌ها مظاهر فیض الهی‌اند.

26206
متن پرسش
با سلام: چه فرقی بین این که خدا زردالو را زردالو کرد با زرد الو را ایجاد کرد وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امکانِ زردالو که امری است لااقتضاء نسبت به وجود و عدم، ذاتیِ زردآلوست و خداوند است که به آن وجود می‌دهد. موفق باشید

25044

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: سوالی که می خواهم مطرح کنم نزدیک به ۱۴ سال است که آزارم می دهد یعنی دقیقا بعد از وفات پدر بزرگوارم. بعد از وفات ایشان من از انسانی شاد به انسانی محزون و گوشه گیر مبدل شدم و برای درمان مشکلاتی که به سراغم آمد کلی کتاب های روانشناسی غربی خواندم و تا الان حدود ۸۰۰ جلد کتاب روانشناسی برای درمان احساس پوچی و بی معنایی و بی هدفی زندگی که هر از چند گاهی گریبان مرا می گیرد مطالعه نمودم حتی رشته ام روانشناسی است و امسال دانشجوی ارشد روانشناسی اسلامی هستم برای درمان بی معنایی زندگی ام تمام کتابهایی که پدر معنا درمانگر جهان یعنی ویکتور فرانکل به فارسی ترجمه شده بود مطالعه کردم و بقیه روانشناسانی که فکر می کردم می تواند کمکم کند را مطالعه نمودم ولی از شما چه پنهان که نمی توانستم کاملا به آنها اعتماد کنم. مثلا مکتب ویکتور فرانکل را جزء اگزیستانسیالیست ها تقسیم بندی کردند. یادم رفت بگویم من بعد از فوت پدرم دچار اختلال دوقطبی شده ام و ریشه درمان این اختلال روحی روانی را به عقیده ناتانیل براندن روانشناس آمریکایی پدر جنبش عزت نفس کمبود عزت نفس می دانند و به نظرم در اسلام دلیل اصلی کاهش عزت نفس را نا فرمانی از خدا و انجام گناه می دانند. حدود ۲ سالی است که برای افزایش عزت نفسم با گرفتن روزه پشت سر هم تصمیم به ترک گناه گرفتم اوائل اصلا موفق نبودم ولی به مرور موفق تر شدم در ترک گناه. نتیجه مثبتش را دیدم تصمیم گرفتم کمی بیشتر راجع به روزه تحقیق کنم و مطالب اندک ولی قوی ای از کتاب معراج السعاده پیدا کردم و در کتاب احیاء العلوم مطالب بیشتری را پیدا کردم و در کتاب کشف المحجوب هم دلایل خوبی پیدا کردم و در سایر کتابهای عرفانی گذشته مطالبی پیدا کردم ولی در نویسنده های معاصر نویسنده یا سخنرانی که در زمینه روزه تحقیق فراوان کرده باشد پیدا نکردم تا اینکه کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا ی شما را خواندم شما احادیثی که قبلا خوانده بودم را طوری دقیق شرح دادین که آدمی را به عمق مطلب پی می برد. با یک سرچ کوچک به لیست سخنرانی های شما که راجع به روزه بود دست یافتم و حدود ۴۰ جلسه از سخرانی های شما که راجع به روزه بود را گوش دادم و هم زمان روزه می گرفتم و خیلی راضی و خوشحال بودم تا اینکه تمام ۴۰ جلسه را استماع نمودم و بعد از چند روز دوباره آن پوچی سابق به سراغم آمد منی که راه نجاتم را روزه می پنداشتم ولی انگار این روش نیز برایم مناسب نبود. نمی دانم ایرادم از کجاست و چه کار کنم؟ تمام باورهای مذهبی ام انگار در حال فرو ریختن است. استاد صبور عزیز شما چه راه حلی ریشه ای را پیشنهاد می کنید برای درمان این احساس پوچی و بی معنایی زندگی که احساس رخوت و تنبلی و سستی را برایم به ارمغان می آورد؟ با تشکر فراوان از شما و عذر خواهی بابت اینکه متنم طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم تا حال خوب جلو رفته‌اید، ولی بنا نیست که از سعه‌ی بیشتر در عالم غفلت نمایید و از معارفی که می‌تواند پشتیبان عبادات باشد، غفلت نمایید. پیشنهاد بنده دنبال‌کردنِ مباحث «معرفت نفس» و «معاد» است همراه با شرح صوتی آن‌ها، تا خود را در وسعتی بیشتر احساس کنید و در اگزیستانسِ اصیل‌تری وارد شوید. موفق باشید 

24174

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: واقعیت بنده با پدر و مادر در شهر قزوین زندگی می کنم بنده ۳۵ سال دارم و با داشتن مدرک کارشناسی ارشد زبان انگلیسی دارم. بیکار و مجرد هستم و برادر ۳۱ سال دارد و و با داشتن مدرک کارشناسی وضعیت مانند بنده دارد. از سال ۸۶ مشکلی برای خانواده پیش آمد که طولانی است اکنون این مشکل حل شده و ما یک مغازه داریم در شهر قزوین که با یک آدم ..... شریک هستیم قصد ما فروش این مغازه و جدا شدن از این فرد است ولی چند سال است که هیچ مشتری وجود ندارد از محضر حضرتعالی خواهش می کنم از آنجا که جنابعالی مستجاب الدعوه هستید دعایی برای حل مشکلات همه افراد و فروش رفتن این ملک به قیمت درست و حل این مشکل بفرمایید. اگر هم امکان دارد دعایی به خود بنده یاد بدهید. همچنین بنده حقیر به علم پزشکی واقعا علاقه دارم و بخش زیادی از طب اسلامی را با کمک کتب آیت الله تبریزیان فراگرفتم یکی از مواردی که بنده به دنبال آن هستم تحصیل در علم پزشکی هست که این مورد هم نظر لطف الهی را می طلبد که می خواستم در این مورد هم برآی بنده و افرادی که این آرزو را دارند دعای خیری برای اجابت آن بکنید و اگر هم امکان دارد موارد اجابت دعا را به بنده حقیر هم بیاموزید. با آرزوی طول عمر با برکت شما تا ظهور حضرت مهدی (عج) دوستدار همیشگی شما حسین حاجی کریمیان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده مستجاب‌الدعوه نیستم، روسیاهی هستم که حتماً در مورد جنابعالی دعا خواهم کرد. پیشنهاد بنده آن است که در هر روز طبق روایتی که برای رفع مشکلات داریم ۲۱ مرتبه «آیت الکرسی» را قرائت کنید.

دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای خیلی مهمی است. در روایت داریم امام سجاد (علیه السلام) هر وقت امر مهمی برایشان پیش می‌آمد یا مشکل حادی پیش می‌آمد یا غم و غصه و فشارهای روحی و جسمی و ظاهری و دنیایی داشتند، در تلاطم و فشارهای روزگار که برای همه پیش می‌آید، این دعا را می‌خواندند و این دعا برای حل معضلات و مشکلات و غم‌ها، مشکلات اقتصادی و تنگی سینه و غم و غصه خیلی مؤثر است. مرحوم سید علی آقا شوشتری فرمودند: حضرت صدیقه طاهره (س) این ختم را تعلیم فرمودند و بسیار مجرب است. چون به شدت و بلیه ای مبتلا شدی با حضور قلب، ۱۰۰۱ مرتبه آیه کریمه «رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنتَ أَرحَمُ الرّاحِمِینَ» را با خضوع و خشوع و تضرع بخوانی، نجات خواهی یافت.

مرحوم انصاری لاهیجی که از شاگردان مرحوم قاضی هستند،‌ می‌گفت: روزی از ایشان پرسیدم که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، و در بن‌بست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابم؟ در جواب فرمودند: «پس از پنج مرتبه صلوات و آیةالکرسی، در دل خود (بدون آوردن به زبان) بسیار بگو: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تَشاء» تا ان شاء الله گشایش یابد. ایشان فرمودند: من در مواقع گرفتاری‌های صعب و مشکلات لاینحل به این دستور عمل کردم و نتیجه‌های عجیب گرفتم.

آیت الله العظمی شبیری زنجانی فرمودند: به چند واسطه از مرحوم آقا سید مرتضی کشمیری نقل است که ایشان هم از حضرت بقیه الله نقل کرده اند که برای رفع مشکلات، این دعا خوانده شود: «یَا مَن إذا تَضَاَیَقَتِ الاُمُورُ فَتَحَ لَها باباً لَم تَذهَب إلیه وَهمٌ، یا اَرحَمَ الرّاحمین»

آیت الله سید عبدالکریم کشمیری معتقد بودند که در زمان هجوم گرفتاری‌ها و مشکلات، قرائت سوره و یا ذکری به نیت هدیه به امام جواد (ع) بسیار مؤثر و مجرب است.

همچنین ایشان می فرمودند: هرگاه برای من مشکلی پیش می آید یک سوره «یس» به بابا رکن الدین هدیه می کنم و به این امر سفارش می کردند. موفق باشید

23895
متن پرسش
با سلام: جناب استاد در گفتگوی جنابعالی با آقای دخانچی به نظر می رسید نقدهای شما در کتابهایی مثل مدرنیته و توهم درباره غرب بر جای خود باقی است بیشتر مساله شما در مواجهه با غرب است که ما چگونه با غربی با این خصوصیات که کاردش تا استخوان همه رسیده مواجهه شویم که در عین حالی که منفعل نباشیم اثر گذار هم باشیم. درست برداشت کردم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. غرب، به معنایِ فرهنگِ پشت‌کرده به حقیقت و گرفتارِ پوزیتیویسم و سوء استفاده‌کننده از علم، یک غرب است که همان مدرنیته و توهم می‌باشد. و غرب به معنایِ عقلِ تکنیکی که هایدگر متذکر آن است و معتقد است آن عقل، گرفتار «گِشتل» شده؛ غرب دیگری است. غربِ عقلِ تکنیکی مربوط به این تاریخ است و ما باید در آن حاضر شویم و در آن سهیم گردیم که بحث آن مفصل است. عرایضی تحت عنوان «جایگاه تمدن نوین اسلامی در این تاریخ»  خواهم داشت. موفق باشید

23715
متن پرسش
سلام استاد: انس (با قرآن؛ صحیفه سجادیه و ... ) به چه معناست و تفاوت آن با عادت چیست؟ از کجا بدانیم با یک حقیقت مثلا قرآن مانوس شده ایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اُنس با متون دینی به عنوان ذکری است که افقی از حقیقت را در مقابل ما بگشاید. باید با این رویکرد به قرآن و ادعیه رجوع کرد. موفق باشید

22327
متن پرسش
سلام علیکم: استاد اگر امکان دارد بفرمایید که مجموع مباحث معرفت النفس کدام کتاب و جزوات و صوت ها هستند؟ پیشاپیش از راهنمایی تان سپاسگزارم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم ترتیب 1- «جوان و انتخاب بزرگ» 2- «ده نکته در معرفت نفس»  3- «آشتی با خدا»  4- «خویشتن پنهان»  5- «معاد»  ترتیب خوبی باشد. موفق باشید

22311
متن پرسش
در یکی از کتاب های ابن عربی نوشته شده است کفار اولیای الهی هستند که از شدت غیرت بر معشوق، ایمان خود را پنهان کرده اند! در مورد فرعون هم تعابیر مشابهی داشته؛ بر فرض بگوییم که ابن عربی در مورد برخی شخصیت های مورد احترام برخی افراد تقیه کرده؛ در مورد فرعون که تقیه معنایی نداره چون که یک شخصیت منفور در کتب آسمانی و ادیان ابراهیمی است و هیچ گروهی خود را از پیروان فرعون نمی داند که بگوئیم برای جلب رضایت آن عده این سخن را گفته. منظور ابن عربی از این سخنان چه بوده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف‌های محی‌الدین همان‌طور که حضرت امام در نامه‌ای که به گورباچف نوشتند، حرف‌هایی است از مو باریک‌تر و با ادبیات خاصی فهمیده می‌شود. در مورد فرعون و ایمانی که آورده، استناد ابن‌عربی به این آیه است که فرعون در حینی که در حال غرق‌شدن بود مثل سخن ساحران، گفت: «آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ» در حالی‌که می‌توان به او اشکال گرفت که ایمانِ اضطراری قابل قبول نیست و او معتقد است که با گفتن این جمله، فرعون تصور می‌کرده مثل ساحران نجات می‌یابد و اضطراری در کار از نظر او نبوده. به هرحال حرف‌هایی برای گفتن دارد، نه آن‌که گمان کنیم که اشکالاتی بر او نیست. موفق باشید

21886
متن پرسش
سلام علیکم: سئوال بنده این است، اگر من می بیند و چشم تنها ابزار است، افراد نابینا که مادرزاد هستند اصلا ادراک بصری ندارند در هنگام خواب، در حالی که طبق فرمایشات استاد می بایست نابینایان هم خواب ببینید به صورت بصری، در حالی که اینچنین نیست، لطفا توضیح بفرمائید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌های نابینا، عضوِ بینایی‌شان مشکل دارد نه قوه‌ی بینایی آن‌ها که مربوط به نفس است. به همین جهت تصورات خاص خود را دارند که حاصل فعالیت سایر اعضایشان می‌باشد و عملاً قوه‌ی بینایی آن‌ها در دیدن آن تصورات، فعّال است. موفق باشید

21558

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: زیارت شما قبول یکی از اساتید عرفان فرمودند: «اولاً اینکه تحمل اذیت و آزار دیگران موجب رشد و منفعت سالک است، باعث نمی شود که ذمه آزار دهنده بریء شود هم حق الناس برگردن او است و هم حق الله» سؤال: شما قبلاً فرمودید (جواب سؤال20265 ) باید حضرت حق را مبنای همه آثار دانست تا همه چیزها را از حق بدانیم و یا اینکه بنا به گفته اساتید محترم نظر استقلالی نسبت به غیر نداشتن و همه این امور تحت تسلط، اذن و خواست خدا انجام می گیرد و به سود سالک است و موجب رشد وی می شود. پس با این توضیحات یادآوری شده چرا آن شخص اذیت کننده باید مشغول ذمه باشد و حق الناس و حق الله بر گردن اوست و باید مجازات شود؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف آن استاد درست است زیرا مسئولیت آن فرد در جای خود محفوظ است و بالاخره ضعفی در آن فرد بوده‌است که خداوند او را جهت چنین آزاری انتخاب کرده مثل آن که شیطان را برای اغوای خلق انتخاب کرد زیرا شیطان روحیه‌ی استکباری داشت. موفق باشید

18084
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر: لطفا بفرمایید تفسیر اینکه خداوند در آیه ی اول سوره ی همزه می فرمایند وای بر هر عیب جوی مسخره کننده و از لفظ ویل با یک تاکید خاص استفاده می شود چیستض؟ البته بنده معنای اخلاقی این آیه را متوجه هستم و بیشتر جنبه های دیگر این آیه برای بنده مسئله است که چرا خداوند شخص عیب جو و مسخره کننده را بدین گونه تهدید می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی کسی زیبایی‌های وحی الهی را ننگرد و بگردد تا ضعفی در آن بیابد و به تمسخر بگیرد، چیزی برایش باقی نمی‌ماند. پس وای بر او! که همه‌چیز را از دست داده است. این آدم مشغول دنیا خواهد شد و همین زندگی زودگذرِ دنیا را جاودانه می‌پندارد و هر روز نگران پایان‌یافتنِ چیزی است که او از پایان‌یافتنش در اضطراب است. موفق باشید

15429

حرکت جوهریبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: می خواستم صمیمانه از زحماتت شما برای تعلیم و ترویج معارف ناب اسلام تشکر کنم. ان شاءالله خداوند حافظ و ناصر شما باشد. استاد بحث حرکت جوهری را از طریق سی دی گوش می کنم. بعضی مباحث را چند بار گوش می کنم ولی آنجایی که می خواهم بدون دخالت حس مطلب را دریافت کنم تصوری ندارم و مطلب گم می شود. میشه راهنمایی بفرمایید چطور می شود مطلب عقلی را بدون دخالت حس در یافت کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً حرکت جوهری از بهترین مباحثی است که عقل را جهتِ نظر به موضوعِ معقولی به نام جوهری که عین حرکت است، رشد می‌دهد. سعی کنید در همین موضوع فکر کنید که چگونه واقعیتی در این عالم هست که فقط «حرکت» است نه چیزی که حرکت دارد. موفق باشید

28649
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: جناب ملاصدرا در ابتدای برهان صدیقین، تشکیک در وجود رو مطرح و دنبال می کنند منتها در انتهای برهان وحدت شخصی وجود را مطرح می کنند. آیا از وحدت تشکیکی اعراض می کنند و یا اینکه هدف آموزشی و یا هدف دیگری وجود داشته است؟ با اثبات وحدت شخصیه وجود به نقص و غلط بودن وحدت تشکیکی یا تشکیک در وجود پی می بریم، شخصیتی مثل جناب شیخ چطور در ابتدا تشکیک در وجود و در انتها تشکیک در ظهور را مطرح می کنند سیر تاریخی مشخصی برای این اعراض نقل شده است؟ آیا درسته که در تعریف ممکن الوجود کلمه اقتضای عدم اخذ بشه همانطور که حضرتعالی در شرح کتاب برهان صدیقین ذیل برهان دوم در اثبات هویت تعلقی (صفحه ۳۱) نوشتید ممکن آن است که اقتضای وجود و اقتضای عدم دارد. سوال این است آیا می شود ممکنات اگر قائل به وجود بودن آنها شویم (که می گوییم ما سوی الله ظهورند نه وجود) می‌شود ممکنات در آنها اقتضای عدم وجود داشته باشد با توجه به این فرض اگر بپذیریم ممکنات وجود دارند نَه ظهور، حال وجودشان را از فیاض به معنای دائم الفیض به تجلی دریافت کرده‌اند حال چگونه در آنها اقتضای عدم راه خواهد داشت در حالی که آنها در وجود گرفتن از منبع فیض به نحوه دائمی با توجه به صفت مشبهه بودن این کلمه، به نوعی واجب شده اند در وجود، منتها واجبِ بالغیر در مقابل واجب به ذات که خداوند متعال باشد پس نمی‌توان در آن اقتضای عدم تصور نمود بلکه وجود است لیکن ما می گوییم وجود نیست بلکه ظهور است وجود مختص خداوند است. آیا این تقسیم و تعریف قسیم ها صحیحه؟ اصلا درسته که واجب و ممکن قسیم همدیگه باشن؟ مگه رابطشون طولی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌شود گفت همین‌طور که می فرمایید تشکیک در وجود، جنبه‌ی تعلیمی داشته باشد و بیشتر، تشکیک در ظهور، مدّ نظر بوده است. ۲. ممکن‌الوجود در ذات خود، وجودی ندارد تا این بحث‌ها به میان آید. آری! نسبت به عدمِ مطلق، اقتضای وجود دارد ولی در هر حال، عدم است. به همین جهت اصطلاح «عدمٌ مّا» را برای آن به‌کار می‌برند. موفق باشید

28623

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد ببخشید با وجود مباحث فلسفی و عرفانی امام خمینی و علامه آیا لازمه مثلا ما تو رشته فلسفه کتابای شواهدالربوبیه و اشارات رو هم بخونیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابهایی مثل «شواهد الربوبیه» مبانی تفکری است که حضرت امام و یا علامه متذکر آن هستند. اگر بتوانید به آن مبانی رجوع کنید، راحت‌تر به مباحث امام و علامه وارد می‌شوید. موفق باشید

28090

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم: به عنوان شروع مطالعات فلسفی و در قدم اول، کتاب آقای عبودیت، درآمدی بر فلسفه اسلامی ، انتخاب خوببست؟ ممنونم از راهنمایی شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است با جناب حاج آقا متقی به شماره‌ی 09133058445 تماس بگیرید. موفق باشید

26669
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: در ماه مبارک رجب التماس دعا داریم. ببخشید استاد وقتتان را می گیرم، مطلبی بود خدمتتان عرض کنم. استاد من با بررسی مطالب یا گاها مناظرات که در آن به اصطلاح روشنفکران غرب زده شرکت می کنند به این نتیجه رسیده ام که این ها یک حرف مشترک بر علیه متفکران متعهد و دینی دارند این است که آن ها را متهم به ایدولوژیک بودن و ایدولوژی زدگی می کنند یا اصلا تفکر دینی و متعهد را متهم به ایدولوژیک بودن می کنند در حالی که خودشان سخت از تفکر ایدولوژیک رنج می برند و انگار فقط لفظ دین، اسمش بد در رفته است. مثلا این ها که حتی دکتر داوری را متهم می کنند، خیلی ها وصل به مراکز سیاست و قدرت اند و خادم جناح ها و حزب ها هستند مثل دکتر سروش و جواد طباطبایی و غیره. آیا واقعا مثلا تفکر انقلابی که امروزه حضرت امام خامنه ای عزیز دام ظله آن را تاکید دارند، ایدولوژیک است یا نه عین آزاد اندیشی است؟ نکته دیگر این است آقای دکتر غفاری در کتاب جدال با مدعی فرمودند در مورد ایدولوژی خوب و بد، که متاسفانه برخی به اسم برخورد با ایدولوژیک بودن بد، کلا ایدولوژی را نفی می کنند و ما هم نباید حربه ای دست آن ها بدهیم. به نظرم روشنفکران غرب زده با پرچسب زدن می خواهند متفکران متعهد را از صحنه خارج کنند، شما چه توصیه ای در برابر این اقدام آن ها دارید تا حربه آن ها خنثی شود؟ بحث دیگر در مورد وجه تمایز ایدولوژیک بودن خوب و ایدولوژیک بودن بد است؟ به نظرم باید معنای دقیق ایدولوژی و علم و آزاد اندیشی مشخص شود تا برخی مغالطه نکنند، چه امروز که علومی که رایج است از تفکرات اومانیستی لیبرالی و مارکسیستی نشات گرفته است بعد وقتی پای علم دینی وسط می آید دادشان بلند می شود که آی دارند علم را ایدولوژیک می کنند. با تشکر!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آیا تأکید بر آموزش‌های دینی که جهانی را در مقابل و چشم‌اندازِ انسان می‌گشاید، کاری ایدئولوژیک به معنای نگاهِ محدود حزبی است؟ ۲. ایدئولوژی به معنای نگاه استدلالی و انتزاعی به موضوعات دینی بد نیست، ولی نگاه ایدئولوژیک به مذهب به معنای نگاه حزبی، چیزِ دیگری است و ما دین را محدود به آن نمی‌دانیم 3- مسلّم هر دینی دلایل عقلی و کلامی برای باورهای حقّه‌ی خود دارد ولی محدود به نگاه کلامی یا تئولوژیک نیست و ما باید در تبیین دین، مخاطب را متوجه‌ی وجه اگزیستانس و نحوه‌ی حضور او در عالَم از طریق آموزه های دینی بنمایانیم. عرایضی در این رابطه در بحث سوره‌ی «نبأ» شده است. موفق باشید

25317
متن پرسش
سلام: در یکی از سایت های مخالف عرفان و فلسفه (دارالصادق) به نقل از امام خمینی آمده بود: اسفار اربعه با طول و عرضش از سفر به سوی دوست بازم داشت، نه از فتوحات فتحی حاصل و نه از فصوص الحکم حکمتی دست داد. صحیفه نور جلد ۲۲ ص ۳۸۰. این مطلب با افق هایی از تفکر امام که مطرح می کنید چگونه قابل جمع است؟ اساسا چرا برخی علمای بزرگ و فقها با عرفان و فلسفه مشکل دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» با فلسفه و عرفان نه‌تنها مشکلی نداشتند، بلکه در این اواخر، گورباچف را دعوت به آن‌ها نمودند. آری! خود عرفان و حکمت، کاری می‌کند که انسان متوجه می‌شود نباید مشغول این علوم شود بلکه باید با بصیرتی که از حکمت و عرفان می‌گیرد، به بالاتر از آن‌ها سیر کند. موفق باشید

25238

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: وقتتون بخیر. بنده از تشکل بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز مزاحمتون میشم. استاد در بسیج دانشگاه ما، خواستار تشکیل کانون مهدویت هستیم، و بنابراین دنبال یک سری منابع مطالعاتی به صورت سیر مطالعاتی هستیم. البته در واقع هدف اصلی، فهم مهدویت هست، و رسیدن به شناخت و معرفت عمیق نسبت به امام زمان (عج ) هست، در دیدگاه های مختلفی که نسبت به مهدویت وجود دارد کدام کامل ترین و جامع ترین دیگاه است؟ و سخنش چیست؟ امام زمان باید چگونه و به چه شکلی در زندگی ما نمود پیدا کند. و در واقع بررسی مهدویت در تمام ابعاد مختلف. در واقع خواستار رسیدن به یک نگاه کامل و جامع هستیم. می خواستیم که اگر امکان دارد کمکمان کنید که چگونه و با چه کتبی شروع کنیم؟ آیا کتب شخص شما برای این مهم کفایت می کنند؟ استاد چون کار ما یک کار تشکیلاتی هست، می خواهیم مهر مهدویت بر تمام ابعاد کارهای فرهنگی در سطح دانشگاه زده شود و اصل ابتدایی اش. هم خود معرفت و شناخت گروه مرکزی هست. استاد اگر هم استادانی هستند که بصورت تخصصی در حیطه مهدویت کار کرده اند بسیار خوشحال می شیم به ما معرفی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعه‌ی کتاب «ده نکته» و شرح آن، فکر می‌کنم اگر با کتاب «مقام واسطه‌ی فیض» شروع فرمایید، بقیه‌ی راه را «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

24438

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: بنده می خواستم بپرسم من همه ی دلایلی که مردها می توانند در اسلام چند زن داشته باشند خواندم و به نظرم تا حدودی منطقی است که بازم به نظرم این خیلی ناعادلانه است که اسلام هیچ به احساسات زن ها اهمیت نداده است و اسلام هیچ توجهی به این نکرده است که با ازدواج مجدد یک مرد چقدر قلب یک زن درد می گیرد من میخوام بدونم چرا خدا برای وضع این قانون هیچ فکری برای احساسات زنان نکرده است؟ با اینکه شاید شماها بگویید برای فرد و جامعه لازم باشد ولی پس تکلیف قلب شکسته خانم ها چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایض نسبتاً مفصلی در بحث سوره‌ی نساء شد مبنی بر این‌که وقتی زنان به ادله‌ی متفاوتی بیشتر از مردان بودند، این رخصت برای مردان هست تا با سایر زنان بی‌همسر ازدواج نمانند و خطر فحشاء که بعضاً امروز گرفتار آن شده‌ایم پیش نیاید که البته بحث آن مفصل است. موفق باشید

نمایش چاپی