باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقام «احدیت» نظر به حضرت حق است در هویتی که اسماء حسنا غرق در آن مقاماند. ولی در مقام «واحدیت» مقامِ اسماء حسناست و نبوت رویهمرفته محلِ توجه به اسماء حسنای الهی یعنی مقام «واحدیت» است در عین آنکه باطن نبوت که مقام اصلی نبوت است، مقام پیامبر خاتم «صلیاللّهعلیهوآله» میباشد به اعتبارِ «النّهایات ترجعُ إلی البدایات» که بحث مفصل آن را در کتاب «مصباحالهدایه» حضرت امام میتوانید دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روی هم رفته حرف درستی است ولی ظرایفی دارد که در مباحث فطرت از یک طرف و در مباحث عرفانی از طرف دیگر میتوانید آن را دنبال نمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه در مفاتیح است کفایت میکند. ۲. نه؛ مفاتیح. ۳. هر وقت روحتان در آرامش بود نوشته شود کافی است. ۴. همان کفایت میکند. ۵. همان که در مفاتیح است کفایت میکند؛ نباید وسواس به خرج داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم فرمایشات ایشان را شنیدهام. چیز خلافی در آن نبود. جالب است ظرایفی در تجربیات ایشان پیش آمده که فلاسفهی اسلامی با دلایل و براهینِ دقیقی آنها را اثبات و تبیین کردهاند مثل جلد ۸ و ۹ اسفار که تحت عنوان معرفت نفس و حشر ترجمه شده و بر روی سایت هست.موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً باید مادهی لطیفی باشد که تعبیر «مارجٍ من نار» از آن شده است. مثل چیزی مانند انرژی که در عینِ مادیبودن، محدودیتِ ماده را ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً میدانید که برای رسیدن به بهشت باید از پل صراط عبور کرد که بر روی جهنم است. به نظرم نباید از این محیطها بهکلی فاصله گرفت بلکه باید با روحیهی ابراهیمی وارد آتش نمرود شد و آن را با توحید خود خاموش کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به روش جدال احسن آنطور میفرمودند. ۲. عقل هرکس متوجهی بقای ابدی اوست. پیشنهاد میشود کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن را که بر روی سایت هست، دنبال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید این امور را طبیعی بدانید و برای رشد انسان لازم است. آن نوع خطوراتی که موجب تکبّر شود، شیطانی است و آن وارداتی که موجب عبودیت و تواضع گردد، الهی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کلاً کتابهای آقای حسن ابطحی مبنای درستی ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره جمعهای اسلامی ضعفها و خوبیهایی دارند و در همین رابطه خداوند میفرماید: «خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَن يَتُوبَ عَلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (توبه/102) یعنی مخلوطی از عمل خوب و عمل بد است و بالاخره امید است که خداوند به آنها توجه کند و از اعمال زشت آنها بگذرد. لذا شما سعی کنید خوبیها و انگیزههای خوب آنها را ببینید. به همین جهت آخر آیه بحث غفورٌ رحیمبودنِ حضرت حق را متذکر میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آسمانیبودن در آن جملات، به معنای آن است که رابطهی انسان با عالَمِ غیب و معنویت و با حضرت پروردگار قطع نشود، زیرا انسان در ذیلِ هدایت عالَم غیب و حضرت ربّ میتواند خود را به نتیجه برساند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با استراحت و تقویت بدن و ورزش، از قوهی واهمه هرچه بیشتر عبور فرمایید. مطالعهی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت است، بد نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش من نمیدانم خدا تعجب میکند یا نه؟! ! ولی تعجب میکنم که چرا شما دنبال این هستید که خدا تعجب میکند یا نه؟!!! بجای این حرفها باید با خدا به عنوان معبود خودمان رابطهی عبادیمان را دنبال کنیم. خدا تعجب میکند که چرا بندههای او دنبال آنند که او تعجب میکند یا تعجب نمیکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از توبه، جای خوف در میان نیست! زیرا با توّاببودنِ حضرت حق، خداوند چیزی از آن گناه را در عالَم باقی نمیگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر مسئله مالی است باید در حدّ امکان تکلیفتان را با طرف مقابل روشن کنید و اگر غیر مالی است باید از او حلالیت بطلبید و اگر احتمال فتنه هست، باید برای او استغفار کنید 2- میشود آن دو را در کنار هم داشت 3- احساس وَجهِ ابدی خودمان در هرحال، گوهرِ معاد است 4- به همان معنایی که عرف از این واژه میفهمد 5- مقامی است که نسبت آن با انسانها متفاوت است در این مورد خوب است کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن دنبال شود 6- با دقت مطالب را دنبالکردن تدبیر گویند 6- نمیدانم 7- این موضوع را باید با ادامهی مطالب معرفتی در امر سلوک بیابید، فعلاً طلبتان. 8- این موضوع را در جزوهی «نحوهی حیات بدن اخروی» که بر روی سایت هست دنبال کنید 9- سیر مطالعاتی به خودی خود در این امر نیز کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به طرف دارد. عموماً نفس ناطقهی حتی افرادی که در سن پیری هستند از ادامهی حضور خود جهت کمال برتر به صورت تکوینی مأیوس میشود. ولی مؤمنین در عین حال بهرههایی برای برزخ و قیامت خود از این دنیا بردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مدتی سالک متوجه میشود از آنجایی که حضور خداوند مطلق است، همهی عالم را خدا پر کرده و از این به بعد متوجه میگردد تفاوتهای موجود در ظهورات مختلف اسماء الهی است و نه در مراتب وجود اشیاء. موفق باشید
با سلام: نظردون در مورد سخنان آقای مهدی نصیری در مورد پیامد های مقدس سازی یک نظام سیاسی، چیست؟ پیشتر در پی سخنان آقای رییسی در مورد قدسی بودن جمهوری اسلامی، نوشتم (اینجا) که هیچ نظام سیاسی ای حتی حاکمیت معصوم، به دلیل خطاهایی که ممکن است از سوی کارگزاران غیر معصوم رخ دهد، قدسی نیست و هیچ حاکمی نمی تواند با مقدس دانستن حاکمیتش، باب انتقاد و اعتراض را بر مردم ببندد. در زمان حاکمیت امیرمومنان علیه السلام - که شخصا تجسم عصمت و عدالت و تقدس بود - فردی یهودی (یا مسیحی) از آن حضرت به قاضی شکایت می برد و زرهِ حضرت را از آن خود می داند و از آنجایی که حضرت برای اثبات مالکیت خود شاهدی نداشت، قاضی حکم به مالکیت یهودی می دهد و علی (ع) می پذیرد. (احقاق الحق و ازهاق الباطل، ص ۵۳۴) مقدس دانستن نظام سیاسی، پیامدهای سنگینی برای مردم و امر مقدس (خداوند و دین او) دارد و از این رو جامعه اسلامی باید در برابر قدسی سازی حکومت و حاکمان حسّاس باشد. از جمله این پیامدها عبارت است از: 🔻۱. حکومت مقدس، خویش را معیار حق و باطل قرار می دهد و اگر سخن از دین و شرع هم بگوید، قرائت خویش را ناب و غیرقابل چون و چرا می انگارد. 🔻۲. نظام مقدس به نحوی خودمعیار، تولید معرفت و حقیقت می کند و مرز حق و باطل و علم و شبه علم را به هم می ریزد. 🔻۳. حاکمیت مقدس در هر چالش و اختلافی، خود را محق می داند و طرف مقابلش را و لو اکثریت مردم و جامعه جهانی باشند، گمراه، فریب خورده و فاقد بصیرت اعلام می کند. 🔻۴. تقدس یک نظام با جمهوریت و دموکراسی ـ که امری زمینی و البته مورد توصیه دین است ـ قابل جمع نیست و اگر بین تمایل و خواست مردم با خواست نظام تعارضی پیش بیاید، حق با نظام است. 🔻۵. در نظامهای مقدس، تک صدایی، تک خوانشی، تک حزبی و انواع تکها، ارجحیت و سیطره پیدا می کنند. 🔻۶. نظام مقدس برای حفظ هژمونی خود، توجه ویژه به مظاهر، مناسک و پوسته های دینی دارد و بعضا از تحریف و دستکاری مناسک به نفع خویش ابائی ندارد و تا آنجا که بتواند افراد و آثار مقدس جعل و خلق می کند. 🔻۷. انسانها یا نظامها به میزانی که خود را زمینی و در معرض خطا و اشتباه بدانند، به همان میزان به استفاده از خرد جمعی احساس نیاز می کنند اما اگر خویش را در هاله ای از تقدس بدانند، نیازی به استفاده از تجربه و اندیشه دیگران نمی بینند. 🔻۸. نظام مقدس میل وافری به تولید دشمن دارد، چرا که وجود دشمن حقیقی یا فرضی، برای او در دوگانه حق و باطلی که او در آن نمایندگی تام الاختیار جبهه حق را دارد، مشروعیت آفرینی مداوم می کند. 🔻۹. در نظامهای مقدس، نظارت و حسابرسی از افراد و نهادهایی که در کانون تقدس قرار دارند و یا به آن وابسته اند، غیرضروری و بعضا جسارت به امر مقدس اعلام می شود. 🔻۱۰. حکومت مقدس، کنترل، مداخله و صیانت اجتماعی حداکثری را برای خود قائل است، چرا که نگاهی از بالا به پایین داشته و طبیعتا هر گونه کنترلی را موهبتی الهی در حق مردم می داند. 🔻۱۱. در نظامهای مقدس، نهادها و شیوه های امنیتی و مسائل را امنیتی کردن، جایگاه ویژه ای می یابد، چرا که هر حرف و حرکت مخالف، تعرض به امر مقدس محسوب شده و مستوجب سرکوب و مجازات دنیوی و اخروی است. 🔻۱۲. در نظامهای مقدس چون حاکمان خود را از خطا و فساد منزه می دانند، مساله موقت بودن قدرت، ضرورت خود را از دست می دهد و میل شدیدی به دائمی بودن ریاستها وجود دارد. 🔻۱۳. نظام مقدس می تواند بدترین فسادها و ناکارآمدیها را به استناد قدسی بودن خود کم رنگ و غیر مهم جلوه دهد و با پمپاژ تقدس بر آنها رنگ بپاشد . 🔻۱۴. آنان که منتقد و یا مخالف نظام مقدس می شوند در اذهان حامیان نظام، دشمن خدا و دین قلمداد می شوند و گاه در معرض بدترین قضاوتها قرار می گیرند. 🔻۱۵. تظاهر و ریاکاری در نظامهای مقدس و جامعه تحت حاکمیت آن، سکه ای رایج می شود. 🔻۱۶. استبداد دینی ـ که به تعبیر فقیه والا مقام نایینی (متوفی 1355 ق) در رساله سیاسی شاهکارش «تنبیه الامه و تنزیه الملة»، بدترین نوع استبداد و از مصادیق الحاد و زندقه است ـ محصول نظامهای سیاسی مقدس است که خود را از تقید به موازین عقلی، شرعی و عرفی آزاد و مالک الرقاب مردم می دانند. 🔻۱۷. تن ندادن و یا سخت تن در دادن به تغییر و بازنگری، از دیگر ویژگیهای نظام سیاسی مقدس است، چه آن که بازنگری و تغییر به معنای پذیرش اشتباه است؛ و مگر نظامهای مقدس اشتباه می کنند که تن به تغییر بدهند؟! 🔻۱۸. و بالاخره، یک نظام مقدس می تواند موثرتر از هر نظام عرفی، سکولار و لاییک، مقدسات حقیقی مانند خداوند، دین، پیامبران و رهبران معصوم را بی اعتبار کند و جامعه را برای شورش علیه هر امر مقدس واقعی و غیر واقعی آماده سازد، نظیر آنچه در غرب و اروپا در واکنش به حاکمیت و مرجعیت مقدس کلیسا و پاپها در قرون وسطی رخ داد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این عین مشکلی است که آقای دکتر سروش نیز به میان آوردهاند که چون مثلاً المیزان، قرائت بشر است از یک متن مقدس، پس المیزان و امثال المیزان مقدس نیست. در صورتی که به قول صاحبنظران آیا جملات علامه طباطبایی و نسبتی که با قرآن دارد، با جملهای که مثلاً شخصی بگوید: «آنکه در جوی میرود آب است»؛ در یک حدّ و اندازه میباشد؟ یا با اینکه جملات علامه قرائت ایشان است از قرآن، نسبتی با قداست متن قرآنی دارد که آن جمله آن قداست را ندارد. در موضوع نظام مقدس جمهوری اسلامی بحث در نسبتی است که آن نظام با قرآن و توحید و سیره اولیای الهی دارد در مقایسه با نظامهای سکولارِ دنیا. و اتفاقاً در همین رابطه مقام معظم رهبری «حفظهالله» در صحبتی که با شرکتکنندگان کنفرانس اسلامی داشتند به صورت عالمانهای در نقد چنین نگاههایی فرمودند: «از نظر این گرایشِ باطناً سیاسی و ظاهراً فکری، عرصههای مهمّ زندگی و مناسبات اجتماعی از دخالت اسلام باید خارج بشود؛ در مدیریّت جامعه و تمدّنسازی، اسلام در مورد تولید تمدّن و ساخت تمدّن بشری نقشی ندارد، وظیفهای ندارد، امکانی ندارد؛ در مدیریّت جامعه نقش ندارد، در تقسیم قدرت و ثروت در جامعه، اسلام نقشی ندارد؛ اقتصاد جامعه، مسائل گوناگون جامعه مربوط به اسلام نیست؛ یا مسئلهی جنگ، مسئلهی صلح، سیاست داخلی، سیاست خارجی، مسائل بینالمللی. گاهی میشنوید گفته میشود که «دیپلماسی را ایدئولوژیک نکنید»، با ایدئولوژی مربوط [نکنید] یعنی اسلام در مسئلهی سیاست خارجی و مسائل بینالمللی بایستی اظهار نظری نکند؛ در مسئلهی اشاعهی خیر، اقامهی عدل، مقابلهی با شُرور، مقابلهی با ظلم، جلوگیری از اَشرار عالم، در این زمینهها، اسلام کارهای نیست. در این عرصههای مهمّ زندگی بشری، اسلام نه مرجع فکری باشد، نه راهنمای عملی باشد؛ این اصراری است که دارند. حالا علّت این اصرار چیست، منشأ آن چیست، از کجا شروع شده، اینها دیگر بحثهای مربوط به صحبت امروز من نیست».
و سپس با مطرح کردن آیات قرآن به صورت بسی عالمانه روشن نمودند که اگر کسی معتقد به قرآن باشد نمیتواند از حضور نظامی که بر دستورات الهی تأکید دارد، منصرف گردد. در جلسه اخیر مربوط به سوره «دهر» در این مورد عرایضی شده است که إنشاءالله میتواند مفید باشد[1] از آن جهت که این مسئله مهمی است و به نظر میآید بعضیها به جهت ضعف فکری که منجر به بریدن آنها از نظام اسلامی شده است، هم اکنون به جای آنکه خود را ملامت کنند، نظام اسلامی را بدهکار میدانند. موفق باشید
[1] - https://eitaa.com/matalebevijeh/8392
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این که ما در حال جنگ با استکبار هستیم حرفی نیست. امروز جنگ در حضور و عدم شرکت در انتخابات به میان آمد؛ ما در دفاع مقدس کشته دادیم ولی شکست نخوردیم؛ ما در تهاجم فرهنگی تلفات دادیم و امروز با کسانی روبرو هستیم که از نظر ظاهر و باطن غرب زدهاند ولی هویّت انقلاب همچنان حرف اصلی را برای بشر امروز دارد. ملاک شکست و پیروزی در برآورده شدن طمع دشمن یا برآورده نشدن طمع دشمن است. دشمن در جنگِ نظامی با ما میخواست تا تهران بیاید ولی تلفات ما منجر به نتیجهی دشمن نشد. در جنگ حضور و عدم حضور در انتخابات نیز طمع دشمن آن بود که به قول خودشان ۱۲ درصد بیشتر شرکت نمیکنند ولی به طور عرف و نرمال، آن اندازه که در نظام دموکراسی به صحنه میآیند، مردم به صحنه آمدند؛ یعنی عملاً ۱۲ درصد به صحنه نیامدند به اعتبار حضور ۵۴ الی ۵۵ درصدی که معمولا در نظام اسلامی به صحنه میآمدند. آری بنابر این، این اندازه تلفات به معنای برآورده شدن طمع دشمن نیست ولی جنگی است که همواره ادامه دارد و العاقبه للمتقین. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زمانها اقتضائات متفاوت دارند ولی قرآن و اولیاء معصوم، فوقِ زمانها هستند. لذا وقتی با سیرهی اولیاء معصوم عمل نماییم، عملاً اقتضائات زمانه نیز رعایت میشود و همان روحانیتی که مطابق زمان است بر قلب ما القاء میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این به جهت نشناختن مرگ و معاد است. توصیهی بنده مطالعهی کتاب «معاد» که بر روی است همراه با شرح صوتی آن. موفق باشید
