سلام علیکم: نظر شما پیرامون سخنان اخیر استاد پناهیان که واقعا در اربعین سنگ تمام می گذارند چیست: استادپناهیان: «البته زیاد توصیه نمیشود آقایان خانوادهها را برای پیادهروی اربعین بیاورند. حضور خانمها در پیادهروی اربعین در اولویت نیست؛ ازدحام هست، اذیت میشوند. مگر اینکه به شدت بتوانند مراقبت کنند. ولی هر چه بیشتر این سفر اربعین بتواند با حضور بیشتر مردان باشد بهتر است، اگر چه خانمها هم دل دارند و احساس وظیفه میکنند و حضورشان هم خیلی از اوقات مفید است، ولی اگر کنترل نشود، بهطور طبیعی که غلبۀ حضور خانمها در مجالس معنوی بالاتر است، دوباره این غلبه در آنجا هم اتفاق خواهد افتاد. خانمها فراغت بیشتری هم دارند، و اگر کاروانها اولویت را به حضور آقایان ندهند، ممکن است اکثراً خانمها شرکت کنند و این از جهات مختلف به مصلحت نیست.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آنجایی که تمدن اسلامی با حضور مردان و زنان محقق میشود، مثل انقلاب اسلامی که به تعبیر حضرت امام بعضاً زنان پیشتاز بودهاند. در تمدنی که با اربعین باید به ظهور برسد نباید زنان در حاشیه باشند وگرنه عقیم میماند هرچند متأسفانه در کشورهای عربی حضور فعّال زنان در این موارد چندان پذیرفتنی نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با دفتر مرجع تقلیدتان موضوع را در میان بگذارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد انتخابات خبرگان که در کلّ کشور حتی در تهران، جهتگیریِ غالب با نظر به روح اصولگرایی به صحنه آمده است حتی همانهایی که در لیستی بودند که آقای هاشمی در رأس آن قرار داشت. و در مورد اصلاحطلبان و روح اصلاحطلبی؛ باید چند نکته را از هم تفکیک کرد. اول اینکه این نوع گرایش به اصلاحطلبی که امثال آقای دکتر عارف سرلیست آن است، غیر از آن اصلاحطلبی است که نظر به امثال آقای میرحسین موسوی دارد. و از این جهت میتوان گفت جریان اصلاحطلبی از آن روحیه عبور کرده است، ولی نه به معنای آنکه از وضعیتِ سکولاریتهی تاریخی که جهان را فرا گرفته است، آزاد شده باشد. نکتهی دوم موضوع اصولگرایی ما است که از یک طرف در همان وضعیت سکولاریته قرار دارد با کمی چاشنیِ تدیّن، و از طرف دیگر در دورههای قبل نشان دادند آنطور که شایستهی انقلاب است، پرورش لازم نداشتهاند و گرفتار یک نوع فقر فکری و عدم احساس حضور تاریخی هستند. و سومین نکته که از همه مهمتر است روبهروشدن با وضعیتی است که سکولاریتهی پنهان، بهخوبی در کلیّت انقلاب توسط اصحاب فکر و فرهنگ تبیین نشده است و ما به خودآگاهیِ تاریخی نسبت به آن، دست نیافتهایم در آن حدّ که وضعیت خود را درست درک کنیم و به مردم خود افقی ماوراء وضعیت روحِ سکولاریتهی جهان معاصر را نشان دهیم تا در مقابل وعدههای جریانهای متجددمآب، از خود شیفتگی نشان ندهند. ما هنوز متوجه نیستیم که نگاه سکولاریته یک موضوع تاریخی است و باید با نظر به امکانهای خود و بدون عجله و با برنامهریزیهای عمیق از آن عبور کنیم. هنوز نمیدانیم در چه محدودههایی برای تحقق انقلاب اسلامی باید عمل کرد؛ وضعیت خود را درک نکردهایم و متأسفانه امید به نتایج زودبازده داریم. باید نسبت به وضعِ موجود خود که بین انقلاب اسلامی و فرهنگ تجدد قرار گرفتهایم، به طور جدّی فکر کنیم. ما نمیتوانیم چشمِ خود را بر روی جذبات فرهنگ غربی ببندیم مگر آنکه مردم خود را به جذباتی بس عالیتر آشنا کنیم. امروز در مقابل آتشفشانی از امیالِ نفس امّاره قرار داریم که به قول شهید آوینی: در مقابل این آتشفشان هر خانهای امکان مقاومت ندارد، باید «خانهای در دامنهی آتشفشان بنا کرد» تا سنگبناهای آن خانه در مقابل تودههای مذاب آتشفشان، بتوانند مقاومت کنند، وگرنه همواره ما خواسته یا ناخواسته در ادامهی زندگی غربی روزگار میگذرانیم و طعم خوش آزادگی از مناسبات دنیای غرب را به جان خود نمیرسانیم. ما از آن جهت مأیوس نیستیم که انقلاب اسلامی بابِ تفکر نسبت به غرب را به ما آموخته است و راهِ عبور از زمستانِ نیهیلیسم را در مقابل ما باز گذاشته. تندبادهایی در حالِ وزیدن است، ولی مقاومت نیز فراموش نگشته. با حضور در تاریخی که از طریق انقلاب اسلامی شروع شد نهتنها از دوقطبیهای القایی عبور میکنیم بلکه معنای زندگی در انقلاب اسلامی را اصالت میدهیم. در ضمن نظر جنابعالی را به جواب سؤالهای شمارهی 15090 و 15100 جلب مینمایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک غفلت بود که قبلاً این کار را نمیکردند لذا مؤمنین به آنها تذکر دادند و آنها نیز عمل کردند. موفق باشید
جواب: پس از سلام؛ همچنان که مستحضرید سؤالا تتان گسترده است و نیاز به جواب گسترده دارد، لذا پیشنهاد میکنم ابتدا شرح کتاب «ده نکته از معرفت نفس» را که به صورت سیدی موجود است دنبال بفرمایید تا سؤالاتتان را راحتتر طرح کنید.
در مورد رابطهی بین جهان متکثر با وحدانیت، لازم است موضوعِ «وجود» را دنبال کنید ، پیشنهاد مشخص بنده مطالعه کتاب «از برهان تا عرفان» است که لازم است همراه با شرح آن در سیدی دنبال شود.
کتاب «مباحث بنیادین» را نخواندهام، ولی رویهمرفته با طرز فکر مؤلف آن آشنا هستم. مشکل را باید در موضوع «وجود» حل کرد که در بحث جواب به آقای دکتر سروش مطرح شده، چون آقای سروش هم موضوع ایجاد صوت از طرف خدا را مشکل میداند و لذا فکر کردهاند پس باید الفاظ قرآن ساختهی پیامبر«صلواةاللهعلیهوآله» باشد، میتوانید به جواب اینجانب در قسمت مقالات ویژه در سایت لب المیزان رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید ما در تاریخ خاصی قرار داریم که به اصطلاح به آن، تاریخِ گذار میگویند و این دوره فرایند خاص خود را دارد. اگر آگاهیِ لازم نسبت به همین علومی که شما دنبال میفرمایید نداشته باشیم؛ تغییری که نیاز است انجام شود و به سوی نرمافزارِ بومی قدم گذاشته شود، با مشکل روبهرو میگردید. جایگزینیِ نرمافزارهای جدید، خلقالساعه نمیشود پس زبانِ شرایطی که میخواهیم از آن عبور کنیم و به شرایط جدید وارد شویم را، امثال همین دانشجویان متوجه خواهند شد که از یک طرف با معارف عالیهی اسلامی آشنا باشند و از طرفی نسبت به راهکارهای علوم فنی بیگانه نباشند. از طرفی برای امرار معاش در حال حاضر به وسیلهی همین نوع فعالیتها و شغلها، عملاً نیاز مردم را برآورده خواهید کرد و رزق حلالی نصیب خود نمودهاید. موفق باشید
