بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29671

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: بنده در امر انتخاب شغل دچار اندکی سردرگمی شدم. بنده دانشجوی پرستاری هستم ولی احساس نیاز می کنم باید در امر تربیت وارد شوم حال به نظر شما ورود در مقطع دبستان تاثیر بیشتری دارد یا مقطع راهنمایی و اینکه آیا این تغییر رشته صحیح است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کار تربیتی حُسن خود را دارد، ولی پرستار دلسوز، خودش را و بیمار را می‌تواند تا اوج آسمان معراجی کند و به انوار الهی منوّر شود. موفق باشید

28583
متن پرسش
با سلام ممنون که وقتتون رو در اختیار من قرار دادید. سوالی از خدمتتون دارم. من خانمی هستم که برای پسرم به خاستگاری دختر خانم شایسته ای از یک خانواده ی مذهبی رفتیم. بعد از اولین جلسه ی ملاقات به این نتیجه رسیدیم که دختر خانم و پسر من از جهت هم کفوی و عقیده و بعضی مسائل دیگر اشتراکات زیادی دارند. ولی وقتی برای هماهنگی دومین جلسه تماس گرفتم؛ مادر دختر خانم فرمودند که: ما با یک حاج اقایی که دوست خانوادگی ماست مشورت کردیم و ایشون هم استخاره کردند و هم با علمی که دارند گفتند که ستاره های این دختر و پسر با هم جفت نیست و بعدا زندگی آنها با عدم تفاهم و مشاجره همراه خواهد بود. با این وجود خانواده ی دختر به ما جواب منفی ندادند و گفتند که نمیدونند چه تصمیمی باید بگیرند. حالا سوال من از جناب عالی این است که: آیا اهمیت دادن به این مطالب درست است و در آینده این عدم تفاهم در زندگی آنها وجود خواهد داشت و یا با توجه به این که ظاهرا هم کفوی و هم عقیدگی وجود دارد، اجازه دهیم تا خاستگاری روند عاقلانه خود را طی کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی عقل به گفته‌ی حضرت باقر «علیه‌السلام» حجتِ باطنی است و چیزی را مشخص کند، استخاره چرا؟ پشت به استخاره حرام نیست، ولی پشت به عقلِ صریح، حرام است. موفق باشید

26899
متن پرسش
سلام و عرض ادب: شهید آوینی در کتاب آغازی بر یک پایان می نویسند که باید جسم این قالب را در روح اعتقادات و فرهنگ خویش مستحیل کنیم و در عین حال مراقب باشیم بدام توسعه گرایی و تکنوکرات بودن نیفتیم. مقصود از استحاله جسم قالب_که همان عناصر مفید علمی و تکنیکی غرب است_در روح اعتقادات و فرهنگ ما چیست؟ مگر ابزار و عناصر، حامل یک فرهنگ نیستند و به یاد دارم خود شما هم در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم و گزینش تکنولوژی از دریچه بینش توحیدی، بارها روی این بحث تاکید داشتید؛ پس چگونه جسم قالب ها و عناصر فرهنگ و تمدن مدرنیته بعنوان نقطه مقابل گفتمان انقلاب اسلامی، قابل استحاله در روح اعتقادی و فرهنگی ما هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان کتاب‌ها نیز از قول شهید آوینی این نکته مطرح است که اگر انسان نسبت به روح تکنولوژی، خودآگاهیِ لازم را پیدا کند می‌تواند از آن‌ها نیز در مسیر تحقق اهداف خود بهره‌مند شود کاری که خود آن شهید در مجموعه‌ی «روایت فتح» انجام داد وگرنه مردم معمولی اگر جسم و قالب تکنیک را گرفتند، ناخودآگاه روح عربی آن را نیز وارد زندگی خود می‌کنند. موفق باشید

26859

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: حاج آقا علی بهجت از زبان آیت الله بهجت رحمت الله علیه نقل می کنند که سفیانی از حتمیات است اگر در همه علائم ظهور بداء حاصل شود در مورد سفیانی بداء حاصل نمی شود و چاره ای از آن نیست و سفیانی به اسم آدم می کشد مثلا هر کس حسن، حسین، فاطمه اسمش باشد را می کشد، ۱. با توجه به اینکه آیت الله بهجت چند سال قبل از به وجود آمدن داعش رحلت فرمودند به نظرتان نمی توان گفت که داعش همان سفیانی بوده باشد. ۲. یک جایی خواندم که آیت الله قاضی رحمت الله علیه فرموده بودند که این سید (امام خمینی) در ایران حکومت تشکیل می دهد و بعد از او کسی می آید که پرچم را به دست حضرت مهدی سلام الله علیه می دهد، به نظر حضرتعالی رهبر انقلاب حفظه الله همان سید خراسانی که از آن به عنوان یکی از علائم ظهور نام برده شده نیست؟ کتاب تحلیل تاریخی نشانه های ظهور رو مطالعه کردم چون کاملا سفیانی و سید خراسانی رو انکار نکرده بود. این سوالات رو پرسیدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چه اشکال دارد؟ ۲. قسمت دوم جمله‌ی مرحوم قاضی در صحبت‌های ایشان نبوده است. موفق باشید

26521
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: استاد مسئله ای ذهنم رو مشغول کرده. بعد از مشخص شدن اسامی نمایندگان و لیست هایی که ارائه شده به این نتیجه رسیدم و یا میشه اینگونه گفت که فکر می کنم کاندیداهای مجلس (نیروهای انقلابی نزدیک به جناح اصولگرا) فاقد تقوای سیاسی هستند. (البته نه همگی) چون دقیقا خطایی رو که چهار سال پیش مرتکب شدند رو این بار دارند تکرار می کنند. با ارائه دادن لیست های مختلف. هم در شهرستانها و هم خود پایتخت که باعث شکسته شدن رای مردم شده و فضا رو برای ورود افراد ناکارآمد به مجلس باز می کنند. تا کی قرار است که چوب این ندانم کاری ها رو بخوریم. متن زیر رو از خبرگزاری فارس می نویسم: اصولگرایان با ۲ لیست می‌آیند/پیشنهاد ۲۹+۱ هم نتیجه نداد بعد از چندین جلسه و پیشنهادهای مختلف در نهایت اصولگرایان با ۲ لیست به انتخابات وارد می‌شوند. یک عضو جلسه به خبرنگار فارس گفت: در جریان مذاکره، درخواست اصلی آقایان آقاتهرانی و محصولی برای ارائه فهرست مشترک حذف قالیباف از فهرست نهایی بود. حدادعادل با این پیشنهاد مخالفت می‌کند و پیشنهاد دیگری می‌دهد که در صورت لیست مشترک، ائتلاف با سرلیستی قالیباف منتشر شود و پایداری با سرلیستی آقاتهرانی که این پیشنهاد نیز از سوی جبهه پایداری رد می‌شود. در ادامه محمدباقر قالیباف پیشنهاد دیگری می‌دهد و اعلام می کند حاضر است از لیست کناره گیری کند و به صورت مستقل و منفرد در انتخابات شرکت کند. لیست جبهه انقلاب نیز ۲۹ نفره منتشر شود که این نیز مورد موافقت ائتلاف قرار نمی گیرد. fna.ir/dezpcb در اصفهان هم که خود جنابعالی شاهد ماجرا هستید. تحلیل شما در رابطه با این مسائل چیست؟ موفق و پایدار باشید. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چندان نگران نیستم. به امید آن‌که مردم به چنین بصیرتی رسیده باشند که اکثراً جریان اصلاح‌طلبی، بیشتر به منافع خود فکر می‌کند تا به انقلاب. اگر این‌طور باشد جای نگرانی نیست زیرا دعوا در خانواده‌ی انقلاب اتفاق افتاده است. موفق باشید

26404

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خدا قوت خدمت استاد محترم. سوالی که هست اینه که آیا اثر دیدن نامحرم در تلویزیون یا در کوچه و خیابان فرق می کند؟ این توجیه که تصویر زنده نیست دلیل می شود یا خیر؟ تحریک فرق نباید داشته باشد. متاسفان خیلی ها در کوچه و خیابان به نامحرم نگاه نمی کنند اما در تلویزیون به زنان نامحرم راحت نگاه می کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن حدّ که تلویزیون پخش می‌کند، از حضرت امام قبلاً استفتاء شد و فرمودند اگر بدون لذت نگاه شود، اشکال ندارد. موفق باشید

26401

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در برخورد با علم و تمدن غرب، می پذیریم تمدن ها غیریت سازند و روح کلان اسلام و مدرنیته غالب جهانی واقعاً متفاوت و دو زمین جداست، هم چنین می پذیریم که فرهنگها ابزارساز هستند و با مثال معروفی که خودتان داشتید، در فرهنگ معنوی انسان برای تعامل با نظام احسن خلقت و استفاده درست مطابق ظرفیتها، به ساخت قنات رو می آورد اما بشر مدرن برای تغییر جهان و هویت ابزار ساز خود مطابق امیال و حال درونی اش، به ساخت وسیله ای مثل الکترو پمپ رو می آورد. با وجود این دو مطلب و اینکه با وجود تمام مشکلاتی که تکنولوژی مدرن با سیطره روح اومانیستی دارد اما ظرفیت انکشاف و تحقیق و سرعت در آن هست و این هم مطلبی قابل تامل است. ما اگر بخواهیم با تکنولوژی برخورد کنیم و ابزارهایی مطابق اهداف تمدن شیعه بسازیم، باید هم به صبغه هویتی خود و روح متعالی ایرانی_اسلامی مان نظر کنیم و هم بدون اینکه عیوب ساختاری ابزارهای مدرن را وارد فرهنگ مان کنیم باید به نحوی آن را در فرهنگ خود استحاله کنیم که هم ابزاری برای رسیدن به چشم اندازهایمان باشد و هم ظرفیتهای مثبتی مثل انکشاف و تسریع خدمات که با روح مدرن ظهور کرد را داشت مثل کاری که شهید آوینی با مستندی مثل روایت فتح کرد و علیرغم اینکه سینمای مدرن را ابزاری برای ایجاد معرفت وهمی و غیر قدسی برای بشر می داند و در عین حال به ظرفیتهای هنری و سمعی_بصری رسانه واقف است، قصد دارد فطرت را در سینما و مستند وارد کند و لذا کنار همان تکنیک های غربی مستندسازی، با نمایش تصاویر رزمندگان و متون عرفانی اش و آن زاویه دید حماسی، یک اثر تمدنی ماندگار ساخت. آیا این برداشت من که بخش مهمی اش رو فکر می کنم خودتان هم در کتب و مقالات غرب شناسی اشاره کردید و همین آثارتان برای من دغدغه ایجاد کرد، درست است یا به نحوی التقاطی بین اسلام و مدرنیته است که ما دیگر نه مسلم هستیم نه بشر مدرن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً باید روی همین نکته که می‌فرمایید فکر شود. در بحث «طلوع جهانی بین دو جهان» عرایضی شد که فکر می‌کنم نقطه‌ی خوبی برای تفکر باشد. در سایت می‌توانید به این آدرس مطلب را دنبال کنید: موفق باشید http://lobolmizan.ir/post/1651/انقلاب-اسلامی-طلوع-جهانی-میان-دو-جهان

26231
متن پرسش
سلام: ببخشید جناب طاهرزاده. سوالی از حضورتون داشتم. تفاوت در معنای رحلت، فوت و موت از نظر لغوی چیست؟ آیا در معنای لغوی می‌توان از این کلمات به جای شهادت استفاده نمود؟ اگر نمی‌توان استفاده نمود پس چرا آقای مجتهدی تهرانی در جلسات درس خود حین درس از رحلت امام باقر علیه السلام یا یکی دیگر از معصومین علیهم السلام استفاده نموده اند؟ یعنی ایشان به شهادت رسیدن این معصوم بزرگوار را قبول ندارند؟ نکته بعد این است که چرا آقای جوادی آملی در صحبت های خود از رحلت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم و خانم حضرت زهرا سلام الله علیها استفاده کرده اند. (در این زمینه مطلبی خوانده ام ولی هنوز سرچی در صحت انجام نداده ام) آیا این مسئله صرفا برای حفظ وحدت می باشد؟ می‌شود در این زمینه مفصل توضیح بفرمایید. التماس دعا یا علی (علیه السلام) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واژه‌ی «رحلت» واژه‌ی خوبی است یعنی از این دنیا به دنیای دیگر رفتن. ولی واژه‌ی «فوت» خوب نیست چون به معنای از بین‌رفتن است و قرآن در این رابطه می‌فرماید: «فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ» فوت و نابودی برای آن‌ها نیست بلکه از مکانی نزدیک یعنی آزاد از روش‌های مادی گرفته می‌شوند. واژه‌ی «موت» به معنای مردن است. موفق باشید

25678
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به آیه ۱ سوره حجرات «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُقَدِِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» در زمان فعلی قاعده اطاعت از سرپرست جامعه اسلامی به چه معناست؟ وظیفه یک مسلمان در قبال مدیر و رهبر چیست؟ آیا این مورد درباره ولی فقیه هم در عصر غیبت حضرت صاحب الزمان (ع) صدق می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلماّ ولیّ فقیه در زمان غیبت امام زمان «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» همان جایگاه اولیاء معصوم را دارد زیرا او کارشناس کشف حکم خدا و رسول است و عملاً پیروی از او، پیروی از خدا و رسول به حساب می‌آید هرچند که در ذات و شخصیت خود معصوم نیست. موفق باشید

25011

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم وقتتون بخیر: در پاسخ سوال، شما در تفسیر آیه ۸۴ سوره مائده فرمودید که خداوند آن مسیحیان را به خاطر رویکرد حق جویانه شان وارد بهشت می کند در حالی که آنان مسلمان نشده بودند. اما این قسمت از متن قرآن که از زبان مسیحیان می گوید: «و ما لنا لا نومن بالله و ما جاءنا من الحق» آیا گویای مسلمان شدنشان نیست؟ فرموده اید، آن‌ها وَحی محمدی «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را قبول دارند ولی قرآن آن‌ها را دعوت به توحید کرده است، نه اسلامِ رسمی که مسلمان شوند. لذا می‌فرماید: «قُل يا أَهلَ الكِتابِ تَعالَوا إِلىٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَينَنا وَبَينَكُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشرِكَ بِهِ شَيئًا» یعنی کلا مسیحیان امروز هم وظیفه ندارند مسلمان شوند؟ آن هم مسیحیان امروز که دینشونم تحریف شده و اعمالی انجام می دهد که در دین واقعی مسیحیت نیز تحریم شده؟ قرآن مسیحیان را فقط به توحید دعوت کرده نه کلا به مسلمانی؟ البته می دانیم که مسیحیت حتی توحید را هم قبول ندارند و معتقد به تثلیث اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه‌ی طباطبایی با توجه به تحقیقاتی که کرده‌اند، می‌فرمایند اتفاقاً همین انجیل و توراتی که هم اکنون در دست یهود و نصاری است و تحریفاتی نیز در آن شده، در صدر اسلام، همین در دست یهود و نصاری بوده و با توجه به این امر خداوند از آن‌ها خواسته است به توحید برگردند. البته بحث آن مفصل است و عرایض نسبتاً مفصلی در بحثی که در سوره‌ی آل‌عمران شد؛ مطرح گردید. موفق باشید

23823

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده منتظر جواب سوال ۲۳۸۱۴ هستم. نمیدونم کجا باید جوابی که برام فرستادید پیدا کنم. توی پرسش پاسخ این سایت که رفتم چیزی ندیدم. حتی از شماره ۲۳۸۱۴ هم گذشتید ولی به این سوال پاسخ ندادید. توی ایمیلم هم چیزی نبود. منتظر جواب هستم. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:چیزی در این مورد به ما نرسیده. موفق باشید

23307

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: فرمودید خداوند در خیال به یک صورتی ظاهر می شود جبرئیل هم در سیمای آن جوان در خیال ظاهر شد حال چند سوال دارم: ۱. چرا جبرئیل بجای آن جوان به سیمای حضرت علی نازل نشد؟ ۲. آیا ممکن است خداوند هم بصورت یک شخص در قوه خیال برای عرفا ظاهر شود؟! ۳. چرا آنگاه که حضرت موسی (ع) خواست خداوند را ببیند خداوند بصورتی در خیال آن پیامبر جلوه نکرد؟
متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمی‌دانم 2- بلی 3- نمی‌دانم. موفق باشید

23195
متن پرسش
خدمت استاد بزرگوار سلام: در پاسخ به سوال شماره 23121 راجع به اجنه فرمودید: «اطلاع از باطن افراد هم در حدّ باطن خیالیِ افراد است و نه بالاتر از آن» منظورتان از خیال فقط همان مخزن نگهداری صور است که توسط حواس پنجگانه به آن وارد می شود یا قوای مادون عقل اعم از متفکره، واهمه، متخیله و خیال؟ همچنین فرمودید: دانایی اجنه نسبت به آینده‌ای است که در عالم ماده قبل از وقوع آن واقع می‌شود، نه آن‌که بتوانند به حقایق دسترسی داشته باشند. سوال اینکه: چون آینده چیزی است که در این عالم هنوز واقع نشده پس علم به آن مستحیل است مگر اینکه که از طریق مبادی مافوق عالم مادی مثل عالم مثال یا عقل یا عین ثابته باشد و وقایع آینده از آن طریق دریافت شود. آیا اجنه از مبادی مثالی عالم مادی نسبت به آینده آن علم می گیرند و اطلاع پیدا می کنند؟ و منظورتان از «حقائق» در جواب سوال، حقائق کدام عالم است؟ لطفا مشروح تر بفرمایید. متشکرم - جزاکم الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً موقعیت تکوینی اجنّه بیش از ورود در عالَم مثال نیست. لذا پیش‌گویی‌هایشان نیز در همان حدّ است که مبادیِ حوادث را قبل از وقوع از عالم مثال و خیال درمی‌یابند و حضورشان نسبت به ورود در اندیشه‌ی انسان‌ها در همان حدّ وسوسه در خیال است، اگر آن اجنّه بخواهند شیطانی عمل کنند. و انسان‌هایی هم که خود را در مسیر شیاطین رشد داده باشند در همین حدّ برایشان امکان حضور هست. لذا نه آن شیاطین و نه این انسان‌ها نمی‌توانند به روح و روان اولیاء الهی دسترسی داشته باشند. موفق باشید

21036
متن پرسش
با سلام: از آنجا که من شکاک هستم در جمیع شئون زندگی نظرم به مسائلی که موجب بسط شکاکیت می شود جلب می شود. اخیرا در مطالعه قرآن مجید متوجه شدم می توان نگاه های خوبی درین زمینه به دست آورد که نمونه هایی را قبلا ارسال کردم. مثل رابطه معجزه و شکاکیت و شبهه وجه تمایز ملائکه و جنیان بشر نما با بشر واقعی یا موردی که اخیرا دیدم آیه 44 سوره نمل است «قيل لها ادخلى الصرح فلما راته حسبته لجة و كشفت عن ساقيها قال انه صرح ممرد من قوارير» می بینید که ابتدا یقین داشت و چگونه یقینش ابطال شد ما هم اگر در آن وضعیت بودیم مثل او رفتار می کردیم. با توجه به این مباحث قصد دارم تحقیقی مفصل در مورد آموزه های قرآن در بسط شکاکیت بکنم و از شما سوالاتی دارم امید همه را پاسخ دهید. 1. نظر حضرتعالی نسبت به این نوع نگاه به قرآن چیست؟ 2. آیا چنین نگاهی قبلا شده؟ مثلا امام المشککین فخر رازی مطالبی درین زمینه دارند چون برای پیشینه تحقیق نیاز بررسی نظرات قدما دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد ورود نداشته‌ام. زیرا قرآن، شرطِ ورود به ساحتش را تقوای اولیه گذارده است و می‌فرماید: «ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ» یعنی اگر انسانی به این خودآگاهی رسید که باید طریقی برای متعالی‌کردن خود جستجو کند، این قرآن با او سخن‌ها خواهد داشت. موفق باشید

20311

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: مي خواستم سؤال كنم، حكم دلٌالي در اسلام چيست؟ و آيا كار بنگاههاي معاملات ملكي هم شامل اين امر مي شود؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته انسان باید تنها در إزاء کاری که برای کسی انجام می‌دهد اجرتی دریافت کند و دلاّلی از این جهت حرام است که بدون کار، انسان با زد و بندی که انجام می‌دهد، اجرتی طلب کند. به نظر نمی‌رسد کاری که افراد در بنگاه‌های معاملات ملکی انجام می‌دهند حکم دلاّلی داشته باشد. موفق باشید

19968
متن پرسش
سلام استاد: در مورد معاد جسمانی از نظر امام، فرمودید که دیگه یه جسم و یک روح نداریم، بلکه روح یا نفس همان جسم است، به معنی تجلی ۱. یعنی میشه گفت دیگه بدن ابزار نیست در قیامت؟ ۲. اینکه فرمودین نفس همون جسمه، به معنای تجلی، آیا میشه گفت این نوع تجلی همانند تجلی خداوند است به صورت ملائکه یا فرق داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌طور است که می‌فرمایید 2- همه‌ی عالم تجلی انوار الهی است و از حضرت حق جدا نیست و بدن قیامتی انسان نیز به همین نحو از روح انسان جدا نیست که ابزار بدن باشد. موفق باشید

30912

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید من احساس می کنم بعد از این همه که هر سال این دعاهای پر مضمون مفاتیح رو در ماه های مختلف خوندم، و حوایج والایی که در اون دعاها هست رو از خدا خواستم اما انگار هیچ کدوم مستجاب نشدن. من حتی در حالت عادی و دعاهای خودم هم چیزایی مادی و معمولی نخواستم ولی این همه دعا انگار هیچ نتیجه ی خاصی نداشتن و اگرم نمی خوندم یا درخواست نمی کردم تفاوتی نداشت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا متوجه نباشیم در دعا، هویت انسان شدید می‌شود به جای این‌که طلب خاصی از انسان برآورده گردد. دعا موجب حضور در جهان کیفیت‌ها می‌شود. در این رابطه در بحثی که مربوط به «شب قدر» است تحت عنوان «شب قدر و حضور در اکنونِ بیکرانه خود» عرایضی شده است. آدرس بحث در سایت http://lobolmizan.ir/sound/1324 . موفق باشید

30675

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد سلام علیکم: اینجا در تهران خانم های زیادی دیده می‌شوند که روسری از سر برمی‌دارند. وظیفه ما نسبت به این افراد که کم هم نیستند چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر شرایط مناسب است باید تذکر داد، وگرنه چون خلاف قانون است به عهده‌ی نیروهای انتظامی است، جدای آن‌که خلاف شرع است. موفق باشید

29414

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چندی پیش سوالی در زمینه عین ثابت پرسیدم قانع نشدم. سوالات کاربران در این مورد را در سایت جستجو و بعضا دنبال کردم باز حل نشد. به بعض کتابها درین زمینه رجوع کردم نشد. فایلی در این زمینه با عنوان پیامبران خدا و نظر به آغاز آغازها داشتید گوش کردم با اینکه نفس حقیر تقریبا بنحویست که فقط با مطالب عرفانی می‌تواند انس بگیرد و حتی به صدرا با اینکه به عرفان نزدیکست رغبت ندارم (فقط عرفان خالص و جناب محی الدین روحی له الفدا) با این وجود این تنها بحث عرفانی بود که در طول استماعش مدام نفسم آن را پس می‌زد و آن شبی که به فایلتان گوش کردم بسی رنج و ملالت کشیدم و در آخر قانع نشدم دائما بودن و نحوه ی بودن را تکرار کردید بدون اثبات و عجب این چه بحثی است که اینقدر گریزپاست وحدت وجود را به راحتی با نظر به بینهایت بودن حق لااقل می‌توان تصدیق کرد ولو تصورش سخت باشد باری این بحث را تاکنون نتوانستم بپذیرم و خود راهکار دیگری را ارجح می‌دانم و این چه نحوه خداییست که نحوه هایش را دیگران رقم می‌زنند به زعم حقیر از آنجا که جز حق وجود دیگری نیست کیست که بخواهد با حق محاجه کند یک وجودست به هر لباسی خواست درمی آید در ثانی اگر نگاه عرفانی را یکسو نهیم و با دید عرفی نظر کنیم حضرت حق خود نحوه ی بودها را می‌بخشد و پاسخ هم دارد که یا نباید عالم ماده را خلق می‌کردم که درین صورت خیر کثیری فوت می‌شد یا حال که آفریدم گریزی نیست که نیمی زن باشند و نیمی مرد و از آنجا که به آدمی اختیار دادم والدین برخی افراد ناصالح خواهند شد و بدتر برخی نامشروع خواهند شد بنظر حقیر مهم اینست که به اثبات رسانیم که کسی که در بدترین شرایط متولد شده اگر بخواهد می‌تواند به همان سعادتی برسد که بهترین‌ها می‌توانند برسند البته بنظر من که هرچه آن خسرو کند شیرین بود همه سبل سعادت را حق اگر به ناحق مسدود کند باز بر سبیل سدیدست. عشق بازی می‌کنم من با صفات قهر او می چشم مستانه هر دم جام تلخ زهر او
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید ادامه‌ی بحث نیاز نیست و نباید به خودتان زحمت دهید. إن‌شاءالله به مرور به جمع‌بندیِ لازم می‌رسید. موفق باشید

قسمتی از فص یعقوبی را از فصوصی که روی سایت هست برایتان ارسال کردم شاید به تفکر در مورد آن به کار آید.

امام صادق (ع) فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّعَادَةَ وَ الشَّقَاءَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ خَلْقَهُ فَمَنْ خَلَقَهُ اللَّهُ سَعِيداً لَمْ يُبْغِضْهُ أَبَداً وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً أَبْغَضَ عَمَلَهُ وَ لَمْ يُبْغِضْهُ وَ إِنْ كَانَ شَقِيّاً لَمْ يُحِبَّهُ أَبَداً وَ إِنْ عَمِلَ صَالِحاً أَحَبَّ عَمَلَهُ وَ أَبْغَضَهُ لِمَا يَصِيرُ إِلَيْهِ فَإِذَا أَحَبَّ اللَّهُ شَيْئاً لَمْ يُبْغِضْهُ أَبَداً وَ إِذَا أَبْغَضَ شَيْئاً لَمْ يُحِبَّهُ أَبَداً»[1] به‌راستى خدا پيش از آن‌كه آفريده‌‏هاى خود را بيافريند سعادت و شقاوت را آفريد، هركه را خدا خوشبخت و سعادتمند آفريد، هرگز او را دشمن ندارد، اگر بد كند كار او را دشمن دارد نه خود را، و اگر بدبخت و با شقاوت باشد، هرگزش دوست ندارد و اگر كار خوبى كند، كارش را دوست دارد و خودش را دشمن دارد به خاطر سرانجامى كه به‌سوى آن مى‏‌رود، هرگاه خدا چيزى را دوست دارد هرگزش دشمن ندارد و هرگاه چيزى را دشمن دارد هرگزش دوست ندارد.

]فَلو خَدَمَ الإرادةَ الإلهيَّةَ ما نَصَحَ و ما نَصَحَ إِلّا بِها أعْني بالإرادةِ. فالرَّسُولُ و الوارِثُ طَبيبٌ أُخْرويٌ لِلنُّفُوسِ مُنقادٌ لِأمْرِ اللهِ حِينَ أمَرَهُ، فَيَنْظُرُ فِي أمْرِه تعالى و يَنْظُرُ فِي إِرادَتِهِ تعالى، فيَراهُ قَدْ أمَرَهُ بِما يُخالِفُ إِرادَتَهُ و لا يَكُونُ إِلّا مَا يُريدُ، و لِهذا كانَ الأمرُ. فَأرادَ الأمْرَ فوَقَعَ، و ما أرادَ وُقُوعَ ما أمَرَ بِهِ بِالمأمُورِ فَلَمْ يَقَعْ مِنَ المأمُورِ، فَسُمِّيَ مُخالَفَةً و مَعْصِيَةً.[

شیخ اکبر در ادامه می‌فرماید: اگر رسول صرفاً در خدمت اراده تکوینی بود نصیحت نمی‌کرد، و رسول نصیحت نمی‌کند مگر در فضای اراده تکوینی. پس رسول و وارث او که طبیب اُخروی نفوس‌اند، مُنقادِ امر تشریعی حق‌اند- هنگامی که خدای سبحان امر تشریعی نموده- پس از یک جهت به امر تشریعیِ حق نظر می‌کنند و در اراده‌ی تشریعی حق نظر می‌کنند -که هدایت همگان را اراده کرده است- و از جهت دیگر به اراده‌ی تکوینی او که مخالفِ اراده‌ی تشریعی حق است و تحقق پیدا نمی‌کند مگر آن چه را تکویناً اراده کرده است، و از این جهت امر تشریعی محقق می‌شود که خدا وقوع آن امر را اراده کرده پس آن امر به واسطه‌ی عبد واقع می‌شود و یا خدا اراده نکرده وقوع آنچه را امر کرده به عبد، پس آن امر، از طریق عبد واقع نمی‌شود که به آن مخالفت و معصیت گفته می‌شود.

با توجه به امر فوق اگر سؤال شود پس فائده امر تشریعی در این حالت چیست باید گفت در عین ثابته هر کس نوشته شده به من از راه نبوت تکلیف کن و این اقتضای عین ثابته همه‌ی انسان‌ها است ولی عین ثابته‌ی کفار اقتضای انکار دارد. از این جهت تمیز کفار از مؤمنین با رسالت محقق می‌شود و در این جا ظهور اقتضاء در میان است که عین ثابته‌ی کدامیک از افراد اقتضای اطاعت دارد و کدامیک اقتضای انکار.

]فالرَّسُولُ مُبَلِّغٌ: و لِهذا قالَ شَيبتْنِي سورة«هودٍ» و أخَواتُها لِما تَحوي عَليْهِ مِنْ قَوْلِهِ «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ» فَشَيَّبَه «كَما أُمِرْتَ» فإِنَّهُ لا يَدرِي هَلْ أُمِرَ بِما يُوافِقُ الإرادَةَ فيَقَعُ، أوْ بِما يُخالِفُ الإرادَةَ فَلا يَقَعُ[

پس رسول در امر تشریعی رساننده آن امر است - چه خداوند از نظر تکوین اراده کرده باشد که افراد بپذیرند و چه اراده نکرده باشد- که افراد آن امر را بپذیرند و بدین لحاظ رسول خدا (ص) فرمود: «شيّبتنى هود و أخواتُها»[2] سوره‌ی هود و همانند آن مثل سوره‌ی شوری مرا پیر کرد. به جهت آن‌که در آن سوره‌‌ها هست، «پس نسبت به آنچه امر شده‌ای استقامت بورز» و این‌که فرمود «آن‌طور که به تو امر شده» او را پیر کرد زیرا حضرت نمی‌داند آن‌چه تشریع شده موافق اراده‌ی تکوینی است پس واقع می‌شود، یا مخالف اراده‌ی تکوینی است و واقع نمی‌شود و عبد نمی‌پذیرد.

رسول خدا (ص) از حیث نشئه‌ی عنصری‌اش که آن نشئه حاجب اطلاع دائمی از حقایق است، نمی‌داند آیا امر تشریعی موافق اراده‌ی تکوین حق است تا مخاطب و یا مخاطبانِ او منقاد امر او گردند یا نه.     

]و لا يَعْرِفُ أحَدٌ حُكْمَ الإرادةِ إِلّا بَعْدَ وُقُوعِ المُرادِ إِلّا مَنْ كَشَفَ اللهُ عَنْ بَصِيرَتِهِ فَأدرَكَ أعيانَ المُمْكِناتِ فِي حالِ ثُبُوتِها عَلى مَا هِيَ عَلَيْهِ، فَيَحْكُمُ عِنْدَ ذلِكَ بِما يَراهُ. و هذا قَدْ يَكُونُ لآحادِ النّاسِ في أوقاتٍ لا يَكُونُ مُسْتَصْحِباً. قال: «ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ» فصَرِّحْ بِالحجابِ،[

احدی حکم اراده‌ی تکوینی را نمی‌داند مگر بعد از وقوع مراد الهی و آنچه او اراده کرده إلاّ کسی که خداوند از بصیرتش کشف حجاب کرده باشد و بتواند اعیان ممکنات را به همان شکلی که در مقام ثبوت هستند ببینند. پس حکم کند مطابق آنچه در اعیان ثابته ممکنات دید که این کشف برای افراد نادری - مثل کمَّل انبیاء و اولیاء- هست آن هم در بعضی اوقات نه همیشه و لذا رسول خدا (ص) بنا به دستور حضرت حق در سوره‌ی احقاف آیه‌ی 9 [3] مأمور است که بگوید من نمی‌دانم بر من و بر شما چگونه عمل می‌شود. پس با گفتن این جمله تصریح کن به بودن حجاب. حضرت همیشه در مقامِ علمِ به تفصیلِ همه‌ی حقایق نیستند ولی هر وقت بخواهد خدا به ایشان آن علم را می‌دهد یعنی «إذا شاءَ عَلِمَ عَلِمَ» چون بخواهد بداند می‌داند.

]و لَيسَ المَقْصُودُ إِلّا أنْ يَطَّلِعَ فِي أمرٍ خاصٍ لا غَيْر.[

و مقصود از این کشف چیزی نیست مگر این‌که حق تعالی عبد را بر بعضی از امور آگاه کند نه به اندازه‌ای که خودش می داند به همین جهت فرمود: کسی هیچ احاطه‌ای به علم او ندارد مگر به اندازه‌ای که خودش می‌خواهد[4] و لذا انبیاء و اولیاء به بعضی از اسرار آگاه‌اند.

ملاحظه شد که انبیاء در خدمت اراده‌ی تشریعی حق‌اند و نه در خدمت اراده‌ی تکوینی خداوند، و در اراده‌ی تشریعی موضوعِ دعوت به خیر جدّی است و در اراده‌ی تکوینیِ حق نیز در عین آن‌که هم خیر، متعلقِ اراده‌ی حق است و هم شرّ، آنچه ترجیح دارد خیر است و در نظام اَحسنِ الهی، مزاج عالم، شرّ را نیز تحمل نمی‌کند و خیر را رشد می‌دهد.

 


[1] - الكافي، ج‏1، ص: 152

[2] - پيام پيامبر، متن‏عربى، ص 786.

[3] - «قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْري ما يُفْعَلُ بي‏ وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى‏ إِلَيَّ وَ ما أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ مُبينٌ» (احقاف/9) بگو: «من پيامبر نوظهورى نيستم؛ و نمى‌‏دانم با من و شما چه خواهد شد؛ من تنها از آنچه بر من وحى مى‌‏شود پيروى مى‌‏كنم، و جز بيم‌‏دهنده آشكارى نيستم!»

[4]- «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً  إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُول ...»‏(جن/ آیات 27- 26).

28312

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: همسر بنده انسان اهل نماز و روزه و بسیار خوب و متعهدی است اما خمس را اصلا قبول ندارد و می گوید من هرگز پول به آخوند نمی دهم بروند کار کنند چرا وجوهات می گیرند و به هر طریقی برایش استدلال می کنم و آیه و حدیث می آورم می گوید من اصلا قبول ندارم به نطرم مال دوستی اش مانع پذیرش او می شود حالا من با پول این آقا چطور می توانم رشد معنوی داشته باشم و تکلیف من و بچه ها چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی اهل نظر، شما مسئولیتی در این مورد ندارید و هیچ مانعی در سلوک و تعالی شما ایجاد نمی‌کند. موفق باشید

28151
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. حدیثی از حضرت زهرا سلام ‌الله علیه است به این مضمون که نماز تکبر را از بین می‌برد و روزه اخلاص رو تقویت می‌کند. و چند ارتباط این شکلی. می‌خواستم بفهمم نحوه ارتباط این نسبت‌ها چجوریه؟ یعنی چطور نماز من تکبرم رو از بین می‌بره و چطور روزه اخلاصم رو تقویت می‌کنه؟ خیلی وقته که به این موضوع فکر می‌کنم که چطوری این نسبت برقرار می‌شه. از طرفی احساس می‌کنم با نماز خوندنم و روزه گرفتنم به این چیزهایی که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیه می‌فرمایند نمی‌رسم. یعنی تکبرم را می‌بینم و نماز به امید از بین رفتنش می‌خونم و نتیجه نمی‌گیرم و باز هم حس می‌کنم بدتر شده. روزه هم همین طور. برای انجام این اعمال و رسیدن به نتایجش باید مرتب عمل کنیم و مرتب خودمون رو بازخوانی کنیم. یا نیاز به فهمی است که بدون آن نتایجی این چنین حاصل نمی‌شود. متن حدیث: قالَتْ علیها السلام: جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیرا لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیها لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ، وَالزَّكاةَ تَزْكِیَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِى الرِّزقِ، وَالصِّیامَ تَثْبیتا لِلاْ خْلاصِ، وَالْحَّجَ تَشْییدا لِلدّینِ خداوند سبحان، ایمان و اعتقاد را براى طهارت از شرك و نجات از گمراهى ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را براى خضوع و فروتنى و پاكى از هر نوع تكّبر، مقرّر نمود. و زكات (و خمس) را براى تزكیه نفس و توسعه روزى تعیین نمود. و روزه را براى استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست. و حجّ را براى استحكام اساس شریعت و بناء دین اسلام واجب نمود. ریاحین الشّریعة : ج ۱، ص ۳۱۲
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت فوق‌العاده ارزشمندی است. حقیقتاً وقتی انسان در نماز خوددر مقابل حضرت ربّ العالمین جهت تجلیّات انوار متعالیش خود را عرضه کند و تنها «قبول» باشد، مطمئناً این انسان، دیگر انسانی نیست که به خود بنازد و وقتی انسان با روزه‌داری به جای میل خود، حکم حضرت محبوب را می‌پذیرد دیگر خودی ندارد که در میان آورد و اخلاص یعنی تمام وجود را برای حضرت حق قرار دهیم. آری! بالاخره صبر بر طاعت إن‌شاءاللّه کار را به این‌جا می‌رساند. موفق باشید

27922

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیزم: از اینکه مصدع اوقات شریفون میشم عذر خواهم یه سوالی خدمتون داشتم در مورد یه بنده خدایی که میگه من بجایی رسیم که نیازی به نماز خواندم ندارم خدا رو با تمام وجودم حس می‌کنم، لمس می‌کنم، با خدا نجوا می‌کنم، مناجات می‌کنم، نیازی به این نمازم ندارم. گاهی در مورد خدا هم متن هایی مینویسه به نظر جناب عالی چگونه میشه این فکر رو تصحیح کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود خداوند حتی به پیامبر خود می‌فرماید: «اقم الصلوة لذکری» معلوم است طرف با شیطان نجوا می‌کند که از نماز مستغنی شده است. موفق باشید

27705

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز و بزرگوار طاعات و عباداتتون مورد قبول درگاه حق، ببخشید استاد به سوال ۲۷۶۸۴ جواب نفرمودین، ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. التماس دعا استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که آن نوع سؤالات شخصی است، به صورت شخصی به ایمیل‌تان می‌آید. سعی کنید مشکل را از آن طریق حل کنید. این‌طور جواب داده شد:

۲۷۶۸۴- باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم شما بتوانید باورهای ایشان که به آن عادت کرده‌اند، تغییر دهید. سعی کنید با ایشان خوش‌رفتاری نمایید و نسبت به ضعف‌های ایشان اغماض کنید. موفق باشید

26703

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: با خواندن بخشی از کتاب معاد شما آن چیزی که بنده برداشت کردم این بود که حتی انسان های تا حد زیاد خوب هم پس از مرگ دچار عذاب های مختلف و طولانی می شوند تا کاملا پاک شوند. با این برداشت که شاید هم کاملا درست نباشد یک حس ناامیدی به وجود میاد. خواستم نظر شما را در مورد این برداشت و راه رهایی از این نوع ناامیدی را بپرسم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا نا امیدی؟ زنده باد فشارهایی که عمق توحیدی انسان را به ظهور می‌آورد. موفق باشید

26158
متن پرسش

بسمه تعالی استاد عزیز، نمی دانم چرا به پیامدهای این حادثه سقوط هواپیما خوش بین نیستم. به نظرم این حادثه می تواند علمی برای غربگرایان از صفوف و صنوف مختلف سیاسی_اجتماعی شود تا فارغ از تجلی کلان انقلابی پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی و شنیده شدن صدای «ا لیس الصبح بقریب»، دوباره کشور را به فضای غربزدگی و دوری از جایگاه متعالی و مکتب اصیل انقلاب در این عصر ببرند. نمی دانم چرا حس می کنم این اتفاق خون حاج قاسم را کمرنگ و یا محو می سازد، تا هم حضور آمریکا در منطقه ادامه یاید و هم معاهداتی نظیر fatf با قاطعیت تصویب شود یا حتی دوباره تعهدات برجامی را فعال کنیم و دور جدیدی از مذاکرات به بهانه تامین قطعات لازم صنعتی هم که شده بپا شود. واقعاً الان شرایط عجیبی دارم که آیا وسواس زیادی به خرج می دهم یا واقعا سعی دارند اثرات خون پاک شهدا و شکست هیمنه نظامی آمریکا پس از هفتاد سال و گشودگی تاریخی به وسعت انقلاب ما که فرای از تاریخ و سبک زندگی مدرنیته است را ساقط کنند. امیدوارم اشتباه کرده باشم و انقلاب ما در دل جایگاه تاریخی خودش قرار گیرد و این موانع را پشت سر نهد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم شیطان از مردمی که در جریان تشییع پیکر سردار از دستش در رفته‌اند، عصبانی است و هر کاری که در انحراف آن مردم برایش ممکن باشد، با انواع وسوسه‌ها و وارونه‌جلوه‌دادنِ واقعیت انجام می‌دهد. ولی گویا مردم ما باید در مسیری که انتخاب کرده‌اند به چنین تجربه‌ای دست می‌یافتند تا بدانند برای کارهای بزرگ، باید آماده‌ی هزینه‌کردن بود و مسلّم بدانید «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا». موفق باشید

نمایش چاپی