بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16751
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: این گونه به نظر می رسد که آلودگی انسان به گناه و غفلت از حق و آخرت، توجه او را به دنیا و تعمیر و آبادانی آن و در نتیجه علوم مادی بیشتر می سازد، به طرزی که بسیاری از پیشرفت های مادی غرب حاصل چنین غفلت و در جهت خود اثباتی و در تقابل با خدا محوری می باشد. حال سوال اینجاست که در نظر و عمل چگونه امکان دارد که به علوم مادی بپردازیم و به پیشرفت های مادی دست پیدا کنیم و دچار غفلت و خود اثباتی نشویم؟ و در مقام تمثیل آیا امکان دارد یک عارف سالک، سازنده موبایل یا هواپیما یا موشک باشد؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم یک عارف سالک متوجه نیازهای حقیقی خود و دیگران هست و می‌فهمد بسیاری از ابزارهای تکنیکیِ امروز دنیا حاصل نیازهای غیر واقعی است. آری! آن نحوه که امثال شیخ‌بهایی‌ها عمل کردند و نیازهای جامعه را اعم از معماری صحیح و یا تقسیم دقیق شعبات زاینده‌رود انجام دادند؛ در هر حال نیاز بشر است، منتها نیازی در بستر طبیعی و در راستای جوابگویی به نیازهای حقیقی و طبیعی بشر، که بحث آن را می‌توانید در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» دنبال فرمایید. موفق باشید

16750
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید: امیدوارم حالتون خوب باشه و از خدا سلامتی و طول عمر براتون مسالت دارم. استاد چه راهکاری وجود داره برای دائم الحضور بودن؟ چیکار کنیم که مراقبه همیشگی داشته باشیم و دچار غفلت نشیم؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به مرور، غیرِ حق را به چیزی نگیریم. از آن طرف، حضرت حق، ماوراء حجاب‌ها بر قلب انسان تجلی خواهد کرد و به مرور این حضور برای انسان بیشتر می‌شود و این، رازِ شدت‌بخشیدن به حضور قلب است. موفق باشید   

16747
متن پرسش
سلام علیکم: در مورد فتوای آیت الله مکارم شيرازي پس تکلیف اینکه میگن حرام خدا تا ابد حرامه و حلال خدا تا ابد حلاله چی می شه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه حلال دین محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» حلال، و حرامِ دین او حرام است ولی همیشه حکم دین در صورت اضطرار، به مقدار ضرورت با رخصتی که خداوند داده است، مرتفع می‌گردد مثل وجوب روزه که برای شخص مضطر به اندازه‌ای که مضطر است رفع می‌گردد. بنابر این توجه شود که این فتوا هم با توجه به قیودی که مطرح کرده‌اند، استثنا نیست چرا که نفرموده‌اند حجاب، کلا حکم خدا نبوده و واجب نمی‌باشد بلکه وجوب آن باقی است. و همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 16726 عرض شد شاید یک مورد هم در حال حاضر پیدا نشود که مصداق آن فتوا باشد. موفق باشید

16745
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز، تفسیری که ملاصدرا از قرآن کریم کرده اند، به نظر شما در چه سطحی است؟ نسبت به المیزان و... ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی در تفسیر صدرالمتألهین مبتنی بر حکمتِ متعالیه هست. ولی تفسیر المیزان جامعیت خاص خود را دارد. موفق باشید

16744
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در داستان حضرت ابراهیم (ع) و اینکه فرشتگان پیش آن حضرت آمدند تا مژده ی فرزند را به آنها بدهند، در اینجا همسر ایشان هم که صحبت فرشتگان را درک کردند آیا نشان از مقام بالای همسر حضرت ابراهیم است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست. شاید فرشتگان تا آن‌ اندازه نزول کرده باشند که با قوایِ عادی، محسوس باشند. موفق باشید

16743
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با توجه به آیه «الله نور السماوات و الارض» و تشبیه مشکات و زجاج و مصباح و.... اینکه انسان صحبت می کند، و با صحبت خود روشنگری می کند، آیا می توان صحبت کردن انسان را وجه چراغ بودن او در نظر گرفت؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز سخن قابل قبولی می‌تواند باشد، در صورتی که وجودی و حضوری به آن بنگریم. موفق باشید

16742
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز معنی دقیق طاغوت و منظور دقیق از آن چیست؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر آن‌چیزی که موجب به‌حاشیه‌رفتنِ وجه عبودی انسان‌ها گردد، طاغوت است. موفق باشید

16741
متن پرسش
با سلام: استادعزیز، این که خداوند می فرمایند گناه غیر از شرک را برای هر بنده ای که خواهند می بخشند، اینجا منظور از شرک آیا شرک خفی را هم شامل می شود؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور، شرک جلی است. موفق باشید

16738
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: با توجه به کتاب «خرد سیاسی» دکتر داوری و مباحث مطرح شده که عرض شد: وظیفه فیلسوف (نگهبان) یا همان روحیه لطیف شاعری، متذکر ساختن عمق فاجعه بشر امروزی و دادن چشم انداز برای رجوع به حقیقت است، اگر کسی متوجه تذکر فیلسوف نشود یا هنوز ظرفیت و روح زمانه آماده عبور از راهی که فیلسوف متذکر است نباشد. 1. در این صورت وظیفه فیلسوف و اندک افرادی که متوجه تذکر فیلسوف شده اند چیست؟ آیا آن افراد (که فیلسوف را فهمیدند) نیز نقش فیلسوف را دارند.؟ 2. این دوره کنونی جامعه (دوره فترت) تا کی ادامه دارد و چه موقع می توان از آن عبور کرد؟ چگونه می توان روح جامعه را آماده کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر إن‌شاءاللّه مطالعه‌ی کتاب مذکور را همراه با متن‌خوانیِ آن دنبال بفرمایید، متوجه خواهید شد که فیلسوف وظیفه‌ی خود را طوری انجام می‌دهد که ضعف‌های تاریخی جامعه مدّ نظرها قرار گیرد. لذا این‌جا جای سؤال نیست، جای تدقیق در سخنِ فیلسوف است. موفق باشید

16737
متن پرسش
سلام استاد ارجمند: الحمدلله رب العالمین بنده چندین ماه است که خداوند مهربان بر این حقیر منت نهاد و رذایل اخلاقی و آلودگی هایم را برخویش نمایان ساخت، اما استاد واقع امر از یک چیز به شدت می سوزم و رنج می برم این که چرا «دیر» خدای بزرگ این بنده را «متنبه» و «هدایت»کرد. و از چیز دیگری که این حقیر را رنج می دهد این است که چقدر قلبم آلوده به رذایل اخلاقی متعدد و متنوع هست! واقعا گاهی اوقات غبطه می خورم به حال کسانی همچون علما و عارفان بزرگ که در نونهالی و نوجوانی نماز شب خوان بودند مثل حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه لذا استاد چند سوال از محضر جنابعالی دارم. 1. استاد واقعاچه جوری می شود کسانی همچون علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه در سن 20 سالگی چشم برزخی پیدا می کنند؟ 2. استاد واقعا عارفان بزرگ تاریخ قلب مبارکشان از این رذایل مبرا بوده یا احتمالا داشتند و در سنین نونهالی و نوجوانی ظرفیت نشان دادند و خداوند قلبشان را سریعا پالایش کرده!؟ 3. طینت یا گل انسان چقدر دخیل هست در سیر و سلوک؟ 4. استاد لطف کنید که از آثار وضعی گناه که حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در شرح جنود عقل و جهل فرمودند توضیح دهید؟ این که مکررا در پاسخ کاربران فرمودید که کسی که گناه کند و بعد توبه نماید مانندآن است که گناه نکرده پس چه می شود. 5. و چه گناهانی هستند که ما را از سیر و سلوک عقب می اندازند؟ استاد واقعا ببخشید که اینقدر سوال می پرسم بنده متاسفانه اصلا بلد نیستم حقوق عالمان دین را رعایت کنم! حلالم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که شاکر لطف خدا باشید که شما را در «یقظه» وارد کرده است و سعی کنید با امید به رحمت الهی، راهِ گشوده را ادامه دهید. آن‌جایی که حضرت امام ما را متذکر آثار وضعی گناه می‌نمایند، نسبت به آن است که مواظب باشیم گناه نکنیم. و آن‌جایی که روایات ما را امیدوار می‌کند که با توبه، اثر آن گناه مرتفع می‌شود و راهِ سیر و سلوک گشوده می‌گردد. موفق باشید

16736
متن پرسش
سلام علیکم استاد: طبق جلساتی که با برخی دوستان داشته ایم به نظر می رسد در انقلاب اسلامی ما اصل تبری مغفول مانده، متن زیر خلاصه جلسات دوستان است. لطفا نظرتان و راهکار جهت اجرانمودن آن را بیان فرمایید. بسم الله الرحمن الرحیم تبری آغاز اسلام با جمله (اشهد ان لا اله الا الله) می باشد؛ یعنی برائت از خدایان واهی. یکی از دلایل قیام امام حسین(علیه السلام) برائت از دشمنان خدا است. تبری یکی از فروع دین ماست. یعنی یک فرع مهم در کنار نماز و روزه و جهاد و همسنگ آن. در 6 آیه قرآن کریم؛ به صراحت، شیطان را دشمن آدمیان معرفی می نماید و حتی در یک آیه به صراحت می خواهد تا انسان ها او را دشمن خویش بدانند. از سوی دیگر؛ آیات متعدد قرآن کریم و احادیث درباره شیطان؛ راه ها و روشهای (استراتژی های) شیطان را بیان می دارد که بیانگر اهمیت تبری از دیدگاه دین مبین اسلام است. مصداق دشمنان خداوند در زمان ما؛ که ما باید از آنان برائت جوئیم چه کسانی هستند؟ شناخت مصادیق دشمنان خدا که باید از آنان برائت جست مستلزم بصیرت است و بصیرت از آگاهی سرچشمه می گیرد و حال سؤال مهم خود را نشان می دهد: ما و انقلاب اسلامی مان برای ایجاد این آگاهی (دشمن شناسی) در جامعه و بویژه برای جوانان و نسل جوان کشورمان و سایر جوانان و ملت های جهان چه کاری انجام داده ایم؟ دشمنان ایران اسلامی در سخنان امام خمینی و مقام معظم رهبری عبارتند از: 1. آمریکا 2. اسرائیل صهیونیستی 3. انگلیس آمریکا از سال 1367 با اتمام جنگ تا کنون، با گذشت 28 سال؛ متولدین آن سال به بعد که بیش از 30% جامعه ما ـ یعنی نسل جوان ما ـ را تشکیل می دهند می پرسند: چرا ما باید آمریکا را دشمن خویش بدانیم و شعار (مرگ بر آمریکا) سر دهیم؟ اکنون با توجه به این که جوانان ما تحت بمباران تبلیغات پیچیده و گسترده غرب ـ از ماهواره تا اینترنت و تلفن همراه ـ قرار دارند که چهره بزک شده آمریکا را به نمایش می گذارند ؛ چه بدی از آمریکا و اسرائیل دیده اند که حالا باید از آمریکا و اسرائیل برائت جویند؟ اکنون مغالطه ای اذهان جهانیان را مشغول خویش ساخته است: آمریکا اکنون سمبل پیشرفت در تمامی زمینه های مادی تمدن بشری است اکنون بهترین دانشگاه ها، بهترین هواپیماها؛ بهترین اتومبیل ها؛ بهترین داروها؛ بهترین رایانه ها ؛ بهترین فیلم ها و ..... ؛ و در یک کلمه بهترین هر چیز را باید در آمریکا از آن سراغ گرفت. و حتی برخی پا را فراتر گذارده و در مدح آمریکا آن را (پایان تاریخ) نامیدند و پیشبینی کرده اند که حتی عقل نوع بشر در آینده نیز به چیزی فراتر از آن نمی رسد و تمام کشورها و ملت ها باید آمریکا را سرمشق تمام امور خویش نمایند. و اکنون مغالطه خود را نمایان می سازد: (آمریکا بهترین است چون مرکز همه بهترین ها است) اکنون با گذشت 28 سال از اتمام جنگ حتی برخی از مسئولین نیز فراموش کرده اند آمریکا با نقشه های خویش چگونه برای ملت ما انواع مشکلات را پدید آورد و به فرموده مقام معظم رهبری مشغول بزک کردن چهره آمریکا شده اند. پیشنهاد: 1. در کلیه پایه های تحصیلی از اول ابتدایی ـ و حتی پیش دبستانی ـ تا پیش دانشگاهی درسی با موضوع دشمن شناسی ـ متناسب با سطح معلومات دانش آموز؛ مثلاً برای نوآموزان در غالب داستان نمادین ـ تحت عنوان دشمن شناسی (تبری) ـ جهت شناخت آمریکا، اسرائیل صهیونیستی و انگلیس ـ در دروس تعلیمات دینی، تاریخ و یا علوم اجتماعی به صورت مستند ـ کتاب و نرم افزار و حتی کارتون و امکانات صوتی تصویری جهت کلاس های ابتدایی ـ طراحی شود تا بیش از 14 میلیون دانش آموزان کشور در دروس خویش با چهره دیگر آمریکا و اسراییل صهیونیستی آشنا گردند. 2. کلیه دانشجویان در همه رشته ها باید درسی تحت عنوان شناخت آمریکا و اسرائیل و انگلیس بصورت اجباری به میزان 2 واحد بگذرانند. برای تدریس نیز کتاب و نرم افزار با امکانات صوتی تصویری گسترده طراحی گردد. نکته بسیار مهم آنکه: محورها و عرصههای دشمنی در تمام ابعاد آن و استراتژی های مختلف بکارگیری توسط دشمن در هر محور و تاریخچه و بکارگیری هر مورد حتی در قبال کشورهای دیگر باید مطرح گردد: 1. محورهای اصلی: 1.فرهنگی 2.اقتصادی 3.سیاسی 4.نظامی 5. علمی 6. اجتماعی 7. مدیریتی و حتی زیر فصل های مهمی مانند: 1. سبک زندگی 2. تغذیه 3. کشاورزی و..... به تفصیل بیان گردد. 2. و به ازای محور و استراتژی اتخاذ شده توسط دشمن؛ استراتژی و روش های مقابله با هر یک بصورت پدافند غیرعامل ارائه گردد. 3. با شناخت عمیق دشمن، نقاط ضعف و فریبکاری دشمن نمایان می گردد و در نتیجه عرصه های تهاجم به دشمن و چگونگی رسواسازی، خلع سلاح و تسلط بر دشمن به نسل جوان آموخته می شود. 3. در کلیه حوزه های علمیه، همانگونه که کتاب طهارت، صلاه، صوم، زکات و .... تدریس می شود کتاب تبری؛ با موضوع دشمن شناسی در سطوح طبقه بندی شده؛ به همراه نرم افزار با امکانات صوتی تصویری گسترده؛ برای طلاب تدریس شود تا این عزیزان در برنامه های تبلیغی خویش؛ سرفصلهای دشمن شناسی را فراخور مستمعان در سراسر کشور ـ و حتی خارج از کشور ـ بیان نمایند تا طی یک برنامه هماهنگ و منسجم در مناسبات مختلف مذهبی؛ کلیه اقشار کشور؛ دشمنان واقعی کشور را با دلایل و شواهد متعدد بشناسند. 4. متون و نرم افزار های تدوین شده به زبان های زنده جهان (انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، روسی، اسپانیولی، پرتقالی، چینی، هندی) و زبان های جهان اسلام (عربی، اردو، اندونزیایی، مالایی و ترکی) ترجمه گردد و به جوانان سایر ملتهای جهان ارائه گردد. و از این لحاظ یکی از ارکان انقلاب (تبری) به جهانیان صادر می گردد. به عنوان مثال پیشنهاد می شود سر فصل های شناخت آمریکا دارای محور های زیر باشد: 1. چگونگی ساخته شدن آمریکا به عنوان مثال: 1. طبق اسناد مورخین غربی بیش از 70.000.000 ؛ ـ هفتاد میلیون ـ سرخپوست در فتح قاره آمریکا قتل عام شدند. آیا سرخ پوستان انسان نبوده و از حقوق بشر برخوردار نبوده اند؟ آیا هولوکاست ادعایی غرب با این جنایت عظیم تاریخی؛ اصلاً قابل مقایسه است؟ 2. طبق اسناد مورخین غربی برای ساختن آمریکا بیش از 120.000.000 سیاهپوست آفریقایی بعنوان برده؛ به این قاره منتقل شدند که تنها بیش از 40.000.000 میلیون آنان در شرایط سخت انتقال به آمریکا جان باختند. آیا سیاه پوستان انسان نبوده و از حقوق بشر برخوردار نبوده اند؟ آیا هولوکاست ادعایی غرب با این جنایت عظیم تاریخی؛ اصلاً قابل مقایسه است؟ 3. برخورد آمریکا با سایر کشورها و جنایات تاریخی در سایر نقاط جهان به عنوان مثال: 1. ویتنام 2. السالوادور 3. فیلیپین 4ـ برخورد آمریکا با کشور های خاورمیانه 1. افغانستان 2. عراق 3. سوریه 5ـ برخورد آمریکا با کشور و ملت ایران 1. کودتای 28 مرداد 2. اصلاحات اراضی و عواقب آن در فروپاشی نظام کشاورزی خودکفا و مقاوم ایران 3. کاپیتولاسیون 4. اخذ حق توحش 5. ترور شخصیت های انقلابی و علمی 6. کودتاها 7. واقعه طبس 8. جنگ تحمیلی 9. بمباران و موشک باران مناطق مسکونی 10.ساقط نمودن هواپیمای مسافربری ایران 11. تهاجم فرهنگی و اَشکال و انواع مختلف آن در عرصه های مختلف زندگی 12. تحریم های ظالمانه بر ضد ملت ایران 6. سرانجام نوکری آمریکا به عنوان مثال: 1. یکی از شخصیتهای جهان عرب گفته: ایرانیان اکنون بیش از 30 سال است که از زیر بار نوکری آمریکا بیرون رفته اند و در این مدت ماهواره خود را ساخته و اورانیوم غنی کرده اند حال آنکه در این 30 سال باید سراغ شاهزادگان عرب را در کازینو ها و کاباره های غرب گرفت و در این مدت اعراب مشغول غنی سازی تنباکوی قلیان خود بوده اند. 2. یکی از اساتید دانشگاه سینه چاک غرب؛ چندی پیش در جلسه مناظره؛ نبوغ خویش را بکار می گیرد تا نتیجه دست کشیدن دشمنی با آمریکا را بیان نماید: «ایران اجازه می یابد نفت کشور آذربایجان و گاز ترکمنستان را از طریق سرزمین خود به خلیج فارس منتقل کرده و صادر نماید.» یعنی در یک کلمه ایران اجازه می یابد تا نقش یک (حمّال) بین المللی را ایفا کند. این در حالی است که با اضافه شدن نفت و گاز این دو کشور به بازارهای جهانی از سوی دیگر شاهد کاهش بیش از پیش قیمت این دو کالای استراتژیک در بازار های جهان بوده و در نتیجه کاهش درآمد کشورمان را نیز درپی خواهد داشت. (یعنی نوکری بی جیره و مواجب) این در حالی است که گفتمان انقلاب اسلامی در پی تحقق آقایی ایران اسلامی است. با پای فشاری بر گفتمان انقلاب اسلامی است که ایران توانست اورانیوم غنی سازی کرده؛ ماهواره به فضا ارسال نماید و ..... و در یک کلام در مرزهای دانش حرکت کند و گام بسوی آقایی بردارد. و این حاصل نگاه بلند امام خمینی (ره) در آغاز حرکت الهی خویش است: امام خمینی (ره) در سال 43 و طی مخالفت با کاپیتولاسیوم آمریکایی؛ و در سخنرانی 12 بهمن 57 در بهشت زهرا نهیب زدند که: «آقای ارتشبد، آقای سرلشکر تو نمی خواهی آقا باشی؟ می خواهی نوکر باشی؟» و این راهی است که توسط مقام معظم رهبری به انحاء مختلف توصیه شده است. و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کار خوبی را شروع کرده‌اید و نه‌تنها یک ضرورتِ دینی، بلکه یک نحوه تعقلِ تاریخی است، به همان معنایی که مقام معظم رهبری در سخنان اخیر خود فرمودند آن‌هایی که متوجه‌ی دشمنیِ فرهنگ استکباری نیستند، گرفتار کمبود عقلی هستند. ما از همین طریقه‌ها می‌توانیم عقلانیت و تفکر را به جامعه‌ی خود برگردانیم، در حدّی که به تعبیر امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه»؛ حسین فهمیده‌ها و عقلِ آن‌چنانی، راهنمایِ جامعه‌ی ما شوند. موفق باشید

16735
متن پرسش
سلام علیکم: بنده از چند سال پیش با آثار استاد عبدالله مستحسن آشنا شدم و تقریبا تمام کتب ایشان را مطالعه کردم اما از آنجا که رشته بنده ارتباطی با علوم قرآنی ندارد و صرفا در این زمینه مطالعات آزاد دارم شاید نگاهم آنچنان که باید به این کتاب ها تخصصی نبوده و نیست اما از تفاسیر ایشان بسیار آموخته ام به حدی که پس از خواندن ذوالقرنین و اصحاب کهف شیوه قرآن خواندنم تغییر کرد و با علاقه ای شدید به مطالعه معنا و تفسیر آیات رو آوردم. اما متاسفانه آثار آقای مستحسن با مخالفت های جدی رو به روست و عده ای معتقدند مطالعه تفاسیر ایشان خطرناک و اکثرا تاویل و تفسیر ذوقی است و پایه و مبنای علمی ندارد و بنابراین خواندنشان بیش از منفعت ضرر خواهد داشت و توصیه می کنند از تبلیغ این کتاب ها در بین جوان ها جلوگیری بشود و بعضی استدلال می کنند که این نظریات از طرف نویسنده ای ناشناخته و بدون تایید بزرگان تفسیر نظیر آیت الله مکارم منتشر شده و اصلا نباید در دسترس مردم قرار می گرفت تا باب تاویل قرآن گشوده شود. با توجه به اینکه اغلب مخاطبین ایشان دانشجوها هستند و قلم جذاب و مفاهیم نو مطرح شده در تفاسیرشان کشش بسیار زیادی دارد می خواستم بدانم آیا شما مطالعه این کتاب ها را برای جوانان علاقمند به علوم قرآنی مفید می دانید؟ و اینکه چرا با وجود گذشت چند سال از چاپ کتابی مثل ذوالقرنین اینقدر سردرگمی در این باره وجود دارد و حتی یک نقد منصفانه و دلسوزانه بر این کتاب نوشته نشده؟ با وجود اینکه تیراژ کتاب ها نشان از استقبال مردم دارد... با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نگاه آقای مستحسن به آیات و روایات، نگاه خوبی است و در عین استفاده از نوشته‌های ایشان، باید به نگاه‌های دیگر قرآنی به‌خصوص نگاه علامه‌ی طباطبایی و آیت اللّه جوادی نیز نظر داشت. بعضاً دیده می‌شود ایشان نگاه خود را طوری مطرح می‌کنند که راه‌های نگاه به سایر اندیشمندان دینی بسته می‌شود. در حالی‌که بهتر است آن نگاه، به عنوان یک چشم‌انداز در منظر خوانندگان قرار گیرد. موفق باشید

16733
متن پرسش
سلام استاد: خداقوت. یک طبقه بندی موضوعی کردم در آثار شما، و طبق آن می خواهم مطالعه کنم، بهمین خاطر چند سوال داشتم: 1. در مباحث قرآنی و نهج البلاغه، کدامشان راجع به عدل خدا ست؟ 2. در مباحث قرآن و نهج البلاغه کدامشان در مورد نبوت و امامت است؟ یک سوال جدا هم داشتم، اینکه: علامه رحمت الله علیه می فرمایند: «اگر یک پدیده را با مجموع علت تامه و همچنین با اجزای علت تامه اش بسنجیم نسبت آن به علت تامه، نسبت ضرورت (جبر) خواهد بود و نسبتش به هر یک از اجزای علت تامه، نسبت امکان است، زیرا جزء علت نسبت به معلول تنها امکان وجود را می دهد نه ضرورت وجود را» . (شیعه در اسلام / ص 111) استاد، اگر می شود این جمله را به حقیر به زبان ساده توضیح دهید، چون کمی برایم سخت بود و متوجه نشدم، بخاطر همین مزاحم وقت شریف شما شدم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع تقسیم‌بندی‌های کلامی را نمی‌توان به طور مستقیم در قرآن و نهج‌البلاغه که نظر به معارف اسلامی به صورت جامع دارند، پیدا کرد. بهتر آن است که به همان شکل که متون مقدس حقایق را با ما در میان می‌گذارند، ما به آن‌ متون رجوع کنیم 3- مجموعه‌ی علل که در میان آید حتماً معلول بالضروره محقق می‌شود ولی هر یک از علل به تنهایی امکان تحقق معلول را فراهم می‌سازند، زیرا در آن صورت سایر علل در صحنه نیست؛ مثل امکانِ رفتن شما به خانه به‌وسیله‌ی ماشین سواری. ولی اگر همه‌ی علل حتی اراده‌ی شما در صحنه باشد، بالضروره رفتن شما به خانه محقق می‌شود. موفق باشید

16732
متن پرسش
سلام استادبزرگوار: استاد جنابعالی در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل بیت سلام الله علیهم فرمودید که عشق به اهل بیت سلام الله علیهم قادر است که رذایل را در قلب انسان بزداید و از آنجایی که جنابعالی فرمودید که موطن عشق خیال است لذا بفرمایید ما دقیقا بایدچه نوع و چه جور تصویری از امام زمان روحی له الفدا در خیال خود داشته باشیم تا ان شاءالله تعالی قلبی پاک داشته باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح کتاب مذکور در رابطه با موضوع فوق عرض شد سیره‌ی اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» باید مدّ نظر باشد و در مورد حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» که عصاره‌ی همه‌ی اولیاء معصوم می‌باشند می‌توان با نظر به سیره‌ی هریک از ائمه به حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» نظر داشت. موفق باشید

16731
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیزمان: با توجه به پاسخ سوال 16688 که فرمودید دعا با صدای جهر و محزون بهتر است خیالم راحت شد چرا که خواندن دعا در دل اصلا برایم لذت بخش نبود، ولی جناب استاد پس تفسیر آن آیه ای که به صراحت می فرمایید: «واذکر ربک تضرعا و خفیه و دون الجهر من القول» (سوره آل عمران آیه 205) با توجه به تاکیدی که بر «دون الجهر من القول» دارند چیست؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی فوق در رابطه با آن‌هایی است که «داد» می‌زدند، مثل عده‌ای که هم اکنون در حرم ائمه«علیهم‌السلام» در خطاب به آن‌ها بیش از حدّ صدایشان را بلند می‌کنند. موفق باشید

16729
متن پرسش
سلام استاد: برخی در تعریف حکمت الهی گفته اند: فلسفه الهی یعنی معرفت انسان به نفسش. حال این را چگونه می شود با الهّیات اخصّ که هدف حکمت است جمع کرد؟ بالاخره موضوع فلسفه اوست، یا نفس؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در معرفت به نفس، معرفت به ربّ نهفته است و تعریف‌کننده‌ی فوق نظر به فلسفه به معنی‌الأخص داشته است. موفق باشید

16726
متن پرسش
سلام: در مورد فتوای اخیر آیت‌الله مکارم نوشتم برای دوستان. نیازی به دانستن فقه نیست. دلایلم را بخوای می گویم. جناب مکارم که بنده ایشان را صعصعه بن صوحان می نامیدم. نمی دونم چجور و با چه ادبیات و چه کلماتی این اشتباه بزرگ تاریخی را بشرحم و از چه زوایایی. جناب استاد اصلا این فتوا که ضرورت مسلم اسلام را تبدیل و موکول به اما و اگر و شرایط زمانه کرده مرا بدجور رنجونده. دیگه مگه میشه جلوشو گرفت؟ جلوی توجیه را؟ سوءاستفاده را؟ جلوی خباثت و قلدری غربی ها و نهادهای دانشگاهیشون را؟ اگر دانشگاه و کشوری در برابر اصرار دانشجویان مسلمان پا عقب گذاشته بود و حجاب را آزاد، دیگه اونا هم بر موضع نفی حجاب خود مصر. پس لابد اون زن هایی که زمانه رضا خان برای دوش گرفتن و خرید و کار در مزرعه که ضرورتی بیش از تحصیل داشت اشتباه کردند که تو خونه نشستن در زمانه کشف حجاب رضاخان ملعون. تجربه و عقل میگه هر چه ما عقب بنشینین استکبار و اسلام ستیزان پا جلو گذاشته اند. در زمانه ای هستیم که اگر تا دیروز حجاب مستحب بوده الان حجاب واجبه و شاخصه اسلام و علم و پرچم دین ماست. اگر تا دیروز مانتو کفایت می کرد الان خود خود چادر برتر و والاتر و انقلابی تر و اسلامی تره (تو مملکت ما). در زمانه ای هستیم که به تعبیر اصغر طاهرزاده شیطان با همه مظاهر و جلوات و بدیهاش در صحنه است پس ما با تمام مظاهر و نمادهای مذهبی مون در صحنه. هیهات که حضرت حجت به ترک اختیاری حجاب تحت هر عنوان و توجیه و بهانه و شرایطی رضایت داشته باشند چه رسد به چار کلمه سواد مسخره دانشگاهی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل این فتوی، از قبل در مواردی مثل رجوع زن به پزشک مرد در صورتی که مضطر بوده و راه چاره‌ی دیگری نباشد مطرح بوده‌است و خود ایشان هم به این مورد اشاره می‌کنند ولی در مورد برداشتن حجاب به خاطر تحصیل به نظر می‌آید که صلاح نبود این فتوا در معرض دید همگان قرار گیرد، زیرا افرادِ غیر متخصص متوجه‌ی قیوداتی که آیت اللّه مکارم به‌کار برده‌اند، نمی‌شوند. در حالی‌که با فرضِ آن قیودات، یک نفر هم در کلّ دنیا پیدا نمی‌شود که بخواهد به جهت چنین مشکلاتی در آن مرحله‌ی خاص از داشتن حجاب عدول کند (چرا که ایشان می‌فرمایند این حکم در صورتی‌است که رعایت حجاب و محرومیت از تحصیل اولا مشکلاتی برای شخص یا جامعه‌ی اسلامی پیش آورد و ثانیا آن مشکلات، مشکلات مهمه‌ای باشد که وی یا جامعه‌ی اسلامی را تهدید کند و این قیود مثلا در صورتی محقق می‌شود که جامعه‌ی اسلامی شدیدا نیازمند آن رشته باشد و هیچ مردی نباشد که در آن رشته تحصیل‌کند و....). بنابر این عملاً ممکن است این فتوی موجب سوء استفاده گردد و عده‌ای فکر کنند حضرت آیت اللّه فرموده‌اند «اگر داشتن حجاب برای کسی مشکل است، می‌تواند از داشتن حجاب عدول نماید!» در حالی‌که چنین نیست. لینک فتوای مذکور در سایت ایشان ارائه می‌گردد. http://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=4&lid=0&mid=394272&catid=6412  .موفق باشید.

16721
متن پرسش
با سلام و تحیت حضور با سعادت استاد طاهرزاده: چند سالی است که در آذربایجان شرقی جشنواره تئاتر برگزار می گردد و گروههای مختلف هنری در آن شرکت می کنند اما در این میان برخی گروه ها بانام فولکلور و یا فرهنگ عامه اقدام به رقص مختلط زن و مرد در انظار عمومی می کنند. خوشبختانه این عمل قبیح با اعتراض مردم مواجه شد. امسال نیز در آستانه برگزاری این جشنواره بحث فولکلور را دوباره مطرح می کنند و عنوان می دارند که برخی ها از فرهنگ بومی تعریفی ندارند و در ضدیت با فرهنگ بومی بر می آیند در حالی که تقویت فرهنگ بومی بهترین راه مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن است. به نظر حضرتعالی فولکلور و یا همان فرهنگ عامه چه جایگاهی در فرهنگ اسلامی و انقلابی دارد؟ آیا این چنین حرکت هایی می تواند در مقابله با تهاجم فرهنگی موثر باشد؟ آیا این فولکلور همان نگاه سوبژه ای به فرهنگ نیست؟ لطفا در این خصوص ما را راهنمایی بفرمایید . باسپاس از محبتتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر فرهنگ بومی با آموزه‌های دینی تقابلی نداشته باشد، چه اشکالی دارد؟ ولی رقص مختلط زن و مرد، به هر عنوانی که باشد، مسلّم در شأن مردم مسلمان آذربایجان نیست و هرگز فرهنگ بومی آن خطه، آلوده به چنین محرماتی نمی‌باشد. موفق باشید

16720
متن پرسش
اصلاح سوال: با عرض سلام، 1. در رابطه با سوال 16707، حضرتعالی در پاسخ به آن سوال، به بیان خواستگاه پاسختان در سوال 16667 بسنده کردید. لذا نظرم را درباره سوالشان می گویم و از شما می خواهم نظر بدهید چون نظر شما برایم مهم تر است. تجربه ای که خودم داشتم سالها پیش در سطح 2 حوزه با اکثر افرادی که پوشیه داشتن صحبت کردم و البته دیدم بعضی هاشون تئوری های خوبی پشت پوشیه زدن دارن ولی همه شان (همه ی کسانی که باهاشون صحبت کردم) رو بیرون از حوزه بدون پوشیه و با حجاب معمولی دیدم و متوجه شدم که سختشان است از پوشیه استفاده کنن. در مواردی که شرایطش پیش آمد علت پوشیه نزدن را پرسیدم چنین جواب دادن: گفتند اولا مجرای تنفسشان محدود می شود و به سختی از زیر پوشیه نفس می کشند (علاوه بر موارد دیگر که فاکتور می گیرم) ثانیا محدوده ی نگاهشان را کم می کند و چپ و راستشان را با پوشیه نمی بینند و فقط روبروی خود را می بینند. از این جهت به این جمع بندی رسیدم که این کار (پوشیه زدن) عقلی و دینی نیست چون انسان را از فعالیت های معمول و معقول در شرایط معمولی باز می دارد. خدا به انسان مجرای تنفس داده و چشم داده تا در جهت فعالیت خود به نحو صحیح از آن استفاده کند، آن وقت چرا باید در امور خارج از منزل خود را از این ابزارها منع کند؟ مثل کسی که دو دست خود را با طناب ببندد، نظر شما چیست؟ در ادامه گفتگویی با آیت الله حائری شیرازی در این باره آوردم: «...: حاج آقا این که فرمودید پوشاندن صورت خلاف اسلام است به چه اعتباری می شود گفت که آن حجاب اسلامی نیست؟ آقای حائری: علتش این است که به اسلام نسبت می دهی این که ضرورت دارد می خواهد نفس بکشد بگویی نه نکش درست نیست. استثناء کرد تو می گویی نه استثناء نکرد. ... : برای این است که در طواف می گویند که باز باشد. آقای حائری: بله» از آنجا که پوشاندن صورت در احرام برای خانم ها حرام است این سوال برایم پیش آمده که ممکن است فی نفسه پوشاندن صورت مطلوب نباشد که در آن شرایط خاص حرام شده؟ چون این مطلب رو از چند تن از مراجع تقلید شنیدم، نظرشما چیه؟ هم چنین بخشی دیگر از صحبت های آیت الله حائری شیرازی را در ادامه می آورم: " اسلام چادر را به عنوان حجاب زن معرفی کرده‌است اما در زمان رضا خان زنان با انداختن پارچه‌ای سفید روی صورت خود در حجاب زیاده روی کردند و این مساله زمینه آسیب دیدن کل موضوع حجاب شد. امام جمعه شیراز بیان کرد: اسلام گفته است صورت زن باید مکشوفه بماند، هر چند صورت وجیه باشد باید مکشوفه بماند، این برای آن است که مرد بتواند چشمش را کنترل کند و از دیدن صورت وجیه بگذرد، در زمان رضاخان افراط در حجاب موجب شد با پارچه‌ای این صورت پوشیده شود. آیت الله حائری شیرازی گفت: در مراسم حج نیز خدای متعال تاکید کرده است که صورت زن مکشوفه بماند، اگر کسی صورت را بپوشاند افراط کرده است،از این رو است که در مراسم حج زنان نباید نقاب داشته باشند. وی گفت: مثل کسی که در حجاب زنان افراط می‌کند مثل آیت الله حمال است آیت الله حمال کسی بود که می‌گفت اگر نماز نماز ظهر سه رکعت باشد اشکال دارد اما اگر پنج رکعت شد خیلی بهتر است و ثواب هم دارد، آیا اینطور در باره نماز گفتن درست است؟» «افراط در حجاب مانع بزرگی در گرایش بانوان جهان به آن خواهد بود.» از طرفی در مطالب مراجع با این مضمون خواندم که عین جمله شان را پیدا نکردم بذارم: سلمان در چهره ی حضرت زهرا (س) نگاه می کرد و با ایشان صحبت می کرد، و لبخند ایشان را می دید... حضرت زهرا سوار اسب شدند و .... اینها می رساند که باید «نگاه دیگری» به فلسفه و کیفیت حجاب داشت و آقای حائری با این مضمون می گویند فقط آن احادیثی که گفته حضرت فاطمه حجم بدنشان در فلان موقع نمایان نشد بیان نکنیم چون روایات متعارض دیگری هم هست که باید با اینها جمع شود. لذا می گویند باید متذکر نگاهی شد که مدنظر ایشان بوده نسبت به حجاب نه متذکر افعال مقطعی. این «نگاه» از نظر ایشان همان «سادگی» است نه تکیه روی مواردی که خود اهل بیت (ع) هم همیشه آنجور نبودن (نقل به مضمون). مرجع دیگری می گوید در کل لمعه به عنوان یک دوره فقه نیم استدلالی شیعه، واژه ی حجاب نداریم بلکه واژه ی پوشش داریم و... اینها می رساند که انداختن پارچه در حجاب اسلامی نیست چه رسد به پوشاندن صورت... از طرف دیگر، در روایاتی آمده که حضرت زهرا (س)، شلوار به پایشان بود و روی آن جامعه ای داشتند که شلوارشان مشخص بود. مطالب فراوان دیگری هم در ذهنم هست که برای نگرفتن وقت شما، بیان نمی کنم اما نتیجه اش این می شود که به نظر می رسد در بیان حجاب مطلوب و حجاب حضرت فاطمه (س)، افراط کرده اند. لذا نظرم این است که اولا حجاب حضرت فاطمه (س) به آن معنایی که بوده شناخته نشده و به احادیثی خیلی کم و مجمل بسنده شده که در طول تاریخ به دلیل ذائقه ی دینی وعاظ بیشتر روی منبرها تکرار شده نه آنکه همه ی مطلب همان باشد که می گویند و ثانیا اینکه مگر طلاب سطح سه یا ... در باقی مسائل حتی تلاش هم می کنند مثل حضرت زهرا (س) شوند که در این مورد خاص چنین انتظارات بی جایی ازشان داشته باشند؟ چرا طلاب سطح سه نباید روسری رنگی بپوشن!!! من اساتید حوزه را هم دیدم که روسری رنگی می پوشن و خیلی لذت می برم از این مسئله. بهتر نیس طلبه هایی که قراره الگو باشن و منادی دین باشن، به نظافت و استفاده از رنگهای زیبا (نه جلب توجه)، بیشتر اهمیت بدن تا دیگران هم به حجاب و دین تشویق شوند؟ ممنون میشوم نظر مفصلتان را درباره ی هر آنچه خودم و سوال 16707 گفتند بدانم. 2). در نهایت هم یک سوالی دارم که لطفا جدا از قسمت قبلی سوال پاسخ بدهید چون ربطی به قسمت قبل ندارد و از این جهت که مخاطبان سایت شما بسیاری از طلاب نیز هستند حائز اهمیت است. خودم درباره اش بی نظرم: برخی مراجع گفته اند آرایش کم خانم ها اشکال ندارد. این درحالی است که می بینم وقتی خانم ها سوال فقهی می پرسند در پاسخشان می گویند آرایش کم هم اشکال دارد. به نظرتان بهتر نیست که حداقل هنگام پاسخ شرعی دادن به سوالات شرعی، اول بپرسند مرجع تقلید آن خانم کیست و اگر مرجعش مثلا آقای مکارم است بهش بگویند آرایش غیر غلیظ اشکال ندارد؟ چرا ذائقه ی خود را به دین تحمیل می کنند؟ شاهد هستم که برخی طلبه ها می گویند متعه را خدا حلال کرده و ما نمی توانیم بگوییم حرام است. ولی در پاسخ به استفتائات مردمی که مرجعشان آرایش را حلال کرده، نمی گویند که آرایش کم حلال است و می گویند حرام است. چرا اینطور شده؟ آیا می توان گفت این مصداق حرام کردن حلال خدا است؟ اخیرا شاهد بودم چنین بحثی در یکی از گروه های تلگرام که دوستداران شما هم هستند طرح شد و کسی که گفت آقای مکارم گفتند آرایش اشکال ندارد از گروه بیرونش کردند! در نهایت بفرمایید که اگر امام زمان (عج) بیایند، خانم ها را برای پذیرش در حضور خود از جهت آرایش کم یا چهره ی زیبا گزینش می کنند و نمی گذارند که به حضورشان بیایند؟ همان کاری که در ورودی اماکن مقدسه انجام می شود. یا اینکه اگر بنا باشد کسی را به حضور نپذیرند ملاک دیگری برای گزینش دارند؟ خیلی سپاسگذارم که وقت می گذارید و همیشه با پاسخهایتان کمکمان می کنید. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امر، بنده به جهت عدم تخصص در موضوعات فقهی، وارد موارد فقهی نمی‌شوم. فقه؛ احکام را مشخص می‌کند ولی مصداق را هرکس می‌تواند تعیین نماید. مثل همین پوشش که فقه، حدودِ آن را معین می‌نماید. ولی این‌که رنگ پوشش به چه رنگ باشد، به عهده‌ی عرف است. و از این جهت بنده عرض نمودم لازم نیست رنگ روسری خانم‌ها تنها، مشکی باشد. موفق باشید

16714
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: استاد حضرتعالی در جزوه راه های افزایش دین باوری در جوانان فرمودید که ما باید بین مدیریت اسلامی با مدیریت غربی تفکیک قائل شویم... و در مدیریت اسلامی باید ابتکار را در دست مردم داد یا به تعبیری مردم خودشان اموراتشان را بگذرانند و در ادامه فرمودید که نسل جوان را آماده کرد تا ان شاءالله تحول اساسی در نظام اداری ما به وجود آید. استاد بنده دانشجوی رشته حقوق هستم که پیاده ساختن چنین طرحی بر عهده دانشجویان رشته حقوق هست لذا لطف کنید که پیرامون مقوله مدیریت اسلامی توضیحی دهید؟ وبفرماییدکه پیاده ساختن چنین طرحی چقدرمی تواند انقلاب رابه انقلاب مهدی روحی له الفدا نزدیک نمایید؟؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصول کلّی مدیریت اسلامی و ایده‌های مربوط به آن را، حضرت مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» در نامه‌ای که به مالک اشتر نوشته‌اند، به‌خوبی نشان داده‌اند. موفق باشید

16713
متن پرسش
سلام استاد عزیز: پیرو سوال این حقیرکه پیرامون ورودبه حوزه بود، حضرتعالی فرمودید که روحانیت به ویژه وقتی که «ملبس» باشد می تواند «تاریخ و جامعه ساز» باشد. حال سوالم این است که آیا این فرمایش شما یک «سنتی» لا یتغیر است یعنی یک انسان کت و شلواری نمی تواند هم چون حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه تاریخ ساز شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لباس روحانیت به جهت ریشه‌ی تاریخی‌اش بارِ فرهنگیِ خاصی را به همراه دارد و موجب ایجاد رفتارهای معنوی در جامعه می‌شود، هرچند افرادِ غیر ملبسی مثل جناب آقای ازغدی هم در جای خود، در ارائه‌ی معارف اسلامی می‌توانند موفق باشند. ولی نقش ایجاد رفتارهای اجتماعی در حدّ گسترده‌ی آن از طریق روحانیون ممکن است. موفق باشید

16712
متن پرسش
نظر شما در مورد کار کردن کتاب دروس معرفة النفس آیة الله حسن زاده با شرح آقای صمدی آملی پس از کار کردن سیر معرفت النفس شما چیست؟ و کلا نظر شما راجع به این کتاب و شرح آن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور، کتاب خوبی است ولی در جریان شرح جناب آقای صمدی آملی نیستم. موفق باشید

16711
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده ارسال کننده ی سوال 16670 هستم. ممنون از راهنمایی و پاسختون، کتابتون رو فبلا مطالعه کردم و بهره مند شدم، اما بجز تغییر اسم سوالات دیگه ای هم در ذهنم بود، مثل جمع اعداد و نسبت ستاره ی افراد با هم. می خواستم جایگاه اختیار انسان رو بدونم و گرنه این صحبت هایی که برخی به دنبالش هستند رو چرا علما انجام نمی دادند؟ مثلا عالمی که می خواست ازدواج کنه می دید ستاره ی اون فرد باهاش جفت هست یا نه!! باعث تاسفه که بگم این روزها هستند افراد زیادی که به عینه دیدم برای تشخیص جفت بودن ستاره به افرادی مراجعه می کنند و آن قدر اعتقاد دارند به اینطور چیزا و این آدم ها که تنها به همین دلیل از ازدواج منصرف می شوند. خداوند عاقبت همه رو ختم بخیر کند ان شاالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها چیزهایی نیست که بتوان به آن اعتماد کرد یا مشغول‌شان شد! موفق باشید

16710
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: به نظر شما چه کتاب هایی مناسب سن دختران نوجوان دوازده سیزده ساله است که بتوان درباره ی آن ها به بحث و گفتگو پرداخت؟ اگر مقدور هست چند کتاب مفید برای این سنین معرفی کنید که بشه با بچه ها به مباحثه گذاشتشون. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آخرین کتاب‌ها در این مورد نیستم. شاید کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «چه نیاز به نبی؟» که بر روی سایت هست، کمک کند. موفق باشید

16709
متن پرسش
1. سلام خدمت استاد: برای ورود به بحث رسالت الولایه علامه طباطبائی چه مقدماتی لازم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن‌ها مقدمه‌ی بحث مذکور خواهد بود. موفق باشید

نمایش چاپی