بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23859
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرانقدر: استاد من خیلی ناراحت شدم وقتی شنیدم آخرین جلسه فصوص سه شنبه برگزار می شود. واقعا خوشحال بودم که وارد فصوص شده ایم. واقعا امکان برگزاری نیست؟کسی که می خواهد فصوص را ادامه دهد چه شرحی را گوش دهد که به شرح و زبان شما نزدیک باشد؟ بی توفیقی من و امثال منست که جلسه تعطیل شده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آخر جلسه عرض شد صوت شرح فصوصی که بنده عرض کرده‌ام را در اختیار رفقا قرار دهند و اگر همت کافی در آن‌ها باشد می‌توانند از طریق صوت و جزوات مربوطه، آن را ادامه دهند. البته تأکید بنده آن است که رفقا صوت مباحث را در اختیار کسانی قرار دهند که مقدمات کار را گذرانده باشند. یعنی علاوه بر دنبال‌کردن مباحث معرفت نفسی و برهان صدیقین و شرح فصّ آدمی و فصّ شیثی که در «سها» بحث شد؛ به صوت آن مباحث همراه با جزوات مربوطه رجوع فرمایند، إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

23145

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آقا ما چندین ماه است ک در زمینه ذهنمان ی چیزی مثل خوره اذیتمان می کند که حدود 4 ماه پیش اگه یادتان باشد هم یک همچین پیامی داده بودم قضیه از این قرار است: جو خانواده و اقوام ما یک جو ثروت دوست است یعنی اگر هم چیزی نداشته باشند، ملاکشان برای احترام به افراد پول انهاست، لذا خواه ناخواه من هم تشویق می شوم تمام زورم را بر روی کسب ثروت بگذارم. اما چون کمی بحث های شما را چشیده بودم، هی در این مدت فکر می کردم معادی هست، خدایی هست، عرفانی هست، ابدیتی هست، از طرف دیگر هم پدر و مادر، همه می گفتند فلانی که ۲ سال از تو بزرگتره الان تویوتا سوار میشه. امروز یک تصمیم گرفتم آقا پایش هم وامیایستم اگر که فقط شما بگید درسته، تصمیم گرفتم در حدی که پول گذراندن زندگیم در بیاد کار کنم و مابقی رو مطالعه و عبادت و صرف آمدن به جلسات شما کنم، حتی اگر از حد نرمال جامعه هم کم مایه دار تر باشم ولی فقط بر روی کتب عرفانی کار کنم چرا که مرگ نزدیک است. یعنی هدف زندگیم عرفان آیت‌الله قاضی باشه، آیا درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه‌اید هم ما باید نیاز طبیعیِ خودمان را به طور معقول با فعالیت‌های درست تأمین نماییم و هم آن‌چنان نباشد که همه‌ی زندگی ما ثروت‌اندوزی گردد. بسیار فکر خوبی است که با زمینه‌ی معنوی که دارید و مباحث معرفت عرفانی را دنبال کنید. موفق باشید

 

31798

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: وقتی رهبر مملکت جهان اسلام واکسن میزنه اونم برکت و حمایت از تولید داخل و در جواب سوال قبلیم گفتید رهبری برای زدن واکسن تیم مشاوره قوی داشته و حتما با مشورت ورود کردند و فرمودید کارهایی که با عقل رهبری هم راستاست انجام بدیم خوب تکلیف معلومه. سوالم اینه این همه طب اسلامی سنتی دارن تبلیغ میکنن هیچ مدل واکسن کرونا نزنین و عوارض داره، کلیپ های سخنرانی اساتید مطرح و سرشناس طب سنتی علاقه ای به زدن واکسن نشون نمیدند و نظر به نزدن واکسن دارند و می‌گویند بعدا دچار مشکل میشید. از اونور دولت آقای رییسی تلاش میکنن برای مهار کرونا از جمله وارد کردن واکسن و تشویق و دعوت به واکسن زدن میکنه الان تو خانواده ها تو ادرات و... مردم دودل شدن. بخشی حرف طب اسلامی سنتی رو قبول دارن بخشی میگن به دولت باید اعتماد کرد، چون آقای رئیسی با دولت قبلی فرق داره از طرفی رهبری گفت من صبر کردم واکسن تولید داخل رو بزنم و زد ولی الان هر جا میری واکسن مثلا برکت نیست و فقط دز دوم هست ولی کسی که واکسن نزده میگن چینی بزن الان جامعه رو گیج کردن هر جا میری چند دسته شده عده ای میگن واکسن باید زد تا این بیماری از بین بره حالا هر واکسنی شد عده ای میگن ترجیح میدیم واکسنی که رهبری زد رو بزنیم هم حمایته هم افتخار تلاش دانشمندان داخلی و واکسنی که بدست شیعه درست شده بهتر از واکسنی هست که بدست غیر شیعه مثل چین درست شده باشه. عده ای هم میگن دارن ملت رو گول میزنن تمام اطبا طب سنتی اسلامی میگن دور واکسن زدن رو خط بکشین چه داخلی چه خارجی. نگاه به الان نکنین بعدا عوارض میاد سراغتون خلاصه تو اینترنت تو کف شهر و جامعه این چندگانگی شدید به چشم میخوره. تو اخبار نشون داد جالب بود یه مادری از کرونا به رحمت خدا رفته بود پسرش می‌گفت برادرم نگذاشت واکسن بزنه اگه می زد زنده میموند اتفاقا این مشکل رو ما هم داریم. پدر ومادرمسنمون و بین خواهر برادر ها اختلاف نظر افتاده بخشی میگن مسنن واکسن واجبه بزنن بخشی میگن واکسن بزنن خطرناکه به کشتنشون می‌دید. اون بنده خداها با این دو نظریه گیج شدن موندن چکار کنن. من خودم دوست دارم واکسنی که رهبری زد رو بزنم الان چند وقته هر جا میریم برکت گیر نمیاد چینی و کره ای هست برای مدارس مردم دودل شدن چکار کنن فکر بچه ها هستند. استاد این چندگانگی چطور جمع میشه ١- اگه رهبر واکسن زد و گرای تولید داخل رو داد چرا الان نیست و چینی رو یه جورایی به زور میزنن به مردم. ٢- اگر واکسن واقعا ضرر داره چرا همه رو میزنند ٣- اگر ضرر نداره چرا پس اینقدر طب اسلامی سنتی دارن منع واکسن میکنن. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا در چنین شرایطی که به قول جنابعالی تفاوت نظرها در میان است، راهی بهتر از آنچه رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» بر آن تأکید می‌کنند و آن پذیرفتن نظر ستاد کرونا است؛ می‌ماند؟! بنده نیز اگر در شرایط حاضر که می‌فرمایند واکسن برکت نیست، باید اقدام می‌کردم؛ همان واکسنی که فعلاً ستاد کرونا تأیید کرده است را می‌پذیرفتم. موفق باشید

31596
متن پرسش
با سلام و عرض ادب استاد عزیز: سوالی از محضرتان داشتم اینکه ائمه می فرمایند در نماز ما را نصب عینتان قرار دهید به چه معناست؟ با تشکر از محضر شما، ان شاء الله خداوند متعال شما را حفظ کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! توصیه عجیبی است در نزدیکی به شخصیت ائمه «علیهم‌السلام» نسبت به حضوری که باید در محضر خدا داشته باشیم. زیرا وجه متعالی ما، امامان‌مان هستند و مقصد همه ما و امامان‌مان حضرت معبود است و در این راستا کافی است چنین توصیه‌ای را مدّ نظر قرار دهیم تا خود به خود متوجه حضور بهتر خود در عبادات‌مان بشویم. لذا حضرت صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «وَ انْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ‏ الصَّلَاةِ ذِكْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ذِكْرَ رَسُولِ اللَّهِ وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الْأَئِمَّةِ نُصْبَ عَيْنَيْك‏» در هنگام شروع نماز، یاد خدا و رسول خدا را مدّ نظر داشته باش و یکی از ائمه را در مقابل خود تصور کن. موفق باشید    

29511

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اخیرا شبهه‌ای برای بنده مطرح شده است این که در زمان حمله مسلمانان با ایرانیان: ۱. شروع کننده جنگ مسلمانان بودند. ۲. در این جنگ جنایات زیادی رخ داد و چنین جنایاتی قابل توجیح نیست نمونه آن جنگ نهاوند. ۳. دقیقا کار داعش در آن زمان انجام شد و صد ها هزار زن و دختر ایرانی تحت عنوان برده فروخته شدند. ۴. چرا سلمان در آن زمان در جنگ شرکت کرد اگر حدیث «سلمان منا اهل البیت» درست است پس وجود سلمان تایید کننده این جنایات بود. ۵. آیا درست است که برای پایداری اسلام چنین جنایاتی صورت گیرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید با دقت موضوع را دنبال کرد و آن قسمت از حضور مسلمانان به رهبری سعد بن ابی‌وقاص و مذاکره‌ی او با رستم فرخزاد را با جریان‌های بعدی که به نام تبلیغ اسلام، غارت و غنیمت را دنبال می‌کردند، از هم جدا نمود. آری! واقعاً وقتی امام معصوم حاکم نباشد، چنین انحرافاتی پیش می‌آید. شرکت جناب سلمان و سایر صحابه مربوط به همان جبهه‌ای است که سعد ابن ابی وقاص فرماندهی آن را داشت و آن‌ها کاری کردند که موانع حضور اسلام در ایران برطرف شود و به همین جهت وقتی باز ایرانیان حکومت را در اختیار گرفتند، از اسلام عدول نکردند زیرا خودشان به دنبال اسلام بودند. موفق باشید

28111
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرانقدر بنده مقاله «قرارگرفتن در بود تاریخی خود» را از شما خواندم. آنچه نتیجه گرفتم درست است؟: ۱. در این تاریخ احادیثی چون «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» بیشتر از قبل می‌درخشند چراکه تاریخ کنونی شرایطی را ایجاد کرده است که مردم در آن باید با دیدن حقیقت به آن دلبسته شوند. نظیر آنچه در تشییع جنازه حاج قاسم دیدیم. ۲. اینکه حضرت آقا اخیرا فرمودند تا می‌توانید جبهه انقلاب را گسترش دهید میسر نمی‌شود مگر اینکه بستر تفکر را برای دیگران باز کنیم چراکه حقیقت در این تاریخ به صورت ویژه ای خود را می نمایاند. هر ارگانی هم در این زمینه مسئول است. دانشگاهها با ایجاد کرسی‌های آزاد اندیشی، حوزه با ورود عالمانه به عرصه تولید علم دینی، صدا و سیما با تولید آثار فاخری که وجهه باطنی انقلاب را به دنیا نشان دهد و ... . ۳. اینکه در قضیه برجام فرمودند: «پشتوانه تجربی ملت ایران را بیشتر می کند» یا در ماجرای گرانی بنزین از سران قوا حمایت کردند یا از ابتدای شروع کرونا همه چیز را به تشخیص پزشکان منوط دانستند، حتی در اینکه ماه رمضان روزه باشد یا نباشد (با اینکه خودشان اعتقاد دارند روزه سلامت جسم را نیز تامین می‌کند و این را از فتوای قبل از شروع ماه رمضانشان می‌توان فهمید)، ناظر به همین پیچ تاریخی بزرگ است که در پس آن قرار است عقلانیت ظهور کند چراکه آخرالزمان دوره تفکر است نه تعبد محض همانطور که اصحاب مهدی (عج) از روی پوست و مرکب حق را می شناسند و این نوع شناخت قطعا نشانه تفکری بسیار عمیق است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده ورود خوبی به آن جزوه داشته‌اید و نتایج خوبی گرفته‌اید. امید است با همّتی بلند هرکدام از عزیزان، جهانی باشند «بنشسته در گوشه‌ای».

 هر آنکس ز دانش برد توشه ای           جهانی است بنشسته در گوشه ای

هر آنکس به دانش شد آراسته              جهانی بود پر ز هر خواسته

موفق باشید

27978

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: خدا را شکر می کنم که دوباره فرصت گفت و گو با شما را دارم و همین طور خدا را شکر می کنم که توفیق بندگی خود را در این ماه عزیز که صد حیف که برفت، به ما عنایت فرمود. ببخشید استاد من مثلا در همین ماه رمضان، باز بیش تر به بحث تفکر و مطالعه و معارف دینی پرداختم، گرچه بحمد الله توفیق مناجات هم داشتم، ولی این برای من یک دغدغه ای شده و نمی دانم آیا این خوب است یا نه، که بیش تر اهل فکرم تا اهل ذکر، گرچه خیلی تلاش کرده ام بیش تر اهل ذکر هم شوم. بحث گریه و اشک، آرزوی من است و در حسرت آنم، ولی حس می کنم راحت نمی توانم اهل اشک باشم، مناجات دارم ولی مختصر، اما شاید ساعت ها مشغول تفکر و مطالعه و بحث معرفتی باشم و بسیار هم لذت می برم، یک تشکری هم بابت شرح دعای سحر شما داشتم، شاید چند جلسه محدود، به اندازه ی یک عمر به من بینش صحیح داد. در پایان التماس دعا دارم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم راهی را که شروع کرده‌اید به نتایجی که می‌خواهید برساند. فعلاً وقتِ همان مباحث معرفتی است. موفق باشید

27962

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقت بخیر: ببخشید مزاحم میشم درد دلی بود که نمیدونستم کجا عرضه کنم. استاد از زمانی که با مباحث معرفت النفس آشنا شدم (حدودا سه سال) از هیچ چیز این دنیا لذت نمی‌برم بی نشاط شدم وقتی تفریح میرم تو همون لحظه خوشی چون میدونم همین لحظاته و ماندنی نیست دوباره غمی وجودم رو میگیره. می‌خندم اما غم دارم. از رابطه با همسر، به غذا هم همینطور اصلا میل ندارم یه ذره که غذا می‌خورم احساس می‌کنم شبیه احمقا شدم از این ور رونده شدم و از طرفی دیگه مونده تو مسائل معنوی هم باز لذت نمی‌برم اگه ببرم باز موندنی نیست همه امیدم به نماز بوده اما تو این چندسال توفیقی نداشتم. اگه نماز معراج مومن هست پس باید سیری که نبی اکرم (ص) داشت ما هم داشته باشیم اما ندارم. سعی می‌کنم هر روز به روضه امام حسین (ع) پناه ببرم. چه کنم استاد ۲۷ سال از عمرم گذشت ولی هنوز نماز درست نتونستم بخونم احساس معلق بودن دارم دوست دارم بمیرم اما وظایفم رو به‌عنوان یه معلم و عشقی که به امام خمینی (ره) دارم و ایشون رو الگو میدونم انجام ندادم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا متوجه نباشیم با این دیانت و همین عبادات در کنار پیامبر خدا هستیم؟ بحث‌های «با دعا در آغوش خدا» را حتی‌الامکان دنبال فرمایید. موفق باشید

27915
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله: شبهه ای را مطرح کرده اند که نیاز به یک جواب منطقی و قانع کنند دارد و آن این است که وقتی مسلمانان در چین در عذاب هستند چرا ما باید سکوت کنیم؟ در کشوری که ادعای وحدت امت اسلامی می شود و آرمان دفاع از مظلومان را در سر می پرورانند آیا مطلوب است که از مسلمانان چین حمایت نشود؟ نبی مکرم فرمود: «همه مسلمانان برادر یکدیگرند، به همدیگر ظلم نمی کنند و در مقابل دشمنان یکدیگر را رها نمی کنند و به خود وا نمی گذارند.» آیا جایز است بخاطر یک سری منافع سکوت کنیم و مسلمانان در چین مورد ظلم قرار بگیرند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه با وجود نظام اسلامی و در رأس آن ولیّ فقیه، مطمئن هستیم آن‌چه باید انجام شود از طریق خود کشور انجام می‌شود و اگر حضرت آقا تشخیص دادند که ما کاری را به عهده بگیریم، متذکر خواهند شد. در حال حاضر موقعیت ما با صد سال پیش که نظام اسلامی وجود نداشت فرق می‌کند. ملاحظه کردید که ایشان در سخنرانی روز قدس چگونه با صراحت فرمودند ما مردم غزه را مسلح کردیم و این نشان میدهد آن‌جایی که وظیفه‌ی اسلامی اقتضاء بکند نظام اسلامی ورود خواهد کرد. موفق باشید

26458

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله سلام بر استاد عزیز: بنده سوالاتی که کاربران درباره روانشناسی از شما پرسیده اند دیدم راستش می خواستم شالوده نظر شما درباره علم روانشناسی را بدانم و اینکه صریحاً بفهمم آیا نظر شما راجع به آن مثبت است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روانشناسی به معنای سایکولوژیکِ آن یک علم تجربی است در راستایِ عکس‌العمل‌های روحی انسان نسبت به عوامل بیرونی، و باید به عنوان یک علم تجربی به آن نظر کرد و ربطی به معرفت نفس ندارد، هرچند بعضی از اساتید روانشناسی، خودشان بر اساس ذوق خودشان در رابطه با معرفت نفس نیز زحماتی کشیده‌اند. موفق باشید

25986
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، با بررسی در کتاب خویشتن پنهان و آشتی با خدا یک نکته ای به نظرم رسیده مبنی بر اینکه انسان شناسی دینی در بررسی عوامل اضطراب و تلاطم و بی ماوایی بشر با آن مفاهیم انسان شناسی ذیل مباحث آنتروپولوژی متفاوته دقیقاً توجه به همان خویشتن پنهان و من انسان است که چگونه می تواند با تدبر در اشارات قرآن و شریعت در بستر عالم قدس و ملکوت حاضر شود و حتی به تعبیر حضرت رضا (ع) در یابد که قیامت حاضر و مهیاست. به عقیده ام جهان بینی توحیدی، ساحات مختلف انسان را به مثابه قطب نماهای متخلفی می داند که انسان اگر با اصیل ترین وجه بودن و هستی یعنی همان نفس ناطقه و روح مجرد و من اصیل مانوس گردد و الفت یابد و به تعبیری تمام قطب نماهای وجودی اش را در راستای همان اصیل ترین بودن و در جهت دستیابی به گوهر عبودیت و نفی انانیت در برابر رب العالمین تنظیم کند، به آن مقام بهترین آفریده و انسانیت می رسد. ولی گویی در انسان شناسی ویژه با محوریت انسان شناسی مدرنیته و اومانیسم، انسان ویژه در آن ساحات پایین وجودی اش، قطب هستی و مرکز متعالی تمام عوالم است و گویی بنده بودن و چیدن مناسبات در راستای عالم قدس از بین رفته و به همین خاطر است که به عقیده ام با بن بست هایی روبرو شده و حتی در شناخت روان و جسم بشر هم درگیر انحرافات و تلاطماتی شدند. نمی دانم تا چه حد برداشتم درست بوده اما واقعاً دو کتاب فوق از حضرتعالی تونست در درک بهتر خود اصیل و واقعی و شکستن دیوارهایی کمک کند و در انسان شناسی غرب هم افقی رو برام باز کنه. ان شاء الله که این افق واقعاً ایجاد شده باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است که در نگاه آنتروپولیکال ما با انسانی روبه‌رو هستیم که در جهان هستی به هیچ اصلی متصل نیست و پذیرفته است همچنان سرگردان بماند و معنایی برای زندگی ماورای چنین سرگردانی نمی‌شناسد و به همین جهت عملاً گرفتار نیهیلیسم می‌شود با این‌که جانش نسبت به این حالت، ناراحت و نگران است. موفق باشید

25715

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
در ادامه سوال ۲۵۶۷۵ که اشاره به نگاه اندیشکده تصریف دارد مبنی بر مادی بودن کل عالم سوالی که داشتم این بود که با توجه به روایتی که اشاره دارد نور خورشید از کرسی و نور کرسی از نور اهل بیت است و چون این نور نازله همان نور است پس عالم مادی است. و همچین در روایات تصریح شده که نور اهل بیت هزاران سال پیش از خلقت عالم خلق شده است. و همین اشاره به زمان نشانگر زمان مند بودن و مادی بودن عالم دارد؛ استدلال شما بر رد این نظریات چیست؟ چرا که جواب به سوال قبلی اصلا قانع کننده و مستدل نبود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال باید مبانیِ تفکر را درست کرد تا این روایات در جایگاه خود با ما سخن بگویند. «رسالة الولایه» از حضرت علامه و بحث «ده نکته در معرفت نفس» و نیز «برهان صدیقین» مقدمات خوبی برای فهم اشارات قرآنی و تذکرات روایی است. آیت اللّه مشکینی می‌فرمودند بعضی روایات را آن‌چنان بی‌حساب و سطحی می‌دیدیم که گمان می‌کردیم بعید است آن روایات از معصوم صادر شده باشد. ولی وقتی در محضر علامه‌ی طباطبایی می‌بردیم و ایشان از طریق تدبّر، ما را از سطح به عمق می‌بردند؛ تازه عظمتِ روایات برایمان روشن می‌شد. ما در مورد روایات هم مثل قرآن، مأمور به تدبّر هستیم که به یک معنا همان تفقُه در دین است. موفق باشید

25024
متن پرسش
سلام جناب طاهرزاده: چطور یک انسان فطری باید جواب جانش رابدهد؟ چرا؟ (چرا مال این هست که میان این همه جوابفروش ها به نظرم می رسد باید آن راه را بصورت واقعی یا درون خودم بیابم تا مطمئن باشم واقعیست) نمی دانم بطوریکه مطمئن شود راه همین است یا گمان کند (همه شناختها و فعالیتهایی که باید فردی انسانی که دنبال حقیقت است انجام دهد عملا و نظرا) اگر ابتدائا بفرمایید به نبوت باید پرداخت در این زمینه ۲ اثر جنابعالی در زمینه نبوت برای بنده اقناع کننده نبود لکن انسانی که درد دارد گیر وسواسهای عقل نظری نمی افتد ولی خب برای اینکه بداند چه بکند؟ و این طلب خود را چگونه باید قوی کرد تا قوی تر دنبالش بگردم؟ (هنوز دردم آنی که باید باشه و مرا با تمام وجود آشفته کنه تا سراغش برم نیست شاید آن موقع جواب بگیرم)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مواردی نیست که بنده بتوانم ورود کنم. موفق باشید

24909
متن پرسش
عرض سلام و ادب: سوالی در رابطه با شهید مطهری داشتم ممنون میشم جواب بدهید. پیشاپیش پوزش می طلبم از این که مقدمه طولانی می شود: بسیاری از اشخاص و جریان های فکری در دهه های اخیر شهید مطهری را به عدم درک صحیح از غرب و مدرنیته متهم می کنند. گزاره هایی پراکنده هم از کتب شهید می آورند برای اثبات حرفشان تا جایی که بعضا در محافل فکری حزب اللهی به استناد همین چند گزاره شهید مطهری را به راحتی کنار می گذارند. در صورتی که با مطالعه دقیق آثار شهید مطهری و فهم نظام فکری ایشان، همچنین با در نظر گرفتن زمانه ای که شهید در آن میزیسته _هجوم انواع و اقسام مکاتب الحادی و التقاطی_ در می یابیم که ایشان با استفاده از سنت فلسفی صدرایی برگرفته از علامه طباطبایی و همچنین سنت اجتهادی فقه جواهری برگرفته از حضرت امام دست به بازخوانی عظیمی از مفاهیم اساسی اسلام چون آزادی، عدالت، اجتماع، امت، انسان و... زده اند و البته این بازخوانی در نسبت و تقابل گاه مستقیم و گاه غیر مستقیم با آرا و اندیشه های غربی شکل گرفته. مثلا در بحث انسان شناسی ایشان در عین اینکه انسان از منظر اسلام را شرح و توصیف می کنند مبانی انسان شناسی اگزیستانسیالیست ها، مارکسیست ها و پوزیتویست ها را نقد و به چالش می کشند. حضرت استاد جدای از اشکالاتی که برخی به نحوه آشنایی مطهری با سنت فکری غرب می گیرند _مثلا می گویند تقی ارانی و فروغی منابع مطهری بوده اند که الله اکبر از این حرف!، مگر شما انتظار داشته اید عالمی با این تراز برود منابع زبان اصلی بخواند؟ یا می گویند که چرا مطهری به هایدگر نپرداخته و اساسا وی را نمی بیند اما از سارتر که کمی متاخر از هایدگر هست نام می برد، که شاید بتوان اینگونه جواب داد که هایدگر در آن زمان مثل بعد از انقلاب در ایران مطرح نبوده و اساسا دعوای هایدگر و پوپر، فردید و سروش بعد از انقلاب و شهادت مطهری داغ شد_ به نظر شما اندیشه شهید مطهری در رویارویی با افکار و مکاتب غربی و به طور کلی غرب شناسی و مواجهه ایشان با مدرنیته از چه نقطه ضعف و یا احیانا عدم التفاتی رنج می برد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما شهید مطهری را عالِمی می‌دانیم که زمانه‌ی خود را به‌خوبی تشخیص داد و با سرمایه‌ی عظیم علمی و فهم عمیق و تعهد و مسئولیتِ دینی بهترین کار را در زمانه‌ی خود انجام داد، حال اگر دانستن و ندانستن نگاه هایدگر در آن کار عظیم که او انجام داد؛ چه اندازه می‌توانست نقش داشته باشد؟ آری! بنا به گفته‌ی رهبر معظم انقلاب، نباید در شهید مطهری متوقف شد، ولی همین امروز هم در بسیاری موارد آثار شهید مطهری با ما حرف دارد. موفق باشید

24881
متن پرسش
سلام: استاد از حدود دو سال پیش اشک چشم من برای امام حسین علیه السلام خشک شد. هر چه کردم اشک چشمم بازنگشت. حتی به کربلا هم که رفتم فایده ای نداشت در خیمه گاه زانوانم سست شدند اما اشکم. خیلی عذاب می کشم استاد. چه کنم استاد تا رقت قلبی که داشتم برگردد؟ اجرتان با اباعبدالله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است امام «علیه‌السلام» را در افق دیگر به نظاره بنشینید. مطالعه‌ی کتاب‌های «حماسه‌ی حسینی» و «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» و «امام حسین «علیه‌السلام» از مرحوم دکتر شهیدی إن‌شاءاللّه مفید خواهند بود. موفق باشید

24573
متن پرسش
با سلام و آرزوی صبر و سعادت برای شما استاد عزیز: بنده و تعدادی از دوستانم مدتی است مطالعات غرب شناسی با محوریت کتب حضرتعالی را دنبال می کنیم. ما تابحال کتاب های گزینش تکنولوژی، مدرنیته و توهم و علل تزلزل تمدن غرب را مطالعه و گاه با هم بحث می کنیم. در این زمینه سوالی که بارها تکرار شده است را خدمتتان عرض می کنم، پیشاپیش از پاسخگویی شما ممنونم: ۱. شما جایی از عبارت «اکل میته» برای نحوه مواجهه با تکنولوژی استفاده کرده اید، با توجه به معنی این عبارت در فقه و بار معنایی مختص به آن، نوعی برداشت بوجود آمده که حاوی نوعی انفعال نسبت به تکنولوژی غربی است، لطفا این عبارت را بیشتر توضیح دهید و رابطه آن با بحث گزینش تکنولوژی که در مباحث خود مطرح کرده اید و همینطور رابطه آن با تئوری «اسلامیزه کردن» که از سوی برخی مطرح شده را برای ما روشن کنید. ۲. در زمینه نگاه غرب به مقوله تاریخ و مقایسه با دیدگاه توحیدی و همینطور نقد سبک زندگی غربی چه منابع و کتاب هایی را برای مطالعه و تحقیق پیشنهاد می کنید؟ و در نهایت اینکه بنده و برخی دوستان فعال در زمینه فعالیت انقلابی در فضای مجازی، برخی جلسات هفتگی را شرکت می کردیم. فعلا و با توجه به تعطیلی این جلسات از شما تقاضا داریم در صورت امکان وقتی جهت بازدید حضوری به ما اختصاص دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بد نیست در این مورد به کتاب «تمدن‌زایی شیعه» رجوع فرمایید. در قسمتی از آن کتاب چنین گفته شده است:

فرهنگ دينى و تعامل صحيح با طبيعت‏

سؤال: مسلّم است كه اگر علم ما علم همه‏ جانبه‏ اى باشد، براى رفع نيازهاى خود به بهترين نحو از استعدادهاى طبيعت استفاده مى‏ كنيم و در آن صورت بقيه‏ ى ملت‏ها متوجه و طالب آن‏ فكر و فرهنگ مى ‏شوند، به عبارت ديگر موجب حسرت و جذب بقيه مى ‏گردد، چيزى كه متأسفانه امروزه برعكس شده و ملت‏هاى مسلمان حسرت داشته‏ هاى غرب را مى ‏خورند. آيا آن عجايب علمى كه شيخ بهائى در اصفهان از خود به يادگار گذاشت، نمونه‏ اى از همان ابزار اسلامى است كه مى‏ تواند موجب حسرت ساير ملل باشد؟ مثل حمامى كه با يك شمع كارمى‏كرد؛ آن حمام از يك طرف زحمت راه‏ اندازى‏ اش كم بود، و از طرف ديگر بازدهى‏ اش زياد، بدون آن‏كه پس‏مانده‏اى داشته باشد و بخواهد به جنگ طبيعت و محيط زيست برود، آيا با توسعه و پيشرفت علوم غربى مى‏توان چنين ابزارى ساخت؟

جواب: خير، با توسعه‏ ى علوم غربى نمى‏توان چنين ابزارى ساخت، چون همان‏طور كه عرض شد، در علومِ ابزارسازِ غرب، يك «ميل» نهفته است و در نتيجه داراى جهت خاصى است كه نمى‏تواند با طبيعت تعامل كند و از استعدادهاى متعالى آن استفاده نمايد و لذا طبيعت خودش را راحت در اختيار آن فرهنگ قرار نمى‏دهد. اين‏جاست كه مى‏ بينيد بهره‏ گيرى از طبيعت، براى بشر غربى خيلى مشكل است. شما در نظر بگيريد اگر بخواهيد يك اتم منفجركنيد و از انرژى آن استفاده نماييد، چقدر بايد در مقدمات اين عمل انرژى صرف نمائيد. حالا بقيه كارهاى تمدن غربى از اين هم پر دردسرتر است. آنچه باز يادآورى مى‏كنم اين نكته‏ ى اساسى است كه انسان در فضاى جهان‏ بينى كه دارد فكر مى‏كند و عمل مى‏نمايد و به تعبير ديگر پايه‏ ى ساير علوم در هر فرهنگى علوم انسانى آن فرهنگ است و علوم انسانى آن فرهنگ غايت ساير علوم را بيان مى‏كند و سؤال ايجاد مى‏كند تا ساير علوم به وجود بيايند و آن غايت و هدف را محقق كنند و به سؤالات جواب دهند، علوم انسانى غربى كاملًا با علوم انسانى امثال شيخ بهايى متفاوت است، يكى بر اساس تفكر «جان‏لاك» مى‏ انديشد و يكى بر اساس نگاهى كه وَحى الهى در اختيار او قرار داده است، فكر مى‏كند.

سؤال: آيا آن نوع از علوم را شيخ بهائى با خود برده‏ است يا اين‏كه هنوز كسانى هستند كه از آن علوم خبر داشته‏ باشند و بتوانند نقش مهمى را در ساختن تمدن اسلامى ايفاكنند؟

جواب: به نظر بنده توجه به تمدن اسلامى جامعه را در بسترى قرار مى‏دهد كه به طور طبيعى از نيروهاى معنوى استفاده مى‏كند. مهم آن است كه اوّلًا؛ جهت‏ گيرى‏هاى ما درست شود. ثانياً؛ روش‏هاى ما در رابطه با طبيعت و انسان‏ها مطابق شرع تصحيح گردد. در اين حالت‏ بسترى فراهم مى‏شود كه در آن بستر استعدادها در همه جهات شكوفا مى‏گردد. مثلًا «نماز» را در نظر بگيريد؛ نماز صورت يك حقيقت ملكوتى در اين عالم است، كه با انضباط خاصى كه خدا دستور داده، مى‏توانيد با جنبه‏ ى ملكوتى نماز ارتباط پيداكنيد، به اين صورت كه پس از معرفت لازم، با استمرار موضوع، افق براى شما بازمى‏شود، تا با عالَم بالا مرتبط شويد. حتى اين كه در نماز يادتان مى‏آيد كه فلان كار را بايد انجام مى‏داديد، به جهت آن است كه آن افق مى‏خواهد بازبشود، اما تعلقات شما آن را منحرف مى‏كند، در هنگام نماز همين كه افق مى‏خواهد باز بشود، شيطان ذهن را منصرف مى‏كند به طرف ساعتتان كه در وضوخانه جا گذاشته‏ ايد اين يك نوع بازشدنِ افق است، اما شيطان آن را به طرف ساعت و ساير تعلقات دنيايى منحرف مى‏كند. نماز چنين قدرتى دارد كه شما را با جنبه‏ ى ملكوتى خودش مرتبط مى‏كند و بعد از ارتباط با جنبه‏ ى ملكوتى نماز، بقيه چيزها را بهتر مى‏توانيد بيابيد و بفهميد، عين همين حالتى كه با عبادت دينى براى شما حاصل مى‏شود تا باب عالم قدس به سوى شما باز شود، وقتى وارد فرهنگ ولايت اهل‏ البيت (عليهم السلام) به معناى ولايت و حاكميت خدا مى‏شويد، واقع مى‏شود و افق‏هايى در زندگى شما باز مى‏گردد كه مسلّم در آن افق، مشكلاتى را كه اين تمدن گرفتار آن است- كه اين‏همه بايد انرژى صرف كنيم تا انرژى مورد نياز خود را از طبيعت بگيريم- واقع نمى‏شود. نمونه‏ اش كارى است كه شما با حفر قنات براى تهيه‏ ى آب انجام مى‏دهيد و بدون آن‏كه انرژى زيادى صرف نمائيد از طريق استعدادهاى طبيعى، آب دائمى را به طرف خود سرازير مى‏كنيد، چون با روحيه‏ ى تعامل با طبيعت به طرف طبيعت رفتيد و نه با روحيه‏ ى سركوب استعدادهاى طبيت. اما آيا بناست با نوع فكرى كه شيخ بهائى «رحمة الله‏ عليه» حمام‏ خودش را گرم مى‏كرده است، كار كنيم؟ يا اصلًا فعلًا اين‏ها مشكل ما نيست؟ شايد در آن شرايط وظيفه‏ ى مرحوم شيخ بوده است كه آن كار را بكند، ولى ما نبايد به دنبال اين چيزها باشيم. همان‏طور كه عرض كردم اگر جهت‏ گيرى‏ها درست شود و روش‏هاى ما نيز مطابق شرع باشد، به‏ طور طبيعى و در جاى خود امكاناتى كه نياز داريم، به‏ دست مى‏آيد. هيچ‏كدام از بزرگانى كه به مقام طى‏ الارض مى‏رسند، نمى‏خواهند طى‏ الارض بكنند، خودش پيش مى‏آيد، به طورى كه آن مرد بزرگ در حينى كه در نجف زندگى مى‏كند، يك مرتبه جذبه‏ اى به سوى حضرت ثامن‏ الائمه (ع) در جانش پيدا مى‏گردد كه باعث مى‏شود ديگر طاقت ماندن در محل زندگى خود را نداشته باشد و لذا خود را در مشهد مقدس مى‏يابد. اين كه چطورى مى‏رود، شايد خودش هم نداند كه چطورى مى‏رود، اما مى‏بيند كه آن‏جاست! بعد ما مى‏ نشينيم از زاويه‏ ى تماشاگرى، اين‏ها را با هم بحث مى‏كنيم. اگر از خودش بپرسيد: شما چطورى طى‏ الارض مى‏كنيد؟ مى‏گويد: من نمى‏دانم، فقط يك‏مرتبه مى‏بينم در حرم حضرت امام‏ رضا (ع) هستم، شايد اين‏طور باشد. منظور عرضم اين است كه ما اصل آن موضوع را رها نكنيم كه اگر ما روش‏ هاى معنوى قابل اعتماد را درست طى كنيم، طبيعت در همه‏ ى ابعاد به كمك ما مى‏آيد. خداوند در اين رابطه مى‏فرمايد: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ»؛[1] اگر مردم ايمان بياورند و تقوا پيشه كنند، بركات آسمان و زمين را به سوى آن‏ها مى‏ گشاييم. مسلّم همين‏طور است كه استعدادهاى ناب عالم هستى در اختيار اهل تقوى قرار مى‏گيرد. پس معلوم است كه در راستاى ايمان و تقواى حقيقى، يعنى ايمان و تقوايى كه در همه‏ ى مناسبات جامعه جارى شود، بهره‏ هاى زيادى مى‏توان از آسمان و از طبيعت گرفت، بدون اين‏كه اين همه انرژى صرف كنيم. شما ببينيد: امروزه چقدر انرژى صرف‏ مى‏ كنند تا بتوانند انرژى توليدكنند! آقاى «ايليچ» مى‏گويد: اين همه وقت در ساختن جاده، اتوبان و كارخانه‏ ى ماشين‏ سازى صرف مى‏كنيد تا سريعتر به كارهايتان برسيد، آيا صرف مى‏كند آن همه وقت صرف كنيم تا در جاى ديگر آن وقت را صرف نكنيم؟

۲. خوب است سری به جزوه‌ی «علوم انسانی؛ عبور از مدرنیته، نظر به اسماء الهی» که بر روی سایت هست، و کتاب‌های دکتر زرشناس و دکتر داوری بزنید.

۳. بنده رویهمرفته هر روز صبح غیر از صبح یکشنبه، در مسجد خدیجه کبری «س» در خدمت رفقا هستم. موفق باشید

 


[1] ( 1)- سوره‏ى اعراف، آيه‏ى 96.

24282

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: عیدتان مبارک. تو تلگرام گروهی نیست از کسانی که مباحث شما رو دنبال کنند و پیرامونشون بحث کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر هم باشد بنده در جریان نیستم. قبلاً که تلگرام عادی‌تر محسوب می‌شد چند کانالی در این مورد تلاش می‌کردند ولی آن‌ها بعد از آن متوقف شدند. موفق باشید

23292
متن پرسش
سلام استاد گرامی: وقت شما بخیر. استاد یه شخصی خیلی عمیق دل منو شکسته و با این که فلسفه زندگی و ارتباطات و... رو قشنگ با کتب شما و روایات و... به دست آوردم این غم برام پوچ نمیشه واقعا با رفتارهای که کرد عمیقا و قلبا منو از درون شکست و هرچه که یادش می افتم گریه می کنم. یه جمله ای بود که می گفت انسان هر چه عمیق تر بشه فهم درد ها واسش راحت تره و درمان دردها. استاد با هر چیزی تو زندگیم حتی هک تلگرامم و ظلم های بدی که در حقم شد حتی نیم درصد هم بهش فکر نمی کنم و باهاش کنار اومدم و براحتی هضم کردم. ولی این انسان عواطف و احساسات من رو شدید به درد آورده و تو این یک سال خیلی سعی کردم خودم رو پالایش درونی کنم ولی نتونستم. نظر شما چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان آن‌قدر وسعت دارد که هر چیزی را در اقیانوس وجود خود به حاشیه ببرد و حل کند. چرا در وسعت اقیانوسیِ خود مستقر نیستید؟! زیرا این سفیهان‌اند که هر میل و خاطری آن‌ها را می‌رباید که گفت: «مر سفیهان را رُباید هر هوی / زان‌که نَبْودْشان گرانیِ قوا» انسان به وسعتِ همه‌ی عوالم در خود حاضر است. موفق باشید

31579
متن پرسش
سلام علیکم: در مطالب منتشر شده از حاج آقا شیخ جعفر ناصری آمده است: «بعضی از بزرگان مثل مرحوم آسید احمد کربلائی، آشیخ احمد بهاری و... به این کیفیت دستور می داده اند که بعد از نماز صبح که اشتغال به ذکر و عدم تشتت کافی است که وقتی لا اله الا اللّه می گوید پهلوی این ذکر باش و دلت را حاضر بدان {فعلا} همین مقدار کافی است و وقتی این مرتبه حاصل شد ولو روزی یک ثانیه ارتقا پیدا کند خیلی خوب است و برای مرحله بعد آن دستورات دیگری داشته اند، قدم اول را «عدم فکر» و عدم تحریک قوای خیالی و وهمی است و قدم بعد «فکر در عدم»، که آن حاصل نمی شود مگر این که.... علی ای حال معنای توجه در هر مقطعی یک معنائی خواهد داشت و قدم اول عدم تشتت معنا می شود.» پرسش های حقیر: ۱. عدم تشتت و اینکه دل را حاضر کنیم همان «عدم فکر» است؟ اگر بله این معنا چقدر به آنچه آقای مصفا در کتاب هایشان می گویند نزدیک است؟ ۲. فرق «عدم فکر» با «فکر در عدم» چیست؟ آیا اساسا برای مبتدیان که گرفتار قوه واهمه هستند (و فکر برای آنها چیزی جز فعالیت قوای واهمه و خیالی نیست) فکر در عدم ممکن است؟ چون مستحضرید که مرحوم ملکی تبریزی در نامه به مرحوم کمپانی می فرمایند که از آخرین مراحل و دستورات استاد ملاحسینقلی همدانی، «فکر در عدم» بود که به اوحدی از سالکین می‌دادند که سالها ریاضت کشیده باشند. ۳. این صحبت علمای ما، چقدر به تعالیم کریشنامورتی و یا بودا نزدیک است؟ آنها هم ظاهرا همین را می‌گویند و لب حرفشان این است که اگر از اسارت فکر آزاد شدی و در «حال» قرار گرفتی، حضور در ساحت هستی نامتناهی را تجربه می‌کنی. اگر حرف عرفا با حرف امثال کریشنامورتی یکی است پس تفاوت بین این دو کجاست؟ اگر مطابق آنچه مرحوم ملکی تبریزی می فرمایند که سلطان معرفت بعد از حصول فکر در عدم ظهور می‌کند نمی توان با تعالیم کریشنامورتی که به قول حضرتعالی همان روش بوداست، به آن دست یافت؟ ۴. این مباحث چقدر به بحث های هایدگر نزدیک است؟ آیا حرف یکی است یا ما اشتباه می فهمیم؟ از وقتی که حضرتعالی می گذارید سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این رابطه مفصل است. آری! نظر به حضرت احدی که هیچ چیز نیست، عالی‌ترین منزل می‌باشد، البته آن‌گاه که در بستر سیر از الله به سوی احد قرار گیریم به اعتبار آن‌که الله، جامع جمیع اسماء می‌باشد ولی به نور اسم جلال، همه را مقهور «هو» می‌یابید. در مورد آقای مصفّا و آقای کریشنامورتی بحث در تخلیه ذهن است برای هیچی‌شدن و نه رسیدن به فنایی که مقهور نور احدی باشیم. مباحث آقایان را در حدّ آزادشدن از فشار جهان مدرن، مفید می‌دانم ولی در ذات خود، آن مباحث عقیم هستند. موفق باشید

30249

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تبریک به مناسبت میلاد حضرت زهرا «س» و خدا قوت خدمت استاد عزیز: استاد عزیز در زمینه ادراک حدیثی داریم ازامام صادق علیه السلام به گمانم که فرمودن هرکس فاطمه (س) را آنگونه که شایسته است درک نماید لیله القدر را درک نموده. استاد عزیز اکثر پیرزنان قدیم و از جمله مادر خود بنده وقتی مشکلی را مطرح می‌کنی این جمله را تکرار می‌کنند که ما که بالاتر از اهل بیت و حضرت زهرا نیستیم «و از این روش حل مسئله برای عبور از مشکلات به تعبیر امروزی‌ها استفاده میکنن و میگن باید مشکلات رو تحمل کنیم و یا سیره اهل بیت را در مشکلات مد نظر قرار میدن. استاد بنده درک را اینطور معنی کردم که یعنی خود را بتوانی جای دیگری بگذاری با این توصیف میشه گفت درک این پیرزنان به تعبیر اون حدیث نزدیکه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از این جهت که می‌فرمایید اشکال ندارد ولی در کتاب «مقام لیلة القدری حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» مطلب، در جای دیگری که بس جایگاه متعالی است می‌رود. موفق باشید

29750

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ۱. افرادی که در این دنیا از یاد خدا فراری هستن _مثلا به محض شنیدن آیات قرآن از آن روی می گردانن، آیا وقتی که این افراد وفات کردن و کسی ختم قرآن و ذکر و دعایی برای آنها بفرستد، آیا باز هم از یاد خدا روی می گردانند و آن ذکر و دعاها باعث عذاب آنها می شود یا که به اون چنگ می زنند و از ان استفاده می کنند؟ ۲. آیا به همراه داشتن تسبیح و انگشتر عقیق فایده ای دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر هیچ رابطه‌ای با خدا و قرآن نداشته باشند آری! به زحمت خواهند بود. ۲. برای اهلش که متوجه‌ی سیره‌ی اولیاء هستند و نوعی احساس یگانگیِ شخصیت با آن‌ها دارند، مفید و مؤثر است. موفق باشید

28824

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ما داشتیم از حوزویا ناامید می‌شدیم که خدا شما رو سر راهمون گذاشت. استاد جان الان در بعضی شهرستانای کوچیک هیئتا هیچ سخنران مناسبی ندارن. تو شهر ما از جاهای دیگه هم دعوت میکنن ولی واقعا طلبه ها سواد چندانی ندارن. یکیشون یبار اومد رو منبر داد زد گفت خانم شما شعور نداری تابلوی تو شهرتون رو بخونی که گفته حجابتو رعایت کنی؟ همون لحظه من دیدم یه دختر نوجوون که کمی موهاش پیدا بود دست کل خانوادشو گرفت و از مسجد رفت و یه چیزی به حاج آقا گفت. امسال باز یکی رو آوردن که دو ساعت جلسه بیش از یک ساعت حرف میزنه. حرفاشم منطق و سیر خاصی نداره از هر دری سخنیه. از این حاج اقا سرزنشیا. مثلا میگه رای دادی به روحانی حقته حالا اینجور شد. استاد یعنی تو جلسات اینا آدم فقط زجر میکشه. جای دیگه ای هم نیست آدم بره. بنده خودم تصمیم گرفتم بذارم سخنرانی تموم شه بعد برای مداحی برم‌.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین دلیل باید در بستر حوزه‌ی علمیه حاضر شوید و اسلامی را به میان آورید که حضرت امام و رهبر معظم انقلاب مطرح می‌کنند.

از آن‌جایی که حضرت محمد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله»  غم ملتی را می‌خوردند که در زمان جاهلیت کینه و دشمنی سراسر وجودشان را فرا گرفته بود و این حالت در سراسر جهان حاکم بود و از آن‌جایی که خداوند به حکم ربوبیت‌اش خواست بشریت را هدایت کند و رجوع به حقیقت را به جای دشمنی و کینه بنشاند تا انسان‌ها متوجه‌ی گوهر وجودی خود شوند و به همدیگر محبت بورزند؛ خداوند حضرت محمد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را به پیامبری برگزید.

با اسلام‌آوردنِ مردم جزیرة العرب صمیمیت و محبت سراسر وجود مردم را فرا گرفت[1] ولی متأسفانه با رحلت رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» آرام‌آرام آن صمیمیت‌ها و ایثارها رفت و با حاکمیت بنی‌امیه کینه‌ و دشمنی در جامعه‌ی اسلامی به اوج خود رسید. این‌جا بود که اصحاب رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به‌خصوص اهل‌البیت آن حضرت به فکر چاره بودند که چگونه تاریخ اسلام را به بستر اصلی خود برگردانند. موفق باشید

 


[1] - به برخورد انصار با مهاجرین و تقسیم اموال خود با مهاجران، و یا قضیه‌ی «يُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَة»(حشر/9) خودشان به آن آب در آن خونریزی و تشنگی نیاز داشتند، ولی دیگری را بر خود ترجیح دادند؛ نظر شود.

28645

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: این فراز مناجات شعبانیه «الاهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک، حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور، فتصل الی معدن العظمه و تصیر اروحنا معلقه بعز قدسک. آیا این فراز مربوط به منزل رکوع هست؟ یعنی بعد از اینکه انسان تحت ولایت الهی قرار گرفت. حال باید از تعلقات امکانی کنده شد و اتصال به معدن عظمت پیدا کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. آری! رکوع، نحوه‌ی عبور از أنانیت به سوی بندگی است و انسان در نیمه راهِ بندگی خدا به عظمت او نظر می‌کند. موفق باشید

28110

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز سؤالی ذهن مرا به خود مشغول ساخته است. همیشه با خود می‌گویم ظهور امام زمان (عج) بسیار نزدیک است و باید در خواندن و اجتهاد درسی عجله کرد و بدین صورت آن ثبات خود را از دست می‌دهم. باید چه کنم؟ و مطلبی دیگر که ذهن مرا مشوش کرده این است که گاهی فکر می‌کنم امثال آیت الله حسن زاده و شاگردان ایشان، یا مثلا علامه طباطبایی چقدر در در علم آموزی جدی هستند و بسیاری از علوم را در مشت دارند. یا مثلا مرحوم امام در سن کمتر از سی، کتابهای عمیق عرفانی نوشته اند. فکر می‌کنم باید شب و روز مانند آنها به درس و بحث بپردازم. استاد جان در این زمانه این چنین شدن ممکن است؟ آیا ما هم باید پا جای پای آنها بگذاریم و مانند آنها در علوم مختلف متبحر بشویم. اصلا آیا در رسیدن به مقام توحید این درسها شرط است؟ اگر آری شهدا چه می‌شوند؟ آنها که از این علوم چیزی نمی دانستند. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید هرکدام از انسان‌های امروز در خود جهانی باشند با حضور در همه‌ی مسائلی که شخصیت آن‌ها اقتضاء می‌کند. موفق باشید

27540
متن پرسش
سلام علیکم: استاد فارغ از بحثهایی که بر سر مبدا کرونا می‌شود که آیا مباحث اقتصادی بوده یا امنیتی و جنگ بیولوژیک، آیا واقعا این مورد ماحصل سبک زندگی مدرن و تغییر مکنب و طرح کلان اندیشه بشر نبوده که ویژه در دوره مدرنیته و بر پایه مبنای بیکن و انسان سازنده ابزار و حاکم کننده حال درونی خود بر عالم و اینکه نظم عالم و طبیعت بیش از حد توقع و نظر ماست و ما نظم و حکمتی بیش از آنچه دارد، متصور می‌شویم و تا کنون از طریق دیانت دنیا تفسیر و اکنون باید تغییر یابد بر اساس الگوهای و مبانی علمی تصرف در طبیعت و ابزارسازی جهت تغییر نظام عالم، که همچنان با تغییرات و فراز و فرودهایی دیدگاه غالب مدرن هست و از دل آن حتی نظریات سیاسی و اقتصادی منتج می‌شود و استخراج می‌کنند، ریشه اساسی چنین حوادثی نیست و آیا وقت آن نرسیده به شریعت حقه و سبک زندگی ملکوتی و متعالی و قدسی وارد شود که محور آن عمل به عهد الهی و ساختن انسانی بی نهایت و محل ظهور حکمت و روشن فطر است و شریعتی که در همین عالم کنونی بتواند اقامه شود و تمدن سازی کند حتی تکنولوژی را جهت ظهور استعداد و تعامل حکیمانه با عالم و در بستر اقامه امر و تعهد قدسی بکار گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دنیا بخواهد یا نخواهد اقلاً به این آگاهی می‌رسد که باید به جهانی غیر از جهان مدرن هم فکر کند و تازه این اول کار است. در مقدمه‌های جلسات ۱ و ۲ از مباحث «با دعا در آغوش خدا» عرض شد جهان آینده، جهانِ بدون حضور با دعا نیست. پیشنهاد بنده آن است که با دقت بر روی آن دو مقدمه فکر شود. ما إن‌شاءاللّه در جهانی حاضر می‌شویم که در ۸ سال دفاع مقدس آن را تجربه کردیم که چگونه در کنار تسلیهات نظامی، دعا و توسل به معنای واقعی آن به ظهور آمد و نحوه‌ی بودنِ ما را تغییر داد. ولی متأسفانه با دولت‌های متمرکز بر روی توسعه با افق غربی، آن نحوه زندگی که باید در سایر امور ادامه می‌یافت به حاشیه رفت و بحمداللّه در حال بازگشت است ولی با تجربه‌ی سال‌های سرگردانی در توسعه به روش غربی. موفق باشید     

نمایش چاپی