باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم همینطور است که متوجه هستید و یقیناً بیش از رزقِ مقدّرشان از گلویشان پایین نمیرود. ولی بحث موضعگیری ما نسبت به ظلمی است که واقع شده است و بحمداللّه حضرت حق، بیآبرویی را بهجایِ آبرومندی نصیب آنها نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدای امر دین، با عقلِ ما با ما سخن میگوید و عقل متوجهی جایگاه متعالی وَحی میشود و میفهمد که اشارات وَحی، بالاتر از مفاهیم عقل است و لذا تا آخر، نظر به اشارات وحی دارد، بدون آنکه بخواهد همهی ابعاد وحی را در سیطرهی خود قرار دهد – این یک نوع، بیادبیِ عقل است نسبت به وحی - علاوه بر این وقتی دین الهی بر اساس قلب در جان انسان شکل گرفت، انسان منوّر به عقلی میشود که با اشارات قلب جلو میرود که این همان، عقلِ قدسی نبوی است که قرآن در آیهی 46 سورهی حج بدان اشاره دارد آنجا که میفرماید: «قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا» قلبهایی که بدان تعقل میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن کتاب ذکر و اشاره به همهی ابعاد و حقایق عالم است و با تمام وجوه انسان اعم از قلب و عقل و خیال و روح حرف دارد. در حالیکه در یک نظم منطقی آنچه در میان است مفاهیمی است که عقلِ ما را مورد خطاب قرار میدهد یعنی موضوع، عملاً محدود به حوزهی عقل میشود و به همین جهت مثنویِ مولوی نیز در یک نظم عقلیِ رسمی قرار نمیگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز هم اعتقاد به رازقیت خدا و نصرت او داشته باشید و در عین حال بدانید حضرت حق در متن تلاشهای ما، رازقیت خود را نشان میدهد مشروط به آنکه ما به وظیفهی خود عمل کنیم. پیشنهاد بنده آن است که با کسانیکه شما و حوزهی کاری شما را میشناسند، مشورت نمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که متوجه شدهاید. زیرا وقتی ما با حالت حضوری با موضوعات روبهرو هستیم، اساساً دوگانگی بین سوبژه و اُبژه و یا فاعلِ شناسایی و موضوع قابل شناسایی در میان نیست و اساساً وجود ما است که ارتباطِ وجودی با واقعیت برقرار میکند. و به همین جهت اگر روحِ دینی به معارف ما برگردد، بسیاری از این دوگانگیها و شکها و سؤالها، چون گردی به هوا میرود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه به جهت گرفتاریهای بنده، جلسات متوقف شده است؛ وگرنه کسی کوتاهی نکرده است. إنشاءاللّه در هفتههای آینده باز شروع میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً اطلاع دارید که چرا مقام معظم رهبری بر فقهِ سیاسیاجتماعی تأکید دارند. زیرا همانطور که متوجه هستید هنوز متأسفانه این موارد، جزء موضوعات فقه ما قرار نگرفته، تا حکم مناسب آنها اظهار شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر این حقیر، مردم، خودشان با روح خود انقلاب اسلامی را میشناسند و تذکرات ما، عهدِ قلبی آنها را نسبت به آن انقلاب زنده نگه میدارد و از این جهت فهم آنها، آمادهی جدّیترین سخنان نسبت به انقلاب است. در رابطه با فهم مردم نسبت به انقلاب در بحث «چیستی انقلاب» عرایضی شده است. بر این مبنا پیشنهاد میکنم با اطمینان تمام مردم را متوجه انقلاب اسلامی بنمایید؛ انقلابی که میخواهد تاریخی ماوراء تاریخ فرهنگ غرب را به صحنه آورد. در کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» که بر روی سایت هست، در بحث «بازگشت خدا به تاریخ» عرایضی شده است که میتواند کمککارِ بحثتان شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن فوق کمی دارای ابهام است ولی در هر حال همه جانبه بودن يك فكر به اين معنا است كه آن فكر با خودِ حقيقت مرتبط است و نه با مفهوم آن. گاهى با رفيق خود در مورد موضوعى بحث مى كنيد، از يك طرف قبول داريد مطلبى كه او مى گويد درست است ولى از طرف ديگر احساس مى كنيد نمى توانيد به طور كامل آن مطلب را قبول كنيد. اگر موضوع را درست تحليل كنيد متوجه مى شويد رفيق شما مطلب را از يك زاويه مى نگرد و مطرح مى كند و شما نياز داريد مطلب را به صورت جامع و از جنبه ى وجودى و اشراقى اش بنگريد و لذا با همه ى ابعادتان جواب خود را در رابطه با آن موضوع نمى گيريد. شما وقتى با سخنان اهل البيت (عليهم السلام) روبه رو مى شويد ملاحظه مى كنيد مطلب به شكل جامع بروز مى كند. اهل البيت (عليهم السلام) در عين آنكه عقل رياضى و عقل فلسفى دارند ولى با ما از طريق عقل رياضى و يا عقل فلسفى سخن نمى گويند تا با موضوعِ مطرح شده از يك زاويه و يا دو زاويه آشنا شويم، عقل اشراقى آنها ما را با حقيقتِ مطلب آشنا مى كند. عقل اشراقى عقلى است كه از قلب جدا نيست، قرآن در توصيف چنين عقلى پاى قلب را به ميان مى كشد و مى فرمايد: انسان مى تواند به جايى برسد كه قلب او تعقل كند و تعقل او از نور قلبى او جدا نباشد، در آيه ى 46 سوره ى حج مى فرمايد: «أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا» آيا منكران حقيقتِ نبوى در زمين سير نكرده اند و سرنوشت منكران نبوت را ملاحظه نكرده اند تا در اثر آن سير، قلبهايى پيدا كنند كه به كمك آن قلب، تعقل كنند و گوشهايى به دست آورند كه به كمك آنها حق را بشنوند؟ اگر منكران نبوت به تاريخ رجوع مى كردند و سرنوشت اقوام هلاك شده را ملاحظه مى نمودند به شعورى مى رسيدند كه قلب و عقل آنها هر دو فعليت مى يافت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی که میفرمایید همانطور که خودتان متوجهاید با بعضی از خرافات همراه است. پیشنهاد میشود کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» را که بر روی سایت در قسمت نوشتارها هست، مطالعه فرمایید. إنشاءاللّه روشن خواهید شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ظاهراً نباید ارتباط داشته باشد 2- نه؛ بداخلاقی را باید در همین صحنهها از بین برد 3- با توجه به اینکه حفظ آبرویِ مؤمن برای خودش نیز واجب است، باید اگر حضور او در صحنه ای موجب ضرر به آبروی آن میشود، از آن صحنه دوری کند. منتها اگر احتمال میدهد که چنین مشکلاتی پیش میآید باید اهم و فیالاهم بکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مسلّم حسنات اعم از نماز و خلق نیکو، سیئات یعنی گناهان را از تأثیر میاندازد 2- چه خوب است که انسان بتواند چنین کاری بکند 3- اقلّ ذکر، ذکر زبانی است و بیتأثیر نیست؛ به شرطی که از رویکرد قلبی آن ذکر، غفلت نشود 4- به مسئولان محترم سایت در مورد شرح صوتی «مقالات» نظر جنابعالی را پیشنهاد میکنیم، ولی در هر حال میتوانید سیدیهای مربوطه را از جناب حاج آقای نظری بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی خانم متدیّنتر باشد با خُلق و خوی بهتری زندگی را میگرداند و زندگی حکیمانهتر جلو میرود تا آنجایی که بدیهای مرد نیز کاهش مییابد. 2- اگر مورد قابل قبولی باشد، نباید موضوع همسنی را چندان مهم دانست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت ما با خدا در این تاریخ اگر مطابق حضوری شد که توسط حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» با خدا برقرار بود، انرژی لازم و شور کافی تحت عنوان رسالت تاریخی به ما برمیگردد و در چنین فضایی هرگونه حرکتی حتی شستن لباس بسیجیان، معنای حقیقی ما خواهد شد. عمده آن است که بتوانیم متوجهی حضور تاریخی خود بگردیم تا فاصلهی کاملی از صاحبان ثروت و اشرافیتِ اموی و عباسی که در این تاریخ با فیشهای حقوقی نجومی خود را گره زدهاند و دولتمردانی که اشرافیت را شأن خود پنداشتهاند؛ پیدا کنیم. و این فراهم نمیشود مگر آنکه راهِ گشودهی انقلاب اسلامی را واقعیترین راه حیات این دوران بدانیم و خطر اشرافیشدنِ دولت را خطر هدم انقلاب اسلامی بدانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجهی نکتهی خوبی شدهاید. متأسفانه مذهبیهای ما تابع قانونِ «همه یا هیچاند». لذا جهتگیری کلّی دولت نهم و دهم را که در رابطه با اهداف انقلاب مثبت بود و مقام معظم رهبری بدان تأکید داشتند؛ متوجه نبودند. به امید عبرتگیری از گذشته، هم برای آقای احمدینژاد و هم برای نیروهای مذهبی انقلابی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم جای دفاعی در رابطه با این اختلاسها و چپاولها نمیماند. آنچه قابل دفاع است این است که نظام جمهوری اسلامی است که نسبت به این نوع اشرافیگری و چپاول حساسیت نشان میدهد و در صدد عبور از آنها است. و سخن وزیر صنایع را که میگوید در دنیا این نوع ثروتمندیها معمول است؛ به چیزی نمیگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از یک قطره اشک در این موارد، یک اشک از جنس عاطفهی صرف نیست، بلکه بحث جهتگیری و هویتآفرینی است. آری! اگر جهتگیری انسان در راستایِ حرکت امام حسین«علیهالسلام» و مقابله با جبههی یزید شد؛ دیگر این انسان، انسانِ دیگری است که با گناهان خود به طور اساسی یگانه نیست. و از این زاویه در نسبتی که حضرت سیدالشهداء«صلواتاللّهعلیه» با او برقرار میکند، اشک او جاری میشود تا در راهِ گشودهی مولایمان که از یک طرف، عهدِ با خدا است و از طرف دیگر، تقابل با ظلم و جور است، قدم گذارد. آیا در سالهای اخیر رزمندگانی را نیافتید که به قول خودشان، سراسر گناه بودند و آنها را امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» یعنی راهِ گشودهی حسین«علیهالسلام» در این تاریخ نجات داد؟ آری! برادر: حکایت اشک برای حسین«علیهالسلام» حکایتِ یک تاریخ معنا و بصیرت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در رابطه با جایگاه فقها در زمان غیبت امام معصوم در قسمت دوم کتاب «چه نیازی به نبی» شده است. عنایت داشته باشید که ما نهایتاً به همان طریقی که فعلاً در مقابل خود داریم وظیفهی فقهی خود را از دفتر مرجعمان جویا میشویم، و بعد از آن دیگر نباید خود را گرفتار دغدغه کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتهی ابن عربی انسان باید دارای دو چشم باشد با یک چشم، وَجهِ وَحدانی عالم را که همان وجود است که در همهی مخلوقات جاری است، ببیند. و با چشم دیگر متوجهی امکان ذاتی مخلوقات باشد که حضرت حق جواب ممکنالوجودها را با دادن وجود، میدهد؛ در عین آنکه امکان، به خودی خودی چیزی در مقابل وجود نیست ولی ظرف ظهور وجود است و معنی وحدت در کثرت در این راستا خود را مینمایاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی به ایمیل جنابعالی ارسال شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان اشاره به آیهی «انْطَلِقُوا إِلى ظِلٍّ ذي ثَلاثِ شُعَبٍ (30)/ مرسلات) دارند که میفرمایند: اهل جهنم به سایهای پناه میبرند که دارای سه شعبه است. حال منظور از این سه شعبه چیست، تفاسیر مختلف است. شاید آثار منفی ابعاد حس و خیال و عقل باشد که اهل جهنم در دنیا آنها را درست بهکار نگرفتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد راه شهداء که امروز همان رهنمودهایی است که مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» متذکر میشوند. و بنده رویهمرفته عرایضی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» داشتهام. و رهبری در کنار مباحث خود بحثِ تحمل مخالف ذیل انقلاب اسلامی را متذکر میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! مباحث معرفت نفس را دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است شرح صوتی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را دنبال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همین محبتها زندگی شور و نشاط مییابد و افق عشق به حضرت حق ظهور میکند و اساساً همین محبتها است که زاد و توشهی راهِ رجوع به حق است در آن حدّ که حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» خانهای را که جناب رباب در آن زندگی میکردند را به عشق رباب دوست داشتند. این مصیبت بدی است که ما مسلمانها، دوستداشتن و عشقورزیدن را گم کردهایم و لذا صفای باطن ما به کدورت تبدیل شده است. در این مورد حرف بسیار است. امید است که راهِ محبت به همدیگر را که موجب گشودگی محبت به حضرت حق میشود، در خود کشف کنیم تا به دین محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» در آییم. دینی که فرمود: « بهترین شما کسانیاند که بهترین برای همسرانتان باشند» آیا این اشاره به همان محبتی ندارد که جنابعالی در صدد آن هستید؟! آیا آنجا که پیامبر ما«صلواتاللّهعلیهوآله» فرمودند: «حُبِّبَ إِلَيَّ مِنَ الدُّنْيَا ثَلَاثٌ، النِّسَاءُ وَ الطِّيبُ وَ جُعِلَتْ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ»[1] محبت سه چيز از دنيا به قلب من افتاده است، زنان، عطر و قرار داده شده است نور چشم من در نماز. آیا نخواست که بفرمایند به همان معنایی که اگر رجوع به لطافت عطر و صفای اُنس با حضرت حق داشت، باید نظر به همسر خود نمود؟ موفق باشید
[1] ( 1)- وسائل الشيعه، ج 2، ص 143 ..