بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25940

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، بسیاری از افراد و دوستان انقلابی، از مبارزه با فساد و جلوگیری از خطر نفوذ و استحاله بشدت مایوس اند و ساختار را هم معیوب می بینند و حتی چندان هم به اقدامات جدید قوه قضاییه خوش بین نیستند و اعتقاد هم دارند که دامنه فساد نسبت به دوره پهلوی، گسترده تر شده است و در زمان رژیم قبلی، این میزان فساد نبود. آیا می توان این یاس را هم نشانه ای از ترویج ناامیدی توسط دشمنان و منافقین داخلی، در دل جریان انقلابی دانست که قصد دارد آنها را دلسرد کند یا اینکه خود انقلابی ها کمی عجله دارند و از مدار صبر خارج شدند و یا واقعاً این فساد و نفوذ چنین گسترده شده است که امید، کاری بس دشوارست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط جهانیِ اقتضای این نوع فسادها در کلّ جهان فراهم شده است. منتها در اکثر کشورها نسبت به این امور حساس نیستند چون فاسدان خودشان در حاکمیت قرار دارند و در این‌جه به جهت حساسیت انقلاب اسلامی نسبت به این امور، حساسیت هست، و همین امر کار را در بستر نفیِ فساد جلو می‌برد. موفق باشید

25401
متن پرسش

سلام استاد عزیز: لطفا من راهنمایی کنید. من خودم و دوستانم وقتی به جایی رسیدیم که واقعا حس کردیم از درون تهی شدیم و اون همه مطالعه و کار تو تشکلا هیچی بهمون اضافه نکرده بود و خیلی حس پوچی و افسردگی داشتیم، به واسطه ی آشنایی با یه مربی که ما رو تخلی کرد و بهمون عمق داد واقعا زندگیمون متحول شد. و با مباحث شما آشنامون کردن. الان ما هم میخوایم این روال صحبت چهره به چهره رو ادامه بدیم و با افراد صحبت کنیم. اما مشکلی که هست اینه که وقتی اولین بار با فرد ارتباط می گیریم و بهشون تلنگر می زنیم و میگیم مثلا اهل بیت (ع) این تصوری که الان داری نیست یا خدایی که الان داری مثل آب تصوریه، خیلی خوششون میاد و میگن خب الان چکار کنیم؟ بهشون میگیم باید کم کم بیای جلو و کلیشه هاتو بشکنی و مطالعه عمیق و مداوم رو شروع کنیم با هم. قبول هم میکنه و شماره هم میگیره، اما میره و دیگه پیداش نمیشه. مشکل کار از کجاست؟ آیا این روش کار تربیتی رو ادامه بدیم؟ اگر نه پس ما وظیفمون چیه؟ مباحث آقای علی صفایی خیلی عذاب دهنده است وقتی آدم حس کنه حرکت نداره. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با رفاقت و خوشرویی، افراد را متذکر امر متعالی‌شان شدید، دیگر به حالِ خود واگذاریدشان تا فکر کنند و با خودشان درگیر شوند تا در نهایت، انتخابِ خود را انجام دهند. آیا حضور بعضی از هنرپیشه‌های سلبریتی در پیاده‌روی اربعین را جز به جهت آن می‌دانید که صاحب‌دلِ دلسوزی بالاخره در گذر و گذرگاهی نکته‌ای با آن‌ها در میان گذاشته است که امروز ماورای همه‌ی آن‌چه اطراف آن‌ها را گرفته است، به چنین انتخابی بس متعالی دست می‌زنند و بدان افتخار می‌نمایند؟ موفق باشید

24261

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام محضر استاد طاهرزاده: توفیق شد بنده چند جلد از کتاب های شما را مطالعه کنم. بنده با یک مشکل در درون خود مواجه شدم آن هم این است که عرض می کنم، بنده در دل خود احساس شک العوذ بالله در خداوند باری تعالی و وجود مقدس امام زمان و دیگر ائمه کردم و خیلی از این جهت ناراحت هستم، اعمال خود را بدرستی انجام می دهم، مستحبات را تا می توانم انجام می دهم روضه شنیدنم (البته حالم خیلی بهتر و خوب بود معنویت داشتم و اشک روضه هم داشتم یک دفعه اشک روضه گرفته شد ولی معنویتی در خودم باز احساس می کنم) و نماز ها هم تقریبا اول وقت هست و ترک نمی شود حتی بهتر از قبل که بودم ولی نظایر این چیز ها را در دل خود احساس می کنم و واقعا می ترسم از این مسئله و این تازه در من بروز کرده. اگر می شود راه حلی یا ذکری یا کتابی یا ریاضتی به بنده دهید تا از این درد راحت شوم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم پیش‌آمد خوبی است ان‌شاءالله ساحت اصلی‌تری مقابل‌تان گشوده می‌شود؛ مطالعه و عبادات را همچنان دنبال کنید. موفق باشید

24242
متن پرسش
حدیث هست شخصی رفت پیش اهل بیت (ع) گفت من محب شما هستم، عاشق شما هستم، بهش گفتن پس آماده بلا باش یعنی چه؟ حدیث جعلی نیست؟ یعنی اگه محبت اهل بیت رو دارید آماده فقر و بلا باشید؟ منظور چیه؟ استاد عزیز لطفا کامل و به دو خط کفایت نکنید. چون این مطالب بنده رو متوقف کرده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که محبّ اهل‌البیت بودن یعنی در نوع زندگی که دیگر با استکبار و فرهنگ اهل دنیا نمی‌توانید کنار بیایید حاضر می‌شوید و این نوع زندگی همواره مشکلات خود را دارد هر چند ارزش آن بسیار فوق العاده است مثل نظام اسلامی با این همه سختی‌ها و جنگ‌ها و تحریم‌ها برای کسی که متوجه است برای احیای قرآن باید از این سختی‌ها نهراسید. موفق باشید

24078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم: دکتر بنایی در تدریس خوبشان می فرمودند ما از نیچه می فهمیم مسیحیت در خدمت استیلاست خواسته یا ناخواسته. مسیحیت افلاطونی است. مسیحیت هم متافیزیک است. این سه جمله را می شود واضح کنید استاد. بحث بر سر قرون وسطی بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در مورد جزء جزء این مطالب بحث کرد. چیزی نیست که بتوان در یک سؤال و جواب گنجاند. معتقدم اگر همچنان مباحث ایشان را ادامه دهید، به مرور روشن می‌شود که چرا می‌گوید مسیحیت افلاطونی است؟ عرایضی تحت عنوان «انسان و زمان‌مندی» در «موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی» شده است. در آخر آن مباحث، معنای افلاطونی‌شدنِ نگاه دینی تا حدّی بیان شده. موفق باشید

23739
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: مدتی است که شبهه ای ذهن من را به خود مشغول کرده. شبهه مربوط به مسئله ی کنیز و غلام گرفتن در اسلام است. آیا این کار مخالف حقوق بشر است؟ آیا اسلام نمی توانسته این موضوع را در جامعه حذف کند؟ من شنیده ام ولی کنیز صاحبش است و او می تواند با او نزدیکی کند اگر چه او راضی به این کار نباشد، آیا این حرف صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگان دین در این مورد به طور مفصل بحث کرده‌اند. از آن جهت که جامعه با پدیده‌ای روبرو بود که به هیچ وجه آمادگی حذف مستقیم آن مشکل را نداشت به خصوص که حتی اگر کنیزان و غلامان آزاد می‌شدند هیچ جایی برای آن‌ها نبود که بتوانند زندگی خود را ادامه دهند زیرا شرایط قبیله‌ای اداره می‌شد. اسلام طوری برنامه ریزی کرد که در کنار ایجاد شرایط برای هویت بخشی به کنیزان و غلامان شرایط اجتماع هم طوری باشد که این‌ها بتوانند به طور مستقل زندگی کنند. مشهور است که اگر کسی می‌خواست کنیز یا غلام خود را تنبیه کند، تهدیدش می‌کرد که از خانه و قبیله بیرونش می‌کند. موفق باشید

30956

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: استاد شما در کتاب تمدن زایی و مدرنیته در بحث استفاده از ابزار جملاتی به این مضمون دارید که مثلا استفاده از فرش دستباف نسبت به فرش ماشینی که با الیاف مصنوعی ساخته شده، روح انسان را بهتر در حضور و ارتباط و گفتگو با طبیعت نگه میداره. سوال من اینه که خب الان چیزهایی مثل فرش دستباف، جعبه های خاتم کاری شده و... اینها به دلیل قیمت بسیار بالایی که دارند چه بسا به عنوان تجمل شناخته میشن! توضیح شما نسبت به این مساله چیست؟ چگونه ساده زیستی با استفاده از چیزهای سنتی (که بعضا بسیار گران قیمت هستن) قابل جمع هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه همین‌طور است که می‌فرمایید. لااقل اگر بشود از آن نوع فرش‌های دست‌باف عادی که در روستاها تهیه می‌شود و غیر اشرافی است؛ استفاده شود بهتر است. ولی وقتی چاره نیست إن‌شاإالله خداوند به صورت دیگری جبران می‌کند. موفق باشید

30821

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: حکمت ۳۸ نهج البلاغه ما را از دوستی با چه کسانی نهی می‌کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حضرت فرمودند اى فرزند، بپرهيز از دوستى با احمق، زيرا احمق خواهد كه به تو سود رساند، ولى زيان مى رساند و بپرهيز از دوستى با بخيل كه او چيزى را كه بسيار به آن نيازمند هستى از تو دريغ مى دارد و بپرهيز از دوستى با تبهكار كه تو را به اندك چيزى مى فروشد. و بپرهيز از دوستى دروغگو، كه او چون سراب است، دور را نزديك نشان مى دهد و نزديك را دور مى نماياند. از دوستی با احمق پرهیز کردن، یعنی کسی که حق و باطل و صحیح و درست را تشخیص نمی‌دهد و لذا اگر بخواهد خیر هم برساند، شرّ می‌رساند. و بقیه موارد روشن است. موفق باشید

28940

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا سلام استاد عزیز: ببخشید اینکه در مسیر خود سازی تلاش می‌کنیم با هوس های نفس مبارزه کنیم، در دوران بارداری اینکه می‌گویند هر آنچه مادر هوس می‌کند، نیاز جنین است آیا حقیقت دارد یا نتیجه وهم زنان قدیم است؟ آیا با هوس های دوران بارداری می‌توان مبارزه کرد و آسیبی به جنین نمی‌رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست نباید از نیازهای طبیعی جنین که مورد رشد طبیعیِ آن می‌شود، کوتاهی کرد. موفق باشید

28893

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت خدمت استاد طاهرزاده عزیز: یک سوال داشتم استاد این داستان را بخونید مرحوم آیت الله کشمیری در نجف توی کوچه می‌رفتند. بچه‌ای مشغول بازی بود و چیزی به‌طرف ایشان پرت کرد و به ایشان اصابت کرد. مادر بچه آنجا بود. استاد فرمود: من ناراحت شدم و به مادرش گفتم: مواظب بچه‌ات باش، مادرش خندید و گفت: همین که هست. به خانه برگشتم. لحظاتی بعد سرو صدای گریه شنیدم. پرسیدم چیست؟ گفتند یک کامیون روی بچه رفته و او را کشته است. یکی از نزدیکانم به من گفت: مردم کرامت دارند مریض شفا می‌دهند. تو ناراحت می‌شوی که این اتفاق بیفتد؟ علت را از استاد جویا شدند فرمود: من از بچگی این‌طور بودم که کسی مرا اذیت می‌کرد نتیجه‌اش را می‌دید. استاد من هم جوانی می‌شناسم که از کودکی از هرکه دلگیر و رنجور می‌شد برای آن شخص اتفاق بدی می افتاد و تا همین الان همینطور است، حتی اگر پدر و مادرش ناراحتش کنند سریع عکس العمل رفتارشان را می بینند، با اینکه سعی می‌کند از هیچکس دل ملول و ناراحت نشود اما بالاخره گاهی اوقات ناراحتی ایجاد می‌شود. استاد علت این موضوع چیست و رابطه این فرد با جامعه و اطرافیانش چگونه باید باشد، آیا باید روابط خود را با اطرافیان کاهش دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر خاصی نمی‌توانم در این مورد بدهم چون بالاخره افرادی مثل آیت اللّه کشمیری کسانی نیستند که خودشان اراده‌ی تقاص نسبت به ظلمی که به آن‌ها می‌شود، بکنند. موفق باشید

27936
متن پرسش

با سلام: ۱. در سال های اخیر در سخنرانیهای عمومی رهبری هیچ موضع قاطع و اعتراضی از ایشان در مورد وضعیت فساد در کشور شاهد نبوده ایم. کاری ندارم که مثلاً مصلحت نبوده است یا مثلاً ایشان در جلسات خصوصی این اعتراض ها و به قول خودشان تشر ها را مطرح کرده اند یا هر چیز دیگر، آنچه واضح است موضع عمومی قاطعی نداشته اند البته من در جایگاهی نیستم که به عملکرد ایشان اعتراضی داشته باشم چون از وضعیت کشور خبر ندارم. ۲. نهادهای نزدیک به رهبری هم نه تنها در برابر فساد موضع نمی گیرند بلکه معترضان را هم تخریب می کنند. منطق آن ها این است که اگر فسادی بود رهبری خودش اعلام می کرد و حالا که رهبری سکوت کرده ما هم باید سکوت کنیم. مثلاً چند روز پیش خبرگزاری فارس مقاله ای کار کرد که خوارج هم در ابتدا عدالت‌خواه بوده اند. آن ها پیشاپیش جریان جوان عدالت‌خواه شکل گرفته در کشور را به عبور از رهبری در آینده متهم می کنند. ۳. الف) آیا این جریان در آینده یاغی خواهد شد؟ ب) آیا این استدلال که چون رهبری موضع نگرفته، ما هم باید موضع نگیریم درست است؟ شاید رهبری منتظر است تا ما موضع بگیریم تا بعد ایشان موضع بگیرد. پ) در ماجراهای خصوصی سازی، هفت تپه چند هزار میلیاردی را به ده میلیارد دادند به دو نفر جاعل رشوه دهنده، هپکو ، ماشین سازی تبریز و و و . همین نیروگاه شهید منتظری اصفهان خود ما را به چه قیمتی واگذار کردند؟ در ماجراهای تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی، چقدر از سرمایه های ارزی کشور ما را غارت کردند؟ حال چند جوان آمده اند و اعتراض کرده اند که این چه نحوه خصوصی سازی است؟ آمده اند و پیگیر تشکیل دادگاه این ها و اخبار آن هستند. واقعاً این ها خوارج و ضد رهبری هستند؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که بنده نیز در جریان بعضی امور می‌باشم، فکر می‌کنم راه درست، همین راهی است که رهبر معظم انقلاب با سعه‌ی صدر و بصیرتی که دارند جلو می‌برند تا کشور از این بحران که عموماً ریشه در نگاه و مدیریت آقای هاشمی داشت، عبور کند. زیرا برای آبادکردن راهی نباید شهری را خراب کرد. انقلاب اسلامی هر اندازه در این شرایط که از یک طرف دشمن تلاش دارد با انواع تحریم‌ها و فتنه‌ها آن را به درد سر بیندازد و از طرف دیگر جریان‌های سیاسی که کشور را مُلکِ پدری خود می‌دانند، از انواع رانت‌ها برای ثروت‌اندوزی استفاده می‌کنند؛ جایگاه اصلی خود را تثبیت کند، بهتر می‌توان از این مشکلات و از این افراد عبور کرد. وقتی به گفته‌ی آقای محسنی اژه‌ای آقای رئیس جمهور در یک مرحله با صراحت تمام بگوید اگر برادرشان را نظام قضائی جلب کرد، موضع‌گیری می‌کنند؛ باید با رئیس جمهور مقابله کرد و کشور را به هم ریخت؟ یا باید با سعه‌ی صدری که مقام معظم رهبری در اداره‌ی کشور دارند، بالاخره آقای فریدون محاکمه شود و کشور هم به هم نریزد. به صحبت‌های حاج قاسم سلیمانی آن شهید بصیر که کلیات انقلاب را از زوایای مختلف می‌شناخت در مورد مقام معظم رهبری، فکر کنید که ذیلاً خدمتتان ارسال می‌گردد. موفق باشید 

شهیدقاسم سلیمانی در مقدمه وصیت‌نامه خود می‌نویسد: «خداوندا تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه‌ای عزیز- که جانم فدای او باد- قرارداده‌ای» سردار سلیمانی در بخش پایانی وصیت‌نامه خطاب به علما و  مراجع معظم تقلید ضمن تکریم بسیار از آنان، از موضع «سربازی از برج دیده‌بانی» می‌نویسد: «من می‌دیدم که برخی خناسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای موثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند - در حالی که حق واضح است، جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ولایت فقیه، میراث امام خمینی هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار بگیرند. من حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات با بیانتان و دیدارهایتان و حمایت‌هایتان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی - بازگشت به - زمان شاه ملعون هم نخواهد بود بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیرقابل بازگشت خواهد بود» فراز نخست که به آن اشاره شد استمرار ولایت فقیه در مبارزات ممتد سردار سلیمانی را بیان می‌کند و فراز پایانی «دغدغه محوری» شهید تا واپسین روزهای او را بیان می‌کند. از نظر او نه فقط آینده تشیع بلکه آینده اسلام و مواریث اسلامی در گرو بقاء و محوریت ولایت فقیه است از این رو او معتقد است و در این وصیت‌نامه به آن تصریح کرده است که اگر نظام مبتنی بر ولایت فقیه آسیب ببیند حرمین در مکه و مدینه و حرمین در قدس و الخلیل از بین می‌روند. بر این اساس می‌توان گفت هیچ‌چیز در اندیشه و سیره سردار شهید سلیمانی عزیز به اهمیت و برجستگی ولایت فقیه و تبعیت مسلمانان از ولی‌فقیه نبوده است. تعابیر سردار سلیمانی در این وصیت‌نامه پرنکته، درباره ولایت فقیه و ولی‌امر خیلی جالب و درس‌آموز است؛ «حکیم»، «مظلوم»، «خامنه‌ای عزیز که جانم فدای او باد»، «تنها نسخه نجات‌بخش امت»، «خیمه رسول‌الله»، «والله والله والله اگر این خیمه آسیب ببیند، بیت‌الله‌الحرام آسیب می‌بیند»، «از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولی‌فقیه خصوصا این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت»، «خامنه‌ای عزیز را جان خود بدانید»، «مقدس»، «این ولایت، ولایت علی‌ابن‌ابی‌طالب است»، «خیمه ولایت، خیمه حسین فاطمه است»، «دور آن بگردید، با همه شما هستم»، «ولایت فقیه رنگ خداست، این رنگ را بر هر رنگی ترجیح دهید»، «با جان و دل به توصیه و تذکرات او به‌عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید» و «شرط اساسی احراز مسئولیت، اعتقاد حقیقی و عملی به ولایت فقیه است». هرکدام از این کلمات و عبارات، بخشی از تفکر سردار شهید را نسبت به ولایت فقیه و حضرت امام خامنه‌ای - دامت‌برکاته- بیان می‌کند. به‌طور خلاصه او رهبری را حکیم، محور، نعمت اعظم، خدایی، طبیب حقیقی، مطاع و در عین حال مظلوم می‌داند. اینها اعتقادات یک مدرس در یک مدرسه نیست. اینها یافته‌های یک پژوهشگر دین پژوهش نیست، اینها اعتقادات و باورهای فردی است که حدود ۴۰ سال مستقیما با مسایل مهم در داخل و خارج کشور درگیر بوده و هر روز تجربه‌ای اندوخته و حالا در پایان یک عمر فعالیت بی‌وقفه و برای پس از شهادتش می‌گوید و راستی چه نیاز به این عبارات، در حالی که زندگی او همه این عبارات را در عمل به اثبات رسانده است؛شهید نخواسته کار را ناتمام بگذارد و حق مطلب را وانهد. او بعنوان «شهید» گواهی داده است. اگر او فقط در دوره دنیایش این مطالب را می‌گفت، خالی از «شائبه» نبود اما حالا از آن دنیا و در حالی که هیچ تعلقی به این دنیا ندارد، با ما- همه ما- سخن می‌گوید. واژه «مظلوم» در عبارات شهید سلیمانی کمی رازگونه است. البته عبارات وصیت‌نامه این واژه را تا حد زیادی توضیح داده است. از نظر او دکترین «ولایت فقیه» و «ولی فقیه زمان» آن‌طور که «حق» آن است درک و به آن «آنطور که حق آن است»، عمل نمی‌شود. از منظر او ولایت فقیه محور اسلام، تشیع، ایران و جهان است و همه خیرها وابسته به توجه و عمل به آن است. او در تجربه علمی و عملی خود دیده است که ولایت فقیه و امام خمینی- سلام‌الله علیه- و امام خامنه‌ای- دامت‌برکاته- کلید گشایش همه مشکلات و مرهم همه آلام است و در عین حال می‌بیند که در بخش‌های مهمی از جامعه و جهان اسلام از علما گرفته تا مسئولین کشور و تا نخبگان ایران و نخبگان جهان اسلام، مورد غفلت و کم‌توجهی قرار گرفته است. امروز همه دوستان و دشمنان به بزرگی کار و موفقیت‌های سردار شهید سلیمانی اعتراف دارند و همه می‌دانند که رمز اصلی کارهای بزرگی که او کرده و موفقیت‌های بسیار بزرگی که او به دست آورده است، عمل به نسخه‌های رهبری و رابطه عاشقانه او با ولایت فقیه بوده است. شهید در این وصیت‌نامه می‌خواهد با زبان هم به ایران و جهان اسلام بگوید کلید موفقیت‌ها تبعیت از نسخه‌های رهبری است. وقتی شهید می‌بیند به واسطه کم‌توجهی به نقش و تأثیر عظیم ولی فقیه و عدم توجه به محوریت این ودیعه الهی در حل مسایل، ایران و جهان اسلام گرفتار انواعی از مشکلات است، دردمندانه از «مظلومیت» ولی فقیه و مظلومیت حضرت امام خامنه‌ای- دامت‌برکاته- سخن می‌گوید.

وصیت‌نامه سردار شهید سلیمانی، تفسیر بسیار متقنی از «فراجناحی» بودن ارائه می‌دهد. بعضی فراجناحی را نفی جناح‌ها و بعضی آن را خط دیگری در مقابل جناح‌های کشور و انقلاب می‌دانند و در واقع به فراانقلاب و فرا نظام دعوت می‌کنند. وصیت‌نامه شهید سلیمانی تفسیر دیگری که بسیار هم دلنشین است، بیان می‌کند. فراجناح بودن از منظر شهید سلیمانی و وصیت‌نامه بسیار پرمحتوای او، حرکت حول محور ولایت فقیه و حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای است. او در وصیت‌نامه و البته در سلوک 43 ساله سیاسی خود جناح‌ها را رد نکرده بلکه جناح‌گرایی را رد کرده و می‌گوید جناح‌ها باید حول محور رهبری باشند و نه تنها با این «خیمه» اختلاف نداشته باشند بلکه باید با این اختلافات خود را مدیریت کنند. از نظر سردار شهید اعتبار هر فرد و جناح به تبعیت آن فرد یا جناح از ولایت فقیه باز می‌گردد. او ولایت فقیه را اولین اصل می‌داند و هر حرکت و اقدام فراتر از آن را انحراف می‌داند و از آن پرهیز می‌دهد. او در وصیت‌نامه خود می‌گوید جناح‌ها باید مظلومیت را از چهره ولی امر بزدایند و خود غباری بر آن نباشند. بنابراین «فراجناحی» بودن، یک رویه و مسئولیت است نه خودجناحی در برابر جناح‌ها. از منظر شهید جناح‌ها و جناحی‌ها همه باید وقتی به رهبری و نصایح و تدابیر او می‌رسند، فراجناح باشند و مبادا جناح در نزد آنان خود به یک محور تبدیل شود. از نظر شهید سلیمانی جناح‌ها باید اقدامات خود را بر مبنای چهار اصل ولایت فقیه، نظام جمهوری اسلامی، حمایت از مردم و مقابله با دشمنان تنظیم کنند و خود را اصلی در مقابل این اصول قرار ندهند. فراجناحی از منظر سردار سلیمانی عبور جناح‌ها از خود در روز حادثه و پناه بردن همه آنان به «خیمه ولایت فقیه» است.

27438
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: لطفا راجع به ذکر «سبوحٌ قدوسٌ رب الملائکة و روح» که بعد از نماز شب در سجده وارد شده شرحی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن فضا نظر به حضرت محبوب از آن جهت که بس متعالی و پاک است و در تجلی فرشتگان و روح که اعظم فرشتگان است بر انسان، اوست که ربوبیت می‌کند؛ و لذا انسان در آن موقعیت، احوالات خوب خود را به آغازِ آغازها معطوف می‌دارد. موفق باشید  

27014

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب: اگر در اسلام جایز نیست از وسیله های نامشروع و فاسد برای هدف مشروع استفاده شود، چرا در صدر اسلام به مسلمین اجازه داده شد جلوی قافله مال التجاره قریش را بگیرند و کالای آن را تصاحب کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون آن قافله را که مالک آن سران مکّه بودند، صاحبان آن را مالک آن کالاها نمی‌دانستند. مثل آن‌که حضرت اباعبداللّه «علیه‌السلام» در مسیر خود کالاهای قافله‌ای که به سوی شام برای یزید می‌رفت، مصادره کردند. موفق باشید

26945

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چگونه می توان همانگونه که به کرات فرمودید، از برهان و استدلال به درک قبلی و یقین قلبی و شهود قلبی همانطور که قرآن فرموده «قلوب یعقلون بها» رسید و در وجود حقایق بوسیله قلب تدبر و تعمق کرد و ادراک قلبی را به صحنه آورد و بوسیله قلوب با وضعیت ها و حوادث روبرو شد؟مدتی است واقعا میل و رغبت ام به مباحث عقلی و استدلالی و صغری کبری های منطقی در اصول عقاید و در تبیین حقایق و معارف اسلامی و انقلابی، کم شده است و بیشتر دنبال آنم که بوسیله قلبم در صحنه حاضر شوم و حضور قلبی در صحنه داشته باشم ویژه اینکه جمله ای از حضرتعالی در کتاب جوان و انتخاب بزرگ، یک تلنگر به من بود که انسان های مومن انقلاب اسلامی را دوست دارند چون باعث سیر و توجه روح به عالم غیب می شود و با مدیریت اجتماعی ولی فقیه، از سردرگمی زندگی های غیر دینی نجات می یابند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم در همین سیری که قرار دارید با جدیّت کامل، ادبیات عرب و سپس فلسفه‌ی اسلامی را ادامه دهید تا حساب‌شده وارد معارف سلوکی و قلبی بگردید. موفق باشید

26902
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ ۲۶۸۹۵ فرمودید که اسلام با تفتیشِ عقاید مخالف است و هرکس می‌تواند هر عقیده‌ای داشته باشد، ولی اسلام به عنوان جریانی که بر حق اصرار دارد هرگز جای و جایگاهی برای باطل قائل نیست. سوالی در این باره برام پیش اومد: آیا می شود گفت اسلام علیرغم اعتقاد به آزادی فکر و عقیده اشخاص برای خودشان و عدم تفتیش عقاید و حتی توصیه به متولیان جامعه اسلامی برای حفظ امنیت و وضعیت آنها، در بحث تبلیغ افکار در جامعه حد و حدود مشخص می کند و معتقدست برای نشر و تبلیغ افکار باید آنها اولا به امنیت مردم تعدی و ضربه نزنند و ثانیا بتوانند دعاوی خود را با مبانی برهانی و استدلالی در بحث با متفکرین اسلامی اثبات کنند تا امکانات جامعه در اختیارشان باشد و بتوانند مناسک گسترده اجتماعی داشته باشند؟ (منظورم اینجا ادیان توحیدی و ابراهیمی نیست که خب اونها هم مشغول فعالیت اند و مناسک شون هم برگزار میشه. بیشتر منظورم رو تفکرات و جریاناتی مثل تجدد گرایان و غربگرایان، بهاییت، کمونیسم، باستان گرایی، مخالفان انقلاب و ولایت، دروایش و صوفیه هست)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. عنایت دارید که در آخر سوره‌ی «الکافرون» بحث «لکم دینکم ولی الدین» مطرح می‌شود. یعنی در عین فاصله‌گرفتن از کفر و آنچه کافران می‌پرستند، می‌فرماید هر کدام می‌توانید دین خود را داشته باشید، ولی همین موضوع را با حاکمیت اسلام و نظر اسلام مطرح می‌کند، نه آن‌که اسلام را به دست غیر مسلمان بدهد و تحت نظر آن‌ها خود را قرار دهد. موفق باشید  

26289
متن پرسش
سلام علیکم: جوامع سکولار غربی با چه مکانیسم هایی توانسته اند حس منفعت طلبی بشر را کنترل کرده و در نتیجه آزادی اجتماعی را فارغ از آزادی معنوی در جوامع خود محقق سازند؟ آیا این تلاشها از یک پشتوانه استوار، محکم و دائمی برخوردار است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آزادی، یک روحِ تاریخی است که در غرب طلوع کرد و در راستای رعایت حقوق انسان‌ها، آن‌ها رویهمرفته آن را رعایت می‌کنند. ولی سایر ملل آن را از آنِ خود نکردند و ما در متن دین در مواجهه با آن آزادی می‌توانیم خود را با آن تاریخ هماهنگ کنیم وگرنه به صِرف تأکید بر آزادی که روشنفکران بر آن تأکید می‌کنند ما در فرهنگ خود به آن نوع آزادی برای رعایت حقوق انسان‌ها ورود نمی‌کنیم مگر آن‌که از آموزه‌های دینی کمک بگیریم. جزوه‌ای در رابطه با نسبت جمهوری اسلامی و آزادی بر روی سایت هست. موفق باشید

25802
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیز؛ در برخی پرسشهای عزیزان می بینم که گویی بشدت از آینده انقلاب و تثبیت جایگاه اون و ساخت تمدن نوین اسلامی دل نگران اند یا حتی نا امید شده اند و در عوض آرامش و طمانینه حضرتعالی در عین دغدغه مندی برایم جذاب و امیدوار کننده است. البته فشارهای ذهنی و عملی ناشی از مشکلات مختلف ملی و روزمره، گویی ما را از توجه به این نکته غافل کرده است که در افق انقلاب اسلامی به چه تمدنی نظر دوخته شده است و ساخت هر تمدنی بدون مشکلات و سختی ناممکن است. ابن خلدون در کتاب مقدمه اشاره خوبی دارد که تمدن ها ماحصل سالها و نسل ها حیات بشری و تکاپو و جنبش اجتماعی اند و ساخت تمدن نیازمند صبر تمدنی است. خود تمدن غرب با تمام مشکلات عدیده فرهنگی، اقتصادی، نظامی و... اما ماحصل سالها مرارت و تحمل سختی ها و مبارزات و حتی جنگهای طولانی مدت است و در کتب خود تاریخ تمدن می شود وضعیت بحران زده حتی شهرهایشان را دید که تشبیه شده اند به یک زاغه بزرگ با خدمات اولیه سطح پایین. گویی این از یادمان دارد می رود که این انقلاب صرفا یک حادثه سیاسی و واکنش به اقداماتی از رژیم پهلوی نبود بلکه نقطه عطفی در تاریخ تمدن سازی انبیاء و ائمه و زعمای اسلام است و همانگونه که حضرت امام فرمود، هدفش طنین ندای لا اله الا الله در سطح جهان و ریشه کن شدن کفر و شرک است. کم اتفاق تمدنی بزرگ در طول این چهل ساله رخ نداده که بزرگترین اش همین دوام یک انقلاب و حکومت دینی بمدت ۴۱ سال است که فوق العاده و بی سابقه است و حتی چنین فرصتی برای ائمه هم حادث نشد. مشکلات و بحران های امروز هم ناشی از همین بینش غیر تمدنی و عدم صبر و توکل است. اقتصادمان رنگ و بوی لیبرالیسم غربی گرفته، آموزش و پرورش مان پریشان است و حتی دستهایی در حوزه وجود دارد که آن را سکولار سازد و البته خود حوزه در برنامه ها و تصمیم سازی هایی درگیر مشکل و ساختارهای نیازمند تغییر و ناقص است و باید معرفت الضعف نسبت به حوادث پیرامون وجود داشته باشد اما با این همه اگر بفهمیم می شود با انگاره های بومی تمدن ساخت و از ساختارهای مثبت را در روح تمدنی خود استحاله کرد و آن‌را جهت اهداف خودمان بکار گرفت و در بستر انقلاب اسلامی و گفتمان انسان سازش، نظام تمدنی بنا کنیم بلاشک اوضاع تغییر می کند و البته نکته اساسی تر که ما کمتر متوجه اش بوده ایم توکل و صبر است. هر تمدنی برای ساخته شدن درگیر مصائب می شود حال اگر تمدن اسلامی باشد که سختی هایش هم نمودی از اراده الهی برای سنجش ثبات قدم ملتهاست تا آنان رشد یابند و خود را متعالی سازند. مگر در طول نهضت نبوی نمی گفتند خدا پیامبرش را رها کرد و تمام مسیرهای گشایش مسدود است اما همانگاه بشارتی رسید: «و اما بنعمه ربک فحدث». این سختی ها نعمت است و بلاشک خدا شما و پیامبرتان را رها نکرده بلکه این سختی ها شما را می پروراند تا متعالی شود. به شخصه معتقدم ساخت تمدن اسلامی تنها متکی به کنشگری و تصمیم سازی و کار انقلابی ما نیست بلکه بخش دیگرش توکل و اعتقاد به رزق من حیث لا یحتسب است که گویی خیلی از ما این گشایش و رزق و امتحانات الهی را فراموش کرده ایم و در نمی یابیم انقلاب و ما، نیازمند چنین سختی هایی هستیم تا عیوب را کنار زده و خود را به آن عالم انسان دینی نزدیک و نزدیک تر کنیم. عذر می خواهم طولانی شد و البته محضر حضرتعالی درس پس می دهیم. به امید پیروزی نهایی جبهه توحید و ظهور حضرت بقیه الله الاعظم. اللهم عجل لولیک الفرج
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر جنابعالی همراه و هم‌نگاه هستم. به‌خصوص در این قسمت که می‌فرمایید: «به شخصه معتقدم ساخت تمدن اسلامی تنها متکی به کنشگری و تصمیم سازی و کار انقلابی ما نیست بلکه بخش دیگرش توکل و اعتقاد به رزق من حیث لا یحتسب است که گویی خیلی از ما این گشایش و رزق و امتحانات الهی را فراموش کرده ایم و در نمی یابیم انقلاب و ما،نیازمند چنین سختی هایی هستیم تا عیوب را کنار زده و خود را به آن عالم انسان دینی نزدیک و نزدیک تر کنیم». موفق باشید

25051
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خسته نباشید فراوان خدمت حضرت استاد: سوالی داشتم به این صورت که طبق آیه «لکم فی رسول الله اسوه حسنه» آیا رسیدن به مقام پیامبر اکرم و ائمه معصومین «لا فرق بینک و بینها الا انهم عبادک» امکان پذیر هست یا خیر؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر عبودیت، آن عزیزان افقی هستند برای آن‌که انسان‌ها راهِ عبودیت را پیدا کنند. مقام‌های موهبتی آن‌ها مخصوص خودشان است برای هدایت بشر. در این مورد عرایضی در صفحات اول کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است. موفق باشید

24371
متن پرسش
سلام تفاوت و رابطه عالم مجردات و عالم خیال چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالم مجردات شامل همه‌ی موجودات غیر مادی است مثل فرشتگان و عالَمِ فوق فرشتگان مثل عالم عقل. آری! عالَم خیال نیز، جزء عالم مجردات است با خصوصیات خاصی که در اولین جلسه‌ی بحث «جهان گمشده» عرض شد. موفق باشید

32983
متن پرسش

سلام و عرض ادب محضر مبارک استاد محترم: ۱. در یکی از سخنرانی ها فرمودید که بین خدا با ما حجابی نیست، اما از جانب ما برای ارتباط با خدا حجابهای ظلمانی و نورانی هست که باید خرق شود؛ اما درباره ی اهل بیت (ع) نه بین آنها با ما حجاب است و نه ما برای ارتباط با آنها حجابی داریم. این که ما و اعمالمان پیش ائمه حاضر هستیم قابل درک هست اما در قسمت بعد که اگر از جانب ما هم حجابی نیست پس چرا درک نمی‌کنیم که در محضرشون هستیم و آیا گناهان ما حجاب برای ارتباط با این ذوات مقدسه نیست؟ (در واقع علت تفاوت وجود حجاب بین ما و خدا، و نبودن حجاب بین ما و ائمه رو درست متوجه نمیشم.) ۲. طبق برداشتی که از فصل های آخر کتاب صلوات داشتم و همچنین معنای آیه ی شریفه ی «ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوات علیه و سلموا تسلیما»، در رابطه با صلوات اینطور به ذهن می رسد: ؟ صلوات خداوند بر نبی اکرم (ص) در مقام واسطه ی فیض، موجب دوام فیض بر حضرت ختمی مرتبت ص می شود و ثنای الهی و تزکیه ایشان است. _ در رابطه با اینکه صلوات فرستادن خداوند بر پیامبر (ص)، برای خود خداوند چه فایده ای می تواند داشته باشد در کتاب چیزی گفته نشده ولی طبق مباحثی در تفسیر سوره ی حمد از امام (ره) بیان شده، چون حمد فقط مخصوص خداوند متعال است، صلوات خدا به گونه ای تسبیح کمالات خداوند، توسط خودش می باشد. _فایده ی صلوات فرستادن انسان برنبی اکرم (ص)، به خود انسان بر می گردد و به حضرتش چیزی اضافه نمی شود، ولی به خاطر این ادب، انسان به مقاماتی می رسد و سیر می کند و در واقع به جان اصیل خودمان نظر می کند و آن را به انسانیت می کشاند. در کتاب صلوات فواید دیگری نیز برای صلوات برای انسان ذکر شده مانند: تقرب الی الله، رسیدن به مقام عبد شکور، پاک شدن آثار ظلمانی گناهان و .... _ همچنین فایده ی صلوات فرستادن ملائکه بر نبی اکرم (ص) در کتاب گفته نشده ، به زعم بنده مانند انسان این فایده به خود ملائکه بر می گردد و نوعی ادب در مقام اونها محسوب می شود مانند زمانی که به مقام خلیفه اللهی سجده کردند که موجب تقرب خودشون شد. با تشکر از استاد محترم و بزرگوار.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌توان گفت بین ما و ائمه «علیهم‌السلام» از نظر درکِ سیره آن‌ها که در تاریخ ثبت شده، حجابی نیست. ولی بالاخره نسبت به درک مقام قدسی آن ذوات مقدسه بین ما و آن‌ها حجاب هست و هر اندازه با معارف عمیق توحیدی و دستورات شرع مقدس به عصمت نزدیک شویم، حجاب بین ما و ائمه «علیهم‌السلام» کم و کم‌تر می‌شود. ۲. در ضمن خوب است به این نکته هم فکر کنید که صلوات بر پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» توسط ما موجب بسط حضور آن حضرت بشود و آن حضرت خود را از این جهت بیشتر در عالَم احساس کنند همان‌طور که خداوند عالم را خلق کرد تا خود را در مخلوقات بچشد. موفق باشید        

30888

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی: سلام استاد: بعد از چند سالی هنوز دستم خالی است احساس غبن دارم چکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامه‌ای مشخص ولی نه چندان گسترده، کارساز است. در رجوع با قرآن، از طریق تفسیر المیزان و در رجوع به روایت، از طریق اصول کافی، جهانی در مقابل انسان گشوده می‌شود که انسان احساس بودن در اکنونِ بیکرانه خود می‌کند. موفق باشید

29861

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد: کدام شرح بر مثنوی کامل‌تر و از نظر عرفانی جامع تر است؟ جناب جعفری آنطور که دکتر یثربی اگر اشتباه نکنم گفتند عرفان را ذوقیات می‌دانستند و بررسی که کردم جزو عرفا نیستند شرح زمانی هم گمان کنم گرچه برای شروع خوبست اما عمق لازم را ندارد شرح استاد فروزانفر و شهیدی را بررسی دقیق نکردم ولی چون شاید از عرفا نیستند آنچه می‌خواهم نباشد اگر شرح دیگری هست بیان فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب تشخیص داده‌اید. آری «طالب شرحی چنانم کو به کو» که البته هنوز پیدا نشده‌است و گرنه با عرفانِ مولوی مطالبی به ظهور می‌آید که حتما برای روح شیعه‌ی ایرانی بسیار کارساز تر است. موفق باشید

28012
متن پرسش
با سلام: استاد در مباحث حرکت جوهری فرمودید هر کس استعداد این بحثها را دارد دنبال کند و اگر ندارد خداوند راه دیگری برایش قرار می‌دهد و مثال آیت الله بهاء الدینی و حضرت امام (ره) در درس اسفار را فرمودید. حالا ما از کجا بفهمیم استعداد این بحث ها را داریم؟ بنده دروس حوزوی مثل اصول را اصلا دوست ندارم و چند سالی من باب همان مواد لازم برای کسب معارف خواندم و کنار گذاشتم کتابها پراکنده بود و زدگی ایجاد شد. کتب فلسفی هم با آن اصلاحات و نظریات این آن جالب نبود برایم، اما بحثهای شما را دوست دارم و اصلا در فهمش مشکلی ندارم و تحلیل و کنکاش مسایل برایم جالب است. با این اوصاف باید روش فلسفی را دنبال کنم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر احساس می‌کنید فلسفه جواب خلأهای فکری شما را می‌دهد، باید به مباحث فلسفی رجوع کنید وگرنه مباحث فلسفی به خودی خود اصالت ندارند، آن‌چه حیات انسان را برتر و متعالی می‌کند حضور در افقی است که آیات و روایات در مقابل انسان می‌گشایند. موفق باشید

27103
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: لطفا بفرمایید حدیثی که در کامل الزیارات آمده مبنی بر اینکه جسم مطهر ائمه علیهم السلام بعد از شهادت و دفن به عرش برده می شود و در قبور مطهرشان نیست صحیح است؟ و چگونه می شود گوشت و استخوانشان که در حدیث اشاره کرده به عرش برود؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در صعودِ گوشت و استخوان آن عزیزان نیست، بلکه چون از تدبیر بدن‌شان به‌کلّی آزاد می‌شوند و حقیقت‌شان عرشی است؛ تمام حجاب‌های بین آن‌ها و عالم بالا برطرف می‌شود و جسم مثالی‌شان را در عرش احساس می‌کنند و چون آن‌ها عرشی هستند به عالَمِ فرش و ارض و بدن مبارک‌شان نیز نظر دارند و زائر خود را مدد می‌کنند.

27062

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب: اگر علم ناقص سبب غرور انسان می شود آیا این سخن معتبر است که توصیه شود انسانها یا در یک فن کامل متخصص و متبحر شوند یا اینکه در جهل و عدم اظهار مطلب باقی بمانند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در بستر عقل دینی و قرآن، می‌توان در یک رشته متخصص شد ولی نمی‌توان شخصیت خود را به آن رشته محدود کرد. موفق باشید

نمایش چاپی