بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14588
متن پرسش
سلام: حالتی در خواب بنده و برخی افراد پیش می آید که معمولا مردم به آن بخدک یا (بختک) می گویند. بین خواب و بیداری که هستیم ناگاه حالتی دچار می شویم که دیگر نه می توانیم تکان بخوریم که پاشیم و نه خواب هستیم. مگر اینکه صدای چیزی بیاید یا کسی بیدارمان کند تا بتوانیم تکان بخوریم. این حالت ناشی از چیست؟ رابطه آن با روح یا نفس چطور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع را می‌توانید در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در پاورقی صفحه‌ی 18 دنبال فرمایید. انتظار بنده از دوستان آن است که مباحث مطرح‌شده در کتاب‌ها را دنبال کرده باشند و پس از آن سؤال کنند وگرنه وقتی ما با کثرت سؤال‌ها از یک‌طرف، و سؤال‌هایی که رفقا در کتاب‌ها می‌توانند دنبال کنند، از طرف دیگر روبه‌رو شویم ممکن است انگیزه‌ی خود را در جدّی‌گرفتنِ سؤالات از دست داده و عملاً به سؤال‌های جدّی رفقا نیز نپردازیم. موفق باشید

14587
متن پرسش
سلام: استاد بنده سر نماز بودم و رکعت دوم نماز در هنگام خواندن سوره ناگهان تصویر ذهنی ای که پارسال به چشمم خورده بود (متاسفانه) برایم دوره شد. یعنی تصویری تقریبا بد که یکسال پیش دیده بودم و پس از آن سعی داشتم یادم نیاید را سر نماز دیدم. حتی این تصویر از یادم رفته بود! سر نماز که آمد تازه یادم افتاد. این علتش چیست که سر نماز می آید؟ این نشانه بدی است یا خوب؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب « چگونگى فعليت‏ يافتن باورهاى دينى، ص: 110» در این مورد این‌طور عرض شده است: گفت:

آب‏ گِل‏ خواهد كه در دريا رود

 

گِل گرفته پاى او را مى‏ كشد

     

 

چيست اين از گِل گرفتن آب را

 

جذب تو نُقل و شراب ناب را

     

حتماً ملاحظه فرموده ‏ايد كه چگونه خيالات دنيايى در نماز به سراغ انسان مى ‏آيد و مزاحم حضور قلب مى‏ شود، در حالى كه در امور معمولى اين خيالات ظاهر نمى‏ شوند. چون در نماز بنا داريد از ساحت عالم ماده و دنياى كثرات به ساحت عالم غيب و معنا سير كنيد. به عبارت ديگر مى‏ خواهيد ساحت خود را تغيير دهيد، در اينجاست كه موانع ظاهر مى‏ شوند. تا وقتى نمى ‏خواستيم تغيير ساحت دهيم، در همان ساحتى بوديم كه خيالات و كثرات نيز در همان ساحت بودند، لذا مانعى محسوب نمى‏ شدند كه در مقابل ما صف بكشند. عالم كثرت وقتى مانع ما است كه بخواهيم از كثرت به سوى وحدت سير كنيم.

بر اساس نكته‏ ى فوق تا كسى قلب خود را راه نيندازد نمى‏ فهمد حب دنيا چه بلائى بر سر او آورده، در اين حالت است كه دستورات شريعت معنى حقيقى خود را پيدا مى‏ كند، چه دستوراتى كه ما را از موانع نهى مى‏ كند و چه آن دستوراتى كه ما را در ايجاد عوامل امر مى ‏نمايد.

دستورالعملى جهت رهايى از وَهم‏

امامان معصوم كه صاحب اصلى دل ‏اند و مى‏ دانند چگونه انسان‏ها مى ‏توانند دل را در صحنه بياورند و به تماشاى عالم معنويت بنشينند، راه عبور از موانع را گوشزد مى‏ كنند، موانعى كه پاى جان ما را مى ‏گيرد و نمى‏ گذارد افق خود را به سوى عالم تكوينِ خود سير دهيم. راوى به حضرت امام صادق (ع) عرض مى‏ كند:

«جُعِلْتُ فِدَاكَ، الرَّجُلُ مِنْ إِخْوَانِي يَبْلُغُنِي عَنْهُ الشَّيْ‏ءُ الَّذِي أَكْرَهُ لَهُ، فَأَسْأَلُهُ عَنْهُ فَيُنْكِرُ ذَلِكَ، وَ قَدْ أَخْبَرَنِي عَنْهُ قَوْمٌ ثِقَاتٌ، فَقَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ! كَذِّبْ سَمْعَكَ وَ بَصَرَكَ عَنْ أَخِيكَ- فَإِنْ شَهِدَ عِنْدَكَ خَمْسُونَ قَسَامَةً وَ قَالَ لَكَ قَوْلًا فَصَدِّقْهُ وَ كَذِّبْهُمْ، وَ لَا تُذِيعَنَّ عَلَيْهِ شَيْئاً تَشِينُهُ بِهِ وَ تَهْدِمُ بِهِ مُرُوَّتَهُ، فَتَكُونَ مِنَ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ، إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ»[1] قربانت گردم! از يكى از برادرانم خبر ارتكاب عمل بدى به من مى‏ رسد، از خودش مى‏ پرسم انكار مى‏ كند، با اين‏كه افراد موثقى آن را به من خبر دادند. راوى مى‏ گويد؛ حضرت به من فرمودند: اى محمد! گواهى گوش و چشمت را هم نسبت به برادرت دروغ شمار و اگر پنجاه عادل هم گواهى دهند و خودش بر خلاف آن‏ها گفت؛ او را باور دار و همه را تكذيب كن. و چيزى در باره او فاش مكن كه زشتش كنى و آبرويش را ببرى و از آنان باشى كه خداى عزّ و جلّ در باره ‏شان فرموده: «هركه دوست دارد زشتى درباره مؤمنان فاش شود براى او در دنيا و آخرت عذابى دردناك است».

انسان با رعايت دستورالعمل فوق از هلاكتِ دنبال‏ كردن عيوب مؤمنين رها مى‏ شود و راه ارتباط با عالم ملكوت را بر خود مى‏ گشايد.

چنانچه ملاحظه مى ‏فرمائيد حضرت مى‏ خواهند ذهن و فكر ما مشغول موضوعات وَهمى نشود تا نسبت به برادران ايمانى خود كدورت پيدا نكنيم وگرنه نمى ‏توانيم از ملاقات آن‏ها بهره ‏ى لازم را ببريم و درنتيجه امكان سير به سوى عالم معنا از ما گرفته مى‏ شود.

مى‏ فرمايند اگر خودش مى‏ گويد من چنين عمل زشتى را انجام ندادم ولى پنجاه نفر قسم مى ‏خورند كه ما ديديم او انجام داد، حرف برادر مؤمن خود را تصديق كن و مواظب باش در باره ‏ى او چيزى فاش نكنى كه شخصيت او را زشت جلوه دهى و آبروى او را ببرى وگرنه شامل كسانى مى‏شوى كه خداوند در موردشان فرمود در دنيا و آخرت برايشان عذابى دردناک است. موفق باشید‏


[1] ( 1)- بحار الأنوار، ج 72، ص 255.

14584
متن پرسش
سلام: آیا در بین عرفا مطالعه بر روی زندگی حضرت امام (ره) بیشتر اهمیت ندارد؟ به جهت اینکه امام شخصیت اشراقی و بی نظیری دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام در جای خود دریچه‌ای به سوی حقیقت‌اند. موفق باشید

14583
متن پرسش
سلام: آیا با توجه به برهان صدیقین می توانیم نتیجه بگیریم که عالم هستی لایه لایه است. لایه های وجودی مختلفه در هستی وجود دارد. لایه اصلی این عالم هستی مطلق است و لایه دیگر انسان و ...؟ التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولی همه‌ی لایه‌هایی که ذیل وجود مطلق‌اند، هیچ استقلالی ندارند و هویت آن‌ها نسبت به وجودِ مطلق، تعلقی است. موفق باشید

14581
متن پرسش
با سلام: حضرت استاد بنده تا صوت 6 حمد امام رو گوش گرفتم. 1. در موضوع جعل شما جعل رو به وجود زدین مگ این مربوط به تشکیک در وجود نیست؟ یعنی عرفان جعل رو به وجود نمیزنه درسته؟ به همین خاطر اینجا واسم سوال پیش اومد که امام دارن بر اساس تشکیک وجود جلو میرن یا عرفان؟ 2. فرمودن زبان شما اسم الله هست دست شما اسم الله هست و... بعد گفتید اسم الله هست یعنی خود الله هست .. از آنجایی که این مخلوقات فانی در الله هستند پس زبان و دست و... خود الله است .. اینجا برداشت من این بود که منظورتون اینه که اینها تجلی الله هستند که الله به تمام شدیت در اینها ظهور و حضور داره و اینها هم چون ممکن الوجود هستن هیچ ذاتیتی ندارن و فانی در او هستن پس او در صحنه است .. نه این که الله در این دست ضعیف ظهور کرده و در عقول شدیدتر ظهور کرده بلکه این شدت و ضعف مربوط به ظرفیت مخلوقات هست که متعلق به خودشونه و الله به تمام شدت در اینها ظهور داره ازین بابت هست که میگیم الله در صحنه هست و مخلوق خود الله هست آیا درست گفتم؟ چون در خویشتن پنهان فرمودین من که به صورت بینایی ظهور می کنم تمام من به شدیت و کمال خودم در بینایی ظهور میکنه و محدودیت مال بینایی هست نه مال ظهور من در بینایی اگه درست یادم باشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- جعلِ وجود در این‌جا یعنی ممکن‌الوجود را وجود‌دادن، نه آن‌که نظر به جعلِ مطلق وجود باشد که آن معنا نمی‌دهد 2- تا این‌جا خوب آمده‌اید، بدون عجله ادامه دهید. موفق باشید

14580
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام عليکم: آيا همانطور که روح زمان ندارد، خلقت روح هم زمان ندارد؟ به طور کلي آيا همانطور که حادث مي تواند زمان دار يا بي زمان باشد، خود حدوث هم مي تواند فرازماني باشد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: «زمان» در نسبت به عالم ماده مطرح می‌شود و خارج از عالم ماده، زمان نیست. لذا مجردات، حدوثِ ذاتی دارند و نه حدوثِ زمانی. نظر جنابعالی را به جواب سؤال شماره‌ی 3126 جلب می‌نمایم. موفق باشید

14578
متن پرسش
سلام و احترام: استاد فرزانه من به مطالعات معرفتی بیشتر از مناجات با خدا علاقه دارم. آنقدر که به مطالعات معرفتی علاقه دارم به مناجات و راز و نیاز در دل شب علاقه ندارم؟ در یک هفته 40 ساعت برای مطالعات معرفتی و اخلاقی وقت می گذارم ولی برای مناجات و گریه در دل شب با خدا یک ساعت در یک هفته وقت نمی گذارم. آیا این کار صحیح است؟ اگر نیست راهنمایی کنید. سپاس فراوان. من بیشتر آثار معرفتی شما را خوانده ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه این مسیر شما را به آن‌جا هم می‌رساند. موفق باشید

14577
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد گرانقدر اگر یک طلبه برای رشد عقیدتی و عرفاتی و اخلاقی فقط آتار شما را مطالعه کند عالی است؟ آیا نیاز است آثار دیگر اساتید مانند آیت الله جوادی هم مطالعه شود؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی تلاش بنده آن است که مخاطبان نوشته‌های خود را به دریای بیکرانِ علمِ عالِمانی چون حضرت امام و علامه طباطبایی و شاگردان آن‌ها متصل گردانم. موفق باشید

14576
متن پرسش
سلام استاد و خدا قوت: استاد لطفا نظر خودتون رو در مورد این فرمایشات اخیر آیت الله قرهی در مورد فتنه اکبر و ظهور امام زمان (عج) بفزمایید متن سخنان ایشان از سایت حوزه علمیه امام مهدی (عج) در زیر قرار دادم ....... هشدار! فضای غبارآلود فتنه اکبر، حتّی برای سینه‌چاکان ولایت! من قبلاً بیان کردم: از 1400 در 1400 لحظه‌شماری کنید. یعنی ما الآن در سال 1394 هستیم که دیگر دارد تمام می‌شود و به سرعت می‌گذرد. 1400 هجری شمسی که آمد، بزرگان ما، اعاظم ما، آیت‌الله مولوی قندهاری (اعلي اللّه مقامه الشّريف) بارها فرمودند که از آن لحظه به بعد نه روزشماری، بلکه لحظه‌شماری کنید برای ظهور! مطلب دیگری هم که من بیان کردم: نهایت این انقلاب، تا پنجاه سال است. شاید هم زودتر شد، اصلاً بیان شده: «الدعاء یرد القضاء»[3]، ما نگفتیم چه زمانی؟ گفتیم: تا آن زمان. ای بسا زودتر. یک نوع دیگر هست که دو تا چهارده کنار هم باشد، یعنی مثلاً نهایتش این است که هزار و چهارصد و چهارده هجری شمسی. ما این مطالب را می‌گوییم و ابایی هم نداریم، حال شما به سخره بگیرید. مگر اتّفاقاتی که بیان کردیم، به وقوع نپیوست؟! مگر نگفته بودیم: فتنه 88 به وجود می‌آید، مگر نشد؟! ما قبلاً به آقایان فتنه 88 را بیان کرده بودیم. مگر نگفته بودیم فتنه اکبر در راه است. اتّفاقاً شما ناراحت این هستید که با بیان این مطالب، کیدهای شما برملا می‌شود. روایتی هم در این زمینه داریم که حضرت امام حسن عسگری فرمودند: «أضعَفُ الأعداءِ كَيدا مَن أظهَرَ عَداوَتَهُ»[4]، سست‌انديش‌ترين دشمنان، كسى است كه دشمنى خود را آشكار سازد. پیش‌گویی بزرگان و اعاظم - که بنده نوار هستم و از آن‌ها نقل کرده‌ام و إلّا خودم چیزی ندارم - کید دشمنان را برملا می‌کند. لذا این‌ها هم ناراحت همین آگاهی رساندن به مردم هستند. اگر توضیح داده شود که فتنه اکبر دارد به وجود می‌آید و اگر مجلسین را از دست بدهیم، با داعش گره می‌خورد، مردم آگاه خواهند شد. من قبلاً این را غیرعلنی در جمع مسئولین و ... گفته بودم. امّا امروز علنی بیان می‌کنیم تا جوانان عزیز هشیار و بیدار باشند. لذا بیان کردم که فقط باید یک لیست واحد باشد، چه خبرگان و چه مجلس شورای اسلامی. ولو به این که امکان دارد ما از افرادی که در آن لیست واحد بیان شده، خیلی خوشمان نیاید و بگوییم: این‌ها که آن‌طور که باید و شاید، انقلابی و ولایی نیستند که درست هم می‌گویید و برخی از آنان متأسّفانه نیستند و شاید در مجلسین هم نباشند، امّا چاره نداریم. چون اگر لیست‌ها متعدّد شود، ما ضرر خواهیم کرد، چون آنان یک لیست واحد بیشتر نمی‌دهند. اگر آن‌ها پیروز شوند، قصدشان قلع و قمع ولایت و نظام هست. طوری قضیّه داعش با فتنه گره می‌خورد و با آمدن داعش در ایران، جنگ‌ها و خونریزی‌ها به وجود می‌آید و این‌قدر فضا غبارآلود خواهد شد که برخی که الآن دارند از ولایت دفاع می‌کنند و سینه‌چاک هستند، در آن زمان می‌گویند: امام راحل عظیم‌الشّأن فرمودند: اصل، حفظ نظام است و نفرمودند: اصل، حفظ رهبری است. لذا امام‌المسلمین در وادی خطر قرار بگیرند در حالی که ایشان، نائب امام زمان هستند. ..... این هم ادرس سایت http://www.emammahdy.com/Content/Content.aspx?PageCode=58731 استاد چقدر باید روی این حرف ها حساب کرد ؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم وقتی نایب به حق و مشخص حضرت صاحب‌الامر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» یعنی مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» راه‌ها را و حساسیت‌ها را به‌خوبی مشخص می‌کنند که ما باید نسبت به پایداری انقلاب تحلیل داشته‌ باشیم و می‌فرمایند: «اینها تحلیل لازم دارد. تحلیل را شما جوان‌ها بروید بکنید، برای من روشن است؛ جوان‌ها بروند تحلیل کنند، بنشینند، فکر کنند و ببینند که این‌جا چه چیزی نقش‌آفرینی کرد... که آن نهضت‌ها نتواند باقی بماند و نتواند به نتایج نهایی خودش برسد امّا این انقلاب توانست قدرتمندانه بایستد؟ اگر ما بتوانیم تحلیل درستی از این حوادث پیدا کنیم، آن‌وقت دیگر این بذر ترس و رعب و ناامیدی که بعضی در دل مردم میپاشند بکلّی خواهد پوسید و از بین خواهد رفت؛ [اگر] بتوانیم درست بفهمیم، راه آینده‌ی این کشور کاملاً روشن خواهد شد. باقی ماندن، ماندگاری، طاقت آوردن برای یک حادثه‌ی اجتماعی، خیلی عنصر مهمّی است».[1] آیا دیگر جایی برای این‌گونه دغدغه‌ها می‌ماند؟!! موفق باشید

 


[1] - بیانات مقام معظم رهبری با مردم قم، 19/10/94

14574
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام خدمت استاد: از اینکه خیلی مزاحم شما میشم واقعا عذر می خوام. دو تا سوال داشتم. یکی اینکه می تونیم بگیم اینکه آدم ها به یه چیزی وابسته میشند ناشی از همون نوع آفرینششون است. یعنی فقر چون فقیر آفریده شدند و وجودشون وابسته هست اینگونه اند؟ میخوام تو همون تحقیق که علت روانی گناه بیارم. میخوام بگم اینکه تو جامعه ما افراد یا دچار مدند یا جراحی بینی یا ...و تکیه به این چیزا می کنند اینها بحران هویت دارند و هویتشان گم شده اینم اگه درسته شما لطف کنید اگه کتابی در این باره دارید بفرمایید تا مستند کنم به کتابای شما. تو بحث مد از کتاب آشتی با خداتون استفاده کردم. راستی استاد واقعا شرمنده در مورد کتاب تعلیم و تربیت شهید مطهری نظرتون رو کدوم قسمتشه؟ 2. می بخشید یه بار دیگه این سوالو پرسیدم اما اینقدر توضیح نوشته بودم شما فکر کرده بودید درد و دله (جسارت نباشه) جواب شما این برداشت و به من داد. سوالم اینه. کتاب انقلاب اسلامی دریچه ای به عالم معنا بود نمیدونم در مورد انقلاب بود خوندم اما خیلی از مطالبشو نفهمیدم شاید به خاطر این بوده که من نه زمان شاه ملعون رو درک کردم و نه تو متن انقلاب بودم، کتابی که توضیح بیشتر داشته باشه یا سخنرانی ندارید. من تو حلقه های صالحین میرم سوال میشه هیچ جوابی ندارم بدم. با تشکر. بازم از اینکه وقت شریفتان را میگیرم واقعا عذر میخوام. التماس دعا. تو رو خدا برا منم دعا کنید. حالم خیلی بده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! فقر ذاتی ما را به وابستگی می‌کشاند. ولی جواب فقر ذاتی خود را با اُنس با حضرت حق باید بدهیم 2- شاید در کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» و جلسه‌ی آخر کتاب «آشتی با خدا» نکاتی را در رابطه با موضوع «مُد» بتوانید پیدا کنید 3- در ذهنم هست که در آخر کتاب «تعلیم و تربیت» شهید مطهری، موضوع ناامن‌بودن از انسان‌هایی که شخصیت‌های فرومایه دارند، مطرح شده 4- باز تأکید می‌کنم کتاب «انقلاب اسلامی؛ بازگشت به عهد قدسی» کتابی است که امثال شما مورد خطاب آن بوده‌اند. بنابراین اگر مطالب را با دقت دنبال کنید، إن‌شاءاللّه نتیجه می‌گیرید. موفق باشید

14573
متن پرسش
با سلام: در رابطه با سیر مطالعاتی سوالاتی دارم ١. علاوه بر یک جلسه قرآن و یک جلسه نهج البلاغه, بقیه مباحث را به چه ترتیبی دنبال کنم؟ ابتدا همه مطالب را در یک موضوع تمام کنم بعد به سراغ موضوع دیگری بروم، مثلا بعد از مباحث پایه به ترتیب توحید، نبوت، معاد، ...، غرب شناسی و... را به ترتیبی که در سیر آمده دنبال کنم یا اینکه در طول هفته چند موضوع را دنبال کنم؟ ٢. در مورد قرآن و نهج البلاغه و حتی کتب ابتدا به صورت جداگانه ترتیبی را پیشنهاد کرده اید، ولی بعد در مباحثی که به صورت موضوعی مطرح کرده اید، در مباحث توحید، نبوت، معاد و... ترتیب دیگری آمده، طبق کدام پیش بروم؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالب اصلیِ سیر را، به ترتیب دنبال کنید. ولی مباحث اخلاقی و قرآنی و نهج‌البلاغه را در کنار آن‌ها در هر فرصتی که پیدا کردید، دنبال بفرمایید. موفق باشید

14572
متن پرسش
با سلام: در آیه «نفخت فیه من روحی» روح را فهمیدم اما نفخت به معنای دمیدن در اینجا به چه معناست؟ بهتر بگم چرا کلمه دمیدن در اینجا استفاده شده؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل آن‌که شما در موقعیتی متوجه مسئله‌ای می‌شوید که تا حال متوجه‌ی آن نبودید. این یک نوع نفخه است و موجب می‌شود حرکات شما مطابق آن شکل گیرد. همین امر در جنین پیش می‌آید و حرکات او را به سوی انسان‌شدن جلو می‌برد. موفق باشید

14571
متن پرسش
با سلام و احترام: حقیر به دوستانی که احساس می کنم لازم است مطالبی را بگویم می گویم. (منبر می روم..!) شاید از حال غفلت دربیایند. من اشتباه می کنم؟ می دانم با حرف زدنم خود را در معرض آسیب نفس و شیطان قرار می دهم. خوب مرا به تقوا می شناسند و.. فکر می کنند خبری هست و ما نیک روزگاریم. اینها آسیب است. بر عکس خودم، بعضی دوستانم اصلا بروز ندارند و سکوتند... ولی من می دانم اینها خیلی روی خودشان کار می کنند. من در سلوک الی الله به گرد پای آنها نمی رسم ولی از طرفی نمی توانم سکوت کنم و ببینم جوان ها مقصد را فراموش کرده اند.. کار من درست است یا کار دوستانم که کلا سکوت اند و معتقدند خدا هر وقت وقتش باشد یک نفر را هدایت می کند؟ سوال دیگرم این است: بزرگان می فرمایند هر کس چیزی فهمید ساکت شد. این با روشنگری (کاری که من انجام می دهم در حد کم خود) تناقض دارد؟ یا اینکه می فرماید تا زبان را نبندی دلت باز نمی شود. نمی دام منظورشان حرف های زاید است یا کلا حرف نزدن منظور است. ببخشید وقتتان را گرفتم و تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به حکم وظیفه معارف آل‌اللّه را به گوش مردم برسانید، خداوند انوار حکمتش را بر قلب‌تان می‌گشاید. آری! حرف زائد و فضول‌الکلام قلب را تیره می‌کند. موفق باشید

14569
متن پرسش
سلام عليکم: سوره مبارکه فاطر آيه 27 و من الجبال رنگهاي مي آورند منظور چيست؟ رنگ در قرآن اشاره به چه باطنی هست؟ سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بخواهد تفاوت‌هایی که در عالم هست را، متذکر شود که چگونه مدیریت و ربوبیت خداوند تا این‌جاها نفوذ دارد. موفق باشید

14567
متن پرسش
سلام: در این بیت منظور جناب حافظ این است که با کسانی که به نا حق تهمت به عرفا و فلاسفه می زنند بحث نکردن بهتر است؟ حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است استاد نظر شما چیست در مورد اینکه باید مناظره با این اشخاص که بیشترشان هم (درست مطلب را نمی دانند و کار نکرده اند) باید صورت بگیرد یا نه؟ به نظرتان مرز این کار چیست؟ یعنی کی باید مناظره کرد و کی نباید مناظره کرد؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌جایی که طرف آمادگیِ فهم اشارات عرفانی را ندارد، صحبت نتیجه نمی‌دهد. موفق باشید

14565
متن پرسش
سلام استاد: اگر هر چه هست وجود است و جز وجود نیست و وجود هم مشهود و شهودی است و نامتناهی، پس دیگر چیزی به اسم علم حصولی معنی پیدا نمی کند؟! علم به هرچیز می شود شهودی. درست گفتم یا دچار اشتباه شدم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علمِ به مفهوم وجود و علمِ به حقایق هم علم است و مقدمه‌ی اُنس با حقایق می‌شود. موفق باشید

14563
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: حقیقت جوهر چیست آیا وجودی است مثل من انسان که اعراض تجلیات آن است؟ اصلا جوهر حقیقت دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «جوهر» فعلیت ندارد بلکه قوه‌ی پذیرش صورت است. آن‌چه فعلیت دارد، صورت است و به همین جهت فرموده‌اند: «شیئیت شیئ به صورت آن است و نه به ماده‌ی آن». منتها چون صورت‌ها در یک موجود تغییر می‌کند باید قوه‌ای که قبول صورت‌های مختلف را دارد در میان باشد. موفق باشید

14562
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد آیا شما شخصیت آیت الله صمدی را برای استفاده از مباحث ایشان تایید می فرمایید منظورم در مقام مقایسه با دیگر اساتید نیست بلکه خود ایشان را بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آثار ایشان را مفید و قابل استفاده می‌دانم. موفق باشید

14561
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز و مهربان: جناب استاد برای رهایی از عشق قوی مجازی و جلوه عشق حقیقیی خداوند در دل چه ذکری را باید تکرار کرد لطفا نصیحت نفرمایید و به کتابی ارجاع ندهید آنها طی شده است ذکر بفرمایید.خدا به شما خیر بدهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد از نماز و صبر کمک بگیرید. (استعینوا بالصبر و الصلواة). در هر فرصت که پیش آمد به نماز بپردازید و در مقابل خیالاتی که سراغ‌تان می‌آید، مقاومت کنید. پس از مدتی طوری مشکل حل می‌شود که خودتان هم باورتان نمی‌آید. موفق باشید

14559
متن پرسش
سلام: دیشب برای خودم اینجوری نوشتم نظر شما چیه؟ تحلیلی متفاوت تدبیر را همیشه می پسندم اما همیشه تدبیر به معنای صلح نیست و گاهی تدبیر مقاومت و جهاد است. این فرهنگ قرآن است و قرآن کلام خداوند و خداوند همه کاره عالم و همه هستی است و خالق همه. من اقدام اخیر دولت و نیروهای مسلح را صد درصد درست می دانم و تاخیر این کار را به مصلحت آن هم در آستانه اجرای مثلا برجام نمی دانستم اما یک نکته امشب به ذهنم زد که فکر کنم کسی نگفته باشه یا من ندیدم، این نگاهی متفاوت به قضیه تفنگداران امریکایی است که اگر ایمان و تعهد و انقلابی بودن ظریف را نادیده بگیریم میشه اونو پذیرفت یا حداقل بهش فکر کرد. این کار امریکایی ها را کاملا هماهنگ و عمدی می دانم و البته این نکته اصلی نیست بلکه چیزی که بنا شده بود از قبل خروجی این اقدامی نظامی امریکا و بعد ایران و سپس حل و فصل آن باشد را می گویم. مشخصا می خوام بگم این که 1. حتما باید این کار در سطح وزیر خارجه دو کشور حل بشه تا کم کم اینها عادی سازی بشه (نمیگم بده یا حتی خوب، حرفم چیز دیگری ست) 2. هماهنگ و حساب شده عمل کردن طرفین بعد اتمام قضیه، ظریف بیاد بگه دیپلماسی جواب میده، کری دقیقا همینو بگه (امروز در دانشکده دفاع ملی گفت آیا می شد 3 یا 4 سال پیش این را تصور کرد (دقت شود) و فرماندهان نیروهای مسلح هم یجورایی همین را بگن. دقت کنیم که همه رودست خوردند نظامی و غیر نظامی در دو کشور و این بین کسانی از داخل و خارج کاملا هماهنگ شده بود و طراحی از قبل (یک فرض متهورانه است اما از سیاست چیزی بعید نیست) من موافق کلیات اقدامات ظریف و اغلب جزئیات او تو دو سال اخیرم اما فقط یک لحظه به این فکر کنیم که می شینیم برنامه ای می ریزیم بعد با دخالت وزاری خارجه حل می کنیم و تصمیم گیری نظامی را دربند تصمیم وزارت خارجه می کنیم بعد داخل و خارج همه همزمان میگیم دیدید دیپلماسی جواب داد و نتیجه گیری مهم اینکه: بله ملت نگاه کنید دیپلماسی جواب داد. سپس این را تعمیم میدیم. خوب تا حالا میشه گفت این ها همه درسته اما مسئله تداوم این جور نتیجه گیری ست و یخورده مسئله خطرناک میشه. این که آمریکا شیطان بزرگ نیست، رهبری بیخود اینقد تاکید بر آمریکا ستیزی میکنه و آمریکا هم میشه با دیپلماسی رام کرد و داخل آمریکا هم کنگره بفهمه ایران را با دیپلماسی میشه رام کرد. خوب نتیجه میشه اسلام رحمانی و نه اسلام همه جانبه. باید فکر کرد. من نظری ندارم درباره خروجی های خوب یا بد این تدبیر و دیپلماسی اما حرفای بسیار خوشکل و صوابی ست که ممکنه نتایج بدی به بار بیاره. خوبه تنش کم بشه خوبه اما طاغوت که دنیا را به لجن کشیده تفکر حاکم بر یک درصد راس در آمریکاست به همراهی صهیونیست ها و تئوری به مرحله اجرا درآمده دین بر علیه دین (داعش و وهابی و سلفی و ...) هم زاییده زحمات 50 یا 100 ساله همین مغزهای متفکر غربی ست (خوبه مجددا به کتاب همفر سری بزنیم تا کار دستمان بیاد چقدر دقیق طراحی بلندمدت دارند این ها). طراحی داعش نسخه دقیق و علمی و منظم دشمنان اسلام و مسلمانان برای ملت های خاورمیانه و غیره را تورق کنیم. نحوه مبارزه با افراط گری در سوریه و عراق را نگاه کنیم تا واقعیت آمریکا را بشناسیم و هزاران سیاست ظالمانه و مخوف این ها را. میخوام بگم در عین تدبیر نباید از طاغوت و خداستیزی آشکار سیاستمدران فعلی جهان غافل شد و فکر خامی ست حل شدن همچی با دیپلماسی. دیپلماسی هم وقتی جواب میده که پشتوانه ای از قدرت علمی و نظامی و مردمی داشته باشه و لاغیر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ما باید در حال حاضر در دو جاده حرکت داشته باشیم: یکی در جاده‌ی استکبارستیزی که عامل بقای ما و حفظ هویت ما است، و دیگر در عین حفظ هویت، ارتباط‌داشتن با دنیا است و جمع این دو کار هرکسی نیست. رهبری عزیز در این مسیر بسیار موفق بوده‌اند. ولی آن‌هایی که به آمریکا خوشبین هستند یقیناً شکست می‌خورند. موفق باشید

14558
متن پرسش
سلام علیکم: کسی که هدفش رسیدن به آخرین مقام سلوکی یک انسان در دنیا است اگر در اثنای راه به هر دلیلی مرد آیا این فرد به هدف خود در برزخ یا قیامت می رسد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند با نیّت ما با ما روبه‌رو می‌شود و جواب نیّت‌های ما را می‌دهد. موفق باشید

14556
متن پرسش
سلام: برای تربیت خیال، عقل، قلب چه برنامه و کتابهایی پیشنهاد می کنید با مخصوصا ادب خیال که در حال حاضر خیلی خیال پرداز شده ام و تمام زندگیم را خیالات بیهوده گرفته است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شروع کنید إن‌شاءاللّه راه‌هایی را می‌یابید. بعد از آن به همت شما بستگی دارد. کتاب مذکور بر روی سایت هست. موفق باشید

14555
متن پرسش
سلام و ارادت: همانطور که مستحضرید راههای سلوک دو تا است. 1. دفع که مورد تایید اساتید اخلاق است که در آن هر بار یکی از رذائل اخلاقی مانند حسد، کینه، غضب بر طرف می شود. در این راه نفس اماره زنده و توانمند است و فقط یکی از رذائل دفع می شود. 2. راه رفع که مورد تایید عرفا است که در این راه با ارتباط با خداوند و راز و نیاز و نگاه توحیدی نفس اماره کم کم رفع و نابود می شود یا ضعیف می شود. لطفا راه دوم را توضیح دهید و منبع یا کتاب برای فهم بیشتر معرفی کنید. برای من که طلبه هستم کدام راه بهتر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو راه خوب است. راه دوم مشهور است به راه «احراقی»، که سالک انانیت خود را آتش می‌زند و عرفان عملی و نظری متکفل آن راه است. اگر بخواهید وارد آن راه شوید کتبی مثل «فصوص الحکم» و «منازل‌السائرین» کمک می‌کند. تفسیر حمد حضرت امام برای ورود، باب خوبی است. موفق باشید

14554
متن پرسش
سلام علیکم: کتابهایی از شخصی به نام استاد عبدالله مستحسن چاپ شده است که در مباحث تفسیری نگاه خاص دارد به طور کلی نظر شما در مورد کتب و روش ایشان در برداشت از قران چه می باشد؟ آبا توجه به اینکه عرفان و حکمت خوانده ام و درس خارج می خوانم و مباحث تفسیری کار می کنم لطفا سوال را دقیق پاسخ دهید و اگر ممکنه برایم ایمیل بفرمایید. با تشکر فراوان و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده رویهم‌رفته کتاب‌های جناب آقای مستحسن را مطالعه کرده‌ام و مطالب خوبی را در آن دیدم، إلاّ این‌که باید در معارف اسلامی و حقایق ولایی حضور تاریخی امروز ما مدّ نظر قرار بگیرد. موفق باشید

14553
متن پرسش
یا سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار: استاد ببخشید یک کتاب در مورد امام زمان (عج) خواندم، در قسمتی حرف از ابن منصور حلاج آمده است. ابن منصور چه شخصیتی بود؟ ایا اینکه امام زمان (عج) او را لعن کرده است صحیح است؟ در ادامه گفته بود که مرحوم شوشتری و مولانا از او تقدیر کرده اند و در رد آنها مطالبی بیان شده بود. بحث به امام زمان (عج) که می رسد در آن کتاب این شعر مولانا را می آورد پس امام حی قائم آن ولیست / خواه از نسل عمر خواه از علیست لطفا در مورد این مصرع مطالبی بیان فرمایید با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای استاد حجت‌الاسلام امینی‌نژاد در مجله‌ی «حکمت عرفانی» تحقیق بسیار عالمانه‌ای تحت عنوان «حلاج از منظر توقیع امام عصر» کرده‌اند. خوب است در این مورد به آن‌جا رجوع فرمایید.  پی دی اف آن را در سایت http://tnews.ir/news/15C436279544.html جستجو کنید. موفق باشید

نمایش چاپی