متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی:
1. در باب حضرت علی و نهج البلاغه، کتاب های جرج جرداق چطور است؟ کتاب جعفر سبحانی چطور؟ به نظر می رسد اکثر کتاب ها از هم رونوشت شده اند و بسیاری از عبارات انشایی کتاب را از قالب یک تحقیق استدلال مدار خارج کرده اند. لطفا راهنمایی بفرمایید.
2. استاد آیا اطلاع یافتن از نظرات شرق شناسان چه انگلیسی و چه عربی درباره ی مبانی اعتقادی اسلام می تواند به ما در عرصه ی پژوهش کمکی بکند؟ یا بی فایده است و بهتر است به سراغ آنها نرویم؟
3. جایی در کتاب هایتان فرمودید از ما برمی آید که همزمان که به شعایر اسلامی عمل می کنیم، هویتی غربی نیز داشته باشیم. آیا این امر در باب اسلام شناسان ایرانی امثال دکتر حسین نصر نیز صادق است؟ با توجه به حضور آن ها در غرب گویا در کتاب هایشان هدفشان عرضه ی حداقلی از اسلام است و به شیعه امامیه زیاد نمی پردازند. یا من اشتباه می کنم.
4. تحقیق در کتاب های عالمان عالم دار را پیشنهاد کرده اید. لطف می کنید در جهان انگلیسی زبان چند مورد از این عالمان را که اسلام شناس باشند معرفی بفرماید.
سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در نگاه کلّی میتوان از کتابهای مذکور استفاده کرد، ولی بهترین کار، اُنس طولانی با نهجالبلاغه است 2- به نظر بنده، رویهمرفته بد نیست، ولی جواب اصلی ما در نگاه علمایی مثل حضرت امام و علامهی طباطبایی«رحمةاللّهعلیهما» نهفته است 3- غربشناسی به یک معنا همان دشمنشناسی است و لازم است. محذوراتِ امثال آقای دکتر حسین نصر را نسبت به وظیفهای که در فضای دنیای سکولار به عهده گرفتهاند را، بپذیرید و این بدان معنا نیست که ما برای رسالت تاریخیِ ضدِ استکباری از چنین افرادی الگو بگیریم 4- اطلاع کاملی ندارم، ولی افرادی مثل رنهگنون، فریتیوشوان، ویلیام چیتیک ایدههای خوبی را در معرض دیدِ ما قرار میدهند. موفق باشید