بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28890
متن پرسش
سلام علیکم و عرض ادب: در بحث بسیار بسیار زیبای (تحجر عامل قتل حسین) که خود در دل بحث سعه صدر گمشده تاریخ است، که امسال از شما بزرگوار شنیدیم و گویا فریاد جانمان به زبان حضرتعالی جاری شد، و دیگر فریاد نبود، همان سعه که فرمودید آرام کرد این فریادها را. لذا در همین راستا، دو مستند زیبا که از شهید صدرزاده تهیه شده، و در آن به معنویت ایشان که همراه با شوخی و جوانی و شیطنت های حلال و بگو بخند و جبهه نگرفتنهای در مقابل دیگران همراه بوده، پرداخته است. ۱. اولا بنظر حضرت عالی خوب نیست در کانال قرار بدهیم؟ برای اینکه تفکر روی آن شود، مثلا در طی یک هفته کوتاه کوتاه از آن را قرار بدهیم. ۲. اگر حضرت استاد منت بگذارند، متنی، ولو کوتاه، بفرمایند که ما ذیل مستند بگذاریم ممنون می‌شویم. اگر هم دوست می‌دارید که قبلا مستند را ببینید و بعد متن را بفرمایید، برایتان در ایتا فرستاده می‌شود، ولی اگر هم وقت دیدن آن را نداشتید، هرطور که خود صلاح می‌دانید، نام این مستند جدید «روزگار ابراهیم» محتاج دعای حضرتعالی هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مستند «روزگار ابراهیم» که روایتی بود از زندگی شهید مصطفی صدرزاده را بعد از آن‌که شما تذکر دادید دیدم. قصه‌ی «بودنی» بود که ما نیز می‌توانیم احساسِ «حق‌الیقینی» را کم و زیاد در خود احساس کنیم که در این زمانه گویا این تنها معنای بودنی است که می‌توانیم خود را در آن پیدا کنیم و بپذیریم. آری! همان‌طور که انقلاب اسلامی همچون موجودی زنده مراحلی را به سوی بلوغ دارد، نسبت ما نیز با این ودیعه‌ی الهی مناسب حضور تاریخی‌اش در مراحل گوناگون به یک معنا متفاوت می‌شود و قصه‌ی حضور در دفاع از حریم اهل‌البیت «علیهم‌السلام» یکی از آن مراحل بود و هست. مرحله‌ای که  عرش، آری! عرش را در مقابل ما گشود و عده‌ای همچون مصطفی صدرزاده سر از پا نشناختند و قدم در آن راه گشوده نهادند. و امروز یک ندا به وسعت سینه‌ی شهدای مدافع حرم باید بگشاییم، وگرنه از آن حضور عرشی عقب می‌افتیم. ما در باطن حرکات امثال حاج قاسم و پیرو آن شهید صدرزاده معنایی را یافتیم بزرگ تر از همه‌ی آنچه تا حال از کربلا فهمیده بودیم. چه موقع ما می‌دانستیم کربلا یعنی محبت و محبت و یگانگی؟ در این‌جا اوج آنچه در دفاع مقدس یافته بودیم، تجربه شد. در جهانی بسیار بزرگ‌تر از جهانی که با اشگ‌های خود آن را شناخته بودیم. اشگ‌هایی که به بزرگی همه‌ی عالم بود. به همین جهت برای شهید صدرزاده برگشت از سوریه یعنی برگشت از آن جهانی که از همه‌ی عالم بزرگ‌تر است، و این ممکن نبود. و این‌که رفیق او می‌گوید: «زیادی مهربان بود»؛ رازِ رجوع او بود به حقیقت و شناختی که از حقیقت داشت و اگر پرتوی از آن را در کسی می‌دید به او عشق می‌ورزید و این یعنی گشوده شدن در آغوش خدا. موفق باشید

28606
متن پرسش
سلام علیکم: در پرسش و پاسخ ۲۸۶۰۰ نکاتی راجع به صحنه آوردن مدینه النبی در شهر امروز فرمودید و حضور اسلامی که توان جایگزین تمدن مدرنیته را دارد و اینکه اکر دل به زیست جهان گذشته و جامعه مدنی مدرن بدهیم، خودمان نخواهیم بود و آنوقت مجبور خواهیم بود با بخشنامه ها و دستورالعمل های اداری و توصیه های بسیط که ظاهر مناسک را حفظ کند، بکار ببندیم. به نظرم، مشکل اساسی آنجاست که ما فکر کردیم تمدن غرب و مدرنیته، بخشهای خوب و بدی دارد و می‌شود بخشهای خوبش را گرفت و با ظرفیتهای ایرانی_اسلامی خود ترکیب کرد و گزینش کرد و مثلا ساختار زندگی شهری را پذیرفت و نهادهای جامعه مدنی را آورد و البته آن بخشهاییش که با حقوق شرعی و مناسک عبادی و حفظ حدود دیانت نمی‌خواند را حذف کنیم و کنارش یک‌سری توصیه های اخلاقی و احادیث می‌گذاریم و به اصطلاح اسلامیش می‌کنیم و می‌توان بر این بستر پیش رفت. البته بعضی رسما به دنبال مدرنیزاسیون جامعه بودند و دین هضم شده در فرهنگ مدرنیته ولی با توجه به آفاق هویتی ما نتوانستند و خب لذا رویکرد غالب که ظاهر الصلاح هم به نظر می‌رسید این بود که بخشهای خوب تمدن مدرن و شهر مدرن را می‌گیریم و با هویت خود ممزوج می‌کنیم و اینگونه می‌شود کار را جلو برد. در اقتصاد هم این روند جلو رفت و در فرهنگ هم بخشها و سنگرهایی به همین شکل کار پیش رفت و متاسفانه بسیاری افراد علیرغم اینکه در بستر انقلاب اسلامی بودند ولی الگوهای مدرن را به قول خودشان با شرایط و زیست بوم ایرانی_اسلامی ممزوج و بومی سازی می‌کردند و بکار می‌برند غافل از اینکه تمدنها تحمیل گر هستند و شبکه ای منسجم در راستای جوهره اصلی و انحصار مخصوص اهداف و نظامهای خویش را دارند و این نمایانگر مواجهه تمدنی اسلام و مدرنیته است. این ترکیب گری و گزینش گری باعث یک تذبذب تمدنی و هویتی شد و حتی باعث شد در بخشهایی در نسبت مان با مدرنیته و اسلام و تمدن نوین اسلامی سردرگم و حیران شویم. البته مشکل این است تا از شهر اسلامی و مدیریت شهری اسلامی و تحول در شهرسازی با مبانی اسلامی می‌گوییم، خیلی ها فورا نظرشان می‌رود که یعنی شما می‌خواهید سبک زندگی پیش از مدرنیته را احیا کنید و به شرایط آن شکلی بر گردید در صورتی‌که مگر اسلام و شهر اسلامی در قبل از مدرنیته بوده و مگر تمام هم و غم بزرگانی مثل استاد شهید مطهری این نبود که اسلام و مقتضیات حضورش در اعصار را دریابیم و مگر اسلام هویتی است که در هویت قبلیه ای و شهر پیش از مدرنیته بیاید خودش را نشان دهد و مگر فقط شهر اسلامی پیش از مدرنیته قابل امکان بوده و رسما اگر این حرف را بپذیریم یعنی اسلام و هویت سبک زندگی اسلامی در جهاز هاضمه غرب مستحل می‌شود در صورتی‌که جدا این نیست. همت ما همتی باید باشد که ان شاء الله به برکت هدایت های حکیمانه و عظیم حضرت آقا که بحمدالله راهنمای ما در این مسیر عظیم هستند، اولا نظریات جایگزین علوم انسانی غربی و جامعه سازی مدرن و ساز و کارهای مدرنیته را بچینیم و یکسری زیر نظامها و ابزاری که می‌تواند با مبانی ما بخواند یا لااقل تضاد و تعارضی ندارد، در جهاز هاضمه ما مستحل شود کاری که آوینی با مستند کرد و ابزار مستند را در روح هنر تمدنی اسلامی و انقلابی مستحل کرد. البته این گونه کار دو مقدمه اصلی و ریشه ای دارد: یک نظریه سازی جایگزین با نگاه جامع به هویت اسلامی بجای مبانی معرفتی و تمدنی و جامعه سازی غربی و مدرن و ثانیا اینکه اگر ما الگوهای اسلامی را استخراج و بنا بر تحقق آن داشته ایم، توانسته ایم تمدن اسلامی را تحمیل کنیم و آنوقت است که می‌شود استحاله و تصرف عناصر مثبت یا حداقل غیر منفی تمدن غربی را انجام داد نه اینکه تمدن مدرن و مکانیزم هایش بر ما تحمیل شود و آنوقت به این فکر بیفتیم که حالا چکار کنیم و مثلا ساز و کارهایی مثل بانک را بیاوریم بعدا به فکر تحقق اسلام و قسط در آن بیفتیم. البته این امر صبری راسخ می‌خواهد و لازمست از استعجال هم دوری کنیم و بدانیم وقتی رویکرد کلی و نظریات اسلامی را استخراج کنیم و بتوانیم جایگزین های اسلامی را آنگونکه رهبری عزیزمان فرمودند به صحنه آوریم، به تدریج می‌توان نهادها و ساز و کارهای متناسب و همسو با آن را ساخت و گسترش داد کما اینکه اساسا جمهوری اسلامی هم با یک تغییر بستر سیاسی از شاهنشاهی به ولایت فقیه آغاز شد و به صورت تدریجی نهادهای مورد نیاز خود را ساخته و خواهد ساخت و امام هم با همین روند بتدریج نهاد سازی را پس از پیروزی نهضت پیش بردند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه هستید هر اندازه تمدنی فکر کنیم، ما از گردونه‌ی تقلید از تمدنِ غربی که به هیچ‌وجه ربطی به روح و روحیه‌ی ما ندارد، نجات می‌یابیم. هرچند در طول تاریخ این روشن شده است که تمدنِ بعدی از تمدن قبلی بهره‌ها می‌گیرد ولی آن را از آنِ خود می‌کند. همه‌ی عظمت رهبر انقلاب را می‌توان در همین نکته خلاصه کرد که نسبت به غرب، موضوع تمدن نوین اسلامی را به میان آوردند. در این صورت خطر استحاله‌شدن در تمدن غربی از بین می‌رود. موفق باشید   

28314
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: منشور بهار را مطالعه می کردم، در نگاه اول مجذوب این منشور شدم و دیدم واقعا حرف های بی راهی در این منشور نیست! دیدم درمان بعضی از دردهای جامعه ما خصوصا خودکامی ها و خودبرتربینی های مذهبی و سیاسی در همین منشور وجود داره! شما بهتر از من مستحضرید بسیاری از نخبگان مذهبی نگاهشان به عوام همان انعام هست و ما این رو با وجودمان حس کردیم! خلاصه از این مسائل بگذریم! مسائلی در این منشور وجود داره که مطمئنم شما هم با آنها مخالف نیستید مثل عدالت، آزادی، رشد فکری و عملی جامعه و..... اما من به این فکر کردم که آیا خدا بنایی ندارد این مسائل را بالاخره در دنیا سروسامان دهد و اگر بنای خدا به سامان دادن است پس لابد برنامه ای هم دارد! احساس می‌کنم اشتباه احمدی نژاد در اینه که بنای خدا در این زمانه را خوب درک نمیکنه! ‌من احساس می‌کنم خدای عالم تقدیر کرده، ما و حتی همه بشریت در ذیل و پرتوی انقلاب اسلامی و ولایت فقیه به این افق های متعالی نزدیک بشیم و طعم نسبی این زیبایی ها را بچشیم و در نهایت متصل به حاکمیت جهانی انسان کامل شویم! اما احساس می‌کنم احمدی نژاد این تقدیر زمانه را نمی‌فهمه و فکر می‌کنه جدای از این تقدیر می توان به این آرمانهای ارزشمند رسید! به خاطر همین من احساس می‌کنم هر چقدر که احمدی نژاد از این تقدیر تاریخی دور میشه از اون جایگاه تاریخی ای هم که میتونست داشته باشه داره دور میشه و احساس می‌کنم حتی از اون جایگاهی هم که در قلوب افراد داشت داره دور میشه و من شخصا این مسأله را درک کردم و هر چقدر که به شناخت زمانه خودم نزدیک میشم به همون میزان از محبتی که به احمدی نژاد داشتم دور تر میشم. حال از شما استاد عزیز دو تا سوال دارم: یک: روی هم رفته نظر شما در مورد منشور بهار چیه؟ دو: آیا فهم من از این قضیه درست بوده یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور که می‌فرمایید مفادّ منشور بهار چیزی جز همان آرمان‌های انقلاب اسلامی نیست. ولی آیا تیمی که می‌خواهند آن را اجرا کنند، بصیرت و حکمت لازم را دارا هستند؟ ۲. به نظر بنده کاملاً صحیح می فرمایید و إن‌شاءاللّه ما برای آینده‌ی نظام اجرایی شخصیت‌هایی را خواهیم داشت که امیدبستن به آن‌ها موجب ناکامی‌مان نخواهد شد. موفق باشید  

28051
متن پرسش
سلام استاد: مینویسم با دلی پر آه و درد، شاید جواب شما تسکین دهد قلب مرا جوانی هستم ۲۰ ساله، حدود ۴ ساله که کتب شما رو کار می‌کنم، در فهم مباحث مشکلی ندارم، ولی در عمل به مباحث سر تا پا مشکلم. شبی نیست که به حال خودم افسوس نخورم حقیقتا فکر می‌کنم به پوچی رسیدم. نمیدونم تو زندگیم چیکار میخام بکنم. نمیدونم چطور مشکلاتم رو بگم. اینقدر به پوچی رسیدم که حتی نمیدونم مشکلم چیه. استاد دارم عذااب می‌کشم. میدونم راه کدوم طرفیه اما حرکت نمی‌کنم. میدونم باید چیکار کنم اما انجام نمیدم. اگرم کاری انجام بدم فوری آلوده میشه به ریا... و منم نمی‌توانم کاری کنم که ریا رو از خودم دور کنم. میدونم حرفام واضح نیست، درد دله. اما ازتون خواهش می‌کنم کمکم کنید. واقعا در عذابم. چیکار کنم که از این اوضاع نابسامان زندگی بیرون بیام؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای فرار از «ریا»، نباید حضوری که تاریخ ما مقابل ما قرار داده است، را ترک کرد. همان‌که متذکر ریا هستید، به مرور حجابِ أنانیت برطرف می‌شود و در جهانِ معنویت زندگی خواهید کرد. موفق باشید

27910

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: آیا کسی که ولایت امیرالمومنین (ع) رو قبول نداره میتونه به مقام فنای فی الله برسه؟ آیا حاج شیخ محمد علی حیدری از شاگردان آیت الله بهجت هستن که گفتن از طرف آیت الله بهجت گفته که من هم مثنوی گفتم و مثنوی مولوی عمری کجا و مثنوی علویه من کجا؟ و تو خواب مولوی رو با کلاه سنی ها دیدن و بهش هیچ محلی نداشتن چون ولایت امیرالمومنین (ع) رو نداشته.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید با مطالعه‌ی کتاب «روح مجرد» از آیت اللّه حسینی تهرانی در رابطه با نظر مرحوم قاضی، راحت‌تر می‌توانید در این موارد قضاوت داشته باشید. موفق باشید

27395

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب و تبریک اعیاد شعبانیه استاد بزرگوارم، سوالی از حضورتان دارم: آیا آنچه درباره ی شمس تبریزی گفته می شود و برخی نیز به مخالفت با او و آثارش پرداخته اند صحیح است؟ اگر اینگونه هست پس چرا عارف بزرگی مثل جناب مولانا بسیار شیفته ی ایشان بودند؟ اگر نخواهیم ذر مقوله ی این دو شخصیت برجسته طریق افراط و تفریط پی نگیریم باید چه کرد؟ برخی افراطی های متصوفه از یکسری قول های ایشان سو استفاده می کنند و برخی تفریطی های عالم نما، برچسب کفر و الحاد به این دو عارف می زنند. ممنون می شوم راهنمایی بفرمائید. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر حضرت امام و مقام معظم رهبری نسبت به مولوی مثبت است و اینان هستند که در این موارد صاحب‌نظر می‌باشند و جناب شمس تبریزی را باید از زاویه‌ی نگاه مولوی نگریست و نه از زاویه‌ی رُمان‌هایی که در رابطه با شمس نوشته شده است. موفق باشید

27007

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب، خدمت استاد ارجمندم و تشکر از دست اندرکاران محترم سایت. احتراماً در جواب سوال شماره ۲۶۹۸۳ که فرمودید: صدای خوب، بخودیِ خود، خوب است، با ستحضار می رساند، بنده متاسفانه، چند سالی از وقت خود را در علم هیپنوتیزم صرف کردم (البته حرمت فراگیری و استفاده از هیپنوتیزم را نمی دانستم). در هیپنوتیزم اصولا با صدا و کلام تاثیرات اصلی شکل می گیرد، مثلا پدر هیپنوتیزم ایران، مرحوم شعبان طاووسی (کابوک) گاهی از پشت رادیو مخاطبان را تحت تاثیر قرار می داد، بطوریکه مخاطب به خواب عمیق فرو می رفت. بنظر می رسد، صدای اشخاص مخصوصا، در بعضی از انواع آن در موسیقی، خصوصا که از فرد فاسد بگوش برسد، بسیار تاثیرگذار است و خالی از اشکال نیست. البته نظر حضرتعالی اهم است. در پناه خداوند باشید و سایه شما بر سر حقیر مستدام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر کسی قصد فساد داشته باشد و سعی‌اش آن باشد در صدای خود به اصطلاح عشوه بیاید، حکمش فرق می‌کند. ولی اگر کسی صرفاً صدای خوبی دارد، آیا ما به جهت فسقِ طرف می‌توانیم بگوییم آن صدا بد است؟ موفق باشید

26924

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب: سوالی درباره کتاب مصباح الهدایه از خدمتتون داشتم. حضرت امام در مصباح بیست و یکم می فرمایند عالم ماده و مادیات و ساکنان زمین های پست همه بدون هیچ انکاری ایمان آوردند و اما عدم پذیرش رسالت و ولایت از جانب برخی بدلیل نقصان قابل و ضعف استعداد او در پذیرش کمالات است و گرنه هر موجودی به میزان ظرفیت وجودی و قابلیت خود، ولایت و خلافت باطنی را پذیرفته و این دو در سرتاسر پهنه آسمانها و زمین نافذ است. منظور امام (ره) اینجا چیست و به چه مطلبی اشاره دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در وَجهِ تکوینی عالم، قضیه از آن قرار است که فرمودند و در شرح آن جمله باید عرض شود که شعورِ فهمِ تعیّن ولایت الهی در همه‌ی موجودات نبوده است. موفق باشید

26914

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: لطفا برای کسی که می خواهد روانشناسی اسلامی را خوب بخواند و واقعا به معناي حقیقی کلمه روانشناسی اسلامی را بخواند نه اینکه همان حرف های غربی ها را بر احادیث و قرآن تحميل کنیم. لطفا سیری را معرفی کنید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در اسلام، بیشتر بر روی «معرفت نفس» و تعلیم و تربیت تأکید داریم. روان‌شناسی یک علم تجربی است در نسبت بین عکس‌العمل‌های روان با بدن. موفق باشید

25866

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: همانطور که می دانید انسان ها دو نوع تیپ شخصیتی دارند درونگرا و برونگرا٬ درونگرا ها انرژی خود را از درون خود می سازند و علاقمند به تنهایی، ولی برونگرا ها از میان جمع انرژی کسب می کنند و از تنهایی گریزان هستند. من هم شخصیتا درونگرا هستم و زیاد علاقه ایی به میان جمع بودن ندارم ولی این موضوع برایم ایجاد مشکل کرده است و در میان جمع همکارنم و فامیل و خانواده محبوبیت ندارم و هیچ کسی با من صمیمی نمی شود و همه از من فراری اند یک شخصیت خشک و آکادمیک دارم گاهی اوقات حس می کنم عقل محض هستم و هیچ احساسی از خود بروز نمی دهم اگر بحث فنی و مهمی در میان نباشد اصلا زبانم به چرخش در نمی آید انگار تمام حرف های دنیا در ذهن من لغو و بی هدف معنی شده است و اصلا خوش صحبت و خوش مشرب نیستم. سرتان را درد نیاورم استاد سوالم را خلاصه می کنم: می خواهم یک شخصیت جذاب و دوست داشتنی برای خودم بسازم مثل جذابیت و کاریزمایی که حضرت محمد داشتند یا مثل شخصیت امام همه عاشقم بشوند و درون جمع بدرخشم. برای من چه دستورالعملی دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه مطالعه‌ی کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» که بر روی سایت هست، زبان شما را باز می‌کند. موفق باشید

25663

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: من دختری مذهبی و پایبند اصول اخلاقی و دینی می باشم مدتی است که با دوستان یا روایاتی از برخی شخصیت ها آشنا شدم که جدیدا متاسفانه ذهنم را خیلی مشغول نموده است. افرادی که تقریبا خیلی راحت و بدون دین و به قولی آزادانه سالها در این جامعه زندگی کرده اند و تمام خوشی ها و لذت های دنیایی را تجربه نموده اند تجربه هایی که برای من بچه مذهبی قبیح و زشت بوده و بهش هیچگاه فکر نکرده ام ولی به لطف الهی جرقه ای در زندگی این دوستان زده می شود و متحول می شوند و واقعا نمی دانم چه لطف بزرگی شامل حالشون میشه و چقدر خداوند و ائمه بزرگوارانه دستشون را می گیرند که ایمانشون از ما هم قوی‌تر میشه و من به حالشون غبطه می خورم و در این حین بهترین‌های هرچیزی نصیبشان می شود که در این راه کمکشان کند مثلا همسر خوب و ... از طرفی امثال ما که همیشه سعی در گوش سپردن به حضرت حق بودیم، دعاهایمان که مستجاب نشد و شامل نگاه خریدارانه خدای رحیم و ائمه معصومینش هم نشدیم. و به قولی از اینجا مانده و از آنجا رانده شدیم و حتی از لذت حلال ازدواج هم بهره مند نشدیم. و الان گاهی ناشکری می کنم و می گویم کاش که من هم اینگونه بودم و متاسفانه این افکار روی زندگی و عباداتم هم تاثیر گذاشته است. خواهشمندم به من کمک کنید حال دلم خوب شود و مطمئن شوم که خدا به من هم نظر می کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی تقدیرات الهی که برای هرکس مقدّر شده است، فکر کنید. مستقرشدن در تقدیر الهی، همان بهشت انسان می‌شود و مقایسه با تقدیرات بقیه، آن بهشت تبدیل به جهنم می‌گردد. راه زندگی صحیح با خدا، راضی‌بودن به تقدیر حضرت حق است. موفق باشید

25527
متن پرسش
با سلام خدمت شما و کاربران محترم: استاد گرانقدر اگر برایتان امکان دارد اشاره ای بر چگونگی آشناییتان با تفسیر المیزان و در ادامه برگزاری جلسات هفتگی تفسیر با رویکردی مطابق تاریخ امروز برایمان داشته باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چگونگی کار را می‌خواهید چکار؟! کافی است به این نتیجه برسید که قرآن، حامل حقیقت هستی است و باید تلاش کرد با قرآن به بهترین نحوه‌ی ممکن ارتباط برقرار کرد و در این تاریخ، راهی جز نگاهِ علامه‌ی طباطبایی به قرآن را نمی‌شناختم و این بود که به  «المیزان» رجوع شد و بحمداللّه شاخه نباتی بود که خداوند به بنده لطف کرد. موفق باشید

25147

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: نظرتون راجع به کتاب خرد و توسعه دکتر رضا داوری چی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابی است که نمی‌توان نسبت به فهم و تأمل در آن بی‌تفاوت بود. موفق باشید

24986

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوارم: خواب صادقه خوابی است که عین واقعه است. خوابی که معبر تعبیر می کند و بعدا به وقوع می پیوندد خواب صادقه نیست درست است؟ پس این خواب چه خوابی محسوب می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته درست است ولی نمی‌توان گفت خواب معبر صادقانه نیست، بلکه به نحوی همان خواب نیز از قبل به همین صورت باید محقق می‌شده. موفق باشید

24361

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: مباحث انقلاب اسلامی و وظیفه ای که پیش رو داریم مربوط به کدام کتاب شماست؟ در این مباحث کدام کتاب را دارید شرح می دهید و از روی آن می خوانید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» از صفحه‌ی ۳۴۷ به بعد، بحث مستقلی است که به آن پرداخته شده است. موفق باشید

24262

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در ادامه پرسش ۲۴۲۱۳ پس باید نتیجه بگیریم عین ثابته و بعدا جنین بالاخره آن زندگی و صورتی را می خواهند که اراده خداوند است یعنی در کل اراده خداوند محقق می شود و نه جنین؟ درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا؟ روح انسان است که طلب می‌کند و خداوند مطابق آن طلب او را در شرایط خاصی که او طلب کرده‌است خلق می‌نماید. موفق باشید

22783
متن پرسش
سلام علیکم: خیلی واضح است که دیدن و شناخت عیوب دیگران خیلی راحتر از شناخت عیوب خود است. بنده هم از این موضوع مستثنا نیستم همان قدر که خیلی راحت عیوب دیگران من رو درگیر می کند ولی اصلا نمی توانم شناختی از خودم بدست بیاورم. خودم برای خودم ناشناس تر از هر غیری هستم. می خواستم نظر حضرتعالی را در خصوص شناخت خود و پیدا کردن عیوب و ضعف ها و البته راهکارهای درمان و رفع آن ها بدانم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نسبت با خدا هرکس می‌تواند بفهمد در عالم چه جایگاهی دارد، آیا در رجوع به خداوند راه را گشوده می‌یابد یا با نظر به خود و خودبینی‌هایش نسبت درستی نمی‌تواند با خدا برقرار کند؟ موفق باشید

20389

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
درست است که مومن باید حالتی متعادل بین خوف و رجا داشته باشد. ولی قرآن در مقام هدایتگری بیشتر جنبه خوف را تاکید کرده یا جنبه رجا را یا اینکه نسبتشان برابر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تأکید روایات آن است که خوف و رجاء در جان مؤمن مساوی باشد تا نه یأس پیش آید و نه غرور. موفق باشید

33799

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد بزرگوار! من می‌خواهم از روی صداقت حرفهایی بزنم. من سن و سالی گذرانده ام. زمانی که امام خمینی زنده بود، مریدش بودم. اما پس از گذشتن این سالها و اتفاقاتی که افتاده و دوری از اهدافی که برای انقلاب اسلامی ایران ادعا می‌شد و این سیاست بازی که از سیاست معاویه بدتر است، از انقلاب و آقای خمینی متنفرم. اول انقلاب ادعا می‌شد که برای تکلیف قدرت در دستشان است اما حالا برای ماندن در قدرت دست به هر اقدامی می‌زنند. متاسفانه شما انقلاب را مانند یک شخص معصوم فرض می کنید و آنگونه از انقلاب دفاع می‌کنید که انگار مملکت گل و بلبل است. شما هر انحرافی که در انقلاب می افتند توجیه می کنید. از این انقلابی که مدعی آن هستید، چه چیزی مانده است که می خواهید از آن دفاع کنید؟ البته چون شما عمری در راه انقلاب بوده اید و جزو شاکله شما شده، تغییر شما تقریباً محال است. مگر آقای خمینی در وصیت نامه اش نگفت که نظامیان در سیاست دخالت نکنند اما ما شاهدیم که سیاست بازی جزو وجودی سپاه پاسداران شده است. الان من فردی هستم که از نظر اعتقادی به هم ریخته ام. با تشکر از اینکه وقت گذاشتید و حرفهای مرا شنیدید. والسلام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر بگیرید اگر کسی در صدر اسلام تنها با جریان سقیفه می‌خواست اسلام را بشناسد، چه اندازه از اسلام دور می‌شد. ولی نگاه حکیمانه شیعیان طوری بود که اسلام را در جایی دیگر دنبال کردند (اسلامی که به حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» منتهی می‌شود) و این‌جا است که امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» در عین حضور در اسلام و بدون درگیری مستقیم با خلفا، روح دیگری را در میان آوردند. در مورد انقلاب اسلامی نیز بنده چنین نظری دارم و عظمت کار مقام معظم رهبری را در همین می‌دانم که با حکمت و بصیرت لازم سعی دارند انقلاب را در افقی که جدا از طرح آقای هاشمی است؛ جلو ببرند. در مورد آینده انقلاب عرایضی تحت عنوان «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شده است. امید است که مفید افتد. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/11872

31480

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ما در فرهنگ دینی خود دو باور داریم: ۱. هر چه نعمت و رفاه زندگی دنیایی شخص بیشتر باشد از حز و نعمت اخروی او کمتر می‌شود (و هم چنین احادیثی با این مضمون که هر چه مومن در نیاد بیشتر بلا ببیند اجر بیشتری در آخرت خواهد برد) ۲. زیاد شدن درآمد شخص می‌تواند نشانه ایی باشد از استدراج و محرومیت از مقامات قیامتی (این باور ان کی پول در آوردن و پولدار شدن را ترسناک جلوه می‌دهد) تا چه حد این باور ها صحیح است؟ و اگر این عقاید را در ذهن شخص ملکه کنیم باعث انفعال و عدم تلاش اقتصادی شخص نمی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن دو روایت دو نوع تذکر مطرح است تا انسان‌ها خودشان به دنیاداری خود دامن نزنند. زیرا جهت اصلی جان انسان‌ها که قرب الهی است در آن صورت تقلیل می‌یابد. ولی اگر خود به خود زندگی طوری بود که آن نوع سختی‌ها را نداشت و یا بدون آن‌که انسان ثروت‌اندوزی پیشه کند امکاناتی برایش پیش آمد، موضوع فرق می‌کند. موفق باشید

31215

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید مبحثی هست که میگن اسم افراد روی زندگی شون اثر میذاره و افرادی هستند که حروف ابجد اسم را محاسبه می‌کنند همراه اسم مادر و اسم مناسب را میگن و البته هزینه هم می‌گیرند و میگن باید این اسم بذارید و یا اسمتون را عوض کنید تا در زندگی شما گرفتاری و مشکل نباشه. آیا این نظر درست هست؟ و من که دخترم چند روزه دیگه دنیا میاد باید طبق این روش اسمش را بذارم یا اینکه هر اسمی که پسندیدم‌؟ یعنی در واقع این کار تایید شده هست یا یک نوع مثلا خرافه محسوب می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کارها، کارهای غلطی است و در سیره‌ی اهل‌البیت «علیهم‌السلام» ابداً چنین چیزهایی دیده نمی‌شود. نکاتی در این رابطه در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرض شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

30706
متن پرسش
سلام: در کتاب مقدس عبارت «هستم آنکه هستم» در معرفی خداوند آمده است در مورد آدم هم در کتاب مقدس آمده است که خداوند او را به صورت خویش آفریده است با توجه به اینکه دو رکن اساسی عرفان وحدت وجود و انسان کامل است و این دو در تورات آمده است و نیز قرآن مجید برتر از تورات است قاعدتا می بایست در این دو زمینه مطالبی فوق تورات آورده باشد بنابرین در کدام آیات قرآن این دو مبحث با عمق بیشتر نسبت به کتاب مقدس یا لااقل هم عرض آن مطرح شده است؟ و اگر مطرح نشده است کتاب مقدس لااقل از حیث بعد عرفانی برتر از قرآن نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین روایت که می‌فرماید: «خلق الإنسان علی صورته» و یا «علی صورة الرّحمن»، اگر به فصوص ابن‌عربی رجوع فرمایید، ملاحظه می‌کنید چه اندازه معارف فوق‌العاده‌ای جهت سیر از مفاهیم به تعیّنات اسماء و در نظر به عالی‌ترین مظاهر اسماء شده است. آری! جمله‌ی «هستم آن‌که هستم» حکایت از توحید وجودی حضرت ربّ العالمین می‌کند به اعتبار «لا رسم له و لا حدّ له» و این اولین گام در توحید است. موفق باشید

30692

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: سال نو مبارک. نظرتون راجع به بیمه هایی که برای فرزندان رد میشه تا بعد از چند سال (مثلا ۲۰ سال) اصل پول با سودش برداشت بشه و این پول در بانک سپرده شود و سود ماهیانه بگیره تا فرزند تا آخر عمر یه کمک مالی دریافت کنه و محتاج کسی نباشه مخصوصا برای دختر ها چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد نمی‌توانم نظری داشته باشم. به هر حال اگر کسی باشد که امروز نیاز ضروری به این پول دارد، به راحتی نمی‌توان آن را در بانک ذخیره کرد. موفق باشید

30622

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: روایت از أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ صَاحِبُ هَذَا اَلْأَمْرِ اَلشَّرِيدُ اَلطَّرِيدُ اَلْفَرِيدُ اَلْوَحِيدُ. صاحب اين امر، شريد (آواره) و طريد (رانده) و فريد (تك) و وحيد (تنها) است. البته کسی که با خداست هرگز چنین نیست، بلکه این حال امام در بین امت اوست، بلکه این حال امت است، این حال ماست. استاد در مورد این روایت توضیح می خواستم چکار کنیم که در زندگیمون به جایی برسیم که از این وضعیت نجات پیدا کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است و چقدر خوب، اگر با همّتی و عزمی به میدان بیایید و با حوصله و پشتکار شرح «مناجات التّائبین» را که روی سایت هست، دنبال بفرمایید تا آرام‌آرام در جلسات آخر إن‌شاءالله رازهایی برای جواب به این سؤال برایتان نمایان شود. موفق باشید

30416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: روزیم به شدت کمه. چیکار کنم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صله‌ی رحم، خوش‌اخلاقی، تواضع، صداقت، تسلیم رضای حق، صدقه‌دادن. موفق باشید

نمایش چاپی