بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30159
متن پرسش
سلام استاد: پدر من یه آدم خیلی خیلی سادست که هیچ کاری به جز کارگری از دستشون برنمیاد. تا الان که من ۳۰ سالمه همش با خودم فکر می‌کردم ما که زندگیمون میچرخه و مشکل مالی نداشتیم تا الان. اما این سالها مدام تو خونمون به علت بیکاری پدرم دعوا بوده. حالا میگم یعنی خدا این همه سال دلش برای ما نسوخت که هر روز شاهد دعوا و قهر مادرم باشیم؟ و چه اثرات بدی که این دعواها روی ما بچه ها داشته و زجری که پدرم از بیکاری و دعواهای مادرم کشید. مادرم هر روز کلی پدرمو سرزنش و لعن و نفرین میکنه خصوصا زمستونا که کار اصلا نیست برای کارگر. ولی فامیلامون که کارمندن فضای خونشون خیلی پر محبت و آرومه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیباییِ زندگی را در همین بدانید که چگونه انسان‌ها می‌توانند در همین مشکلات پا برجا باشند. زندگی خودِ ما هم تقریباً همین‌طور بوده و نتیجه‌اش این شد که مثلاً بنده هرگز از فقر نمی‌ترسم، زیرا تجربه کرده‌ام خداوند در فقر هم، نه‌تنها ما را فراموش نمی‌کند، بلکه عزمی بزرگ‌تر به ما عطا می‌شود. مادرتان اشتباه می‌کنند که فکر می‌کنند در این سختی‌ها نمی‌توان زندگی کرد. موفق باشید

30096

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: در پاسخ به سوال 30086 فرمودید که بوی تناسخ می‌دهد ولی منظور بنده از تبدیل ماده بدن در چرخه حیات به خاک و گیاه و غیره این بود که مقایسه ای کرده باشم بین ماده بدن که با مجرد شدن نفس معدوم نمی‌شود و ماده عالم طبیعت که با قیامت عدم نمی‌شود و با توجه به اینکه خلقت تعطیل بردار نیست مجددا جهانی نو با پدیده های نو خلق می‌شود البته این برداشت بنده از سخنرانی بعضی بزرگان بود سوال قرآنی داشتم که در آیه «و من الناس من یشری نفسه ابتقاء...» که شان نزول آن علی (ع) است چطور از کلمه ناس استفاده شده که در فرهنگ قرآن شانیت پایینی دارد و مثلا از کلمه من المومنین استفاده نشده؟ جزاکم الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر بخواهید تا این‌جاها در این مسائل ورود داشته باشید، لازم است سیر مطالعاتی سایت به‌خصوص مباحث «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» همراه با شرح صوتی آن را دنبال بفرمایید. وگرنه با سؤالات این‌چنینی جواب خود را نمی‌گیرید. موفق باشید

30008

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: با توجه به مباحثی که در کتاب ادب خیال، عقل و قلب فرمودید آیا کتب استاد صفایی حائری را می‌توان به عنوان یک سیر و منظورمه فکری مطالعه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید به عنوان سیر مطالعاتی نتوانیم کتاب‌های استاد صفایی را دنبال کنیم، ولی کتاب‌های ارزشمندی می‌باشند که نباید از مطالعه‌ی آن‌ها غفلت کرد. موفق باشید

29818

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: شرط استفاده از صوتهای فصوص و منازل السائرین شما چی هستش؟ چه مراحلی و با چه کیفیتی حرمت شرعی استفاده از فایلها رو بلا مانع میکنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» و بعد از آن مباحث «معاد» که همه إن‌شاءالله با شرح صوتی آن دنبال شود و در کنار آن اُنس با مباحث قرآنی مثل سوره‌ی آل‌عمران؛ دنبال شود می‌توان آماده‌ی دنبال‌کردن مباحث شرح فصوص شد. موفق باشید

29031
متن پرسش
با سلام و وقت بخیر: در موضوع پلورالیسم با یکی از افراد گفتگویی داشتیم. با مراجعه به صحبت های شما (کلام جدید - اسلام و پلورالیسم - تفسیر سوره شوری -امام رضا و پلورالیزم - پرسش و پاسخ) مواردی بود که عینا مطرح گردید. پاسخ هایی به مواردی که بیان کرده بودید دادند که قسمتی از آن را بطور خلاصه می آورم متن زیر بیشتر ناظر بریادداشت اسلام و پلورالیزم هست ------------------------------------------------- خب اینها هیچکدام ربطی به مسیحیت ندارد. این ایات همگی اشاره به بدعت های مسیحی عرب زمان پیامبر بوده است. ربطی به مسیحیت بیزانس ندارد. زیرا ایات مصداق عقاید مسیحیان نیست. اما می‌گویید که : «و وَحیِ ناسخ که می‌فرماید بقیه‌ی کتاب‌های آسمانی دیگر رسالت هدایت ندارند، قرآن است» این هم سخنی صحیح نیست و مبنای قرانی ندارد. قران در سرتاسر آیاتش کل انجیل و تورات و کتب آسمانی را تایید کرده و در هیچ آیه ی نداریم که گفته باشد آنها منسوخ شدند. اینها صحبت های من در آوردی است ریشه قرانی هم ندارد. مثلا در سوره مائده آیه 47 قرآن صراحتا می‌فرماید که به انجیل حکم کنید. حال چطور منسوخ شده در حالی که دستور وحی اینه که به انجیل حکم شود؟ در سوره مائده آیه 47 داره مستقیما میگه به مسیحیان که به انجیلی که در دستتان است عمل کنید و حکم کنید و انجامش دهید و اگر نکنید از نافرمایان هستید: سوال من از شما اینه اهل انجیل به کدام انجیل داوری کنند و انجامش دهند؟ بدون شک این آیات نشان می‌دهد قرآن اولا انجیل را در دسترس مسیحیان می‌د‌اند. یعنی صحبت از یک انجیل خیالی نیست! ثانیا انجیل مسیحیان را وحی می‌داند و الهی. ثالثا حکم می‌دهد که به آن عمل شود. ----------------------------------------- یک مورد دیگر بحث تثلیث بود که مقداری تحقیق کردم به مصاحبه دکتر نصر - جان هیک رسیدم گویا این مورد هم که به آن انتقاد زیادی وارد می کنند هم احتیاج به بحث و بررسی دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پلورالیسم به آن معنا که بقیه‌ی ادیان الهی را در جای خود و در نسبت به امت‌های خود بپذیریم و جایگاهی برای آن‌ها قائل باشیم؛ حرف غلطی نیست. ولی وقتی قرآن می‌فرماید: «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ» آن‌هایی که حضرت مسیح را به یک معنا خدا و یا فرزند خدا می‌دانند، کافرند؛ می‌‌توانیم بگوییم این طرز فکر از نظر قرآن حق نیست. آری! آن نوع مسیحیت که خداوند در موردش می‌فرماید: «لَيْسُوا سَوَاءً ۗ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ» همه‌ی اهل کتاب یک‌طور نیستند، عده‌ای از آن‌ها اهل تلاوت آیات الهی و اهل سجده و قیام می‌باشند. که بحث آن‌ها جدا است. اینان برای خود از نظر ما حق هستند، اما آیا می‌توانیم توحید ناب اسلامی را رها کنیم و به آن نوع دیانت رجوع نماییم؟ و آیا این نوعی کفر نسبت به حقیقتِ توحید به حساب نمی‌آید؟ موفق باشید

28303
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: ببخشید تا چه مقدار «شانس و اقبال» در زندگی دخالت دارد؟ آیا اصلا باید شانس را به رسمیت بشناسیم؟ فرقش با رزق و قضا و قدر چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در اسلام چیزی به نام شانس و اقبال نداریم. آنچه مورد توجه است تقدیری است که خداوند برای انسانها مقدر می‌کند. موفق باشید

27948

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: یکی از آشناهایم زن هست در مجازی مردی را نصیحت می‌کند این خانم ساده هست بهش گفتم ادامه ارتباط مجازی حرامه چون خیلی دلسوزه و از همسرش بی مهری می‌بینه آن مرد مجازی هم همینطور، از شما استاد بزرگوار خواهش دارم مرا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی نیست. باید سعی شود برای زنده کردن تنهایی‌های خود راه‌های خوبی که خداوند در مقابل ما گشوده است، طی شود. موفق باشید

27674

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با احترام عرض ادب جناب استاد عزیز. کتاب تاریخ می‌خواهم بخوانم. چه کتابهایی را بخوانم برایم مفید و خوب است؟ ممنون. التماس دعا هم داریم از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت تاریخ اسلام، کتاب «فروغ ابدیت» و در مورد تاریخ معاصر، جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» که بر روی سایت هست. موفق باشید

27009

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و رحمت خدمت شما استاد طاهرزاده: چند سوال مهم برای حقیر را مرحمت فرمائید لطفا: ۱. بین اولیای الهی و حتی معصومین دیده شده که گاهی به سوءظن ها توجه نداشتند. ولی در جاهایی هم دیده شده که برای رفع سوءظن مردم کارهایشان متفاوت شده است. حضرتعالی بهتر می دانید که این مسئله در منازل مختلف جلواتی دارد و گاهی خطرناک و مسئله باریک است. حقیر به ذهن ناقصم رسیده که اگر اخلاص کامل در آن لحظه پیدا شد باید به حق توجه کرد و از رسوایی یا مسائل دیگر نترسید. آیا می توان دل به دریای حق زد؟ و در آن لحظات که گاهی فرصت فکر و توجه به حال ممکن است نباشد آیا می شود از قبل عازم شویم؟ ۲. اینکه نبی اکرم می فرمایند: «لولا أنَّ الشَّياطينَ يَحُومونَ على قُلوبِ بَني آدمَ لَنَظَروا إلى مَلَكوتِ السَّماءِ» اولا این نظر به ملکوت، علاوه بر حفظ معنایش بر رستگاری کامل هم ناظر است؟ اگر بلی پس چرا دشمن ترین دشمن ما در اینجا دیده نمی شود؟ اگر احیانا بفرمایید که نفس هم شیطنت دارد و لذا خارج از شیاطین نیست گیج می شوم که دیگر جاها چرا شیاطین از نفس جدا شده اند؟ ۳. آیا دستور استخاره بصورت قرعه انداختن (مثلا ده مورد از صد مورد) در روایات وارد شده است؟ (یعنی ذکری یا آدابی)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال برای کمک به افراد، رفعِ سوء ظن خوب است هرچند مشکلی از نظر خلوص نیّت نداشته باشید. ۲. روایت فوق می‌فرماید در آن صورت انسان به باطن عالم یعنی ملکوت نظر می‌کند و لذا دیگر تسویلات نفس امّاره که ما را به کثرات مشغول می‌کند، از تأثیر می‌افتد. ۳. نمی‌دانم. موفق باشید

26543

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید چند وقتیه گویا از کتابهای معرفتی علما بیشتر از قرآن و روایات لذت می برم و استفاده می کنم. به جایی رسیدم که از قرآن خسته میشم با چند صفحه خوندنش. چیکار کنم استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این لطف خدا است که از کتب معرفتیِ علماء بهره می‌گیرید ولی سعی کنید با رجوع به تفاسیر قرآن از انوار قرآن بهره‌مند شوید. موفق باشید

26532
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می توان اینگونه گفت که تحجر و ارتجاع عصر حاضر هم به نوعی تاثیر پذیرفته از مدرنیته و غرب است و ما با تحجر مدرن و متحجرین غرب باور روبرو هستیم؟ جریاناتی نظیر حجتیه یا خود آل سعود یا داعش و طالبان، خود جریاناتی اند که علیرغم سلفی گری و تحجر در دین مبین، مورد حمایت و تحت ظل تفکرات غربی و سکولاری اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است و این‌ها چون با حقیقت آشنا نیستند، اصالت را به ظاهر می‌دهند اعم از ظاهر عادات گذشته و ظاهرِ زندگی مدرن. موفق باشید       

26413

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: به نظر شما وضعیت آب و هوا بر روی حس تقرب انسان به خدا تاثیرگذاره؟ یا این موارد، تاثیری در حالات سالکین ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته بی‌تأثیر نیست. ولی وقتی چاره‌ای نداشته باشیم خداوند به لطف خودش به نحو دیگری جبران می‌کند. موفق باشید

26029
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت، دو تا سوال داشتم: ۱. استاد یه جا فرمودید که «روح متناسب با نیازش، بدنی رو در دوران جنینی ایجاد میکنه و حتی از جزئیات مثل پلک و مژه هم غافل نمیشه» حالا سوالم اینه که افرادی که دچار عقب افتادگی هستن، آیا روحشون نسبت به افراد سالم ضعیف تره که همچین بدنی ایجاد کرده؟ ۲. آیا انسان در همین دنیا، می تواند بدون ابزار مادی، ببیند؟ یا بشنود؟ یعنی مثلا کسی کر مادرزاد هست و ابزار شنیدن رو نداره، خب ما که قائلیم این نفس و روح هست که می شنود، آیا در دنیا و در بیداری و معاشرات با مردم، می تواند بشنود بی ابزار مادی؟ ممنونم بابت وقتی که میذارید و پاسخ میدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در کتاب «خویشتن پنهان» در این مورد بحث شده است که وقتی به جهاتی مختلف روح، زمینه‌ی ساختنِ بدن خود را در دوره‌ی جنینی نداشته باشد، به این مشکلات می‌افتد. زیرا بر اساس «و نفسٍ و ما سوّایها» نفس، در ذات خود در تعادل است. ۲. برای دیدن پدیده‌های دنیایی ابزار مناسب خود را که همان چشم است و گوش، نیاز است. ولی برای دیدن سایر مخلوقات، و با نظر به وجهِ باطنی و ملکوتی آن‌ها نیاز به این ابزارها نیست. موفق باشید

25762

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا امروز جریان انقلابی و بسیجی ما بصورت کلان می توان گفت درگیر تحجر و یا رکود و سکون است؟ بسیاری هر چند شاید به تندی می گویند نیروهای انقلابی از فهم ضروریات جامعه غافل اند و برداشتهای فقهی ایدئولوژیک اند و نگاه عطوفت و مهربانانه ای جهت جذب حداکثری ندارند. آیا این مورد با وجود اینکه نسل نیروهای جوان مومن انقلابی بیشتر شده اند و آنها شروع به فعالیت فرهنگی کرده اند و بسیاری از عیب ها را هم پاک کرده اند، صدق می کند و اساساً می شود گفت جریان انقلابی به سکون افتاده و هیچ برنامه بلند مدتی بر کشور و تمدن ندارد و هنوز در گذشته مانده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز آموزه‌های دینی ما در حدّ مفاهیم دینی است و به اگزیستانس انسان کمتر نظر می‌شود. قرآن و روایات به جای آن‌که افقی در مقابل جان انسان بگشایند، موضوعاتِ آموختنی شده‌اند. عرایضی در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» شده است. موفق باشید

25699

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عرض ادب، استاد خسته نباشين. استاد نسبت دادن زن بارگي و شراب خواري به شيخ الرئيس چقدر صحت دارد؟ مگر در اسلام بين نظر و عمل حكيم انشقاق وجود دارد؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست بیشترِ این حرف‌ها تهمت است به جناب شیخ. و شواهد زیادی در دست است که سختْ به شاگردان خود توصیه می‌کرد برای رسیدن به حقیقت باید از هرگونه سهل‌انگاری نسبت به دین خدا پرهیز کنند. کسی که «نمط ۸ و ۹ اشارات» را می‌نویسد، نمی‌تواند بعضی از آن مراحل را طی نکرده باشد و کسی که اهل گناه باشد هرگز به چنین مراتبی نمی‌رسد در این نوع تهمت ها پای مستشرقین در کار است. به حضرت امام خمینی هم تهمت زدند که پول از جمال عبدالناصر گرفته است!! موفق باشید

25521
متن پرسش
سلام: آیا در بحث جوهر و عرض مثلا یک سیب باید سیب را یک واحد جوهر و عرض دار بدانیم یا سلول های سیب یا مولکول های یک سلول یا اتم های یک مولکول یا ذرات یک اتم؟ این بحث تقسیم بندی های کوچکتر باعث شده نتوانم با این مبحث ارتباط قوی برقرار کنم. لطفا مسئله را روشن کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً بحث جوهر و عرض ربطی به تقسیمات علوم تجربی ندارد. «عقل» در نظر به مثلاً این‌ سیب می‌اندیشد که رنگ و وزن آن را «عرض» بنامد و ذاتی را که با این رنگ و وزن ظهور کرده، «جوهر». که البته این در جای خود یک فرض عقلی است وگرنه در خارج، دو قسمت نداریم که یک قسمت جوهر باشد و یک قسمت عرض. موفق باشید

25339
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: ۱. آیا این جمله که اگر انسان هر بار مخالف نفس عمل کند نفس یک مقدار ضعیف تر می شود و اگر مطابق هوای نفس عمل کند حتی در امور جزئی نفس یه مقدار قوی تر می شود درست است؟ ۲. آیت الله محمد محسن حسینی طهرانی فرموده است یک عمل مخالف نفس انجام دادن که مورد رضایت خدا باشد انسان را از یک ماه نماز شب خواندن جلوتر می برد. حالا به نظر این مطلبی که ایشون فرمودند درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده درست است و اساساً می‌توان آن را تجربه کرد که در مخالفت با نفس امّاره، مقاومت نفس امّاره بر خلاف تصور اولیه، چه اندازه ضعیف است. ۲. حقیقتاً همین‌طور است که انسان با مخالفت با نفس امّاره درهای آسمان معنویت به سویش گشوده می‌شود و متوجه می‌شود که این نوع امیال چقدر در حاشیه هستند و ما آن‌ها را در متن آورده‌ایم. موفق باشید

24941

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: بنظر حضرتعالی مقتدی صدر قابلیت و توانایی حل مشکلات عدید کشور عراق را دارد؟ و در مجموع شخصیت او را چگونه تحلیل می فرمایید با توجه به تغییرات و تزلزل دائمی شخصیت او در چند سال اخیر؟ و راه برون رفت عراق از این مشکلات را چه می دانید؟ با تشکر و آرزوی افزونی توفیقاتتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده یکی از مشکلات عراق، این آقا است؛ اصلا قابل پیش بینی نیست به خصوص بعضی از طرفداران او. موفق باشید

24698

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در یکی از سخنرانی هایی که انجام دادین شما فرمودین که ما انسان ها هر کدوم خواستیم در زمان کدام پیامبر (ص) به دنیا بیاییم. ادله هایی که بر این مسئله دارید رو بی‌زحمت ذکر کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به مباحث مربوط به «اعیان ثابته» رجوع فرمایید. موفق باشید

34358

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: خسته نباشید. بنده سخنرانی حضرتعالی راجع به شرح کتاب آداب صلوه حضرت امام رحمه‌الله علیه را گوش دادم تا جلسه ۱۷ را استماع کردم سوالاتی داشتم. ۱. توجه به عز ربوبیت و ذل عبودیت می شود بیشتر توضیح داده شود؟ ۲. یکی از آداب باطنیه قلبی نماز نداشتن منیت و خودخواهی و خودپرستی است چگونه اینها را از دل بیرون کنیم و چگونه بفهمیم از دل بیرون رفته می شود؟ می شود راجع به منیت توضیح بیشتر بدهید بنده سعی کردم نمازم را اول وقت بخوانم اذان و اقامه را می گویم قبلش می گویم که تفهیم به قلب بشود، قلبم متذکر بشود ذکر رکوع و سجود امکان باشد طول می دهم، حمد و سوره می خوانم چشمم می ببندم با آرامش می خوانم شمرده وبا آن ملایکه که پشت سر ما هستند می گویم که کمک کند که نماز با حضور قلب باشد، وقتی ذکر می گوییم و تعقیبات نماز می خوانم انگشتم روی سینه ام فشار می دهم که تفهیم به قلب بشود. سعی کردم آنچه شما گفتید را عمل کنم و راجع به حب به دنیا، حب نفس و حب شهوت که حجاب است چه کار کنم که موانع برای باطن نماز هست. مثلاً حب به غذا دارم من خیلی غذا ها را دوست دارم و لذت می برم چه کارکنم؟ اگر از آن غذا را کم بخوریم ویا اصلا نخوریم یا روزه بگیریم وبرای اینکه نماز صبح قضا نشود چه کار کنم؟ آخه نفسم قوی است شیطان هم نمی گذارد خواب برایم غلبه می کند چه کارکنم؟ ۳. اینکه ما فلسفه بلد نیستم آیا نیاز هست براهین بخونم برای استدلال عقلی که فرمودید که با براهین عقلی به قلب برسد؟ براهین صدیقین خواندم چیزی نفهمیدم یک مقداری و ۴. اینکه اعمال ما نوشته می شود آیا تفهیم به عقل ما هست که ما بفهمیم نه اینکه قلم بدست گرفتند ولی می‌نویسند و یا پل صراط و باغ بهشتی مثل و جنس آنها دنیایی نیست جنسش فرق می کند وعقل ما با آن نمی رسد می شود توضیح دهید؟ آیا چگونه کنه ذات احدیت پی ببریم این چگونه میسر می شود وبرای عبودیت چه کار کنم؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این‌که کار را با شرح کتاب «آداب الصلواة» شروع کرده‌اید، کار خوبی است و إن‌شاءالله با ادامه آن مباحث بسیاری از مسائل‌ و سؤالات‌تان برطرف می‌شود. به همین جهت فرموده‌اند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد» ۲. اگر بتوانید مباحث مطرح‌شده در «ده نکته از معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» را همراه با شرح صوتی آن‌ها که هر دو روی سایت هست، دنبال بفرمایید؛ مباحث «آداب الصلواة» با عمق بیشتری شما را در بر می‌گیرد. موفق باشید

32282
متن پرسش

سلام و درود استاد عزیز: خدا قوت. استاد در مورد مسئلهء « شفاعت» سوالات زیادی داریم..لطفا راهنمایی بفرمایید. مثلا یکی از شبهه هایی که مطرح اینه که در«قیامت»۱. چرا وقتی خود خداوند هست، به دیگری متوسل بشیم؟ ۲. یا اینکه میگن طبق آیهء «...فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ، وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ‏....» هر کس هر کار خوبی کرد که نتیجه اش را می‌بیند و هر کس کار بدی کرد، چرا نوعی پارتی بازی انجام بشه، در صورتی که خدا قول داده، همه به سزای کارشان می‌رسند؟ خیلی ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱.نسبت هر موضوع با وسائل و اسباب‌ها و واسطه‌هایی که با آن موضوع ارتباط دارد، در میان است و در این‌جا بحث نسبت انسان در انسانیتش با انسان کامل باید در میان باشد. به همین جهت قرآن در رابطه با استفاده کردن از وسایل می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ» و در روایت داریم منظور از وسیله این‌جا ائمه (ع) هستند. ۲. پارتی‌بازی نیست! تغییر موقعیت است مثل آن‌که انسان با توبه یا توسل موقعیت خود را تغییر می‌دهد. موفق باشید

31745

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر طربناک استاد سلام و درود: کره زمین در چه زمان و فضایی رو به نیستی و زوال می‌رود؟ برای تبیین بیشتر سوال باید عرض کنم: ما در مباحث معرفت النفسی داریم که اگر انسان در شرایط و بستر طبیعی رشد کند و عواملی مثل چشم زخم و تصادف و بیماری های غیر منتظره انسان را زودتر از وقت مقدر حیاتشان به وادی مرگ جسمی نکشاند، به تدریج از جایی به بعد این روح احساس می‌کند با نظر به این جسم نمی‌تواند ادامه حیات دهد و باید از نظر و تدبیر جسم دست بردارد و به عالم بالا برود. حال سوال این است که رسیدن قیامت و نابودی کره زمین هم در این ساحت اتفاق می افتد؟ یعنی روح جمعی بشر (منظور روح تکوینی که مختص همه ماست) در آینده به چنان تعالی و معنویتی در کره زمین نائل می‌گردد که گویا دیگر نمی‌توان در کره ای مادی با چنان ظرفیت متعالی و معنوی زندگی کرد و آن هنگام است که خورشید افول می‌کند و در نفخ صور می‌دمند تا روح جامع بشری که روزی از عالم ملکوت به عالم ماده آمده بود دوباره از عام ماده به عالم ملکوت برود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بحث «حرکت جوهری» در این مورد بسیار کارساز است زیرا در هر صورت نفوس انسانی تحت تجلیات انوار الهی همراه با عالم ماده در کلیت‌شان از قوه به فعل می‌رسد و در همین رابطه انسانِ آخرالزمانی به میان می‌آید. موفق باشید

31553

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: بنده بین دو گانه ای از زندگی هستم که نمی دونم تا حدودی چی‌کار کنم! دانشجو معلم هستم. علاقه و دغدغه دارم تو حوزه های فرهنگی و تربیتی کشور به طور ویژه همون طور که رهبری مدنظر داره افسر آگاه جنگ نرم، سپاه پیشرفت کشور بسیار کنم هم فکری هم عملی، یعنی زیاد می‌خوام درس بخونم از طلبگی گرفته تا بحث های مرتبط و بدرد بخور دانشگاهی، که اگه خدا توفیق بده فردا روزی علاوه بر تسلط به مبانی دینی، فرهنگی، اسلامی، حوزه های تاثیر گذاری و پذیری جاهایی که از سن کوچک تا بزرگ کشور و انقلاب دشمن داره مورد حمله نرم قرار میده فهم و مقابله کرده به طرق مختلف معلمی، فضای مجازی، سینما و... که میشه که معارف دین و انقلاب عرضه بشه و هم اگه توفیق و توانی بود انسان های در راه برای این راه تربیت بشن، اما در حال حاضر موضوع این جاست که با توجه به این دغدغه و وسعت کار در آینده، وضعیت فعلی اینه که در خود هم از لحاظ عاطفی،... در صورت تاخیر در آن از لحاظ روحی و عاطفی مقداری به مشکل بخورم اما در کل ترس دارم نه برای بحث اقتصادی که الحمدلله به واسط معلمی حقوقی دارم از لحاظ این که به اون دغدغه ها نرسم و درگیر زندگی معمولی و روزمره شوم از طرفی ترس در تاخیر که به مشکلاتی بر بخورم از جمله سن زیاد، عدم انعطاف، مشکلاتی روحی و عاطفی و... هم برای اینکه چه کارهایی انجام بدم که در دغدغه هایی که عرض کردم موفق بشم توصیه ای کنید. هم تو مسئله دوم بیزحمت. ممنون میشم التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی به ایمیل تان این‌طور جواب داده شد: إن‌شاءالله به این فکر باشید که با خانواده و خانمی ازدواج کنید که شما را در اهداف‌تان همراهی نمایند. البته به شرطی که با مقدس‌مآبی‌های افراطی کار را سخت نکنید. موفق باشید

31388
متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار، وقتتون بخیر و عافیت. آیت الله حسن زاده ی آملی در فص فاطمی می فرمایند: ( چون فاطمه زهرا علیهاالسلام صاحب عصمت بود، کفو او نیز باید صاحب عصمت باشد؛ چه اینکه نکاح بر کفائت است و مرد غیرمعصوم را بر زن صاحب عصمت راهی نیست. شرح فصّ حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیه، ص 155 برای بنده سوال شد که آیا حضرت زینب (س) از درجاتی از عصمت بهره‌مند نبودند که ازدواج فرمودند و فرزندانی داشتند که در رکاب امام حسین (ع) شهید شدند و اینجور توانستند قیام امام حسین (ع) را با پیش ببرند و روشنگری بفرمایند (کربلا در کربلا می ماند اگر زینب س نبود)؟ با توجه به این روایت که معصوم (ع) به ایشان می‌فرمایند انت بحمدلله عالمه غیر متعلمه و روایات فراوان دیگری که در فضائل ایشان هست آیا مقام ایشان پایین تر از حضرت فاطمه‌معصومه (س) می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  نگاه ظریفی که حضرت استاد فرمودند می‌توان نسبت حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» با جناب عبدالله بن جعفر درک کرد. از آن‌جایی که تسلّی او در عدم شرکت در کربلا را هدیه آن دو جوان برای خود قرار داده بود و حتی وقتی بعد از واقعه کربلا، غلام او که تعلّقی به آن دو فرزند عزیز داشت به نحوی حالت گِله‌آمیز در سخنانش اظهار کرد؛ جناب عبدالله از دور کفش خود را به سوی او پرتاب کرد و گفت همه زندگی و فرزندانم فدای حسین! این نشان می‌دهد که نسبت به راز کربلا، چندان بیگانه نبود و در همین رابطه میدان حضور حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» را بعد از شهادت امام، گشوده نگه داشته است و از این جهت می توان سراغ حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» را هم در مصر داشت و هم در شام. موفق باشید  

31112

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: به نظرتون این متن درسته؟ بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم تبیین عالم ذرّ جسم و جسد پس از توضیح ماده و صورت و تشکیل جسم از این دو، به تبیین بدن و بُعد جسمانی از دیدگاه ملاّصدرا رسیدیم. بدن اصلی نفس را بدنی معرفی کردیم که هم خواص مجرد و هم خواص طبیعی دارد. این بدن با نفس، ترکیب اتحادی دارد و همان است که با عنوان بدن برزخی شناخته می‌شود. بدنی که از آن سخن می‌گوییم، در واقع قوّه‌ای از قوای نفس است که نفس برخی از افعال خود را با آن انجام می‌دهد و آن را به حرکت وامی‌دارد. این بدن نیز به خودی خود نمی‌تواند از نفس تخلف کند؛ تا جایی که به دلیل اتحاد نفس با بدن خود، بدن نیز همراه با نفس می‌رود تا به تجرد می‌رسد. روشن است که این بدن، غیر از بدن ظاهری است که از ترکیب عناصر چهارگانه تشکیل شده. زیرا بدن ظاهری تحت تأثیر حالات گوناگون تغییر حالت می‌دهد، دچار ضعف و سستی می‌شود، تجرد و بقا ندارد و در مرتبه‌ای از نفس جدا می‌گردد، که همان مرگ است؛ پس معلوم می‌شود اتحاد با نفس ندارد و تابع آن نیست. علاوه بر این گفتیم بدن اصلی نفس، حرکت جوهری دارد و حرکت جوهری از نقص رو به کمال است؛ اما بدن ظاهری برعکس، به مرور زمان زایل می‌شود و رو به فنا می‌رود. بدن اصلی، از قوای نفس و در واقع رتبۀ نازل آن است؛ یعنی نفس در رتبۀ نازل خود با این بدن تحقق می‌یابد. بدن ظاهری را نیز همین بدن انشا می‌کند. یعنی بدن ظاهری، بدن مرتبۀ نازل نفس است که برخلاف بدن اصلی، با خود نفس غیریت دارد. پس معلوم می‌شود در ابتدا بدنی در کار نبوده که نفس در آن حادث شود؛ بلکه حدوث نفس مساوی است با شکل‌گیری بدن اصلی که به آن جسم می‌گوییم و این همان معنای جسمانیةالحدوث است. در واقع نفس پیش از تشکیل بدن ظاهری، جسمانیةالحدوث شده و پس از حدوث، با جسم حرکت می‌کند؛ تا اینکه در عالم طبیعت قرار می‌گیرد و بدن ظاهری را انشا و در آن تصرف می‌نماید. به این ترتیب دیگر در تبیین آیۀ الست نمی‌شود این اشکال را وارد کرد که: «عالم ذرّ نمی‌تواند موطن نفس باشد، چون نفس جسمانی است و در عالم ذرّ، جسمی نبوده است!» زیرا منظور از این جسمانیت، عناصر چهارگانه و جسد مادی نیست. بدن اصلی نفس یا همان جسم، پایین‌ترین رتبۀ تجرد و نقطۀ اتصال عالم محسوس و مجرد ماست و ما با آن بدن به روحانیةالبقا می‌رسیم. اما مشکل اینجاست که بدن ظاهری یا همان جسد را اصل دیده‌ایم، از ضعف و بیماری‌اش هراس داریم و می‌ترسیم که وقتی با مرگ، این بدن را از دست بدهیم، چطور از نعمت‌های بهشتی استفاده کنیم! حال آنکه خاصیت این بدن، همین است و گریزی از ضعف و بیماری و مرگ ندارد. اصل، بدنی است که در ابدیت با آن زندگی خواهیم کرد و باید مراقب آن باشیم. زیرا نفس همیشه و در هر عالمی بدن اصلی خود را که جسم است، دارد و می‌تواند بدن متناسب با آن عالم را برای خود بسازد؛ در دنیا با عناصر چهارگانه، در برزخ با ملکات و در قیامت با عقل. برای همین است که به عنوان مثال، بینایی به عنوان یکی از قوای نفس، نه تنها در عالم ماده، بلکه در برزخ و قیامت نیز چشمی متناسب با آن عوالم دارد که آلت و مجرای ظهورش است؛ چنان‌که در روایات آمده است[1]. تدبیر ذاتی نفس برای بدن اصلی، این است که هرگز از آن جدا نمی‌شود و هرگز نمی‌میرد. نور حیات و حس و ادراک نیز در همین بدن اصلی، جاری و ذاتی است و دردها و لذت‌های مادی را آن بدن درک می‌کند، نه بدن ظاهری. اما جسد ذاتاً جماد است و نفس، آن را برای ادارۀ امور ناسوتی خود می‌سازد. بعد هم با قوای خود در آن تصرف و تدبیر می‌کند. البته با اینکه ساختن و تدبیر جسد، به عهدۀ نفس یا همان بدن اصلی است، اگر جسد به نحو معتدل ساخته و تدبیر نشود، تقصیر نفس نیست؛ زیرا نفس با عناصر و موادی که به آن داده شود، کار خود را می‌کند. پس اگر مثلاً عنصر آتش در این مواد غالب باشد، بدنی هم که ساخته می‌شود، معتدل نیست و غلبۀ صفرا دارد. از همین روست که در اسلام این‌همه به نوع تغذیه، سبک زندگی و حتی رفتار و گفتار و افکار مادر در دوران بارداری اهمیت داده شده و پس از آن برای شیردهی و تربیت فرزند نیز آداب بسیاری آمده؛ همه برای اینکه در دنیا بدن کودک با مزاج سالم و معتدل ساخته شود. همچنین ملکاتی در او رشد کند که بدن فردایش را نیز معتدل و زیبا بسازد. نتیجه آنکه ماده‌ای که صورت نفس را می‌پذیرد و نفس در آن تصرف می‌کند، این بدن ظاهری ثقیل نیست؛ بلکه ماده‌ای لطیف، معتدل و نورانی است که استعداد و شوقِ تجرد دارد؛ برخلاف جسد و بدن ظاهری که می‌خواهد در دنیا بماند! آن مادۀ لطیف یا همان جسم و بدن اصلی، متناسب با جوهر نفس است. اما جسد با جوهر نفس، تناسبی ندارد؛ ازآن‌رو که برخلاف نفس، فانی است. بنابراین هستی و حتی بدن ما این بدن ظاهری نیست که نگران باشیم پس از مرگ بدون آن چه کنیم! ما قبل از این بدن بوده‌ایم؛ پس از این بدن هم خواهیم بود. بدن ظاهری، بدنی عاریه‌ای است که نمی‌تواند جزء حقیقت موجودیت ما باشد؛ زیرا تنها به عنوان پوشش و غلافی برای جسم ساخته می‌شود، آن هم صرفاً در محدودۀ دنیا؛ و همچون لباسی است که کهنه و پاره و دور انداخته می‌شود. منظور از جدایی نفس از بدن هنگام مرگ، کندن همین لباس است که از اول هم خارج از ذات نفس بوده؛ نه جدایی از بدن اصلی. ذاتی جسد، پوسیدن و از بین رفتن است. اما برای کسی که آن را اصل دیده و وقت و انرژی‌اش را صرف بدن ظاهری کرده، همین پوسیدن و از بین رفتن، عذاب است. برعکس کسی که این بدن را اصل نگرفته، وقتی از دنیا به موطن اصلی خود رفت، لباس دنیایش را درمی‌آورد و تازه آرام و سرحال می‌شود. مثل کسی که از محل کار و جامعه و بازار به خانه برمی‌گردد و قبل از هر کاری لباس خود را عوض می‌کند و متناسب با خانه می‌پوشد تا راحت و آسوده باشد. اگر آیات قرآن را دربارۀ نفس و خلقت آدمی درک می‌کردیم، این مسائل برایمان روشن می‌شد و همۀ سؤالاتمان دربارۀ نفس، بدن، عذاب قبر، برزخ، قیامت و... به پاسخ می‌رسید. اما افسوس که اهل تفکر و تدبّر در آیات خدا نیستیم! [1]- بحارالأنوار، ج65، ص82.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این موضوع بیشتر باید فکر بفرمایید که «حرکت جوهری» صرفاً مربوط به عالَم ماده است و در همین بدن مادی صورت می‌گیرد. باید توجه شود این بدن در دوره جنینی آماده قبول نفس می‌گردد و در بستر این بدن، بدنِ برزخیِ خود را می‌سازد و البته پس از مدتی با بدن برزخی خود، خود را ادامه می‌دهد و قصه «روحانیة البقا» یش شکل می‌گیرد. موفق باشید

نمایش چاپی