باسمه تعالی: سلام علیکم: زیباییِ زندگی را در همین بدانید که چگونه انسانها میتوانند در همین مشکلات پا برجا باشند. زندگی خودِ ما هم تقریباً همینطور بوده و نتیجهاش این شد که مثلاً بنده هرگز از فقر نمیترسم، زیرا تجربه کردهام خداوند در فقر هم، نهتنها ما را فراموش نمیکند، بلکه عزمی بزرگتر به ما عطا میشود. مادرتان اشتباه میکنند که فکر میکنند در این سختیها نمیتوان زندگی کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر بخواهید تا اینجاها در این مسائل ورود داشته باشید، لازم است سیر مطالعاتی سایت بهخصوص مباحث «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» همراه با شرح صوتی آن را دنبال بفرمایید. وگرنه با سؤالات اینچنینی جواب خود را نمیگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید به عنوان سیر مطالعاتی نتوانیم کتابهای استاد صفایی را دنبال کنیم، ولی کتابهای ارزشمندی میباشند که نباید از مطالعهی آنها غفلت کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» و بعد از آن مباحث «معاد» که همه إنشاءالله با شرح صوتی آن دنبال شود و در کنار آن اُنس با مباحث قرآنی مثل سورهی آلعمران؛ دنبال شود میتوان آمادهی دنبالکردن مباحث شرح فصوص شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پلورالیسم به آن معنا که بقیهی ادیان الهی را در جای خود و در نسبت به امتهای خود بپذیریم و جایگاهی برای آنها قائل باشیم؛ حرف غلطی نیست. ولی وقتی قرآن میفرماید: «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ» آنهایی که حضرت مسیح را به یک معنا خدا و یا فرزند خدا میدانند، کافرند؛ میتوانیم بگوییم این طرز فکر از نظر قرآن حق نیست. آری! آن نوع مسیحیت که خداوند در موردش میفرماید: «لَيْسُوا سَوَاءً ۗ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ» همهی اهل کتاب یکطور نیستند، عدهای از آنها اهل تلاوت آیات الهی و اهل سجده و قیام میباشند. که بحث آنها جدا است. اینان برای خود از نظر ما حق هستند، اما آیا میتوانیم توحید ناب اسلامی را رها کنیم و به آن نوع دیانت رجوع نماییم؟ و آیا این نوعی کفر نسبت به حقیقتِ توحید به حساب نمیآید؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در اسلام چیزی به نام شانس و اقبال نداریم. آنچه مورد توجه است تقدیری است که خداوند برای انسانها مقدر میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی نیست. باید سعی شود برای زنده کردن تنهاییهای خود راههای خوبی که خداوند در مقابل ما گشوده است، طی شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت تاریخ اسلام، کتاب «فروغ ابدیت» و در مورد تاریخ معاصر، جزوهی «ریشههای انقلاب» که بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال برای کمک به افراد، رفعِ سوء ظن خوب است هرچند مشکلی از نظر خلوص نیّت نداشته باشید. ۲. روایت فوق میفرماید در آن صورت انسان به باطن عالم یعنی ملکوت نظر میکند و لذا دیگر تسویلات نفس امّاره که ما را به کثرات مشغول میکند، از تأثیر میافتد. ۳. نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این لطف خدا است که از کتب معرفتیِ علماء بهره میگیرید ولی سعی کنید با رجوع به تفاسیر قرآن از انوار قرآن بهرهمند شوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همینطور است و اینها چون با حقیقت آشنا نیستند، اصالت را به ظاهر میدهند اعم از ظاهر عادات گذشته و ظاهرِ زندگی مدرن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته بیتأثیر نیست. ولی وقتی چارهای نداشته باشیم خداوند به لطف خودش به نحو دیگری جبران میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در کتاب «خویشتن پنهان» در این مورد بحث شده است که وقتی به جهاتی مختلف روح، زمینهی ساختنِ بدن خود را در دورهی جنینی نداشته باشد، به این مشکلات میافتد. زیرا بر اساس «و نفسٍ و ما سوّایها» نفس، در ذات خود در تعادل است. ۲. برای دیدن پدیدههای دنیایی ابزار مناسب خود را که همان چشم است و گوش، نیاز است. ولی برای دیدن سایر مخلوقات، و با نظر به وجهِ باطنی و ملکوتی آنها نیاز به این ابزارها نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز آموزههای دینی ما در حدّ مفاهیم دینی است و به اگزیستانس انسان کمتر نظر میشود. قرآن و روایات به جای آنکه افقی در مقابل جان انسان بگشایند، موضوعاتِ آموختنی شدهاند. عرایضی در کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست بیشترِ این حرفها تهمت است به جناب شیخ. و شواهد زیادی در دست است که سختْ به شاگردان خود توصیه میکرد برای رسیدن به حقیقت باید از هرگونه سهلانگاری نسبت به دین خدا پرهیز کنند. کسی که «نمط ۸ و ۹ اشارات» را مینویسد، نمیتواند بعضی از آن مراحل را طی نکرده باشد و کسی که اهل گناه باشد هرگز به چنین مراتبی نمیرسد در این نوع تهمت ها پای مستشرقین در کار است. به حضرت امام خمینی هم تهمت زدند که پول از جمال عبدالناصر گرفته است!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً بحث جوهر و عرض ربطی به تقسیمات علوم تجربی ندارد. «عقل» در نظر به مثلاً این سیب میاندیشد که رنگ و وزن آن را «عرض» بنامد و ذاتی را که با این رنگ و وزن ظهور کرده، «جوهر». که البته این در جای خود یک فرض عقلی است وگرنه در خارج، دو قسمت نداریم که یک قسمت جوهر باشد و یک قسمت عرض. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده درست است و اساساً میتوان آن را تجربه کرد که در مخالفت با نفس امّاره، مقاومت نفس امّاره بر خلاف تصور اولیه، چه اندازه ضعیف است. ۲. حقیقتاً همینطور است که انسان با مخالفت با نفس امّاره درهای آسمان معنویت به سویش گشوده میشود و متوجه میشود که این نوع امیال چقدر در حاشیه هستند و ما آنها را در متن آوردهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده یکی از مشکلات عراق، این آقا است؛ اصلا قابل پیش بینی نیست به خصوص بعضی از طرفداران او. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به مباحث مربوط به «اعیان ثابته» رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: خسته نباشید. بنده سخنرانی حضرتعالی راجع به شرح کتاب آداب صلوه حضرت امام رحمهالله علیه را گوش دادم تا جلسه ۱۷ را استماع کردم سوالاتی داشتم. ۱. توجه به عز ربوبیت و ذل عبودیت می شود بیشتر توضیح داده شود؟ ۲. یکی از آداب باطنیه قلبی نماز نداشتن منیت و خودخواهی و خودپرستی است چگونه اینها را از دل بیرون کنیم و چگونه بفهمیم از دل بیرون رفته می شود؟ می شود راجع به منیت توضیح بیشتر بدهید بنده سعی کردم نمازم را اول وقت بخوانم اذان و اقامه را می گویم قبلش می گویم که تفهیم به قلب بشود، قلبم متذکر بشود ذکر رکوع و سجود امکان باشد طول می دهم، حمد و سوره می خوانم چشمم می ببندم با آرامش می خوانم شمرده وبا آن ملایکه که پشت سر ما هستند می گویم که کمک کند که نماز با حضور قلب باشد، وقتی ذکر می گوییم و تعقیبات نماز می خوانم انگشتم روی سینه ام فشار می دهم که تفهیم به قلب بشود. سعی کردم آنچه شما گفتید را عمل کنم و راجع به حب به دنیا، حب نفس و حب شهوت که حجاب است چه کار کنم که موانع برای باطن نماز هست. مثلاً حب به غذا دارم من خیلی غذا ها را دوست دارم و لذت می برم چه کارکنم؟ اگر از آن غذا را کم بخوریم ویا اصلا نخوریم یا روزه بگیریم وبرای اینکه نماز صبح قضا نشود چه کار کنم؟ آخه نفسم قوی است شیطان هم نمی گذارد خواب برایم غلبه می کند چه کارکنم؟ ۳. اینکه ما فلسفه بلد نیستم آیا نیاز هست براهین بخونم برای استدلال عقلی که فرمودید که با براهین عقلی به قلب برسد؟ براهین صدیقین خواندم چیزی نفهمیدم یک مقداری و ۴. اینکه اعمال ما نوشته می شود آیا تفهیم به عقل ما هست که ما بفهمیم نه اینکه قلم بدست گرفتند ولی مینویسند و یا پل صراط و باغ بهشتی مثل و جنس آنها دنیایی نیست جنسش فرق می کند وعقل ما با آن نمی رسد می شود توضیح دهید؟ آیا چگونه کنه ذات احدیت پی ببریم این چگونه میسر می شود وبرای عبودیت چه کار کنم؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در اینکه کار را با شرح کتاب «آداب الصلواة» شروع کردهاید، کار خوبی است و إنشاءالله با ادامه آن مباحث بسیاری از مسائل و سؤالاتتان برطرف میشود. به همین جهت فرمودهاند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد» ۲. اگر بتوانید مباحث مطرحشده در «ده نکته از معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» را همراه با شرح صوتی آنها که هر دو روی سایت هست، دنبال بفرمایید؛ مباحث «آداب الصلواة» با عمق بیشتری شما را در بر میگیرد. موفق باشید
سلام و درود استاد عزیز: خدا قوت. استاد در مورد مسئلهء « شفاعت» سوالات زیادی داریم..لطفا راهنمایی بفرمایید. مثلا یکی از شبهه هایی که مطرح اینه که در«قیامت»۱. چرا وقتی خود خداوند هست، به دیگری متوسل بشیم؟ ۲. یا اینکه میگن طبق آیهء «...فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ، وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ....» هر کس هر کار خوبی کرد که نتیجه اش را میبیند و هر کس کار بدی کرد، چرا نوعی پارتی بازی انجام بشه، در صورتی که خدا قول داده، همه به سزای کارشان میرسند؟ خیلی ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱.نسبت هر موضوع با وسائل و اسبابها و واسطههایی که با آن موضوع ارتباط دارد، در میان است و در اینجا بحث نسبت انسان در انسانیتش با انسان کامل باید در میان باشد. به همین جهت قرآن در رابطه با استفاده کردن از وسایل میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ» و در روایت داریم منظور از وسیله اینجا ائمه (ع) هستند. ۲. پارتیبازی نیست! تغییر موقعیت است مثل آنکه انسان با توبه یا توسل موقعیت خود را تغییر میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بحث «حرکت جوهری» در این مورد بسیار کارساز است زیرا در هر صورت نفوس انسانی تحت تجلیات انوار الهی همراه با عالم ماده در کلیتشان از قوه به فعل میرسد و در همین رابطه انسانِ آخرالزمانی به میان میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی به ایمیل تان اینطور جواب داده شد: إنشاءالله به این فکر باشید که با خانواده و خانمی ازدواج کنید که شما را در اهدافتان همراهی نمایند. البته به شرطی که با مقدسمآبیهای افراطی کار را سخت نکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه ظریفی که حضرت استاد فرمودند میتوان نسبت حضرت زینب «سلاماللهعلیها» با جناب عبدالله بن جعفر درک کرد. از آنجایی که تسلّی او در عدم شرکت در کربلا را هدیه آن دو جوان برای خود قرار داده بود و حتی وقتی بعد از واقعه کربلا، غلام او که تعلّقی به آن دو فرزند عزیز داشت به نحوی حالت گِلهآمیز در سخنانش اظهار کرد؛ جناب عبدالله از دور کفش خود را به سوی او پرتاب کرد و گفت همه زندگی و فرزندانم فدای حسین! این نشان میدهد که نسبت به راز کربلا، چندان بیگانه نبود و در همین رابطه میدان حضور حضرت زینب «سلاماللهعلیها» را بعد از شهادت امام، گشوده نگه داشته است و از این جهت می توان سراغ حضرت زینب «سلاماللهعلیها» را هم در مصر داشت و هم در شام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این موضوع بیشتر باید فکر بفرمایید که «حرکت جوهری» صرفاً مربوط به عالَم ماده است و در همین بدن مادی صورت میگیرد. باید توجه شود این بدن در دوره جنینی آماده قبول نفس میگردد و در بستر این بدن، بدنِ برزخیِ خود را میسازد و البته پس از مدتی با بدن برزخی خود، خود را ادامه میدهد و قصه «روحانیة البقا» یش شکل میگیرد. موفق باشید
