بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27331
متن پرسش
سلام علیکم: استاد با توجه به مطالبی که حضرتعالی در کتاب «ادبِ عقل و قلب و خیال» درباره برنامه ریزی و زمان مندی فرمودید مطلبی رو می خواستم از خدمتتون بپرسم. گویی این مطلب مورد تاکید و تایید علامه طباطبایی و امام و شهید مطهری هم بوده و خود اون بزرگواران اهتمام نسبت به این امر داشتند. اینکه گفته میشه شما اگر عزم با برنامه بودن دارید نباید بنشینید یک دفترچه بگذارید کنار از اول صبح تا اخر شب را ساعت ساعت برنامه بریزید که این امر رغبت شما را می گیرد و موثر هم نیست. بلکه باید عزم کنید مثلا حدود نیم ساعت از روز خود را بصورت برنامه ریزی شده و منظم بگذارنید و هر وقت که خواستید زمان بگیرد بمدت سی دقیقه. در این سی دقیقه سعی کنید با نظم و واقعا با برنامه مطلوب تان جلو بروید تا بعنوان شخص تازه وارد در عرصه نظم بتوانید آماده شوید یا بتدریج مثلا چند دقیقه زودتر بخوابید تا توفیق درک سحر را پیدا کنید. این نوع برنامه با توجه به مطالب آن کتاب و اینکه فرمودید منظم و با برنامه شوید تا به برنامه برسید، این نحوه هم توصیه شده توسط بزرگانی هست ویژه برای نظم در امور همچنین درک سحر و مناجات سحرگاهی موثر هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده و بر اساس تجربیات این حقیر، در ابتدا با توجه به آنچه در پیش دارید که مثلاً کدام کتاب را مطالعه کنید و در کدام جلسه حاضر شوید و کدام درس را دنبال نمایید و خرید خانه و صله‌ی رحم را چه موقع انجام دهید؛ مطابق آنچه در پیش دارید برنامه‌ای را مدت‌ها بر روی کاغذ مثل برنامه‌ی کلاس درس تنظیم می‌کنید و البته با تغییر شرایط، آن را تغییر می‌دهید تا بعدها، خود به خود ذهن انسان طوری می‌شود که بدون نوشتنِ برنامه، بر اساس برنامه عمل می‌کند. موفق باشید

27301
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: عجیب است که چگونه گادامر در تبیین هرمنوتیک؛ افق معنایی مولف را نادیده می گیرد و تنها به افق معنایی متن و افق معنایی مفسر می پردازد. حال دو سوال مطرح است: اول: ایشان بر چه مبنایی افق معنایی مولف را حذف کرده اند؟ دوم: آیا با هرمنوتیک گادامری می توان اسلام را مطالعه و تبیین کرد در حالی که وقتی مولف در هرمنوتیک فلسفی گادامر کنار زده شود در واقع معصومین و خود حضرت حق کنار زده شده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث معصومین را باید به عنوان تعیّنات حقیقت در نگاه هایدگر و گادامر از بحث تجلیاتِ حقیقت در تاریخ جدا کرد، تجلیاتی که مؤلف را نیز در بر می‌گیرد. و هرمنوتیک، نظر به روحِ تاریخی می‌اندازد که مؤلف نیز مظهر آن است و به نظر بنده چون امثال هایدگر و گادامر زودتر از ما با به‌حجاب‌بردنِ حقیقت از طریق فرهنگ مدرنیته روبه‌رو شدند و لذا ما برای نظر به متون مقدس خود می‌توانیم از دقت‌های آن‌ها استفاده کنیم به‌خصوص که کربن معتقد است در آخرین ملاقات که با هایدگر داشته است، بحث فراتاریخی که به میان می‌آید به معنی راهی خواهد بود برای نظر به اولیای الهی. موفق باشید   

26650

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سوال ۲۶۶۴۹ آدرس ایمیل رو غلط زدم. دوباره فرستادم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان باید در رابطه با غذا، اعتدال را رعایت کند. نه کم خوری و نه پرخوری. و به جای روزه، به سایر عبادات بپردازید. موفق باشید

26528
متن پرسش
با اهدای سلام و دعای خیر محضر گرامی استاد طاهرزاده: احتراماً به استحضار می رساند به همت یکی از بزرگواران، که خداوند حفظش نماید در تهران این شهر بی عالم مکان ثابتی برای تدریس کتاب های سیر مطالعاتی و ان شاء الله در آینده نزدیک تفسیر قرآن تدارک شده است که کتاب ها توسط حاج آقا موسویان به صورت کارگاه دو روزه تدریس می شود که تاکنون چندین دوره، ده نکته از معرفت نفس و یک دوره غرب شناسی که در بهمن ۹۸ برگزار شد و ان شاالله در فروردین ۹۹ هم کتاب انقلاب اسلامی توسط حاج آقا موسویان از اساتید موسسه ساحت حضور که از اصفهان قدم رنجه می فرمایند برگزار خواهد شد مکان: تهران، مصلی چهاردانگه واقع در بزرگراه آیت الله سعیدی بعد از اتوبان آزادگان، مصلی چهاردانگه زمان: پنج شنبه و جمعه آخر هر ماه جهت هماهنگی بیشتر 09909232589 - 09125245604 لذا با عنایت به رجوع علاقه مندان به سایت لب المیزان مستدعی است این موضوع در قسمت پرسش و پاسخ بارگزاری گردد تا حضرتعالی هم مستحضر باشند و دعا بفرمایند و هم از حاج آقا موسویان بخواهید شهر تهران را دریابند. آرزوی سلامتی و توبیق روزافزون برای شما سرور گرامی و خانواده محترمتان داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مباحث، جهت رفقای تهرانی را به فال نیک می‌گیرم. ولی تهران را شهرِ بی‌عالَمی نمی‌دانم. شهری است به گستردگی جهان و انسان‌هایی که می‌خواهند جهانی فکر کنند و نه دهکده‌ای. إن‌شاءاللّه آقای موسویان هم با حضور در تهران، نظرات‌شان بیش از پیش جهانی می‌شود. موفق باشید

25476

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: استاد عزیز حدود ٢ سال پیش داماد ما در حادثه ای به رحمت خدا رفت و از آن روز به بعد خواهر من شرایط کنار آمدن این قضیه برایش خیلی سخت بود و تا به امروز کمی آرام شده. استاد مشکلی داره که از من پرسید و من خواستم شما را در جریان بزارم تا راهنمایی بفرمایید. استاد خواهرم می گوید مرتب هر شب بین ساعت ٣ و نیم تا ۴ و نیم صبح خواب می بیند و از شدت خوابهای زیاد اذیت می شود و تقریبا تمام خوابهای او یه جوری مربوط به شوهر خدابیامرزش می شود و می گوید از این خواب دیدنهای زیاد کلافه شده و بعد از هر خواب پریشان بهم می ریزد و بدنش سرد سرد می شود و گریه می کند و اعصاب و روانش بهم می ریزد. من بهش گفتم احتمالا زیاد به این و قضیه اتفاق فکر می کنی و ذهنت مدام مشغول است می گفت شب قبل خواب فکر نمی کنم. حدس زدم قوه وهم و خیالش قوی شده و دچار وهم و خیال شده و خواستم کتاب ادب و خیال رو بهش بدم یا کتاب خویشتن پنهان قسمت خوابها رو مطالعه کنه ولی دیدم اهل مطالعه و این جور مباحث نیست و بخاطر روحیه و این اتفاق دل و دماغ خواندن و گوش دادن به کلیپهای صوتی رو نداره از این رو منصرف شدم. استاد می گفت هر شب با وضو می خوابم دعا و زیارت و قرآن می خوانم فاتحه می فرستم شاید منتظر دعاست یا پیغامی از برزخ داره که اینقدر خوابش رو می بینم حتی جایم رو مرتب عوض می کنم ولی باز این خوابها دست از سرم برنمیداره داره اعصابم خرد میشه چه کنم. حالا استاد چند سوال دارم: ١. آیا قوه وهم و خیالش قوی نشده و تسلط پیدا نکرده؟ ٢. آیا این خوابها القاعات ابلیس نیست که او را بهم بزند و نقطه ضعفش رو پیدا نکرده از کجا معلوم که این خوابها واقعا پیغامی از اون خدا بیامرز باشد شاید فتنه ابلیس باشد؟ ٣. آیا اگر بعد دیدن هر خواب بجای بهم ریختن بهتر نیست یاد خدا کند و تعبیر آن را به خدا بسپارد و خود را به بیخیالی بزند و زندگیش را مدیریت کند و برای خود تعبیر نکند؟ ۴. آیا تعریف کردن خوابهایش طبق کتاب خویشتن پنهان در نوع تعبیر دیگران در سرنوشت او بی اثر نیست و بهتر نیست اصلا نگوید؟ با توجه به این موضوع و مشکل او که همدمش را به اراده خدا از دست داده و کاری از دست کسی ساخته نیست. ۵. شما راهنمایی بفرمایید چکار کند تا از این وضع رها شود و خواب دیدنش اصلاح شود و از این کثرت دراید و تا به مرز افسردگی نرسیده نشاط روحی پیدا کند. با تشکر. امیدوارم راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل قضیه آن است که باید متوجه شود آن مرحوم، زندگی دیگری را شروع کرده است، چرا ما زندگی خود را هنوز به او متصل کرده‌ایم؟ آری! همان‌طور که خودتان فرموده‌اید اگر دائم به این موارد فکر کنند، قوه‌ی واهمه‌ی ایشان، شدت می‌گیرد و عملاً القائات ابلیس شروع می‌شود. بهتر است که خواب‌های خود را دنبال نکند بلکه زندگی خود را شروع کند. موفق باشید

25313

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: نظرتان راجع به حمله ترکیه به کرد های سوریه چیست؟ ظاهرا در بعضی روایات مربوط به ظهور به حمله ترکها اشاره شده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست نقشه‌ای از دشمن است تا نه‌تنها منطقه همواره در آشوب بماند، ترکیه هم به گمانِ برگرداندنِ دولت عثمانی ضعیف و ضعیف‌تر گردد. موفق باشید

25057
متن پرسش
سلام من وقت ملاقات میخوام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غیر از ارتباط از طریق سایت، برایم مقدور نیست که در خدمت عزیزان باشم. موفق باشید

24877

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: پدرم پارسال مبتلا به سرطان شدند و به رحمت خدا رفتند. مادرم هم چند سال است مبتلا به سرطان هستند و بیماریشون شدت گرفته. از هر دوشون خیلی مراقبت کردم. این باعث شده توی چشم اطرافیان خیلی عزیز بشم و همش ازم تعریف می کنند. خیلی می ترسم با تعریف های اونا نفسانیتم تکون بخوره و خدای نکرده فکر کنم کار مهمی کردم. هر چی ام من بیشتر فروتنی می کنم تعریف و تمجید اونا بیشتر شدت می گیره. انگار اوضاع بدتر میشه. می ترسم از چشم خدا بیفتم. چکار کنم که این اتفاق برام نیفته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما بیشتر نظر به وظیفه‌ای که نسبت به والدین داشتید، بیندازید، نه نظر به تمجید و تعریف افراد. موفق باشید

24703

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چرا دانشمند غربی یا بهتر است بگویم دانشمند بی دین غربی حتی در امور مادی و درک عالم واقع و خارج دچار تردید شده و همچون ایده آلیست ها دچار شک و سفسطه شده؟ مثلا خطای حس را مطرح می‌کنند که به قول شهید بهشتی در کتاب شناخت از دیدگاه فطرت ، باید بگوییم خطا در تفسیر حس است نه خطا در حس، و این دانشمندان در همین موضوع یکسری تصاویر غیر طبیعی درست می کنند و استدلال می‌کنند مغز خطا می کند و ما را گول می زند، در صورتی که این آن فرد به اصطلاح دانشمند است که دارد مغز را با این تصویر فریب می‌دهد نه اینکه مغز آن شخص ادراک کننده را فریب دهد، چون مغز انسان برای درک طبیعت و متناسب با درک طبیعت توسط خداوند حکیم خلق شده نه اینکه تصاویری عجیب و انتزاعی که نه در طبیعت و نه در دنیای اطراف وجود خارجی دارند را که درک آن حالت تصویر خاص خارج از توان مغز انسان است را درست می کنند و همان کلک و حقه تصویریه خاص را که وجود طبیعی و خارجی ندارد را ملاک خود قرار می‌دهند و کلا در کسب معرفت همانند سوفسطائیان و ایده آلیست ها شک می کنند، مثلا فیلم تلویزیونی متحرک را که تشکیل شده از ۲۴ تا ۵۰ فریم در ثانیه که تماما عکس می‌باشند را به عنوان خطای دید معرفی می کنند در صورتی که توان درک عصب بینایی انسان در خلقتش ۱۰ تا ۱۵ فریم انگار می باشد، خب اینکه مغز من فریب می خورد چون مغز من متناسب با درک طبیعت و حرکات طبیعت خلق شده و بیشتر از آن از توان مغز انسان خارج است، حال اگر عصب بینایی چشم انسان همچون سگ سرعت بیشتر را درک می کرد و توان بالاتری داشت تصاویر متحرک فیلم را به صورت واقعیه خود یعنی فریم فریم می دید و به صورت چشمک زن که حتما برای ما دیوانه کننده بود، آیا این محدودیت و طبیعت مغز که به صلاحدید خالق متناسب با عالم خارج و واقعیت اطراف هست را ما باید خطا بپنداریم و کلا کسب معرفت را زیر سوال ببریم، به خدا اینگونه دانشمندان از عوام هم پایین ترند و مانند خری هستند که کتاب حمل می کند. سوال بنده این می‌باشد که: چطور می شود این افراد در درک عالم خارج هم با آن همه ادعا عاجز می شوند چه برسد به درک دین که پیشکششان؟ چرا علم کنونی بشر غربی و غرب زده حتی در حیطه تلاششان به جای اینکه یقین آور باشد برایشان شک و سفسطه به ارمغان آورده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این اشکال به پوزیتیویست‌ها و یا حسّ‌گرا‌ها وارد است ولی همه‌ی آن‌ها این‌طور نیستند. موفق باشید

33124
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استادِ عزیزتر ازجان، استاد طاهرزاده: در تعریف عصمت متکلمان قائل به «عصمت موهبتی» که به صورت دفعی و همیشگی است، هستند و در مقابل می‌گویند فلافسفه «عصمت اکتسابی» را که ملکه پرهیز از گناه است و تدریج الوصول است و احتمال زوال هم دارد و ضمانتی در جلوگیری از خطا و اشتباه در آن وجود ندارد را قبول دارند. و گفته شده می‌تواند هر دو در یک شخص جمع شود و تعارضی ندارد (کتاب معارف و عقاید ۴ بحث نبوت مرکز مدیریت حوزه علمیه)، حال سوال این است که آیا تعریفی که راجع به عصمت ارائه شده از طرف فلاسفه صحیح است؟ و دوم اینکه اگر تعریف را قبول کنیم، یعنی ائمه اطهار اول عصمت اکتسابی را کسب کردند و بعد موهبتی و یا اول موهبتی و بعد اکتسابی؟ اگر اول عصمت اکتسابی را بپذیریم؛ یعنی اول ائمه اطهار نأعوذباالله خطا داشته اند سپس عصمت اکتسابی و بعد موهبتی! و اگر اول عصمت موهبتی را بپذیریم، ائمه جبراً عصمت داشته اند و خب فضیلتی نیست و البته عصمت اکتسابی معنایی ندارد. بنابراین آیا تعریف عصمت اکتسابی از طرف فلاسفه کج فهمی شده!؟ ویا قضیه چیز دیگریست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه عرایضی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است که نکاتی از آن خدمتتان عرضه می‌گردد: موفق باشید

در موضوع انتصابي‌بودن امام باید گفت: وقتي متوجه باشيم امام بايد معصوم باشد و بايد افضل انسان‌هايِ روي زمين باشد، مي‌پذيريم كه شناخت او از طريق مردم ممكن نيست لذا بايد يا توسط پيامبر كه قله‌ي علم و عصمت است، معرفي گردد و يا از طريق امام قبلي كه علم و عصمت او كامل است، شناخته شود و امام نيز با كارهاي فوق العاده‌اي كه عقل قانع شود، ارتباط خود با قدرت كل را ثابت كند. پس چون امام خليفه‌ي خدا و رسول خدا است ـ و نه خليفه‌ي مردم ـ و چون او معصوم است و مردم قادر به تشخيص مقام عصمت نيستند، بايد او از جانب خدا انتخاب شود و پيامبر او را به مردم معرفي نمايد، يعني به اصطلاح، امام بايد «منصوص» باشد. امام رضاu در اين رابطه مي‌فرمايند: «اِنَّ الامامة اَجَلُّ قَدْراً وَ اَعْظَمُ شَأْناً وَ اَعْلي مَكاناً وَ اَمْنَعُ جانِباً وَ اَبْعَدُ غَوْراً مِنْ اَنْ يَبْلُغَهَاالنّاسُ بعقولهم اَوْ يَنالُوها بِآرائِهم اَوْ يُقيموا اِماماً بِاخْتيارهم»[1] امام از نظر قدر و شأن و منزلت بالاتر از آن است كه عقل مردم به آن ب خداوند در قرآن مي‌فرمايد: «...اِنَّما يُريدُاللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا»[2] اي اهل البيت؛ فقط و فقط خداوند خواسته تا شما را از هرگونه پليدي بزدايد و اعتقاد باطل و اثر عمل زشت را از شما پاك كند و شما را به موهبت عصمت اختصاص دهد. با دقت در آيه‌ي تطهير نكات زير مورد توجه قرار مي‌گيرد. «رِجْس» از نظر لغت چون با «ال» آمده، يعني هرگونه پليدي جسمي و روحي. يعني اهل البيت (ع) را خداوند از هر گونه پليدي پاک کرده است.

چون اراده و خواستن در آيه‌ی تطهیر را منحصر به اهل البيت (ع) كرده و گفته «اِنَّما»، پس اولاً: اين تطهير، آن تطهير عمومي كه خداوند براي همه‌ي مسلمين اراده كرده، نيست، و اگر اين تطهير همان تطهيري بود که براي سايرين خواسته ديگر مقام خاصي براي اهل البيت محسوب نمي‌شد. ثانياً: چون خداوند تشريعاً طهارت و تزكيه را براي همه‌ي انسان‌ها خواسته، پس طهارتي که در اين آيه براي اهل‌البيت (ع) اراده کرده، تطهير تشريعي نبوده بلكه تطهير تكويني است، يعني طهارت و عصمتي است موهبتي كه در اثر آن، نيروي فوق‌العاده باطنيِ عصمت در آن‌ها ايجاد شده است، تا آن‌ها نمونه‌ي كامل صحيح زندگي كردن براي بشريت باشند.

در رابطه با اعتقاد به وجود انسان‌هايي که خداوند به نحوه‌ي خاصي برگزيده، موضوع مخلَصين در قرآن است.

شيطان مي‌داند كه از بين بنـدگان خدا فقـط يك گروه هستنـد كه هيچ ابزار و امكاني براي گمراهي آن‌ها در اختيار ندارد و آن «مخلَصين» هستند و لذا به خداوند عرض کرد: «فَبِعِزَّتِكَ لَاُغْوِيَنَّهُمْ اَجْمَعين، اِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ»[3] به عزت تو همه را گمراه مي‌كنم مگر بندگان مخلَص را. مخلَصين آن‌هايي هستند که خداوند در آن‌ها تصرف خاصي دارد و هيچ‌كس در آن‌ها سهمي ندارد تا شيطان بتواند در آن‌ها تصرف کند. اگر به معني «مخلَص» توجه شود، متوجه خواهيد شد كه مخلَص‌بودن غير «مخلِص»بودن است. همّت براي خوب‌شدن مربوط به مخلِصين است و نه براي مخلَصين، بلكه مخلَصين برگزيدگاني هستند كه خداوند براي خود خالص كرده و هيچ‌كس در آن‌ها سهمي ندارد، بلكه آن‌ها به دليل مخلَص‌بودنشان آينه‌ي خواست و رضايت خدايند و هركس خواست رضايت خدا را جلب کند، بايد حركات و افكار و عقايد آن‌ها را ملاك قرار دهد. مشخص است كه اين مقام يک مقام اكتسابي نخواهد بود، بلكه موهبتي است، هرچند آن‌ها با اختيار خود بايد اين عصمت را حفظ نمايند و مسلّم حفظ كردن عصمتِ موهبي مشكل‌ترين كار ممكن براي بشريت است، زيرا حفظ عصمت به اين معنا است که يك لغزش نبايد از آن‌ها سر بزند. در همين رابطه است که عارفان گفته‌اند:

محنت قرب ز بُعد افزون است

جگر از محنت قربم خون اسـت

هسـت در قرب همه بيم زوال

نيست در بُعد جز امید وصــال

حفظ حالت قرب از آن جهت جگر سالک را خون مي‌کند که با يک خطا از آن مقام سقوط مي‌نمايد.

در زيارت، خطاب به امامان (ع) عرض مي‌کنيم: «السَّلامُ عَلَيكُمْ يا نُورَاللهِ في ظُلُماتِ‌الاَرض» سلام برشما اي نور خدا در ظلمت‌هاي زمين. «بِكُمْ يُسْلَكُ اِلَي الرِّضْوان» به كمك شما راه رضايت الهي طي مي‌شود. و يا مي‌گوييم: «حَفَظَةً لِسِرِّه وَ خَزَنَةً لِعِلْمِه» شما نگهبان سرّ الهي و معدن علم او هستيد.

 

[1] - اصول كافي، ج 1، ص 198.

[2] - سوره‌ي احزاب، آيه‌ي 33.

[3] - سوره‌ي صاد، آيات 82 و 83.

31631

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: نظر شما در مورد اینکه ما می توانیم از طریق دوری از کثرات و نزدیکی به وحدت از درون و قرب به او، اراده امروز خدا را کشف کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال خداوند بعضاً با شواهد و اماراتی متذکر می‌شوند که سنت و اراده ایشان در هر زمان و زمانه‌ای چگونه است. مثل همان‌که برای حضرت امام روشن شد این قرن، قرن نابودی ابرقدرت‌ها است. موفق باشید

31598
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: اگر فرض بگیریم تمام مردم ایران هم واسه پیاده‌روی دارن یقه‌ پاره میکنن، آیا میشه نتیجه گرفت مردم ما مذهبی‌تر شدن؟ چرا که دینداری یه ظواهری داره و یه حقیقتی؛ بنظر میاد بعد از انقلاب ظواهر دینداری به شدت رشد کرده ولی در زمینه حقیقت دینداری بحث فرق داره. در عموم مردم حقیقت دینداری هم تضعیف شده بخاطر عواملی مثل تهاجم فرهنگی و مثل آن و در عده قلیلی -که از ثمرات انقلاب هستن- حقیقت دینداری به شدت رشد کرده. اگر اربعین یکی از ظواهر دینداریه، بنظر میاد ما باید برای قضاوت کردن دنبال شاخص‌های دیگه‌ای باشیم که نشانگر حقیقت دینداری هستن. میشه گفت که دستگاه امام حسین اساسا چون جاذبه شورانگیز زیادی داره، روی عمده پیروانش نمیشه حساب کرد؟ هرچند بالاخره دینداری ممکنه از ظاهر به باطن حرکت کنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بشر جدید شدیداً به دنبال دینداری حق‌الیقینی است تا تمام ابعاد وجود او در نسبت با خدا قرار گیرد. امری ماورای بهشت‌رفتن و جهنم نرفتن و رخداد اربعینیِ سال‌های اخیر از این جنس است و مردم به دنبال این نوع دینداری می‌باشند. در این رابطه عرایضی در جلسه پنجم «کربلا و برگشت به شور ایمانی گمشده» شده است. بحث را می‌توانید در کانال «مطالب ویژه» بیابید. موفق باشید

31518

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ما اعتقاد داریم امام زمان علیه السلام خلافت کامل و نیابت جامع از خدای عالم دارد و به عنوان خلیفه حقیقی مظهر همه اسمای حسنی و صفات علیای مستخلف عنه است حتی در اسم استخلاف و صفت جعل خلافت! پس لازم می آید عده ای را به عنوان خلیفه خود در مکتب حصول و عده ای را در مشهد حضور بپذیرد! آیا می توان گفت هر آنکس که در این مکتب حصولی و حضوری مشرف شد در واقع در پرتوی همان اسمای حسنی و صفات علیا قرار گرفته و جز از آثار خدا از خود چیزی ندارن! با این حساب می توان ولایت فقیه را ذیل همین مسأله فهم کرد و آن را مظهر نورانیت و شخصیت قدسی امام زمان دانست البته در حد سعه وجودی خود! آیا اینجا دیگه بر ما حجت است که از ولی فقیه تبعیت کنیم یا حق آن است که از او تبعیت کنیم؟ یا اینکه تصمیمات کلان او دیگر ریشه در حقیقت دارد یا ریشه در ظن و گمان و....
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مستحضر هستید که فقیه به حکم فقاهت و ملکه فقاهتش بنا دارد در حدّ وسع بشری‌اش حکم خدا را از قرآن و روایت و سیره کشف کند و البته این کار بدون مدد الهی پیش نمی‌آید ولی ما بر اساس توان فقاهتیِ فقیه وظیفه داریم به حکم و یا فتوای او نظر کنیم. موفق باشید

31040
متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: ضمن تشکر از شما که با علم و حلم پاسخ سوالات ما رو می دهید. در پاسخ 31031 و 31032 مطالبی فرمودین و دلگرمی دادید، خدا حفظتان کند در این دوره انتخابات واقعا دلسرد شده بودم. کارهایی می کنند که واقعا ناامید کننده است. این وضع امنیتی که در کشور حاکم کرده اند و با هر نظر مخالف و انتقادی برخورد امنیتی می کنند این وضع مدیریت کشور و برخورد با مردم، این وضع معیشت مردم، و وضعیت قشر پایین و طبقه محروم جامعه در حکومتی که داعیه اسلامی دارد، ماها مسلمانیم، شیعه هستیم، رهبری چون سید علی داریم، علمدار حکومت دینی در دنیایی هستیم که بحث دین بحث درجه چندمی ست و تابع و فرع بحث های دیگه ست. چرا باید اوضاع اینطور باشه؟ اتفاقا سخنان احمدی نژاد رو که امیدواریم خدا هدایتش کنه رو هم شنیدم، که لابد در جریان هستید، بحثی که با عنوان جریان فاسد امنیتی مطرح کردن. واقعا در این دوره تصمیمم بر این بود که شرکت نکنم. البته خب یک رای که تاثیر و اهمیتی ندارد ولی برای شخص خودم تاثیر بسیار و اهمیت زیاد دارد که بالاخره در کدام سمت قرار می گیرم. این آیه رو خواندم و بسیار دلگرم و امیدوار شذم. ان شاء الله خداوند مشکلات و ایرادات ما رو برطرف کنه و ما هم در مسیر این لطف و اصلاح باشیم. «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ» استاد عزیز خدا حفظتون کنه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً همین‌طور است که شیاطین بی‌کار نیستند، ولی «فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ» حضرت حق آنچه را که شیطان القاء کرده است را خنثی می‌نماید زیرا نظام اسلامی در کلّیتش مقابل نظام استکباری قرار دارد و همین امر موجب می‌شود تا به لطف الهی ما از مشکلاتی که نام بردید با سعه صدر نسبت به همدیگر عبور کنیم. موفق باشید

30630
متن پرسش
سلام: چرا شعار اسلام «لا اله الا الله» است که بار وحدت وجودی ندارد. اله به چه معناست اگر معنا کنیم لا واجب الوجودی الا الله سوال مطرح می‌شود چرا نفرمود لا وجود الا الله؟ یکی از اساتید دیدم معنا می‌کند شیداگری جز اله نیست یعنی هر چه شیداگر می‌بینید اوست ولی بنظر حقیر این رفع و رجوع ها صحیح بنظر نمی‌رسد نه اعراب ای بسا در فضای شیدا میدا بودند نه عموم مسلمین از کلمه اله این شعر ها به ذهنشان خطور کرد. از سویی دیگر قرآن بحث قرب را مطرح می‌کنید و خود این کلمه در خود مفهوم بعد را نهفته است دو شی هر چه بهم نزدیک باشند باز بعدی ولو اندک دارند مگر آنکه بهم بچسبند اگر چه درین حالت هم بعدی همچنان هست و وحدت تام رخ ننماییده است. بحث یکی شدن که هیچ بهم چسبیدگی یا تعبیر کنیم التصاق انسان با خدا را در کدام آیه می‌توان یافت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید بتوانیم بین خدایی که در همه‌جا هست و در عین حال باید به سوی او باشیم، جمع کنیم و این همان نظر به احدی است که در عین حال، صمد است و باید به سوی او بود. و این با رفع حجاب‌ها ممکن می‌شود تا آن‌جایی که انسان بتواند حضور همه‌جانبه‌ی خدا را بیابد. موفق باشید

30397

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا لازم است برای سلوک معنوی به افرادی مانند شاگردان آیت الله سعادت پرور مراجعه کنم یا همین تقید به آثار معنوی امام خمینی تا انتها کافی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر گلُی بوی خود را دارد، بستگی به ذوق خودتان دارد که با کدام روح‌ها، روح‌تان پرواز می‌کند. موفق باشید

30263

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: وقتتون بخیر، استاد آیا امکانش هست تفسیر سوره های حدید و مجادله هم جزء برنامه های آتی تفسیر شما لحاظ بشه؟ دوست داریم تفسیر این ۲ سوره رو از شما داشته باشیم و به معارفش آنطور که مطابق واقع هست آگاه بشیم. تشکر از توجه و زحمات شما استاد گرامی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله سوره‌ی حدید بحث شده است و فکر می‌کنم جناب حاج آقا موسویان سوره‌ی مجادله را بحث کرده‌اند. بد نیست سری به کانال گروه فرهنگی «صبّار» بزنید@sabbar_ir موفق باشید

30078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چرا در غرب اینقدر خلاقیت موج می‌رند اما درنظام جمهوری اسلامی رکود و حتی پسرفت حاکم است و یا شاهد تقلید ناقص آن‌هم از پس مانده های منسوخ غرب هستیم من ارشد روانشناسی هستم. درس آزمونهای روانی که داشتیم عمده آزمونهای معرفی شده در آن کتاب متعلق به ۷۰ یا ۸۰ سال قبل بود. فقط یک مثال بیاورم برای عظمت غرب (دقت شود من کار به رویکرد دولت های غرب ندارم و مقصود غرب جغرافیایی نیست بلکه نگاهیست که با بیکن و دکارت و کانت و .. در رنسانس شروع شد) حقیر اخیرا کارتونی را مشاهده می‌کردم خدایا چقدر خلاقیت در جابجای این کارتون مستتر بود. اما مثلا امام را شاهدیم با تمام اندیشه های اشراقیش اوج خلاقیت ایشان مثلا چه بود کمیته، حساب صد، جهادسازندگی. حال اگر اینها ابتکار ایشان باشد و دیگران طرح نکرده باشند باز هم دم ایشان گرم رهبری که صراحتا می فرمایند در اقتصاد کمیتشان لنگ است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که ما هنوز در فضای تاریخیِ مرعوب‌شده از غرب هستیم و اگر با انقلاب اسلامی از نظر سیاسی تا حدّی از غرب آزاد شده‌ایم، در بقیه‌ی موارد هنوز به خودمان برنگشته‌ایم تا مسائل خود را بشناسیم و مطابق خرد خود عمل کنیم، هرچند حضور انقلاب اسلامی در این تاریخ، افقی را در راستای آزادشدن از تنگناهای تاریخی در مقابل ما گشوده است. مثل کاری که در جبهه‌های نبرد انجام شد و کارهای فوق‌العاده‌ای که به دست خود ملت ما شکل گرفت. موفق باشید

29971

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: من یک سوالی دارم در مورد آیه ای از قرآن که می‌فرماید: خدا از رگ گردن به شما نزدیک تر است. زمانی که من به این آیه فکر می‌کنم از نظر عقل این به نظرم میاید، که نکند روح که قطره ای از وجود خداست، همان خدایی است که خدا در این آیه از آن حرف می‌زند؟ اگر اینطور باشد، این جمله که می‌گویند: هر کجا بروی خدا با توست، درست است. چون ما همه جا با روحمان هستیم. ولی در اینصورت که انگار ما از خدا جدا هستیم. این آیه برای من شبهه برانگیز است، میشه لطف کنید و به شکلی که انتهای جواب باز باشد (از آنجا که گفتید اگر تفسیر به شکلی باشد که دیگر من پاسخ خود را تماما بگیرم، تفسیر به شکل نادرست بیان شده، شاید هم این جمله نقل قولی از استاد موسویان است) به من پاسخ بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به اعتبار آن‌که خدا عین هستی است؛ همه‌ی بودن‌ها مظهر هستی یا وجود، هستند و خداوند از رگ گردن به ما نزدیک‌تر است زیرا بودن و وجودِ ما از اوست. موفق باشید

29740

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: اینکه در جواب ۲۹۷۲۹ فرمودید عرفان ادیان دیگه در جای خود معتبراند چند سوال به ذهن حقیر رسید. ۱. اگر عرفان شناخت و شهود است مگر از غیر راه ولایت و انسان کامل میشه به اون رسید؟ ۲. حتی در مورد عرفای بزرگ مثل ابن عربی و مولوی و ... خیلی از بزرگان در مقام اثبات تشیع این ها حرف هایی دارند و معتقدند غیر شیعه به مقام های عرفانی و حقایق نمی رسند. نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است. و می‌توان از سخنان ابن‌عربی این‌طور برداشت کرد که بعد از حضور اسلام، بقیه‌ی ادیان هم به نحوی محمدی هستند. به همین جهت بحث موسای محمدی و یا عیسای محمدی را مطرح می‌کنند. و در قرآن نیز داریم: «لَيْسُوا سَوَاءً ۗ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ» همه اهل کتاب یکسان نیستند، طایفه‌ای از آنها معتدل و به راه راست‌اند، در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغولند. موفق باشید

28370
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: میلاد ولی نعمتان امام رضا علیه السلام را تبریک عرض می‌کنم. از کتاب برهان تا عرفان (بخش حرکت جوهری) برداشتی به این نحو داشتم: هدف از حرکت تبدیل قوه به فعل است یا به عبارت دیگر حرکت برای رسیدن به چیزی است که شی قبلا آن را نداشته است. ١. انقلاب اسلامی با هدایت امام خامنه ای در حال حرکت به سمت غایت هستی بخش خود می باشد. ٢. کشور هایی که توسط حکمائشان (مخصوصا کشور هایی غرب و آمریکا) با ظلم، استکبار و... همواره در حال دور شدن از غایت هستی بخش خود یعنی خداوند هستند (در حال افول هستند...) پس باید جهان آینده ما جهانی باشد که روح توحیدی در آن دمیده خواهد شد و آرمان های امام خمینی در این جهان به‌ فعلیت خواهد رسید. و باید ما هم همواره تلاش کنیم تا نگذاریم انقلاب اسلامی را از مسیر اصلیش خارج کنند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حرکت جوهری نظر به وجود و تکوین عالم هستی می‌شود و موضوع انقلاب اسلامی و یا در مقابل آن استکبار، مربوط به تشریع عالم و در رابطه با اختیار انسان است. موفق باشید

28298

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام و عرض خدا قوت: استاد می خواستم بدانم در ادامه بحث حرکت جوهری برگشت خورشید برای اقامه نماز مولا علی (ع) و حضرت سلیمان (ع) تناقض ایجاد نمی کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصرفات اولیاء الهی تصرفات در فوق عالم ماده است و لذا می‌توانند در عالم ماده نیز تصرف کنند و در بحث حرکت جوهری در رابطه با انتقال تخت جناب بلقیس در بی زمان؛ عرایضی شده است. موفق باشید

28242

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد ما برای فروش خونمون چند سالی هست که معطل هستیم. همین چند وقت اخیر یه مشتری اومد و تقریبا ۹۰ درصد همه چی حل بود که یک دفعه بهم‌خورد و پشیمون شد از خرید خونه. ما در اقواممون افرادی رو داریم که پیش دعا نویس میرن و دعا میگیرن، حتی فهمیدیم که چند دفعه دعا گرفتن و جایی از منزلمون پنهانش کردن، علی ایحال الان شک کردیم که مبادا این گره ای که افتاده ناشی از دعا و ارتباط اطرافیان با اجنه بوده باشه. نظر شما در این باره چیه؟ ما چه باید بکنیم؟ ممنون از وقتی که میذارید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً نباید به این مسائل از آن طریق‌ها وارد شد، باید با روحیه‌ی توکل و رضایت به تقدیرات الهی، مسائل را دنبال کرد. کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» می‌تواند متذکر نکاتی در این امر باشد. موفق باشید

28036
متن پرسش
سلام علیکم: چگونه با وجود اینکه تمدن مدرن از آزادی بسیار در تلاش بود گفتمان بسازد و می‌شود گفت بصورت ویژه ای روح آزادی بشر و حس آزادی هویتی پس از رنسانس به یک شکل متحول شده ای ویژه پس از دورانی که فرد آن عقاید و ایده کلیسا را دنبال می‌کرد و همان را مبنا قرار می‌داد و عملش جدا بود و عبادت و دعایش جدا و حس هویت حضور جمعی و هویت جمعی و مقیاس تمدنی کار کردن و طرح ریزی تمدنی و بینش تمدنی را نداشت، آزادی به لیبرال دموکراسی و اعلامیه حقوق بشر و این رسید که آزادی هر فرد تا جایی محترم است که به آزادی دیگران ضربه نزند؟ آیا مدرنیته در باطن خود چیزی داشت که بتدریج و نهایتا کار به همین جا می‌رسید و به نظر من حتی روح آزادی ذبح شد و آزادگی با لیبرال دموکراسی در تعارض قرار گرفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً عرض شده غرب به دلایل تنگی‌های دوران قرون وسطی محل طلوع به خودآمدنِ بشری شد که آزادی به عنوان عطایی الهی برایش عطا شد هرچند سیاسیون و تنگ‌نظران نتوانستند به معنی واقعی از آن عطای الهی بهره‌مند شوند. مثل آن‌که در ایران، انقلاب اسلامی که روحی است جهت عبور از سکولاریته، طلوع کرد و مقدسان نادان نمی‌توانند از آن بهره ببرند و ما در آن حدّ که انقلاب اسلامی را پاس داریم، در روح زمانه‌ی خود حاضریم و این در تاریخی است که قبلاً در غرب آزادی طلوع کرده است و آن‌هایی که در خطه‌ی غرب و در بقیه‌ی جهان آن را پاس دارند، در روحِ تاریخی خود زندگی می‌کنند. موفق باشید

27944
متن پرسش
سلام: در آخر جلسه اول فصوص فرمودید محی الدین کاری کرد که معلوم شد می‌شود علم عرفان را در مکتب آورد و در مراوده های درسی استفاده کرد و راجع بهش بحث کرد از طرفی در جای دیگر فرمودید بشوی اوراق اگر همدرس مایی / که علم عشق در دفتر نباشد. لطفا توضیح دهید
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنای مباحث عرفانی اشاره و نگاه‌کردن است و نه فکرکردن. از فکر است که سؤال متولد می‌شود و حجابِ رؤیت می‌گردد. فرمود:

گر نپرسی زودتر کشفت شود / مرغ صبر از جمله پَرّان‌تر بُود

موفق باشید

نمایش چاپی