باسمه تعالی: سلام علیکم: هر موجودی که برای خود نفس دارد اعم از گیاه یا حیوان و یا انسان، روح او بعد از مرگ در عالم برزخ و قیامت حاضر است منتها در مورد گیاهان و حیوانات عموماً حشر آنها کلّی است یعنی همهی گیاهان به یک روح برمیگردند و عموم پرندگان به یک روح برمیگردند و همینطور سایر چهارپایان هرکدام به روح کلّی جنس خودشان برمیگردند زیرا انتخابی در زندگی زمینی نداشتهاند که مثل انسانها هرکدام یک شخصیت جداگانه داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فایل ورد آن بر روی سایت جهت استفاده کاربران گرامی قرار گرفت. مدیریت سایت
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» همراه با شرح آن، إنشاءاللّه کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع را در جزوهی «رجعت» دنبال بفرمایید. همراه با صوت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر سیر مطالعاتی روی سایت را دنبال بفرمایید خوب باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه شرایط امروز دنیا آن است که ما نمیتوانیم چشم خود را نسبت به حرفهای چنین افرادی ببندیم. علامه طباطبایی«رحمةاللّهعلیه» چون ملاحظه میکنند چنین حرفهایی در سطح جامعه و بین جوانان تحصیلکردهی ما مطرح میشود، احساس وظیفه میکنند جواب دهند و چه خوب است قبل از آنکه ذهن افراد گرفتار آن شبهات شود ما آن شبهات را به طور صحیح مطرح کنیم و اشکالات آنها را بنمایانیم تا ذهن مردم از آلودهشدن به آنها مصون باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زن یک انسان مستقل است و مثل همهی انسانها چنانچه در نفقهی مردی نبود برای خود برنامه دارد. جامعه باید طوری باشد که اگر کسی جویای کار بود بتواند کار کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بگذارید خودش انتخاب کند تأکید شما آن باشد که در هرجا که میخواهد باشد از معارف الهی غافل نگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئلهی تکاثر موضوع مهمی است که با تأکید بر اقتصاد مقاومتی و تأکید بر عدالت اجتماعی باید حلّ شود. ما گرفتار تاریخی هستیم که مردم ثروت را غنا میدانند، در حالیکه باید طاعت الهی را غنا و بهرهمندی بدانند. به گفتهی آیتاللّه بهاء الدینی؛ آیت اللّه بهجت ثروتمند واقعی بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم آیت اللّه وحید طرفدار شبکههای معاند نیستند و معتقدند مقام معظم رهبری موجب عزّت اسلاماند. بهتر است خود را وارد این مواردی که بیشتر شایعه است نکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل موضوع مستحب است مگر آنکه برای شهرت باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به روح تمدنسازی دولت صفویه باید سلسلهی صفویه را نگاه کرد، نه با نظر به جریانهای افراطی که در آن سلسله نفوذ کردند. بالاخره شیخبهاییها هم در این سلسله توانستند اهداف بلند شیعه را سازماندهی کنند. مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» از این جهت از صفویه دفاع می کنند. خوب است در این مورد به کتاب های آقای دکتر موسی نجفی رجوع فرمائید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر بحث معاند در روایات مدّ نظر است یعنی کسی که بغض و کینه نسبت به انسانهای معصوم داشته باشد که منظور بنیامیه است و مصداق امروزی آن تکفیریها هستند. به همین جهت در روایات شیعه داریم بالاخره مسلمانان – اعم از شیعه و سنی - عاقبت بهخیر میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض شد استدلال در جایی معنا میدهد که موضوع روشن نباشد، در حالیکه بدیهیات برای ما روشن است. مثل آنکه برای اثبات وجودِ دیواری که در مقابل شما است دلیل نمیخواهد تنها باید آن را احساس کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است و درست میفرمایند. پیشنهاد میکنم بعد از مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح آن و کتاب «از برهان تا عرفان» را همراه با شرح آن مطالعه بفرمایید تا إنشاءاللًه این معارف را به لطف الهی بیابید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتهی حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» هرچند مثال دور دستی است ولی نزدیکترین مثال به موضوع است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن تعریف در علم حصولی است ولی آن تفکری که موجب شدیّت وجود میشود تفکری است که در تعریف آن داریم: «تفکر، رفتن از باطل سوی حق / به جزو اندر بدیدن کلّ مطلق» که در اوائل کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» بحث آن شده که: رفتن از باطل به سوى حق، در عرفان به معنى عبور از مشهورات زمانه و توجه به حقايق ثابت هستى است. عرفاى بزرگ مىفرمايند: تا كسى از عادات زمانهى خودش عبور نكند نمىتواند سلوك را شروع نمايد. با تعريفى كه عرفا از فكر دارند وقتى نتوانيم از مشهورات زمانه و عادات اجتماعى عبور كنيم هنوز تفكر را در خود شروع نكردهايم. در نتيجه براى فكركردن بايد زمانهى خود را بشناسيم تا گرفتار مشهورات و عادات آن نشويم، بايد به درستى بفهميم چرا زمانهى ما فعلًا زمانهى بىفكرى است تا عادات و مشهورات زمانه را مبادى فكر خود قرار ندهيم و در بىفكرى گرفتار نشويم. تفكر، گذشتن از حجاب كثرت و شهود حق در تمامى موجودات است و تفكر به اين معنا بدون حضور و دلآگاهى تحقق نمىيابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر تنها به داناییهای خود بسنده کنیم معرفت نفس را هم تبدیل میکنیم به «داناییِ» به معرفت نفس و نه «احساس وجودی» که نسبت به خود باید پیدا کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف همان است که در جواب سؤال شمارهی 11968 عرض شد. بعد از آن بحث کتاب «معاد» را با شرح آن دنبال کنید.
«کار ما از خلق شد بر ما دراز / چند از این مشت گدای بینیاز»
«تا نمیری از خود و از خلق پاک / بر نیاید جان ما از خلق پاک»
«محرم این پردة جان آگه است / زندة از خلق نه مرد ره است».
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» را به همین نیّت نوشته شده و بعد هم بیش از هفتاد جلسه روی آن بحث شده. وارد شوید تا پیدا کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. وجود ما به عنوان موجود مدرِک، عین علم به خودمان است و بدیهیات عین علم به خودمان میباشد مثل وجود اختیار که به صورت حضوری، آن را داریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت تا در مرحلهی علمی و مفهومی هستیم هنوز ارتباط واقعی یعنی ارتباط وجودی پیدا نکردهایم. ارتباط علمی به عنوان مقدمه خوب است ولی معرفت نفس یعنی ارتباط وجودی. گفت: «دردی که به افسانه شنیدم همه از خلق / از علم به عین آمد و از گوش به آغوش». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه حضرت عیسی«علیهالسلام» در خود احساس بندگی میکنند - حال در هر عالَمی که باشند - و بخواهند حق ربوبیت ربّ را بهجا آورند، باید مطابق نور محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» این کار را انجام دهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بحث ماهیات که عرفا و امثال شیخ اشراق و میرداماد قائلاند غیر از ماهیاتی است که در حکمت متعالیه در مقابل وجود است . عرفا صورت علمی موجودات نزد خدا را ماهیات میگویند که قرآن در بارهی آن میفرماید: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» امر خدا آن است که چون خواست چیزی را ایجاد کند به آن میگوید: «بشو» و میشود. خطاب خدا به صورت علمیهی آن موجود تعلق میگیرد که به یک اعتبار عین ثابتهی آن موجود است و به اعتبار دیگر ماهیت آن موجود. به نظر میرسد در این متنی که ارائه فرمودهاید خلطی بین وجود علمی و وجود عینی شده، آری اگر موجودی معدوم باشد ثبوتی ندارد به آن معنا که نحوهای از وجود برای آن قائل باشیم، ولی صورت علمیِ آن موجود نزد خدا ربطی به وجود آن موجود ندارد تا بگوییم چگونه معدوم ثبوت دارد. 2- نقد علامه به معتزله و ثبوتی که آنها میگویند ربطی به ثبوتی که عرفا میگویند ندارد 3- همچنان که عرض کردم قائلشدن به اصالت ماهیت به معنایی که عرفا میگویند ربطی به ماهیتی که در حکمت متعالیه مطرح است ندارد. موفق باشید
به نام خدا
با سلام: فایلهای جلد اول «فرزندم اینچنین باید بود» اصلاح شده و قابل استفاده می باشد. مدیریت سایت