بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10989
متن پرسش
با سلام محضر استاد بزرگوار: با مطالعه مقدمه آیت الله جوادی آملی بر رحیق مختوم و تامل در آن، بنظرم رسید که ایشان در این مقدمه از یک منظر در مقام معرفی «طرح حیات حکیم متعالی» هستند. با تامل بیشتر در پی استخراج آن رفتم ولی مطمئن نیستم که کاملا به مقصود رسیده باشم. از حضرتعالی که از آرای ایشان و فضای حکمت متعالیه آگاهی دارید، خواهشمندم نظر خود را درباره مطالب زیر را که فهم ناقص بنده از آن مقدمه بوده مورد سنجش قرار دهید و خطای احتمالی در آن را گوشزد فرمائید. با تشکر از صرف وقت شریفتان «طرح حیات حکیم متعالی» چیستی طرح حیات حکیم متعالی: هر انسانی لاجرم در حیات خود که از تولد ثانی و به میزان سیر جوهری روحش بسمت کمالات انسانی و سعه وجودی تا همیشه ممتد است، لاجرم طرحی دارد و زیست دنیوی او – امتداد مابین تولد و مرگ تن- نیز به تبع آن عمر حقیقی پیش می رود. آن که در میان طرح های گوناگون زیستن، رویکرد حکیمانه و دین مدارانه را برگزیده، ناگزیر از بررسی و انتخاب در میان مکاتب و مشرب های حکمی و دینی خاص در دریافت حقیقت و فهم دین است. نهایتا، آنکه هر سه منبع قرآن(نقل)، عرفان(شهود) و برهان(فلسفه) را اصیل، مستقل و معرفت زا دانست و فهمید که راه رسیدن به حکمت الهی و دریافت حقایق ناب از یک نوع جمع و هماهنگیِ میان آن ها می گذرد، به دنبال بهترین روش و موفقترین الگویِ جمع می رود و دست آخر به مشرب حکمت متعالیه می رسد. نکته مبنایی آنکه حیات معقول در زیست انسانی که طرح حکمت متعالیه را برای دریافت حقیقت برگزیده، با کنکاش صرف در علم حصولی بدست نمی آید. یعنی بدون ورود کامل در مراحل تحول جوهری روح، توفیق جمع هر سه منبع در الگوی حکمت متعالیه برایش میسر نمی شود. از یک طرف، سیر تحول جوهری و انقلاب روحی جز برای کسی که حقیقت نفس خویش را با علم حضوری مشاهده نکند، آغاز نخواهد شد و از سوی دیگر، در پایان سیر شهودی، توفیق جمع علم الیقین با عین الیقین و با حقایق قرآنی برای کسی که مراتب علم الیقین را کامل نکرده و همواره در انس با قرآن نبوده، حاصل نخواهد شد. بنابراین حکیم متعالی یا کسی که این مقام را نشانه رفته، نیازمند طرحی برای حیات معقول خود است تا بتواند هم در علم حصولی و حضوری و معرفت قرآنی کامل شود و هم در مسیر توفیق جمع هر سه عنصر، منبع و روش (قرآن، عرفان و برهان) حکمت متعالیه قرار بگیرد. استلزامات کلی طرح: فهم جایگاه حکمت متعالیه به عنوان الگوی برتر و موفق در فهم حقیقت (دین) و آمادگی جهت جمع عناصر اصلی حکمت متعالیه (قرآن، برهان و عرفان) در وجود انسان بطور ملکه و ذاتی (با سیر جوهری روح) و مجاهدت علمی و عملی تا رسیدن به حقیقت یا همان حکمت الهی. مراحل حیات حکیم متعالی و استلزامات هر مرحله 1. مرحله استکمال «علم حصولی» و «استعداد شهودی»: کسب علم الیقین با سیر در افکار فلسفی و کلامی استلزامات مرحله1: توغل در علوم حصولی مورد نیاز و تهذیب نفس متعارف؛ یعنی جامع گرایی تخصصی در علوم عقلی (کلام، فلسفه و عرفان نظری و عملی) و جامع نگری در علوم نقلی (قرآن، حدیث، فقه، اصول و...) و آگاهی از علوم انسانی به طور اجمال و کسب آمادگی های نفسانی تا مرز شهود. 2. مرحله استکمال «علم حضوری» و «فعلیت شهودی»: عین الیقین با سه گونه سیر جوهری و انقلاب روحی 2-1 سیر از کثرت به وحدت و سفر از خلق به حق: در ابتدا با شهود حقیقت نفس و در پایان مشاهده مبدا آفرینش و رسیدن به آغاز ولایت 2-2 سیر از وحدت به وحدت و سفر از حق بسوی حق و با همراهی حق: مشاهده اسمای حسنای خداوند سبحان (طولانی ترین سفر!) 2-3 سیر از وحدت به کثرت و سفر از حق به خلق: مشاهده آثار خدای سبحان در مظاهر گوناگون جلال و جمال او استلزامات مرحله2: خلوت و ریاضت تحت نظر استاد 3. مرحله توفیق جمع علم الیقین و عین الیقین: با سیر «جوهری» تازه و «تحول فکری» دیگر، از کثرت به کثرت و سفر از خلق به سوی خلق به همراهی حق و رساندن پیام حق به مظاهر وی در کسوت کثرت و عدم احتجاب به حق از خلق به عنوان تدریس، تالیف، تهذیب نفوس و...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باور بفرمایید بنده معتقدم اگر حضرت استاد متأله جناب آیت‌اللّه جوادی آملی، جامع منقول و معقول و مشهود، این جملات را در محضر مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» بر زبان می‌آوردند، حضرت بی‌درنگ ایشان را در بغل می‌گرفتند و لب‌هایشان را می‌بوسیدند و می‌فرمودند حقیقتاً طبق قاعده‌ی «علینا بالقاء اصول و علیکم بالتفریع» شما خیلی خوب سخنان ما اهل‌ بیت را تبیین کردید و به‌خوبی راه رسیدن به معارف قرآنی را تعریف نمودید. آری آیت اللّه جوادی وَ ما أَدْراکَ ماآیت اللّه جوادی! همین متن مختصر نشان می‌دهد ایشان چه جایگاه منیعی در فهم قرآن و عرفان و برهان دارند. موفق باشید
10988
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: ما الان نسبت به آقای خاتمی چه کنیم؟ او را فتنه گر بدانیم یا خیر؟ آیا او خائن است یا نه؟ نظر حضرت عالی درباره ایشان چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در عین گله‌مندی از آقای خاتمی با توجه به موضع‌گیری‌هایی که بعد از اصرار آقای موسوی و کروبی در مقابل نظام به صورت مثبت کرد؛ یکی از فرزندان انقلاب می‌دانم و این بدین معنا نیست که تفکرات ایشان را موجب انحراف از اهداف انقلاب ندانم. موفق باشید
10987
متن پرسش
سلام علیکم: بنده بعضی دستورات کلی برایم قابل هضم نیست. اینکه ما به صورت عام و کلی به فرزند آوریِ بیشتر دستور بدهیم و از طرف دیگر خبر از بی آبی و تهدید به جیره بندی و اسراف و کمی منابع و... بدهیم چگونه دستوری است؟! در حالی که قریب به اتفاق خانواده های ما هنوز که هنوز است سبک زندگی اسلامی را بلد نیستند و وقتی هم فرزندی بیاورند چه اتفاقی می افتد؟ یک مسرف به مسرفین اضافه می شود و می شود اون کمی منابع که خودمان بر سرمان آورده ایم. چطور در بحث بد حجابی و نهی از منکر می گوییم نه آقا مستقیم وارد نشیم اول باید کار فرهنگی کرد و جامعه را رشد فکری داد خودشان اصلاح می شوند (که البته هر روز دارد بدتر می شود) ولی در بحث فرزند آوری اینطور عام می گوییم بیاورید چندتا هم بیاورید، داریم سقوط می کنیم، آمار فلان است و سبک زندگی هم شده یه شعار تو خالی. آیا اینطوری صحیح هست؟ ایدکم الله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع جمعیت در شرایطی هستیم که در آینده باید جهت امورات کشور از کشورهای دیگر آدم قرض کنیم و این موضوع با موضوعاتی که می‌فرمایید متفاوت است. هر فرزندی رزق خود را و بلکه بیشتر از رزق خود به همراه می‌آورد. مشکلاتی که خودمان بر سر خود آورده‌ایم و موجب تنگی رزق ما شده‌است را بر سر کودکان نگذاریم. موفق باشید
10986
متن پرسش
با سلام: می خواستم ببینم آیا واقعا وجود مجسمه در خانه مانع حضور فرشتگان می شود؟ و اینکه تعریف دقیق مجسمه چیست، یعنی بعضی چیزای کوچیک و تزیینی که مثلا به شکل پرنده یا حیوونای دیگه باشه هم شامل مجسمه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در روایت داریم هرچیزی که چشم داشته باشد و یک موجود ذی حیاتی را تداعی کند حکم مجسمه را دارد و مانع حضور فرشتگان در آن محل‌اند. موفق باشید
10985
متن پرسش
سلام استاد: نظر شما راجع به تفاسیر قرآنی دکتر ابوالفضل بهرامپور چیست؟ سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان در ترجمه‌ی قرآن موفق بوده‌اند ولی در تفسیر از عمق لازم برخوردار نیستند، هرچند برای مردم که می‌خواهند اسلام خود را از تلویزیون بگیرند مفیدند. موفق باشید
10984
متن پرسش
با عرض سلام و قبولی زیارت اربعین حسینی: استاد در پی سوالی دائر به خودسازی در کنار خودشناسی از جنابعالی و پیگیری مطلب پیرو شعر «خود راه بگویدت که چون باید رفت» توسط یکی از دوستان با سایت بیان معنوی از استاد پناهیان آشنا شدم که اتفاقا در بسته ای از سخنرانی ایشان بنام «تنها مسیر» که بالغ بر 60 جلسه سخنرانی می باشد محوربحث ایشان مبارزه با هوای نفس می باشد و اصلا هدف از خلقت را مبارزه با هوای نفس و در برابر ذات پروردگار بی نفس بودن را می دانند مطرح شده است می خواستم نظر حضرتعالی را در این خصوص و کلا شخصیت آقای پناهیان بدانم. با تشکر فراوان
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: جای شما در پیاده‌روی اربعین بسیار خالی بود همان‌طور که جای همه‌ی آن‌هایی که دغدغه‌ی عبور از فرهنگ ظلمانی دوران را دارند و می‌خواهند با عقلی غیر از عقل غربی با سایر انسان‌ها مأنوس شوند، خالی بود. جناب استاد پناهیان یکی از معدود افرادی هستند که تلاش می‌کنند انسان طراز انقلاب اسلامی را به صحنه‌ی تاریخ ما بیاورند تا انقلاب اسلامی توسط سربازی آن‌ها ادامه یابد. موفق باشید
10983
متن پرسش
باسمه تعالی: حضرت استاد طاهر زاده دامه افاضاته، سلام علیکم: خداوند بر عمر شما بیفزاید. بدون هیچ گونه تعارفی انقلاب اسلامی به شدت در خطر اضمحلال و نابودی توسط عالم غرب به عنوان نماینده عالم غربی قراردارد و گفتن اینکه شواهد زیادی بر بقای انقلاب اسلامی تا هنگامه پدیده شریف ظهور دلالت دارند نمی بایست از این نگرانی شدید ما چیزی بکاهد. در کتاب ارزشمند «عالَم انسان دینی»که به نحو عالی به تمایز و تعریف عالم دینی و عالم غربی پرداخته شده است، متاسفانه به راه برون رفت غرب از عالم غربی پرداخته نشده بود در حالی که نجات انقلاب اسلامی مستلزم رهایی غرب از عالم غربی است و همانطورکه قبلا ذکر شد این، از اهداف وجودی انقلاب اسلامی است. به شهود برخی از بزرگان فتنه ای سهمگین تر از فتنه 88 در راه است و یقینا منشاء این فتنه نیز از غرب است. وقت تنگ است. اینجانب طرحی را به شرح ذیل آماده نموده است که از حضورتان مستدعی است بر مطالعه آن قبول زحمت فرموده او را در طی طریق راهنمایی فرمایید: پایه اساسی تمدن غرب امانیسم است و بینش امانیستی چنان در گوشت و خون انسان غربی نفوذ کرده که اصولا انسان غربی نمی تواند دنیا را از زاویه غیرامانیستی ببیند و آن را از اصول موضوعه می داند. انسان غربی صدها سال است که در هوای امانیستی تنفس کرده نفی امانیسم یعنی فرو ریختن ستون اصلی فرهنگ و تمدن غربی. بنابراین هر فعالیت تاثیر گذار که به نفی خود کمک کند در اصل به نجات انسان غربی از بیماری امانیسم می‌انجامد مثلا حقیر پرتقصیر نوشتن داستان‌های تمثیلی و تاثیر گذار منثور و منظوم را که با توجه به روحیات انسان غربی و با در نظر گرفتن جنبه های هنری تاثیرگذار وجهه همت خود قرارداده است که محور آن نفی امانیسم است که قبلا یکی از آنها برای حاج آقا نجات بخش ارسال گردیده بود. با تشکّر و التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید ما برای ادامه‌ی انقلاب اسلامی انسانی هم‌طراز اهداف انقلاب اسلامی نیاز داریم که با انسان غربی و افرادی که تحت تأثیر فرهنگ غربی‌اند فرق اساسی دارند. انسانِ ‌طراز انقلاب اسلامی تنها در ذیل مکتب اشراقی حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به ظهور می‌رسد. امیدوارم جنابعالی و امثال جنابعالی در تحقق چنین هدف بزرگی موفق باشید. موفق باشید
10982
متن پرسش
با عرض سلام: من چون هر شب را باید یک فکری بکنم تا بخوابم، برای اینکه به روزمرگی ها فکر نکنم یا فکر بدی نکنم، مدتی است که به آقا (رهبری) فکر می کنم که مثلا دارم به ایشون خدمت می کنم یا در راه خدمت بهشون کشته یا جانباز میشم یا فکر می کنم ایشون دارن منو تأیید می کنن و خوشحالن از من و ... و این طوری خوابم می بره. خواستم بدونم بعد از گذر مدتی مثلا یک ماه اگر شبها با این فکر بخوابم چه اثری توی روح و نفسم می ذاره؟ به نظر شما اگر نخواهیم و به صلاحمان نباشد که با ذکر بخوابیم، به چی فکر کنیم تا خوابمان ببرد؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان با افکار خوب و واقعی به‌سر ببرد خوب است ولی خواندن آیه‌ی آخر سوره‌ی کهف و ذکر استغفار و آیت‌الکرسی، روح را جهت ورود به عالمِ خواب نورانی نگه می‌دارد. موفق باشید
10981
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: ببخشید قبلا در پاسخ به یک شخصی فرموده بودید از نظرات علما هر یک را به اسلام نزدیک تر دانستید بپذیرید در عین احترام به همه علما. البته من آن سوال را نپرسیده بودم اما سوال جدی ای دارم که زمینه طرحش فراهم شد. لطفا خصوصی پاسخ بفرمایید تا بی جهت برای افرادی که مسئله ندارند شبهه ایجاد نشود، وقتی من دینم را از طریق علما شناختم، چطور بفهمم که مثلا نگاه فلان عالم به دین نزدیک تر است؟ یعنی من برای اینکه بفهمم نگاه کدام یک از علما به دین نزدیک تر است باید به دینی رجوع کنم که از همان علما گرفتم و اینجا دور ایجاد میشه. در واقع من خودم در عمل دچار تضادهایی شدم که به دلیل اختلاف علما سر مسائل دینی است و نمی توانم به حقایقی که تاکنون گرفتم رجوع کنم چون آن را از علمایی گرفتم که الآن می بینم نظرشان با دیگر علما فرق دارد. امام علی (ع) فرمودند حق را بشناسید تا اهل حق را بشناسید. آنوقت خود حق را چطور باید شناخت؟ اگر بفرمایید از کلام خود اهل بیت (ع)، خب تفاسیر و قرائت های مختلفی از کلامشان می شود. من خیلی سؤال ها قبلا داشتم که به حمدالله در "اصول" دیدم که روش بحث شده و از این جهات خیلی خوشحالم. رزق معنوی ام رو هم از شما و دیگر عرفا می گیرم اما از جهت تعدد نگاه عرفا و علما، دچار بحران هویت شدم و جایی ندیدم رو این مسئله بحث شده باشه. شما راهی دارید پیش پای ما بگذارید؟ شما تا کنون این حالت را داشته اید؟ و با این بحران مواجه شده اید؟ لطفا راهی بفرمایید که به لحاظ کاربردی، عقل و قلب حقیر را راضی کند. نظر اهل بیت (ع) در این موارد چیست که امثال من به خاطر اختلاف نظرهای عرفا دچار بحران هویت بشوند؟ پیشاپیش از پاسخ راهگشاتون بسیار سپاسگذارم. یاعلی مدد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که این سؤال، مبتلابه بعضی از دیگر کاربران عزیز هست اجازه دهید که جواب در معرض عموم قرار گیرد. همان‌طور که در سخن حضرت علی«علیه‌السلام» ملاحظه می‌کنید هر انسانی در شرایط طبیعی بر اساس فطرت خود حق را می‌شناسند و پیامبران خدا تنها متذکر همان حقی هستند که انسان‌ها در فطرت خود با آن آشنایند، لذا هرکس ما را بیشتر به حق نزدیک می‌کند و وارد بدبینی به سایر اهل علم نمی‌کند، قابل اعتمادتر است. متأسفانه بعضی حیات علمی خود را در این می‌بینند که بقیه را نفی کنند، تازه نفی آن چیزی که از سخن سایر علماء برداشت کرده‌اند و این موجب حیرانی انسان می‌شود وگرنه در نزد هر اهل علمی بهره‌ای از حقیقت هست و ما می‌توانیم با ارتباط با آن‌ها از آن حقیقت بهره‌مند شویم، مگر آن‌هایی که بیشتر خودشان را مطرح می‌کنند که این‌ها حجاب حقیقت‌اند. موفق باشید
10978
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهر زاده: من کتاب آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین شما را خواندم ولی در صفحه 193 و 194 که داستان زید ابن حارثه را بیان فرمودید دچار یک سرگردانی شدم که آیا این زید همان زید بن حارثه ای بود که ماجرایش در قرآن آمده و زینب را طلاق داده؟ (چون می خواستم به این نتیجه برسم که آیا یک انسان باتقوا زنش را طلاق می دهد یا نه؟) پس از پرسش از دو روحانی باز این سرگردانی من حل نشد چون یکی می گفت خودش است و دیگری می گفت این اشتباه است آن که چشم برزخی داشت حارث بن زید است نه زید ابن حارثه. و می دونم که این مربوط به علم رجال است. بالاخره استاد حقیقت چیست؟؟؟ ممنون میشم جواب بدید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نام اصلی آن شخصی که در آن کتاب آمده حَارِثَةَ بْنَ مَالِک‏ است و همان سال‌های اول که اسلام در مدینه آمد شهید می‌شود و این غیر از زیدی است که در سوره‌ی احزاب از آن نام برده شده. البته این هم مرد فرهیخته‌ای بوده و جریان طلاق زینب بنت جحش حکمتی دارد که در بحث سوره‌ی احزاب عرض کرده‌ام. موفق باشید
10977
متن پرسش
سلام استاد: آیا برای انقلاب اسلامی، حضرت امام نقش آماده گر را داشته اند، اگر اینطور هست پس چطور با اینکه گفته می شود باید روح جمعی جامعه خود آماده می شد تا انقلاب صورت گیرد جمع می شود؟ آیا امام مردم را به سمت انقلاب برد یا مردم به این گشودگی رسیدند و امام فقط زبان آنها بود و یا امام آماده گر بود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» متذکر طلبی بود که مردم در تاریخ خود به دنبال آن بودند حرفی نیست، مردم طالب ترمیم زخم قاجار و پهلوی بودند و امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عامل رفع آن زخم تاریخی شدند و از آن جهت که باید مردم آماده‌ی ظهور ولایت فقیه و عبور از غرب می‌شدند، امام خمینی آماده‌گر بودند و بحمداللّه مردم نیز یک نحوه یگانگی بین آنچه حضرت امام متذکر آن بودند و مطلوب خود یافتند. این معجزه‌ی سخنی است که با فطرت‌ها گفتگو می‌کند. موفق باشید
10976
متن پرسش
سلام استاد: 1. آیا فلاسفه در هر تاریخی زبان بشر زمان خود بودند اگر اینطور است پس صدرا چرا در زمان خود شنیده نشد؟ 2. آیا زبان بشر امروز هایدگر است و از ین جهت که غرب ذکر بشر را گرفته است و سخن حقیقت به حجاب رفته و هر چه هم فریاد کند باز به گوش ما نمی رسد آیا باید صدرا را با زبان هایدگر بشنویم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری فلاسفه در هر تاریخی زبان بشری هستند که آن زبان در آن زمان متولد شده و ملاصدرا زبان بشری است که در آن زمان در مقابل فرهنگ مدرنیته برای حفظ معنویت تاریخی شیعه به صحنه آمده و هنوز همان بشر در صحنه است و ملاصدرا از این جهت زبان بشر تاریخ ما است و اگر در آن زمان شنیده نشد زیرا هنوز بسیاری از مردم در زمان گذشته‌ی خود زندگی می‌کردند مثل امروز که بسیاری از اهل علوم رسمی در تاریخی که انقلاب اسلامی ظهور کرده زندگی نمی‌کنند و هایدگر در متن فرهنگ غرب زبان عبور از متافیزیک غربی است و از آن جهت که متذکر عبور غرب است برای هر ملت غرب‌زده‌ای می‌تواند هشدارباش باشد حتی می‌توانیم تفکر صدرایی که تفکر حفظ معنویت تاریخی شیعه است را به کمک زبان هایدگر قوت بخشید و اصالت وجود صدرایی را به نحوی با «دای ذاین» هیدگر همخانه کرد. موفق باشید
10975
متن پرسش
سلام خدمت استاد. به نظر شما بدایه و نهایه را با چه شرحی بخوانیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده شرح آقای فیاضی و آیت اللّه مصباح را دیدم، ولی رفقا فرمودند در حال حاضر با توجه به شرح‌های گذشته، شرح‌های بهتری به میدان آمده مثل شرح آقای امینی‌نژاد از بدایه و یا شرح جناب استاد یزدان‌پناه از نهایه. در این مورد از طلاب حوزه‌ی علمیه‌ی قم که در این قسمت در حال فعالیت‌ هستند، مشورت بگیرید. موفق باشید
10974
متن پرسش
سلام علیکم. در شبکه های اجتماعی با مطلبی رو به رو شدم که بنده را به تامل انداخت. لطفا صحت و سقم این مطلب را بگویید. با تشکر «آیا جسارت به حضرت صدیقه(س) و شهادت حضرت محسن(ع) در این ایام بوده است؟ امیرالمومنین سه بار از خود دفاع کرد و بعد جریان شهادت حضرت زهرا پیش آمد. کتاب تقویم شیعه چنین می نویسد: در این ایام، سه بار به منزل آن حضرت هجوم آوردند: بار اول در روز اول ربیع بود که برای بیعت آمدند و آن حضرت فرمود که قسم یاد کرده‌ام که تا جمع قرآن تمام نشود از خانه بیرون نیایم و آنان بازگشتند. پس از آن امیر المؤمنین شبها صدیقه طاهره و حسنین علیهم السلام را بر در منازل اصحاب می‌بردند و طلب یاری می‌نمودند. (کتاب سلیم: ص 128. احتجاج: ص 75 ،190) بار دوم هفت روز بعد از دفن پیامبر صلی الله علیه و آله بود که زبیر و عده‌ای دیگر در منزل امیر المؤمنین علیه السلام جمع شده بودند. آن روز زبیر شمشیر کشید تا عمر را بکشد. (توحید صدوق: ص 73. احتجاج: ج 1، ص 111 95. بحار الانوار: ج 28، ص 321) بار سوم به منزل حضرت هجوم آوردند، و پس از آتش زدن در منزل و ضرب و جرح صدیقه طاهره سلام الله علیها و کشتن حضرت محسن علیه السلام، امیر المؤمنین علیه السلام را با دست بسته بیرون بردند. (کتاب سلیم: ص 249 82. الکوکب الدری: ج 1، ص 194. الجمل: ص 117. کامل ابن اثیر: ج 2، ص 326. تاریخ طبری: ج 3، ص 203) در کنار مطالب بالا؛ رفتن حضرت امیر (ع) با حضرت زهرا (س) بر در خانه مهاجرین و انصار و رفتن به بیت الاحزان علی الظاهر در زمان بیماری حضرت نبوده پس با این حساب ایام احراق بیت در این روزها زیر سوال می رود!! و جریان شهادت حضرت محسن در این ایام نبوده کتاب تقویم شیعه توسط حاج آقای بندانی جمع آوری شده و بسیار مستنده شاید شهادت حضرت محسن (ع) در ٩ ربیع الاول باشد!»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی قابل توجهی است که می‌توان به آن اعتماد کرد، ولی بنده روی آن کار نکرده‌ام. موفق باشید
10971
متن پرسش
با سلام و عرض احترام و زیارت قبولی خدمت استاد گرامی: راهنمایی و نصیحت می خواهم ازتون درباره ی دو راهی حوزه و دانشگاه الان توی دانشگاه هستم ولی نسبت به دانشگاه بی انگیزه شدم و از طرفی خانواده با حوزه رفتن من مخالف است و حداقل می گوید نباید وسط کار دانشگاه را رها کنم ولی من خیلی نسبت به دروس دانشگاهی بی انگیزه شدم و نمی توانم دروس آن را بخوانم. لطفا مرا نصیحت کنید. چکار درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تنها می‌توانم تأکید کنم برای ورود به حوزه استعداد خوبی نیاز است خیلی بیشتر از آنچه در دانشگاه نیاز دارید. اگر دارای چنین استعدادی هستید، نسبت به رفتن به حوزه فکر کنید. موفق باشید
10970
متن پرسش
اینکه صفت جواد بودن خداوند اقتضا می کند دست به خلقت بزند آیا جبر برای خداوند ایجاد نمی کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جبر در مقابل اختیار مطرح است و مربوط به بشر است، ولی وجوب ذاتی حق که به معنای وجوب همه‌ی کمالات است به معنای جبر نیست، بلکه اقتضای واجب الوجودی اوست. موفق باشید
10969
متن پرسش
با عرض سلام و خداقوت خدمت جنابعالی: آیت الله امینی در مقدمه کتاب خاطرات خود می فرماید: «به دانشجویان و دانش پژوهان و طلاب علوم دینی جدا توصیه می شود که همواره دست به قلم باشند یادداشت کنند - منظور خاطرات خود است با توجه به مطالب قبلی- و برای آینده خود ذخیره نماینذ گرچه این کار وقت گیر است ولی ارزش آن قطعا بیشتر است.» بنده هر وقت کتاب سیاحت شرق را می خواندم واقعا افسوس می خوردم چرا همه علما خاطرات خود را مکتوب نکرده اند چون بر اساس آنها گنجینه ارزشمندی از حوادث سیاسی علمی و اجتماعی و غیره فراهم می شد، به قول آیت الله امینی هم برای خود شخص آموزنده بود هم برای دیگران و عدم انجام این کار خسارت غیر قابل جبران و غبن بزرگی است. منظورم از این صحبتها این است که شما واقعا همتی کنید و خاطرات خود را که هم شامل حوادث سیاسی 40 ساله اخیر می شود، هم خاطراتی که از علمای بزرگ مانند آیت الله بهاالدینی و امثالهم دارید هم تجربیات شخصی را مکتوب کنید مطمئنا قابل استفاده می باشد حقیقتا کاری است ارزشمند. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا کند با رسیدن به ساحل آرامش چنین توفیقی پیدا کنم. موفق باشید
10968
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. استاد در روایات داریم که شخصی رفت نزد امام صادق علیه السلام و گفت دعایی از خودم اختراع کردم و.... امام فرمودند ما را به دعای تو نیاز نیست(قریب به این مضمون)٬ حال دعاهایی هست من نمی دانم اینها سندیت دارد، ندارد؟ مورد تایید هست، نیست؟ یا یکی از خودش اختراع نکرده باشد. مثلا نوشته شده شیخ بهایی گفته هرکس ۷۰ بار فلان ذکر را بگوید و حاجت نگرفت در قیامت با من مخاصمه گند. یا هرکس ۱۲۹ بار رو به قبله بگوید یالطیف دعایش مستجاب می شود. آیا اینها قابل اعتمادند؟۲. کتاب مهج الدعوات سید بن طاووس سندیت دارد؟ چرا من با اطمینان خواندم و حاجت نگرفتم؟ ۳. کتاب گوهر شب چراغ چطور؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید، ما باید تلاش کنیم سلسله سند این روایات را بشناسیم و از طرفی هر دستوری با شرایط آن نتیجه‌ی لازم را به همراه دارد. سیدبن طاووس و شیخ بهائی انسان‌های مطمئنی هستند. موفق باشید
10967
متن پرسش
آیا رعایت نکردن قوانین حق الناس است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت نکردن بعضی از قوانین حق‌الناس است. موفق باشید
10966
متن پرسش
با سلام: در بحث عین ثابته اگر کسی پدر یا مادرش را در کودکی از دست بدهد آیا امکان ذاتی اش این مساله را ایجاب می کرده؟ یا زنا زاده بودن یک شخص به این دلیل است که آن شخص جز از این طریق نمی تواند به وجود آید؟ کسی که زندگی را در اثر ازدواج نکردن به سختی می گذراند، آیا امکان ذاتیش این مساله را ایجاب می کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع عین ثابته نظر به انتخاب اولیه‌ی افراد هست و پذیرش کلیت زندگی، ولی این انتخاب مثل قبل با انسان همراه است و هر لحظه می‌تواند انتخاب جدیدی بکند و مطابق انتخاب جدید منتظر پاداش یا جزا باشد و لذا نحوه‌ی تولد و یا آنچه در کودکی برای انسان هست را می‌توان به انتخاب قبل از تولدش نسبت داد ولی در ادامه یا به همان انتخاب باقی است مثل صدام و یا آن را تغییر می‌دهد. موفق باشید
10965
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به سوال شماره 10804 ، که یکی از دوستان بنده در خصوص آقای علی الله وردیخانی و کتابهایشان پرسیدند که بنده در همین رابطه مصدع اوقات شدم. واقعیت امر استاد عزیز از آنجایی که دایره ی شبهات گسترده شده و روز به روز در حال افزایش است، شما را بابی می دانیم که تا در پاسخ به ما مستضعفان فکری یاری دهید. به نظرم معقول نیست که بفرمائید " اطلاعی ندارم " . البته بی انصافی نمی کنیم، می دانیم که شما هم سرتان شلوغ است و مشغله فراوان. اما حق بدهید که گاهی جواب یک سوال موجب تحول آنی در ما می شود. بهرحال تیمی که در کنار شما مشغول به فعالیتند، شاید بتوانند با جستجویی ساده پاسخگوی سوال ما باشند. امیدوارم که زیاده گویی های حقیر ، آزرده خاطرتان نکرده باشد. اما بعد، عناوین کتابهایی که از آقای الله وردیخانی منتشر شده است: 1- سفر به کعبه جانان 2- مبدا و معاد: ازلیت و ابدیت فلسفی و حکمی 3- نبوت و امامت: خورشید و اختران تابناک آسمان ولایت فلسفی و... 4- کعبه مصباح الطاهرین. گوشه ای از تفکرات ایشان : بسم الله الرحمن الرحیم درود لایتناهی بر اشرف کائنات و خاتم‌الانبیاء حضرت محمد مصطفی (ص) و آل طاهرین او و درود بی‌قیاس بر حضرات علمای ربانی در هر عصر بالاخص آنان که در ردیف نایبین عام حضرت خاتم الاوصیاء، شمس الشموس آسمان ولایت، منجی عالم بشریت قرار گرفته‌اند که بنا به عقیده و ایمان ما شیعیان روزی به اذن پروردگار تبارک و تعالی آن حضرت ظهور فرموده و عالم را پر از عدل و داد خواهند فرمود. خدا را سوگند می‌دهیم به ارواح پاک مقربین درگاهش که در ظهور آن وجود مقدس تعجیل فرموده و دیدگان جمیع شیعیان را روشن فرماید. مدتی است عده‌ای از مخالفین دین مقدس اسلام و نیز مخالفین اینجانب که سرمایه عمر خود را در راه تحصیل و تعلیم و تربیت جوانان کشور سپری ساخته‌ام و تا حال به توفیق حق کتب متعددی که هیچ کدام از آن‌ها از چارچوب اسلام و قرآن و عترت تجاوز ننموده به طبع رسانده‌ام، نام‌های مختلفی را که مغایرت با اعتقادات تشیع دارد و نیز بالاترین تهمت‌ها را به من نسبت داده‌اند از جمله اینکه اینجانب مدعی نیابت خاصه هستم. اینجانب علی اله ویردیخانی همه آن تهمت‌ها و افتراها و شایعه پراکنی‌های ایشان را به کلی تکذیب نموده، صراحتاً اعلام می‌دارم که حضرت ولی عصر(ارواحنا له الفداء) در دوران غیبت کبری نایب خاصی تعیین نفرموده و در این مورد اینجانب با علمای شیعه اثنی عشری هم ‌عقیده می‌باشم و ضمن تکذیب نیابت خاصه در زمان غیبت کبری، اعتقاد خویش را در خصوص نیابت عامه در زمان غیبت کبری بر طبق حدیث شریف: « فَاَمّا مَن کانَ مِنَ الفُقَهاءِ صائناً لِنَفسِه، حافظاً لِدینِه مُخالفاً لِهَواه مُطیعاً لامر مولاه فَلِلعَوام ان یُقلّدوه و ذلک لا یکون الا لِبعض فُقها الشیعه لا کُلّهم » تصریح می‌نمایم. علی اله ویردیخانی باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که قضاوت در مورد افراد بسیار مشکل است و با خواندن چند کتاب از آن‌ها نمی‌توان نظری داد که راهنمای کاربران عزیز باشد و در این موارد افرادی که با این افراد محترم مأنوس هستند می‌توانند با اطمینان کامل نظر بدهند. موفق باشید
10964
متن پرسش
با سلام: در عقاید شیعه قرآن کتاب آسمانی آنهاست که از جانب خدا آمده است و معجزه است که بتوان به این وسیله مردم از وجود نبی در بین خود آگاه شوند. اگر قرار است مردم به وسیله اعجاز قرآن از نبی اطلاع یابند پس نباید محدود به عرب ها باشد، پس اینکه فصاحت و بلاغت دلیل اعجاز است به هیچ عنوان نمی تواند دلیل محکمی برای اعجاز قرآن باشد. این قرآن اگر معجزه است پس باید یک فرانسوی با مواجه با آن این را بفهمد، همچنین یک آمریکایی و... آیا به نظر شما این گونه است؟ ما در محاجه با تمام ادیان الهی فقط باید قرآن را ببریم و آنها ایمان بیاورند. اما این کار را نمی کنیم چون نمی توانیم اعجاز بودنش را اثبات کنیم. لطف کنید راه حل بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال 10955 آورده شد هندسه‌ی معارفی که از طریق قرآن همراه با آن الفاظ به میان آمده است حیرت‌انگیز است و اگر از طرف غیر خدا بود و از طرف بشر بود لااقل یک عرب می‌توانست یک سوره مانند آن بیاورد. زیرا بحث در توان بشر است که چنین امکانی را ندارد حال چه این بشر عرب باشد و چه اروپایی. وقتی در بین اعراب آن زمان که فصاحت به اوج خود رسیده چنین ادعایی می‌شود برای همه حجت خواهد بود که کاری است فوق طاقت بشر. موفق باشید
10963
متن پرسش
سلام علیکم: در سوالی که در مورد مخلوق دیگری چون انسان در کرات دیگر شده شما فرمودید نمی دانم. معلوم است که محکم باید می فرمودید خیر. چون مگر قرار است این مخلوق در جایی غیر از زمین چه کند؟ در اینکه ما جن هم داریم شکی نیست اما مگر قرار است چقدر تنوع در صحنه باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید از هفت طبقه‌ی آسمان تمام زمین و کرات دیگر همه یک طبقه حساب می‌شوند و رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به عنوان واسطه‌‌‌های فیض، بر همه‌ی مخلوقات ولایت دارند و نمی‌توان گفت مخلوقات دیگری در سایر کرات نباشند و آن ذوات مقدس بر آن‌ها ولایت نداشته باشند. موفق باشید
10962
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در دانشگاه بنده معتقدم باید بیشتر رو شالوده ی فکری خودمان و اصول و اعتقاداتمان کار کنیم و پیرو سیر مطالعاتی حضرت عالی یا شهید مطهری باشیم تا به یک نتایج خوبی برسیم اما بعضی دیگر از دوستان همش روی آقای رایفی پور تاکیید دارند و می گویند باید سخنرانی های ایشان در دانشگاه پخش بشود چرا که دانشجویان بیشتر تحت تاثیر هستند تا بیایند و کتاب بخوانند یا نوار های صوتی گوش بدهند آن هم معارفی که اصلا برای دانشجو جذاب نیست. الان ما مانده ایم چه بکنیم بر تفکر خود پافشاری ورزیم یا برویم سمت رویکرد دوستان خواهشمندیم ما را راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای رائفی‌پور نکات خوبی را متذکر می‌شوند. وقتی ذهن دانشجویان با تذکرات ایشان نسبت به حیله‌‌ی دشمنان از یک طرف و عظمت انقلاب اسلامی از طرف دیگر آرام شد، آمادگی لازم را جهت رجوع به معارف اسلامی پیدا می‌کند. موفق باشید
10961
متن پرسش
استاد خسته نباشید.. 1. اینکه فرمودید شعرای ما در عالمی ماورا صدق و کذب بودند یعنی چه؟ صدق و کذب در عمل، اخلاق و عقائد یعنی عالمی که ذره ای کذب وارد آن نمی شود درست است؟ 2. با توجه به فصل 4 آشتی با خدا که قلب ما حقیقت ماست پس هر فیضی که به قوای باطنی و ظاهری می رسدحتما به وساطت قلب از حضرت حق به آنها می رسد و بی واسطه قلب نمی توانند وصل شوند جنسشان اجازه نمی دهد و بنابراین تجلی خدا بر عقل هم از طریق قلب است و عقل قدرت دریافت فیض را بدون واسطه ندارد برای همین آیه الله بهجت(ره) برای پیشرفت در تحصیلات فرموده اند نماز شب مفتاح توفیقات است؟ درست است استاد؟ 3- اینکه خانمها این همه نسبت به مسائل زناشویی ابراز ناراحتی می کنند برای من جای سوال بسیار و نگرانی شده شما در کتبتان تکلیف انسان اعم از زن و مرد را فرموده اید راه را که برویم بقیه را حضرت حق نشان می دهند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عرض کردم آن موضوع را باید در کتاب «شعر و همزبانی» از آقای دکتر داوری دنبال کنید 2- حرف خوبی است 3- همین‌طور است در مسیر طبیعی و الهی همه‌چیز از قبل تدبیر شده حتی آنچه زن و مرد باید نسبت به همدیگر برخورد داشته باشند. موفق باشید
نمایش چاپی