باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به توصیهی جنابعالی آن سایت را ملاحظه کردم و امیدوارانه برای آن برادر عزیز آرزوی توفیق دارم ولی در حدّی نیستم که بتوانم در این موارد نظری بدهم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با فرض آنکه سؤالکنندهی محترم پذیرفته است در خواب نیست، میتوان با او سخن گفت و جواب او را داد. اساساً هر گفتمانی با بیداربودن طرف مقابل ممکن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- محیالدین در ابتدای فصوص میفرماید این فصوص را به همین شکل از حضرت رسول«صلواتاللّهعلیهوآله» گرفته می گوید : أمّا بعد: فإنّي رأيت رسول الله- ص- في مبشّرة أريتها في العشر الآخر من المحرم محرم سنة سبع و عشرين و ستمائة بمحروسة دمشق و بيده کتاب فقال لي: هذا كتاب فصوص الحكم خذه و اخرج به الى النّاس ينتفعون به، فقلت: السّمع و الطاعة للَّه و لرسوله و أولي الأمر منّا كما امرنا.... من رسول الله را در مبشرهاى ديدم. و اين واقعه در محرم سال ششصد و بيست و هفت در شهر دمشق بود و ديدم كه در دست رسول الله كتابى بود. به من فرمود اين كتاب فصوص الحكم است. آن را بگير و به مردم برسان تا از او نفع برند. من گفتم: السمع و الطاعة مر خداى و رسول خداى و اولى الامر را آن چنان كه به ما امر فرمودند، ولی در کتاب «مناقب» در مورد حضرت زهرا«سلاماللّهعلیها» و صلواتی که بر حضرت زهرا«سلاماللّهعلیها» دارد میگوید: «و على الجوهرة القدسيّة فى تعيّن الانسيّة صورة النّفس الكليّة جواد العالم العقليّة بضعة الحقيقة النّبويّة مطلع الانوار العلويّة عين عيون الاسرار الفاطميّة النّاجية المنجية لمحبّيها عن النار ثمرة شجرة اليقين سيّدة نساء العالمين المعروفة بالقدر المجهولة بالقبر قرّة عين الرّسول الزّهراء البتول عليها الصّلاة و السّلام» و نيز تحيات زاكيات بر آن پاكيزه جوهر قدس باد كه با تجرد قدسيه در هيئت انسيه عالم بشريت را زينت تشكيل داده آن حقيقت طاهره خود صورت نفس كلى و جواد عالم عقلى است كه در صورت بشريه بضعه حقيقت احمدى و مشرق انوار علوم علوى و سرچشمهی اسرار مكنونهی فاطمى است چنانچه آن حقيقت قادسه در آغاز نزول از مقدسات عالم عقلى بوده در هنگام عودت و صعود نيز خود از ادناس بشريت رستگار، و آزادكنندهی دوستاران است از نكايت نار. آن جوهرهی قدسيهی شيرين، ثمر شجر معرفت و يقين و سترك سيدهی نسوان عالمين است كه قدر مراتب فضائلش معروف و مثواى جسد عنصريهاش مجهول؛ نور ديدهی حضرت رسول به نام نامى و لقب گرامى زهراء بتول عليها الصلاة و السلام». 2- عرفا؛ زن را مظهر نفس کلی میدانند که قلب او محل تجلی انوار عقل کلّ است و از این جهت در مقام عبودیت که مقصد اصلی خلقت است تامّ و تمام است 3- بر همان مبنا که زن مظهر نفس کلی است، صاحب نفس کلی را حضرت زهرا«سلاماللّهعلیها» میدانند، به آن اعتبار که هر مقامی یک «واصل» دارد و بقیه «تابع»اند. حضرت زهرا«سلاماللّهعلیها» واصل و صاحب مقام نفس کلی و صورت عبودیت محضه هستند 4- این نیاز به یک بررسی دارد تا اشعار مربوط به حضرت استخراج شود 5- غیر از آنچه فرمودید اطلاعی ندارم 6- خطبة حضرت فاطمهزهرا«علیهاالسلام» در مسجد مدينه پس از حاكميت ابابكر و زير پاگذاردن پيام غدير، يك دائرةالمعارف عقيدتي، كلامي و سياسي است كه حكايت از بينش توحيدي و سياسي دختر پيامبر«علیهاالسلام» دارد. «فاطمه«علیهاالسلام» بنيانگذار نهضتي است که هنوز ادامه دارد. يعني فاطمه«علیهاالسلام» در مقابل جرياني که پيام غدير را زير پا گذارد، جبههاي را گشود که بالاخره اسلام را به مسير خود برميگرداند و به همين جهت شعار حضرتمهدي«عجلاللّهتعالیفرجه» چون ظهور فرمايد، عبارت است از «وَ فِي اِبْنَةِ رَسولِاللهِ لي اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» يعني؛ الگو و اُسوهی من در اين راه دختر رسولخدا«صلواتاللّهعلیهوآله» است.
فاطمه«علیهاالسلام» با آن تيزنگري خاص که فرهنگ توحيدي اسلام به آن حضرت داده بهخوبي آفت عدم حاکميت معصوم را ميفهمد و ميفهماند و جايگاه اعتراض خود را روشن ميکند، که بحث نه بحث حاکميت شخص خليفة اول است و نه شخص ديگر. بحث، بحث حاکميت فرهنگي است که ارتباط بشر را از آسمان قطع کرده و چنين بشري ديگر نميتواند زندگي خود را به ثمر برساند و گرفتار ديوارهاي تنگ و سياه زمين ميگردد و معني زندگي زمينيِ خود را گم خواهد کرد، شايد هنر سخنران محترم در نشان دادن اين نکتة مهم در عمق خطبة حضرت فاطمه«علیهاالسلام» باشد و اگر بهواقع اين نکتة اساسي براي بشر امروز روشن شود، همهچيز برايش روشن شده است.
به طور مسلم انبياء و اولياء«علیهمالسلام» محورهاي اصلي سياستهاي سالم بشري هستند و اين امر هيچ استثنايي نخواهد داشت. عمده آن است كه سياستمداريِ اولياء خدا را از سياستبازي اهل دنيا تفكيك كنيم، چرا كه اگر سياستمداري يعني ايجاد نقش مفيد در سرنوشت اجتماعي انسانها، بيشترين تعيين نقش در تاريخ را بايد به انبياء و اولياء«علیهمالسلام» داد و هرگز نبايد در تحليل مواضع و سخنان آن بزرگان از اين منظر غفلت نمود.
از جمله حركات نقشآفرين در تاريخ، نقش فاطمهزهرا«علیهاالسلام» پس از رحلت رسولخدا«صلواتاللّهعلیهوآله» است كه علاوه بر حركات و گفتارهاي آن حضرت در مواقع مختلف كه هر كدام عامل كنترل انحرافي و يا جهتگيري مهمي در صدر اسلام شده است، خطبة آن حضرت در مسجد مدينه يك دائرةالمعارف از دقتهاي عقيدتي، سياسي، تاريخي، جامعهشناختي است، به طوري كه انسان نسبت به دقتهاي آن حضرت حيران ميشود و بهواقع حضرت زهرا«علیهاالسلام» در اين خطبه - در آن شرايط خاص- جبههاي را در راستاي انحرافِ بهوجود آمده پايهگذاري كردند و جهتي را نشان دادند كه امامعسكري«علیهالسلام» در اين رابطه فرمودند: «نَحْنُ حُجَجُاللهِ عَلي خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَيْنا» يعني؛ ما (امامان) حجّتهاي خدا بر مردم هستيم، - تا راه را از بيراهه نشان دهيم- و جَدّة ما فاطمه، حجّت است بر ما.
دقّتها و تحليلهاي فاطمهزهرا«علیهاالسلام» در خطبه مشهورشان در مسجد مدینه در ريشهيابي انحراف و شناخت آن، در نهضت اسلامي، براي امروز ما بسيار كارساز است. با حوصلة زياد و دقت فراوان نسبت به جزءجزء مطالب آن خطبه نشان می دهد دخترِ خانة توحيد«علیهاالسلام» در چه بينش سياسي نسبت به زمانه خود قرار دارد.
مسلّم ديانت از سياست جدا نيست، ولي آن سياستي كه منشأ اعمال حكيمانه شود و در هر مرحلهاي از تاريخ بهترين موضعگيري را انجام دهد، مخصوص اهلالبيت عصمت و طهارت«علیهمالسلام» است و فاطمه«علیهاالسلام» به جهت قداستي كه در نزد قاطبة جهان اسلام دارد ميتواند منشأ وحدت جهان اسلام گردد. چون وقتي جوانان اهل سنت متوجه شوند كه فاطمهاي كه رضايتش ميزان رضايت رسولالله«صلواتاللّهعلیهوآله» و رضايت خدا است، چگونه در صدر اسلام، پس از رحلت رسولخدا«صلواتاللّهعلیهوآله» به عنوان مخالف جريان موجود، موضعگيري ميكند؟ به فكر فرو ميروند و مسلّم در نگاه و نظر خود به وقايع صدر اسلام تجديد نظر مينمايند، ما معتقديم فاطمه«علیهاالسلام» ميتواند در ابتدا محور تقريب مذاهب اسلامي قرار گيرد و در نهايت به عنوان تنها قرائت صحيح از اسلام، موجب ظهور اسلام ناب محمدي«صلواتاللّهعلیهوآله» در سراسر جهان اسلام گردد و در راستاي چنين قرائتي از اسلام، عزت اسلامي به جهان اسلام باز گردانده خواهد شد.
يك روز وظيفة شيعيان عبارت از آن بود كه مواظب باشند در فضاي گستردة اسلام اهل سنت هضم نشوند و لذا سعي ميشد با موضعگيري و انتقاد به اسلامِ اهل سنت خود را نگهدارند، ولي در قرن اخير قضيه شكل ديگري به خود گرفته و آن اينكه: اولاً؛ شيعه و سني هردو وظيفه دارند اسلام را از خطر هضمشدن در فضاي سكولارِ مدرنيته فرقه تکفیری حفظ نمايند و ثانياً؛ امروز وظيفة شيعيان به جاي مقابله با اهل سنت ارتباط فعّال با آنهاست تا كمالات و دقايق مكتب تشيع را به گوش جوانان اهل سنت برسانند. امروز ديگر خطر هضم تشيع از بين رفته است ولي وظيفة شيعه براي احياء فرهنگ اهلالبيت«علیهمالسلام» باقي مانده است، و شرط موفقيت در اين امر مهم پرهيز جدّي از هرگونه حركتي است كه موجب اختلاف شود تا بتوانيم در يك گفتگوي فرهنگي حقانيت اهلالبيت«علیهمالسلام» را به گوش برادران خود برسانيم و سخن حضرت زهرا«علیهاالسلام» كه فرمود: «وَ اِطاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ وَ اِمامَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَةِ» امت اسلامي با اطاعت از ما منسجم ميشوند و با قبول امامت ما از تفرقه مصون ميمانند، محقق شود.
امروز اگر جوانان اهل سنت از خود بپرسند چرا جهان اسلام از آن شايستگي كه بايد داشته باشد عقب افتاده است، ما آنها را به خطبة حضرتزهرا«علیهاالسلام» در مسجد مدينه راهنمايي ميكنيم، آنجايي كه حضرت به نحوهاي بسيار روشن از چنين فاجعهاي خبر دادند و روشن نمودند اگر به ابيالحسن برگرديد عزت دنيا و آخرت خود را باز خواهيد يافت. پس از توجهدادن جوانان به خطبه حضرتزهرا«علیهاالسلام» منتظر ميمانيم تا جوانان اهل سنت به كمك فاطمه«علیهاالسلام»، واقعة صدر اسلام را بازخواني كنند و لذا است كه ما در ارائه مطالب در عين اينكه به شيعه نظر داشتهايم، گوشة چشمي نيز به غير شيعه داريم، اميد است كه اين كار شروع خوبي باشد.
چيزي كه تأكيد بر آن را ضروري ميدانم؛ قدرت تحليل درست مسائل اجتماعي است. متأسفانه جهان روشنفكري و فرهنگ ژورناليستي آنچنان ملاكهاي خود را در تحليل مسائل حاكم كرده است كه گويا نگاه ديگري براي تحليل حادثهها وجود ندارد و عملاً طلاب و دانشجويان عزيزِ ما در پيلههاي تحليلهاي ماديگرايانة جهان معاصر گرفتار آمدهاند. وقتي نور اسلام - تنها ديني كه نورش هنوز با تحريف و انحراف خاموش نشده بود- پس از رحلت پيامبر«صلواتاللّهعلیهوآله» به شدت ضعيف شد، ديگر سراسر تاريخ را ظلمت فرا گرفت و «دين» به جاي وسيلة تعالي انسانها، وسيلة رامكردن مردم در مقابل نفس امّاره حاكمان گشت. و اگر در خطبه حضرت فاطمه«علیهاالسلام» دقت بفرماييد، آن حضرت در سخنانش به ما ميآموزد چگونه تاريخ را ارزيابي كنيم و مرز بين ظلمات و نور را تشخيص دهيم. با ظهور اسلام زمينة تولد بشر فراهم گشت. بشري كه اولاً: با شوق حضور، نظر به آسمان دارد و ميخواهد با عالم قدس تماس بگيرد. ثانياً: با «الله» يعني با اسم جامع الهي ميخواهد آشنا شود، تا بتواند تمام اوصاف متعارض با اوصاف الهي را بشناسد و ظلمات آخرالزمان را كه همة حجابهاي ظلماني را به صحنه ميآورد، پاره كند. ولي با حذف اهلالبيت«علیهمالسلام» كه صورت تامّ چنين حضور و چنين مقصدي بودند، همه چيز واژگون شد و ما بيش از هزارسال است كه در واژگونگي اسلام بهسر ميبريم، و با برگشت جهان اسلام به فاطمه«علیهاالسلام» اين واژگونگي هرچه سريعتر تغيير خواهد كرد، و ظهور انقلاب اسلامي شروع مبارك آن برگشت است و ماية اميدواري، كه گويا تاريخ در حال تغيير مسير است و امروز بيش از ديروز فاطمه«علیهاالسلام» نقشآفرين خواهد بود. و همچنانكه مقام معظم رهبري«حفظهاللهتعالي» فرمودند: در عين تأكيد بر حقانيت غدير هرگز نبايد واقعة غدير را وسيلة اختلاف بين شيعه و سني نمود، سخنان فاطمه زهرا«علیهاالسلام» نيز نبايد وسيلة اختلاف بين جهان اسلام شود، بلكه بايد رهنمود و هشيارباشي براي احياء هرچه بيشتر جهان اسلام باشد. إنشاءالله . موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که مرحوم شهید آوینی در کتاب «حکمت سینما» میفرماید ما باید با عقاید خودمان روح دوربین را در اختیار بگیریم چیزی که شما در فیلم «شیار 143» ملاحظه کردید، دیدید چگونه فرهنگ شهادت و صبر مادر شهید جایی برای خودنمایی هیچکس نمیگذاشت. حتی خانم زارعی نیز خود را تماماً در اختیار نقشی که داشت قرار داده بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همینکه قرآن میفرماید: این کتاب برای متقین موجب هدایت است؛ خبر از آن می دهد که اگر کسی بنای طهارت خیال و عقل و قلب داشته باشد قرآن بر اساس فطرت الهیِ چنین انسانی مذّکر او خواهد شد، عمده رویکرد درست است رویکردی که رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» در آن رابطه میفرمایند: «َ إِنَّمَا رَهْبَانِيَّةُ أُمَّتِي الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّه» رهبانیت امت من جهاد در راه خدا است، چیزی که حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» به این تاریخ برگرداندند و بنده در این مورد عرایضی در جزوهی «نحلهی عرفانی علماء نجف» داشتهام که خوب است دنبال بفرمایید 2- در این مورد مطالعهی جزوهی «روش سلوکی حضرت آیت اللّه بهجت«رحمةاللّهعلیه» را پیشنهاد میکنم 3- امروز شرایط اعتقادی گذشته به هم خورده و زنان نمیتوانند از مبانی عقلی مستحکم غفلت کنند. عرایضی در این مورد در جواب سؤال شمارهی 11602 تحت عنوان «نحوهی حضور زنان در تاریخی که شروع شده» داشتهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر إنشاءاللّه ابتدا کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را به قصد تطهیر قلب مطالعه فرمایید و سپس بر کتاب «عالَم انسان دینی» تأمل بفرمایید تا شرایط اُنس با کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» در شما فراهم شود؛ راه خوبی را طی خواهید کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» در قسمت «ازدواج؛ تولدی دیگر» عرایضی داشتهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر باید برای ادراک بدیهی دلیل آورد؟! همینکه وقتی با پدیدهای در خارج روبهرو میشوید و احساس میکنید که متوجه وجود آن شدهاید خبر از توان شما به علم به خارج میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون فیلسوفان در سخنان خود از اصطلاحات منطقی استفاده میکنند لااقل باید اصطلاحات منطق را بدانید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه به جهت توانی که خدا به آن داده، دارای چنین توانایی است حال اگر آن توانایی را به قدرت حضرت حق متصل گرداند برایش مفید خواهد بود وگرنه در اختیار شیطان قرار میگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در آیهی 101 سورهی مؤمنون میفرماید در قیامت نسبتی بین انسانها اعم از زن و شوهربودن و یا پدر و فرزندی نیست، میفهمیم «حوری» صورت اعمال خودمان است که در بحث سورهی واقعه بدان پرداختهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان به جایی میتواند برسد که جنبهی حقانی همهچیز را بیابد و جز حق نبیند و حتی خود را بر اساس جنبهی حقانیاش بنگرد که خواجه عبداللّه انصاری در منازل السائرین در قسمت «نهایات» یعنی از منزل 90 تا 100 بهخوبی آن را تبیین میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر مخلوقی در جایگاه امکان ذاتی خود طلب وجود میکند و خداوند جواب طلب و تقاضای مخلوقات را داده وگرنه او در مقام خود غنیٌ عن العالمین است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر میکنم جمع عددی باشد یعنی چون همهی آن پنج تن مقدس جمع شدند 2- عظمت حضرت صدیقهی طاهره«سلاماللّهعلیها» در این است که با ملک مقرّب مثل جبرائیل میتوانستند مرتبط باشند. حتی حضرت صادق«علیهالسلام» میفرمایند بعد از رحلت رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» حضرت زهرا«سلاماللّهعلیها» با جبرائیل مراوده داشتند 3- جبرائیل در آن تقاضا طالب حضور در کنار اولیاء معصوم بود از آن جهت که آنها مظاهر اسماء الهی هستند یعنی طالب مقام مظهریت در عالم کثرات بود 4- حضرت امیرالمؤمنین«علیهالسلام» از حضرت رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» میخواهند که حقیقت تفصیلی نظر به جایگاه عالیترین انسانها را تبیین کنند تا روشن شود چرا مسلمانان در محافل خود باید به آن پنج نور مقدس نظر داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال علم به خارج از ذهن جهت انسان یک امر بدیهی است و چگونگی تحقق آن همانطوری است که استاد حائری میفرمایند که معلوم بالذات شما نسبتی با معلوم بالعرض دارد و همانطور که عرض شد پدیدههای خارجی، معِدّاتاند تا نفس معلوم بالذات خود را ابداع کند. در جواب سؤال شمارهی 11568 عرایضی در این مورد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه این بحث را در سه جلسهی اول کتاب «آشتی با خدا» داشتهایم. متن کتاب روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آن سؤال به خواستگاریرفتنِ خانمی است که طرفدار شیرازیها است که به تعبیر مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» اینها کسانیاند که شمشیر دشمن را در قتل شیعه تیز کردند. ولی اگر شما به برادرتان کمک کنید تا به گناه گرفتار نشود، نباید اشکال داشته باشد، مگر اینکه کار شما موجب گناه شود که باید خودداری کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند پس از آنکه از طریق پیامبر خود با آن خُلق خوش محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» همهی خوبیهای اسلام را در معرض دید مشرکین قرار داد و بهخوبی حق را برای آنها روشن نمود آنها را مخیّر کرد که یا در عرض چهارماه شهر مکه را ترک کنند، و یا آمادهی مبارزه باشند و این در حالی است که اگر هنوز شبهه و مسئلهای دارند و خواستند در مورد اسلام تحقیق کنند آنها را پناه ده تا کلام الهی را بشنوند و سپس به محل خود برگردند تا خودشان انتخاب کنند (به آیهی 6 سورهی توبه رجوع شود). بنابراین خداوند نمیخواهد آنها را مجبور کند که اسلام آورند، بلکه میخواهد محیطی را که مسلمانان باید به عنوان پایگاه اسلام به صحنه آورند از چنین افرادی که دشمن حق و حقیقتاند پاک گرداند و لذا در نهایت پس از آنهمه اتمام حجت، چهار ماه به آنها فرصت میدهد تا اسلام را انتخاب کنند، یا سرزمین مکه را که حرم الهی است ترک نمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر جزوهی «چگونگی کار با تفسیر المیزان» را که بر روی سایت هست مطالعه فرمایید إنشاءاللّه جواب همهی قسمتهای سؤالتان را خواهید یافت. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالت در زمان حضرت امام«رضواناللّهتعالیعلیه» نسبت به رهبری آینده در ما بود، ولی خدای حکیم در کنف خود آن کسی را که باید تربیت کند تربیت کرده بود و قلبها را به طرف حضرت آیت اللّه خامنهای«حفظهاللّه» راهنمایی کرد. اگر مردم کاری نکنند که خداوند ولیّ خود را از آنها پنهان کند جایی برای نگرانی نیست. خداوند رهبر عزیز را تا انقلاب حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه» محفوظ دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر کاری جز این داری که بفهمی به خودی خود هیچ نمیفهمی مگر آنکه خداوند به لطف خود مددی بکند. چرا که فرمود: «العِلمُ نورٌ يَقْذِفُهُ اللَّه في قلب مَنْ يَشاء» علم نوری است که خداوند به قلب هرکس خواست میاندازد. اگر این مطالعات همراه با رعایت حقوق افراد و عبادات باشد مقدمه میشود تا خدا لطف کند و ما را منوّر به علم نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم این متن خوب باشد: «ای رهگذر: ما نگذاشتیم امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» تنها باشد، تو نیز مواظب باش پیام مقام معظم رهبری بر زمین نماند». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:
در هر دورانی انسان باید مطابق آن دوران که خداوند اهداف بشر را بر قلباش اشراق میکند تکلیف دینی خود را بیابد و بنا به قول امام صاد (ع): «وَ الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس» کسی که به زمانهی خود عالم است مسائل مبهم به او حمله نمیکند که نداند چه کار کند. زنان نیز باید خود را در این دوران بازتعریف کنند و وظیفهی حضور تاریخی خود را در این دوران بیابند.
با ظهور سلسلهی صفویه و حضور شیعه به عنوان یک دولت، زنان شیعه نیز توانستند مطابق تاریخی که پیش آمده خود را در آن تاریخ معنا کنند، رسالتی را که باید به عهده میگرفتند، شناختند و به صحنه آمدند که حاصل آن تربیت نسلهای متمادی از متدینین بود با حضوری چهارصدساله تا اینکه رضاخان برای تحقق فرهنگ غرب پا به میدان گذاشت و همان نسل بهخوبی در مقابل تهاجم فرهنگی رضاخانی ایستادگی کردند و از آنجایی که کارگزاران رضاخانی هستهی مقاومت را در مادران آن نسل دیدند، به صورتی ناشیانه و احمقانه به جنگ چادر زنان رفتند تا به گمان خود با رفع آن بستر، امکان سریان فرهنگ مدرنیته را در کشور ایران فراهم کنند، هرچند آن کار ناشیانه و احمقانه بود ولی در هر حال با حضور فرهنگ مدرنیته در این منطقه از طریق آتاتورک و رضاخان، تاریخ جدیدی شروع شده بود که زنان این دوران باید مثل زنان دوران صفویه در این تاریخ جایگاه خود و رسالت تاریخی خود را بیابند زیرا زمانه محتاج به تأمل تاریخی جدیدی بود.
سراسر دوران قاجار و پهلوی دوران قبض و بسط زنان متدین است که نه هنوز آمادگی حضور در تاریخ جدید با هویت دینی را یافتهاند و نه امکان ادامهی هویتی بود که در دورهی صفویه برای خود تعریف کرده بودند و تاریخ جدید همچنان با شدت بیشتر شرایط باقیماندن در گذشته را تنگتر میکرد و همهچیز با نگاه فرهنگ غربی دیده میشد در آن حدّ که بعضی گمان کردند گویا یک راه بیشتر جلوی زنان ما نمانده و آن تندادن به هویتی است که فرهنگ غربی در جلو ما قرار داده، و متأسفانه بعضی زنان ما از این طریق قربانی چنین تحلیلی شدند در حالیکه ماوراء عقل غربی که به دنبال اهداف زندگی غربی است، باید به دنبال عقل دیگری بود که نه عین عقل زنِ دوران صفویه است و نه عین عقل زنِ فرهنگ مدرنیته؛ و این یعنی تولدی دیگر برای نظر به افقی که در جلو ما قرار گرفته.
زنان نباید مثل مردان بشوند - اشتباهی که غرب مرتکب شد- ولی نباید برای فرار از مردشدن مثل گذشتهای زندگی کرد که دیگر گذشته است و شرایطی پیش آمده که از حضور زن در جامعه گریزی نیست. شرایط جدید نشان داد زن برای ادامهی زندگی دینی گرفتار خللی شده که نه باید در مقابل فرهنگ غربی تسلیم شود و نه امکان ادامهی آن نوع زندگی که در دوران صفویه آغاز کرد، فراهم است. باید زنی متولد شود که بفهمد در این دوران چه تحولی در درون انسانها پدید آمده و اسلام در این فضا چه نوع زندگی را توصیه میکند.
اگر یک روز در جامعهی دینی با حذف عوامل فسادانگیز، مسیر دینداری جلو زنان و مردان جامعه قرار میگرفت و عملاً شرایط طوری جریان داشت که جز راه دینداری بقیهی راهها چندان هموار نبود و لذا زنان به راحتی عالَم عفاف خود را نگه میداشتند و به مسئولیتی که میشناختند مشغول بودند، امروز عوامل فسادانگیز در همهجا هست و از طرفی بنا به شرایط پیشآمده زنان نمیتوانند همواره در خانه بمانند و اینجا است که باید «عفت» با معنایی بسیار عمیقتر به کمک معارفی متعالی به صحنه آید تا زنان در چنین شرایطی بتوانند مثل همیشهی تاریخ، مظهر «عفاف» و «عفت» باشند و در متن آن عفت و عفاف به انجام مسئولیتی که میشناسند بپردازند.
اگر تا دیروز با حذف فساد در جامعه، زنان با شرایطی روبهرو نمیشدند که برای حفظ عفاف خود باید سخت محتاج معارف عمیق و بلند باشند؛ ولی امروز تکتک زنان اگر به معارفی عمیق منوّر نباشند و با نور شهودی و حضوری، برهان و نورِ پروردگارشان را در نهی سوء نبینند امکان مقاومت در این شرایط بسیار کم خواهد بود.
زنان ما باید بدانند برای تحقق رسالت تاریخی خود، نیاز به معارفی دارند که در حفظ عفاف و حفظ حریم خانواده و تربیت فرزندان در این دوران به آنها مدد برساند و این اصلیترین انتخابی است که آنها باید در این تاریخ بدان دست یابند تا اصلیترین شخصیت خود را که «عفاف» است به صحنه آورند و در زیر سایهی «عفاف»، حضور آنها جهت تحقق سایر مسئولیتها در جامعه مفید خواهد بود و در عین اینکه لازم نیست منبع اقتصادی خانواده باشند ولی مثل زنان دوران صفویه میتوانند در امور اقتصادی هم مکمل اقتصاد خانواده باشند، نه آنکه حقوق آنها موجب برهمزدنِ اقتصاد جامعه گردد.
موظفیم از خود بپرسیم آن معارفی که ما را در این ظلمات به نور وارد میکند کداماند؟ خداوند در راستای نجات حضرت یوسف (ع) از فضایی که همسر عزیز مصر در آن صحنه ایجاد کرده بود، سخن از «نور و برهانی» به میان آورد که موجب شد از آن مهلکه رها شود. قرآن میفرماید: «لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّه»(یوسف/24) اگر یوسف نور پروردگارش را نمیدید گرفتار میشد. و سپس در ادامه میفرماید: «كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاء» اینگونه زشتی و فحشاء را از او برگرداندیم. و امروز نیز باید با رؤیت پروردگار خود از فضایی که شبیه فضایی است که حضرت یوسف (ع) با آن روبهرو شدند رهایی بیابیم و اینجا است که ضرورت نظر به معارف «وجودی» و «حضوری» به جای معارف «حصولی» به صحنه میآید تا ذیل تاریخی که به نور شخصیت اشراقی حضرت روح اللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» تجلی کرده است، بهترین زیست نصیب ما شود و از این جهت جمع بین حضور در خانه و حضور در دانشگاه ممکن است. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حوزهی نگاه حرکت جوهری حوزهی نظر به جنبهی وجودی و جوهر عالم ماده است و نه نظر به اعراض آن، و لذا در حوزهی حرکت جوهری عالم ماده، تغییرات فیزیکی را باید ارزیابی کرد و نه در عرض حوزهی حرکت جوهری. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظورم از آیهی 54 تا آخر آیهی 56 سورهی اعراف است. این آیات مشهور به آیات مسخّرات است و جهت دفع خطورات شیطانی توصیه شده 70 مرتبه خوانده شود. موفق باشید