بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10679
متن پرسش
سلام: حضرت استاد همانطورکه واقفید پارادایم سازی نقش محوری در جهت دهی افکار دارد به عنوان مثال افلاطون برای تعریف و تفکر در انسان از تمثیل پرنده و قفس استفاده کرده و سوالاتی را بر اساس آن طرح و پاسخ گفته. و بعد ارسطو این تمثیل را اشتباه و ناقص دانسته و تمثیل انگشتری و طلا را مطرح کرده و... همان طور که مشخص است با تغییر پارادایم ها سوال ها تغییر می کنند و به تبع آن پاسخ ها و تصویر نوینی در هر کدام از دو تمثیل در رابطه به انسان می دهد و به نوعی هر کدام انسان شناسی را بر اساس آن طراحی و جهت دهی می کنند. حال پرسش اینجاست برای این که تمثیلی بیاوریم تا انسان شناسی را بر اساس دیدگاه وجودبینی دنبال کنیم تا رابطه بین حق و خلق و نقش محوری انسان که اشرف خلق می باشد را نشان دهد کدام است؟ در متون دینی و عرفانی و فلسفی تمثیل هایی نظیر خورشید و اشعه و یا آینه و تصویر و یا موج و دریا و... آورده شده است. حال کدام یک از این تمثیلها جامع تر می باشد و باید به چه نحوی تقریر شوند؟ اگر هم منبع مفصلی در این رابطه دارید لطفا معرفی کنید. یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما باید تمثیل را به میان آوریم که موضوع در پیش ما نباشد در حالی‌که در مورد انسان، نفس ناطقه در پیش انسان است کافی است به روش حضوری خود انسان را به خود انسان نشان دهیم و در همین رابطه تعلق وجودی او را به خداوند در فطرت او متذکر شویم به همان روشی که قرآن فرمود: «فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ ‏»(عنکبوت/65). هنگامى که سوار بر کشتى شوند، خدا را با اخلاص مى‏خوانند. موفق باشید
10678
متن پرسش
با سلام و احترام: نظر شما در مورد تمدید مذاکرات چیست؟ نحوه موضع گیری نیروهای انقلابی و متدین در خصوص این توافق چگونه باید باشد؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به سخن رهبری عزیز امیدوار باشید که فرمودند: « یک نمونه دیگر از ضعف دشمن، قضیه هسته ای ایران است. امریکا و کشورهای استعمارگر اروپایی دور هم جمع شدند تا جمهوری اسلامی ایران را در قضیه هسته ای به زانو درآورند اما نتوانستند و در آینده نیز نخواهند توانست » وگرنه از قرارداد بد چیز خوبی در نمی‌آید مگر یک آبرو برای آمریکا. تحریم‌ها برای یک ملت انقلابی چیزی نبود که رفع آن مهم باشد. به گفته رهبری ««راه کار ملت ایران؛ تحکیم مؤلفه‌های قدرت داخلی است». » موفق باشید
10675
متن پرسش
یا سلام و تشکر فراوان: بر اساس مطالعه ای که از کتابای جنایعالی داشتم و دارم چند سوال برایم ایجاد شده که از جمله (1. منظور از بندگی خداوند یعنی چه و چگونه به آن دست یابیم؟ 2. از اینکه امام زمان (عج) یک انسان کامل می باشد باید به آن چگونه متوسل شد و به امام چگونه برسیم؟) تو رو خدا شما کمک کنید که از این سردرگمی ها ، دوگانگی های جامعه نجات پیدا کنیم و در آن دنیا شرمنده ی خدا، اهل بیت (ع) و شهدا نباشیم و نشیم؟ با تشکر فراوان وکمال قدر دانی از شما استاد ارجمند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بندگی خدا یعنی اتصال جان خود به نور حضرت اللّه که کمال مطلق است. شریعت الهی لطف خدا است برای آن‌که ما بتوانیم در بندگی او به آن‌چه باید برسیم، برسیم 2- در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» عرض شده که حقیقت انسانیتِ هرکس امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» هستند. هر اندازه ما از جنبه‌های حیوانی خود فاصله بگیریم و با رعایت حرام و حلال الهی به نور عصمت نزدیک شویم، به امام زمان‌مان نزدیک‌تر شده‌ایم. امروز سخن امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» را از زبان نایب او حضرت آیت‌اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» می‌توانید بشنوید. نگران سردرگمی‌ها نباشید. گفت: «تو پای در راه نه و هیچ مپرس/ خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید
10674
متن پرسش
سلام: حضرت استاد بنده در مجموعه ای فرهنگی جهت برنامه ریزی فرهنگی ماموریت یافته ام. بنده کتب ارزشمند شما را مطالعه کردم و از دغدغه شما به خصوص در کتاب نفیس آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود آگاهی دارم. لازم به ذکر است برنامه ناظر به نوجوانانی که در کلاس هفتم درس می خوانند باید نگارش و اجرا شود. و دقیقا مشکل اینجاست. چون آنها از لحاظ سنی محدودیت هایی را در پذیرش موضوعات دینی دارند. آیا اصلا در ابتدای کار باید موضوعات دینی محور کار قرار بگیرند و یا نه باید روحیات و ابعادی که با تغذیه و رشد آنان مسیر دین پذیری و دین داری همراه با تفکر هموار می شود محور قرار گیرند؟ می دانم که باید قبله و جهت اصلی نگاه به دین و دین داری تصحیح شود تا در انتها به حضور درآیند. باید در ابتدا چه کرد چگونه شروع کنیم تا قدمی استوار برای گامهای آتی باشد؟ در قلب می دانم که باید چه بشود و چه نشود ولی نمی توانم آن را در ذهن و الفاظ و در قالب برنامه ای مدون درآورم و از آنجایی که مربیان دیگر هم هستند و باید برنامه ای تدوین شده مهیا باشد آن دانش قلبی کمک چندانی نمی کند چون نمی توانم دیگران را از آنان مطلع و همراه کنم. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بتوانید مباحث معرفت النفسی را از طریق کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» با آن‌ها در میان بگذارید. موفق باشید
10673
متن پرسش
سلام: امام خمینی «ره» با آن جایگاه عظیم توحید و تقوا، که زیاده گویی و حرف غیرحق از ایشان دیر است چه چیزی در شهادت حسین فهمیده می بینند که می فرمایند: رهبر من آن نوجوان ۱۳ساله است که نارنجک بر کمر خود می بندد و زیرتانک می رود؟ در سخنان شما شنیدم که در مورد آقای بنی صدر امام خمینی فرمودند: آن آقا هم برگردد و تدریس خود را ادامه دهد، پس آن همه جنایت این شخص چه می شد؟ یعنی آقای بنی صدر بی گناه بوده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن روح الهی که در آن زمان بر عالم تجلی کرده بود تا خداوند دشمنان اسلام را شکست دهد، در قلب مبارک آن جوان 13 ساله ظهور کرد و نشان داد در آن روز خدا از ما چه‌چیزی می‌خواهد و حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» از این جهت فرمودند: رهبر ما آن جوان 13 ساله است. بنی‌صدر تا قبل از آن‌که به پاریس برود اشتباهات فاحشی داشت، ولی مقابل نظام اسلامی نبود و حضرت امام از آن جهت فرمودند برگردد و به تدریس خود در دانشگاه ادامه دهد تا بلکه از این طریق او را از مهلکه‌ای که گرفتار شده بود نجات دهند. موفق باشید
10672
متن پرسش
سلام: می خواستم بدونم نظرتون درباره ی جزوات حاج آقای نیک اقبال چیه؟ (از لحاظ اعتقادی و مبنایی) آدرس سایت ایشون هم میزارم خدمتتونnikeghbal.ir/ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید این کار احتیاج به صرف وقت دارد و برای بنده امکان ندارد، چنانچه در مورد نکته‌ی خاصی سؤال دارید با کپی‌کردن آن متن می‌توانم در خدمتتان باشم. موفق باشید
10670
متن پرسش
سلام به شما: با توجه به تاکیدات شما به جوانان طالب خدمت به انقلاب، خواهشمند است دلایل خود را بطور کامل برای ترجیح دادن حوزه در این مقطع زمانی ذکر بفرمایید. آیا این تاکید و اولویت برای خواهران نیز به این جدیت مطرح است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار فرهنگی اساسی‌ترین نیاز انقلاب اسلامی است و مایه‌های اصلی کار فرهنگی در آیات و روایات است و در حوزه بهتر می‌توان زمینه‌ی ارتباط با آیات و روایات را در خود شکل داد. اگر حوزه‌های خواهران هم در این مسیر همّت خود را قرار دهند حوزه برای خواهران هم خوب است مشروط بر این‌که خواهرانی که همسر دارند، امور همسرداری را در اولویت قرار دهند. موفق باشید
10669
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: لطفا در مورد نحس بودن ماه صفر و وجه جمع آن با روایاتی که ذاتی بودن نحسی را از ایام برداشتند توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم‌رفته نمی‌توان به آن نوع روایات اعتماد کرد، حتی بعضی از علماء از مرحوم شیخ عباس قمی«رحمة‌اللّه‌علیه» گله‌مندند که چرا این موضوع را مطرح کرده‌اند. موفق باشید
10666
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: دانشجوی کارشناسی ارشد هستم و هم اکنون مشغول نوشتن پایان نامه هستم، موضوعم: توفیق در عبادات و عوامل سلب آن در آیات و روایات است، منابع کمی تاکنون بدست آورده ام و هم اکنون در موضوعات توفیق در دعای مکارم الأخلاق امام سجاد (ع) کار می کنم اما بعضی مطالب برایم مبهم است و مطلب زیادی در آن موضوع ها بدست نیاورده ام. یکی از این مطالب که سنگین است و هم شیرین و کاربردی آن قسمت از دعاست که امام سجاد (ع) از خداوند درخواست می کند: (و وفّقنی إذا اشتکلت علیّ الأمور لأهداها و إذا تشابهت الأعمال لأزکاها و إذا تناقضت الملل لأرضاها) امام (ع) از خداوند درخواست گزینش حقّ در امور مشکل - انتخاب پاکیزه تر در کارهای مشابه - در تناقض ملل مرضیّ خدا را گزیدن می نماید. می خواستم مطالبی جدید و کاربردی در این موارد که در دعا به آن اشاره شده بیابم به خصوص در مواجهه با امور شبهه انگیز چه کنیم که مردم را به بهترین راه هدایت کنیم و خود نیز از شبهات دور باشیم و چه کنیم که اهل بدعت نباشیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت سجاد«علیه‌السلام» در این فراز از دعا از حضرت حق تقاضای بصیرتی را می‌کنند که در ذیل آن بصیرت به توفیقی خاص نایل شوند، توفیق شناخت هدایت‌گرترین امور وقتی که امورات متفاوت انسان را به اشتباه می‌اندازد که کدام را انتخاب کند. و وقتی چند عمل در مقابل انسان هست که هرکدام خوبی‌هایی دارد توفیق آن است که انسان بتواند پاک‌ترین آن‌ها را عمل کند که آلوده به هیچ‌گونه خودنمایی و ریاکاری نباشد و وقتی انواع اندیشه‌ها - ملل یعنی عقاید و مذاهب - هرکدام دیگری را نفی می‌کنند و صورت حق به خود می‌گیرند توفیق تو را می‌خواهم که بتوانم آن‌ عقیده و اندیشه‌ها را پیروی کنم که کامل‌ترین رضایت تو در آن است. آری حضرت خود متوجه‌اند در چنین عرصه‌هایی تنها با توفیق الهی می‌توان موفق بیرون آمد و توفیق نیز به همین معنا است که حضرت حق امکانی را در بنده‌اش ایجاد ‌کند که امکان تحقق صحیح‌ترین راه برایش فراهم شود. بحث توفیق را می‌توانید در باب التوفیق شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم، ج‏7، ص: 409 دنبال کنید. موفق باشید
10663
متن پرسش
سلام علیکم: 1. چرا انسان هم مثل حیوانات که دارای درجه وجودی کمتری از انسان هستند اما در عین داشتن مقامات عالی اللهی و مقام خلیفه الله بودن دارای بدنهای مادی متفاوتی نیستند، مثلا ما در سنگها سنگ آهک، عقیق، مرمر و غیره داریم در نباتات همینجور در حیوانات گرگ داریم، زرافه، آبزیان، برندگان، حشرات و... چرا انسان در عین خوب بودن در بیشگاه اللهی دارای شکلهای بسیار متفاوت و عجیب نیست؟ 2. آیا آدمهایی مثل رسول ترکها و علی گندابی ها و طیب ها وجود خارجی داشته اند یا داستانند؟ اگر راستند بعد از رجوع مردانه شان به حق با ادبارشان و با قبضشان و با نا امیدی شان چگونه برخورد می کردند و چگونه تا اخر بر صراط ماندند؟ مگر در حدیث نداریم هیچ کس نیست مگر اینکه در هر 40 روز حدیث نفس دارد؟ با آن گذشته عجیبشان چگونه از نا امیدی عبور می کردند؟ ریشه عبادت نکردن مستمر را در چه می بینید و چرا ما زیاد نا امید می شویم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر روحی برای استکمال خود بدن می‌خواهد، آن‌هم بدنی مناسب آن روح و اهدافی که آن روح باید از طریق آن بدن به آن‌ها برسد. آیت‌اللّه شجاعی در کتاب «معاد یا بازگشت به خدا» نکاتی در این رابطه دارند 2- هرکس وارد زندگی دینی شد اقبال و ادبارش در فضای دین است، یک روز حجاب‌های او رقیق است و راحت‌تر به حق نظر دارد و یک روز حضرت حق با اسم جلال بر او تجلی می‌کند و او عملاً در ادبار قرار می‌گیرد تا با همّت بالاتری وارد میدان دینداری شود. باید برسیم به این نتیجه که همه‌ی امور خود را با رجوع به حضرت حق رفع کنیم، در این صورت ارزش عبادت برایمان روشن می‌شود. موفق باشید
10660
متن پرسش
سلام علیکم: استاد من قبلا سوال شماره 10514 رو از شما پرسیدم ولی هنوز برام حل نشده و منو گیج کرده سوال: «خداوند به هر موجودی همان وجود و همان اندازه از کمال را می دهد که می تواند بپذیرد یعنی نقص ها از ناحیه ذات خود آنهاست نه از ناحیه فیض باری تعالی» آخه موجودات چه تقصیری دارند؟ استاد خواهش می کنم این رو شما یکم توضیح بدین چون توضیحات شما قابله فهمه یا حداقل یه سخنرانی یا کتاب قابل فهم رو معرفی کنین.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل این مباحث را باید در دروس عدل الهی دنبال کنید، در این‌جا تنها می‌توانیم به سؤالاتی که پس از مطالعه‌ی دروس پیش می‌آید جواب داد. کتاب «عدل الهی» از شهید مطهری در این مورد خوب است. عرایض بنده در سی‌دی اصول عقاید قسمت عدل الهی هم إن‌شاءاللّه می‌تواند کمک کند. موفق باشید
10659
متن پرسش
سلام علیکم: در قنوت نماز وتر حین استغار و یا دعاهایی که جنبه استغار و آمرزش دارد چگونه باید گریه کنیم که حجاب نشود؟ با یادآواری گناه هایی که انجام دادیم؟ یا فقط سعی کنیم احساس حضور در محضر حق را تقویت کنیم و خود را نبینیم و اشکها از عظمت حق و ناچیزی ما سرازیر شود؟ یا...؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به لطف الهی قلب متوجه افقی شد که در برابرش قرار گرفته و طالب هرچه بیشتر نزدیکی به آن شد، اشک به عنوان قدم‌های نزدیکی به حق به میان می‌آید. کار شما آن است که با پشتِ کار کامل در نیمه شب به حضور حق در آیید، باقی را به خدا بسپارید. موفق باشید
10657
متن پرسش
سلام: استاد اگر ممکنه سوال بنده را کمی با تفصیل شرح دهید: در گزاره «اسان موجود است» آیا اصلا وجود می تواند بر محمول حمل شود؟ اصلا گزاره محمول دارد؟ ارکان قضیه کدام است؟ اگر ممکن است منبعی را هم برای فهم بیشتر معرفی بفرمایید. ممنون. یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر بحث اصالت وجود بدایة الحکمة را دنبال کنید این مباحث برایتان روشن می‌شود. در آن‌جا بحث می‌شود که قضیه‌ی انسان موجود است، در ذهن است و در خارج، وجود است که به صورت انسان در آمده و لذا ملاهادی سبزواری می‌گوید: «إنَّ الوجود عارضاً مَهِیّاً.... تصوراً واتحدا هویة» یعنی در ذهن و تصور وجود بر ماهیت عارض می‌شود، ولی در خارج وجود است که به صورت ماهیت در آمده. موفق باشید
10656
متن پرسش
با سلام: نظر استادی در باب احادیثی که می فرماید رزق روزت را داشته باش و حریص برای فردا نباش، این بود که از باب مثال در همین نان خریدن ها باید مواظب بود که وقتی نانوایی هم می رویم به قدر نیاز همان روزمان نان تهیه کنیم ای بسا ما برای دو روز نان می خریم و عده ایی را که آخر وقت به نانوایی می رسند از رزق همان روز یا شبشان محروم می کنیم. و مثال هایی از این دست. خواستم نظر شما را در این گونه حساسیت به حقوق دیگران بدانم که نظرات صحیح است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند ما اندوخته‌ی یک سال را نگه می‌داریم و بقیه را به نیازمندان می‌دهیم. با توجه به این امر باید عمل کنیم، البته اگر ذخیره‌‌کردن ما موجب کمبود نشود. و در رابطه با آن روایات باید در صحنه‌ی عمل که مشغول کسب و کار هستیم متوجه باشیم نگران رزق آینده‌ی خود نباشیم، رزق آینده در آینده ظهور می‌کند. موفق باشید
10655
متن پرسش
سلام و عرض ارادت: استاد، من نمیتونم بپذیرم که انقلاب داره رو به جلو حرکت میکنه، الان جمهوری اسلامی به بزرگترین دشمن انقلاب اسلامی تبدیل شده، چرا از این موضوع داره غفلت میشه و داریم شعار میدیم؟ چرا واقع بینی نداریم؟ حجم عظیم فساد، ناکارآمدی ، ‌رابطه بازی و بی عدالتی که الان در سیستم اجرایی، قضایی و مقننه ما بوجود اومده کمر انقلاب رو شکسته! این ناکارآمدی باعث شده با تحریم ها زمین بخوریم و خیلی راحت مذاکره با امریکا رو قبول کنیم! استاد هرچی رو بشه توجیه کرد و شعار داد، وضعیت الان گل و بلبل شنیدن با امریکا و کری و اشتون رو نمیشه توجیه کرد. این صحبت ها رو آقا توی نماز جمعه سال 76 داشتند، با توجه به وضعیت الان، به نظر شما هیچ حرفی باقی میمونه؟! «نماز جمعه بیست و ششم دی ماه سال 76 : هدف اینها چیست؟ هدف حکومت امریکا و دستگاه امپراتوری خبری امریکایی از این حرفها چیست که مرتّب می گویند: ایران میخواهد مذاکره کند؟ هدف، چند چیز است: 1- یکی این‌که اینها می خواهند آن چیزی را که تا امروز وسیله وحدت ملت ایران بوده است، به وسیله اختلاف ملت ایران تبدیل کنند. تا به حال آحاد ملت ایران به خاطر این‌که می دانستند دولت امریکا دشمن آنهاست، در مقابل دشمنی آمریکا، اگر یک وقت اختلافات جزئی هم داشتند، کنار می گذاشتند و متّحد می شدند. مقابله با آمریکا، یکی از وسایل وحدت این ملت بوده است. اینها می خواهند با این جنجالها، همین وسیله وحدت را، به وسیله اختلاف تبدیل کنند. این علیه آن، آن علیه این. این بگوید مذاکره، آن بگوید مذاکره چه فایده‌ای دارد؛ آن یکی بگوید چه ضرری دارد؟ یک عدّه از این طرف بحث کنند، یک عدّه از آن طرف بحث کنند! و اینها هم این وحدت عظیم ملی را که ملت ایران در مقابله با حضور دشمن دارد، به اختلاف ملت ایران تبدیل کنند. 2- هدف دوم این است که می خواهند با تکرار این قضیه - مذاکره و رابطه با آمریکا - قضیه‌ای را که در چشم ملت ایران، به دلایلی منطقی، یکی از زشت‌ترین چیزهاست، قبحش را از بین ببرند. می خواهند قبح این را از بین ببرند؛ مثل کاری که سرِ قضیه اسرائیل با اعراب کردند. یک روز بود که دولتهای عرب، صحبت کردن با اسرائیل، رابطه با اسرائیل و حتّی آوردن اسم اسرائیل را یکی از کارهای بسیار زشت می دانستند. اینها با مطرح کردن و پیش کشیدن این قضیه، آنها را یکی یکی از صفوف ملت عرب خارج کردند و بار را به گردن او انداختند. بتدریج کاری کردند که قبح این قضیه ریخت؛ حتّی دولتهایی که در مرزهای اسرائیل نیستند و هیچ خطر و ضرری هم از اسرائیل نمی بینند، در خانه خودشان نشسته‌اند و صحبت از مذاکره با اسرائیل می کنند! واقعاً چه لزومی دارد؟ اما می کنند؛ چون قبحش ریخته است. 3- هدف سوم این است که اصل مذاکره با ایران، برای امریکا به عنوان ابرقدرت، بسیار مهم است... ابرقدرت، یعنی آن قدرتی که از همه قدرتهای سیاسی دنیا بالاتر است و می تواند اراده خود را بر آنها تحمیل کند... حال ابرقدرتی با این همه ادّعا، با این همه باد و بروت جهانی و سیاسی، یک جا هست که برایش ارزش و اعتبار و احترامی قائل نمی شوند؛ آن یک جا کجاست؟ جمهوری اسلامی ایران. برای آمریکا مهم است که ایران اسلامی که از روز اوّل به دلایل روشنی در مقابل امریکا ایستاد و تسلیم امریکا نشد و گفت که با امریکا مذاکره نمی کنم، حالا بگوید که بسیار خوب، چَشم، ما هم مذاکره می کنیم! می گویند بفرما، ابرقدرتی کامل شد! این منطقه‌ای هم که زیر بار نمی رفت، زیر بار آمد؛ این‌جا هم عتبه را بوسیدند! بنابراین، صِرف مذاکره برایشان خیلی مهّم است. 4- نکته دوم برای این‌که مذاکره با ایران برای امریکا اهمیت دارد، این است که حرکت جمهوری اسلامی و ملت ایران موجب شد که احساسات اسلامی در هر گوشه دنیا بیدار شود؛ در آسیا، در آفریقا و حتّی در اروپا، مسلمانان با نام اسلام، احساسات اسلامی خودشان را سرِ دست گیرند و مبارزه‌ای را به نحوی شروع کنند. اگر جمهوری اسلامی با امریکا پشت میز مذاکره بنشیند، آمریکاییها خیالشان از این جهت راحت می شود؛ به هرجایی در دنیا می گویند: شما برای چه تلاش می کنید؟ شما که مثل ایران نخواهید شد، به پای ایران که نخواهید رسید! هر چه بشوید، یک ملت و یک نظام و آن شکوه و شجاعت را که پیدا نخواهید کرد؛ آنها هم بالاخره مجبور شدند و این‌جا پای میز مذاکره آمدند؛ شما دیگر چه می گویید!؟ یعنی با تسلیم ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران به نشستن پای میز مذاکره با آمریکا، خیال آمریکا از بسیاری از این مبارزات دنیای اسلام آسوده خواهد شد. این سؤال امروز در ذهن بسیاری از مسؤولان کشورهای اسلامی و غیر اسلامىِ به اصطلاح خودشان جهان سومی وجود دارد و برای دستگاه آمریکا موجب زحمت جدّی شده است؛ خارج شدن از حالت تبعیت و تسلیم، به خاطر وجود جمهوری اسلامی، که جمهوری اسلامی هست، هیچ اعتنایی هم به امریکا نمی کند و آمریکا نمی تواند هیچ کار مهمّی با آن انجام دهد. چرا؛ گاهی اوقات هارت و هورت می کنند؛ مثلاً قانون «داماتو» یی می گذرانند، قانون هم بعد از چند ماه به خودی خود منسوخ می شود؛ کار اساسی نمی توانند بکنند. پس، چرا ما خودمان را بیخودی معطّل کردیم و اسیر امریکا شدیم؟ امریکا در پی یک جواب است؛ باید کاری کند که به آنها این‌طور تفهیم شود که: «دیدید، این محاصره اقتصادی و همین فشارهایی که ما علیه جمهوری اسلامی به خرج دادیم، بالأخره جمهوری اسلامی را هم خسته کرد و مجبور نمود که او هم بیاید و زانو بزند و از آن پایگاه و از آن گردن برافراشته‌ای که داشت، بناچار پایین آید!». این را به دولتهایی که پیرو و تابعش هستند، تفهیم کند که: «نخیر؛ این‌طور هم نیست که شما خیال کنید کسی که با ما نباشد، می تواند از آسیب در امان بماند. جمهوری اسلامی هم بالاخره مجبور شد بیاید»! اینها می خواهند با شایعه مذاکره جمهوری اسلامی - که بگویند جمهوری اسلامی تسلیم شد؛ طرف ما آمد و مجبور شد کنار بیاید و با ما مذاکره کند - این‌طور وانمود کنند که در این مصاف، بالاخره قطب اسلامی شکست خورد و مجبور به عقب‌نشینی شد و قطب استکبار در این مصاف پیروز گردید. بالاخره امریکا از این‌که شایع شود جمهوری اسلامی تسلیم شده است تا با آمریکا مذاکره کند و پشت میز مذاکره بنشیند - یعنی از حرفها و ادّعاهای خود نسبت به استکبار دست بردارد - بیشترین استفاده را می کند. آمریکایی ها مستکبرند. آدم مستکبر و دولت مستکبر، دنبال سبز کردن حرف خودش است. بنابراین، این‌طور نیست که رابطه‌برای کشور ما فایده‌ای داشته باشد؛ که اگر رابطه نباشد یا مذاکره نباشد، این مشکلات به وجود خواهد آمد و اگر این مذاکره و رابطه انجام شد، مشکلات از بین خواهد رفت؛ نه. نه امریکا برای ایجاد مشکلات آن‌چنان دستش باز است و نه رابطه و مذاکره این چنین معجزه‌گریای برای رفع مشکلات دارد. هیچکدام از اینها نیست؛ بسته به توان ملت است، بسته به عُرضه یک حکومت است، بسته به اقتدار و عزّت‌خواهی ماست که بتوانیم در مقابل امریکا بایستیم و برطبق اراده و برطبق مصالح کشورمان اقدام کنیم. رابطه و مذاکره، برای ملت ایران و برای نهضت جهانی مضّر است. اولین ضرر این است که آمریکایی ها با ورود در این میدان، این‌طور تفهیم خواهند کرد که جمهوری اسلامی از همه حرفهای دوران امام و دوران جنگ و دفاع مقدّس و دوران انقلاب صرف‌نظر کرده و گذشته است. اوّلین چیزی که امریکاییها ادّعا می کنند، این است. اوّلین مطلبی که در دنیا شایع می کنند، این است که انقلاب اسلامی تمام شد و پایان گرفت؛ کما این‌که هنوز هیچ چیز نشده، همین حرفها را زمزمه می کنند!»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موضوع با شما موافقم که قصد آمریکا در مذاکره با انقلاب اسلامی همین است که جنابعالی و سایر اندیشمندان انقلاب اسلامی متوجه شده‌اند، ولی عنایت داشته باشید ما در شرایطی بحمداللّه هستیم که یقیناً آمریکا را ناکام خواهیم گذاشت و انقلاب اسلامی چهره‌ی دیگری از فرهنگ مقابل با استکبارش را به نمایش می‌گذارد. زیرا انقلاب اسلامی در سر تا سر جهان یک لحظه در دفاع از جریان‌های ضد استکباری کوتاه نیامده، درست در حین مذاکره با آمریکا در تقویت حماسه‌ی یمن نقش خود را بازی می‌کند که حیات خلوت سعودی بود. درست در حین مذاکره تلاش دارد کرانه‌ی باختری را مسلح کند و در قدس انتفاضه‌ی دوم را راه بیندازد. از طرفی ما باید جای این فکر را که مدعی است می‌توان در مذاکره با آمریکا مسائل انقلاب را حل کرد روشن می‌کردیم. فراموش نکنید ما در عین آن‌که از جهتی نسبت به انقلاب اسلامی در زمانِ «فانی» زندگی می‌کنیم و هر روز همان‌طور که در ابتدای سخن فرمودید با انواع ظلم‌ها و بی‌عدالتی‌ها روبه‌روییم، نسبت به انقلاب اسلامی در زمانِ «باقی» زندگی می‌کنیم و حقیقتی که انقلاب اسلامی در تاریخ ما وارد کرده و در ذیل نگاه قدسی در حال عبوردادن بشریت است از فرهنگ استکباری به حاکمیت مهدوی. نگاهی که شیعه در به میدان‌آمدنِ سقیفه داشت و سقیفه را همه‌ی اسلام ندانست. انقلاب اسلامی در «زمان باقی» با هدایت‌های رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» راه‌هایی را گشوده که مذاکره با آمریکا به محاکمه با آمریکا تبدیل می‌شود و با روشن‌شدن قصد ایران در عدم داشتن تسلیحات اتمی، این آمریکا است که در جای متهم قرار می‌گیرد و انقلاب اسلامی یک گام جلو می‌رود. عنایت داشته باشید ماوراء تبلیغات غربی، متفکران جهان حرف انقلاب اسلامی را به‌خوبی می‌فهمند و این متفکران هستند که راهنمای افکار مردمشان خواهند بود. اجازه بدهید از ذکر نمونه‌ها صرف نظر کنیم. موفق باشید
10654
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: حضور در برخی از شرکتهای دولتی و ملاحظه بی نظمی ها و سو مدیریت ها انسان را از شرایط آتی این شرکت ها بیمناک می کند. در صورتی که در یکی از این دست شرکت ها مشغول به کار باشیم وظیفه ما چیست؟ تلاش برای اصلاح به سهم خودمان برای شرایط این شرکت و اطمینان از آینده رزق و شرایط بازنشستگی؟ آیا اگر به فکر ایجاد شرایطی برای شغلی جدید باشیم و در کنار آن شغل کم کم به سمت شغل دیگری برای اطمینان از آینده باشیم اشتباه کرده ایم؟ آیا معنای حدیث امام حسن (ع) به جناده مبنی بر تامین رزق روزانه و عدم نگرانی از روزی فردای نیامده همین است یا باید برای آینده پیش بینی کنیم؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع دوراندیشی‌ها که می‌فرمایید کار عاقلانه‌ای است و حرف حضرت آن است که تو بستر کار و رسیدن رزق را فراهم کن و دیگر نگران آینده مباش. موفق باشید
10653
متن پرسش
یکی از اساتید دانشگاهمان ادعا می کند که پیامبر (صل الله علیه واله) طبق آیه ای از قرآن با این مضمون می فرمایند که من از 2دقیقه بعدخودم هم خبر ندارم. با این استدلال می خواست نتیجه بگیرد که امامان معصوم علم غیب ندارند. از دانشجویان خواست که تفاوت وحی و علم غیب را برایش ببرند می شود این شبهه را پاسخ دهید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور است که آن استاد محترم فرموده‌اند. رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند من بشری هستم مثل شما مگر آن‌که به من وَحی می‌شود، منتها در همان قرآن که به رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» وَحی شده و حضرت با قلب مبارک خود عمق آن را درک کرده‌اند حقایقی هست که به کمک آن حقایق خیلی چیزها برایشان روشن می‌شود و می‌فهمد که مثلاً آینده‌ی ملتی که جناب سلمان از آن ملت است چه خواهد بود مضافاً که در سوره‌ی جن می‌فرماید: «عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى‏ غَیْبِهِ أَحَدا إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏» داناى غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمى‏سازد مگر رسولانى که آنان را برگزیده. موفق باشید
10652
متن پرسش
با سلام و عرض احترام و تحیت: منظور حضرتعالی از محکمات انقلاب اسلامی که در کتاب جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی ص 49 فرمودید چیست؟التماس دعای خیر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر إن‌شاءاللّه بقیه‌ی کتاب‌های مربوط به انقلاب اسلامی و کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را دنبال بفرمایید جواب خود را می‌گیرید زیرا ابتدا باید جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی روشن شود و سپس بحث اصول انقلاب پیش آید. آری اصل تقابل با استکبار و دفاع از مستضعفین در ذیل اسلام اصل مهمی است ولی همین امر را هم باید با توجه به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی تعریف کرد. موفق باشید
10650
متن پرسش
با سلام و تشکر فراوان از استاد بزرگوار: با توجه به اینکه دوستان هم اشاره کردند نسبت به اینکه فایل ها mp3 باشند و شما هم اشاره کردید در سایت جدید این کار صورت خواهد گرفت، اگر امکانپذیر هست تفاسیر همه سور را هم بر روی سایت جدید قرار دهید. اجرتان با آقا امام حسین علیه السلام که در وصل قلوب به ائمه اطهار یاریمان کردید. دست حق در دنیا و آخرت همراه شما و همه عزیزانی که همدوش شما تقبل زحمت می کنند.
متن پاسخ
به نام خدا، با سلام خدمت کاربران گرامی: فایلهای صوتی در سایت جدید ان شاءالله بصورت mp3 بارگذاری خواهد شد ولی گذاشتن تمام فایلهای صوتی استاد که بالغ بر پانزده دی وی دی می باشد کاری غیرمعمول است. با این حال هم اکنون حدود 1200 فایل صوتی برای استفاده عزیزان روی سایت قرار دارد.
10649
متن پرسش
سلام علیکم: نظر شما درباره ی آقای دکتر کریم مجتهدی چیست؟ و چرا با وجود درج ایمیل، جواب سوالات به آن ارسال نمی شود و فقط بر روی سایت قرار می گیرد؟ لازم به ذکر است که جواب سوالات قبلم را از طریق همین ایمیل از شما دریافت نمودم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- جناب آقای دکتر کریم مجتهدی یکی از ذخیره‌های ارزشمند تفکر فلسفی هستند 2- اگر ایمیل را در سوال خود بگذارید بنابر آن است که آن سؤال به ایمیل شما فرستاده شود و اگر برای دیگر کاربران محترم هم مفید بود، در معرض دید آن‌ها قرار می‌گیرد. موفق باشید
10648
متن پرسش
سلام: می خواستم در مورد مکتب تفکیک و آنهایی که موافق عرفان و فلسفه هستند بیشتر بدانم. لطفا کتابی معرفی کنید می خواستم ببینم کدام راه درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های زیادی هست. کتاب «رویای خلوص» از سید حسن اسلامی و کتاب «جدال با مدعی.» از آقای دکتر حسین غفاری خوب است. سایت حجت‌الاسلام آقای وکیلی در مورد تفکیک نکات خوبی دارد. موفق باشید
10647
متن پرسش
می خواستم نقدی در مورد چارچوب کلی اندیشه های آقای ملکیان برایم بنویسید. ساختارهای اندیشه ایشان چیست و را ه رهایی و تسلط بر این نوع اندیشه ها چیست؟ سخنرانی های ایشان انسان را به بن بستی می برد که راه رهایی گویا وجود ندارد. چرا این نوع اندیشه ها در کشور ترویج می شود که انسان را از زندگی متعادل خود خارج کنند و افقی از تاریکی را جلوی چشم خود ببینی. 2. آیا فلسفه تحلیلی در همان ساختار سوپژکتیویته طرح ریزی شده و چرا دغدغه ای برای متعالی شدن در این نوع فیلسوفان دیده نمی شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظرم اگر با مطالعه‌ی کتاب‌هایی مثل «مدرنیته و توهّم» و یا «علل تزلزل تمدن غرب»، غرب را بشناسید جایگاه اندیشه‌ی آقای ملکیان را که سعی می‌کنند یک غرب بهداشتی را به ملت ما توصیه کنند، می‌شناسید. باید مردم با سطح فکریِ رشد یافته‌ی خودشان این تفکرات را بشناسند 2- قسمت دوم سوال برایم مبهم است. موفق باشید
10646
متن پرسش
سلام علیکم اگر بشه برای سوالات و جوابها تاریخ بگذاریدگاهی اوقات خیلی بدرد میخوره .مثلا تاریخ روزی که جواب میدهید. که وقتی رجوع به سوالات گذشته میکنیم محدوده زمانیِ سوال و جواب مخصوصا در مسائل سیاسی مشخص باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت بررسی فرمایید. موفق باشید
10644
متن پرسش
سلام علیکم: 1- طلبه ی پایه ی 3 هستم با کلی سوالات فلسفی و معرفت شناسی، برای حل اینها چه کنم؟ آیا به دنبال فلسفه بروم (در صورتی که فعلا مشغول کتاب المنطق هستم)؟ و اگر فلسفه را پیشنهاد می کنید خب عده ای در برابر این جریان مخالف خواندن فلسفه هستند در این صورت حد وسط این دو جریان چیست؟ 2- برای حل این سوالات فلسفی آیا با رفتن به سراغ روایات قابل حل نیست همانطور که عده ای مدعی چنین چیزی هستند؟ 3- فلسفه را با چه سیری پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در روزگاری زندگی می‌کنیم که عمده اشکالاتی که بشر امروز نسبت به مباحث دینی می‌گیرد با عقل فلسفی همراه است و شما چاره‌ای ندارید که با عقل فلسفی جواب دهید، حتی متدینین ما شبهاتی و یا سؤالاتی دارند که تنها با عقل فلسفی قانع می‌شوند 2- فیلسوفان برزگ اسلامی مثل صدرالمتألهین و علامه طباطبایی بر اساس تدبّر در آیات و روایات مباحث فلسفی خود را تنظیم کرده‌اند، لذا همان‌طور که در علم اصول شما با اصولِ تفکر فقهی روبه‌رو می‌شوید که حاصل تدبّر در سخنان معصوم است. فلسفه‌ی اسلامیِ ما حاصل تدبّر عالمان است در اصول عقاید و لذا می‌بینید برهان صدیقین ملاصدرا حاصل صدها روایت توحیدی است. 3- در نهایت بعد از چندسال درس‌ خارج خواندن با رجوع به اسفار وارد فلسفه می‌شوید ولی فعلاً در مرحله‌ی اول، سیری که روی سایت هست قسمت معرفت نفس و کتاب «از برهان تا عرفان» و «معاد» همراه با سی‌دی شروع خوبی است، در مرحله‌ی بعد به طوری که به دروس رسمی لطمه نخورد بدایة و نهایة شروع خوبی است. موفق باشید
10643
متن پرسش
سلام استاد: سوالی مدتها ذهن مرا مشغول کرده در رابطه با سرگذشت اهل بیت در اسارت. اینکه مدفن حضرت زینب و سکینه و رقیه و بعضی دیگر از مخدرات سلام الله علیهن در شام می باشد این را به ذهن می رساند که آنها در دوران اسارت از دنیا رفته اند و داستانهایی که در رابطه با بازگشت مجدد آنها به شام گفته می شود با عقل جور نمی آید به نظر می رسد مصیبتی که اهل بیت (علیه السلام) در اسارت کشیده اند ورای فکر و اندیشه ما باشد به نحوی که در تاریخ هم ذکر نگردیده است و شاید گریه خون امام زمان (عج) برای امام حسین هم ناشی از مصیبت های شام باشد. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخ به روشنی خبر می‌دهد که حضرت زینب«سلام‌اللّه‌علیها» بعد از شام به مدینه آمدند و پس از مدتی از مدینه خارج شدند و شاید با توجه به زمینه‌ای که در شام فراهم کرده بودند بی‌سر و صدا به شام رفتند و فعالیت‌های خود را در آن‌جا شکل دادند و بالاخره رحلت نمودند. خدایا: به بزرگی زینب«سلام‌اللّه‌علیها» که پس از این‌همه مصیبت، باز از پای ننشستت و از مدینه به جایی که باید برود هجرت کرد؛ ما را شور انجام وظیفه عطا بفرما. موفق باشید
نمایش چاپی