بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9142
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: فرمودید در دو روز 1 وعده گوشت، سوال بنده اینست که دکتر گیاهی مان می گویند این فرمایش شما نسبت به اشخاص متفاوت است. در مورد بنده و بچه هایم ایشان می گفتند هر روز هم که استفاده کنید باز نیاز بدنتان است. نظر حضرتعالی چیست؟ 2- آیا با وجود کم بودن میزان گوشت، باز هم 2 روز 1 وعده بیشتر نشود؟ ملتمس دعای خیرتان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بنده عرض کردم مطابق روایت است و مربوط به افرادی است که مشکل خاصی نداشته باشند. اگر مشکل خاصی در میان باشد موضوع فرق می‌کند. موفق باشید
9141
متن پرسش
سلام استاد: به علت فرصت مطالعاتی همسرم و به ضرورت لازم شد 6 ماه در چند کشور غربی زندگی کنیم و الان 2 ماهه در بارسلونا هستیم. خیلی از مباحث غرب شناسی شما را مطالعه کرده یا حضور داشته ام و الان از نزدیک میبینم و مشغول مستند کردن آن هستم (فیلم و عکس و...). متاسفانه اینجا ارتباط با آسمان خیلی ضعیف یا قطعه. ولی زندگی زمینی خوبی دارند حداقل خیلی بهتر یا راحت تر از ما. الان مجدد دارم مبحث معاد حضرتعالی را مرور میکنم. و دوست دارم نقاط ضعف و قوت این فرهنگ را مستند کنم و این مستندات در کنار مباحث تئوریک جنابعالی مفید است. اگر توصیه خاصی دارید مرقوم بفرمایید. متشکر دعا گوی شما هستم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم کار ارزشمندی است. سعی کنید از زاویه‌ای دیگر که متأسفانه از چشم بعضی‌ها پنهان است به آن‌ها بنگرید. به خصوص در رابطه با آن‌چه از جهت خانوادگی و عدم روحانیتی که بر آن‌ها می‌گذرد. از کارهای مثبت آن‌ها نیز غافل نباشید؛ کارهایی که برای تمدن سازی یک ملت ضروری است. موفق باشید
9140
متن پرسش
سلام: 1- آیا روایاتی که در مورد شک حضرت یونس بر ولایت امیرالمومنین علی«علیه‌السلام» آمده تا چه اندازه قوی هست؟ و نظر بزرگان در باره‌ی آن چیست؟ 2- آیا غصب حضرت یونس به خاطر رفع عذاب قومش از طرف خداوند بود یا چیز دیگری؟ اگر ممکن هست از روایات یا سند گفته شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهر آیات یک حکم دارد و آن همانی است که می‌فرماید حضرت یونس به جهت آن‌که آن قوم حکم خدا را نپذیرفتند و عذاب آمد، آن قوم را به صورتی غضب‌آلود ترک کرد و آن شد که شد. ولی باطن عمل یک حکم دیگر دارد که علی«علیه‌السلام» در این رابطه می‌فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عَرَضَ وَلَایَتِی عَلَى أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ أَقَرَّ بِهَا مَنْ أَقَرَّ وَ أَنْکَرَهَا مَنْ أَنْکَرَ أَنْکَرَهَا یُونُسُ فَحَبَسَهُ اللَّهُ فِی بَطْنِ الْحُوتِ حَتَّى أَقَرَّ بِهَا» خداوند ولایت مرا بر اهل آسمان‌ها و اهل زمین عرضه کرد بعضى اقرار و بعضى انکار کردند، یونس منکر شد خداوند او را در شکم ماهى زندانى کرد تا اقرار کرد. (بحار الأنوار، ج‏26، ص: 282) موفق باشید
9139
متن پرسش
سلام استاد: پیرو سوال 9092 که در باب تکفیری گری پرسیدم، شما در سلوک در صفحه 172 فرموده اید که آزادی در فطرت نهادینه شده لطفا 1- دراین مورد بیشتر توضیح بدهید و کتاب یا آیاتی را در این مورد اشاره بفرمایید. 2- و باز در همین صفحه پایین اشاره به رجوع عرفانی و فلسفی دارید لطفا در این مورد هم کتبی و منابعی را راهنمایی بفرمایید. 3- کتاب «فلسفه در دام ایدئولوژی» چقدر در این موضوع میتواند مدد برساند تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ظرفیت سؤال و جواب‌های سایت آن‌قدر نیست که فرصت شرح این مباحث باشد. آیات مربوط به فطرت را در این مورد ملاحظه فرمایید 2- مثلاً مطالعه‌ی کتاب «شرح دعای سحر» حضرت امام یا تفسیر سوره‌ی حمد ایشان، شروع خوبی است. 3- من این کتاب را که می‌فرمایید نمی‌شناسم. موفق باشید
9138
متن پرسش
با عرض سلام و تبریک فرا رسدن ماه مبارک رمضان: نظر شما را درباره استاد مرتضی مرتضوی و آثار ایشان و نظراتشان درباره کیهان شناسی و تاریخ و انسان شناسی خواستارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید
9137
متن پرسش
سلام: برای درمان شک و نسبت های بد که در ذهن می آید نسبت به خدا و اهل بیت (ع)چه راهی را میگویید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی از نظر عقلی مسئله را برای خود حلّ کردید، خطورات شیطانی را اعتنا نکنید، این‌ها تلاش‌های شیطان بدبخت و دیوانه است، بعد از مدتی مأیوس می‌شود و می‌رود، خوبی‌اش آن است که ما با جدّیت بیشتر مسائل خودمان را با اهل‌البیت«علیهم‌السلام» حل می‌کنیم. در رابطه با مسائل عقلی در این مورد کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید
9136
متن پرسش
سلام: از ارتباطات عاطفی و احساسی حتی با محارم خودم خسته ام. جایی فرمودید «صله ارحام» نه «محبت ارحام»، به هرحال بعضی بی اعتقاد و بعضی کج رفتار و خودم هم کم ظرفیتم. با این حال اگر بسیار بسیار کم مراوده حتی تلفن را هم کم کنم و در ذهنم از ایشان(ارحامم) بریدم اما ظاهرا نه آیا باز هم قطع رحم محسوب میشود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید این کار را بکنید. در هر صورت از نظر تکوینی ارتباطی بین شما هست که باید از نظر تشریعی نیز این ارتباط را حفظ کنید و به این ارتباط احترام بگذارید. موفق باشید
9135
متن پرسش
در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» در بحث «نحوة حضور حضرت حجت» میفرمایید که: «ما به آنها (مسیحیها که معتقدند منجیِ عالم بعداً به دنیا میآید) می‌گوییم؛ چیزی که غایت عالم است، اگر محقق نباشد، جهان چگونه دارد به سوی آن پیش می‌رود؟!»، و میفرمایید که دلیلتان این است که: «غایت مفقود محال است». آیا منظور از غایت، همان غایت خارجی است؟ یا منظورتان «علت فاعلی» است که در نفس فاعل محقق است و همان آرزو و علم و ارادة فاعل است؟ صورت اول (که منظور غایت خارجی است)، واضح است که مقصود نیست؛ چرا که اگر غایت در خارج موجود بود، فاعل اصلاً به سمت آن حرکت نمیکرد. خصوصاً (از اینجا هم مطمئن میشویم که منظورتان این نیست) که بعد میفرمایید: «هر غایت حقیقی باید در عالم غیب محقق باشد.». احتمالاً مقصود شما صورت دوم (که منظور علت فاعلی است) میباشد؛ چرا که بعد در مثال مولوی میفرمایید: «پس میوه اول است، اما در عالم غیب و در عالم ذهنِ باغبان.». اگر منظورتان از غایت این باشد، نیازی نیست امام زمان (عج) در بیرون محقق باشد، و کافی است که بعداً به دنیا بیایند، کما این که قبل از ولادت پیغمبر اسلام (ص)، با این که «پیغمبر در دنیا» محقق نبودند، جهان به سمتش پیش رفت. ممکن است بگویید: «ولی مقام پیغمبر (که قبل از خلقت حضرت آدم (ع) به وجود آمده بود) موجود بود»، خُب همین جواب را ما میتوانیم اینجا بدهیم؛ که مقام امام زمان (عج) موجود است، اما خود حضرت به دنیا نیامده اند و بعداً در این دنیا محقق میشوند. لذا از طریق عقلی نمیتوان وجود امام حیّ را ثابت کرد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که سایر پیامبران متوجه وجود مقدس رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» بودند و از آن حضرت در راستای نبوتشان بهره می‌گرفتند ما در آن کتاب نظرها را متوجه حضور انسان کامل در هستی کرده‌ایم با توجه به این نکته که حقیقت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در طول تاریخ در جمال انبیاء ظهور خارجی داشته تا آن‌که ظهور تامّ و تمام آن در جمال محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به صحنه آمد. در مورد حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» نیز قضیه از این قرار است که حقیقت ولایت محمدی که در جمال علی«علیه‌السلام» با همه‌ی انبیاء سراً حاضر است – مثل حقیقت محمدی که با همه‌ی انبیاء بود- با ظهور حقیقت محمدی، در جمال علی‌بن‌ابی‌طالب ظاهر شد و از آن‌جایی که بر عکس نبوت که ختم شد، این ظهور باید در حوزه‌ی عمل به ظهور تامّ برسد، ولایت در ائمه«علیهم‌السلام» ادامه پیدا کرد و به حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» ختم شد و بدین لحاظ حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» وجود خارجی دارند، زیرا با ظهور محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» که ولایت نیز ظهور کرد زمینه‌ی ظهور تامّ و تمام ولایت کلی فراهم شد ولی به غایت خود که اِعمال ولایت الهی به صورت بالفعل در کل جهان است، محقق نشده؛ به همان معنایی که ولایت مهدی صورت ولایت کامل الهی است که باید در نهایت عالم بالفعل محقق شود ولی نبوت یک مأموریت است که با نبی خاتم به انتها می‌رسد. بنابر این از یک طرف بحث ختم نبوت است و از طرف دیگر بحث ختم ولایت. ختم نبوت با ظهور بالفعل نبی مکرم محقق شد ولی ختم ولایت که با حضور حضرت امیرالمومنین به نحو محمدی شروع شد، با ظهور مهدی به انتهای خود می‌رسد در حالی که با ظهور علی علیه‌السلام آن ولایت، حامل خاص در شخص خاص پیدا کرد و همان با ائمه علیهم السلام ادامه پیدا کرد و به مهدی علیه‌السلام رسید. در این راستا قاعده‌ای را که متذکّر می‌شود هر حقیقتی صورت خاص مناسب خود را در عالم مادون دارد فراموش نشود و از این لحاظ حقیقت ولایتی که با نور محمد«صلوات‌الها‌علیه‌وآله» از طریق امیرالمومنین«علیه‌السلام» ظاهر شد حتما آن ولایت در حال حاضر صورت خاص در انسان خاص را می‌طلبد و این غیر از صورت ولایتی است که در انبیاء گذشته و در کنار آن‌ها سرّاً محقق بود. موفق باشید
9134
متن پرسش
شما در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» برای آن که جا بیندازید که غایت مفقود محال است و حتماً باید غایتی وجود داشته باشد، این مثال را میزنید که: «قبل از این که به خانه برسیم، خانه‌ای هست تا ما به آن برسیم.». ولی این مثال شما تمام نیست؛ چرا که در این مثال، غایت خارجی، «در خانه بودن» است، نه خود خانه. و «در خانه بودن» هم موجود نیست مگر در ذهن. لذا بهتر است به جای این که غایت را «خانه» معرفی کنید و بگویید قبل از رسیدن به آن، موجود است، «در خانه بودن» معرفی کنید و بگویید: در ذهن فاعل موجود است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت اگر هم در خانه‌بودن مدّ نظر باشد، با نظر به امکان وجود خارجی‌ این فعل، ما به سوی خانه حرکت می‌کنیم که با حضور ما در آن خانه معلوم می‌شود، این امکان به صورتی بالفعل در خارج بود هرچند نسبت به ما هنوز بالقوه است. موفق باشید
9133
متن پرسش
شما در توضیحِ «غایت مفقود محال است» می‌فرمایید: «جوانی برای کودک، یا پیری برای جوان، به‌عنوان غایت به شکل بالفعل در خارج هست‌.»، من نفهمیدم: «پیری در خارج موجود است» یعنی چه؟! مسلماً پیریِ دیگران به ما ربطی ندارد که کسی بگوید: «یعنی پیرهایی در خارج هست»، و لذا نمی‌تواند پیریِ دیگران غایت ما قرار بگیرد. و به نظر حقیر خیلی هم بعید است که پیری یک مابه‌ازائی در عالم غیب داشته باشد؛ چرا که اصلاً پیری واقعیتی نیست تا ما بازاء خارجی داشته باشد، بلکه همان فرسوده‌شدن سلول‌های بدن در اثر بالا رفتن سنّ است. بدن واقعیت دارد، اما حالت بدن، واقعیتی مستقل از بدن نیست تا ما بازاء مستقلی داشته باشد!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: محال‌بودن غایت مفقود از این قرار است که هرجا حرکتی هست آن حرکت به سوی غایتی باید باشد، زیرا حرکت، تبدیل قوه به فعل است. و در هر حرکتی قوه‌های مشخصی در میان است که در اثر حرکت به فعل تبدیل می‌شود، زیرا اگر بی‌نهایت قوه در میان باشد که لازم می‌آید بی‌نهایت عدم در میان باشد که در آن صورت چیزی نمی‌ماند که بخواهد حرکت کند. از طرفی قوه‌ها، قوه‌های خاصی هستند در راستای همان موضوعی که در حرکت است. مثل آن‌که قوه‌های حرکت انسان غیر از قوه‌های حرکت گوسفند است. در هرحال وقتی در هر حرکتی غایت مفقود نیست و قوه‌ها به سوی هدفی خاص در حال تبدیل‌شدن به فعل هستند، می‌گوییم محال است غایت مفقود باشد و مثال پیری برای جوانی که ارسطو می‌زند به این لحاظ است نه از جهت ظهور پیری که گفته شود فرسایشی است، چون در نگاه فلسفی فرسایش معنا ندارد، آنچه واقعیت دارد تبدیل قوه‌ها به فعل است، هرچند در ظاهر مثل گندیدن سیب آثار انسانی بر آن مترتب نباشد که در بحث قوه و فعل کتاب نهایه مورد بحث قرارداده‌اید. موفق باشید
9131
متن پرسش
سلام: شما در کتاب 10 نکته از معرفت نفس فرمودید: «انسان در ابتدا، خود را همین مرتبه نازله ی روح میپندارد...» مرتبه نازله ی روح همین بدن مادی میباشد؟ چون بنده تصور کردم مرتبه نازله روح هم یک نوع تجرد دارد ولی مثل اینکه نازل ترین مرتبه روح بدن مادی میباشد. چطور ممکن است نازل ترین درجه روح بدن مادی باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن ابزار روح است و ربطی به مرتبه‌ی نازله‌ی روح ندارد. مرتبه‌ی نازله‌ی روح همان احساسی است که ما نسبت به خودمان به عنوان این‌که موجودی غیر از بدنمان هستیم، در ابتدای امر داریم. موفق باشید
9130
متن پرسش
با سلام و آرزوی توفیق روزافزون جنابعالی: می خواستم در برابر سوالاتی از قبیل اینکه 1- خدا برای چه ما را خلق نمود؟ 2- آیا خدا به عبادت ما نیاز داره 3- خدا برای چه ما را از اول در بهشت مستقر نکرد؟ اگر حقیقت انسان روح می باشد پس چرا خداوند جسم برایش قرار داد؟ و امثال اینها ... چگونه باید اندیشید؟ لطفا منبعی برای مطالعه در این زمینه معرفی نمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در چند جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» عرایضی در این مورد داشته‌ام. متن کتاب روی سایت هست. موفق باشید
9129
متن پرسش
سلام علیکم استاد: اخیرا عده ای در مقابل آقای مصباح (حفظه الله) موضع می گیرند که انتقادهای صریح ایشان باعث دو قطبی شدن جامعه، ایجاد تنش و اختلاف می شود. همچنینی که دولت را تضعیف میکند ایشان نباید اینقدر صریح انقاد کنند به نظر شما این رفتار چه معنایی می تواند داشته باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدنه‌ی دولت نسبت به آرمان‌های انقلاب اشکالات اساسی دارد چرا اگر آیت‌اللّه مصباح به عهده می‌گیرند که آن اشکالات را مطرح کنند ما به جای دولتی‌ها، آیت‌اللّه مصباح را محکوم کنیم؟ گاهی به ذهنم می‌رسد اگر آیت‌اللّه مصباح این اندازه صراحت به خرج نمی دادند بهتر بود، ولی نمی‌دانم. موفق باشید
9124
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در رابطه با وصیت‌نامه‌ی علمی دکتر داوری. ایشان در این مقاله پیشرفت را یکی از اصول مقوّم تجدد می دانند که کشورهای توسعه نیافته نیز آن را غایت خود می دانند. البته دکتر داوری در مقاله خود اشاره ای به انواع پیشرفت نکرده اند و به نظر می رسد پیشرفت را تنها همان توسعه متجددانه می دانند. از طرف دیگر ما با بحث الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت مواجهیم که پیشرفت را وجه همت خود قرار داده است. این دو نظر چگونه با هم جمع می شوند؟ با توجه به اینکه خود استاد داوری هم در این نشستها حضور داشته اند. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در شرح آن مقاله عرایضی داشتم که برای نشریه‌ی متین سوره‌ی اندیشه ارسال داشتم. فرموده‌اند قبل از آن‌که آن‌ها آن عرض بنده را در شماره‌ی اخیر چاپ نکرده‌اند بنده نوشته را در معرض دید کاربران محترم قرار ندهم. حوصله بفرمایید فکر می‌کنم بد نباشد به عرایض بنده در شرح مقاله‌ی دکتر داوری توجهی بشود حتی پیشنهاد بنده به رفقا آن است که روی آن بحثی گذاشته شود. موفق باشید
9122
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد فرموده بودید که اگر سایتی را در خصوص نشر آثار استاد پناهیان می شناسید معرفی کنید. سایت بیان معنوی bayanmanavi.ir جدید ترین مباحث استاد را به صورت صوت و متن ارائه می دهد و دوستداران استاد در این سایت از شهر های گوناگون به مباحث ارزشمند ایشان دسترسی دارند. ضمنا سایت اصلی که حاوی مجموعه آثار کامل استاد است ان شاءالله به زودی افتتاح می شود. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر فراوان از جناب‌عالی و موفقیت بیشتر استاد پناهیان در راهی که در پیش گرفته‌اند. موفق باشید
9121
متن پرسش
سلام علیکم. آیا شما هم معتقد هستید طب پزشکی مدرن نگاه مکانیکی به انسان دارد؟ بنده در تمام موارد درست نمیدانم. ولی بعضی مواقع خیلی برام این نظریه پررنگ میشود و نمیدانم درست است یا نه. مثلا یکی از روش های درمان گذاشتن باتری در قلب است. یا اینکه در معالجه دیسک کمر با دریل استوان را تراش میدهند و مهره جابگزین را قرار میدهند و پیچ میکنند. یا استفاده از پلاتین و... نمیدانم چند درصد از اینها از نوع نگاه مکانیکی ناشی میشود! شاید بنده خیلی بدبین باشم. اگر بنده را راهنمایی بفرمایید ممنون میشوم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایط طبیعی باید تلاش کنیم تا روح خودش بیماری‌ها را درمان کند ولی وقتی دنیای امروز مکانیکی شده و انسان‌ها گرفتار انواع سرعت‌ها و انواع سموم شده‌اند مقابل مشکلاتی که این‌چنین به وجود می‌آید همین کار‌هایی است که می‌کنند. موفق باشید
9120
متن پرسش
عطف به سوال رجعت: لطفا نظرتان را در مورد این مقاله بگویید (نقد ادله استاد رفیعی قزوینی در رباب رجعت) http://nameh-i-hikmat.sadiqjournals.ir/?_action=articleInfo
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید کلّ برنامه‌های سایت مذکور را در این مورد جستجو کرد و ظاهراً برای ورود به آن سایت رمز عبور می‌خواهد که مقدور بنده نیست. موفق باشید
9119
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید راه های ایجاد نشاط از نظر ائمه اطهار (ع) چی هست و ما جوون ها علاوه بر ورزش از چه راه دیگری میتونیم نشاط به دست بیاریم؟ اگر روایت ذکر کنید ممنون میشم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب‏» قلب خود را با برنامه‌ای که آرام آرام شما را با حق مأنوس می‌کند به نشاط و آرامش می‌رسد. به گفته‌ی مولوی «تو خوشی و خوب و کان هر خوشی .... پس چرا که منّت بادی کشی». موفق باشید
9118
متن پرسش
سلام علیکم. رجعت جسمانی است یا روحانی؟ و اگر جسمانی است همان جسم دنیایی است یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رجعت حتماً جسمانی است چون طرف باید به همین دنیا برگردد و نقش خود را ایفاء کند. آری بدنی مناسب روح‌اش برای خود به اذن خدا ایجاد می‌کند شبیه همان بدنی که داشت. موفق باشید
9117
متن پرسش
سلام: جناب استاد مطلبی هست که بسیار از ذکر آن شرم دارم اما چه کنم که باید گفت. نمیدانم چرا وقتی پدر بنده در خانه اند بنده بسیار معذب میشوم و احساس ناراحتی میکنم با وجود اینکه ایشان اصلا اهل گیر دادن زیادی نیستند و اخلاق بدی هم ندارند و وقتی ایشان بیرون از منزل هستند عجیب احساس آرامش و نشاط میکنم واقعا شرمسارم اما لطفا بفرمایید ریشه این چیه و چرا به این درد مبتلا شدم آیا من یک حیوان شدم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خودتان باید خودتان را متذکر کنید که در عین احترام به پدرتان کارهایی که برای خود تعریف کرده‌اید انجام دهید. در مورد این نوع سؤالات که کاملاً شخصی است، ایمیل خود را بنویسید که وقت سایر کاربران محترم گرفته نشود. موفق باشید
9116
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام استاد بهترین برنامه برای بچه های 7 تا 14 ساله در ماه رمضان چیه که انجام بدهیم؟ آیا مباحث معرفت نفس را می توان بیان کرد؟ اگر آری، چه منبعی معرفی می کنیم که مناسب این رده سنی باشد که ما طبق آن برنامه بریزیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کاری که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» به‌خصوص در قسمت «من کو؟» شده مفید واقع شود. اگر کتاب «چه نیاز به نبی» را نیز خودتان برایشان شرح دهید إن‌شاءاللّه اثر خود را می‌گذارد. موفق باشید
9115
متن پرسش
با عرض سلام حضور حضرتعالی: یکی از مسائلی که با شروع ماه مبارک رمضان به عنوان یک مسئله فکری آزار دهنده به سراغ من می آید مسئله ی روزه خواری در جامعه و نهی از منکر است. چون احساس می کنم به وظیفه ی خود در این موضوع به خوبی عمل نمی کنم. البته مواردی را نهی از منکر می کنم ولی برخی را نه. مثلا اگر سوار بر ماشین شخصی منکری مشاهده کنم غالبا برای نهی از منکر نمی ایستم. نمی دانم چقدر وظیفه دارم. آیا همه ی حرمت شکنان را وظیفه دارم نهی از منکر کنم؟ جسارتا جنابعالی در این گونه موارد چگونه رفتار می کنید؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون باید در نهی از منکر و امر به معروف ارتباطی منطقی برقرار شود باید اگر با منکری برخورد کردید، در فضایی صمیمی به آن فرد تذکر دهید که « مؤمن! اگر هم نمی‌توا‌نید روزه بگیرید، حرمت ماه رمضان را نگه دارید و علنی روزه‌خواری نکنید». ولی بنا نیست ما به دنبال مردم راه بیفتیم و ببینیم چه کسی روزه‌خواری می‌کند و به او تذکر دهیم. موفق باشید.
9114
متن پرسش
سلام استاد گرامی: بنده 25 ساله پایه اولم، می خواهم کار فرهنگی کنم ولی خودم دارای محاسن اخلاقی نیستم و خودم می فهمم و همچنین خانواده، البته مردم بیرون مشکلات من را نمی دانند البته در خانه هم مشکل زیاد خرابی ندارم و مشکلم اینکه خنده رو نیستم و اکثرا پکرم بخاطر مسائلی. حال آیا صحیح است که مثلا وقتی جزء خوانی قرآن می کنیم توضیحاتی درباره آیات قرآن بدهم یا مثلا احکام بگم قبل از اذان و غیره؟ نکته دیگر اینکه قوه وهمیه من خیلی قوی است و نمی گذارد اخلاص داشته باشم حتی مثلا یک صفحه قرآن که بعد از نماز در مسجد بلند می خوانم این قوه این قدر افکار به ذهنم میاره که دیگه قرآنی که می خوانم نمی فهمم و کم می فهمم مثلا فکر میاد که خیلی دارم قشنگ می خوانم فکر می آید که ماشاءالله تجوید را رعایت می کنم. الآن مردم پیش خودشون دارند مرا تحسین می کنند و ...و... با این شرایط چکار کنم (با توجه به کم صلاحیتیم و قوه واهمه ام؟) ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر توحید آرام‌آرام نظر به غیر خدا جای خود را به نظر به خداوند می‌دهد. سعی کنید نیت خود را در عمل خالص کنید حالا در بین راه نفس امّاره خودنمایی می‌کند. کار را ترک نکنید به نفس امّاره بی‌اعتنایی کنید. موفق باشید
9110
متن پرسش
منظور از به صحنه در آوردن دل چیست؟ آیا منظور همان ایجاد رابطه ی قلبی و عاطفی با خداست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. موفق باشید
9108
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد گرامی: از پاسخی که جنابعالی درباره سخنان هاشمی درباره مناظر زیبا دادید شگفت زده شدم. آخر جناب استاد حتی در اوایل انقلاب و اوج تندرویها هم کمتر کسی پیدا می شد به یک زن با عفت محجبه زیبا رو که با حجاب درست اسلامی وارد جامعه می شد بگوید چون قیافه تو زیباست از خانه بیرون نیا و یا روی صورتت را بپوشان چه برسد به حالا. کدام مسلمان انقلابی را می شناسید (به قول هاشمی عساکر) که به زنی که دارای قیافه زیباست ولی حجاب کاملا اسلامی دارد امر به معروف کنند و از میدان بدرش کنند؟ آیا شما در حال حاضر سراغ دارید که نیروی انتظامی یا برادران بسیج یا گروههای امر به معروف که اتفاقا خیلی ها هم آموزش دیده اند و منکر و معروف برایشان شرح داده شده با چنین زنانی که دارای پوشش کاملا اسلامی هستند برخورد کنند؟ از طرفی بر فرض آن نظر را بپذیزیم باز هم اشکال اساسی به صحبتهای هاشمی باقی است. مگر زنان زیبا روی باحجاب مناظری هستند که باید مردم استفاده کنند که ایشان می گوید مناظر خوب را از دست مردم بدر کنند. با عرض معذرت به نظرم بدون تعمق در سخنان ایشان وجهی را مطرح نموده اید که به هیچ وجه در سخنان ایشان نمی گنجد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در فضایی که آقای هاشمی آن سخنان را مطرح می‌کنند و به فرمایش شما بحث امر به معروف در میان است مسلّم به زنان محجبه اگر هم دارای آرایش عرفی باشند، کسی امر به معروف نمی‌کند زیرا جای امر به معروف نیست، پس می‌ماند وَجه دیگر موضوع که عده‌ای خلاف عرف جامعه‌ی اسلامی بخواهند هنجارشکنی کنند که وظیفه‌ی دولت و ملت مشخص است. آنچه بنده خواستم به بهانه‌ی آن سؤال عرض کنم نکته ای است که که رفقای متدین ما عنایت داشته باشند در نحوه‌ی زینت‌داشتن زن در جامعه و یا مصداق زینت در بین فقها تفاوت نظر هست و نسبت به این موضوع حساس باشند که تا آن‌جا که ممکن است آن‌جایی که فقه اجازه داده، سخت‌گیری نکنند، هرچند ممکن است مرجع تقلید خودشان آن را اجازه نداده باشد. موفق باشید
نمایش چاپی