سلام: شاید بیش از صد بار برای یک گناه توبه کردم و توبه را شکستم، از خداوند نا امید نیستم ولی از خودم نا امید شدم، خسته شدم از توبه کردن، هر چه میخواهم خودم را در جهان انقلاب اسلامی حاضر کنم نمیشود دو سوال دارم: ۱. چکار کنم که از این مشکل رهایی پیدا کنم حال خرابی دارم. ۲. آیا این نا امیدی از خودم در اصل همون نا امیدی از خداست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مگر به ما نفرمودند:
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بتپرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
خداوند دوست دارد که توّاب بودن خود را به بندگانش بنمایاند. تعجب نمیکنید که چگونه بعد از هر گناهی میل توبه کردن در شما میافتد، آیا این قصه تجلی نور حضرت توّاب نیست که میخواهد همچنانکه او به سوی شما میآید، شما به سوی او روید تا شما را در بر بگیرد و مزه زندگی را، آری! مزه زندگی را با بندگی او به شما بچشاند؟ همینکه توبه میکنید مطمئن باشید پس خداوند دست از سر شما بر نداشته و شما را به خود وانگذاشته. معلوم است هنوز شمایید و انس با خدا، گناهان، مهمانهای ناخواندهای هستند که بالاخره نمیتوانند در قلب شما جا خشک کنند. موفق باشید
استاد عزیز سلام علیکم. آیات قرآنی تعاون در اثم و عدوان را توصیه نمی فرماید. رژیم سعودی نماد این دو امر است. آیا رفتن به حج به نحوی کمک به این رژیم نیست؟! برای من این سوال بزرگ شده است، لطفا راهنمایی فرمایید که با این وجود و احتمال کمک به این رژیم آیا باز هم می توان به حج رفت و یا معادل مصارف را به کار «بر» و « تقوی» اختصاص داد. با عرض سلام و احترام مجدد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئولین نظام با توجه به همین نکاتی که میفرمایید معتقدند در حج واجب چون در جمع مسلمانان سایر کشورها حاضر میشویم و به خودی خود آن حضور، تریبونی برای ما هست منافعش بر مضارّش میچربد و اتفاقاً آل سعود سعی دارد به بهانههای مختلف مانع حضور ما شود و یا سهم کمتری به ما اختصاص دهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در غرب، فیلسوفانی چون کانت و هایدگر و در شرق، فیلسوفانی مثل جناب ابن سینا و جناب صدرالمتألّهین قابل توجه هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میدانید جریانهایی که تحت عنوان «اهل حق» در میدان هستند، متفاوت و حتی در مقابل هم میباشند. از این گذشته آنچه امروز انسانها را متوجه حق و حقیقت میکند راهی است که شهداء در مقابل ما گشودند با طعم ضد استکباری. در حالیکه اکثر این جریانها از هر گونه حرکت سیاسی، اجتماعی خود را جدا میدانند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت امری است فرا عقلی و حضوری است در عالَمی که در عهد ازلی داشتهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در راههایی است که حضرت ربّ العالمین در هدایت خود، آن راهها را در هر تاریخی مقابل قوم و ملتها گذارده است تا نسبت خود را با پروردگارشان شکل دهد. در اینجا است که بعضی اگر کوتاهی کردهاند، کوتاهیهای خود را ملاحظه میکنند و از طرف خودشان در واقع مورد ملامت قرار میگیرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام فرشتگان اقتضاء میکند که در مقابل آدم به اعتبار خلیفة الله بودنش در زمین، چنین سخن و عکسالعملی را داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دنبال نکنید، خودش خود به خود میرود. زیرا ریشهی این صورتها در خیال و توهّم است و آنچه میماند توحید است که در فطرت انسانها جای دارد. پیشنهاد میشود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی اینطور جواب داده شد: 29319- باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده مدارا و خوشبرخوردی و به اصطلاح، ریشخند و امیددادن به آینده، إنشاءالله کارساز خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند است که همهی عالم را در اختیار دارد و اوست که همیشه حیّ و حاضر است. در این مورد پیشنهاد میشود شرح «مقالات» آیت اللّه شجاعی «رحمتاللّهعلیه» را دنبال بفرمایید. صوت مباحث در اختیار حاج آقا نظری به شمارهی 09136032342 هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد خوبی است. با حاج آقا نظری تماس بگیرید، إنشاءاللّه ایشان در این مورد فکر میکنند و یا عزیزانی که در تهران هستند، اعلان آمادگی خواهند کرد. شمارهی آقای نظری 09136032342 موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با طرح واقعیات عالم، ظرفیت حال و گذشتهی بشر جهت درستفهمیدن آیندهاش روشن میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که به قسمت «کتابِ ایمان و کفر» از اصول کافی و روایات مربوط به آن قسمت رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در میدان امتحان، انسان عهد خود را با خدا اثبات کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته باید محاسبهی نفس داشت، هرکس به طریقی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «یقظه» هوشیاریِ انسان است در راستای آنکه متوجه میشود در مسیر توحید چه قدمهایی میتواند بردارد و بدین لحاظ، تازه شروع کار حساب میشود.
موفق باشید.
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما استاد گرامی: عذر میخوام آیا داشتن حرز امام جواد در دوران آخر زمان تاکید شده چون خیلی افراد معتقدن برای دوری از شباطین و بلاها باید حرز کبیر امام جواد داشته باشیم و حتما رو پوست آهو باشه و در قاب نقره ای آیا این مطلب درسته؟ ممنون میشم توضیح دهید در این رابطه
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید محتوی حرز مهم است که هم مدّ نظر انسان باشد و هم آن را همراه خود نگه دارد. موفق باشید
سلام استاد: من حالم خوب نیست. دانشجوی شریف ام. فعال بسیج دانشجویی. روز به روز بیشتر از معارف الهی مخصوصا از سیر شما بهره مند میشوم. ولی همین که کمی در تزکیه نفس جلو میروم سقوط میکنم و در گیر لهو و لعب میشم. استاد من دوست دارم آن حیات طیبه را، آن حقیقت را لمس کنم اما تعلقات دست و پای من را بسته. استاد مثل تشنهای که آب را در چند قدمیاش میبینه اما فلجه و نمیتونه به سمتش حرکت کنه. استاد لطفا کمکم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرار سلوک همین است که گاهی ما در «بسط» قرار میگیریم و حضرت ربّ العالمین با نور جواد و درخشش خود به سوی ما میآید و به قول حافظ ممکن است که ما در طمع خام قرار گیریم و گمان کنیم دیگر مطلب تمام شد. ولی بعد از مدتی ما در «قبض» قرار میگیریم به این معنا که «نه هنوز!» راهها در میان است تا با «صبر» و شکیبایی و عدم بیقراری همچنان راه را ادامه دهیم در آن حدّ که به ما فرمودهاند در قیامت آنقدر پاداش پایداری در دین را در شرایط صبر و قبض، به ما میدهند؛ که از خدا میخواستیم ای کاش همیشه در قبض بودیم. هرچه هست به قول جناب مولوی: «ای برادر عقل یک دم با خود آر/ دم به دم در تو خزان است و بهار». موفق باشید
با سلام و عرض ادب: با توجه به اینکه فتنه های آخرالزمان دارد با سختی عجیبی به سمت مان سرازیر می شود و اینکه تا همین یکسال قبل تصور این شرایط سنگین نیز برایم محال بود؛ واقعا الان چه باید کرد؟ از دولتهایی که برای نسل ما یعنی دهه هشتادی ها هیچ برنامه ریزی ای نکرده اند و نمیکنند و همچنان بی خاصیت، در حال گذران هستند؛ تا هجوم آماج رسانه ای از داخل و خارج و دوست و دشمن!!! شرایطِ بسیار پیچیدهای برای ما جوانان به وجود آمده است. در کلاسهای درسی مان را که نگاه می اندازیم میبینیم که از ۲۵ نفر دانش آموزی که هستند تنها و تنها ۵ نفر از آنها، واقعا انقلابی هستند (البته خداوند به ما رحم کند تا بتوانیم در مسیر مقدس شهدا همچنان ثابت قدم باشیم). درست است که گروه کوچکی به گروه بزرگی به پیروزی میرسند و این وعده قرآنی است ولی آنهایی هم که قرابتی با انقلاب ندارند فرزندان همین ایران خودمان هستند کدام فعل ما باعث رنجش آنها شده است؟ همه آنها که از سر لجبازی با انقلاب مشکل ندارند! ما تازه وارد اجتماع شده ایم و این حجم از فشار واقعا طاقت مان را کاهش داده است. توصیه جامع شما چیست؟ واقعا ما از معارف ناب، تحلیل های مؤثر و رسانه های جذاب محرومیم و در تنگنا قرار داریم. دوست هم نداریم (ابدا) که از مسیر مستقیم انقلاب اسلامی خارج بشویم. به عنوان یک جوان ایرانی عرض میکنم که دوست ندارم از مسیر مستقیم انقلاب اسلامی خارج بشوم گویی همیشه باطل جذاب تر می نمایاند پس چرا عصای موسی نمی آید که با اعجاز اللهی اش ساز و کار باطل را ببلعد؟ منظورم اصلا اعتراض به امر اللهی نیست! هر چه خدا خواست همان میشود. اما بالاخره ما باید بتوانیم کار کنیم، مسئله هایمان را بشناسیم، تلاش کنیم و آنها را مرتفع سازیم معارف مان چه باشد؟ روش بهره برداری مان چگونه باشد؟ وظیفه مان چیست؟ این تشنگی و این ولع مان را چگونه پاسخ دهیم؟ واقعا چرا اینقدر باید احساس تنهایی بکنیم در صورتیکه در ۲۲ بهمن میلیونها نفر به خیابانها می آیند؟ گویی تنها گذاشتگان تاریخیم عمل به سخن رهبری چگونه باید باشد؟ ما که در سخن حاضریم جانمان را هم فدای ایشان و آرمان ایشان بکنیم ان شاءالله در عمل هم چنین باشد ولی فهم جامع و کامل سخنان ایشان برایمان دشوار است. فهم کلام ولی خدا نیاز به ترجمه دارد مفسری بیاید و بگوید و کشف کند تا ما جوانان گام دوم انقلاب، تهی از مبانی نباشیم والله سخت است. ولی امیدواریم که «اِنَّ مع العُسرِ یُسرا» متأسفانه خوبان این زمانه به جوانان اهمیت چندانی نمی دهند. (شما تنها کسی هستید که من میشناسم و میتوانم به عنوان یک راهنما، پیر، مرشد و استاد به او اعتماد کنم. من از نظر معرفتی در فقر به سر میبرم و همین فقر باعث شده که تشنگی ای برای معارف داشته باشم؛ لذا واقعا از سر صدق با شما گفتگو میکنم و انتظار دارم که آن الهام اللهی که به قلب تان میرسد، آن اشراق قدسی را به طور شفاف برایم بیان کنید. هر چند من شاید دلم برای درک آن مبانی آماده نباشد اما شاید یک دل آماده این سؤال را بخواند و پرواز کند.) با تشکر 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه باید به خود آییم و جوانان خود را با ظرفیت گستردهای که دارند، درست درک کنیم و در این مورد کوتاهیهایی داشتهایم؛ بحثی نیست. بحث در آن است که امثال شما که از همین نسل هستید، چگونه با وقار و فهم و حکمت، خود را نشان دهید که با سبکی که از شما میبینند بقیه جوانان نیز به خود آیند که گمشده خود را در چه شخصیتهایی باید بیابند و چگونه از سلبریتیهای آنچنانی فاصله بگیرند. در این صورت است که جوانان ما با سعه صدری که در امثال شما و بخصوص با کلیّت بیشتر در رهبر معظم انقلاب میبینند؛ نهتنها انگیزه مخالفتشان کم میشود، بلکه متوجه میشوند برای عبور از امپراطوری توهّم باید به حقیقتی نظر کنند که در دل انقلاب اسلامی به ظهور آمده است. عرایضی در رابطه با آینده انقلاب اسلامی در این تاریخ تحت عنوان «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شده است. امید است که مفید افتد. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/11872
با سلام: استاد با توجه به مباحثی که فرمودید از زمان دکارت و ملاصدرا روحی به بشر روی آورد که آنها متوجه آن شدند،۱. سوال اول اینکه آیا این صحیح است که در زمان مثلا حضرت موسی (ع) فرمان هایی از جانب خداوند آمد تا قوم ایشان در آن زمان آنها را انجام دهد اما در زمان پیامبر اسلام (ص) خداوند به پیامبر می فرمایند که تو فقط مذکر دین و مطالب ارائه شده هستی پس در اینجا یک حالت انتخاب شخص پر رنگ تر محفوظ می ماند. آیا در زمان حضرت موسی (ع) هم این نحوه مذکّر بودن ایشان اولویت دارد؟ ۲. اگر ما پر رنگ تر شدن اختیار در انتخاب دین را در زمان پیامبر اسلام ص درست بدانیم، آیا می توانیم بگوییم که با این حالت اختیار، شخص باید خود در درون خود به عمق بالاتر از دین دست پیدا کند و به یقین بالاتری برسد آیا می توانیم بگوییم که آن روحی که عمق بالاتری از یقین را طلب می کند در درون انسانها از صدر اسلام شروع شده نه صرفا از زمان قرن ده میلادی. ممنون از راهنمایی تان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حتماً همه پیامبران متذکر امور فطری هستند. آری! بشر آخرالزمانی ظرفیت بیشتری جهت انتخاب دارد. ۲. حتماً همینطور است ولی هرچهقدر جلو آمدیم، آزادیِ انتخاب بیشتر از گذشته در بشر جدید خود را نشان داد. در این مورد عرایضی در جلسه ششم «دولت، مردم، آزادی» شد خوب است که سری به آن بزنید. موفق باشید https://eitaa.com/soha_sima/1656
سلام: ببخشید میگویند که حضرت علی در شب شهادت حضرت زهرا (س)، چنان در سوگ بودند و به تنهایی به خاک سپردند، ولی چند وقت بعد دوباره ازدواج کردند. میشه این موضوع رو تحلیل بفرمائید؟ و اینکه چرا در خروج از منزل و تمکین، حکم وجوب اطاعت برای زن داره، مگر نه اینکه میتونن با هم گفتگو کنن و مثل دو تا انسان به توافق برسن، اصلا چرا اطاعت؟ ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به حاصل آن ازدواج بنگرید که قهرمانی همچون حضرت ابالفضل «علیهالسلام» و برادران آن حضرت را به میان آورد با حماسههایی که در کربلا ایجاد کردند. ۲. بحث در حقوق طرفین است و در این مورد عرایضی در شرح آیه ۳۳ سوره احزاب شد که خوب است به آنجا رجوع شود. موفق باشید
سلام : از قول بعضی علما گفته میشه که مثلا فلان ذکر بگی به فلان تعداد فلان اتفاق میفته. مثلا برای روزی حلال و فراوان روزی ۱۱۰ مرتبه سوره عادیات را بخوانید. با توجه به رواج این اذاکار در فضای مجازی خصوصا اینستاگرام و نظرات ضد و نقیض در این مورد آیا شما مسائل فوق را رد یا قبول میکنید؟ خصوصا در بخش نظرات خیلیها با تمسخر انتقاد میکنند که اگر قرار بود با این اذکار بجایی برسیم که دیگر نیاز به کار و تلاش نبود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که اساتید این فنّ میفرمایند تأثیر این نوع اذکار، اولاً: به شرایط خاص آن اذکار بستگی دارد و ثانیاً: به شرایط روحیِ فردِ ذکرکننده و ثالثاً: به تقدیر الهی که آیا با این نوع اذکار، تقدیر فرد تغییر میکند یا نه. و از این جهت نباید کار این نوع امور به فضای مجازی کشیده شود. موفق باشید
سلام: در سایتی ادبی شعری بود ظاهرا سیاسی و مخالف نظام. حقیر بنا به مصالحی اثر را به صورت عرفانی تاویل کردم و نکات عدیده ای ذیلش نگاشتم همچنین همین بلا را سر چند اثر دیگر هم درآورده ام حال سوالم اینست که با توجه به اینکه این بندگان خدا روحشان ازین مطالب بی خبر است آیا امکان ندارد قرآن و احادیث هم خالی از عرفان (مقصود عرفان محی الدینی یا سایر دستگاه های عرفانی اگر باشند) باشد و استنادها همه تاویل باشند (عجیب این شیوه تاویل شیخ اکبر در نقد شعرها به کارم می آید)
باسمه تعالی: سلام علیکم: در قرآن و احادیث، مبنا و ملاک، توحید است و لوازم توحید. حال اگر تأویلاتی که بزرگان دین دارند در بستر توحید و لوازم آن باشد، پذیرفته میشود زیرا حضرت صادق (ع) در مورد قرآن ميفرمايند: «كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاء»[1] كتاب خداى عزّ و جلّ داراي چهار چيز است: «عبارت»، «اشارت»، «لطايف» و «حقايق». «عبارت» براى عوام است و «اشارت» براى خواص و «لطايف» براى اولياء و «حقايق» براى انبياء.
ملاحظه بفرمائيد کتاب خدا که بهترين متن براي تفکر است بر چهارگونه است. آدم هاي عادي از طريق عبارتش با آن رو به رو ميشوند. ولي اين کتاب بر اشارت هم استوار است. حال سؤال اين است که در کتاب خدا اشارت به کجاست؟ شما با عبارت روبرو ميشويد و آن را ميفهميد ولي ميفرمايند: اين قرآن علاوه بر عبارت، بر اشارت هم استوار است و معلوم است اگر بخواهيم به اشارات کتاب خدا دست يابيم بايد شخصيت ديگري از خود را به ميان آوريم و به تعبير روايت بايد از خواص بشويم. موفق باشید
[1] - بحار الانوار، ج 89، ص 103
سلام استاد: این جلسه اول پانزده نکته از عقل تکنیکی رو که با صحبت های شما جلو آمدم حس کردم تاریک شدم، اشکال کار کجاست؟ آخه شما همش توجه به ملکوت میدید این سری انگار برعکس شد یا نحوه نگاه من غلطه؟ ممنون از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هنوز هم نظر به ملکوت است ولی آنچنان زمانه وسعت یافته است که میتوان در این تاریخ آخرالزمانی نور ملکوت را حتی در همین عالَم طبیعت نیز مدّ نظر آورد. ولی تفکر غربی به جای آنکه طبیعت را آینه نظر به ملکوت کند و از این حوالت تاریخی بهترین بهره را برگیرد، طبیعت را به عنوان منبع انرژی مدّ نظر آورد و تکنولوژی را نیز در راستای استخراج انرژیهای زمین به کار گرفت که إنشاءالله در جلسات بعدی در این رابطه صحبت خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً ظرفیت قرآن به جهت ابعاد ملکوتیاش طوری است که با هر کدام از قرائتهای پذیرفته شده با ما سخن دارد و چنانچه ملاحظه کنید علامه طباطبایی بعضاً در ارائه مقصد بعضی از آیات از قرائت مشهور استفاده نمیکنند. موفق باشید
