سلام: در سایتی ادبی شعری بود ظاهرا سیاسی و مخالف نظام. حقیر بنا به مصالحی اثر را به صورت عرفانی تاویل کردم و نکات عدیده ای ذیلش نگاشتم همچنین همین بلا را سر چند اثر دیگر هم درآورده ام حال سوالم اینست که با توجه به اینکه این بندگان خدا روحشان ازین مطالب بی خبر است آیا امکان ندارد قرآن و احادیث هم خالی از عرفان (مقصود عرفان محی الدینی یا سایر دستگاه های عرفانی اگر باشند) باشد و استنادها همه تاویل باشند (عجیب این شیوه تاویل شیخ اکبر در نقد شعرها به کارم می آید)
باسمه تعالی: سلام علیکم: در قرآن و احادیث، مبنا و ملاک، توحید است و لوازم توحید. حال اگر تأویلاتی که بزرگان دین دارند در بستر توحید و لوازم آن باشد، پذیرفته میشود زیرا حضرت صادق (ع) در مورد قرآن ميفرمايند: «كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاء»[1] كتاب خداى عزّ و جلّ داراي چهار چيز است: «عبارت»، «اشارت»، «لطايف» و «حقايق». «عبارت» براى عوام است و «اشارت» براى خواص و «لطايف» براى اولياء و «حقايق» براى انبياء.
ملاحظه بفرمائيد کتاب خدا که بهترين متن براي تفکر است بر چهارگونه است. آدم هاي عادي از طريق عبارتش با آن رو به رو ميشوند. ولي اين کتاب بر اشارت هم استوار است. حال سؤال اين است که در کتاب خدا اشارت به کجاست؟ شما با عبارت روبرو ميشويد و آن را ميفهميد ولي ميفرمايند: اين قرآن علاوه بر عبارت، بر اشارت هم استوار است و معلوم است اگر بخواهيم به اشارات کتاب خدا دست يابيم بايد شخصيت ديگري از خود را به ميان آوريم و به تعبير روايت بايد از خواص بشويم. موفق باشید
[1] - بحار الانوار، ج 89، ص 103