بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9287
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب حضور محترم استاد گرامی: سوال بنده در رابطه با جزوه اخیر حضرتعالی با عنوان روحیه ی تمدن سازی و عرفان اسلامی است. سوال اول: معنی و تفسیر درست حیات اجتماعی چیست؟ سوال دوم: جمع بین سلوک فردی و اجتماعی چگونه ممکن است؟ سوال سوم: رابطه بین عرفان نحله نجف با تمدن اسلامی چگونه قابل تفسیر می باشد و اگر نحله نجفی وجود نداشت آیا این انقلاب اسلامی را داشتیم یا خیر؟ نکته آخر این که بروزاتی که از امام می بینیم در عرصه اجتماعی در نحله نجف دیده نمی شود، چرا؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حیات اجتماعی یعنی حضوری که دینداری در اجتماع برای ما در نظر گرفته و بی‌تفاوت‌نبودن به نظامی که اسلام مدّ نظر دارد و کارهای اجتماع را به شاه و قیصر واگذار نکردن 2- سلوک دینی وجوهی فردی دارد مثل نماز و روزه، و وجوهی اجتماعی دارد مثل امر به معروف و لوازم آن 3- نحله‌ی نجف در شرایط تاریخی خود آن کار کاری را که باید می‌کرد انجام داد و مقدمه‌ای شد برای ظهور انقلاب اسلامی. به نظر بنده خداوند با مدیریت خود عرفان نجف را مدیریت فرمود تا دست ما در انقلاب اسلامی خالی نباشد 4- بنا نیست در آن زمان بروزاتی که مربوط به این تاریخ است را در ان تاریخ داشته باشیم. بر روی این موضوع فکر کنید که هر تاریخی تقدیر خاص خود را دارد و عالمان واقعی متوجه آن تقدیرات هستند و مطابق آن عمل می‌کنند. در 6 جزوه‌ی امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و «سلوک در تقدیر تاریخی زمانه» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
9282
متن پرسش
سلام علیکم: بنده کتابهای شما رو در رابطه با انقلاب اسلامی، مدرنیته، تزلزل غرب و... مطالعه کرده ام و خیلی برایم مفید بوده. ولی در مورد غرب باید بیشتر تفکر کنم. مثلا میخوام بدونم آیا این اوضاع نابسامان کنونی غرب که شما میفرمایید محسوس است؟ یا به طور کلی وجود نظم و پیشرفت و رفاه نسبی که در این کشورها هست به خودی خود ارزش دارن؟ آیا این موارد در غرب تحسین دارد؟ یا مثلا ما هم در حال حاضر مجبوریم برای محتاج نبودن به اجنبی از تکنولوزی استفاده کنیم که خود مولود غرب است و در حال حاضر چاره ای جز این نیست؟ نمیدونم چطوری بگم. بالاخره با همه کج بودن راه، غربی ها از مسلمانان جلوتر هستند خب چکار باید کرد؟ این تزلزل در غرب چرا در زندگی ظاهری مردم نمایان نیست؟ نظر جنابعالی در مورد پیشرفت، رفاه، خلوت بودن دادگاهها مثلا در کشوری مثل سوییس چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث غیر قدسی‌بودن فرهنگ غرب یک چیز است و بحث نظمی که بر اساس اهداف دنیایی‌شان به زندگی‌شان داده‌اند چیز دیگر. چه اشکال دارد ما بر اساس رویکرد قدسی خودمان نظمی که نیاز داریم را وارد زندگی کنیم. ما یک ملت استعمارزده‌ای هستیم که سال‌ها تلاش شده در بی‌فکری نگه داشته شویم. بحمداللّه با انقلاب اسلامی راه خود را پیدا کرده‌ایم. سال‌ها طول می‌کشد که بر اساس قاعده‌ی آزمون و خطا بالاخره به زندگی خود سر و سامان بدهیم. موفق باشید
9281
متن پرسش
بنام خدای متعال و با سلام به استاد عزیز: 1- علامه در المیزان ذیل کدام آیه به طور مفصل بحث نبوت و رسالت و تفاوتهای آن دو را آورده اند؟ 2- قبل از نوح علیه السلام که رسالت و دینی نبوده انبیاء چه دستوراتی را برای مردم می آوردند؟ فرق دستوراتشان و اخبار غیبی که می آوردند و به مردم ابلاغ می کردند با اخبار و دستوراتی که رسولان مانند ابراهیم علیه السلام تحت عنوان شریعت می آوردند چیست؟ 3- انبیائی که بعد از رسولان می آمدند؛ انبائاتی که می گرفتند و به مردم ابلاغ می کردند همان شریعت رسول قبل از خودشان بوده یا چیز دیگری می گرفتند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر نمی‌کنم به طور مشخص علامه یک سر فصلی تحت عنوان تفاوت بین نبوت و رسالت در المیزان داشته باشند. اگر هم باشد بنده حضور ذهن ندارم، به‌خصوص که در قرآن آیات زیادی داریم که این دو واژه به جای هم به‌کار رفته‌اند و به اصطلاح متصادق‌اند. 2- شاید حالت اخلاقی داشته است که عدم رعایت آن عصیان محسوب نمی‌شده چون در آیه‌ی 17 سوره‌ی إسراء می‌فرماید: «وَ کَمْ أَهْلَکْنا مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ وَ کَفى‏ بِرَبِّکَ بِذُنُوبِ عِبادِهِ خَبیراً بَصیراً» یعنی بعد از نوح است که هلاکت اقوام به جهت عصیان در مقابل حکم خدا مطرح است. 3- حتماً مطابق روحیه‌ی قوم و شرایط تاریخی هر پیامبری، انبائات متفاوت بوده. موفق باشید
9280
متن پرسش
با سلام و تشکر بی حد: با توجه به موکدات رهبری درباره جمعیت تصمیم گرفتیم هر کاری داریم کم کنیم و به هیچ عنوان مانع بچه دار شدن نشویم. دو ماه رمضان است که صاحب فرزند می شویم. شدیدا مورد سرزنش بچه های فدایی رهبر قرار گرفته و می گویند افراط است به بچه اول ظلم است و استناد به آیاتی از قرآن و روایات می کنند. 1. آیا به فعل معصوم می توان استناد و عمل کرد و گفت حضرت زهرا سلام الله ظلم نمی کنند پس ظلم نیست یا به گفته ایشان فقط مجتهد می تواند از فعل معصوم فعل صحیح را استخراج کند و ما صرف ظاهر فعل معصوم نمی توانیم عمل کنیم؟ 2. آیا سفارشات زیاد رهبری نیاز به حرکتی دفعتا و فوری دارد؟ چنانچه صحیح است مستند راهنمایی بفرمایید تا با جرات کار تبلیغی تا حد توان را شروع کنیم و اگر نه تمرکزمان را بر روی علم و دفع و رفع فساد و بحث جهاد اقتصادی و فرهنگی بانوان در خانواده بگذاریم. ان شاء الله یا علی .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا اگر بچه‌ی دوم در کنار کودک اول به دنیا بیاید و هر دو و یا هرسه با هم بزرگ شوند، ظلم به آن‌ها شده؟! ما چنین چیزی را تجربه نکردیم. اتفاقاً اگر یک بچه داشته باشیم هم او اذیت می‌شود که هم‌بازی ندارد و خودخواه می‌شود و هم دائماً ما مشغول آن یک بچه خواهیم بود چون همبازی ندارد. موفق باشید
9279
متن پرسش
سلام علیکم: بخشی از صحبت های علامه طباطبایی (ره) در مورد نفس: «نفس خود را مى یابد که منقطع از غیر خداست و حال آن که غیر متذکر چنین درکى ندارد و همین متذکر هم قبل از تذکرش نفس خود را بسته و مربوط به عالم مى یافت ...» غیر متذکر چنین درکی ندارد یعنی چه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور موجوداتی است که علم به خدا ندارند مثل جمادات. موفق باشید
9278
متن پرسش
آیا ملائکه هم یک حقیقت «ملک بودن» دارند که به عین ملک ختم میشود و تفاوتشان در شدت و ضعف آن حقیقت است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملائکه یک مفهوم کلی است، مثل درخت. آنچه در خارج داریم فرشته‌ی حیات یا فرشته‌ی قابض است، حال همان حقیقت حیات در صورت ملکی است که شدت و ضعف دارد و حضرت جبرائیل برای هرکس مطابق مرتبه‌ی او ظهور می‌کند. موفق باشید
9277
متن پرسش
چه اشکالی دارد که بگوییم: «کمالاتِ انسانهای برتر مثل علم و حیات، شدیدتر از انسانهای دیگر است؟»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است، هیچ اشکالی ندارد، ولی فراموش نکنید وقتی متوجه تشکیکی‌بودن علم و حیات در حوزه‌ی انسانی شدیم معنای خاص خود را دارد و لذا در ذیل انسان کامل باید این صفات تعریف شود. مثل آن‌که گرما در ذیل آتش تعریف می‌شود و نه در ذیل خدا. موفق باشید
9276
متن پرسش
شما میفرمایید که هر یک از ائمه مظهر آن مقام غیبی هستند که در آن مقام کلهم نور واحد، اگر «مظهر» همان «مخلوق» نیست، پس چیست؟ لطفاً با مثال (ترجیحاً از مثال از نفس تا ملموستر باشد) مظهر بودن را برای حقیر توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خشم انسان مظهری است از حالت نفس ناطقه‌ی او که در چهره‌ی اش نمایان می‌شود و همچنان شادی شما به همین شکل است. حقیقت شما نفس ناطقه‌ی شما است. حقیقت ائمه«علیهم‌السلام» مقام واسطه‌ی فیض و اولُ ما خلق اللّه است در مظاهر مختلف. موفق باشید
9275
متن پرسش
استاد سلام: طاعات قبول من به این نتیجه رسیده ام در امر ازدواج برای خودم اصول درستی نداشته ام و همه ملاکهایم بر پایه شعار بوده. مثلا اینکه طرف مقابلم مومن باشد و هیئتی باشد و... بیشتر به دلیل جو اطرافم بوده است و در حقیقت در دلم مسائل مادی و ظاهری دنیا هم مهم هستند. فهمیده ام که بیشتر زندگیم بر اساس نگاه و نظر مردم است و منتظرم که دیگران چه میگویند تا من انجام بدهم. اصلا غیر از مسئله ازدواج این مشکل پایه ای را در اصول اعتقاداتم پیدا کرده ام که نمی دانم برای چه زندگی میکنم. هدف از یک زندگی چیست. چرا من خود را حامی ولایت و انقلاب می دانم ولی برای آینده اش هیچ امیدی یا هدفی متصور نیستم. استاد حقیقتا مستاصل شده ام. شبیه غریقی که به هر چیزی چنگ می اندازد هر روز سراغ یک نفر می روم تا با حرفهایش مسیر صحیح و ایمان محکم را پیدا کنم ولی نتیجه ای حاصل نمی شود و دعاهایم همه طلب نجات از خود خداوند است. نمی دانم باید چه کنم که اصول درست و یقینی و همیشگی برای زندگیم پیدا کنم نه چیزهایی که هر روز امکان تغییر و تزلزل دارند. از لطفتان بی نهایت ممنونم و التماس دعا دارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکالی دارد که انسان پس از مدتی عقاید و اعمال خود را بازخوانی کند و با مبانی محکم‌تری جلو برود؟ خداوند به شما چنین توفیقی را داده است که عقاید و اعمال خود را با عمق بیشتری واکاوی کنید. از بحث‌های معرفت نفس و بحث‌های مربوط به انقلاب اسلامی و در نهایت کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» غافل نباشید. موفق باشید
9274
متن پرسش
سلام استاد: طاعات قبول. استاد شما فرمودید که انسان با نظر به گذشته و آینده به چیست ها نظر میکند و از هست خودش و هستی مطلق که عین اتصال و ربط به اوست باز میماند. حال سوال اینجاست که: وقتی انسان دارد لذت حرام یا حلال میبرد و به چیستی خودش نظر دارد، در حال به سر میبرد نه گذشته و آینده، در حالیکه شما میگویید با رهایی از گذشته و آینده به حضور میرسیم؟ گویا این فرمول شما فقط معطوف به توجه خیالی و اعتبار به دنیاست و توجه و حب دنیا حین عمل را در بر نمیگیرد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث این بود که انسان اگر با رویکرد وجودی ،خود را از گذشته و آینده آزاد کند با هستی مطلق روبه‌رو می‌شود، ولی اگر به واهمه میدان بدهد در عین آن‌که از گذشته و آینده آزاد می‌شود به عنوان انسانی که اَلکی‌خوش است به ناکجاآباد نظر دارد و قضیه‌ی لذّات حرام از این مقوله است. موفق باشید
9273
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: نظر حضرتعالی در مورد مطابقت هایی که این روزها مد شده است در قضایای شام و عراق و سفیانی و این دست مسائل، به شکلی که گویا ظهور نزدیک است، توسط عده ای چیست؟ اصلا آیا روایات این چنینی سند دارند یا خیر؟ اگر سد دارند پس چرا تطبیقشان معمولا درست در نمی آید؟ اگر سند دارند و نباید تطبیق داد که خب پس چرا اهل بیت علیهم السلام بیان فرمودند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه اهل البیت«علیهم‌السلام» مطرح کرده‌اند خبر از یک حادثه‌ی کلی است که در آخر الزمان رخ می‌دهد. ولی آیا ما می‌توانیم هر حادثه‌ای را که پیش می‌آید با آن خبرها تطبیق دهیم؟ تازه بعضی از این روایات نیاز به تأویل دارد. کتاب «تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور» از آقای مصطفی صادقی کتاب بسیار خوبی است برای فهم روایات درست از نادرست. موفق باشید
9272
متن پرسش
آیت الله ملکی در نامه ای که به حاج شیخ محمد حسین اصفهانی می نویسد در شرح روش سلوکی استاد خود می گوید: «برای مبتدی می فرمود در مرگ فکر کن تا آن وقتی که از حالش می فهمیدند فی الجمله استعدادی پیدا کرده، آن وقت به عالم خیالش ملتفت می کردند، برای چند روزی هم در طول روز و شب در این فکر کند که بفهمد هر چه خیال می کند و می بیند خودش است و از خودش خارج نیست، اگر این را ملکه می کرد خودش را در عالم مثال میدید و حقیقت عالم مثالش را می فهمید.» 1) به عالم خیال متلفتش میکرد یعنی چه؟ 2) بفهمد هر چه خیال می کند و می بیند خودش است و از خودش خارج نیست، یعنی چه؟ 3) یعنی شخص با این کارها (تفکر به مرگ و متوجه شدن به عالم خیال) به راحتی عالم مثال خودش را می بینید و حقیقت عالم مثالش را می فهمد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه شد آنچه از خود سراغ دارد به اندازه‌ای است که در ذهن دارد، یک قدم جلوتر که برود می‌رسد به جایی که با عالم مثال که اصل عالم ماده است مرتبط می‌شود و با ملکوت عالم مأنوس می‌گردد و جهت رجوع إلی‌اللّه برایش روشن می‌شود، چون ملکوت عالم در دست خدا است و انسان از طریق ملکوت می‌تواند به حضرت حق رجوع نماید و خود را و همه‌چیز را در قبضه‌ی حق احساس کند. قرآن می‌فرماید: « فَسُبْحانَ الَّذی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ » یعنی منزه و بلندمرتبه است خدایی که ملکوت هرچیزی در قبضه‌ی قدرت اوست. نسبت ملکوت با حضرت حق، مثل نسبت آینه و صاحب صورت است. ملکوت آینه‌ی نمایش حق است و جلوه‌بودن مخلوقاتی که هیچ استقلالی از خود ندارند. موفق باشید
9271
متن پرسش
استاد رنج جمعیتی ایران به سمت زیاد شدن شدید اهل سنته!!!! استاد اگه اینقده زیاد بشه که توی حکومت تاثیر گذار بشه انقلاب و جمهوری اسلامی شیعه چجوری میشه؟؟؟ استاد جمهوری اسلامی ایران تنها حکومت شیعه ی جهانه اگه با تغییر جمعیت از درون استحاله بشه چی میشه؟ استاد قراره چه اتفاقی بیافته؟ استاد نگرانیم ولی انگار کار دست هیشکی نیست!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما وظیفه داریم نسبت به پیری جمعیت خود حساس باشیم و آن‌طور که مقام معظم رهبری فرمودند به موضوع نگاه کنیم، خیلی موضوع را شیعه و سنی نکنیم. موفق باشید
9269
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام: چندین بار مبحث اصالت وجود رو خوندم اما هر بار کمتر متوجه میشم. یه جا گفته میشه خارج تنها توسط وجود پر شده و ماهیت از وجود توسط ذهن انتزاع می شود. در جای دیگر از اتحاد ماهیت و وجود در خارج سخن میگن. به نظر من این 2 کاملا با هم متفاوتن. آیا این دیدگاه دوم که به اتحاد ماهیت و وجود در خارج معروفه درسته و اصلا چگونه با دید گاه اول قبل جمع هست؟ ممنون میشم واضح توضیح بدین و به ایمیلم بفرستین. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی روشن شد تنها «وجود» در میان است نکته‌ی دوم نیز روشن می‌شود که آنچه به صورت ماهیات در عالم هست صورت‌های مختلف وجود است و اتحاد ماهیت و وجود به همین معنا است که ماهیات حدّ وجودند. در این مورد سعی کنید برهان صدیقین را با سی‌دی شرح آن دنبال کنید یا برهان صدیقین را با یک استاد پیگیری کنید. موفق باشید
9268
متن پرسش
سلام: شما به من پیشنهاد دادید « ده نکته در معرفت نفس» را بخونم برای شروع (از خودشناسی به خداشناسی) و من مطالعه کردم برای ادامه راه لطفا راهنمایی ام کنید. سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ده نکته معرفت نفس را با سی‌دی شرح آن دنبال کردید؛ جواب سؤال‌تان را که می‌خواستید رابطه‌ی بین خودشناسی و خداشناسی را بیابید، می‌گیرید. و اگر بخواهید موضوع را باز دنبال کنید خوب است برهان صدیقین را با سی‌دی شرح آن دنبال کنید. برهان صدیقین در کتاب «از برهان تا عرفان» هست. موفق باشید
9267
متن پرسش

سلام: روزه‌داری چه نتایج مشخصی برای انسان به همراه می‌آورد؟ و در چه آیه و چه سوره‌ای از قرآن در این باب حرف زده شده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ خداوند در سوره‌ی بقره آیه‌ی 183 می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» از طریق روزه‌داری روح انسان آماده‌ی اُنس با حضرت پروردگار می‌شود. 2ـ از طرفی در رابطه با نتایج تقوا می‌فرماید: « وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّه‏» (بقره/282) پس می‌توان در رابطه با روزه‌ی ماه رمضان امیدوار به علمی بود که در اثر عمل حاصل می‌شود. 3ـ ما چند نوع علم داریم یکی علمی که با مطالعه و تجربه و استدلال به دست می‌آید و دیگر علمی که در سرّ و ضمیر‌های پاک حاصل می‌شود؛ ضمیر‌هایی که در اثر ریاضت تزکیه شد‌ه‌اند. این علم در خلوت‌های معنوی برای انسان‌ها ظاهر می‌گردد و موجب می‌شود تا از یک طرف حقایق غیبی برای انسان ظاهر شود و از طرف دیگر انانیت و منیت انسان از منظرش غایب گردد و گوش انسان نسبت به نفخه‌های الهی شنوا گردد؛ بر عکس آن‌هایی که «لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها» که گوش جانشان کر شده. علمی که در اثر روزه و تقوای حاصل از روزه به دست می آید علمی است که از طرف خدا به انسان داده می‌شود و آیه 65 سوره‌ی کهف در وصف آن فرمود: « فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً» علمی که یک نحوه هم‌زبانی با قرآن را نصیب افراد می‌کند زیر ا قرآن نیز در همین ماه نازل شده. 4ـ امیدوار بودن به تجلی نو به نو مستلزم آن است که جان انسان همواره آماده‌ی آن تجلی باشد. آن‌کس که در مسیر نظر به حق قرارگرفت دائما به وسیله‌ی آن علم قدسی به سوی حقیقتی برتر دعوت می‌شود و این معنای انتظاری است که سالک از طریق روزه داری می‌تواند به آن وارد شود و دریای بی‌کرانه‌ی حقیقت را بر روی خود بگشاید. 5ـ نظر به حقیقت وجود ویژگی خاصی است که در انسان نهفته است و موجب می‌شود که همواره او را در تحولی متعالی‌تر از قبل قراردهد و مفتخر به مطلع الفجری بعد از مطلع الفجر نماید تا ان‌شاءالله طلوع خورشید لقاء در عید فطر محقق گردد. عرایضی در کتاب «روزه؛ دریچه‌ای به عالَم معنا» داشته‌ام که در سایت، کتاب را می‌توانید مطالعه بفرمایید. موفق باشید

9266
متن پرسش
سلام: چرا وقتی میشه خدا را در همه حال و در همه جا یاد کرد و با او ارتباط برقرار کرد، چرا خداوند دستور ساخت کعبه را داد؟ چرا از بندگانش خواست که به مکه بروند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را در همه‌جا و همه‌چیز یادکردن غیر از آن است که مظهری جهت عبادت حضرت حق مورد نظرمان نباشد. آن هم منظری که صورت کامل عالم عرش و کرسی است. این مثل همان قاعده‌ای است که اگر خدا به ما نزدیک است به آن معنا نیست که ما هم به خدا نزدیکیم. برای این‌که ما به خدا نزدیک شویم باید حجاب‌های بین خود و خدا را رفع کنیم. آری همه‌جا باید به یاد خدا بود ولی برای رجوع به خدا در عبادات باید جهت‌گیری خاصی داشت که به بهترین شکل بتوانیم به عالم ملکوت منتقل شویم، عالم ملکوتی که کعبه‌، صورت زمینی آن است. بیت الله فقط باید در جایى ساخته شود که با باطن مخصوص خود منطبق باشد، جایگاه اهل‏البیت (علیهم السلام) نیز جایگاه خاصى است. در روایت داریم کعبه قبل از ابراهیم (ع) چندین بار خراب شد و توسط پیامبران قبلى مجدداً بنا گشت. حضرت ابراهیم نیامدند کعبه را بدون سابقه‏ى قبلى بنا کنند. در روایت داریم حضرت آدم هزار بار حج رفتند، 700 بار عمره 300 بار واجب. کعبه یک حقیقت است که در قسمتى خاص از زمین ظهور کرده تا آن حقیقت مظهر داشته باشد و انسان‏ها بتوانند از طریق آن مظهر به باطن عرشى آن منتقل شوند. ائمه (علیهم السلام) نیز داراى حقایق باطنى و عرشى هستند. در روایت داریم که از حضرت امام صادق (ع) پرسیده شد: «لِمَ سُمِّیَ الْکَعْبَةُ کَعْبَةً قَالَ لِأَنَّهَا مُرَبَّعَةٌ فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَتْ مُرَبَّعَةً قَالَ لِأَنَّهَا بِحِذَاءِ بَیْتِ‏ الْمَعْمُورِ وَ هُوَ مُرَبَّعٌ فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَ الْبَیْتُ الْمَعْمُورُ مُرَبَّعاً قَالَ لِأَنَّهُ بِحِذَاءِ الْعَرْشِ وَ هُوَ مُرَبَّعٌ فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَ الْعَرْشُ مُرَبَّعاً قَالَ لِأَنَّ الْکَلِمَاتِ الَّتِی بُنِیَ عَلَیْهَا الْإِسْلَامُ أَرْبَعٌ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَر» چرا کعبه را کعبه نامیدند؟ فرمود: چون چهار گوش است، گفته شد چرا چهار گوش شده؟ فرمود: چون برابر بیت المعمور است که چهار گوش است، و گفته شد: چرا بیت المعمور چهار گوش است؟ فرمود: چون در برابر عرش است که چهار گوش است، گفته شد؟ چرا عرش چهار گوش شده؟ فرمود: چون اسلام بر چهار پایه بنا شده؛ سبحان الله، و الحمد لله، و لا إله إلّا الله، و الله اکبر. این روایت جهت فهم رابطه‏ى عالم مادون با عالم ما فوق روایت فوق العاده‏اى است. موفق باشید
9263
متن پرسش
بنام خدا و با سلام خدمت استاد گرامی: چقدر نیاز به فراگیری علوم قرآنی داریم؟ آیا در فهم عمیق قرآن موثرند؟ (مانند تجوید، دانش قرائات قرآنی، شان نزول آیات قرآن، بلاغت آیات قرآن، تاریخ‌گذاری قرآن)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بخواهیم جدّی‌تر وارد قرآن شویم نباید از این علوم بیگانه باشیم به‌خصوص که مفسران محترم بعضاً با توجه به این علوم نظر خود را مطرح می‌کنند. موفق باشید
9261
متن پرسش
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه: یه سوالی داشتم. نظرتون در مورد این که شبها رو بیدار بمونیم تو ماه رمضون اما روزها تا نماز ظهر بخوابیم چیه? من دو سه روزه این کارو میکنم اما مطمئن نیستم کار اشتباهی نباشه! چون تو روز گرسنه مون نمیشه و اونجور که فهمیدم اصلاً توی ماه رمضون باید گرسنگی و تشنگی بکشیم! اما از یه طرف دیگه وقتی روزه ایم زیاد سرحال نیستیم و نمیتونیم فعالیت و مطالعه و... بکنیم و شب راحت تره! آخرش موندیم چیکار کنیم!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم اگر از شب می‌توانید استفاده کنید اشکال داشته ‌باشد. البته بنده چنین تجربه‌ای ندارم و نتایج و آثار آن را تجربه نکرده‌ام. موفق باشید
9260
متن پرسش
استاد عزیز سلام: من یه مشکلی داشتم اگه زحمتی نیست کمکم کنید. من چند وقتیه در مورد «دعا» دچار شک و شبهه بودم تا اینکه یکی از سخنرانی هاتون که توش در مورد دعا گفته بودید و گوش دادم یک کم فلسفه دعا برام روشن شد اما هنوز قلبم آرامش نیافته و درست نمیتونم دعا کنم! چی کار کنم؟ اگه اثری هم در این مورد دارید بفرمایید تا تهیه کنم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی معلوم شود ما در تکوین نسبتی با خدا داریم و عین ربط به خدا می‌باشیم و باید در انتخاب و اختیار خود، مطابق تکوین خود که هستی ما به حساب می‌آید عمل کنیم، پای دعا به میان می‌آید تا تمام ابعاد هستی خود را در اتصال باحضرت حق شکل دهیم و نخواهیم خود خواهانه و به صورت مستقل از خدا زندگی را بگذرانیم. دعا عامل حضور انسان است در محضر حق. انسانی که می‌فهمد در همه‌ی ابعاد باید خدایی باشد و همه‌ چیزها اگر از خدا عطا شده باشد مفید است و از آن مهم‌تر این که دعا راه انس جان انسان است با خدایی که از جهت علم و حیات، نور محض است و شرط داشتن حیات و علم حقیقی، انس با علم و حیات محض است. با دعا انسان از خود بیگانگی و بی وطن بودن، به آغوش وطن خود بر می‌گردد و به نِیِستان خود که مقام آزاد شدن از کثرت‌ها است رجوع می‌کند. در آن حال به نور خدا در عالم زندگی می‌کند. خداوند به رسولش فرمود: «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى‏» یعنی ای رسول من آن‌گاه که تو تیر می‌اندازی، تو نیستی که تیر می‌اندازی؛ این خداست که تیر می‌اندازد. شما در نظر بگیرید خداوند تا چه اندازه به بنده‌ی خود نزدیک شده و بنده‌ی او تا چه اندازه در عالَم با خدا زندگی می‌کند. این حاصل اُنس با خداست. بنده معتقدم شما با دعای سحر و به دنبال آن دعای ابوحمزه تا این اندازه در عالَم با خدا زندگی خواهید کرد. ورود به عالَمی که خدا همه‌کاره است در اثر دعا حاصل می‌شود. غفلت از حقیقت، با غفلت از نقش دعا ظهور می‌کند زیرا اگر کسی نتواند از طریق دعا نقش خدا را در عالم احساس کند چگونه می‌تواند با حقیقت که همان اسماء و انوار الهی است به‌سر ببرد؟ پس در یک کلمه، حقیقت انسان با دعا برای انسان ظهور می‌کند. موفق باشید
9259
متن پرسش
سلام استاد: می خواستم ببینم این جمله ی حضرت امام که فرمودند: حفظ نظام اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر (عج) اهمیتش بیشتر است. را چگونه ارزیابی و تحلیل می فرمایید. خواهشا به تفصیل بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این حدّ جمله‌ی امام را در ذهن دارم که فرمودند: «حفظ نظام از اوجب واجبات است» چون می‌دانید تا نظام اسلامی محقق نشود، مقصد و هدف شریعت الهی که این‌همه پیامبر برای آن تلاش کردند و حتی سیدالشهداء«علیه‌السلام» جان مبارک خود را در راه آن فدا کردند، صورت عملی به خود نمی‌گیرد. در راستای حفظ نظام اسلامی بود که ما این‌همه شهید دادیم تا زمینه‌ی تحقق اهداف شریعت الهی فراهم شود. موفق باشید
9257
متن پرسش
سلام استاد: بنده طلبه ای هستم که متاسفانه از اینکه نمره کم میگیرم خیلی احساس گناه میکنیم و همیشه عذاب وجدان دارم. باور کنید خیلی توسل کردم که بتونم نمره هامو خوب کنم اما متاسفانه نتونستم. البته این رو هم بگم بنده تمام درسها به جز ادبیات رو خوب بلدم و اگه الان به بنده بگن اصول فقه یا منطق و... رو تدریس کنم از عهده ی این کار برمیام و ادبیات رو هم در حد متوسطی بلدم ولی وقت امتحان اصلا نمیتونم خوب حفظ کنم و خلاصه بگم بنده فهمم خوبه ولی حفظم ضعیفه. به نظرتون این عذاب وجدان بنده جا داره یا نه؟؟؟ اینکه علامه حسن زاده فرمودن هر چی دارن از امام رضا (ع) دارن بنده چطور میتونم از امام رضا (ع) کمک بخوام که از نظر علمی کمکم کنه؟؟؟ راستش هر وقت میخوام توسل کنم وقتی این فکر که من خودم باید زحمت بکشم به جایی برسم به ذهنم خطور میکنه از توسل دلسرد میشم و احساس میکنم اگه با توسل درسم خوب بشه کاری نکردم. خواهشا کمکم کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما اگر در حدّ وُسع خود تلاش کرده‌باشید دیگر جایی برای سرزنش‌تان نمی‌ماند. شما تلاش خود را بکنید و از حضرت رضا«علیه‌السلام» نیز بخواهید توفیق لازم را به شما مرحمت کنند. موفق باشید
9256
متن پرسش
سلام استاد گرامی: در جواب اینکه روزه خواری چرا اشکال دارد و مردمی که روزه ندارند به سختی میافتند. فرموده بودید بخاطرحفظ شیونات نظام!!! با وجودی که آیه صریح مبنی بر حرام بودن اینکار داریم و دوم اینکه شعایر الله است و...و... فکر میکنم جواب را خیلی پرت داده اید. اینطور است یا دلیل خاصی برای این جوابتان داشتید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! بحث حرام و حلال بودن مربوط به مؤمنین است. سؤال‌کننده با این فرض سؤال کرده که وقتی کسی قبول ندارد روزه بگیرد چرا با او برخورد می‌شود؟ در این رابطه است که نظام اسلامی سخن دیگری دارد. موفق باشید.
9254
متن پرسش
شما (و بزرگان دیگری) میفرمایید که امام واسطة فیض است، و منظورتان، به همان معنای فلسفی است؛ یعنی علت تامة این جهان، امام زمان (عج) است، در طول خدا. سؤال من این است که: آیا خود امام زمان (عج) علت تامة این جهان است؟ یا یک مقام غیبی که امام زمان هم ظهور آن مقام غیبی است؟ در صورت دوم پس نباید بگویید که امام زمان واسطة فیض است، بلکه او هم در عرض ماست، و ما و او، در طول آن مقام غیبی هستیم. در صورت اول سؤال میشود: چطور میشود در زمان امام باقر «علیه السلام» عالَمْ مخلوق ایشان باشد آنگاه با مرگ حضرتش علت تامة عالم عوض بشود و امام صادق «علیه السلام» علت تامة عالم بشود؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام غیبی امام از شخصیت امام جدا نیست و آن مقام غیبی در هر زمانی ظهور خود را دارد و لذا با تغییر مظهر، حقیقت در جایگاه خود محفوظ است. موفق باشید
9253
متن پرسش
در اوایل کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» شما در یک پاورقی مفصل، اسامی تعداد زیادی از دانشمندان اهل سنت را میبرید که معتقدند امام زمان (عج) زنده است. من آن قسمت را که میخواندم، فکر کردم شیعه و سنی اتفاق نظر دارند که امام زمان (عج) زنده است. ولی در ادامة کتاب با کمال تعجب دیدم که گفته اید: «اهل سنت می‌گویند مهدی یا مسیحِ موعود، در آینده متولد می‌شود.»، من متوجه نشدم؛ بالاخره عقیدة اهل سنت در این باره چیست؟! آیا آن اسامی که در پاورقی آورده اید، نظرات مخالف مشهورشان است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموم اهل سنت معتقدند حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» بعداً متولد می‌شوند. موفق باشید
نمایش چاپی