بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9515
متن پرسش
با سلام و با تبریک عید فطر بر شما استاد عزیز: چند سوال از صد صفحه اول کتاب رزق داشتم. شما از نقل امام علی (ع) فرمودید انسان دو نوع رزق دارد یکی شون مقدر برامون دومی نه مال ما نیست. 1) حال شغل دوم جزء کدوم دسته است؟ 2) رزق دومی کلا بدست میاد یا نه؟ 3) یه جا فرمودید خوار شدن، میشه چند مثال بزنید ملموس بشود؟ آیا رابطه کارمند و ریس خواری نیست؟ چون رضایت ریس مهمه؟ 4) منظوره از رزق حقوقه یا همان ورودی پول به زندگی با کاهش هزینه؟ پس اون موقع که پول نداریم شئ مورد نظر را تهیه کنیم با پیدا کردن کارِ موقت، از درآمدِ اون مشکل حل میشه؟ 5) آیا رزق با نوع شغل متفاوته؟ 6) یه جا از اصطلاح رزق اصلی استفاده کردید منظورتون چیه؟ 7) آیا ملاک اینه که کاری از هشت ساعت بگذره دیگه جزء رزق اولی نیست؟ 8) آیا پس انداز برای آینده نوعی حرص میباشد؟ 9) با توجه به روایت صفحه 99 چطور متوجه بشیم غیر خواست خدا داریم حرکت می کنیم؟ 10) در صفحه 104 نکته بالا منظورش چیه؟ 11) شخصی برای ادامه تحصیل با هزاران قرض مدرک میگیره، حال این مدرک جزء رزقش بوده یا نه؟ 12) آیا قرض و وام جزء رزق اولی است یا دومی؟ 13) در کنار شغل اول با هدف اقتصاد مقاومتی و رعایت حلال و حرامی این جزء رزق اولی است یا نه؟ 14) پاراگراف آخر صفحه 97 حال چه باید کرد؟ 15 ) این روایت هر که دنبال دنیا رود مرگ بدنبالش می آید منظور همان سرگرمی است یا تهیه رزق از راه نادرست؟ استاد خواهشا جواب بدید با تشکر از شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما باید فرصت و فراغت جهت خودسازی و عبادات داشته باشیم، حال اگر شغل دوم این فرصت را از ما نگیرد اشکال ندارد 2- ما مأموریم در حدّ معقول تلاش کنیم و پس از آن نگران رزق خود نباشیم، خداوند در این امور می‌خواهد صبر ما را امتحان کند 3- اگر به امید رزق بیشتر به هر کاری تن بدهیم خواری است، ولی اگر در یک ارتباط تعریف‌شده بخواهیم رضایت مسئول خود را جلب کنیم خواری نیست 4- رزق عبارت است از آن نیاز منطقی که در یک زندگی دینی مورد نظر است 5- این امکان هست 6- همان نکته‌ای که در شماره‌ی 4 عرض شد 7- نه، هشت ساعت نمونه‌ی معقولی است 8- بعضاً این طوری است، ولی نه برای نیازهای منطقی 9- در امورات خود امیدمان به خدا باشد و از وظیفه‌ی خود عدول نکنیم 10- بی‌خود برای خود زحمت ایجاد کرده 11- اگر آن مدرک جزء رزقش بود بدون این‌همه تلاش هم به‌دست می‌آورد و اگر هم جزء رزقش نبود مثل مدرک بنده که زمین‌شناسی است، ولی مسیر تأمین رزق بنده چیز دیگری بود 12 و 13- خیلی نمیتوان بین این دو مرز ایجاد کرد، رویهم‌رفته خداوند رزق ما را بدون قرض و وام می‌رساند مگر این‌که امتحانی در میان باشد که در آن صورت اگر برای نیازهای ضروری خود مجبور باشیم قرض بگیریم بر ما ملامتی نیست 14- کتاب در اختیارم نیست تا بدانم صفحه‌ی 97 چه بوده؟ 15- مرگ در هر صورت به دنبال انسان هست. موفق باشید
9514
متن پرسش
با سلام: دخترم دانشجوی الکترونیک است. دایما اصرار دارد برود کلاس موسیقی، از طرفی خانواده با توجه به نگاه دینی مخالفیم، چکار کنم بگذاریم برود؟ لطفا توضیح مبسوط عنایت فرمایید التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: موسیقی اگر در فضای معنوی و الهی باشد در به نشاط‌آوردنِ خیال مؤثر است و خیال را در صورتی که روحانی باشد روحانیتش را شدیدتر می‌کند ولی توان سیر در حقایق عقلی و قلبی را ندارد و به همین جهت اهل البیت«علیهم‌السلام» آن را توصیه نمی‌کردند. عمده آن است که متوجّه حدّ موسیقی باشیم تا از افق‌های بالاتر محروم نگردیم. موفق باشید
9512
متن پرسش
سلام حضرت استاد: خسته نباشید. من در دوران دانشجویی همزمان با مطالعه جدی در حوزه معرفت نفس و اخلاق از یک دفتر برنامه ریزی هم برای ثبت گناهان و کنار گذاشتن نقاط ضعف از یک سو و فضایل اخلاقی و کارهای خوب از سوی دیگر استفاده می کردم، این دفتر امکان رصد کردن پیشرفتم را به من می داد و می توانستم حال امروزم را با روز قبل و همینطور هفته ها را با هم وسالها را با هم به من می داد. در سایه این دفتر و محاسبات شبانه توانستم ویژگیهای زیادی بدست آورم ولی در مشکل بزرگی و به خاطر تلقین اطرافیان و بعضی روحانیون به اینکه تو با این همه برنامه و این میزان مطالعه تازه این شدی!متاسفانه به داشته هایم شک کردم و همه چیز را آرام از دست دادم و بعد هم من و هم دیگران متوجه شدند من چه داشتم. حالا 2 سال است دوباره شروع کردم و خوب پیشرفت کردم البته کتب شما کمک زیادی به برگشت مجدد من کرد. می خواستم با احتیاط به بعضی از دوستان اهل نظم پیشنهاد کنم ولی به تایید شما مبنی بر درست بودن کارم نیاز دارم. این دفتر علاوه بر مزایای فوق جلوی از دست دادن ویژگیهای خوبی را که کسب کرده ای یا گناهانی را که کنار گذاشته ای در حوادث، می دهد، باید ابتدای دفتر یک لیست از خوبیهایی که باید کسب کنی بدی هایی که باید کنار بگذاری به عنوان چشم انداز داشته باشی و ضمنا بعد از مطالعه جدید و یاد گرفتن خوبیها و بدیها و مخصوصا مباحث شما باشد و مراقب یاس و غرور هم باید بود که احتمال مایوس شدن بیشتر است. همانطورکه امام(ره)فرمودند بدون برنامه ریزی نمیتوان در اخلاق و علم به جایی رسید.
متن پاسخ
. باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی بزرگان جهت طی منازل سلوک از دو جهت برنامه‌ریزی داشته‌اند؛ یکی از جهت سیر از عقاید باطل به سوی عقاید حقه که عرفان نظری متکفّل آن است و دیگر از جهت سیر از رذائل اخلاقی به سوی فضائل اخلاقی که عرفان عملی مثل منازل‌السائرین متکفّل آن می‌باشد. امیدوارم خداوند به همه‌ی ما توفیق دهد که در این دو مسیر کوتاهی نکنیم حال به هرشکلی که باشد. در ضمن جدولی که ایمیل کردید باز نشد. موفق باشید
9511
متن پرسش
به نام خدا با سلام و احترام خدمت جناب استاد: پیرو سوالات مدیریتی و با توجه به سوالات مطرح شده می خواستم محبت کنید و تعریف جامعی از مدیریت اسلامی ارائه فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مدیریت عبارت است از ارائه‌ی نظمی در راستای به مقصدرساندن حوزه‌ای که مدّ نظر باید باشد و مدیریت اسلامی در ارائه‌ی نظم و نظر به مقصد از یک طرف، رعایتِ‌ اصول الهی و انسانی را در نظر دارد و از طرف دیگر در حوزه‌ای که می‌باید مدیریت اعمال شود مقصد و هدف اصلی که اتصال ملک با ملکوت است را فراموش نمی کند و در دل چنین فضایی فعالیت مدیریتی انجام می‌گیرد. موفق باشید
9508
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: سوال بنده این است: افرادی که به اصطلاح سر کتاب باز میکنند و علت بروز مشکل در زندگی را به افرادی که به آنها رجوع میکنند میگویند بر چه اساسی کار میکنند، آیا سر کتاب باز کردن همان تفأل به قرآن زدن است؟ و اینکه آیا رجوع به یک چنین افرادی جهت رفع مشکلات مورد تأیید دین اسلام هست؟ در مواردی هم به افراد میگویند این دعا و حرزی که به شما میدهیم را مدت زمان خاصی که خودشان میگویند همراه داشته باشید و بعد از این مدت مشکل شما حل می شود و واقعا هم بعد همان زمان که گفته مشکل رفع میشود!اینها بر چه اساسی کار میکنند؟ آیا مورد تأیید دین هستند؟ آیا با اجنه مرتبط هستند که میتوانند بگویند ظرف مدتی خاص مشکل فرد حل میشود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر این موارد با اجنه‌ی منحرف انجام می‌شود و اگر هم مشکلاتی که خودشان درست کرده‌اند را رفع کنند، در هر حال وارد زندگی انسان می‌شوند و توکل انسان را که شرایط زندگی با خدا است از انسان می‌گیرند. موفق باشید
9507
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و آرزوی قبولی طاعات و عبادات در ماه رمضان: یک طبیب طب اسلامی ادعا میکرد علت تمام بیماریها یکی از سه مورد چشم زخم، ارواح، و اجنه می باشد نظر شما در این خصوص چیست؟ ادعای دیگر ایشان این بود که چون شافی یعنی خدا یکی است پس در طب اسلامی ما چیزی به عنوان بیماری صعب العلاج و سهل العلاج نداریم نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیماری‌های بدن یا به جهت عوامل بیرونی است مثل آن‌که سمّی وارد بدن شود و روح نتواند تدبیر خود را نسبت به بدن انجام دهد، و یا به جهت ناتوانی روح است که بدن را نمی‌تواند تدبیر کند. حال به هر دلیل روح نتواند بدن را تدبیر کند، بدن دچار بیماری می‌شود و هرچه انسان از نظر ایمانی قوی‌تر باشد و تحت تأثیر خیالات وَهمی قرار نگیرد روح، بهتر بدن را تدبیر می‌کند ولی اگر از نظر ایمانی و اتصال به حضرت حق ضعیف شد، خیالات او بیشتر تحت تأثیر قرار می‌گیرد. از جمله عواملی که خیالات را تحت تأثیر قرار می‌دهد حبّ دنیا و تکبّر است و از همین طریق روح‌های تنگ‌نظر، چشم‌زخمِ خود را إعمال می‌کنند و یا شیاطین بدن را را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهند. مسلّم شافی خدا است، ولی با نور ایمان به خدا است که حضرت شافی نور خود را ظاهر می‌کند نه این که با جن گیر بخواهیم کارها را سامان بدهیم . موفق باشید
9506
متن پرسش
سلام علیکم: شما فرمودید اگر روح شخص حاضر نباشد، هنگام صدان زدن شخص خوابیده نباید او بیدار شود، چون گوش هایش نمیشنود، ولی چون روحش حاضر است با صدا زدن ما متوجه میشود و شخص بیدار میشود. این سوال برام بوجود آمد که اگر اینگونه باشد، پس مسلما برای روح مجرد مکان معنایی ندارد، ولی اگر ما برویم اتاق کناری یا تو خیابون یا جایی دورتر از بدن فرد خوابیده و او را صدا بزنیم، آن شخص بیدار نمیشود، در صورتی که روح او حاضر است و برای مجرد مکان معنی ندارد. چرا در جایی دورتر از جسم فرد خوابیده که او را صدا میزنیم تا بیدار شود نتیجه ای نمیگیریم؟ ( البته بنده این کار را تا به حال امتحان نکرده ام)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح مکان ندارد ولی توجه و تعلقش به بدنش محفوظ است و به همین جهت هم حتی اگر فرد خواب را صدا هم نزنید ولی او را حرکت دهید روح او در بدن او حاضر می‌شود. موفق باشید
9503
متن پرسش
سلام: می خواستم بدانم فحش و ناسزا به چه کلامی می گویند؟ متاسفانه بنده در هنگام عصبانی شدن تا چیزی به طرف نگویم آرام نمی شوم - حتی اگر او نشنود - خشمم ادامه می یابد. اولا من چه باید بکنم در عصبانیت تا آرام شوم و از آن حال خارج شوم؟ دوما اینکه زشتی و گناه و موانع سلوکی فحش دادن را می خواستم بدانم تا بلکه مانع انجام آن شوند و اینکه مصداق این عمل یعنی فحش دادن چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اظهار آنچه را عرف مردم فحش می‌دانند قبیح است و شأن انسان را فرو می‌کاهد و تنها با «حلم» باید اشکلات افرادی را که خطا می‌کنند به آن‌ها تذکر داد. ما در متون دینی داریم: «فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُبْغِضُ اللَّعَّانَ السَّبَّاب الطَّعَّانَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّشَ .. خداى عز و جل لعن‏کننده دشنام گو و طعنه زن بر مؤمنان را دشمن دارد»‏ آری خداوند انسان‌های فحاش را دوست نمی‌دارد و اگر کسی از محبت خداوند محروم شد و به خود واگذارده شد هیچ راهی برای رسیدن به کمال برایش نمی‌ماند. موفق باشید
9501
متن پرسش
سلام استاد معظم: آیا فرهنگ را میتوان اینگونه معنا کرد: «قرار گرفتن انسان ها در عالم اسلام که ورود به این عالم به صورت دست جمعی البته نازله آن که در سال 57 شکل گرفت. و ما باید در این برهه از تاریخ با شناخت کامل از زمانه قلب خود را همچون امام، آماده کامله شدن این عالم قرار دهیم. لطفا تعریف و راهکار خود را جهت ایجاد فرهنگ ارائه نمائید و کتب مربوطه را ذکر فرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌گویند حدود چهارصد تعریف از فرهنگ و تمدن شده است. شاید ما در تعریف فرهنگ اسلامی بتوانیم بگوییم آن نوع رویکرد و آدابی که جامعه مبتنی بر اتحاد بین مُلک و ملکوت در ذیل شریعت اسلام در بین خود شکل داده فرهنگ اسلامی است که در حال حاضر از طریق انقلاب اسلامی به فعلیت می‌رسد. موفق باشید
9500
متن پرسش
با سلام: 1. آیت الله جوادی می فرمودند ما دراصول بدنبال استادی بودیم که بین اعتباریات و حقیقت جدایی قایل باشد فلذا سراغ امام رفتیم چون ایشان می فرمودند دست امور اعتباری از حقیقت بسته است، یا در سخنان علما داریم که این علوم اعتباری است، حال سوال این است که مگر این اعتباریات ریشه در تکوینیات ندارد و مگر علم فقه و اصول و ... ریشه در تکوینیات ندارد؟ 2. منظور از علم که در روایات آمده چیست آیا فقط همان توحید و اخلاق و فقه است یا فیزیک و شیمی هم هست چون آیت الله جوادی می فرمودند همه عالم فعل خداست پس همه علوم دینی است؟ 3. در کتاب معاد آیه ای آورده اید: او قادر است که مردگان را زنده کند و میفرمایید صحبت از زنده کردن خود مردگان است نه امثال آنان، و حال اینکه ما قایلیم نفس و خود انسان هیچ وقت نمی میرد پس چرا اینجا فرمودید خود آنها را زنده می کنند خود انسان که نمی میرد؟ 4. در کتاب گزینش تکنولوژی می فرمایید باید گزینش کنیم بعد می فرمایید فرهنگ خاص دارد پشت این ابزار، سوال این است پس اگر فرهنگ خاص دارد و ضرر دارد نباید استفاده کنیم بطور مطلق نه اینکه گزینش کنیم؟ 5. نظر شما درباره استاد قراملکی و آثار ایشان چیست؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حقیقتاً ما باید در بحث اصول فقه بین امور اعتباری و حقیقی تفکیک کنیم و قواعدی که مربوط به امور حقیقی است را به امور اعتباری سرایت ندهیم، هرچند آن اعتبار از طریق شریعت الهی باشد و ریشه در تکوینیات داشته باشد، بالاخره فعلاً به عنوان یک اعتبار مورد توجه است و حکم اعتبار دارد 2- عموماً علومی مثل فیزیک و شیمی را با واژه‌ی فضل و دانش نام می‌برند با این‌همه باید از خود جمله متوجه شد منظور از علم در آن جمله یا روایات کدام نوع علم است. در ضمن باید دقت کرد عالَم فعل خدا است ولی علم ما به عالم عموماً با پیش‌فرض‌هایی همراه است و لذا نمی‌توان گفت علم ما به طبیعت عین علم به فعل خدا است. جناب اَیان باربر در کتاب «علم و دین» این نکته را به‌خوبی روشن کرده است 3- شاید از آن جهت که بدن ما همیشه بدن ما است هرچند تغییر کند، وقتی گفته شده خودتان را زنده می‌کنیم یعنی خودتان را با بدن خودتان زنده می‌کنیم 4- همین طور است که می‌فرمایید برای همین هم اگر با خوآگاهیِ لازم تکنولوژی را گزینش کنیم زهر آن را کم می کنیم ولی کار نهایی آن است که ما با نگاه توحیدی خودمان تکنولوژی مناسب اهداف خودمان را شکل دهیم 5- با آثار ایشان به طور جدّی آشنایی ندارم خیلی گذرا رد شده‌ام. موفق باشید
9499
متن پرسش
سلام: چند ساله هر که ازم میپرسه چرا رهبرتون «سگ» و «گرگ» و «مثل سگ پشیمون میشن و مثل سگ می ترسن» در بیاناتش استفاده میکنه جواب جالبی ندارم. آیا این رفتار با آموزه های قرآنی و روایی و مشی ائمه (ع) میخونه؟ بی تعصب جواب بدین. من کاملا موافق رهبری هستم و البته معتقدم صهیونیست ها را نباید با سگ مقایسه کرد چون از ارزشهای سگ وگرگ کم میشه اونا پست تر از حیوانات هستند. این شبهه را برای من منطقی حل کنید لطفا. یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نزد حکما تعبیراتی این‌چنین وقتی به‌جا مصرف شود بی‌اشکال است، نمونه‌اش جملات حضرت علی«علیه‌السلام» به اشعث‌ بن قیس کندی که حضرت تعبیر « وَ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ اللَّاعِنِینَ حَائِکٌ ابْنُ حَائِکٍ مُنَافِقٌ ابْنُ کَافِر.... لعنت خدا و لعنت لعنت کنندگان، بر تو باد اى متکبّر متکبّر زاده، «1» منافق پسر کافر » به‌کار می‌برند. یا در قرآن برای بلعم باعورا صفت سگ هار را به‌کار می‌برد و می‌فرماید: «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ» اگر دنبالش کنی به تو حمله می‌کند و اگر رهایش هم بکنی به تو حمله می‌کند. منظور این‌که تنها باید این جملات را به‌جا مصرف کرد. آیا اصطلاح پشیمانی کامل را می‌توان در غیر «چون سگ پشیمان است» به‌کار برد؟ موفق باشید
9498
متن پرسش
چرا در قرآن کریم در یک جا آمده «لا یرید الله بکم العسر» و در جای دیگر آمده «لقد خلقنا الانسان فی کبد» آیا این دو با هم تناقض ندارند؟ البته این را به حساب کم سوادی من بگذارید نه به حساب ایراد گرفتن به کلام الله مجید. العیاذ بالله.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌فرماید این‌که می‌گوییم روزه بگیرید نمی‌خواهیم شما را به سختی بیندازیم، بلکه لازمه‌ی کمال شما ورود به چنین وظیفه‌ای است. حال با این فضا وقتی می‌فرماید انسان را در سختی خلق می‌کنیم معنا می‌دهد یعنی انسان همواره در دل سختی‌ها متولد می‌شود ولی نه آن سختی که برای او زحمت ایجاد کند خداوند چنین سختی‌هایی را برای انسان نخواسته. موفق باشید
9497
متن پرسش
سلام: در پاسخ به سوال 9480 درباره اسلام شناسی فرمودید کتب ادبیات عرب باید مطالعه شود من کسی را ندارم در این زمینه راهنماییم کند لطفا بفرمایید عنوان اولین کتابی که مربوط به ادبیات عرب است چیست؟ آیا جامع المقدمات است؟ بی شک به تنهایی توان تسلط پیدا کردن به این مباحث را ندارم استاد یا دوستی که مسلط باشد هم ندارم راهکار چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدا مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین را دنبال بفرمایید سپس یا روش آموزش عربی که در کتاب‌های دبیرستانی تدوین شده است را، دنبال کنید و یا با مشورت با طلّابی که در این امر کار کرده‌اند مشکل را حل بفرمایید. موفق باشید
9496
متن پرسش
سلام: عید سعید فطر را تبریک عرض میکنم. سوالی که از استاد دارم در رابطه با بحث استخاره است. در چه مواردی و تا چه حد استخاره کردن مجاز است؟ در انجام بسیاری از امور ما در دو راهی تردید هستیم آیا میتوان استخاره کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آن‌که عقل و مشاوره با صاحب‌نظران جواب نداد، می‌توانیم استخاره کنیم. موفق باشید
9495
متن پرسش
سلام استاد: من یه سوالی دارم در ادامه ی سوالی که قبلا پرسیده ام. من در مواجه با سختی دیگران، به خصوص آن سختی که خود آنها در آن نقشی نداشته اند بسیار تحت تاثیر قرار می گیرم و نمی توانم خودم را کنترل کنم. حتی آن موقع شاید به فکر خدا هم نیفتم. مگر این عاطفه را خدا در وجود انسان قرار نداده است؟! من باید چه کار کنم؟ و یه سوال دیگه: حکمت این رنجها چیست؟ وقتی نه تنها انسان را به خدا نمی رساند بلکه آن قدر تحت سختی و فقر و اینها قرار می گیرد که دیگر مجالی برای رسیدن به خدا ندارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم پروردگار عالم حکیم و عادل و رئوف است و هیچ‌چیز از قبضه‌ی قدرت او بیرون نمی‌رود حتی اگر ناظر صحنه‌ی کربلا هم بودیم که حجت خدا با همه‌ی یارانش شهید شدند، می‌دانیم خداوند از این طریق بنا دارد کار بزرگی را صورت دهد زیرا کارهای بزرگ با صحنه‌های بزرگ انجام می‌گیرد. همین امر را ما در صحنه‌ی غزه دنبال می‌کنیم که گویا خداوند روح مقاومت فوق‌العاده‌ای به مردم غزه داده که در مقابل این‌همه کشتار، خود را نمی‌بازند تا تاریخ حاکمیت استکبار را ورق بزند. موفق باشید
9494
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض پوزش از محضر استاد. در صفحه 222 جلد اول «فرزندم اینچنین باید بود» چاپ هشتم، جمله حضرت امیر (و استقبح من نفسک ما تستقبح من غیرک) نادرست ترجمه شده است. در صفحه 26 جلد دوم همین کتاب چاپ سوم نیز همین جمله نادرست ترجمه شده است. البته در صفحات دیگر این جمله کاملا صحیح ترجمه شده است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ترجمه‌ی مطابقی متن مورد نظر عبارت است از: «آن‌چه را از دیگران قبیح می‌شماری، از خودت نیز قبیح بشمار» یعنی همان‌طور که اگر کسی کاری را کرد و تو آن را قبیح دانستی، خودت نیز مرتکب آن عمل نشو و صدورش را از خودت نیز قبیح بدان. مفهوم این عبارت ایجاد ملازمه بین قبیح صادر از شخص و قبیح صادر از دیگران در نظر شخص مؤمن است و به همین خاطر هر چند معنای مطابقی‌اش آن بود که ذکر شد ولی معنای التزامی‌اش این خواهد بود که: «آن‌چه را برای خود بد می‌دانی برای دیگران هم بد بدان»‌ به هر حال دقتی که به خرج داده‌اید و تذکری که عنایت فرمودید جای تقدیر دارد. موفق باشید
9492
متن پرسش
با این که کتاب رزق شما را خواندم اما چرا ایمان نمی آوریم به این که رزاق خدا است ؟ ریشه حرص ما در چیست؟ چرا با اطلاعات مذهبی در زندگی احساس دینی نداریم؟ چرا آرامش نداریم، چه کار باید کرد، علت احساس پوچی در زندگی چیست؟ خیلی اهل دنیا نیستم اما شور رزق و آینده دارم. انسان گاهی خود را بین دو راهی حس می کند چه کار کنم که خود را تفسیر کنم، چه کار کنیم که اضطراب جای خود را به یقین بدهد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه نسبت به رزق آزاد از حرص و مطابق وظیفه‌ی الهی عمل کنیم به همان اندازه خداوند رزّاق‌بودن خود را به ما مینمایاند. پس چاره‌ی کار اطمینان به خدا و اولیاء اوست. موفق باشید
9491
متن پرسش
با سلام: من هر گاه در امری از خداوند میخواهم که هر چه برایم صلاح است در مسیرم قرار دهد، اگر در آن راه شکست بخورم و یا امکانات لازم فراهم نباشد خیلی سریع ناامید میشوم و دیگر آن راه را ادامه نمیدهم و یا انگیزه ام بسیار کم میشود و دلسرد میشوم و دیگر تلاش نمیکنم و با خود میگویم شاید صلاح نیست، این موضوع باعث شده که حتی دیگر انگیزه ی دعا کردن را هم نداشته باشم چون دائم فکر میکنم که شاید صلاح نباشد و یا از ته قلبم دعا نمیکنم و فقط درخواستم را به خدا میگویم ولی امیدی به اجابتش ندارم. این موضوع بسیاری از فعالیتهای مرا مختل کرده است. حتما شنیده اید که گفته میشود ادیسون هزار بار آزمایش هایش را انجام داد تا توانست برق را اختراع کند، اگر من ادیسون بودم و در همان ابتدای کار به خدا توکل میکردم و صلاح و مصلحتم را از خدا میخواستم با یکی دو بار آزمایش وقتی به شکست میرسیدم دیگر آزمایش را ادامه نمیدادم چون فکر میکردم که لابد صلاح نیست در نتیجه برق اختراع نمیشد. حال سوالی که دارم اینست که چگونه بر خدا توکل کنیم و یا بهتر بگویم چگونه صلاح و مصلحت خود را از خدا بخواهیم و در عین حال با تلاش و پشتکار امورمان را انجام داده و پیگیری کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید مکتب اسلام مکتب عقلانیت و معنویت است و لذا ما بر اساس عقل خود برنامه‌ریزی می‌کنیم و تا زمانی که عقل ما آن کار را تصدیق می‌کند نباید به عقل خود که حجت خدا در نزد ما است پشت کنیم. آری در دل کاری که داریم جلو می‌بریم از خدا میخواهیم عقل ما را منوّر گرداند تا به زیباترین شکل و عقلانی‌ترین نوع کار را ادامه دهیم. موفق باشید
9490
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی عبادات، مطالعه تمدن غرب را باید چگونه شروع کرد با چه کتابها و چه نویسندگانی؟ با تشکر و محتاج دعای خیر استاد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از شهید آوینی شروع کنید و با مرحوم مددپور و دکتر داوری ادامه دهید. موفق باشید
9489
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: میخواستم بدانم این همه نفرین در دعای علقمه (حدود یک صفحه را) در موقع خواندن به چه کسی است و چه کسی را باید در نظر بیاوریم اللهم من ارادنی فارده... اللهم اشغله بفقر لا تجبره و ببلا لاتستره... و ادخل علیه فی جمیع ذلک السقم ولا تشفه... و آیا می توان شیطان را در نظر بیاورد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان در مظاهرش شیطان است. بحث تقابل دو تمدن است، تمدن اُموی با همه‌ی لوازمش و تمدن توحیدی با همه‌ی لوازمش، از خدا می‌خواهید تمام ابعاد تمدن کفر و شرک را از حیات فعّال متوقف فرماید. موفق باشید
9486
متن پرسش

با نام حضرت حق با سلام خدمت استاد طاهرزاده: جناب استاد موضوعی به شدت رنجم می دهد و آن شبهه شرک است، وقتی زیارت میروم و توسل پیدا می کنم در ته قلبم این است که مبادا شرک باشد و من مشمول آن آیات شدید قرآن شوم که می گویند کسانی که غیر خدا را می خوانید الی آخر... استاد از شما نمی خواهم پاسخ دهید که اینها شرک نیست همه را می دانم کتابهای مختلفی خوانده ام از مباحث فلسفی و عرفانی صادر اول و این مسایل تا حدی آگاهم، اشعار مولوی، سخنان محی الدین، پاسخهای کلامی متکلمین آیات قرآنی که بزرگان در این حوزه آورده اند را می دانم، با کتابهای شما در این حوزه مثل مبانی نظری و عملی حب اهل البیت (ع) آشنا هستم و عقلم هم کاملا تصدیق می کند ولی وقتی زیارت می خوانم و توسل پیدا می کنم و اهل البیت (ع) را صدا می زنم و از این قیبل ته قلبم می لرزد و می گوید نکند شرک باشد؟ نکند پاسخهایی که بزرگان داده اند جائیش اشتباه باشد و این تصورات ته قلب حس مناجات و توسل را از من می گیرد. مثلا در اوج گریه در زیارت عاشورا این وسوسه ها دیگر توان ادامه را از من می گیرد، ولی وقتی دعاهایی که مستقیما با خدا صحبت و مناجات می کند را می خوانم کاملا راحت هستم و حال و گریه دارم از طرفی با توجه به مباحث واسطه فیض نگرانم نکند این تشکیک ها ارتباط مستقیم من را با خدا بی ارزش کرده است و من نمی فهمم؟ خلاصه در یک دو گانگی نکند شرک باشد از یک طرف و نکند این شک مرا در پیش خدا ساقط کرده از طرف دیگر غمی سنگین را بر دلم مستولی کرده است و حال از شما استاد عزیز که می دانم نقش اهل البیت (ع) و حضور و وجود نوری آنان همه وجودتان را پر کرده است راه حل می خواهم و البته این زمان طولانی است سراغم آمده است درست از زمانی که با شبهات و هابیت آشنا شدم با کمال تشکر از استاد عزیز.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه آماده‌اید تا یک قدم جلوتر بیایید و به اصطلاح به تلوین بعد از تمکین برسید. در تمکین انسان می‌رسد به این‌که فقط خدا در صحنه است، ولی در قدم بعدیِ توحید می‌یابید همه‌ی مخلوقات بالحق در صحنه‌اند و مظاهر کامل اسماء حسنای الهی یعنی اهل البیت«علیهم‌السلام» را از یک طرف بالحق می‌یابید و از طرف دیگر حق را در آن مظاهر جستجو میکنید و به توحید حقیقی که همان وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت است می‌رسید. یعنی کثرت‌ها را نیز در حق و بالحق یافته‌اید. إن‌شاءاللّه سه جلسه‌‌ی بحثی که در اعتکاف ماه رجب امسال عرض شد، کمک می‌کند. موفق باشید

9485
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد گرامی: در کتاب مبانی نظری و عملی اهل البیت (ع) فرموده اید محبت به خدا بدون معصوم ذهنی و باید محبوب در حوزه خیال تصور شود این یعنی چه؟ در کتاب روشن نفرموده اید. الان محبت ما به معصومین (ع) هم در حوزه ذهن است ما مطالبی از آنها شنیده ایم و سیره و روش آنها را خوانده ایم و به خاطر آن خصوصیات دوستشان داریم آنها را هم که ندیده و نمی بینیم خوب همین کار را هم در مورد خدا انجام می دهیم، می دانیم او کما ل مطلق است رحیم و رحمان است و خالق و رازق و.... ما است هر چه خوبی است از اوست و ما محتاج محضیم، خوب دوستش داریم دقیقا اهل البیت (ع) را هم با همین مکانیسم دوست داریم اگر این خدا ذهنی است، ارتباط ما با اهل البیت (ع) هم از همین مکانیسم است پس آن هم ذهنی هستند. لطفا تفاوتی که شما معتقدید را توضیح بفرمائید. با کمال تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد کمال مطلق خود را از طریق مظاهر می‌نمایاند و ما از طریق مظاهر او می‌توانیم با او مرتبط شویم و اُنس بگیریم وگرنه تنها به مفهوم خدا علم داریم. از بین مظاهر الهی کامل‌ترین مظاهر که محل ظهور همه‌ی اسماء الهی است انسان‌های کامل هستند و سیره و حرکات و گفتار آن‌ها می‌تواند ما را به نور اسماء الهی منتقل کند. در این رابطه بحث دیدن حسی در میان نیست. مردم بدون آن‌که حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» را در کربلا دیده باشند به‌خوبی با آن حضرت به عنوان مظهر اسماء الهی مرتبط‌اند. موفق باشید
9482
متن پرسش
سلام: از اونجایی که رهبر انقلاب مبلغ فطریه امسال رو به همراه کفاره عذری و عمدی اعلام کردن، به چه چیزی استناد میکنن و اصلا این مبلغ چرا باید داده بشه؟ بحث من رو مقدار مبلغ نیست بلکه فلسفه ی پرداخت اون از چیه؟ البته میدونم که این سوال شرعیست ولی برای پاسخ به جمعی که این شبهه رو وارد کردن نیاز دارم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولا تا کنون نشده که رهبری مبلغی را جهت فطریه یا کفاره اعلام کنند. ثانیا سوال شما یا از دلیل این حکم است که بایستی به قرآن و روایات مراجعه کنید و اگر فنّ و علم مراجعه به ادله‌ی شرعیه را ندارید آن را به اهل فنّ‌اش واگذار کنید که همان مجتهدین هستند. و شاید سوال شما از چرایی این حکم است و می‌خواهید ببینید چرا خداوند این احکام را بر ما واجب کرده که بایستی در جواب این سوال گفت، عبودیتی که خداوند از ما می‌خواهد و موجب رشد انسانیت ما و قرب به خدای متعال است تنها در صورتی محقق می‌شود که انسان تکلیفش را به صرف این‌که خدا فرموده انجام دهد. البته می‌توان حکمت‌هایی جهت این احکام از کلمات خود معصومین «علیهم‌السلام» به دست آورد ولی نباید این حکمت‌ها مانع نگاه تعبّدی به احکام الهی باشد. ثالثا: در مورد حکمت این احکامی که فرموده‌اید می‌توان این‌چنین گفت که فطریه یکی از دستورات الهی است که منشأکاملا انسانی دارد. فطریه یعنی این‌که شخصی که دخلش به خرج سالیانه‌اش می‌رسد، مقداری از اموالش را به فقراء و کسانی که خرج سالیانه‌شان را ندارند بدهد و آیا بهتر از این راه، راهی برای همدردی با فقراء و غافل نشدن از حالشان در یک جامعه سراغ دارید؟ هم شما با کندن بخشی از اموالتان در مسیر رضایت الهی رشد می‌کنید و هم فقرای جامعه به نوایی می‌رسند. همچنین کفاره‌ی افطار عمدی، جریمه‌ای است که به جهت حرمت شکنی ماه رمضان برای شخص عاصی در نظر گرفته‌‌شده‌است و در حقیقت راهی برای جبران خطا و پذیرفته‌شدن توبه است و این نیز به لطف خدا بر می‌گردد و بایستی در این زمینه توجه داشته‌باشید که کفاره‌ی افطار عمدی منحصر به پرداخت مالی نیست بلکه همان‌طور که می‌دانید یکی از کفارات افطار عمدی، گرفتن شصت روز روزه است. و در مورد کفاره‌ی شخصی که با عذر روزه نگرفته نیز باید بدانید که این کفاره، جبران آن خسارتی است که این شخص متحمل شده. یعنی هر چند از روی عذر روزه نگرفته و تکلیفی نداشته‌است ولی به هر حال سعادتی را از دست داده و خداوند نخواسته که این شخص در مقابل از دست دادن این سعادت چیزی به دست نیاورد به همین خاطر کفاره‌ی یک مدّ طعام را واجب نموده تا جبران شود.
9481
متن پرسش
سلام علیکم: می فرمایید نور از نوع وجود هست و می توانیم بگویم نور شدید تر اما به میز و صندلی نمیتوان این را گفت چون ساخته ذهن ماست. خواستم بپرسم در عالم ماده چه چیزهای وجودی هستند؟ مثلا زمین را ما در ذهنمان که نساخته ایم و بوده است، می توان زمین را از نوع وجود حساب کنیم که شدت و ضعف دارد؟ (یا مثلا آب، هوا، و... را) چون اینها ساخته ذهن انسان نیستند بلکه در عالم وجود دارند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عالم ماده به اعتبار ماهیت پدیده‌ها هیچ‌چیز وجودی نیست زیرا عالم ماده خودش یکی از مراتب عالم وجود است. نور را هم که مثال می‌زنیم معتقدیم نفس ما متوجه وجودی می‌شود که نور می‌نامیم و در این دیدگاه نور را یک پدیده‌ی مادی آن طور که علم فیزیک می‌گوید نمی‌دانیم و بنده در کتاب «حقیقت نوری» این نکته را عرض کرده‌ام. موفق باشید
9480
متن پرسش
سلام: عیدتان مبارک: استاد عزیز اگر کسی تمایل داشته باشد در اسلام شناسی مطالعه کند ابتدا باید چه مراحلی را بگذزاند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید ادبیات عرب را خوب بگذراند و تفسیری مثل تفسیر المیزان را نیز با دقت دنبال کند تا آرام‌آرام صورت مطالعه‌ی مطالب دیگر برایش پیش آید. موفق باشید
نمایش چاپی