باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که این متن در معرض دید کاربران عزیز نیز قرار گیرد. همینطور که میدانید «زبان شعر» در اینجا در مقابل زبان اهل بازار و زبان تفکرِ صرفاً محاسبهگر است. این زبان هیچ گزارشی از عالم بیکرانهی قدسی در خود ندارد و بشر را تختهبندِ عالم ناسوت میکند. آری! زبان محاسبهگر، محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» را که زبانش اشاراتی بس متعالی به عالم قدس داشت، متهم به شاعربودن میکرد و میخواست بگوید محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» توهّمزده است زیرا عقلِ بازاری غیر از پول، هرچه باشد را توهّم میداند. زبان مرحوم شهید آوینی زبان شعر بود زیرا با عقل قدسی خود وجه قدسی انسان این عصر را مورد خطاب قرار میداد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده مطالعات فقهی لازم را جهت معممشدن ندارم و همانطور که در جوابهای قبل عرض شد؛ رویهمرفته طلبه باید بعد از رسائل و مکاسب، معمم شود. حال اگر دائم نمیتواند، بحث دیگری است. بالاخره اگر در ملبسشدن، نفس امّاره هم در میان است باید به نفس اماره بیمحلی کرد، نه آنکه از ملبسشدن کوتاه بیاییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه متوجهی اصل مسئله هستید، بهخصوص در توجه به جایگاهِ استدلال. همین امر موجب شده که جناب ملاصدرا در حکمت متعالیه، جهت عرفانی را مدّ نظر قرار دهد. اگر بتوانید سری به کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» که بر روی سایت است، بزنید؛ میبینید که سراسر کتاب تفصیل همین مسئلهی مهم است. انتخاب حوزه در راستای انجام رسالت تاریخی میتواند باشد. به این معنا که بتوانیم جبههی توحیدیِ مقابلِ استکبار جهانی را در فضای نرمافزاری قوت ببخشیم. ولی در رابطه با سیر حضوری، اگر حکمت متعالیه را درست جلو ببرید و کار را به عرفان محیالدین بکشید؛ جوابهای خوبی میگیرید. و در فلسفهی غرب نیز، هایدگر در این رابطه برای شما حرف دارد. موفق باشید