باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً آن رخدادی که برای کوه پیش آمد، ماورای حرکت جوهری است که برای همه موجودات هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله بررسی و مشکل رفع میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر شریعت الهی و رعایت دستورات آن، خود به خود گرایش انسان به اموری میافتد که استعداد او در آن امور است و موجب شکوفاییِ استعدادهای او میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع اذکار که تحت عنوان اذکار عام گفته میشود در هر موقعی و برای هرکسی مفید است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما نمیدانیم که واقعاً دولت، موضعگیری نکرده باشد. احتمالاً با توجه به رویکرد کلّی نظام، بیشتر به روش دیپلماسی حساسیت خود را نشان میدهند. موفق باشید
سلام و رحمت خدا به استاد بزرگوار: چند روزی هست به جهت موقعیت شغلی در مواجهه کاری با خانم هایی قرار گرفتم که کشف حجاب کرده اند، (کلیپی از آقای بشیر حسینی دیدم که گفته اند حاج قاسم عزیز به ایشان گفته اند اگر در دیدید بین دختر چادری و بی حجاب باید برای کسی وقت می گذاشتید سراغ آن بد حجاب باشید زیرا با حجاب در پناه حجاب و خانواده و مسجد است و او هیچ کس را ندارد) با توجه به دقت در احکام فقهی، نظر حضرت استاد در جهت این نوع نگرش نقل قول شده از حاج قاسم عزیز را چگونه ارزیابی می کنید؟ ان شاءالله عاقبت بخیر باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در افقی که آن مردِ مردها، آن بصیرِ زمانشناس آینده را ملاحظه میکرد، همه چیز حکایت از آن داشت و دارد که نه دوران داعشیگری، بلکه دوران داعشیسازان که میخواستند اسلام را بدنام کنند؛ گذشته است. و این مائیم که بایدمتوجه آینده قدسی جهان باشیم تا در امروزمان بهترین نحوه بودنها را تجربه کنیم.
مسلّماً نیازها است که انسان را جلو میبرد تا برآورده شوند، ولی باید از خود پرسید نیازها را چه عواملی بهوجود میآورند؟ آیا اگر نیازهای ما را روح غربزده ما تعیین کند، در آن صورت تلاش برای برآوردهکردن آن نیازها، تلاش برای رسیدنِ بیشتر به روح غربی نیست که انسان را بیبنیاد میکند؟ درک این موضوع ما را دعوت میکند تا به نوعی از حضور در زندگی فکر کنیم که نیازهای ما معنابخشِ ما باشند و در برآوردن آنها احساس آزادی و شکوفایی بکنیم و منتظر آغازی شویم که در ذات مستعد آن هستیم. آغاز شور و شیدایی برای آنکه صیدِ «وجود» باشیم که عین قرار است در عین بیکرانگی و این یعنی جاودانگی که گذشته را به آینده مبدّل میسازد و این یعنی حضور در انقلاب اسلامی و حضور در بودنی که گذشته را به آینده مبدّل میکند، به معنای پایداری و بقاء.
با توجه به این امر، این افراد فریبخورده را باید فریبخوردگانی دانست که در جستجوی راهی هستند غیر از آنچه امروز گرفتار آنند. موفق باشید.
با سلام محضر استاد طاهرزاده: در آیاتی از سوره بقره که به آیت الکرسی معروف است، خداوند میفرمایند «لا اکراه فی الدین» (اجباری در دین نیست) ولی در آیات بعد درباره کسانی که آزادانه راه کفر را انتخاب کردند میفرمایند: اولیا آنها طاغوت است و وارد ظلمات میشوند و همچنین درباره کسانی که آزادانه راه ایمان را انتخاب کردند میفرمایند آنها را وارد حیات نورانی میکنند. پس میشود نتیجه گرفت انسان در انتخابش آزاد است ولی این را هم بداند با انتخاب خود چه سرنوشتی برای خود رقم میزند و بعبارتی درست است در انتخاب آزاد است ولی سرنوشت انسان دست خداست و اخیرا هم در تفسیر سوره صف فرمودید همین الان به نوعی روح انسان را بهشت یا جهنم فرا میگیرد. الان در این عصر مصداق حیات نورانی سیر در مسیر انقلاب اسلامی است و مصداق حیات ظلمانی خارج شدن از نور انقلاب اسلامی است و تو این جریانات اخیر و اغتشاشات مشخص است چه کسانی اولیا خود را اپوزیسیون و رسانه های بیگانه قرار داده اند. ۲- امام حسین خطاب به کفار زمانه فرمودند اگر دین ندارید لا اقل آزاده باشید. یعنی به تعبیر بنده اگر آزادانه راه کفر را انتخاب کردید لا اقل آزاد مرد باشید و اینجا شاید منظور رفتار آزاد مردانه یعنی طبق وجدان انسانی خود عمل کنید باشد حالا این از اغتشاش گران که ندای آزادی سر میدهند باید پرسید این اعمال (تخریب اموال عمومی و کشتار و زخمی کردن مردم) کجایش مصداق آزاد مردی است و در کشور ما عده زیادی موافق جمهوری اسلامی هستند این اسائه ادب به نظام و رهبری (که از دید ما حسین زمان هستند) کجایش مصداق آزادی خواهی و آزادگی است؟ سوال من از حضرتعالی این است: این که امام حسین فرمودند اگر دین ندارید لا اقل آزاده باشید مصداق رفتار آزاد مردانه در این عصر برای افرادی که جمهوری اسلامی (جلوه ظهور دین در این زمان) را قبول ندارند چیست؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات بسیار خوبی فرمودید. نمونه آزادگی که حضرت امام حسین «علیهالسلام» میفرمایند همان افرادی هستندکه اسلام را قبول ندارند و معتقدند حال که مردم جمهوری اسلامی را با رأی خود پذیرفتهاند به احترام انتخاب مردم، نظام را پذیرفتهاند و یا آن عدهای که معتقدند اگر در این شرایط خاص و با فتنههایی که دشمنان ما دارند، جمهوری اسلامی در میان نباشد، ایران تکه پاره میشود. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: مایل بودم بخشی از آنچه که درباره آزادی و زن در قرآن دیدهام با شما در میان بگذارم و از رهنمودهای شما بهره ببرم. هیچ موقعیت و محیط و شرایطی هیچ جبر تاریخی، آزادی را از انسان و از زن نمیگیرد، همسر لوط و همسر نوح، تحت ولایت و تربیت دو عبد صالح خدا و پیامبر الهی بودند اما مَثَل اهل کفر شدند. میشود رفتار انسانی ببینی، لقمهی پاک بخوری، در هوای معنویت نبی خدا نفس بکشی و کافر باشی. میشود در کاخ فرعون با همه وسوسهها و جاذبه های سلطنت باشی و آرزویت خانهای در همسایگی خدا باشد. میشود در محیط کاملا مردانه معبد باشی؛ در معرض وسوسهها و شیطنتهای مردان باشی و حصار محکمی بر پرورشگاه انسان در وجودت بسازی، تا خانهی امن روحِ الله شود. تا یکبار برای کل تاریخ بشریت، مادری باشی که «روحنا» را به سویت بفرستند تا حامل آیت الهی شوی. میشود آنقدر در مقام غیب باشی که هیچ نامی از تو در کتاب نباشد، اما کتاب، همه واگویهای از اسرار تو باشد، میشود حجتِ حجج الهی شوی. اگر در مقامِ مََثل اهل ایمان و اهل کفر، مردانی پیش چشم می ةمدند و خدا بر آنها مثال میزد که بر خلاف رسم زمانه، طالب کلمهی توحید شدند، باز در دلهایی این گمان باقی بود که اگر زن بودند نمیتوانستند چنین «نه» بزرگی بگویند، اما هر چهار نفر و در هر دو جبهه را از زنان مثال زد، شاید از آنرو که به انسانیت و به ویژه زنان نشان دهد، هیچ چیز، در هیچ مسیری، آزادی تو را سلب نمیکند مگر اینکه تو خود، بر خود تار بتنی و در چاه نفسانیت خود سقوط کنی، ما در فضای کفر مدرن و توحید زمانه خود نفس میکشیم اما میتوانیم در صحنهها باشیم، جهاد علمی و مادری و حُسْنُ التَّبَعُل را به زیبایی کنار هم و تنیده در هم پیش ببریم و در حصار امن عفاف، مراقب مقام غیب بودن خود باشیم. استاد: سالهاست کلمه به کلمه سخن شما را و آنچه آبشخور معرفت مناسب زمانه دانسته اید از متعالیه و عرفان و ... در حد ظرفیت خود، نوشیدهام و میدانم تک تک ما (زن و مرد) در فضای انقلاب چه نفسهای عمیقی کشیده ایم. در چند نکته دردهایی به جان دارم که برایتان بازگو میکنم شاید چون شما به عنوان یک زن در جامعه نزیستهاید بازگویی این تجربهها برایتان منظری باز کند. ۱. دو گانه عقل و قلب (عقل و عشق) آنچنان افراطی مطرح میشود و پیشاپیش سهم زن تنها عاطفه می شود و سهم مرد عقلانیت که گویی جای نفس کشیدن در فضای حکمت و عقلانیت برای زنان بسته است. گویی زن سرمایه و مجال پرداختن به علوم عقلی ندارد و چنین پرداختنی خلاف روح زنانگی است. وقتی از پرداختن دختر امام به مسائل زنان با رویکرد حکمت متعالیه سخن گفتید یک نفس راحت کشیدم که حداقل بخاطر سالها پرداختن به حکمت متعالیه سرزنشم نخواهد کرد. فقط بدانید ما در غربت سختی به سر میبریم. ۲. نهادهای مذهبی و حتی انقلابی به وفور جایگاه زن را موجودی درجه ۲ و در پس مردها و در پَستویِ خانهها میدانند، اگر جایی مجالی به زنان میدهند از درد ناچاری و گاه برای رعایت مسائل شرعی است، مثل جنابعالی حقیقتا جایگاه جدی برای زن قایل نیستند، ما تفاوت تکریم و تظاهر به تکریم زن را در جان خود حس میکنیم. این رویکرد شایع در مورد زن، بستر تقابل زن با دین و نظام را فراهم کرده، من مثل برخی نمیخواهم همه بحران پیش آمده در مساله زن و حجاب را گردن دشمن بیندازم، ما چشیده ایم طعم تلخ تحقیر را در نهادها و نظامات دینی و ... انکار این ضعف در جبهه به ظاهر خودی، مواجهه ما با حقیقتِ آنچه در حال رخ دادن است به تعویق می اندازد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این است همان طلوع صبحدمان، و از آن سخن میگویید که دیگر در تاریخی که انسان تنها میتواند در نزد خود و در آزادیاش بهسر برد؛ فقط انسان داریم، چه زن و چه مرد. درمانده آنهایی که هنوز متوجه این امر نیستند تا همچون حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» به طور عجیبی در وصیتنامه الهی سیاسی خود فرمودند: «ما مفتخريم كه بانوان ما و زنان پير و جوان و خرد و كلان، در صحنه هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر، و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند.»
آیا به اعجاب نمیآیید که چگونه حضرت روح الله فهمید تاریخی به ظهور آمده که زنان در پیش خود در امکانی که امکان هر انسانی میتواند باشد، آمادگی حضور دارند و این حضور، دیگر حضورِ انسان است و انسان در همه ابعادش آمادگی حضور در این تاریخ را دارد چه در بُعد عقلی و چه در بُعد عاطفی. موفق باشید
سلام علیکم استاد بزرگوار: به دنبال دلایل صرفا عقلی جهت اثبات نبوت هستم. لطفاً راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، در این مورد إنشاءالله راهنما خواهد بود. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/book/252?mark=%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%20%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%20%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AA
سلام: دکتر سروش قائل به وحدت وجود گویا هستند. پس چگونه است که کسی که در توحید مشکل ندارد گرفتار پوچی باشد بخصوص با آن انسی که با حضرت مولانا قدس سره دارند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل ایشان در عدم درک درست «وَحیِ» الهی است. در این مورد عرایضی در جزوه «غفلت از مقام نبوت در پوشش تمجید از حضرت محمد صلی الله علیه و آله» شده است. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/leaflet/219?mark=%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%20%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4
با سلام و دعای خیر: آیا ما در عالم ذر نحوه ی امتحاناتمان در این دنیا را خود انتخاب کرده ایم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. البته بحث آن بسیار مفصل است و مربوط به نکاتی است که تحت عنوان «عین ثابته» باید دنبال کرد. موفق باشید
سلام استاد جان: وقتتون بخیر. برای حج کتاب هم نوشته اید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: دو جزوه در این مورد هست: یکی تحت عنوان «حقیقت حج» و دیگر «وظایف حجاج پس از برگشت از حج». موفق باشید
با سلام: من با چشمم، زیبایی های زیادی میبینم. اگر منشأ این زیبایی ها را خداوند بدانیم، آیا همه ی زیبایی ها را یک جا (تأکید دارم یک جا) می توان حس کرد؟ لطفاً توضیح دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی چنین حضوری در عالم ماده که عالم کثرات است ممکن نیست ولی در عالم الوهی و عالم احدی چنین امری ممکن است. موفق باشید
با عرض سلام و خسته نباشید: من سوالاتی در زمینه رزق و روزی داشتم که اخیرا با مطالعه کتاب جایگاه رزق انسان در هستی علی رغم قوت قلب گرفتن، سوالات دیگری افزون بر سوال قبلیام پیش آمد. با این که در زندگی خود آثار قواعد رزق را مشاهده میکنم، اما این سوالات همچنان باعث مشغولیت من هستند. ۱. اگر «روزی هر جنبندهای بر عهده خداست»، چرا امروزه بخشی از انسانها از گرسنگی میمیرند؟ به طوری که طبق آمار منتشر شده هر ۱۱ دقیقه یک نفر بر اثر گرسنگی میمیرد و حدود ۸۰۰ میلیون نفر در دنیا با گرسنگی درگیر هستند. شاید دلایلی نظیر اعمال خود انسان ها یا عدم تلاش آن ها یا عدم پرداخت خمس توسط عده ای و ... بتوان برشمرد، اما همین مرگ بر اثر گرسنگی در دنیای حیوانات نیز وجود دارد درحالیکه مواردی نظیر تنبلی و استعمار در دنیای حیوانات وجود ندارد و آن ها به طور غریزی به دنبال روزی خود هستند. ۲. در حدیثی از امام صادق (ع) در کتاب ذکر میشود که «خدا نه آنچنان تنگ میگیرد که به کلی قطع شود، و نه آنچنان وسعت میدهد که بی حساب باشد.» در مورد اول، همانگونه که در سوال ۱ مطرح شد مشاهده میشود روزی یک عدهای قطع میشود و اجل و پایان زندگی آنها با نبود رزق اتفاق میافتد. حتی در مواردی کودکان پس از به دنیا آمدن بر اثر گرسنگی میمیرند که با موضوع روزی از طریق شیر مادر قابل جمع نیست. همچنین در دنیا افرادی هستند که ثروتهای بسیار عجیب در اختیار دارند که به گونهای بی حد و مرز محسوب میشود. مشاهدات امروز ما چگونه با این حدیث قابل جمع است؟ ۳. در کلام امیرالمومنین گفته میشود که «قسم دوم روزی، روزیای است که خود به دنبال توست.» همانگونه که مرگ به دنبال توست، و آن روزی با تلاش اندک و کافی به انسان میرسد. اما از طرفی اهتمام به همت و تلاش بسیار نیز توصیه شده است، در داستان راستان شهید مطهری با نقل از بحارالانوار در بخش نصیحت زاهد داستانی از امام باقر (ع) میآورد که ایشان در زیر گرمای آفتاب مدینه به هنگام ظهر با سختی و مشقت فراوان با همراهیانش در حال کار کردن در باغی بودند. این دو وجه که روزی به دنبال ماست و سفارش فراوان به کار و تلاش و کسب روزی و این که ۹ جزء عبادت کسب و کار حلال است به نظر بنده قابل جمع نمیرسد. ۴. همانگونه که در کتاب نیز گفته میشود ثروت بسیار باعث تکبر و فقر باعث گناه است، اما چیزی که مشاهده میشود عدم توازن است. یعنی میزان گناه فقرا به علت قرار گرفتن در فشار و تنگنا بیشتر از میزان تکبر ثروتمندان است و انجام امور اولیه دینی نیاز به حداقلی از امکانات دارد. در سیره معصومین نیز گفته میشود که زندگی ایشان ساده بودهاست، اما این ساده بودن به معنای فقیرانه و زاهدانه بودن نبوده و بلکه به معنای عدم مصرف گرایی میباشد. به غیر از امام علی (ع) در دوره خلافت ایشان که علت سیره زندگی خود را حاکم بودن و هم سطح پایین ترین افراد جامعه بودن عنوان میکنند، سایر ائمه از ظرفیت ها و امکانات موجود در جامعه تا حد مناسبی بهره بردهاند. بنابراین در بخش های مختلف کتاب حس میشود به گونه ای سعی شده است فقر در نوع هایی مطلوب نشان داده شود، اما حضرت علی (ع) فقر را فرزند تنبلی و ناتوانی عنوان میدارند، همان حضرت علی (ع) که در دوران خلفا مشغول به خلق ثروت بودهاند و باغات و قنات های بسیاری را احداث کرده بودند. پیشاپیش با تشکر از شما.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که متوجهاید و بحمدلله موضوع «رزق» را دنبال میکنید، سؤالات زیادی در این سالها شده است که هر کدام میتواند بابی را در موضوع رزق بگشاید و به همین جهت پیشنهاد میشود به آرشیو مربوط به رزق که در آدرس پیشنهادی آمده، رجوع فرمایید . إنشاءالله علاوه بر دریافت سؤال، مطالب دیگری نیز برایتان روشن میشود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/category/67?tab=quests&inner_tab=all-quest
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: استاد بنده با مطالعاتی که داشتم به این نتیجه رسیدم که خرید جهیزیه برای زن الزام آور نیست و این کمک های که برای خرید جهیزیه صورت میگیرد باید از طرف مرد باشد نه زن نیازمند کمک باشه! چه طور مردم را به اینکه خرید جهیزیه الزام آور برای زن نیست راهنمایی کنیم چرا که این امر سبب کاهش قوامیت و مردانگی درست مرد میشه و مشکلاتی زیادی را به دنبال دارد که بنیاد خانواده را ضعیف بار میآورد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را تا حدّی عرف جامعه تعیین می کند و به همین جهت شهرهای مختلف، نحوه برخوردشان با چنین موضوعی متفاوت است که البته هر کدام حُسنهایی دارد به شرطی که افراط و تفر یط در میان نباشد. موفق باشید
سلام استاد عزیز و بزرگوار: خدا به شما عزت، توفیق و سلامتی مضاعف عطا فرماید. دو سوال داشتم: ۱. در مباحث معرفت النفس بیان میکنیم که روح به صورت تکوینی، جسم را در رحم مادر مناسب با ابزار بودن برای خودش میسازد، چطور جسمانی الحدوث بودن روح با این مسأله جمع میشود؟ مباحث معرفت النفس و معاد را با صوت گوش دادم استاد لطفا یه راهنمایی بفرمایید. ۲. در دو حدیث به نقل از کتاب اصول کافی فرمودند که هرکس شور و نشاطی دارد پس هر شور و نشاطی به سستی گراید خوشا به حال کسی که سستی اش به سوی نیکی باشد. لطفا بفرمایید منظور از این بیان و سستی چیست؟ ممنونم التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! در بستر جسم است که روح به معنای شخص خاص شروع میشود زیرا طبق حرکت جوهری در مسیر تبدیل قوهها به فعل، جسمْ آماده میشود تا روح مناسب خود را جذب کند و از این جهت جناب صدرا بحث «جسمانیةالحدوث» بودنِ روح را میکند وگرنه آن روح، بالاخره منتظر است که جسم مناسب خود را بیابد و در آن حاضر شود و نقش حرکت جوهری با قبول فیض دائمی از عالم بالا ایجاد زمینهای است تا آن روح در آن جسم حادث شود. ۲. شاید منظور آن باشد که انگیزههای وَهمی در مسیر عقلانیت دینی سیر بکند. موفق باشید
استاد ارجمندم سلام و عرض ادب: چند سوال دارم که احتمالا جوابش از آن نمیدانم های پر از دانستن است، همان هم موجب سکینه قلب ما میشود. ۱. چطور میشود شبهای فاطمیه در عزاداریهایی لاکچری با مداحان مشهور که بانیَش مالکان اسنوا هستند شرکت کنیم و شب که به خانه برمیگردیم بنشینیم پای خندوانه و لودگیهای بشدت مسخره که انهم بانیَش اسنوا هست؟ ۲. چگونه مالکان اسنوا با لابی های موجودشان در صدا وسیما، حمایت از مصرف کنندگان و بیت رهبری میتوانند نامه ای مبنی بر ممنوعیت واردات، البته فقط کالاهای کره ای و صرفا لوازم خانگی بگیرند (که بسیار کار درستی است) جالب اینکه واردات لوازم الکترونیکی کره ای آزاد است!!!! ولی تمام لوازم زندگی خودشان خارجی است؟ چرا خودشان لندکروز ژاپنی استفاده میکنند؟ ۳. چطور میشود در طول حدود ۲۰ سال این همه ثروت بدست اورد؟ آیا وقتی یک نفر این همه ثروت بدست می آورد ربطی به فقیر شدن بخشی از جامعه نمیشود؟ ۴. اسنوا در گلستان شهدا موکب چای بر قرار میکند و در بنر پشت صحنه عکس بزرگی که خودش و پدربزرگ مرحومش (مرحوم شیخ مهدی مظاهری) هست میزند، اینها چه ربطی به هم دارند؟ ۵. چرا سرمایه های مردم و امکانات دولتی در اختیار برخی قرار میگیرد و مالکان سیتی سنتر و... میشوند همه کاره فرهنگ و اقتصاد شهر؟ چرا چهره برگزار کنندگان روضه های آنچنانی با واعظان محترمی همچون آقای فاطمی نیا را باید در تلوزیون بعنوان متهمان مفاسد اقتصادی رویت کرد؟ ۶. چرا امکانات شهرداری در اختیار ۵ نفر قرار میگیرد و فروشگاه های بزرگی احداث میکنند و به بهانه ارزان فروشی ذائقه خرید و مصرف زدگی را بالا میبرند، مردم را فقیر میکنند و طبقه ثروتمند جدیدی بنام کوثری ها درست میکنند؟ ۷. از ۱۰ سال گذشته تا به حال ۳ بار طرح ایستگاه های اتوبوس عوض شده، چرا با سرمایه های بیت المال چنین میکنند؟ (جالب اینکه دو مرتبه اش در زمان معاونت آقای قاسم زاده اتفاق افتاده) چرا شهرداری آنقدر از مردم پول میگیرد که نمیداند چکارش کند و مجبور میشود هر روز مثل دوچرخه های برادران افغان زیوری به شهر وصل کند؟ التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میفرمایید ما هنوز تعریف درستی از حضور خود در این تاریخ نداریم. اکثر سؤالات جنابعالی، سؤالات امثال بنده نیز هست و سختی کار آنجا است که شاید همان لاکچریها هم نمیدانند چه کار میکنند و صاحبان سیتیسنترها گمان میکنند در حال تحول فرهنگی به سوی پیشرفت جامعه هستند که البته سخت در اشتباهند. بعضی از مسئولان از جمله آقای دکتر قاسمزاده هم نگران بعضی از کارهایی هستند که فرهنگ شهر را به سوی هرچه غربزدهشدن جلو میبرند. به هر حال باید در این شرایط تاریخی و با توجه به تجربه چهلسال گذشته، فکر کرد. بنده به این نتیجه رسیدهام که با نظر به مبانی انسانیِ انسان جدید و تاریخی که تحت عنوان انقلاب اسلامی، به سوی ما آمده است باید به جهانی فکر کرد تحت عنوان «جهان بین دو جهان» و در این راستا سه کتاب اخیر تدوین شده است. هرچه هست باید افقی را مدّ نظر قرار داد که در آن به جهان دیگری فکر کرد، جهانی که امثال حاج قاسمها را میپروراند. شاید ۱۶ نکتهای که تحت عنوان «حاج قاسم سلیمانی و معنای حضور تاریخی ما» در بنر سایت هست؛ متذکر افقی باشد که ما در گذرگاه «دیروز» و «فردا» باید مدّ نظر داشته باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از هر دو، آری وقتی متوجهی نور آسمانها و زمین شدیم و عالَم را آینهی ظهور نور حضرت الله یافتیم، مییابیم همان خداوند که نور آسمان و زمین است، معبود ما است و وارد وادی ایمان میشویم و عملاً توجه به هر دو وَجه حضرت حق، به هدایت خداوند است تا هم او را نور آسمانها و زمین بیابیم و هم او را معبود جانها بشناسیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود را در مسیر ارادهی حضرت ربّ العالمین قرار دهید که او با ربوبیتش در صدد تربیت خلق است و آن کار را از طریق بندگانش انجام میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه در همان حقالیقین هستند و با آن نگاه به اطراف نظر دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از لطف جنابعالی کمال تشکر را دارم و آرزوی توفیق و عاقبت بالخیر برایتان دارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند بعضاً بنا دارد ارادهی خاص خود را به ظهور برساند و از این جهت، افراد خاصی را تربیت میکند و به قلبشان آن اراده را القاء مینماید به همان معنایی که در قرآن داریم: «وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًا وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا ۗ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ» و (یاد آر) زمانی که خدا دشمنان را هنگامی که مقابل شدید در چشم شما کم نمودار کرد (تا از آنها نیندیشید) و شما را نیز در چشم دشمن کم نمود (تا تجهیز کامل نکنند) تا خداوند آن را که در قضای حتمی خود مقدر نموده (یعنی غلبه اسلام) اجرا فرماید، و به سوی اوست بازگشت امور. هرچند اختیار از انسانها گرفته نمیشود ولی در بنیاد وجودشان اگر توجه داشته باشند، میلِ به آنچه خدا اراده کرده است را مییابند و انتخاب میکنند و هماهنگ ارادهی الهی میشوند. خوب است به این آیه نظر کنید که میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (مائده/۵۴) ای گروهی که ایمان آوردهاید، هر که از شما از دین خود مُرتَد شود به زودی خدا قومی را که بسیار دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند و نسبت به مؤمنان سرافکنده و فروتن و به کافران سرافراز و مقتدرند (به نصرت اسلام) برانگیزد که در راه خدا جهاد کنند و (در راه دین) از نکوهش و ملامت احدی باک ندارند. این است فضل خدا، به هر که خواهد عطا کند و خدا را رحمت وسیع بیمنتهاست و (به احوال همه) دانا است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم. نظام اسلامی قواعد و سننی را که در عالم هست، متذکر میشود ولی انتخاب را به عهدهی مردم میگذارد مگر آنکه کار بعضیها هنجارشکنی باشد که حکم آن جدا است. موفق باشید
سلام علیکم! در جواب یکی از سوالات فرمودید که رهبر انقلاب با حکمت و صبر دارند جامعه را به سمت اهداف عالی حرکت میدهند. اگر امکانش هست کمی توضیح بدهید که ایشان در رابطه با فساد اقتصادی و اختلاس و بی عدالتی و تبعیض و ظلمی که در جامعه به وجود آمده، بعضا افراد پر ادعا و متنفذ نظام در آن دست دارند، چه اقدامات عملی انجام دادهاند؟ آیا ایشان این قدر تنها و مجبور هستند که نتوانند کاری کنند؟ یا تخواستهاند کاری بکنند و تقصیر دارند؟ اگر کمی مصداقی بحث کنید ممنون میشوم. بهرحال این سوالی است که اکثریت جامعه را این روز ها مشغول کردهاست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه قبلاً نیز عرض شد جایگاه رهبری و روش سلوکی ایشان در حفظ انقلاب و هدایت مردم، روش آن کسی است که مواظب است برای آبادکردن دهی، شهری را خراب نکند و از این جهت با اینکه بعضاً دولتها آنطور که شایسته و بایسته است، رهنمودهای عدالتگرانه ایشان را دنبال نمیکنند؛ صلاح انقلاب آن است که بدون مقابله مستقیم با دولتهایی مثل آقای هاشمی و یا روحانی، آرامآرام مسیر را به سوی دولتهای عدالتگرا سیر دهند تا اصل انقلاب که بنیان نجات انسان جدید است، محفوظ بماند. ملاحظه می کنید که سالها در نفی بنگاهداریِ بانکها و یا تأکید بر خصوصیسازی و یا کوتاهکردن دست دولتها در امور؛ تأکید میکردند و میکنند. ولی آنطور که باید دولتها عمل نکردند. و اینجا است که میفهمیم کار بزرگ مقام معظم رهبری در راستای حفظ انقلاب بالاخره بستر تحقق آن اهداف فراهم می شود وگرنه ما بودیم و کشوری دستنشانده. در حالیکه این استقلال و در بستر آن، انتخابهایی که در پیش است، جهانی برای ما پیش میآورد بیرون از گردونه جهان مدرن. موفق باشید
سلام حاج آقا: سنم ۲۴ دو راه پیش رو دارم ۱. اشتغال به نظامی گری (مرتبط با نهاد های انقلابی) و دور شدن از درس و بحث اما امکان تسریع در تشکیل خانواده (در عوض امکان کار فرهنگی در آن نهاد انقلابی فراهم است) ۲. درسو بحث تمام وقت با هدف تمدن سازی اسلامی در رشته های فلسفه اسلامی و غرب و پژوهش در حوزه انقلاب اما سخت شدن تشکیل خانواده ؟ به نظر شما کسب تخصص و ثمر دادن در زمینه های معرفتی با توجه به این که مسئولیت های مختلف اجرایی داشتید قابل جمع است با داشتن مسئولیت اجرایی غیر مرتبط؟ لطفا راهنمای بفرمایید. پوزش بخاطر این که سوال شخصی شد. ضمنا کارشناسی حقوق هستم و رشته های فلسفه و کلام اسلامی (ابتدا) و (خودخوان) فلسفه غرب رو قصد دارم در مقطع ارشد ادامه بدم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید به هر حال باید وارد زندگی شد. إنشاءالله خداوند به طریقی که صلاح می داند مسیر زندهنگهداشتن روحیه پژوهشی را فراهم میکند. موفق باشید