باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر ما آن است که در عین رعایت تقوا طوری عمل کنیم که مردم تصور نکنند از آنها جداییم و هنر شما آن است که به دانشگاه بروید ولی آزاد از تحمیلهای فرهنگ غربی، عمل کنید. به نظرم مباحث اخیر جناب آقای پناهیان تحت عنوان «زندگی بهتر» نکات خوبی دارد که جریانهای مذهبی ما از یک مشکل تاریخی عبور کند. مشکلی که ما هنوز نتوانستهایم در عین دیندارانهزندگیکردن، خود را از جامعه و فعالیتهای اجتماعی جدا ندانیم و در متن یک حیات اجتماعی فعّال دینداری کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یقینِ عقلی حالتی است که عقل نسبت به حقایق قانع شده باشد و یقینِ قلبی حالتی است که قلب انسان حقایق را احساس کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «محیالدینبنعربی» از آقای محسن جهانگیری نسبتاً این کار را کرده است 2- ظاهراً صوتهای استاد را بتوانید از مؤسسهی حضرت امام تهیه کنید. بحث «بدایه و نهایه» اساتیدِ مختلفی دارد؛ ملاحظه کنید کدام با ذوق شما میخواند. رفقا بر روی شرح استاد امینینژاد در بدایه و نهایه نظر دارند 3- خارجِ نهایه را بعد از نهایه کار کنید 4- فصوصالحکم کمک میکند که درکِ درستی از منازلی که جناب خواجه متذکر میشود، داشته باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالبی در کتابهای «بصیرت حضرت زهرا(س)» و «مقام لیلة القدری فاطمه(س)» مطرح شده و در آخر هرکدام از کتابها در قسمت منابع، آدرس کتابهای مهمی را در این رابطه خواهید یافت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در نگاه کلّی میتوان از کتابهای مذکور استفاده کرد، ولی بهترین کار، اُنس طولانی با نهجالبلاغه است 2- به نظر بنده، رویهمرفته بد نیست، ولی جواب اصلی ما در نگاه علمایی مثل حضرت امام و علامهی طباطبایی«رحمةاللّهعلیهما» نهفته است 3- غربشناسی به یک معنا همان دشمنشناسی است و لازم است. محذوراتِ امثال آقای دکتر حسین نصر را نسبت به وظیفهای که در فضای دنیای سکولار به عهده گرفتهاند را، بپذیرید و این بدان معنا نیست که ما برای رسالت تاریخیِ ضدِ استکباری از چنین افرادی الگو بگیریم 4- اطلاع کاملی ندارم، ولی افرادی مثل رنهگنون، فریتیوشوان، ویلیام چیتیک ایدههای خوبی را در معرض دیدِ ما قرار میدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از آن جهت که حضرت صادق«علیهالسلام» فرمودند: « وَ لَكِنِّي وَ اللَّهِ أَتَخَوَّفُ عَلَيْكُمْ فِي الْبَرْزَخ..» لكن به خدا قسم من از برزخ براى شما نگرانم. پس باید ما با هویت انسانی در برزخ حاضر شویم و لذا بدین معنا در برزخ شفاعت نیست، ولی چنانچه زمینهی دستگیری امام را در خود فراهم کرده باشیم همیشه امام شافع ما است و ما را به جلو میبرد و در قیامت این شفاعتها ظهور کامل مییابد . در هرحال باید زمینهی بخشش خداوند را در خود فراهم کرده باشیم تا با زیارت امام و با قرارگرفتن جسد انسان در جوار امام شامل رحمت خداوند قرار گیریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقام شدت و ضعفبودنِ اولیاء الهی نسبت به حقایق همیشه مقام بالایی جایگاه مقام پایینتر را درک میکند ولی آنکه در مقام پایینتر است مقام آن کسی که بالاتر است را نفی مینماید و نسبت جناب اباذر و سلمان در همین رابطه است بهخصوص که در روایت مقام اباذر را هم «منّا اهل البیت» خواندهاند. پس نمیتوان گفت مقام ناقصی است بلکه باید گفت در ذیل مقامات عالیهی اهلالبیت قرار دارد منتها نه در حدّ سلمان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از مرحلهی اصالتِ «وجود» و تشکیک وجود آرامآرام وارد مرحلهی «وحدت وجود» باید شد و باید إنشاءاللّه در این موطن استقرار یافت. آری وقتی جز خدا در عالم نیست باید به نور الهی تکلیف و جای مخلوقات روشن شود که چگونه خداوند در آینهی ممکنات خود را مینمایاند، زیرا ممکنات در عرض خدا نیستند. تا دیروز میخواستیم از طریق ممکنات تکلیف و جایگاه خدا را معلوم کنیم، از این به بعد إنشاءاللّه موضوع باید برعکس شود. البته ظرایفی در کار است که اگر بیقراری نکنید آن ظرائف ظهور میکند و محدودیت ممکنات را به خدا نسبت نمیدهید تا مثل بعضی بگویند معتقدین به «وحدت وجود» میگویند زمین و آسمان، خدا است! «آری چه عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکلها». این راهی است که إنشاءاللّه باید در ذیل مولایمان بیابیم؛ که فرمود: «مَا رَأَيْتُ شَيْئاً إلاّ و رَأَيْت اللّه قَبلَهُ و بَعدَهُ وَ مَعَهُ». گفت: رباید دلبر از تو دل ولی آهسته آهسته / مراد تو شود حاصل ولی آهسته آهسته // سخن دارم ز استادم نخواهد رفت از یادم / که گفتا حل شود مشکل ولی آهسته آهسته // تحمل کن که سنگ بی بهایی در دل کوهی / شود لعل بسی قابل ولی آهسته آهسته // همای عشق ما را بُرده با خود در بر دلبر / ازین منزل بآن منزل ولی آهسته آهسته. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امور بدیهی آنچنان نیست که فکرکردن در موردشان معنا داشته باشد، آنچه در مورد تطابق امور ذهنی با امور خارجی بحث میشود در رابطه با جایگاه و نسبت امور ذهنی با نفس ناطقه است که چگونه نفس از طریق صورت علمیِ محسوسات که در ذهن است به وجودات خارجی پی میبرد که ملاصدرا روشن میکند صورت علمی محسوسات، نفس ناطقه را آماده میکند تا خود نفس با وسعتی که دارد صورت مناسب محسوس را در خود ابداع کند. موفق باشید