جواب: علیکم السلام؛
یک بحث؛ بحث چگونگی نجات از بلیهی استمناء و امثال آن است که فکر میکنم اساتید عزیز ،شما را راهنمایی کردهاند و بنده هم در قسمت سؤال و جوابها عرایضی داشتهام می توانید به آنجا رجوع فرمایید. علاوه بر نکاتی که در آنجا عرض شده پیشنهاد میکنم با زیارت حضرت ثامنالائمه«علیهالسلام» و توسل به نور عصمت آن حضرت ،خود را برای همیشه از صور ذهنیهی اعمال حرام راحت کنید.
بحث دیگر موضوع اطلاع بقیه از معاصی شما است، چه زیباست که با توبه، بقیه از توبهی شما نیز مطلع شوند و در آن صورت همانطور که «والله یُحبّ التّوابین» است، مؤمنین نیز به شما محبت خواهند داشت و از آن به بعد در جلسات دینی فعالانه حاضر شوید و سعی کنید با انتخاب یک زندگی ساده ازدواج کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «محیالدینبنعربی» از آقای محسن جهانگیری نسبتاً این کار را کرده است 2- ظاهراً صوتهای استاد را بتوانید از مؤسسهی حضرت امام تهیه کنید. بحث «بدایه و نهایه» اساتیدِ مختلفی دارد؛ ملاحظه کنید کدام با ذوق شما میخواند. رفقا بر روی شرح استاد امینینژاد در بدایه و نهایه نظر دارند 3- خارجِ نهایه را بعد از نهایه کار کنید 4- فصوصالحکم کمک میکند که درکِ درستی از منازلی که جناب خواجه متذکر میشود، داشته باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که ایشان میفرمایند اخلاق و انسانیت در تمام ملل و اقوام هست و فلسفهی کانت برای اروپاییان به زیباترین شکل، اخلاق را تعریف کرده است و سالهای سال بعد از رنسانس، غرب با اخلاق کانتی در بین خود زندگی را میگذراند. ولی وقتی اخلاق با شریعت الهی جهت قیامتی و توحیدی نگیرد ملاحظه کردید که چگونه در همان غرب، تجاوز و استعمار به سایر ملل و قتل و کشتار جنگ جهانی اول و دوم شکل گرفت. زیرا اخلاق وقتی با شریعت همراه باشد و انسان را به توحید الهی برساند، انسان و جامعه در سعادتی ابدی قرار میگیرد وگرنه در بحرانهای مختلف همان دستورات اخلاقی را زیر پا میگذارد. قرآن میفرماید: ««مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُوْلَئِكَ هُوَ يَبُورُ» اگر كسى عزت مىخواهد، عزت تماماً از آن خدا است. معناى عزت در قرآن يعنى نفله نشدن، پوچ نشدن. اگر كسى مىخواهد حياتش نفله و بىثمر نباشد، بداند «فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا» همه عزت نزد حضرت حق است، بايد نظر را به خدا بيندازد. «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ»[1] عقايد پاك و صحيح به سوى حضرت عزت صعود مىكند، «الْكَلِمُ الطَّيِّبُ» يعنى سخن پاك و عقيدهاى كه از هرگونه باطلى پاك باشد. و سپس در ادامه مىفرمايد: «وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ» و عمل صالح اين عقيده پاك را بالا مىبرد. آيه عجيبى است، سه نكته اساسى در رابطه با شناخت حقايق مطرح مىكند. مىگويد: اى انسانها! آيا شما از پوچشدن نمىترسيد؟ پوچ شدن يعنى بيست سال نماز بخوانيد ولى در آخر مثل همان اول باشيد، اگر بيست سال نماز من موجب نشود كه خشم من در اختيارم باشد، اخلاق من هنوز خراب باشد، اگر بيست سال نماز من حبّ دنيا را در من از بين نبرده باشد، يقين بدانيدكه خطر فرو افتادن در پوچى را از بين نبرده است. چرا؟ براى اينكه به خداى عزيز متصل نشدهايم. «ارْضُ الْعَزِيز» يعنى زمينى كه آب بر آن غلبه نمىكند و به اصطلاح آب بر آن سوار نمىشود. معنى عزت يعنى عدم انفعال، عدم فرسايش. بر همين اساس مىتوان «عزت» را عدم پوچى معنى كرد. خداوند مىفرمايد هركس عزت مىخواهد: «مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ» اگر كسى همواره در پى نجات از پوچى است و براى آن برنامهريزى كرده، راهش نزديكى به عزت محض يعنى خداوند است. بعضى از مردم اصلًا نگران پوچى خود نيستند، سوار اتوبوس مىشود، با اينكه در ايستگاه بعدى پياده خواهد شد، شروع مىكند از وضع فرزندانش و اينكه چند فرزند دارد براى شما صحبتكردن، فكر نمىكند كه آيا اين صحبتها نتيجهاى هم دارد؟ كار اين فرد را نمىگويند طلب عزت كه مصداق «مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ» باشد، چون او برنامهاى براى نجات از پوچى نريخته است. قرآن مىفرمايد اگر كسى مى خواهد سراسر حياتش پوچ نشود و مىخواهد از زندگىاش نتيجه واقعى بگيرد، فقط بايد مسألهاش را با خدا حل كند، زيرا تمام عزت و عدمفرسايش از خدا است. خداوند در جايگاه يك مرشد مطلق است، چون رب انسانها است. مىپرسى چطورى من به عزت برسم و از خوارى و پوچى نجات يابم؟ با زيبايى تمام با آدم حرف مىزند و مىفرمايد: بايد به طرف عزت بروى كه فرسايش پيدا نكنى و همه عزت نزد خداوند است «فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً». به واژه «جميعاً» عنايت داشته باشيد؛ پس هر جا عزتى هست، ريشهاش در تجلى صاحب عزت است. وقتى اين نكته را با تمام صراحت اعلام فرمود، حالا راهرسيدن به عزت را نشان مىدهد، مىفرمايد: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ» عقيده پاك به سوى صاحب عزت مىرود، پس آن كسى هم كه قلبش حامل آن عقيده است به صاحب عزت نزديك مىگردد و در نور پايدار او، پايدار مىماند. پس اولين كار براى كسى كه برنامه ريخته تا از پوچى نجات پيدا كند، داشتن عقيده پاك است و همچنانكه عرض شد، عقيده پاك «خدادارى» است به همان معناى توحيدىاش، و سپس در ادامه راهكارِ نزديكى به صاحب عزت مىفرمايد: «وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ» عمل صالح - كه همان اعمال شرعى باشد - آن عقيده را رفعت و ارتقاء مىبخشد و در سير صعودى به سوى صاحب عزت به انسان كمك مىكند تا هر چه بيشتر آن عقيده، شايسته نزديكى به خدا گردد و صاحب خود را نيز به خدا نزديك كند، پس بايد در انجام اعمال شرعى نهايت تلاش را كرد تا در نزديكى به صاحب عزت ضعفى به وجود نيايد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما در حدّ خود و بدون حرص باید تلاش کنیم، ولی نسبت به هرآنچه پیش آمد راضی باشیم 2 و 3- باید به همان نکتهی اول که عرض شد توجه کنیم، زیرا راهِ گشودهی خدا چندان تنگ نیست که نیاز به اینهمه حرص داشته باشد 4- حرف درستی است 5- به نظرم همینطور است 6- خوب متوجه شدهاید 7- خوب نکتهای است 8- آری! خوب است آنچه میفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در نگاه کلّی میتوان از کتابهای مذکور استفاده کرد، ولی بهترین کار، اُنس طولانی با نهجالبلاغه است 2- به نظر بنده، رویهمرفته بد نیست، ولی جواب اصلی ما در نگاه علمایی مثل حضرت امام و علامهی طباطبایی«رحمةاللّهعلیهما» نهفته است 3- غربشناسی به یک معنا همان دشمنشناسی است و لازم است. محذوراتِ امثال آقای دکتر حسین نصر را نسبت به وظیفهای که در فضای دنیای سکولار به عهده گرفتهاند را، بپذیرید و این بدان معنا نیست که ما برای رسالت تاریخیِ ضدِ استکباری از چنین افرادی الگو بگیریم 4- اطلاع کاملی ندارم، ولی افرادی مثل رنهگنون، فریتیوشوان، ویلیام چیتیک ایدههای خوبی را در معرض دیدِ ما قرار میدهند. موفق باشید
