بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10966

عین ثابتهبازدید:

متن پرسش
با سلام: در بحث عین ثابته اگر کسی پدر یا مادرش را در کودکی از دست بدهد آیا امکان ذاتی اش این مساله را ایجاب می کرده؟ یا زنا زاده بودن یک شخص به این دلیل است که آن شخص جز از این طریق نمی تواند به وجود آید؟ کسی که زندگی را در اثر ازدواج نکردن به سختی می گذراند، آیا امکان ذاتیش این مساله را ایجاب می کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع عین ثابته نظر به انتخاب اولیه‌ی افراد هست و پذیرش کلیت زندگی، ولی این انتخاب مثل قبل با انسان همراه است و هر لحظه می‌تواند انتخاب جدیدی بکند و مطابق انتخاب جدید منتظر پاداش یا جزا باشد و لذا نحوه‌ی تولد و یا آنچه در کودکی برای انسان هست را می‌توان به انتخاب قبل از تولدش نسبت داد ولی در ادامه یا به همان انتخاب باقی است مثل صدام و یا آن را تغییر می‌دهد. موفق باشید
10849

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت حضرت استاد: نظر جنابعالی در مورد مرحوم استاد سید منیر الدین حسینی موسس فرهنگستان علوم قم چیست؟ آیا ایشان فلسفه را شیعه (مستند به وحی) نموده؟ آیا فلسفه فاعلیت جامع مقام نظر و عمل است؟ ممنون از لطف شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن طولانی است، بنده در جلسه‌ی اول کتاب «تمدن‌زایی شیعه» در عین احترام به عزیزان فرهنگستان عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
10368
متن پرسش
با سلام و عرض تسلیت ایام خدمت شما استاد گرامی: امام خامنه ای در صحبتهایی که راجع به موضوع زن داشتند فرمودند: این رشته‌هاى بشدّت رقیق و نازک اعصاب کودک را فقط سرْانگشت ظریف و لطیف مادر است که می تواند از هم جدا کند که عقده به‌وجود نیاید، گره به‌وجود نیاید؛ هیچ کس دیگر نمی تواند» سوال من این است که اگر مادری نتوانست یا از سر جهل به این عمل مادرانه نپرداخت مسئول است؟ دوم اینکه فرزندی که با این فضا روبه رو بوده و دچار مشکلات شخصیتی و روحی است می تواند این عقده های روحی و روانی را که مانع زندگی سالم دنیوی و سیر و سلوکش هست برطرف کند؟ مثلا شخصی را دیده ام که با اینکه مذهبی است و تلاش می کند بماند، دچار عدم ثبات روحی است، گاهی به شدت عصبی است، تمرکز ندارد و خودخوری می کند، به طوری که مورد تمسخر یا تخطئه سایرین قرار می گیرد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «خدا گر زحکمت ببندد دری / ز رحمت گشاید در دیگری» بالاخره اگر خداوند تربیت خاص مادر را از بعضی می گیرد، شریعت الهی که مادرِ مادرها است به کمک او می‌آید و دست‌اش را می‌گیرد. ما با رجوع هرچه بیشتر به شریعت الهی ضعف‌های خود را باید جبران کنیم. شریعت راه نجات از خودخوری‌ها و عصبی‌شدن‌ها و تمسخر سایرین را نشان داده است. موفق باشید
8479

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم با اینکه علمای شیعه میگویندمنظوراز جمله(امربین الامرین)چیز سومی غیراز جبر وتفویض است یعنی نه جبر است ونه تفویض.چرا اهل بیت از همان اول نفرمودند:چیز سومی هست غیر از آن دو.تااینکه خیلی ها دچار اشتباه اینکه هم جبر است وهم تفویض نشوند؟ (باجمله امربین الامرین چه خصوصیتی را میخواستند بفهمانند؟)باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: جمله‌ی مشهور «لا جبر و لا تفویض بل امرٌ بین الأمرین» توسط امام معصوم در فضایی مطرح شده که اشعری از یک طرف و معتزلی از طرف دیگر بر نظریات خود تأکید داشتند و حضرت برای نفی آن دو جریان فکری آن جمله را فرمودند. بحث آن را در جزوه جبر و اختیار دنبال کنید. موفق باشید
7575

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام حضرت استاد بنده دانشجوی ارشد فلسفه وحکمت اسلامی هستم ودر خصوص پایان نامه ام از حضرت عالی تقاضای راهنمایی ومساعدت دارم موضوع پایان نامه: بررسی آراء فلسفی حضرت امام خمینی (ره)وتآثیر آن در جهت گیری های سیاسی ایشان در روند انقلاب اسلامی . باتوجه به گستردکی و دقت و تحلیلی بودن این موضوع به شدت دچار سر درگمی شده ام و با توجه به این که برخی از آثار جناب عالی را مطالعه کرده ام ،و کم و بیش با نظرات شما آشناهستم ،ان شاءالله که راهنمایی شما برای این جانب راه گشاست . عمده سؤالات بنده در خصوص این موضوع عبارتند از : -مبنای فلسفی لزوم وحدت واصرار ایشان بر وحدت مسلمین در عالم -رسیدن به وحدت در همه شئون آن در پرتو تفکر حضرت روح الله (ره)ورهایی یافتن از کثرتی که هم ثمره وهم خمیر مایه تفکر عالم غربی است -ارتباط مباحث وجودی حکمت متعالیه -وبه تبع آن اندیشه های فلسفی حضرت امام (ره)-با وقوع انقلاب اسلامی -بحث حرکت وپیشرفت وتکامل انقلاب اسلامی به عنوان یک موجود حقیقی -مبنای فلسفی ولایت فقیه -پاسخ به این پرسش که چه کسی باید حکومت کند؟ وبالاخره اگر نکته ،توصیه وراهنمایی در این رابطه به نظر مبارکتان می رسد ،مرحمت بفرمایید. واگر زاویه خاصی از نگاه به این مسئله ویا بعدی از ابعاد این مبحث ،که زاویه ویابعدی است که روشن کننده حقیقت است ونشان می دهد که حضرت روح الله (روحی فداه) اگر فلسفه می خواندندو فلسفه درس می گفتند،این پرداختن به فلسفه ،چیزی نبود که جدای از منطومه کلی فکری ایشان باشد وقطعابا فضای کلی ذهن مبارکشان هم سو وهم جهت بوده . وقطعا چنین نبوده که شخصیت عظیمی همچون ایشان بخشی از عمر گرانقدرشان راصرف امری کنند که در جهت حفظ وگسترش -به فرمایش ایشان -اسلام عزیز نباشد وبه آن بی ارتباط باشد .ویقینا این امر در جهت گیری های سیاسی ایشان ونوع دین داری ایشان ورهبری جامعه ومعرفت وشناختی که حضرت ایشان به جامعه دادند و افقی که برای فردای اسلام عزیز وجهانی شدن حکومت اسللامی می دیدند دخیل بوده . حضرت استاد بنده ساکن تهران هستم و تقاضای دیدار حضوری با جناب عالی را داشتم که پس از پیگیری ،به من گفته شد که ابتدا باید برای شما ایمیل بزنم وسؤالم را مطرح کنم ،اگر استاد صلاح دیدند خودشان اجازه ملاقات می دهند ،لذا مایلم که اگر موافقت داشتید به طور حضوری مزاحم وقتتان شوم .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: متأسفانه امکان ارتباط حضوری برایم نیست. ولی این نکاتی که در نظر گرفته‌اید نکات بسیار خوبی است. فکر می‌کنم می‌توانید از جهات مختلف از کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» استفاده کنید و یا در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» از بحث ولایت فقیه با مبانی حکمی استفاده نمائید. موفق باشید
6057
متن پرسش
سلام.جناب استاد این که گفته می شود شقی در بطن مادرش شقی است وسعید در بطن مادرش به چه معناست.وآیا ما شقاوت ذاتی داریم.به عنوان مثال شخصی که از راه حرام متولد شده است می گویند که در امور شر سرعت دارد وآیا این جزءتکوین اوست وبازخواست از این جهت نمی شود؟واین مسئله چقدر در روحیات و تعالی روح او تاثیر می گذارد که به عنوان مثال نه می تواند امام جماعت باشد ونه مرجع تقلید با این که با تلاش بسیار وریاضت های شرعی به مراتبی از علم وتقوا رسیده باشدویا اصلا در عالم واقع شخصی را نمی توان یافت که حرام زاده باشد وبه این مراتب برسد یعنی رشد او حد می خورد ویک سقفی دارد.ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این روایت از زاویه‌های مختلف مورد بحث قرار گرفته است، بنده هم در آخر جزوه‌ی جبر و اختیار و یا در کتاب «انسان از تنگنای زمین تا فراخنای قرب» نکاتی را عرض کرده‌ام. حرف اصلی آن است که انسان در مقام عین ثابته‌اش که در علم خدا است شخصیت خود را انتخاب کرده و می‌تواند در عین مختاربودن آن را ادامه دهد و یا تغییر دهد و در مورد حرام‌زاده هم به همین معنا است که او در همان وجود عین ثابته‌اش ارداه کرده حرام‌زاده باشد و لذا از مسیری متولد می‌شود که مسیر زنا است هرچند بعداً آن دو نفری که زنا کردند می‌توانند توبه کنند ولی آن فرد چون خودش این نوع تولد را انتخاب کرده است خودش مسئول انتخاب خودش می‌باشد با این‌همه می‌تواند تغییر جهت دهد و از اولیاء الهی شود با این تفاوت که چون اموری مثل مرجعیت را که یک امر اجرایی است و در جلوی چشم افراد است نباید به او داد تا قبح زنا نریزد. موفق باشید
5978
متن پرسش
سلام استاد من از اشخاصی بواسطه رفتارخودشان بدم میاد.اما جایگاه انهاشرعا"محترم است.آیا اگرمن در ظاهروبخاطراینکه خداازمن خشمش نگیردباا ایشان خوب رفتارکنم درواقع فیلم خوب بودن را بازی کنم در برزخ من اثربدی ندارد؟چون من ازدرون ازشان خوشم نمیادوحتی گاهی منزجرم.هربارهم میخوام دوستشان داشته باشم عملکرد خودشان نمیگذارد...حال باید درونم را هم مثل بیرونم نسبت به ایشان خوب کنم؟تابرزخم دچارمشکل نشود؟یا همین کنترل بیرونی کافی ست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همین طور درست است به ما فرموده اند از آنجایی هم که حلم ندارید تَحَلّم کنید یعنی خود را به عنوان انسان حلیم و بردبار نشان دهید، شاید عمل شما مصداق همین توصیه باشد. موفق باشید
4957
متن پرسش
استاد عزیزم سلام در این مدت یک ساله بعضی دوستان سعی در نقد رهبری داشته اند اما متاسفانه به اسم نقد رهبری و این که رهبری هم ممکن است خطا بکنند افکار ضعیفی را ترویج کرده اند گویی در مورد یک شخص عادی می خواهند سخن بگویند نمی دانم اگر می خواستند در مورد تفکر یک استاد دانشگاه هم ایراد سخن کنند اینگونه برخورد می کردند در خواستم از شما این بود که ملاک هایی را برای نقد تفکر رهبری ارائه بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این که بنده معتقدم خداوند برای خدمت به بشریت و به خصوص خدمت به ملّت ایران کمک‌های فراوانی به رهبری عزیز می‌کند و حرکات و گفتار ایشان را نمودی از تأییدات حضرت صاحب‌الامر (عجل‌الله‌فرجه) می‌دانم، همواره از ایشان خوبی دیده‌ام و در مورد سوال شما و ملاک برای نقد رهبری فکر نکرده‌ام به خصوص که این کار را وظیفه‌ی مجلس خبرگان می‌دانم و نباید ذهن خود را مشغول چنین موضوعی کرد چون خدای ناکرده موجب می‌شود تا ذهن تحت تأثیر القائات شیطانی قرارگیرد. عنایت داشته باشید که امام رضا(ع) می‌فرمایند: «إِنَّ‌ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بنده‌ای از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب کرد، سینه‌ی او را گشاده می‌گرداند. تا در مدیریت خود کوچک‌ترین لغزشی نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِیهِ غَیْرَ صَوَابٍ» در نتیجه آنچنان توانا می‌شود که در جواب‌گویی به هیچ نیازی در نمی‌ماند و غیر از صواب از او نخواهی یافت و به خوبی مصلحت مردم را در نظر می‌گیرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَیَّدٌ» پس او در کار خود موفق و محکم و مورد تأیید الهی است. موفق باشید.
4247
متن پرسش
اگر در مسیر عشق به خدا دچار عشق زمینی بشویم با اینکه متاهل هستیم وان را بروز ندهیم تکلیفمان چیست در ضمن از نوع عشق هوسی وچشم وابرویی نیست ودر واقع خودبخود ایجاد شد ولی ان طرف هم نمی داند واز درون حس خوبی دارم ولی احساس می کنم ادامه مسیر برایم سخت شده وفکرم را درگیر کرده است.لطفا راهنمایی ام بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تمام تلاش باید از این وَهم خود را آزاد کنید و نگذارید با متمرکزشدن بر آن ، آن فکردر ذهن و روان شما جا باز کند. موفق باشید
3573
متن پرسش
باسلام. 1.اگر قائل به این باشیم که در برزخ هم سلوک ادامه دارد اما سلوک علمی آیا سنی ها(قاصر یا مقصر)آنجا اگر سلوک علمی کند و به حقانیت امام علی علیه السلام پی ببرد آن دنیا شیعه می شود یا نه؟ 2. آیا لعن میرحسین و کروبی جایز است و آیا توبه این افراد پذیرفته می شود یا نه؟ 3. نظر شما در مورد اظهارات جدید آقای عسگر اولادی که گفته اند میرحسین و کروبی فتنه گر نیستند چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- سلوک در برزخ بر اساس جهت‌گیری‌های این دنیا است، اگر کسی جهت‌گیری‌اش در این دنیا به سوی اهل‌البیت«علیهم‌اللام» نباشد رجوعی به آن عزیزان در آن دنیا ندارد تا متوجه حقانیت آن‌ها شود 2- نقد علمی و سیاسی جایز است ولی به‌کاربردن این واژه‌ها شأن ما نباید باشد 3- ممکن است سلیقه‌ی سیاسی بنده با جناب آقای عسگراولادی متفاوت باشد ولی سخنان ایشان قابل تأمل است و نباید با نگاه حزبی و روزنامه‌ای به سخنان ایشان نظر کرد و از دل سوزی ایشان غفلت کنیم. موفق باشید
1719
متن پرسش
سلام علیکم: 1-به توفیق الهی موفق شدم کتاب آداب الصلوه امام را با شرح جنابعالی به اتمام برسانم حال سوال این است برای تکمیل بحث کدام راه موثرتر است:1-دوباره اداب الصلوه را مرور کنم 2-ابتدا سر الصلوه را خوانده و سپس اداب الصلوه را مرور کنم 3- سر الصلوه و اداب الصلوه را به صورت تطبیقی با هم مرور کنم؟ 2- با تعقیبات و ادعیه فراوان بعد از نماز باید چگونه برخورد کرد؟ چرا که از یک طرف وقت انجام همه آنها نیست و از طرف دیگر انسان می بیند که هر کدام از این تعقیبات برای منظور خاصی گفته شده است که انجام ندادم آن ما را از اثرات آن ادعیه محروم می کند؟ اصولا برای سنین و روحیات مختلف و شرایط شغلی افراد چگونه باید با این معارف برخورد کرد مثلا یک طلبه می تواند به تمام این آداب و ادعیه بپردازد اما لازمه اش کم کردن از دروس و تحصیلاتش می باشد و بالعکس اما راه تعادل بر اساس چه ملاکی باید باشد؟ همین پرسش در سایر موارد مثل قرائت قرآن می باشد که مثلا چقدر از وقت روزانه را باید به این امر اختصاص داد چرا که اگر 24 ساعت را وقت بگذاریم باز هم حق قرآن ادا نمی شود از طرفی در تزاحم با سایر برنامه ها بر اساس چه ملاکی وقت مناسب برای قرائت و تدبر در قرآن بگذاریم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام در کنار دروس حوزه، بعد از آداب‌الصلات تعقیبات محدودی که با روح‌تان می‌خواند را برای خود انتخاب کنید و همان‌طور که حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: دوازده هلال بر آن باقی باشید و تعقیبات را تغییر ندهید و نیز بر همان اساس که در روایات وارد شده پنجاه آیه از قرآن را هر روز بخوانید. اگر لازم می‌دانید کتابی در معارف مطالعه کنید، بر کتاب معاد تأمل کنید. موفق باشید
279

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
"هوالودود" سلام علیکم خدمت استاد عزیز 1- چرا در ابتدا سیر و سلوک راحت تر است و در ادامه با اینکه مراقبه بیشتر می شود ولی سالک کند تر و البته سخت تر پیش می رود و انسان آن حالت معنوی اولیه خود را که در ابتدای مسیر داشت،ندارد؟(آیا این مشکل عمومی است یا برای شخص بنده است؟لطفا ذکر بفرمایید.) 2- فرق شکر با حمد چیست؟ در بعضی روایات آمده است که در قبال رسیدن نعمت،خدا را شکر کنید و در بعضی دیگر از روایات آمده که خدا را حمد کنید و چگونه روایات دسته دوم با آیه"لئن شکرتم لازیدنکم و ..." قابل جمع است؟ 3- متآسفانه من آدم چندان شکر گزاری نیستم اما خداوند نعمت هایش را دریغ نکرد ولی به دلایلی نعمتی از من گرفته شد و بعد از توسلات فراوان،خداوند دوباره تفضل کرد و اهل بیت هم عنایت کردند و نعمت دوباره بازگشت.اتفاقا در همین موقع،تفسیر آیه فوق را از المیزان مطالعه می کردم و خیلی حواسم را جمع کردم و مرتبا خدا را شکر میکردم ولی دوباره نعمت از کفم رفت. مگر آیه بالا سنت الهی نیست؟لطفا علت را تو ضیح دهید. جوان ها را از دعای خیرتان محروم نفرمایید - یا علی مدد
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام 1- آری ابتدا کار آسان است، ولی وقتی انسان می‌خواهد به دریا برسد گِل‌هایی که در طول زندگی با آب زلالِ فطرت ترکیب شده، مانع می‌شوند و این قصه‌ی اکثر ماها است که گفت: آب گل خواهد که بر دریا رود.... گل گرفته پای او را می‌کشد چیست این از گِل‌گرفتن آب را.... جذب ما نقل و شراب ناب را 2- در شکر؛ نظر به منعم است از آن جهت که نعمت را ارزانی فرموده، و در حمد نظر به الله است از آن نظر که منشأ کمالات و زیبایی‌ها است. آیه‌ی مورد اشاره می‌فرماید: اگر شکر کنید و نظر را در هر حال از منعِم بر ندارید، شخصیت شما را وسعت می‌دهیم تا امکان بیشتری در انس با حق پیدا کنید. 3- شما نمی‌دانید که آیا آن نعمت رفته تا زمینه‌ی ظهور نعمت دیگری فراهم شود یا نه؟ در هر حال فراموش نکنید که پروردگار ما در هیچ حالتی ما را رها نکرده و به خود وانگذاشته است.
17310

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر و آرزوی طول عمر با برکتتان: سوالاتی را که در ادامه بخدمتتان عرض می کنم ذیل مباحث کتاب جایگاه رزق از جنابتان می باشد و البته سولاتی را در سوال شماره 17257مطرح نمودم اما این چند سوال در رابطه ی کسب رزق بواسطه ی دانشگاه و تحصیلات دانشگاهی است که قبل از مطرح کردن آنها مقدمه ایی را به خدمتتان عرض می کنم: حدود پنج الی شش سال پیش که بنده دانش آموز رشته ی ریاضی بودم هوش خوبی داشتم و نمراتم همگی بیست بود ولی موقعی که باید برای کنکور آماده میشدم یک سری موانع بر سر راهم پدید آمد و انگار از لحاظ فکری آن طوری که قبلا بودم دیگر نبودم سرعت مطالعه و فهم درس هایم بسیار پایین آمد و پیش از دیگر همکلاسانم انرژی صرف می کردم و دچار یک جور وسواس فکری شده بودم که بر روی مطالب بیش از حد ریز می شدم و در کنار این مشکلات به علت آنکه بچه مذهبی بودم شهوت دوران جوانی هم بسیار اذیت ام می کرد و بطور کلی علی رغم تلاش زیاد برای رهایی از این مشکلات نمراتم کاهش یافت و از کنکور جاماندم در حالی که از سایرین بیشتر تلاش کردم و ریاضت کشیدم و در نهایت در دانشگاه آزاد تحصیل کردم و در طول تحصیل در دانشگاه هم آن اوایل باز هم نمراتم به علت همان مشکلات پایین تر از بقیه بود در حالی که من از آنها بیشتر تلاش می کردم بالاخره پس از ریاضت های فراوان توانستم شیوه ها ی فکری و مطالعاتی خود را اصلاح کنم و از آن حال بیرون آیم. اما فی الحال از تمامی هم دوره ایی های خودم عقب افتادم حال سوالاتی که ذهن مرا به خود مشغول ساخته است اینهاست: 1. چرا باید در آن موقعیت حساس چنین موانعی در برابر من ایجاد می شد که مرا از سایرین عقب بیاندازد چرا برای بقیه این مشکلات پیش نیامد؟ آیا این موانع مشکل ساز مقدرات خداوند برای من بود یعنی خداوند به وسیله ی این موانع می خواسته جهت گیری دیگری برای کسب رزق و خدمت به خلق به من دهد یا که ناشی از بی لیاقتی و جهالت خودم بوده است که باید با تجربه رفع می شده است؟ 2. اصولا کسانی که در دانشگاه های دولتی بنا به دلایل مختلف پذیرفته نمی شوند دانشگاه آزاد را بر می گزینند ولی در رابطه ی با من چطور؟ هدف من مانند سایرین قبولی در دانشگاه های بزرگ دولتی بود و برای آن هدف نیز در حد توانم بسیار تلاش کردم ولی موانعی سر سخت در مقابل راه بود شاید اصلا رزق من و خیر و صلاح من در دانشگاه رفتن نبوده است آیا می توان گفت که من اشتباه کرده ام و علی رغم آن موانع با اصرار تحصیل در دانشگاه دانشگاه آزاد را انتخاب کرده ام؟ 3. در این اواخر برای کنکور ارشد نیز تلاش کردم و این دفعه مشکلات و موانع خاصی برایم وجود نداشت اما باز هم قبول نشدم و به این نتیجه رسیده ام که کلا خداوند خیر مرا در تحصیل در دانشگاه قرار نداده است و نباید دوباره و با تغییر استراتژی تلاش بیهوده کنم چرا که ممکن است دوباره نتیجه نگیرم آیا چنین نگرشی درست است؟ و حال در این رابطه سوالاتی کلی مطرح می شود: 4. به نظر شما علت این سیل بیکاری جوانان در کشور حاصل از حرص زیاد به کسب روزی از طریق تحصیل در دانشگاه و مدرک دانشگاهی نیست؟ وقتی که توهم کسب روزی از مدرک را بجای رزاقیت خدا می نشانیم و با اصرار فراوان برای گرفتن مدرک در رشته های به اصطلاح تاپ شمار زیادی از افراد تحصیل کرده را در چند رشته ی محدود کاملا بی هدف به جامعه ایی که به آنها نیاز ندارد تزریق می کنیم کسب روزی خود را به تاخیر نیانداخته ایم؟ 5. به نظر شما این موسسات آزاد و غیر انتفاعی قارچ گونه ایی که در کشور به اسم دانشگاه و با هدف ارایه ی مدرک خود را واسطه ی کسب رزق می دانند آفتی برای اشتغال و کسب روزی نیستند؟ 6. به نظر شما تحصیل دخترانی که در آینده وظایف دیگری بر عهده دارند در رشته های مختص مردان و پر کردن اکثر ظرفیت های دانشگاه های دولتی، گونه ایی ظلم به پسران علاقمند به تحصیل در دانشگاه های دولتی نیست؟ آیا این وضعییت به وارانگی جایگاه زن و مرد نمی انجامد؟ 7. به نظر شما جامعه ی ما به خاطر قضاوت اش در مورد کسب رزق بیشتر از طریق یک سری رشته های مهندسی و پزشکی و بی توجهی به سایر رشته ها و علوم و فنون مسیر اشتباهی را در جهت هلاکت خود طی نمی کند؟ 8. برای جوانان بهتر نیست بجای آنکه دوران جوانی با ارزش خود را در امید کسب رزق بیشتر از طریق اتمام تحصیلات دانشگاهی صرف کنند با توجه به استعداد ها و علایقشان در هر کاری که فعلا با همین مدرک فعلیشان برایشان وجود دارد شروع به کسب در آمد کنند؟ با تشکر از صبر و حوصله تان و عرض پوزش از بابت طولانی بودن سوالات و آرزوی طول عمر زیاد برای جنابتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما در حدّ خود و بدون حرص باید تلاش کنیم، ولی نسبت به هرآن‌چه پیش آمد راضی باشیم 2 و 3- باید به همان نکته‌ی اول که عرض شد توجه کنیم، زیرا راهِ گشوده‌ی خدا چندان تنگ نیست که نیاز به این‌همه حرص داشته باشد 4- حرف درستی است 5- به نظرم همین‌طور است 6- خوب متوجه شده‌اید 7- خوب نکته‌ای است 8- آری! خوب است آن‌چه می‌فرمایید. موفق باشید

15897
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: می خواستم بپرسم که آیا در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران گروه فرهنگی المیزان غرفه دارد که ما کتاب های شما را می توانیم بخریم؟! در صورت وجود لطف کنید آدرس غرفه را هم بدهید؟! ممنون و متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌ها را در  نمایشگاه کتاب تهران - دفتر نشر معارف‌ (آثار استاد طاهرزاده) سالن 2 – راهروی 7- غرفه‌ی 522 می‌توانید پیدا کنید. موفق باشید

11418

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز ضمن تشکر و داشتن التماس دعا از شما بنده می خواهم برای فرزندم عقیقه نمایم اما با توجه به اینکه اکثر اقوام بنده از نظر مالی دارا می باشند پدر و مادرم اصرار دارند که آن را به فامیل بدهیم و عده ای هم می گویند به نیازمند و فقیر بدهید بهتر است. با توجه به اینکه به کتاب حلیه المتقین هم مراجعه کردم اما نتوانستم جمع بندی کنم می خواستم اگر زحمتی نیست شما که اطلاعات جامع تر و بیشتری در زمینه احادیث دارید راهنمایی بفرمایید با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای رعایت حقوق ارحام مقداری را به ارحام بدهید و برای رعایت حقوق فقرا آن‌ها را هم فراموش نکنید. در هر حال رعایت حقوق ارحال کار منطقی است بحث فقیر بودن جداست. موفق باشید

10864
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی زیارات جنابعالی: با توجه به اینکه دولت عربستان درآمد زیادی از سفرهای زیارتی عمره به دست می آورد و این درآمدها را احتمالا در راه کمک به اهداف غیراسلامی نظیر کمک به گروهکهای تکفیری و ... و اسراییل می کند، نظر جنابعالی در مورد اینگونه زیارات مستحبی چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» در صحبتی که اخیراً با مسئولان حج و زیارت داشتند تأکید فرمودند «نباید حضور ما در حج کم‌رنگ شود و از این تریبون استفاده نکنیم» به‌خصوص که عربستان هم بسیار مایل است ما در آن صحنه‌ها حاضر نشویم، حج درآمدی آنچنانی برای عربستان ندارد. موفق باشید
10312
متن پرسش
با سلام: گاها با برخی همکاران و دوستان با تفکرات مختلف مباحثی داریم که حقیقتا گاها از توجیه ایشان عاجز هستم و خواهش دارم به سوالات مطروحه شفاف و کاربردی پاسخ فرمایید. 1- گفته شده وقتی حضرت ظهور می کنند با دین و تفکراتی کاملا متفاوت با این دینی که اکنون داریم مواجه می شویم و از کجا معلوم که این تفاوت دین ما با مبانی دینی حضرت، همین خشکه مقدسی هایمان نباشد و ما در برخی مبانی دینی از جمله محرم و نامحرم و نحوه پوشش افراط نکرده باشیم؟ 2- الان نحوه پوشش در اکثریت قاطع شهرهای کشور و جامعه ما به گونه ای است که به عرف تبدیل شده است یعنی بدحجابی برای همه عادی شده و کسی زیاد به جزئیات آن توجه نمی کند و یا به قولی تحریک نمی شود، آیا در این شرایط هم لازم است که مثلا ارتباط خودمون با نامحرم را کنترل کنیم و مخصوصا در مورد نگاه کردن به نامحرم؟ 3- مدتی است که علیرغم اینکه دوست دارم خودم را کنترل کنم و اتفاقا دغدغه مذهبی هم دارم، در مواجهه با برخی زنان و دختران دچار لغزش فکری می شوم بدین شرح که آنها را با همسر خود مقایسه می کنم و خلاصه اینکه دلم درگیر ظواهر می شود، و این در حالی است که به شدت از این وضع در رنج هستم، خواهشا شفاف و روشن بفرمایید دلیل این حالت و راه درمان آن چیست؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- در هرحال ما در زمان غیبت به کمک فقهایی که تنها راه جهت نزدیکی به فرمان خدا را اجتهاد قرار داده‌اند و راه دیگری نیست که بدان متوسل شوند، وظیفه‌ی خود را انجام می‌دهیم و در حدّ توان خود سعی می‌کنیم جامعه را به دستور فقهای عزیز نزدیک کنیم 3- باید متوجه باشید هر آنچه در بقیه‌ی زنان هست، خداوند در همسر خودتان قرار داده، شیطان است که شما را از کمالات همسرتان غافل نموده. راه مقابله با شیطان، بی‌توجهی به وسوسه‌های اوست تا مأیوس شود. موفق باشید
5972
متن پرسش
باعرض سلام وخسته نباشیدوطول عمربرای استادبنده چندماهی است که با اثارجنابعلی اشنا شده ام ویک بارهم توفیق زیارت شمارادرسالن تربیت مشهدداشته ام ودراین مدت سوالی که برایم پیش امده متفاوت بودن سلوک جنابعالی با قدما می باشدچراکه مادرمنابروکتب شنیده وخوانده ایم این که برای تزکیه نفس اورادواذکاری را بایستی متذکرشویم وریاضات نفسانی کشیدوچله نشینی کردادعیه رامداومت داشت وجلوی استاداخلاق زانوزد که طی این مرحله بی همرهی خضرنکن....وحضرتعالی برای این مهم سفارش به مطالعه کتب منتشره با رعایت ترتیب خاص می فرماییدایا این مطالعه مقدمات سیرو سلوک جنابعلی می باشدومواردبیان شده بعداز این مطالعات است خواهشمندم مساله را باز فرماییدوحضرتعالی چگونه به این بصیرت نائل گشته ایدوجهت فهم معرفت النفس نیازی به مطالعه فلسفه بطورخاص می باشدیا خیرضمنا بنده اشنایی با اثارشمارا رزقی میدانم که دراحیائ شبهای قدرماه رمضان امسال نصیب ماکردندومن شغلم مثل حضرتعلی کارمندی است ودلم می خواهدمثل شما به بصیرتی برسم وبه انچنان درکی برسم که کارکارمندی را ببوسم بگذارم کناروبه اوبپردازم با تشکرواحترام
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت(رضوان‌اللّه‌علیه)» عرض کرده‌ام که چرا ایشان می‌فرمایند: «علم تو استاد تو است» در حالی که در زمان قبل از ایشان جناب قاضی برداشتن استاد سلوکی تکیه داشتند. آن‌جا روشن می‌شود که ما در شرایطی قرار گرفته‌ایم که معارف خوبی به‌خصوص از طریق حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» ظهور کرده و الگوهای خوبی به‌خصوص توسط حضرت امام در صحنه آمده و عملاً می‌توانیم راه سلوکی خود را ادامه دهیم. البته و صد البته این بدین معنا نیست که اگر همین حالا هم استاد سلوکی قابل اعتمادی پیدا کردیم دامن‌اش را نگیریم، ولی ما کسی را استاد سلوکی می‌دانیم که از یک طرف قلباً متوجه حقایق عالم شده باشد و از طرف دیگر جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی را بشناسد یعنی عالم به به زمان خود باشد. موفق باشید
5598
متن پرسش
بسم الله/ با سلام و تقدیم احترام با توجه به اینکه تمدّن چیزی جز عینیت تفصیلی نسبت انسان با مبداء وجود نیست : 1) اگر "شهود اولیه ی وجود" را بنیان طراحی یک دستگاه فلسفی معطوف به تمدّن در نظر آوریم، این "ادراک نخستین از وجود"، چگونه شکل می گیرد و چگونه دگرگون می شود؟ و جایگاه فاهمه ی انسان و میزان توانش در ادراک آن کجاست؟ 2) آیا اساسی ترین پرسش مغفول مانده در فلسفه ی غرب ، "پرسش از هستی" است؟ 3) امکان "همزبانی "ملاصدرا و شیخ اشراق و فیلسوفان پدیدارشناس غربی مثل هایدگر و هوسرل را چقدر می دانید؟ و آیا گشودگی راه آینده همین همسخنی نیست؟ 4) آیا آن "خدایی که می تواند ما را نجات دهد" همان "خدای انقلاب اسلامی ایران" است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه از نوع سؤال‌تان برمی‌آید که اندیشه‌ی ارزشمندی در صحنه دارید. 1- حقیقتاً وقتی متوجه باشیم تمدن چیزی جز عینیت تفصیلی نسبت انسان با «وجود» نیست و متوجه باشیم «وجود» حقیقتی است که در عین در ظهور و خفابودن، همواره نور خود را در مظاهر مختلف می‌نمایاند و با ظهور خود دست و دل یک ملت را با ظهور خود به سوی تعالی سوق می‌دهد و با خفای خود انسان‌ها را به خودشان وامی‌گذارد تا تمدنی بسازند که حجاب حقیقت باشد؛ پس نباید پرسید «ادراک نخستین از وجود چگونه شکل می‌گیرد» . چون این وجود است که اگر تاریخی را آماده دید ظهور می‌کند، ما فقط می‌توانیم ناظر ظهور نور وجود باشیم و تقدیری که شروع شده است را درست بشناسیم، چیزی که شما در انقلاب اسلامی شاهد آن هستید و حضرت روح‌اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» با جمله‌ی «خدای مقلب‌القلوب، قلب این ملت را در جهت تحقق این انقلاب هدایت کرد» خبر آن تقدیر تاریخی را به ما رساند. هنر انسان‌ها آن است که کاری بکنند از این تقدیر تاریخی بیرون نیفتند، به نظرم فاهمه به این کار می‌آید تا به جای ساختن تاریخ، تاریخ خود را بشناسد وگرنه بی‌تاریخ می‌شود. 2- حقیقتاً همین طور است که اساسی‌ترین پرسش، پرسش از هستی است که هایدگر در یک شهود اجمالی متوجه آن شد و به تعبیر جناب فردید؛ آقای خمینی به تفصیل آن پرداخت و آن را از دست فلسفه نجات داد و تلاش بنده در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» برای تبیین چنین مطلبی است که بفهمیم چرا شهود هایدگر، شهود عبور از غرب است و چرا حضرت روح‌اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به نور نبوت نبی‌اللّه«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» صورت کاربردی‌دادن به آن شهود است که بر قلب حضرت امام اشراق شد 3- بنده بین نگاه صدرایی و هایدگر که یکی صورت تکامل‌یافته‌ی اشراق سهرودی و دیگر صورت زنده‌تر فهم هوسرل است جدایی نمی‌بینم به شرطی که به هر دو با نگاه وجودی نظر کنیم 4- چقدر احساس همزبانی می‌کنم با این جمله‌ی شما که متوجه شده‌اید «تنها خدایی می‌تواند ما را نجات دهد که در انقلاب اسلامی ظهور کرد» من نمی‌دانم شما چه کسی هستی، ولی از کلماتت معلوم است، خیلی خوش‌ترکیبی. موفق باشید
3282
متن پرسش
باسلام استاد بنده طلبه پایه 4هستم و کتاب جوان و انتخاب بزرگ و آشتی با خدا و ده نکته از معرفت نفس همراه با صوت را کار کردم و تمام شده و الآن مشغول از عرفان تا برهان همراه باصوت هستم و قصد دارم تمامی آثار شما را کار کنم فقط می خواستم ببینم تفسیر المیزان را چه موقع شروع کنم و در هفته چند روز برایش وقت بگذارم و مباحثه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بعد از بحث معاد می‌توانید به روشی که در جزوه‌ی روش کار با المیزان عرض شده، کار با المیزان را شروع کنید ولی سعی فرمایید دروس رسمی حوزه به حاشیه نرود. به همین جهت بیش از نصف روز در هفته نمی‌توانید روی این موضوعات وقت بگذارید. موفق باشید.
3229

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد مسئله ایست که حدودا یکساله که ذهن منو به شدت مشغول کرده و به معنای حقیقی کلمه دچار تحیر شدم. یکی از همکلاسی های بنده دختر خوب و بانجابتی به نظر میرسه. اگرچه چادری نیست منتها محجبه و باحیاست. در طول چهارسال درس، رفتار نامناسبی از ایشون ندیدم و در صحبت کردن با نامحرم هم حد و حدود رو نگه میداره و از نظر من شخصیت منسجمی داره که تحت تاثیر جو نیست. خب من بنا رو بر خواستگاری گذاشتم تا اینکه عکسی به دستم رسید که در جشن فارغ التحصیلی دوست این خانم، ایشون حجابش رو کاملا رعایت نکرده بود و مقداری از موهاش پیدا بود. ازونجایی که من مذهبی هستم این مسئله در ذهن من تاثیر منفی گذاشته اما احساس میکنم دارم زیاده روی میکنم و این مسائل قابل اصلاحند کما اینکه رویه ایشون بر پوشش مناسبه... در نظر دارم که جلسه ای برای بحث و گفت و گو درباره این مسائل ترتیب بدم و بعد شرایط رو بسنجیم، اگر ایشون حدود زندگی با یک شخص مذهبی رو قبول کردن بعد بحث خواستگاری رو مطرح کنیم. در فامیل هم دخترخاله ای داشتم که به همین سبک و سیاق ازدواج کرد و الان چادری هستند و زندگی خوبی هم دارند... ولی استاد هنوز هم اطمینان قلبی برام حاصل نشده و دچار سردرگمی ام. امکانش هست منو راهنمایی بفرمایید ؟ ممنون و محتاج دعای خیر شما
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین راهی که به فکرتان رسیده خوب است. موفق باشید
2868
متن پرسش
سلام استاد میخواستم در مورد آموزش فلسفه برای کودکان واینکه چند سالی برخی انتشارات در این زمینه ترجمه های از نویسنده های غربی را در قالب داستان کوتاه فلسفی - مفهوم زندگی - مرگ- بهتر اندیشیدن- و... را میبینیم لطفا سیر مطالعاتی آموزش فلسفه برای کودکان را از چه منابعی پیشنهاد میکنید تا ما بتوانیم کودکان را درست با معارف فلسفی آشنا کنبم...
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده فکر می‌کنم اگر با خودشناسی تفکر فلسفی کودکان را شکل دهیم شروع خوبی است و کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» با ویرایش جدید شروع خوبی است و پس از آن چند جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» و سپس کتاب «چه نیاز به نبی»، تا آرام آرام کودکان ما آماده شوند برای فهم سنت‌های جاری در عالم که این از طریق قرآن ممکن است، به شرطی که رویکرد ما رویکردی باشد که بخواهیم به سنت‌های جاری در عالم نظر کنیم. موفق باشید
2754
متن پرسش
سلام وخسته نباشین .برای از بین بردن حسادت باید چه کاری انجام داد؟به طور مثال کسی که بچه دار نمیشه ولی میبینه که شوهرش به یه بچه محبت میکنه احساس حسادت میکنه برای از بین بردن این حس باید چیکار کرد؟ممنون میشم که کمکم کنین
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: علمای اخلاق راه حل بسیار خوبی را جهت درمان حسادت متذکر می‌شوند و می‌گویند: انسان باید متوجه شود آنچه که نیاز واقعی و مصلحت بوده است را به ما داده، حتی ابروها را که نیاز کمی به آن داریم. اگر آن چیزی را که ما در دست بقیه می‌بینیم مصلحت ما بود که ما نیز داشته باشیم حتماً به ما می‌داد، پس ما راضی هستیم به آنچه خدا راضی است. موفق باشید
11185

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز: چند وقتی است خداوند به ما فرزندی عنایت کرده است و من و همسرم می‌خواهیم نام او را زینب بگذاریم اما با مخالفت شدید اطرافیان مواجهیم. بهانه‌های واهی می‌گیرند، می‌گویند بعداً افسردگی می‌گیرد و هی مصیبت برایش می‌بارد، و از این قبیل مسایل. لطفاً راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا اطرافیان متوجه شخصیت ماورائی آن بانوی بزرگ نیستند که وقتی فرزند شما نام خود را با نام آن بانو یکی دید، چه افتخاری در او پدید می‌آید. موفق باشید
11113

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: در خصوص سوالی که در باب روبنده مطرح شده، زمانی در کلاس تفسیر موضوعی قرآن در دانشگاه امام صادق علیه السلام این بحث مطرح شد که برخی روبنده را افراطی می دونند و می گویند اسلام گفته وجه و کفین و ... و استاد فرمودند: «حداقل» حجاب همان وجه و کفین است از آن مقدار هرچه قدر بالاتر برویم بهتر است. مثل حداقل برخورد با افراد جامعه که باید بر اساس «عدل» است از آن هرچه بالاتر روی به سمت احسان بهتر است. گفتم شاید این مطلب به درد کاربران بخورد. موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که استادتان فرموده‌اند بعضی از مراجع حداقل حجاب را آن می‌دانند که یک خانم می‌تواند وجه و کفین خود را نپوشاند. بعضی همین اندازه را هم کافی نمی‌دانند. در هر صورت باید در شرایط مساعد و نه به صورتی که جنبه‌ی تظاهر و یا افراط داشته باشد، جای روبنده با سلیقه ها‌ی مناسب ایرانی‌ها ظهور کند. موفق باشید
نمایش چاپی